سلام علیکم: ما هر بار که کتاب «اسماء حسنا دریچه های نظر به حق» رو مطالعه می کنیم، این جمع بندی و احساس در ما آغاز می شود که همه عالم غرق حضور حق و اسماء و تجلیات اوست و تنها پرده و مانعی که در این وسط وجود دارد «حجاب گناهان» ماست. اگر این مانع کنار برود ما تماماً میهمان تجلیات گوناگون حضرت حق در سرتاسر عالم خواهیم بود و خود در دریای بی کران رحمت و حضور مطلق او احساس می کنیم. استاد نمیشه همین یک مانع رو هم خود خدا زحمتش رو بکشه و به فضل و لطف و کرمش کنار بزنه؟ چون حقیقتاً ما ضعیف و ناتوانیم و حتی از عبادات خود احساس شرمساری داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی که حضرت سجاد «علیهالسلام» در دعای مناجاتگونه «ابوحمزه» برای عبور از گناهان و ذنوب مطرح کردهاند؛ باید نظر کرد. پیشنهاد میشود با چنین رویکردی یکبار دعای «ابوحمزه» را مطالعه نمایید و از عظمت نگاهی که آن حضرت برای عبور از گناهان مدّ نظر دارند، حیرت کنید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به صحبت تون در مورد ماه رجب که فرمودید با ادعیه ماه رجب باید انس گرفت. من در حین مطالعه، ضعف خاصی در درک مفاهیم دعا حس می کنم. آیا برای امثال من که دروس حوزوی نخواندیم و عربی نمی دانیم، لازم هست که وقت بگذاریم و عربی یاد بگیریم برای درک امثال ادعیه، و یا به همین ترجمه ها که بعضاً خیلی هم گیرا نیستند بسنده کنیم. در صورتی که یادگیری زبان عربی لازم است چطور وارد بشیم که از عربی صرفا برای همین منظور بهتر بهره ببریم و زودتر به نتیجه برسیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آموزش زبان عربی برای امثال مائی که به دنبال درک بهتر فهم قرآن و روایات و ادعیه هستیم، کار خوبی است و بحمدالله سایتهایی نیز در جهت آموزش زبان عربی هستند که بتوان از آنها کمک گرفت. از طرفی در مورد ادعیه ماه رجب، عرایضی در شرح آن ادعیهها شده است که میتوانید به شرح صوتی آنها رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/649#sound-row-433 و https://lobolmizan.ir/sound/649#sound-row-3983 و https://eitaa.com/matalebevijeh/15818 . موفق باشید
سلام استاد گرانقدرم: روز به روز بیشتر حقانیت مکتب امام خمینی (ره) برایم متجلی میشود و نور انقلابی را در صحنه میبینم که عدهای دانشمند و ملّا میخواهند آن را خاموش کنند، ظلمات مدرنیته یعنی تقابل دانش تحصلی با علمی که یقذفه الله فی قلب من یشا است. انگار تاریخ دارد هر نفر را از درون وجودش و (نه ذهنیت و مفهوم) صدا میزند و به مطلع فجری پس از لیله القدر تاریخی فرا میخواند. کورباد چشمی که نمیتواند سلطنت العلم سلطان را ببیند. درود بر خمینی علم مرگ بر شاه دانش الحمدلله که چشمانم سویی داشتند تا کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) شما را بچشم و گوشهایم توان شنیدن شنیدنیها را دارند. چه از این بالاتر؟ سیب و موز و گلابی بماند برای اهلش! ما در هیچی خود هستیم و خوشیم به نور مستوحشین فی الظلم لبیک یا خمینی لبیک یا خامنهای کم نمیآوریم ان شاءالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این نکته که فرمودید مهم است که: «انگار تاریخ دارد هر نفر را از درون خود و نه در مفاهیم ذهنیاش، صدا میزند تا انسان به مطلع فجری برسد». حقیقتاً زندگی در بستر توحید الهی جز این نیست. باید در این عالَم به این حضور فکر کرد «و لو بلغ ما بلغ». هرچه میخواهد پیش آید، مهم نیست وقتی افق را نور توحید الهی پر کرده است. موفق باشید
می ترسم از تکرار، می ترسم، از نفس خود بسیار می ترسم، از این رهایی های بی بن بست، از انتهای کار می ترسم، امروز از فردای مرگ خویش، از این ابد هر بار می ترسم، در برزخی زندانی خویشم، وز این همه دیوار می ترسم، تردیدها ویرانه ام کردند، از دانه ی انکار می ترسم، امروز حتی از یقین، حتی، از شک و از پندار می ترسم، گیرم که دیداری میسّر شد، از شرم این دیدار می ترسم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ترس نیست، این «پروا» است و وقتی افقی از حقیقت در مقابل انسان گشوده شود که لازمه آن آمادهکردن خود میباشد برای درک آن حضور؛ آن «پروا» به سراغ انسان میآید و در این رابطه است که «تقوا» این عالیترین واژه، معنای حقیقی خود را پیدا میکند. آری! در این مورد کوره راهی مقابل انسان گشوده میشود تا با حضور در آن، روشنیگاهی که در پیش است به ظهور آید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز، در مورد تاثیر نماز غفیله خواستم از خدمتتان بپرسم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید این ما هستیم که مانند حضرت یونس «علیهالسلام» در ظلمات دنیا گرفتاریم و با یادآوریِ نیایش آن حضرت در آن ظلمات، متذکر قسمت آخر آن آیه هستیم که فرمود: «كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» که حاصل آن آیه است که حضرت اظهار داشتند: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». موفق باشید
با سلام: استاد عزیز در کتاب سلوک ذیل شخصت امام خمینی (ره) در بخشی در مورد ارتباط وجودی برقرار کردن صحبت فرموده بودید. آیا می توانیم اینگونه بگوییم که بطور مثال در مورد تواضع اگر بخواهم تواضع را تعریف کنم یا توضیح دهم همان ارتباط حصولی است اما اگر در ارتباط با دیگران با نفی آنچه از احساس برتری نسبت به دیگران درونمان آید یا.. و با احساس یکی بودن ما با آنها می توانیم ارتباط وجودی با نور تواضع برقرار کنیم و با چشیدن شیرینی آن سعی بر شدت بیشتر آن را داشته باشیم. حال در مورد ارتباط وجودی با اشراق امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران که اراده ی خداوند بر تغییر مسیر تاریخ در نظر بگیریم اگر بخواهیم ارتباط وجودی برقرار کنیم باید اراده کنیم به غلبه دادن و جایگزینی حکم خدا بر سیاست معطوف به قدرت که به شکل استکبار امروز درآمده و تمام مناسبات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی برآمده از آن. در اینجا در می یابیم که همانطور که تواضع قابل رویت نیست و با مقایسه حالت قبل و بعد می توان فهمید روحی دیگر آمده و درون خود حس می کنیم پس همانطور هم ما اگر در جهت اراده انقلاب در زندگی روزمره خود در زمینه های گوناگون اراده کنیم زمینه ای می شود تا روح انقلاب را درون خود بیابیم. اگر اینگونه باشد چقدر روح انقلاب نزدیک به ماست و چقدر ما گاهی داریم. انقلاب اسلامی هم مثل روح تواضع موجودی زنده است و شاید اینجاست مصداق آیه شریفه که می فرماید آیا صبح نزدیک نیست؟ استاد یک حالتی می شود شاید مثل روح تحول خواهی نسبت به وضع موجود. لطفا نظرتان را بفرمایید ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود بسیار خوبی به موضوع داشتهاید. آری! شجاعت همراه با خِرد را که در این تاریخ در حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و در کلیّت انقلاب دیدیم، کجا و خشونتِ کور همراه با بیخردی که در دشمنان انقلاب مانند صدام و حاکمان آمریکا دیدیم، کجا! ما بالاخره در چنین تاریخی حاضریم و در مقابله با این دوگانگیها باید صرف نظر از ضعفهای جزئیِ یک جبهه و خوبیهای ظاهری جبهه دیگر، کلیّت یکی از آنها را انتخاب کنیم و اگر در جبهه حقی که پیش آمده حاضر نشویم، عملاً در جبهه باطل قرار داریم.
با توجه به اینکه هرکس در جان و فطرت خود «فجور» و «تقوایِ» خود را میشناسد؛ انسانی که برای نیکوکاری و راستکرداری محتاج دلیل است، شایسته اعتماد نیست زیرا بنا دارد دیگران را فریب دهد وگرنه در درون خود و به صورت فطری میتواند «فجور» را از «تقوا» تشخیص دهد.
ما هرگز از حضرت علی «علیهالسلام» که «شجاعت» و «خِرد» را در مسیر بیداریِ انسانیت بهکار بردند، دست برنمیداریم، امری که در انقلاب اسلامی ذیل حضور آن حضرت با نظر به سرداران دفاع مقدس، از همان جنس روبهرو شدیم. آن حضرت نشان دادند «نجابت»، همراه با رنج، موجب درخشندگی برای انسان میشود و انقلاب اسلامی در ذات تاریخیِ خود چنین حضوری را مدّ نظر میآورد تا ما به آیندهای که خاص این حضور است، فکر کنیم. حضور نجابت همراه با رنج و شجاعت همراه با حکمت و خِرد.
وجدان ما با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی، وجدانهای بیگانه از همدیگر نیست. مهم آن است که در بستر حضور در تاریخ انقلاب اسلامی که اصیلترین نسبت بین انسانهای این دوران میباشد، همدیگر را درک کنیم تا دوستیهایی که فوقالعاده بنیانی است به سراغ ما بیاید، همچنانکه آمده است. هرچند دوستداشتنِ انسانها، آریگفتن به همه آنها نیست، زیرا همه در نسبت تاریخیِ یکسانی نیستند. بسیار متفاوت است بین آنهایی که نسبت به این تاریخ یا بیگانهاند و یا دشمن دارند با آنهایی که جایگاه تاریخی این انقلاب را درک میکنند و مورد خطاب آن قرار میگیرند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز: بعد از گذشت حدود چهل روز از شروع قصه غزه و مشاهده حمایت های مردم جهان در طی این مدت، شاهد اقبال و توجه بسیاری از این مردم جهان به روحیه و حال خاص و ویژه مردم غزه بودیم و هستیم گویا مردم جهان در یک شگفتی و تحیر نسبت به این حال در جستجوی راز آن هستند، قرآن خواندن را شروع کرده اند و میگویند باید اسلام را شناخت، مگر اسلام چه دارد که مردم مسلمان غزه دارای چنین روحیه والایی هستند؟ با توجه به این مسئله به نظرم رسید میشود نامه مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در اول بهمن سال 1393 را بار دیگر خواند (https://khl.ink/f/28731) در قسمتی از نامه به جوانان میفرمایند:
«اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟»
و یا در قسمتی دیگر از نامه میفرمایند:
«من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.»
آنچه برای بنده جالب بود نگاه ایشان در سال 93 است انگار که چنین روزهایی را می بینند. احساس میکنم داستان این روزهای غزه و بیداری میلیونی مردم آزاده جهان، سدهای عاطفی و احساسی و یا مرزهای ساختگی و ذهنی ابزارهای ارتباطی، که حضرت آقا در پیام خود میفرمایند را شکسته است و میتوان دوباره این پیام را به دست مردم آزاده جهان رساند و به اصطلاح بازارسالش کرد. خوش حال میشویم نظر خود را در این مورد بفرمائید؟ تشکر یا زهراء
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با طلوع انقلاب اسلامی، جهان استکباری چه بخواهد و چه نخواهد از هویت خود خارج شد. هویتی که تا دیروز افرادی مثل فرانسیس فوکویاما گمان میکردند نهایت تاریخ، همین تاریخ مدرنیته است و انسان غربی صورت کاملترین انسان میباشد. اینجا است که باید با نظر به طلوع انقلاب اسلامی متذکر جهان دیگری شد و نامه رهبر معظم انقلاب در همین راستا بود به همان معنایی که شهید حاج قاسم سلیمانی در آخرین سخنان خود به رفقای سپاهیاش میفرمایند: برادران عزیز! سروران گرامی! راه آن قدر باز است که هیچ مانعی برابر ما وجود ندارد. این به معنای آن نیست که ما با حکمت عمل نکنیم. این به این معنا نیست که احساسات را بر حکمت غلبه دهیم. خیر! پیوسته باید با حکمت عمل کنیم. کمااینکه سپاه در طول بیست سال، با راهبرد بین جنگی، دشمن را وادار به شکست کرد. امروز برای توسعۀ اسلام بر اساس رهبری مقام معظم رهبری مانعی وجود ندارد. شما ندیدید در این دیدار موکبداران عراقی که برای اولین بار خدمت مقام معظم رهبری رسیدند، چه گذشت. آنها وقتی این صحنه را دیدند، این نوع ادارۀ میدانی روحانیت، یک عالم، یک قائد و یک مرجع را دیدند که تفاوت زیادی با جاهای گوناگون دارد، بسیار متحیر و متأثر شدند. امروز راه برای این رهبری، به دلیل اداره و به دلیل هدایت و حکمت خودِ رهبری، در جهان اسلام رقیب و مانعی وجود ندارد. امروز سنی دیروز که در فتنۀ مذهبی گرفتار بود، بهسمت جمهوری اسلامی حرکت کرده است و از جمهوری اسلامی تقاضا دارد که به او کمک بکند. پس نقش سپاه کلیدی و محوری است. موفق باشید
سلام علیکم و رحمته: استاد دعا میکنم رحمت واسعه خداوند متعال نصیب شما گردد. استاد با عرض معذرت سوال کرده بودم آیا شما صوتی هم در مورد کتاب حضرت آقا طرح کلی اندیشه قرانی دارید که فرمودید خیر. استاد یه خواهش داشتم این کتاب را با کدام از کتب تدریسی شما مطالعه کنم که فهم این کتاب برای من عمیق تر شود؟ با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر با مباحث قرآنی فهمِ آن کتاب راحتتر است زیرا اساساً آن کتاب نیز مبتنی بر آیات قرآن گفته و تنظیم شده. دنبالکردنِ صوت سورههای زمر و عنکبوت ان شاءالله افق فهم آن مسائل را آسان میکند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1
https://lobolmizan.ir/sound/688?mark=%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA
سلام: میخواستم از استاد محترم بپرسم که خروج روح از کالبد بدن بصورت اختیاری چگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به نگاه جناب سهروردی و سیر از کثرت به وحدت در دستگاه فلسفه او و فلسفه حکمت متعالیه جناب صدرا، نظر کرد. موفق باشید
سلام استاد زیارت قبول: محتاج دعای خیر شما بشدت هستم. با عرض ادب. استاد، دلیل مرگ افراد از قبل مشخص است؟ یا با اعمال دنیایی مان دلیل مرگمان مشخص میشود. یا اصلا ربطی به دلیل و اینها ندارد. فقط مربوط به تکامل روح و دست کشیدن نفس از بدن خود است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «خویشتن پنهان» مطرح شد مرگ طبیعی با تبدیل قوههای نفس به فعلیتشان و مرگ غیر طبیعی با یأسِ نفس نسبت به ادامه خود صورت میگیرد. در این مورد خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید
سلام. سه سوال دارم. ۱. منظور از انسان ناسپاس چیست که خداوند هیچ انسان ناسپاس و گناهکاری را دوست ندارد؟ بقره ۲۷۶. ۲. آیا گیاهان احساس تشنگی را حس میکنند؟ ۳. آیا راسته که تفکر مثبت باعث جذب چیزای خوب میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسانی که نسبت به الطاف الهی مانند شریعت اسلام و قرآن مبین و اولیای معصوم بیتفاوت باشد، انسانِ ناسپاسی است. ۲. باید اینطور باشد. زیرا گیاهان نیز دارای نفس نباتی هستند. ۳. این واژهها بیشتر، روانشناسانه است برای آنکه انسان حال خوبی پیدا کند. در حالیکه معارفی مانند «معرفت نفس» ما را به حضوری غیر قابل تردید میرساند. موفق باشید
سلام: در بحث هوش مصنوعی محبت کنید بفرمایید انبوه کشورهایی که به انقلاب اسلامی رجوع نمی کنند به چه سرنوشتی دچار می شوند و تاثیر آنها بر کشورهایی که به انقلاب رجوع کرده اند چیست؟ چون کشورهای جهان مرتبط با هم هستند و تاثیر و تاثر دارند. مثلا فرض کنید کشورهای غیرانقلابی هوش مصنوعی ای را طراحی کنند که جمیع داده های الکترونیکی را مورد تصرف قرار دهد درین فرض آیا ما نیز تحت تاثیر قرار نخواهیم گرفت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بشریت در گذرگاه سیطره تکنیک بر انسان و یا مدیریت بر تکنیک باید تکلیف خود را معلوم کند. انقلاب اسلامی طلوع بصیرتی است تا بشر در عین استفاده از تکنیک با نظر به توحیدِ الهی و توجه به سنن ثابت عالَم مواظب باشد تا در تکنیک منحل نشود و توجه بسیاری از کشورها به جمهوری اسلامی حکایت از آن دارد که جهان آماده حضور در جهان دیگری است غیر از آنچه جهان تکنولوژی برای بشر شکل داده است. موفق باشید
با سلام: در قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشی منها»، (بسیط الحقیقه همه ی کمالات اشیا را دارد و نواقص آنها را ندارد)، آیا منظور این است که این کمالات همان عین وجود است که در اشیا هست یا مطلب چیز دیگری است؟ لازم به ذکر است که این سوال از گوش دادن به صوت شرح سوره حمد امام خمینی ( ره) بخش صرف الوجود برایم بوجود آمده است. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این جمله بحث در جامعیتِ بسیط الحقیقه میباشد مثل جامعیت نور بی رنگ در مقایسه با طیف نوری که حالت مجموعیت دارد. حال با توجه به بسیط الحقیقه، وجود در هر مرتبهای که باشد بسیط الحقیقه است و لازم نیست که بسیط الحقیقه تنها در عین الوجود دارای چنین خصوصیاتی باشد هرچند که عین الوجود مصداق کامل آن است. موفق باشید
سلام. خسته نباشید: نمی دونم چرا سالهاست برای هیچ زیارتی طلبیده نمیشم. هر بار اقدام می کنم، در آخر نمیشه. اینبار مشهد جا گرفتیم، بلیط قطار تهیه کردیم، در کمال ناباوری قطار خراب شد و همه چی کنسل شد و نتونستیم بریم و جامون رو هم از دست دادیم دنبال راهکاری که طلبیده بشم نیستم. دنبال اینم که بدونم کجا رو خطا رفتم که ائمه ی بزرگوار از حضور من کراهت دارن. با دلشکستگی مینویسم. منم سرشار از گناهم. خودم میدونم. ولی آیا همهی کسانی که میرن کربلا و مشهد بی گناهن؟ انصاف نیست بدون این که مشکلم رو بدونم مجازات شم. الان دیگه به وضعی افتادم که دیگه از خودم متنفرم و قلبم هم نسبت به زیارت سرد شده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد چیزی نمیدانم ولی خوب است انسان همواره راضی به رضای خداوند باشد و هرگز در چنین پیشامدهایی مأیوس نباشد به همان معنایی که حضرت سجاد «علیهالسلام» در آخر دعای شریف ابوحمزه اظهار میدارند: «اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ إِيماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَيَقِيناً حَتّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِى إِلّا مَا كَتَبْتَ لِى، وَرَضِّنِى مِنَ الْعَيْشِ بِما قَسَمْتَ لِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،». موفق باشید
سلام علیک و رضوانه و ریحانه. پیشاپیش از همه ی عزیزان خصوصا استاد عزیز بایت تصدیق وو تضییع وقت شریفتان عذرخواهم و طلب عفو و حلالیت دارم.
بسم الله الرحمن الرحیم: «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» آنچه در این آیه برای بنده مهم می باشد ذیل آیه و آنجایی که میفرماید از روح الله نا امید نشوید و جز کافران و آنانی که چشم بر روح توحیدی تاریخ و زمانه بسته اند نا امید نخواهند شد. سخن از فهم زمانه ای است که با روحی توحیدی به سراغ بشر آمده است و در برابر تکانه های سخت و طوفان خروشان نهیلیسم و بشر خود بنیاد قرار گرفته است و با اشارت به آینده ای نظر دارد که افق تاریخ گشایش انسان است و روز موعود آشتی انسان با خود و خدایی که در بستر تاریخ غرب گمشده بود و حالا این بشر جدید است که در پی گمشده ی خود به هر کوی و برزنی سر می زند تا بلکه آن را بیابد و غافل از آنکه یار در کنار اوست و او در بیراهه ها به دنبال اش می گردد.
آن که عمری در پی او می دویدم کو به کو / ناگهانش یافتم با دل نشسته روبرو
در المیزان شریف در تفسیر این آیه ی عزیز نیز سخن از طلب روحی است که منسوب به خداوند است که همان فرج بعد از شدتی است که به اذن خداوند و مشیت او صورت می گیرد. آیا در این آیه، بشارت «روح الله» همان نصرتی نیست که در پیش روی انسان قرار داده شده است و انسان به آن بیش از هر روز دیگری محتاج است؟! «قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ» (56 / حجر) و چه کسی جز آنان که راه گم کرده اند و یا آنانی که خود را در تاریخ خود پیدا نکرده اند دچار یاس و سرگردانی میشوند؟! سخن از یاس و پوچی، گرچه شاید دارای تفاوتهایی معنایی باشد یا تلازمی برقرار نباشد، اما سخن در اینجاست که ریشهی یاس بشر امروز دقیقا از درد پوچی تاریخی است که با آن دم خور شده است. و رنجی است که در دوران مدرن زاییده شده است و انسان امروز خود را دچار آن یافته است و فریاد واحسرتای از دست رفتگی تاریخاش به گوش اندیشمندان رسیده و هر کس به فراخور دردمندی و حس همراهی بشر جدید به این فریاد انسان راهی را و افقی را اندیشیده یا سعی بر آن داشته تا در افق آیندهی انسان راهی را که عاری از رنج دیروز و امروزش باشد را در برابرش بگشاید اما تا به امروز در این افق گشایی موفق نبوده است و انسان همچنان در یاس تاریخی فردای پیش روی خود باغ سبزی را که گذر از رنج امروز زمانه اش باشد را نیافته است و این منشا دردهای بی شماری است که تاریخ انسانیت را مبدل به دردهای لاینحل کرده است که یا باید بماند و این درد را تحمل کند و بمیرد و یا باید برای رهایی از رنج طاقت فرسای مناسبات پوچی تاریخ دست به انتحار بزند و خود را راحت کند و یا خود را به انواع ابتذالات و مشهورات و اباحهگری موجود آلوده کند تا کمر درد تاریخی اش را درک کند. اما انسان غافل از آنی است که روحی در تاریخ حاضر است که انسان با حضور در آن روح، این درد تاریخی را در خود هضم میکند و از سرگردانی رنجهای بیشمار امروز راحت میشود و شدت تعب و سختی دوران را در روح و ریحان و رضوان به آرامش بدل می کند! آری تمام سخن در این است که حضور در روح تاریخی چطور و چگونه؟ انسان و انتقال از ساحتی از تاریخ به ساحت دیگر آن متوقف بر حضور در آن تاریخی است که افق بشارت بخش فردای انسان را و گذر از رنج های بیشمار امروزین را در خود به همراه دارد و این جز با نظر به غایت سعادت و کمال انسان و اتصال انسان به لایه های لذت بخش و فرح بخش و پایدار برای انسان میسر نخواهد بود. بشر امروز لذت زده و لذت پذیر است و این تغییر مزاج از ساحت لذات حسی و مادی جز با افق لذت های پایدار اصیل جاودانه ی انسانی اش امکان پذیر نمی باشد علاوه بر آنکه انسان جدید بیش از هر روز دیگری امروز به تغییر سخت و افق تاریخ نزدیک تر است چرا که احساس پوچی و بیهودگی و سرخوردگی بیش از هر زمان دیگری او را فرا گرفته است! پس کافی است تا افق سیر حضور انسان در عالم هستی را و لذت پایدار و ابدی بودن انسان را و شوق دیدار با خود بودن در عین حقیقت و با خدا بودگی را به روی او بگشاییم. آنگاه آغوش مشتاق انسان را به این حقیقت و مسیر مقدس مشاهده می کنیم. کاری که امام با روح حقیقت جو و حقیقت طلب انسان امروز کرد! امام فهمید بشر، تشنه ی کمال حقیقی است و خسته از تاریخی است که انسان را زنجیر لذات حسی کرده است لذا روح تاریخ بشر با انقلاب اسلامی همراه شد و اینچنین در انسانها اثر گذاشت و خالق اراده ها و رفتارهای اختیاری جدیدی در انسان شد که سابقه اش در انقلاب نبوی مشهود بود. نه آنکه انقلاب اسلامی ما بر آمده از فقر و رنج و گرسنکی باشد!! کدام انقلاب با درد و رنج گرسنگی پیروز شده است که انقلاب اسلامی بشود؟ انقلاب اسلامی انقلاب معنایی بود، انقلاب باز گشت روح الله به تاریخ ، انقلاب حضور انسان جدید با نظر به افق حیات قدسی و معنویت و عبور و گذر از عصر مدرن و بشر نهیلیست زده! انقلاب اسلامی درست نقطه ی مقابل روح عالم مدرن ساحتی از روح را مقابل انسان گشود که انسان را انسان تر می کند و این جز با حضور در تاریخ روح الله که نصرت و تایید خداوند را بهمراه دارد و آیِنده ای جز این برای بشر فردایی متصور نیست را به عالم آورد. برای این سخن شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد که تمامی فتح و گشایشهای انسان در تاریخ به تایید همان رَوح در تاریخ است و تایید رَوح بوده است. سحن در این است که باید و باز باید و دوباره وباز دوباره باید با بشر امروز از تاریخی که در آن حاضر است و روح ناکامی های امروزیناش سخن گفت و فراخنای گشوده ی فردای تاریخ روح الله را در پیش چشم او حاضر کرد تا در تاریخ دچار خود گمگشتگی و پوچی و سردی و بن بست نشوو و فردایی که در انتظار اوست تا در آن تنفس کند را این رُوح عالم مدرن از او نرباید تا صبح طلوع رَوح الله را ادراک کند. باید مصادیق طلوع و ظهور نور تاریخ روح الله را در عرصههای مختلف پیش روی چشم انسان پر رنگ کرد باید صحنه های حضور فرح بخش و فرخ بخش انسان فردایی را به او نشان داد (حاج قاسم ها، حججی ها، صدرزاده ها، همدانیها و باکریها و همتها و.....) باید تلالو جمیل تاریخی که او را در بر میگیرد و از چنگال لذت سرد و ناپایدار علم حسی نجات می دهد را به او متذکر شد (فریاد ظلم ها و ستم هایی مردم جهان، ستم استکبار جهانی، قدرت جبهه ی مقاومت، شکست غایت و اهداف استکبار در منطقه، حضور جهانی شیعی، اربعین، و هزاران جلوه ی حضور منطقه ای و بشری انسان) سخن از طلوع همین روح الله است که جز آنانی که حاضر نیستند این روح الله را ببینند به آن کافر و از آن حضور ناامید می باشند.
این سخن مقدمه ای بود برای تفصیل سخنان بعدی و راهی برای گشودگیهایی پیش رو باشد که متذکر شویم و هم کلام و هم سخن شویم تا فردای بشر را پیش چشم او حاضر کنیم تا انسانها در آن حاضر شوند و روح الله آنان را در برگیرد. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: «جانا سخن از زبان ما میگویی» و حقیقتاً «وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» و منظور از کافر، تنها منکر خداوندبودن نیست، منظور کسی است که حقیقت را در جلوههای مختلف آن انکار میکند و در نتیجه از آن مددهای لطیف الهی یعنی «رَوح الله» که بنا است به سوی او آید، محروم میشود و این همان یأسِ تاریخی است که به خوبی بدان اشاره کردید و گرفتارشدن در انواع رنجها و بنبستها. تنها کافی است به وعده الهی امیدوار شویم که خداوند نتیجه کار شهدا را به جامعه و تاریخ برمیگرداند و این مهمترین نکتهای است که باید بدان فکر کرد زیرا بعد از آنکه فرمود شهدا، حیاتی غیر از حیات دنیایی و حیات برزخی دارند و بشارت میدهند به آیندگان که نگرانِ تنگناهایی که با آغاز تاریخی دیگر به ظهور میآید؛ فرمود: «وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» (آلعمران/۱۷۱) و این یعنی پاداش سلحشوران جبهه مقابله با استکبار را که نفی استکبار و احیای حیات دینی بود را، خداوند برای آنها در تاریخی که شروع کردهاند خواهند داد. و این است آن بشارت اصیلی که میتوان حکیمانه بدان نظر کرد و آیندهای را مدّ نظر داشت غیر از آنچه که امروز با آن دست به گریبان هستیم. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: طاعاتتون قبول. ۱. بنده آنقدر ترس از آینده و انتقام خدا بخاطر هر اشتباهم دارم که نمیتونم با خدا رابطه عاشقانه برقرار کنم و همیشه میترسم خدا بخاطر فلان حرفی که گفتم فلان بلا رو سرم بیاره، به جای مراقبه خیلی زیاد سرزنش میکنم خودم رو. میشه کمکم کنید که بتونم راه درست رو در پیش بگیرم؟ ۲. هر وقت میخوام جایی برم از قبل تصمیم میگیرم که کم حرف بزنم، ولی توی عمل که قرار میگیرم موفق نمیشم، وقتی هم موفق میشم همه ش فکر میکنم بقیه از دستم ناراحت شدند و فکر کردند تحویلشون نگرفتم. خلاصه که درگیرم. اگه میشه راهنماییم کنید، یا اینکه بفرمایید کدوم کتاب رو بخونم یا کدوم صوت رو گوش بدم. تشکر از لطفتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه در رشد معارف دینی و تدبّر در قرآن تلاش کنیم، بهتر میتوانیم از این نوع افکار رها شویم. ۲. پیشنهاد میشود مدتی با کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» مأنوس باشید، إنشاءالله در فرصت لازمی که روح انسان نیاز دارد حاضر میگردید و از این نوع صفتها که نگران آن هستید، آزاد میشوید. موفق باشید
بسمالله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید چه طور میشه که وقتی قرآن رو باز میکنیم دقیقا جواب سوال مون را پیدا میکنیم از بین این همه آیه ها دقیقا آیه و آیاتی مشاهده میشه که منظور بوده؟ استاد در این موضوع چه سری هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت الفاظ قرآن، ریشه در ملکوت دارد با ظرفیتهای وسیعی که ملکوت، دارا میباشد. از این جهت ما با روبهروشدن با الفاظ آیات الهی به ملکوتی منتقل میشویم که وسعت حضور ما نیز در آنجا حاضر است و از این جهت، خود را در اشارات آن آیات احساس میکنیم. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه، حقیقتا انقلاب اسلامی یک جریان انسان ساز هستش ولی سوال این هستش که آیا توان تامین همه نیازها را دارد یا خیر؟ واقعا عدم شفافیت ها و تکیه به وعده ها بچه های انقلابی را در مواجه با عموم مردم دچار ضعف کرده. به عنوان مثال بحث امروز جامعه در زمینه اقتصادی آیا شرایط مبتنی بر جنگ دشمن است و مثل جنگ امنیتی بعد از روشن شدن حقایق و مبارزه با سر شبکه ها و لیدرها شرایط به روزهای عادی بر میگردد و یا نه نبود زیر ساختهای مناسب، نوع مصرف و نگرش حکومت باعث بروز شکاف اقتصادی شده و روز بروز عرصه را برای مردم تنگ تر میکند. آقای قديري ابیانه سخنرانی یک ساعته با عنوان جهاد تبیین دارند که طبق آمار و ارقام درآمدهای کشور را محاسبه کرده و میزان قدرت مالی دولت را بیان میکند که اگر باور کنیم شرایطی که بیان کردند نتیجه اقتصاد ضعیف تر در آینده و با توجه به مدل زندگی عموم مردم که درگیر کثرت ها شدند نا امیدی میشود حاصلش. حال سوال بنده این است که ما باید خودمان را برای این روزهای سخت اقتصادی آماده کنیم و دنبال حقیقتی فراتر از مادیگرایی باشیم و زاهدانه زندگی کنیم و یا اصلا حساب کتاب امثال آقای قديري واقعیت ندارد و یا همه واقعیت نیست به هر حال امروزه بچه های انقلابی که تمام قد با اطمینان از آقای رئیسی حمایت کردند و شرایط فعلی باعث سرکوبشان شده و دلیل و برهان قبول نمیکنند از این سرمایه های حقیقی انقلاب واقعا چاره چیست؟ باور کنید فقط وعده صبر میدهیم به مردم و آینده نزدیک که همه چیز خوب میشه و ما این حرفها را از خودمان نمیزنیم از صحبتهای حضرت آقا و بعضا خود شما به مردم انتقال میدیم ولی هنوز مردم در سفره خود چیزی لمس نکردن. تشکر از صبر شما اگر مایل بودید تا صوت آقای قديري را بفرستم
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این امری است که همه نیروهای انقلاب با زوایای مختلف در تلاشند تا انقلاب از این بحران نیز بگذرد و با روحیه آقای رئیس جمهور امید چنین امری هست، وقتی انقلاب اسلامی در رشد همه ابعاد انسانی رشد کند که ذات انقلاب اسلامی نیز چنین است. در همین رابطه شب گذشته عرایضی شد، خوب است که به صوت آن جلسه توجهی بفرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13080
به نام آنکه نام آوران نام و جان می دهند تا در طریق عشقش نامی از آنها در میان نباشد. عرض سلام و رضوان خداوند بر شما باد. یوم اللّه ۲۲ بهمن رو به شما تبریک عرض میکنم جسارتا بنده کلیپ شرح سوره ی حمد شما رو از شرح امام خمینی (ره) مشاهده کردم. فرمودید هیچ کس قادر به درک ذات اقدس الهی نیست حتی حضرت محمد (ص) مقصود سخن شما همین دنیا بوده است؟ یا اینکه پس از مرگ وصال تمام رخ نمی دهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی هم که وصال، تماماً رخ دهد باز ما همچنان بنده اوییم و او ربّ ما، و از این جهت خدای خود را که همه مقصد و مقصود ما است، درک میکنیم. و این غیر از درک ذات اقدس الهی است به معنای اینکه بر خداوند احاطه پیدا کنیم. موفق باشید
مدتی این گفتگو تاخیر شد، سخت پر از سخنم و گرههای مهیبی که بر جانم افتاده، زبانم را سنگین کرده اما نتوانستم دست از این نوشتار بردارم و سخنی که مدتهاست در جهان درونم پرسه میزند به زبان نیاورم. استاد بزرگوار بحمدلله افرادی کم و بیش با فضای فکری و معنوی حضرتعالی آشنا شدهاند و شاگردی میکنند و کم و بیش ابراز ارادتی. اما در این نوشتار خواستم از لایهای درونی تر از شخصیت شما از کسی که شاید قلم است برای زبان شما، حکمت است برای بیان شما برای کسی که خود را به همان اندازه که مدیون شما میدانم، مدیون ایشان میدانم، قدردانی کنم. از همسر بزرگوارتان که به درک من قلب گروه لب المیزان است، پشتوانه جلسات منظم و پرمحتوا و آرامش حضرتعالی برای مطالعه تفکر است. علامه طباطبایی در ستایش همسرسان فرمودند اگر او نبود، المیزان نبود و بنده در قدردانی از بانویی که حتی به نام ایشان را نمیشناسم، بیشک میگویم اگر او نبود لب المیزان نبود. به مقام غیبی زن در عالم توحید زیاد اندیشیدهام. که منظورم پنهان شدن زن در پستوی خانهاش نیست، زن سرزمینی است که انسان ها در آن بزرگ میشوند، پناه میگیرند و مظهر نام نعم الماهدون هم هست. اگر زهرای اطهر حجه حجج الله است، بانویی که در سیر توحیدی به ایشان اقتدا میکند، استادِ استاد است، غیب لب المیزان است و هیچ کس نامش را نمیداند در آغاز هیچ کتاب و اثری از او تقدیر نشده و اصلا تمنای این نامآوری ها را ندارد. هرچه به دستگیری فکری و معنوی حضرتعالی مدیونیم، به این بزرگوارهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید از روح انقلاب اسلامی بگویم که هر آنکس در فضای آن روح قرار گرفت، گویا از ابتدا جایگاهِ انتهاییاش را حسّ میکند و به سوی آنکه «نه هنوز!» است، جلو میرود و روز به روز بیشتر و بیشتر میشود و این امری است که بنده در همه کسانی که در متن انقلاب، صادقانه حاضر شدهاند، تجربه نمودهام. جنابعالی متذکر امری شدید از موضوعی تا راهی باشد برای همگانِ شما. موفق باشید
سلام وقت عالی بخیر: درباره همایش زنان تاثیر گذار که به همت خانم آقای رئیسی برگزار شد و در سکوت خبری سر پوش گذاشته شد، اگر نظری دارید بزرگواری بفرمایید حرفی خداپسندانه ارائه کنید که امان از آه مظلوم که بدون سرپوش تا خود عرش میرود و امان از مکر، که خداوند خود جوابش را به عهده گرفته و امان از رمی الله خدا را داد من بستان از او.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید برگزاری همایش زنان تأثیرگزار کاری بس حکیمانه و عالمانه بود. زیرا از یک طرف موجب رسوایی دروغهای ماههای اخیر رسانههای استکباری شد و از طرف دیگر متذکر افق تازهای شد که انقلاب اسلامی نسبت به زن دارد. همینطور که میفرمایید همین اندازه عرض کنم که بسیار تلاش کردند تا آن همایش را نادیده بگیرند، غافل از آنکه آن همایش کار خود را کرد ولی انکار و ندیدهانگاشتنِ آنها، لکه سیاهی شد بر شخصیت مدعیان احترام به حقوق زن. موفق باشید
سلام استاد: چرا بعضی افراد میگویند سلامتی آقا امام زمان صلوات. مگر ایشان امام نیستند و در سلامت نیستند؟ میشه اینو برام توضیح بدین
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میفهمم که بالاخره آن حضرت هم انسان هستند و در قید حیات، و آرزوی سلامتی ایشان را داریم در راستای هرچه بیشتر مؤثربودن درعالَم. موفق باشید
سلام: سوالی همیشه با خوندن و شنیدن زندگینامه شهدا ذهنم رو درگیرمیکنه اما جوابی براش ندارم و همسر شهیدی هم کنارم نیست که ازش بپرسم یا مردهای زمان جنگ. اینکه ماه ها در جبهه بودن. یا همسرانشون تعریف میکنن هروقت از جبهه برمیگشتن مدام دور کارای دیگه بودن نهایت ۴ روز میموندن. میتونم بنویسم چکارایی ولی طولانی میشه. بعد سریع میرفتن و دو سه ماه دیگه برمیگشتن. میخواستم بدونم مگه اینها مرد نبودن و غریزه نداشتن؟ پس اینهمه روایات راجع به غریزه جنسی و سفارش بهش. چرا اصلا در شهدا وجود نداشت؟ آیا گناهی بر گردنشون نبوده که از این زنها اینقدر دوری میکردن؟ اون خانمها چطور سر میکردن اینهمه نبودن رو؟ یعنی اون شهدا خیال پردازی از همسرشون در جبهه نداشتن؟ که خب بُعدِ اصلی یاد زن و شوهر خلوت های دو نفره شونه دیگه. یا برعکس همسراشون نداشتن؟ یا مردهای اطلاعاتی که تا چندماه ماموریت دارن کشورهای دیگه. اینکه این مردهای جنگ و شهدا اینجوری بودن باعث میشه فکر کنیم پس چرا اینقدر مبلغین و روایات تاکید داره روی ازدواج و غریزه. اتفاقا اگر مثل همین کتابهای شهدا که هیچ ردی از غریزه و شهوت نیست توی کتابها و گفته های مبلغین نباشه این غریزه تاثیرشو درونِ آدم یا از دست میده یا خیلی کم میشه و باعث میشه تو فکر مسائل مهمتری باشه. ولی از بس زیاد از ازدواج میگن تبدیل به یه آرزوی دست نیافتنی میشه. وقتی هم ازدواج میکنی از بس سفارش شده همش تو فکر رابطه ای و نمیتونی به مسائل بزرگتر فکر کنی که مثلا مدت طولانی بری شهر دیگه برای خدمت. فکر میکنی زندگی فقط همینه. اون روایت ائمه که میگن زندگیت به ۴ بخش در طول روز باشه و یک بخشش به کار شخصی و رسیدگی به لذت حلال. آدم دیگه مگه فکر سوریه رفتن به سرش میزنه. میگه هر روز باید تو فکر زنت باشی. نمیدونم این شهدا و مردهای جنگ و زنهای این مردها چطور اسلام رو فهمیدن که ما نفهمیدیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجایی که بنده با آن عزیزان آشنا بودم، آنها در عین حضور در جبهه و جنگ، زندگی را رها نمیکردند و دلیل آن هم وجود فرزندانشان است. آری! شرایط آنچنان حساس بود که زن و شوهر هر دو پذیرفته بودند باید خود را با آن شرایط تطبیق دهند. شرایطی که هرچه بیشتر در فضای دفاع از اسلام و مسلمین، خود را حاضر کنند زندگی خود را زیبا و زیباتر و لطیف و لطیفتر کردهاند که نمونۀ آن را شما در سرداردلها حاج قاسم شهید مییابید. موفق باشید
سلام خسته نباشید: میخواستم نظر استاد را در مورد کتاب حضرت حجت (مجموعه بیانات آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف) بدانم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را مطالعه نکردهام. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت شما بزرگوار: با توجه به اینکه رهبری در پیام تسلیت آیت الله رییسی از آن بعنوان درگذشتِ شهادت گونه و حتی در دیدار با خانواده ی آن بزرگوار از آن بعنوان در گذشت یاد میکنند چرا اینقدر روی شهادت ایشان مانور داده میشود بهتر نیست افرادی که ادعا میکنند باید به رهبری اقتدا کنند مثل ایشان برخورد کنند اینکه ایشان در جایگاه خودش حتما مقام شهید را دارند ولی یکسری افراط و تفریط ها حتی در کلام در حکومت دینی باید ظرافت آن را رعایت کرد نباید مورد توجه واقع شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد منظور از واژه شهادتگونه آن است که حکم فقهی شهید را که «المقتول فی معرکۀ الحرب» میباشد، نمی توان برای آنها به کار برد وگرنه چرا حکم شهید نداشته باشند. چرا که اگر انسانی در بستر حضور همه جانبه و مجاهدانه در میدان خدمت به اسلام و مسلمین حاضر شود و در چنین حضوری قرار گیرد که شهدای خدمت قرار گرفتند؛ قرآن میفرماید: «وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» هر کس در راه خدا (از وطن خویش) هجرت کند در زمین برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت، و هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید و در سفر، مرگ وی فرا رسد اجر و ثواب چنین کسی بر خداست و خدا پیوسته آمرزنده و مهربان است. موفق باشید
