با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار. ضمن تبریک اعیاد ولایت و عذر خواهی از این که مصدع اوقات گرانبهایتان می شوم. خداوند بر برکت وجودیتان بیفزاید. از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها با چشمی گریان و قلبی شکسته برایتان می نویسم. نمی دانم از کجا و چه بنویسم که پاسخی بگیرم راهگشا. برای این که زیاده گویی نکرده باشم هیچ نمی گویم و درد دل نمی کنم فقط سؤالم را می پرسم. شما که نفس و جان آدمی را خوب می شناسید علت بیماری دو قطبی چیست و درمانش چه گونه است. من با همسر دو قطبیم چگونه رفتار کنم که خسر الدنیا و الاخره نشوم که از مسیر حق تخلف نکرده باشم. با کتب و سخنان شما بیگانه نیستم ولی پیچیدگی این بیماری به قدری است که راه به جایی نمی برم. درمان دارویی فقط کنترل کننده است که آن را هم دیگر به هیچ وجه نمی خواهند بخورند. ...........................
باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد با همه مشکلاتی که به جهت آن روحیه دارند؛ از آن طرف نیز آمادگیهای خوبی در راستای سیر و سلوک در آنها هست. اگر با آنها مدارا شود پشیمانی ندارد و حتی برای خود شماها نیز برکتهایی پیش خواهد آورد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: متاسفانه امثال بنده ، نتونستیم خوب درک کنیم که چقدر نیاز داریم حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور کنند . آنچنان که باید، احساس نیاز نمیکنیم و مشتاق نیستیم وحتی خیلی بدتر از این گاهی میترسم. چون یه بار یکی از افراد انقلابی مشهور گفتن که اگه امام زمان ظهور کنند دیگه ثواب عبادات ما خیلی کمتر میشه و... . چکار کنم نگاهم به قضیه درست بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنکس که به دنبال بهترین بودن برای خود و برای جهان بشری است، مسلّم در مقام انتظار نسبت به حضرت حجّت «عجلاللهتعالیفرجه» قرار دارد از آن جهت که به بدیها و پلشتیها رسمیت نمیدهد. مهم این نیست که ما هنوز شایسته حضور ذیل آن حضرت قرار نگرفتهایم، مهم آن است که در طلب چنین حضوری باشیم و این، خود به خود شایستگی لازم را پیش میآورد زیرا برای بدیها رسمیت قائل نشدهایم. موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت. ببخشید سوال دارم. ملاک تعیین اصول و فروع دین چیست؟ بر چه اساسی از ضروری دین جدا شدند. سوال اصلی اینه که اگر حجاب اینقدر اهمیت دارد چرا جزء فروع دین نیامده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که هر عملی باید بر مبنای اندیشه و تعقل باشد، اصول دین، مبنای اعمال دینی و شرعی میباشد و حجاب نیز یکی از اعمال شرعی است و مسلّم کسی که مبنای دین و شریعت الهی را درک کرده باشد، مییابد که چگونه با انجام وظایف دینی راهِ قلب خود را به سوی جهان حقایق بگشاید و با عدم رعایت دستورات دینی، خود را از آن جهان محروم نکند که به گفته جناب مولوی: «آن جهان و راهش ار پیدا بُدی/ کم کسی یک لحظه در اینجا بُدی». موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: برخی ها با اینکه اعتقادی به توحید و نبوت و معاد ندارند، لکن معتقد به نوعی معنویت و زیست اخلاقی هستند. اولاً: آیا معنویت فقط از دریچه ادیان الهی قابل دسترسی است؟ چرا؟ ثانیاً: به نظر شما تفاوت این نوع اخلاق ها و معنویت ها با اخلاق و معنویتی که ادیان الهی مخصوصاً اسلام متذکر هستند چیست؟ و ثالثاً: آیا این نوع معنویت و زیست اخلاقی، اثری هم در قیامت این افراد دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مسیر انسانیتِ انسانی که متذکر نامه حضرت محبوب است و خود نیز مظهر عبودیت کامل میباشد، ابعاد متعالی انسانیِ انسان به فعلیت لازم برسد و از این جهت خداوند میفرماید: « ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ﴾ (النساء: ۵۹) و از این جهت اگر هم معنویتهای شخصی و زیست اخلاقی تنگناهای ابدیتِ چنین انسانهایی را تخفیف میدهد ولی این برای حضوری که انسان نیاز دارد، کافی نیست. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: آیا کسی که در توهم هست یا به تعبیر دیگری غربی شده میتواند اراده خارج شدن از توهم بکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نه؟! با همت حضور ذیل اراده الهی از طریق رعایت شریعت حضرت حق، انسان میتواند عقل قدسی خود را به میان آورد و از توهّمات غربزدگی رهایی یابد. موفق باشید
سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار میکنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
استاد بزرگوار سلام علیکم: سوال من این است که علی رغم اشکلاتی که به نمایندگان مجلس وارد است از جمله گرفتن خودرو و... چطور رهبر انقلاب این مجلس را مجلس انقلابی می دانند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به کلیّت مجلس نسبت به مجالس گذشته باید نظر کرد. لذا حتی اگر ادعای آن نماینده مجلس درست باشد که اکنون از طریق قوه قضائیه احضار شده؛ نقشی در اظهار نظر نسبت به کلیت مجلس آن طور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند، نمیتواند داشته باشد. موفق باشید
سلام علیکم و خدا قوت: در پاسخ به سوال یکی از کاربران در مورد تذکرلسانی بابت کشف حجاب توسط عموم مومنین، فرمودید ابتدا باید شرایط اجتماعی امربه معروف فراهم شود و فرد مقابل احساس دلسوزی را متوجه باشد، سوال بنده اینست در شرایط حاضر اگر ما در جایگاه یک آقای عابر پیاده که برای لحظه ای از کنار چنین موردی عبور کردیم باید بی تفاوت بگذریم؟ وقتی شما و بنده و همه بی تفاوت گذشتیم بدتر از این نمی شود؟ تا رسیدن به شرایط اجتماعی مطلوب برای امربه معروف تکلیف عموم مومنین چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می آید در نشستی که در رابطه با پدیده کشف حجاب با حضور جناب آقای سید مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی و به میزبانی: پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت تشکیل شد نکات خوبی در رابطه با کشف حجاب به گفتگو گذاشته شد. لینک آن صحبتها خدمت جنابعالی ارسال میشود امید است که باز در این مورد فکر کنیم که واقعاً چه راهکاری باید در پیش گرفت. ملاحظه خواهید کرد که همه نیروهای متعهد که جنابعالی نیز یکی از آنها هستید، در این مورد فکر میکنند. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13568
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید استاد میخواستم بدونم چه جمله یا آیه ای هست که امام زمان عجل الله خیلی اونو دوست دارند، حالا یا کلمه ای که ایشان خیلی دوست دارند؟ میخواستم یک آیه یا جمله یا کلمه ای که ایشان دوست دارند رو بنویسمو بدونم که چیه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در این مورد نمیدانم ولی در روایت هست که رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرموده باشند: «خَيْرُ اَلْعِبَادَةِ قَوْلُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ .» موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز گرانقدر: در ماه گذشته و در مجله سوره مطلبی از شما منتشر شد که دارای نکات نافذ و ظریفی بود. در بخشی از سخنانتان فرمودید که مردم ما متفکرانی هستند که میدانند تنگنتهایی وجود دارد و به راحتی برطرف نمیشود. شما در این جا مردم را متفکر معرفی کردهاید و در اندیشه شما این ادبیات متواتر است. حتی وقتی به اندیشه امام نگاه میکنیم جمله طلایی ایشان را میبینم که فرمودند میزان رای ملت است. حال سوالی که مطرح میشود این است که ما در قرآن آیاتی داریم که در تضاد با این اندیشه هستند آیاتی همچون اکثر الناس لایعقلون و یا اکثرهم جاهلون و آیاتی از این دست. حتی در سوره عصر تمامی انسانها را در خسران بیان میکند و چهار شرط میشمارد که انسان از خسران خارج شود. وقتی به افراد جامعه نگاه میکنیم عموما آن چهار شرط را ندارند و در یک معنا اکثرهم لا یعقلون هستند. حالا چگونه قرار است میزان رای ملت باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این سؤال در جواب سؤال شماره 34631 داده شده. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم استاد عزیز: با این پیش فرض که هر کسی ظرفیت وجود خاص خودش را دارد و بنحو خاصی شکوفا میشود میخواهم عرض کنم که بنده به شدت احساسات عمیقی دارم و شیطان نیز زیاد سربسرم میگذارد؛ حس و محبت عمیق به حق و حقیقت که دستآویز شیطان میشود و متعلق این احساس را امور پوچ می نمایاند؛ شاهدش اینکه وقتی دل آشوب پیدا میکنم اگر توفیق حضور در محضر صحیفه سجادیه را داشته باشم، دلم اطمینان می یابد؛ پس معلوم میشود که سوز و گداز از جانب دل است و حقیقیست لکن اگر در نظر، متعلقات پوچ برای جواب گویی به آن دل آشوبی قرار میگیرد، کار شیطان است. همچنان که علامه طباطبائی در تفسیر فرموده اند گاهی انسان عمل سوئی مرتکب میشود که فی الواقع گناه و معصیت نیست؛ از جهت میل به کمال به اشتباه عمل سوء را کمال پنداشته. استاد من نمیتوانم به زندگی عادی ام در اقلّ نیز رسیدگی کنم و عملا متشطط گشته ام. این برای زمانیست که در زندگی کنونی ام جایی برای فهم ظرایف معنوی عرفانی باز نمیگذارم و به توصیه مؤکّد شما تنها زمانی که در اختیار دارم را به دروس رسمی حوزوی و در کنار آن به قرآن باید بپردازم، اما عملا نمیتوانم دروس را به حد متوسط نیز پیش برم از شدت دل آشوبی، اما وقتی که به یک مبحث عرفانی و محبّتی می پردازم، از طرفی استحکام در شخصیت و نپرداختن به امور لهو پیدا میکنم و از طرفی در انجام تکالیف علمی ام به صورت جدّی حرکت میکنم. خب تو را به خدایتان من میتوانم از عرفان دست بکشم و به همین راه پیش فرضی که وجود دارد بپردازم (که عملا هم نمیپردازم)؟ یعنی نمی شود من یک مدتی درس رسمی را بگذارم کنار تا کمی عقل و قلبم را آرام کنم و بعد با آرامش خاطر و ثبات به مسیر ادامه دهم؟ به این حد هم نه! یعنی نمیتوانم دروس رسمی را کم بکنم و برای تسکین روحم کمی مباحث اخلاقی عرفانی بپردازم. خواهش میکنم همچون بیمار به سراغتان آمده ام، طبیب وارانه نسخه ام دهید! خدایتان را نمیتوانم آرامبگیرم نمیتوانم درس بخوانم، نمیتوانم زندگی کنم، از شدت سرکوب شدن احساساتم دارم با وسواس فکری و افسردگی سر و پنجه نرم میکنم. کتاب مبانی نظری حب اهلبیت را خوانده، مگر آنجا نفرمودید محبت همانچیزیست که دل را میبرد؟ مگر نفرمودید انسان دلش میخواد دوستش داشته باشند؟ مگر نفرموید انسان دلش میخواد کسی را دوست داشته باشد؟ و مگر نفرمودید که باید محبت بی نقص باشد؟ خب تمام همّ بنده اینست که فعلا تا یک حدی خودم را با مباحث اساتیدی همچون شما در مباحثی که بتواند مرا بپروراند، بپرورانم و بعد برای جلوتر رفتن مباحث حوزوی را با قوت و جدیت پیش ببرم؟ چه برنامه ای پیشنهاد میدهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این احوالات، احوالات خوبی است که برای انسان پیش میآید ولی هنرِ امثال شما به عنوان یک طلبه که بنا دارید در میدان وسعتدادن دیگر انسانها برای آنکه در شرع مقدس حاضر شوند؛ جمع بین «حال» و «قال» است و معلوم است که به تعبیر آیت الله حسنزاده در این مسیر، جان به لب میرسد تا لب، به جام رسد. از این جهت باید به خودتان برنامه بدهید و به عنوان یک طلبۀ حوزوی از دروس رسمی غفلت نکنید و نباید مسئلۀ دروس رسمی را به بعد موکول کرد و از ممحض شدن در آن دروس کوتاهی نمود. اساتید بزرگی همچون امام خمینی و علامه «رحمت الله علیهما» توانستهاند این دو امر را جمع کنند. موفق باشید
سلام و عرض ادب مجدد خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی کاش میشد از شما جزوه ای یا کتابی می داشتیم که استاد از دریچه بینش توحیدی برای سرفصل های زندگی امروز به شکل کمی مصداقی پیشنهاد داده و نظراتشان را می دانستیم. تا گفتن شما بشود پایه ای و افقی برای ساخته شدن بیشتر راهها. مثلا در باب ازدواج، اقتصاد،... جزییات زندگی. ۲. استاد در باب مسائل زندگی مثلا اخلاق و... گویا آنچه که مهم است این است که ما نسبت به غضب زاویه بگیریم و تا محبت آید، همانطور که باید به طاغوت کافر شد تا ایمان آید. یعنی از زاویه دید وجودی زمینی ما مهم پس زدن کفر و طاغوت و لشگرشان است تا عشقمان به خدا ثابت شود و او به ما رو کند. احساس می کنم که ایمان و لشگرش خیلی بزرگتر از آن است که من بخواهم اراده به داشتنش کنم. ۳. در روانشناسی می گویند که اگر غضب سرکوب شود در ناخوداگاه رفته و به شکل دیگری خودش را نشان دهد. حال من خودم ارادت خاصی به این علم ندارم. حال در حدی که می توانم شاید مقداری از این حرف را قبول کنم آیا به نظر شما درست است که طبق دانسته های دینی خودمان اینطور تحلیل کنیم و بگوییم که اگر موضوعات مان را در زندگی طبق نگاه درست وجود بینانه نگاه نکنیم دچار آتش غضب (البته مذموم) می شویم و چون این عمل در مرتبه ای از مراتب وجودی ما می شود پس در باقی اعمالمان هم اثر گذار است و همینطور در مورد ترس مذموم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همۀ آنچه میفرمایید با تدبّر در قرآن حاصل میشود و کتابهای علمای اصیل همه مبتنی بر روایات و قرآن است. ۲. در مورد غضب، همینطور است که می فرمایید. پیشنهاد میشود از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی غفلت نشود. موفق باشید
با سلام و نور خدمت استاد گرامی: در سلوک جناب علامه بهجت چرا امر پدر بر امر استاد ایشان اولویت داشته؟ و ایشان به دلیل آن از انجام برخی مستحبات و... امتناع کرده اند؟ آیا مگر نه این است که اولاامر منظور هادیان این طریق هستند و مگر نه این است که ولایت استاد بر شاگرد از ولایت پدر بالاتر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که خود استادشان یعنی مرحوم قاضی فرموده بودند به دستور پدر عمل کنند. موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد ببخشید من این را عرض میکنم، اینکه واقعا معلوم هست مخاطبین شما تکلیفشان با جایگاه حمایت های شما چیه؟ من که بشخصه سردرگم شدم؛ آنقدر در ایام انتخابات از دکتر جلیلی حمایت تمام قد میکردید و میگفتید، فرد اصلح آقای جلیلی هست و کارآمدی مهم نیست!!! مهمه اینکه برنامه داشته باشی، الان چطور شده با یه پرواز آقای قالیباف تمجیدگوشان شدید؛ خب پس الان معلوم شد که کارآمدی بهتر از برنامه داشتن هست. و در انتخابات هم اصلح را اشتباه به مردم معرفی کردید؟! تازه بماند که از افراد معلوم الحالی مثل امید دانا و علی علیزاده دفاع میکردید، و مطالبش را نشر میدادید، اونکه خیلی وقته چهره اش رو شد اینم که تازگی ها به سرداران سپاه داره فحش میده و مقصر شهادت هنیه را جاسوسی شهید نیلفروشان میداند. (یا علی)
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به جواب سؤال های شماره 38651 و 38652 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: چرا شما سخنان راوی مستند شنود را در حد توهمات پایین آوردید و از اثر گذاری آن بین جوانان (لاقل چند تن از دوستان خود بنده) کاسته اید؟ در حالی که خود حاج آقا عمادی و حاج آقا امینی خواه کاملا از صحبت های تجربه گر به وجد آمدن و براشون تازگی داشته و به گفته ی خودشان بینهایت از آنها استفاده کرده اند؟ اونوقت شما این تجربیات را توهمات آن فرد میدانید؟ صرفا میفرمایید اینگونه تجربه ها مواجه با نفس است و نه مواجه با مراحل اصلی انتقال به برزخ!! خب اوکی قبول، ولی صحبت های ایشان که میرفت تاثیرات زیادی روی جوانان در دوری از گناه و ترس از شیطان بگذاره را وقتی شما توهم میخوانید از اثر گذاری اش کم میشود و تمام زحمت های حاج آقا امینی خواه را هم به هدر می رود واقعا کجای حرفهای تجربه گر مشکل داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وظیفه بنده آن است که نظر خود را بدهم و به ما دستور دادهاند نمیتوانیم با اعتماد به چنین احوالاتی که برای افراد پیش میآید؛ امورمان را تنظیم کنیم. هرچند ممکن است آن افراد، افرادِ محترمی باشند بخصوص که بنده به جناب حاج آقا امینیخواه به جهت زحماتی که میکشند و اطلاعات خوبی که دارند؛ ارادت میورزم. موفق باشید
سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسولالله (ص) به عنوان دعوت بیصدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزینمان شویم، کتاب یا جزوهای که بیش از پیش ما را متذکر این امر میکند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد میشود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهاییترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: نحوهی تذکر اثر گذار دادن به زنان یا دخترانی که حجابشان را اصلا رعایت نکردند و یا حجابشان را رعایت کردند ولی نه کامل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار سادهای نیست. ابتدا باید این نوع افراد متوجه باشند شأنشان اقتضاء میکند که در بستر عفاف بهترین انتخاب را که همان حجاب است، داشته باشند و در همین راستا رهبر معظم انقلاب فرمودند اکثر آنها نمی دانند. عرایضی است تحت عنوان «تقابل آزادی و حجاب چرا؟» https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%20%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C&tab=sounds. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه بهم بگین اسد الله اسدی که بود؟ و در سال ۱۳۸۸ چه کارهایی را انجام داد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی بیش از آنچه در برنامه «بدون تعارف» مطرح شد، نمیدانم. موفق باشید
ولایت بر قبور در ولاییترین حکومت تاریخ محل دفن مرحوم آیتالله منتظری که در جنب مقبره فرزندش محمد در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام در قم قرار دارد با اجازه و توصیه رهبر جمهوریاسلامی انتخاب و صورت گرفت. شیخابوالقاسم خزعلی این اجازه و توصیه آقای خامنهای را نشان از هوشیاری او میدانست، چراکه معتقد بود آقای منتظری هر جای دیگر دفن میشد، مریدانش برای او گنبد و بارگاه ساخته و محلی برای فتنهگری میشد. چند سالی قبل از آن نیز اعلام شد که پیکر مرحوم یدالله سحابی علیرغم وصیت آن مرحوم تنها بعد از اجازه مخصوص مقام رهبری در صحن امامزاده عبدالله شهرری دفن شد. آذریقمی نیز با اشاره و تأییدات ولیفقیه در صحن حرم به خاک سپرده شد. بدون تردید در مسئلهی اختیارات رهبری در آرامگاهها و محل دفن خواص، شواهد دیگری نیز میتوان یافت. به قول محسن کدیور که نوشت: اینکه سالها درباره ابعاد مختلف قلمرو ولایت مطلقه فقیه مطالعه کردهام، اما اقرار میکنم به این حوزه از قلمرو ولایت مطلقه توجه نکرده بودم، حوزه «ولایت بر قبور»!!! نتیجه سخن اینکه گویی بر اساس نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه، رهبر به عنوان ولیفقیه نه تنها بر حیات که بر ممات رعیت و نه تنها بر خانه دنیوی که بر آرامگاه اخروی ملت و نه تنها بر منزل زندگان که بر قبر مردگان و درگذشتگان نیز ولایت دارد. اینکه چه کسی کجا دفن شود و کدام قبر به کدام میت میرسد، همانند هرآنچه به دنیا و آخرت مردم بستگی دارد، از اختیارات ولیفقیه بوده و این است شرایط حیات و ممات در ولاییترین حکومت تاریخ!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته قابل توجهی است. ولی اینکه خود آنها نیز مایل بودند در حرم حضرت معصومه «سلاماللهعلیها» دفن شوند، در جای خود نکتهای است. همانطور که آیت الله حسنزاده مایل بودند در قله کوه ایرا کنار همسرشان دفن شوند. موفق باشید
در تمام زندگیم عشقی مثل حضرت اباعبدالله علیه السلام حس نکردم، بینظیر ترین حضور عاشقانه نسبت به انسانها. من نیست شدم و شرم گرفتم از حضور او؛ غالباً چنین حرف های عاشقانه رو نمیگم اما حیرانم کرده و نمیتونم با همه دلم این عشق ناب و زیبا رو درنیابم. اگر ظهور ائمه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین رو بخوایم شرح بدیم چیزی به غیر از پرورش یافتن و آمادگی هر روز ما نسبت به ظهور اکنونی و بیش اکنونی آن حضرت نیست. خدا فرج آن حضرت را تعجیل بفرمایند که ما عمیقاً و همواره منتظریم بلطف خدا. با تمام قلبم حسرت میخورم از فراق این حضور و ظهور که بیش از پیش اتفاق افتاد. پدرم میگفت زمانی که خیلی بچه بودی شب عاشورا دیر وقت از روضه آمدم خانه و همه خواب بودند و تو در خواب با صدای بلند چند بار گفتی یاحسین و من گریستم. او همیشه بوده و هر آن بهتر و بیش تر است این فقط ماییم که با آمادگی بیشتر و به تناسب ظهور امروزینش او را بیشتر درک و حس خواهیم کرد، تا بیش از پیش انسان شویم ان شاءالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در نظر به ابعاد نهایی انسان است که در کربلا، بخصوص با امام حسین «علیهالسلام» و در اصحاب گرانقدر آن حضرت به ظهور آمد تا ما در نسبت به خود بفهمیم چه اندازه میتوانیم انسانیت خود را در آن عزیزان احساس کنیم و به نهاییترین حضور در حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» باز در درون خود نظر کنیم تا معنای انتظار، درونی و بیرونی باشد. انتظارِ بیرونی کافی نیست ولی لازم است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم حاج آقا. ۱. از یک طرف شاهدیم که دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی، با پنهان کاری پیشرفت ها و برجسته کردن ضعف هایی مثل کاهش ارزش پول ملی و گرانی و... در صدد ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی و انقلابی و در نتیجه ناامید کردن مردم از نظام و انقلاب هستند. ۲. از طرفی دیگر طرفدارانی از نظام با برجسته کردن پیشرفت ها و دستاوردهای متعددی در حوزه ها و شاخص های گوناگون جهانی، در صدد هستند که اثبات کنند اتفاقاً برعکس باید به خاطر پیشرفت های گوناگون شدیداً به آینده ایران و این نظام امیدوار بود. ۳. در این میان تفکر شگفتانگیزی هست که ما را متذکر باتلاق و وضعیت بی تاریخی و تلخ «توسعه نیافتگی» می کند. و گزارش می دهد که با وجود اینکه تمام میوه ها و مظاهر مدرنیته وارد ایران شده است لکن آن «روح تاریخی» که ارتباط ارگانیکی بین این مظاهر ایجاد کند، از اول وجود نداشته است. مثل اینکه از کنار هم قرار دادن و چسبانیدن اعضای منقطع و جدا شده ی یک موجود زنده بخواهند یک موجود زنده ی دارای روح ایجاد کنند، که البته محال است. ۴. در کنار موارد بالا، حضرتعالی ماورای دوگانه توسعهیافتگی و توسعه نیافتگی، بیشتر متذکر روح ساری و جاری و تاریخی و قدسی انقلاب اسلامی به عنوان جریانی توحیدی که متصل به گذشته و آینده توحیدی ماست هستید. از طریق روش شما جان مخاطب آنچنان در اتصال با حیات تاریخی و وقتِ قدسی و صراط مستقیم انقلاب قرار می گیرد که نه تنها از نظام و انقلاب طلبکار نیست بلکه برعکس اگر به فرض محال هیچ پیشرفت مادی هم در این نظام نبود، انسان باز هم حاضر است مثل شهدا همه چیزش را فدای این انقلاب کند تا از نسیم حیات بخش و نجات بخش انقلاب محروم نماند. استاد به نظر این حقیر اگر سه تفکر اخیر به همراه چاشنی نقادی نسبت به ضعف ها، به هم پوشانی برسند و مکمل همدیگر بشوند، آن پرواز تاریخی که برای عبور از موانع و فتنه ها نیاز داریم محقق می شود. نظر حضرتعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و در همین رابطه مباحث «انقلاب اسلامی» به عنوان جهان بین دو جهان مطرح شد. بنده با توجه به آگاهی نسبت به آنچه در شماره ۳ فرمودید و با توجه به سابقه فکری و اجراییِ خود به این نتیجه رسیدهام که باید به جهانی فکر کرد که از یک طرف آن جهان، غربِ شرق است و از طرف دیگر شرقِ غرب. و این است آن حضوری که انسان آخرالزمانی به دنبال آن است.
حضور تاریخیِ ما که در مواجهه با انقلاب اسلامی پیش آمد، حضوری که بیواسطه از هر استنباط ذهنی در نزد ما حاضر است و جهان ما را تشکیل میدهد و با توجه به این حضور، نسبتی خاص با موجودات برقرار میکنیم که آن حضورِ موجودات است در عالَمِ ما و منِ منِ انسان در مواجهه با این موجودات که در جهان او حاضر میشوند، شکل میگیرد. به همان معنایی که انسانِ آخرالزمانی میخواهد در جهان حاضر باشد بدون آنکه حضور او حضور موجود غریبهای باشد که در جهان تنها است.
انسان در حضوری که با هستیِ خود نزد خود مییابد دائماً از خویش فراتر میرود و هستیِ نامتعیَّناش رو به سوی فردا در صیرورت است و رو به سوی آینده طرحافکنی میکند، در حضوری که لحظه به لحظه فراتر از خودش در خودش حاضر میشود و بر اساس انتخابی که میکند به خود هویت میبخشد و نسبت به هستی، تقرب میجوید، زیرا انسان با حقیقت هستی به حکمِ عینالرّبطبودناش، نسبت دارد و جهتاش به سوی آن است.
موفق باشید
سلام علیکم استاد: بنده در سیر مطالعاتی انقلاب اسلامی به یک پرسشی برخوردم که آیا حقیقت منحصر در انقلاب اسلامی است؟ اگر چنین است وجه تمایز ما با مسیحیت چیست چون آنها هم حقیقت را منحصر در حضرت عیسی میدانستند و اینکه آیا نظر به مهدویت باعث نمیشه ما از این انحصار خارج بشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی میباشد به عنوان حرکتی توحیدی که هرکس میتواند خود را در آن بیابد مانند حضوری که شهدا، خود را در انقلاب اسلامی یافتند. البته بحثْ نسبت به این موضوع مفصل است. پیشنهاد میشود سری به سؤال شماره 37238 بزنید خوب است. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: با مطالعه کتاب «اسماء حسنا دریچه های نظر به حق»، هنوز یک سؤال برای بنده باقی است. اگر از طریق فرازهای این دعا و با نظر به اسماء الهی، خدا با نور اسماء خودش بر قلب تجلی می کند، چه نیازی هست که در «مظاهر» به دنبال آن اسماء باشیم؟ مثلا وقتی با تقاضای «اللهم انی اسئلک من جمالک» ذاتِ جمالی او در قلب تجلی می کند و قلب با استعداد ذات بینی اش با نور جمال رو برو می شود، دیگر چه نیازی هست جمال او را در گُل مشاهده کنیم؟ قرار بود از خدای ذهنی و انتزاعی عبور کنیم. حالا از طریق این دعا و تقاضا، نور اسماء الهی به صورت حضوری و وجودی در قلب جلوه کرده. دیگر چه نیازی هست برای عبور از خدای متافیزیک و ذهنی به مظاهر مراجعه کنیم؟ هنوز برایم ابهام دارد که: باید به مظاهر و مجالی و روشنی گاه ها مراجعه کنیم تا با انوار الهی مرتبط شویم، یا برعکس، باید نور اسماء در قلب تجلی کند تا آن ها را در مظاهر مشاهده کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون میخواهیم از خدای ذهنی عبور کنیم و به حضرت محبوب نظر نماییم؛ به دنبال او در مظاهری که خود را مینمایاند، میگردیم و در همین رابطه در فرازهای دعای سحر، او را با واژه «اللهم» یاد میکنیم و به جمالاش در اجمل و جمیلترین مظهر که اولیای الهی باشند، نظر میاندازیم و سپس منتقل میشویم به حضوری که در آینهای از جمال او به واقع اشاره به نهاییترین جمال دارد و به همین جهت باز از طریق آینهها با او مرتبط هستیم و قلب، در حکایتی که با اسماء الهی از طریق مظاهر پیدا کرده است به خود میآید و با خود بهسر میبرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی موفقیت روز افزون: در مورد زمان میخواستم بگین میخوام در مورد حقیقت زمان کتاب یا صوت و... میتونید بهم بگید؟ میخام در حقیقت زمان تفکر کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در جواب سؤال شماره ۳۲۶۳۶ عرض شده است. و در جلد دوم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» جلسه چهل و پنجم بحثی تحت عنوان «روح زمانه» شده است که میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: مشغول مطالعه کتاب شریف «سلام بر ابراهیم» هستم. برداشت حقیر این هست: همان طور که ائمه اطهار «سلام الله علیهم اجمعین» ابتدا منوّر به یک انوار خاصی هستند و در نتیجه می توانند این همه بزرگی و عظمت از خودشان ظهور بدهند، در ذیل ایشان امثال شهید مطهری « رحمة الله علیه» هم ابتدا اجمالاً منور به انواری می شوند و سپس به کمک آن نور اجمالی، تفصیل آن نور را در شخصیت و تفکرات و مطالعات خودشان دنبال می کنند و ظهور می دهند و باز می کنند. در همین راستا شهدایی مثل شهید ابراهیم هادی هم ابتدا منوّر به نوری خاص هستند که می توانند این همه بزرگی و شگفتی از خودشان آشکار کنند. و گرنه محال است که انسان به خودی خود بتواند این همه بزرگی و بزرگواری از خودش بروز بدهد. در عین اینکه از شخصیت این شهید در حیرتم، به حال خودم تأسف می خورم و اشک می ریزم و شرمسارم که چقدر از چنین سلوکی عقب هستم. «الهي إن كانَتِ الخَطايا قَد أسقَطَتني لَدَيكَ فَاصفَح عَنّي بِحُسنِ تَوَكُّلي عَلَيكَ»🤲
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام باقر «علیهالسلام» میفرمایند: «مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا يَعلَمُ» هر كه به آنچه مى داند عمل كند، خداوند به او آن بياموزد كه نمى داند. و این داستان همه عزیزانی است که از آنها سخن گفتید. بدان معنا که نسبت به آنچه حق میدانستند، عمل کردند و به حقایقی رسیدند که خودشان باور نمی کردند. موفق باشید
