با سلام: شما در چند جا فرمودید که انسان در برزخ سر سفره خودش است. این سفره در درون نفس است یا خارج از نفس؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: تماماً انسان در آن جهان میهمان نفس ناطقه خودش میباشد و ارادهها و انتخابها و عقایدی که داشته است. در این مورد خوب است به کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
گاهی کسی به خاطر شدت حالات روحی و معنوی، شدت عشق زمینی پیدا میکند و نیازمند روابط بیشتر روحی با زنان میشود. چنانکه پیامبر ما اجازه ۹ زن داشتند و این به خاطر شدت روحی ایشان در سلوک بود. حتی در آیه تحریم هم به ایشان فرموده شد که حتی اگر زیبایی زنی تو را به اعجاب آورد دیگر نمیتوانی ازدواج رسمی کنی. پس ازدواجهای پیامبر نه از سر معطل نماندن زنان بلکه شدت علاقه و عشق به زنان بوده است. چنانکه فرمودند من از دنیای شما زن را دوست دارم... (این رابطه ظاهر و باطن است که عشق الهی خود را در عشق زمینی نشان میدهد) این در حالی است که ازدواج دوم در جامعه ما مفاسدی به دنبال دارد و ممکن است به سرنوشت زن و فرزند اول آسیب بزند. چطور باید این دو مسأله را جمع کرد؟ میدانم پرسش دشواری است اما اگر راهحلی به ذهن حضرتعالی میرسد بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند چند همسری مربوط به فرهنگ عرب است و اتفاقاً چندسال پیش در کشور اردن جشن چند همسری برقرار کردند. در حالیکه به گفته رهبر معظم انقلاب در فرهنگ ما چنین چیزی پذیرفته نیست و منجر به مشکلاتی خواهد شد. موفق باشید
«میمونم» و «نمیذارم رییسجمهور بشی» «علیرضا زاکانی» این جمله را با این درس، عبرت خودمان کنیم: «توانستن» از «دروغ» آغاز نمیشود. «دروغ» تنها مقدمه یک چیز است: «شکست» و بدتر از آن «رسوایی»! اگر جفت گردد زبان با دروغ نگیرد ز بخت سپهری فروغ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن سخن در شأن آقای زاکانی نبود در حالیکه ایشان فردی دلسوز و متعهد نسبت به انقلاب هستند. موفق باشید
سلام: چرا در ایام منتسب به اهلبیت شوق به گناهان بیشتر است؟ آیا به این خاطر نیست که ما در آن ایام، تازه حیات پیدا میکنیم و مشتاق امور زندگی میشویم یا اینکه چیز دیگری است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته شاید تجربه افراد در این مورد متفاوت باشد. ولی به هر حال شیطان در مسیری که به سوی حقیقت است، فعال است و مسلّماً در فضایی که نظر به مقام قدسی اهل البیت باشد، او نیز در شیطنت خود کوتاه نمیآید. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: عبادتی که تمام فکر و حواس من جلب و معطوف به ادای صحیح حروف یا محسابه رکعاتش هست را نمیتونم بپذیرم. اگر نسبت به ظواهر نماز کم اهمیت بشم، نماز باطله. اگر نسبت به ظواهرش اهمیت قائل باشم، چطور انتظار داشته باشم که از چنین عبادتی افق و دریچه جدیدی به روی من باز شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کلمه آن اشاره به افق بلندی دارد از توحید. و کلماتی آنچنان مقدس، تا به کمک آن کلمات که از جانمان جاری میشود عالیترین توجه را مدّ نظر آورد وگرنه آن افق، هنوز تیره و تار است. موفق باشید
سلام: علت این همه جاماندگی چیست؟ شهدا مانده اند و ما قبرستان نشینان عادات را زمان با خود برده است، چرا؟ خداوندا دیگر خسته شدم از خود ساختن و خود پروری! این گوی و این میدان: شما بگویید من چه کنم. جوانی ۱۶ ساله که دشمن «اسرائیل» برنامه خاصی برای کشتن او نریخته و بلکه دم گلوگاه او را خفه کرده با مسئله دین داری و نابودی استکبار. اما چرا حاج قاسم را باید شخصا دستور ترور آن را بدهد. بار الهی جوابم ده تا سخره ای باشم در برابر سیل ها طغیانگر!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! معلوم است که در این زمانه خاص، خداوند راهی بس عمیق و دقیق در مقابل ما قرار داده که بسی اساسیتر از آن است که گمان کنیم مشکلْ به این سادگیها حل میشود. با دشمنی روبهرو هستیم که تمام ظلمات و حیلههای آخرالزمان را یکجا به میان آورده تا با عزمی به وسعت فهمِ عمیق شهید حاج قاسم سلیمانی که خود را مشغول مسائل جزیی و انفعالی نمیکرد، در این مبارزه وارد شویم. و به گفته رهبر معظم انقلاب متوجه باشیم ما چه دشمن و دشمنهایی داریم تا با نوعی انسجام داخلی در چنین تاریخی حاضر شویم و با شکست چنین دشمنی به آن تقدیر بزرگی که خداوند برای ما در نظر گرفته، دست یابیم إن شاءالله. موفق باشید
با سلام و عرض تسلیت ایام شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام: سوالم درباره تحلیل فلسفی زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی علیهالسلام است. آقایان حکما میفرمایند وقتی نفس به فعلیت کامل خود رسید نیازی به بدن ندارد و در سیر مرگ طبیعی بدن را ترک گفته، بازگشت او به آن بدن امکان نخواهد داشت. چون قوهای در کار نیست تا با تعلق به بدن بخواهد به فعلیت در آید. در قیامت بدن به تناسب آن نشئه از حیات برای روح خلق میشود. در این هم مشکلی نیست. اما در این دنیا چطور معجزه آن حضرت قابل تحلیل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندهکردن مردگان توسط حضرت عیسی «علیهالسلام» به عنوان معجزه آن حضرت، غیر از رجعتی است که جهت به فعلیترساندنِ قوههایی است که هنوز توسط شخص رجعتکننده به فعلیت نرسیده، بلکه با معجزه آن حضرت، انسانِ رحلتکرده زنده میشود تا حضور آن فرد به قدرت معجزه نشان داده شود. موفق باشید
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: قصد بازخوانی و تبیین کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی را برای عده ای از دانشجویان و جوانان دارم. سابقا با پرسش هایی رو به رو بودم که دلیل این صحبت ها را میخواست. اینکه سند این ادعا که تکنولوژی امروز مقصد غیر توحیدی دارد و مبدا آن خداناباوری و اومانیسم است و.... . شاید لازم باشد از کتاب های خودشان و منابع دست اول به آنها پاسخ داد. برای این موضوع، از شما طلب راهنمایی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مقالهای که آقای مارتین هایدگر تحت عنوان «پرسش از تکنولوژی» نوشتهاند، رجوع شود و البته کتاب «عقل تکنیکی» که روی سایت هست؛ با نظر به همان مقاله مطرح شده است. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: از نظر استاد، کدام ترجمه فارسی المیزان ساده و قابل فهم است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمهای که در بازار هست، یعنی ترجمه آقای موسوی همدانی؛ مورد نظر علامه بوده است. موفق باشید
با سلام: انسان در دنیا برای شنیدن ابزاری دارد به نام گوش. آیا در برزخ و قیامت ما ابزاری به نام گوش برزخی و گوش قیامتی، برای شنیدن داریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر؛ در عالم مجردات، تمام وجود انسانْ دیدن و شنیدن است و جسم انسان، صورتِ همان ملکات او است. موفق باشید
سلام استاد: بنده هر موقع خواب میبینم خودم رو نمیبینم خودم رو درک میکنم انگار صحنه ی خواب من جسمانیتی از من درش نیست من فقط هستم که صحنه رو میبینه میترسه میدوه و... ولی یکسری خودشون رو میبینن مثلا میبینه آدمی که از عرض خیابون رد شد خودشه علت این تفاوت چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد که بیشتر جنبه تعبیر خواب دارد، علمی و ورودی ندارم. موفق باشید
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: استاد من از نوجوانی تا به حال ساکن اروپا بوده ام. پسری دارم هفت ساله و بسیار پرسشگر و کنجکاو. من قبلاً نماز نمیخواندم تا اینکه در دوره ای شوق نماز در من ایجاد شد و حدوداً دو سالی ست که نماز میخوانم. پسرم از من پرسید بابا چرا قبلاً نماز نمیخواندی و حالا نماز میخوانی. ماندم که چه جوابی به بچه ای در سن او بدهم. گفتم الان نماز میخوانم چون دوست دارم نماز بخوانم. بعداً با خودم فکر کردم که بهتر نبود اینگونه به او پاسخ میدادم که نماز میخوانم چون خدا دوست دارد که ما (بندگانش) نماز بخوانیم. چرا که این دو پاسخ متفاوت به این سوال، گذشته از آن که سوال کننده یک کودک باشد یا یک انسان بالغ عاقل، دو مبنای فلسفی متفاوت دارد. اگر بگویم نماز میخوانم چون خودم دوست دارم نماز بخوانم محوریت و ملاک تشخیص را در این امر خودم (انسان) قرار داده ام و اگر بگویم نماز میخوانم چون خدا دوست دارد که ما (انسانها) نماز بخوانیم محوریت و منبع تشخیص را پروردگار میدانم و در مقابل او مقام خود را بالاتر از مقام بندگی ندانسته ام. همین پرسش را میتواند یک کودک از مادر خود که قبلاً حجابی نداشته و از موقعی به بعد حجاب را انتخاب کرده بکند و مادرش جوابی بر این دو مبنای متفاوت به او بدهد. به نظر شما چه نوع پاسخی در مورد اینگونه سوالها بهتر است به کودکان خود بدهیم تا از همان سنین کودکی یک ذهنیت درست از اینگونه امور در کودکان خود ایجاد کنیم؟ با کمال تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید جمع هر دو نکته مهم است تا از یک طرف، انسان متذکر طلب متعالی خود باشد و از طرف دیگر متوجه حقیقتی که در این طلب متعالی باید مدّ نظر قرار گیرد. حال در هر امر دینی قضیه از همین قرار است که جان انسان طالب حضوری است بسی متعالی و گشوده، و رجوع به خدا از طریق رعایت دستورات او این امر را محقق میکند، وگرنه انسان گرفتار انواع پوچیها و نیستانگاریها میشود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله: چگونه میتوان به معیت الهی توجه نمود؟ آیا نظر به احاطه نفس به وجود خود در این مسئله راهگشاست؟ برای این منظور آیا هنگام انجام فعل چه ظاهری و باطنی لازم است به عضوی که آن فعل را انجام میدهد با نظر احاطی نگاه کنیم؟ یا اینکه اصلا این معیت و نگاه احاطی را ناظر به عضو خاصی نیاوریم؟ بلکه همین که به حقیقت نفس و احاطه آن توجه کنیم کافی است؟ و همچنین مسئله «وقت» و «حال» آیا ارتباطی با این مسئله دارد؟ یعنی اینکه انسان سعی کند که ذهن خود را از خواطر خالی کند و به استیلای الهی بر خود فکر کند. و سؤال آخر اینکه هنگام مشغله های غیر عبادی چگونه میشود این توجه احاطی را حفظ نمود؟ اگر خود حضرتعالی هم نکته ای در این زمینه دارید ممنون میشوم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه نفس انسان خود را در اتصال و ربط به حضرت حق احساس کند، که این حقیقیترین احساس است؛ حضور حضرت حق را در تمام ابعاد وجودی خود احساس میکند و به مرور این احساس از اجمال به تفصیل میآید و اتفاقاً همین حالت همان «وقت» است که عرفا در نزد خود احساس میکنند و خود را در نسبت با حضرت حق می یابند. در همه امور إنشاءالله این احساس حضور را باید مدّ نظر داشت حتی در مشغلههای غیر عبادی. موفق باشید
سلام: من آرزوی جهاد و ادعای انجام آن را داشتم ولی چند جای خیلی ساده خدای عزیز خیلی بیصدا و ساده امتحانم کرد و از قضا همه جا باختم؛ در تشنگی وقت گرما و خستگی، در گرسنگی و غذاهای محبوبم که جای محبوبم را گرفته!، در تحمل بی خوابی وقت خستگی شدید، در تحمل سرمای شدید وقت خواب گرم و عدم فداکاری برای دیگران و در گرمای شدید و کلافگی هایش؛ من فقط آرزوی جهاد و شهادت دارم ولی حالش را ندارم؛ این را به چشم خودم دیدم که حاضر به تحمل چنین سختی هایی نبودم؛ و ترسو هستم و جان فدا نیستم؛ تعالی که برایم محال به نظر می رسد و واقعا خودم را مستوجب حرمان و عذاب می بینم؛ دست کم خواهش می کنم دعا کنید مخلد در عذاب نشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با نظر به همت انسانهای بلندهمّت همچون حاج قاسم سلیمانی، بلند و بلندتر میشوید. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. من نمیدونم چی بنویسم واقعا ولی خستم. من از اخلاق خودم خستم یک خلا ای رو در خودم حس میکنم. من نیاز دارم یاد بگیرم بجا حرف بزنم. آخه بعضی وقتا تو جمعی که خیلی راحتن خیلی حرف میزنم همش دوس دارم حرف بزنم ولی اصلا از این اخلاقم خوشم نمیاد. همش دوس دارم وقتی یه کار اشتباه میکنم اون کارم رو توجیه کنم به طرف مقابل و بهش بفهمونم این اخلاق من به این دلیل و اصلا اینطوری نیستم و اشتباه شده یا همش یکاری ناخواسته انجام میشه میگم نکنه طرف مقابلم بد راجع بهم فکر کرده همه اینا نمیدونم از چی نشات میگیره ولی من هرچی باشه همیشه قدرت خدا رو بالاتر از هرچیزی میدونم اما همش هم میگم خود خدا و امیرالمومنین فرمودند کاری نکنین که در جایگاه قضاوت قرار بگیرید برای همین همش حساس میشم. دوس دارم سنجیده برخورد کنم مشکل گشا باشم خوش اخلاق باشم زودرنج نباشم واقعا الان بی انگیزه شده ام. هم در درسم هم کارام همش گمشده ای حس میکنم به قول خودتون دوست دارم نگاه توحیدیم قوی بشه و سربازی آقام رو کنم. دلم میخواد مثل اون حکمت اقا امیرالمومنین باشم که فرمودن جوری زندگی کنین که وقتی مردین همه براتون اشک بریزن. واقعا نیاز دارم بهم بگین. الانم دارم کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو میخونم. کتاب ادب خیالتون هم قبلا خوندم ولی میشه بهم بگین به ترتیب چه کتابایی بخونم که این چیزا حل بشه؟ اصلا دوست ندارم این وضعیتم رو. میشه جوابی که بهم میدین خلاصه نباشه آخه من واقعا نیاز به جزیئات حرفاتون دارم. ممنونتون میشم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همینکه در حال جستجوی مأوایی بسی گسترده هستید، جای شکر دارد. آری! همانطور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ملاحظه فرمودید هر اندازه ما در میدان حقیقت حاضر و حاضرتر شویم، به استقرار بیشتری میرسیم و در همین راستا خوب است بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کار را جلو ببرید تا به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن برسید، ان شاءالله. موفق باشید
سلام استاد: بحث آدم فضایی چیه که تازگیا باب شده. ژنتیک انسانها رو تغییر میدن به اسم آدم فضایی جا میزنن؟ دنیا به کجا داره میره واقعا!!به کجا چنین شتابان واقعا اینجا معنیش مشخص میشه. کی این ظلم به انسانهای تغییر ژنتیک داده شده رو پاسخگوعه. واقعا هنگم. این چه ظلمیه؟ هر چی به اسم حلیم خدا فکر میکنم بازم کم میارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور بیشتر در میدان توهّمات انسانها جای دارد، چرا ما خودمان را مشغول این امور بکنیم در حالیکه میدانیم عالَم، صاحب دارد و حضرت حق جهان را در دست این نوع افراد قرار نمیدهد مگر آنکه تنها امتحانی در میان باشد تا هرکس خود را نشان دهد که جایگاهش کجاست. موفق باشید
سلام و رحمت: یه سوال دارم اگه میشه از استاد بپرسید. بنده خیلی به علم فلسفه واقف نیستم ولی یه سوالی برام پیش اومده ممنون میشم پاسخ بدید، اینکه ذات خداوند متعال برای آفریده ها غیر، محسوب میشن؟ یعنی عالم ،غیر از خداوند است, و این حد برای خدا تعیین نمیکنه؟ یعنی ذات اقدس الهی وقتی بینهایت هستند چگونه میتوان آفریده های خدا را غیر از او محسوب نکنیم و این بینهایت مطلق را براش حد تعیین نکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند از آن جهت که وجود مخلوقات را به آنها میدهد؛ عین وجود بدانیم، پس در عین آنکه وجودِ مخلوقات را به آنها میدهد، آنها از نظر وجودی از او جدا نیستند که از این جهت دوگانگیِ خالق و مخلوق مانند مادر و فرزند پیش بیاید. بیشتر میتوان مثال موج و دریا را زد که هر موجی از یک جهت موج است و از جهت دیگر جدا از دریا نیست. موفق باشید
سلام علیکم: آیا عروسی قاسم در کربلا حقیقت دارد و متن نامه امام حسن برای قاسم چه بود؟ سفارش امام به داماد کردن قاسم بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به احتمال زیاد اصل قضیه همچنان که بعضی از بزرگان فرمودهاند بیشتر ساختگی است. موفق باشید
با سلام: استاد چند روز پیش یه مستندی توی اینترنت دیدم که البته از تلویزیون هم پخش شده بود و در مورد ساداتی بود که در یه روستا نزدیک تهران همه دورهم جمع شده بودن. مصاحبه گر رفته بود سراغ یه فردی که در زمان دفاع مقدس بهش میگفتن سنگرسازان بی سنگر که خودش هم از سادات روستا بود. وقتی علت اینکه چطورشده همه روستا سیدها دورهم هستند پرسید گفت اینجا همه موقوفات امامزاده به اجداد همین امامزاده میرسه پرسیده و برای همین همه اینجا دورهم شدن. سوالم اینه در مورد بقیه امامزاده ها هم همینطوره؟ و چطورمیشه شجره نامه افراد را پیدا کرد؟ بنده این جمله را از چند نفرهم که متاسفانه با انقلاب هم خیلی خوب نبودن شنیدم که میگفتن ما تو شجره نامه هامون به فلان امامزاده میرسه نسلون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
سلام استاد: در آیه «مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ رِجٰالٌ صَدَقُوا مٰا عٰاهَدُوا اَللّٰهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مٰا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً» منظور خداوند کدام عهد با مؤمنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: میفرماید: از ميان مؤمنان مردانى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آمادهى جهاد نمودند)، برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند) و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.
و این یعنی نسبت به عهدی که با خداوند بستهاند در بستر دفاع از حق، هیچ کوتاهی نکردهاند. موفق باشید
بسمه و رحمته و ریحانه و رضوانه: در جنگ منفعل نباشید، فعال شوید. انفعال و ترس از خود جنگ خطرناک تر است. جنگ شاید آدمی را از پای در نیاورد اما ترس از جنگ قطعا آدمی را زمینگیر می کند. باید از خود ترسید! این درس تاریخ است از سرنوشت ملت های که ترس آن ها را ذلیل کرد، آزادی و استقلال و هویت شان را از آنها گرفت. امید را زنده کنید و از تیر خلاص ترس فاصله بگیرید، از خبرهای گاه و بیگاه از آنهایی که حاضر نیستند برای آیندۀ تاریخ شان بجنگند از آنها حتما فاصله بگیرید اینان آدم های سطحی و زودگذرند که تاریخ هیچگاه از آن ها داستان های خوبی را برایمان روایت نکرده است. پر دل شوید و تاریخ ساز. تاریخ را آنانی می سازند که درافق آینده از سرمایه ی گذشته ی خود و ریشه های فرهنگ و هنر و سرزمین شان حماسه می سرایند. ترس، از شما انسان های بی رگ و ریشه می سازد که بدرد هیچ داستانی نمی خورید نه داستان و قصه های عاشقانه و نه داستان های حماسی و اسطوره ای. تکلیف خودتان را پیدا کنید یا جای نقش تاریخی فردایتان را خود پیدا کنید و در آن نقش قراربگیرید یا منتظر باشید تا در نقشه ی کسانی قرار بگیرید که کارگردان داستان های جنایی و وحشی اعصار بوده اند. امروز تاریخ بیش از هر روز دیگر تشنه ی روایت آدمیت است. بشر، محتاج حماسه است محتاج آینده ای است که خودش را ادامه ی تاریکی دیروزی اش نداند، فردایی که ادامه ی دیروز گرگ صفتی و دریدگی سرمایه و ثروت و قدرت نباشد را فریاد بکشید. در پی تشکیل هویت جمعی آدمی باشید که در انتظار روشنایی فرداست. خودتان را در بن بست بی حاصلی و پوچی و بیهودگی سرگردان انسان هایی نکنید که به فردایی بس بی حاصل تر و تاریک تر از دیروز شما را به مرگ محکوم می کنند. فردا روایتی دیگر هم دارد بس شیرین و بس دلکش و روشن! آری، گذر و گذار از این صحنه ی تاریخی امروز و نجات از ادامه ی پوچستان ها سخت و صعب و دشوار و با هزینه همراه است اما هزینه اش هم برد است و سود. نگذارید داستان مرگبار انسان های تکرار شوند که گوش شأن بدهکار ندای حقیقت نبود. نگذارید تا شما را بکشند به استقبال مرگ بروید تا شما بر او وارد شوید و او را در آغوش بکشید. طنین صدای غدیر در تاریخ آدمیان بلند شده است امروز بیش از هر روز دیگر، گوش کنید! این همان علی (علیه السلام) است که فریاد می زند از سیاهی لشگر دشمن نهراسید و دندان ها را برهم بفشارید و جمجمه ها را بر سر دست بگیرید و انتهای لشگر دشمن را نظر کنید که شما پیروزید. حماسه خوان شوید، امروز تاریخ ما را حماسه ها می سازند، تاریخ را در شعرهایتان و در نثرهایتان نصرت دهید، گوش ها آماده ی شنیدن شدند. غول نا امیدی را با تبر ابراهیمی تان بشکنید و از بتخانۀ نمرود نهراسید که جهنم هیزم های آتش برایتان گلستانی خواهد شد که تاریخ معجزه اش را برای نهایی ترین انسان ها بازگو خواهد کرد. امروز همان انتظاری است که برایش نفس می کشید. نفس هایتان را حبس نکنید، تنفس کنید در هوای آزادگی و رهایی از زندان فرعون های زندگی تان. نفس نفس بزنید تا ریه هایتان را از عطر دلکش آینده ای که شما را از تنفس مصنوعی زمانه رها میکند پر شود. «یا مُنَفِّسَ عن المکروبین»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و صد آری! چه اندازه در صراطی که به سوی حقیقت است فداکاریهای ما زیبا و زیباتر خواهد بود. نه تنها برای دیگران، بلکه برای خود، از آن جهت که خود را ماورای روزمرّگیها در دل طوفانها با وسعتی به وسعت تاریخی که آغاز میشود، بزرگ و بزرگتر احساس می کنیم تاریخی که با مقابله با جاهلیت دیروز و امروز بر خود میبالد به گمان آنکه امروز و فردا از آنِ اوست. غافل از آن که این سنت خداوند است که مهلت ادامۀ آنان را از طریق مقابله با آنها از آنان میگیرد. و این است راز امیدواریِ ما به حضوری که از طریق انقلاب اسلامی در آیندهای که آیندۀ سیطرۀ جاهلیتِ دوران نیست خود را مییابیم.
خدا میداند چه اندازه شهدا و آنانی که بصیرت توحیدی دارند از تجاوز اینچنینی رژیم جنایتکار صهیون خوشحال هستند. از آن جهت که جبهۀ استکبار با تمام توان همۀ امکانات خود را به میان آورد تا خود را اثبات کند و حقیقتاً بسیاری از زوایایی که قدرت او را به نمایش میگذارد، را به میان آورد و ما نیز از جهتی غافلگیر شدیم؛ ولی قصۀ مقابله با استکبار، بسیار بالاتر از آن است که او گمان میکند با به شهادترساندنِ سردارانمان ما را متوقف میکند از آن جهت که: «اگر پایان ما با سردارانمان بود؛ در کربلا همه چیز به پایان رسیده بود». زیرا کربلا ذیل حضور در تاریخ اسلام آغازِ تاریخی بود به سوی نهایت بلوغ انسانیت، و انقلاب اسلامی نیز ذیل اسلام آغازی در دل آن آغازها بود تا هر آن کس بنای تعالی خود را در بودن امروزینِ خود احساس میکند؛ در این تاریخ و در این مقابله بیش از پیش بشکفد. رفقا نشستی تحت عنوان «راز شهادت و امیدواری به آینده» داشتهاند که خوب است به نکات مطرح شده در آن نشست توجه شود . https://eitaa.com/soha_sima/5002 موفق باشید
با سلام: وقتتون بخیر باشه، یکی از دوستان نزدیک من وارد عرفان حلقه شده و من دچار شکشدم از این جهت که نمیدونم چرا واقعا السلام راه درسته؟ چرا عرفان حلقه اشتباه و علما باهاش مخالفن؟ تغییراتی که در ایشون ملاحظه شده اتفاق بدی نیست، و از طرفی من دچار تردید این شدم نکنه خدایی که من انتخاب کردم و در ذهنم ساختم غلطه، این دوستم از اتصالات و ارتباطش و چیزایی که دیده تعریف میکنه من احساس میکنم اصلا من بنده پاک و درستی نیستم و مورد قبول خدا نیستم در حالی که از بچگی هم با حجاب بودم هم نماز خون هم سعی کردم باید ها و نباید ها رو در حد توانم رعایت کنم و بنده خوبی باشم، من میخوام اطلاعاتم درباره اسلام کامل و درست باشه، با علم این دین رو انتخاب کنم میشه کمکم کنید که چه منابعی میتونن برای شروع به من کمک کنن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود بحث «معرفتنفس و روانشناسی و قدمی جلوتر» https://eitaa.com/matalebevijeh/19233 و پس از آن باب مطالعۀ «معرفت نفس» را که منجر به درک حضور بیکرانۀ انسان میشود را در خود بگشایید تا در کنار سلامت روحی، نظر به سعادت ابدی نیز مدّ نظر آید. https://lobolmizan.ir/book/70?mark=%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
سلام استاد: آیا کسی که اختلال شخصیت در مورد مسائل جنسی دارد مثلا میل به همجنس دارد آیا میتواند با تقویت در معنویت و معارف الهی و عبادات خودش را از این میل آزاد کند یا حتما باید روان درمانی برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امتحان الهی است و با رعایت دستورات شرع و رشددادن معارف الهی و کنترل خیال میتوان از آن عبور کرد. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم: استاد خواهشی از شما داشتم آیا این امکان برای شما مقدور هست که شرحی بر کتاب معرفت نفس و حشر را در برنامه خود داشته باشید چرا که بنظر می رسد بعد از کتاب معاد که بسیار پر بار و دارای شرحی فصیح و مفید است این کتاب (معرفت النفس و حشر) هم نیازمند شرح پر معنا و مفید جنابتان باشد. رحمت خداوند بر شما🌹 سوال دوم اینکه آیا برای مبارزه با نفس اماره و مکاید پیچیده آن که الحق انسان به تنهایی باز می ماند از مبارزه با آن و بسیاری موقع پندار اشتباه ایجاد می شود که در حال مبارزه هستیم اما به لطف خداوند مشخص می شود اینطور نبوده. استاد باید چه کرد؟ قطعا تنها مطالعه کتاب ها کافی نیست. و در این زمانه هم دیگر مانند گذشته یا اساتید و شاگردان در محضر هم نیستند و یا اگر آن عده قلیلی که هستند برنامه هایی خلاف شریعت اسلام دارند که یا هزاران دلیل توجیه می کنند. پس استاد باید چه کرد؟🥀
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم در حال حاضر امکان آن برای بنده هست یا نه. ولی به نظر میآید بتوانید صوتهای شرح آن را که کیفیت آن پایین است را از حاج آقا نظری به شمارۀ 09136032342 جستجو فرمایید. ۲. همینطور است که میفرمایید. آری! همینکه متوجه میشویم آنچه به عنوان مبارزه با نفس امّاره انجام میدهیم بعضاً در جای خود نفسانیت است؛ راهگشا است. در این مورد به ما فرمودهاند: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». و این یعنی سیره و سنت اولیای الهی را دائماً مدّ نظر داشته باشیم و در آینۀ شخصیت آن عزیزان انسانیت خود را تجربه کنیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد: من به وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت ویژه آن در حال حاضر اعتراف دارم. اگر بحثی هم بشود در حمایت از آن برمیخیزم. در صورتی هم که در جمعی همدل باشم، از انجام این فریضه الهی کوتاهی نمیکنم اما اینکه تک و تنها شجاعت آن را داشته باشم که طرف را از کار زشتش نهی کنم، اینگونه نیستم. نظر شما در این باره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انجام امر به معروف اولاً: مشروط به آن است که شرایط آن فراهم باشد. ثانیاً: امکان تأثیر در آن تشخیص داده شود. موفق باشید
