بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد محترم: شما در جلسه ی تفسیر این هفته‌ کار مردمی که رأی به آقای جلیلی دراین ظلمت زمانه دادند را ارزشمند وغنیمت شمردید که بسیارتسلی بخش بود برامون، اما واقعا استاد چرا باید اینقدر آمارمشارکت پایین باشه و این هم با رأی اول آقای پزشکیان، در حالی که انتخابات همزمان با چهلم شهدای خدمت بود، چطور مردم سه سال درخشان دولت شهید رئیسی که بعد از هشت سال روحانی بود را نادیده گرفتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که چگونه دشمن گمان می‌کند با تنگناهایی که از نظر معیشتی برای مردم ایجاد کرده و با انواع تبلیغات، چگونه جریان‌های گرایش به غرب را بنا دارد به میدان آورد. ولی در این تاریخ مقابله با جبهه توحیدی انقلاب اسلامی حتماً و حتماً منجر به ناکامی خواهد شد به طوری که به حکم آیه «لایموت و لا یحیی» نه امکان مردن برای آن‌ها پیش می‌آید و نه امکان زندگی. و در همین رابطه در آن عکس‌نوشته آن نکته عرض شد و ملاحظه خواهید کرد https://eitaa.com/matalebevijeh/17073 . موفق باشید

37660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ترس چیست؟ و برای مدیریت کردن این ترس چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ترسی که مذموم است ترسی است که انسان در خیال خود اموری را که مهم نیستند، تصور کند و راه عبور از آن معرفت به توحید الهی می‌باشد از طریق معرفت نفس. در این مورد خوب است به بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید. موفق باشید

37631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: چه کنیم ما هم در جایگاه تاریخی خودمان از آن لطف فوق‌العاده خاصی که نصیب سردار سلیمانی و شهید رئیسی شد، نصیب ما هم بشود؟ در همین رابطه التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها با حضور در تاریخی که به نور توحید انقلاب اسلامی شروع شد، تا مرگ و زندگی و دارایی و ناداری یکی باشد؛ می‌توان در جایی قرار گرفت که آن سردار عزیز و آن شهید خدمت توانستند در آن جای گیرند. https://eitaa.com/matalebevijeh/16807. موفق باشید

37422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مورد سیر مطالعاتی کمی گنگ هستم. سیر مطالعاتی پیشنهادی به این شکل تدوین شده که : ۱. مقدمات اولیه ۲. مباحث قرآنی ۳. مباحث نهج البلاغه ۴. مباحث پایه ۵. مباحث اخلاقی .آیا دقیق با همین ترتیب ها باید مطالعه بشه یا میشه موازی از هر کدوم پیش رفت؟ اگر به ترتیب بخوایم مطالعه کنیم یعنی باید بعد از چند سال به شماره ۵-( مباحث اخلاقی) وارد بشیم ؟ اگر موازی ممکن هم میشه با چه ترتیب هایی میشه ؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات اولیه، می‌توانید بر اساس ذوقی که دارید عمل کنید ولی به هر حال از ارتباط با قرآن از طریق مباحثی که شده است، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید

37262
متن پرسش

سلام من اسم (خانم کشاورز بودنم) و افعالم دوگانگی دارند و در وحدت هست. غیب الغیوب الله (ائمه) یا امام زمان و فعلیت تمام هستی. در دوگانگی نیست و در وحدت هست. پس غیر از خدا چیزی در صحنه نیست و همه همون غیب الغیوب هست. پیامبر غیب الغیوب هست. من هم همون غیب الغیوب هستم و غیر از او کسی یا چیزی نیست پس وظیفه اصلی من چی هست؟ چکار باید بکنم؟ من خودم رو توی کوچه های مدینه می‌بینم من خودم رو در اطراف کربلا می‌بینم. من خودم را در ایران می‌بینم و چرا برای مردم غزه نمیتونم کاری بکنم می‌خوام کاری بکنم ولی نمیتونم انگار یکی دست روی شونه ام گذاشته و میگه صبر کن ببین آخرش چی میشه و منتظر یه اتفاق آسمانی هستم. ولی تهش از خودم بدم میاد که چرا هیچ کاری نمی‌کنم چرا نمیتونم اون بچه بدون مادر رو بغل کنم؟ چرا نمیتونم سفره هفت رنگ غذام رو برای بچه های گرسنه غزه پهن کنم؟ چرا نمیتونم با انگشتانم گلوی صهیونیستها رو فشار بدم و نفس کشیدن رو براشون حرام کنم؟اصلا چرا زنده ام؟ چرا نفس می‌کشم؟... چکار باید بکنم تا از خودم راضی شوم؟ خواهشاً درباره ی سوال های اولیه واضح جواب بدید. اگه در سایت سوالات نمیشه جواب رو به ایمیلم بفرستید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حال مائیم و همه آنچه فرمودید و ندایی از جنس «متی نصرالله». راستی! چه باید کرد وقتی همچون زندانیِ گرفتار زندان نمی‌توان با دست‌های گشوده ایثار حتی ایثار جان در کنار مردم غزه بود. تنها می‌توانیم با عزمی اساسی از حضرت پروردگار تقاضا کنیم ما را نیز در میدانی که برای مردم غزه گشود، به نحوی که خودش صلاح می‌داند وارد کند. موفق باشید  

37117

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: شما رمان ملت عشق را خوانده آید اگر بله میشه نظرتون را بگید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه در رُمان «ملت عشق» آمده است پر از ابهام و خطا می‌باشد. اگر کمی در رابطه با جناب مولوی و شمس مطالعه شود، معلوم می‌شود چگونه تحریفات فوق‌العاده‌ای در آن رُمان انجام شده است. تازه، مترجم کتاب بسیاری از مطالبی که این کتاب را به عنوان یک کتاب لائیک شکل می‌دهد؛ حذف کرده است و در دنیا این کتاب به عنوان یک کتاب تشویق به لائیتیسه مشهور است. همین اندازه فکر کنید که خانمی خیلی راحت از همسرش جدا می‌شود و با آقای عزیز زندگی می‌کند و بعد دوباره برمی‌گردد به خانواده‌ خود. موفق باشید

37064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت: در بحث جایگاه معرفت نفس در کتاب خویشتن پنهان اشاره کردید به اینکه معرفت نفس هم مثل سایر علوم یک بعد عدمی دارد، بنده هرچقدر این عبارت را می‌خوانم متوجه نمیشم در صوت هم خیلی به این موضوع نپرداختید، لطف می‌کنید اگر برایم این مطلب را دقیق و عامیانه باز کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام صفحه از کتاب؟! موفق باشید

36922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که می گویند که بطور کلی غفلت، جهل، فراموشی، دلیل بر آن است که حقیقت علم خارج از انسان است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! علمِ حقیقی عین نفس می‌شود. موفق باشید

36235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا صفات خدا عین ذات خدا می‌باشند و با هم هیچ تفاوتی ندارند؟ یعنی مثلا علم خدا همان وجود خداست و وجود خدا همان قدرت خداست؟ با توجه به اینکه مفهوم علم، قدرت و سایر کمالات با هم متفاوت است چگونه این کمالات در ذات خدا با هم متحد می‌شوند آیا این مطلب از راه عقلی قابل اثبات است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید آری! مفهوم علم غیر از مفهوم حیات است ولی در ذات خداوند که عین وجود است، تنها ما با وجود مطلق روبرو هستیم. موفق باشید

36214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: این گفته شما که در مطالعه کتب بزرگانی مثل علامه طباطبایی و مرحوم امام و شهید مطهری خودمان را در روح المیزان یا افق این بزرگان قرار دهیم. منظور شما چیست؟ و چگونه روح خودمان را در این حالت قرار دهیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود با مطالعه آثار عالمانی که حکایت الطاف الهی را به قلم آورده‌اند، ما را میهمان آن الطاف معنوی می‌کنند مگر آن‌که کسی بخواهد فقط با آثار آن بزرگان با سواد شود. در آن صورت با روحانیت و معنویت آن‌ها مرتبط نمی‌گردد. موفق باشید

35231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: استاد من چند وقت هر روز یس را صبح و گاهی غروب می خوانم. سوره فتح را هم یک سالی هست می خوانم. کسی هم بهم نگفته بخوان. بخاطر حل مشکلم این کار را کردم. انتخاب یس برای این بود که دیدم خیلی منافع داره. ولی سوره فتح را بخاطر اسمش انتخاب کردم. گفتم خدایا بحق اسم سوره گره کارم را باز کن. حالا مطلبی شنیدم که این همان سرخود ، تلاوت کردن است و گرفتاری میاره. درسته؟ استاد لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! به هر حال رجوع به قرآن و سوره‌های آن به امید گشوده شدن رحمت الهی همیشه و برای همه کس مفید است. موفق باشید

40556
متن پرسش

سلام استاد: جوانی ۲۲ ساله هستم که از حدود ،۱۷ سالگی با مباحث شما آشنا شدم و در حدود همان سن ها معرفت النفس را کار کردم، بعد ها با بالاتر رفتن سنم متوجه شدم اصلا معرفت النفس را نفهمیده ام و در فهم دین و خود و ... دچار سرگردانی ام، بازهم این کتاب را با حضور اساتید کار کردم و شاید بیش از ۳ بار این مبحث را کار کردم، بعد از آن برهان صدیقین و کتب معرفتی متفاوت شما را خواندم و با جمع های مختلف مباحثه کردم، اما الان بعد از چند سالی که گذشته در سن ۲۲ سالگی به همه چیز شک کرده ام، از حقانیت اصل دین و دیانت تا حتی قرآن و امامت و عدل و... همه چیز برایم دارای سوال است و انگار نه انگار که قبلا این مباحث را خوانده ام و در شبهات، انگار با یک آدمی که هیچ معرفتی کار نکرده فرقی ندارم، فقط شاید اطلاعات بالاتر دارم، البته شاید اهل عمل به معارف نبوده ام، شاید سیر معرفتی را درست کار نکردم و شاید با علم حضوری این مباحث به جانم نرفته که این هم برای بنده جای پرسش است که چگونه باید با علم حضوری معارف را دریابم؟ در جایی گفته بودید طاهرزاده ی پنجم در حال تولد است و انگار در گذشته؛ با آن طاهر زاده های اولیه من بسیار به وجد می آمدم و سر از پا نمی‌شناختم، اما گویا مباحث اخیر شما هم برایم سخت آمده است و ارتباط گیری هم برایم سخت تر شده و شاید تنبلی بر من غلبه آمده، اصلا حال خوشی ندارم، چون نه می‌توانم رها کنم و به یک دینداری ذوقی و علاقه ای دلخوش کنم، نه می‌توانم منکر کامل این مباحث شوم، و از طرفی همه چیز برایم جای سوال دارد و مثل آدمی ام که انگار می‌خواهد تازه مسلمان بشود، البته الان هم اهل عمل به احکام الهی و به ظاهر مسلمان هستم ولی... با این وضعیت که گفتم استاد عزیز که گردن بنده بسیار حق دارید بنظر شما از کجا شروع کنم؟ با که حرف بزنم؟ چه نوع کتبی بخوانم؟ اگر بخواهم سیر شما را شروع کنم از کجا شروع کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نحوه حضور را تقدیرِ این تاریخ بدانید، تاریخی که انسان باید در مقابل انکارهای بزرگِ خود قرار گیرد و تنها با ایمانی بزرگ‌تر می‌تواند در جهانِ متعالی خود حاضر شود. چنانچه در این سال‌ها ملاحظه کرده‌اید همۀ عرض بنده آن است که انسان باید در جهان خود و سوبژگی خود حاضر گردد تا نسبت انسانی خود را با انسان کامل بیابد که البته موضوع ساده‌ای نیست. شاید کتاب «بشر جدید» شروع خوبی باشد، ولی فکر نکنید با حضور در چنین حالتی، عقب‌افتاده‌اید. به نظر بنده بخواهیم و یا نخواهیم این نسل با این انکارها روبرو می‌شود تا به بزرگ‌ترین ایمان که ایمان آخرالزمانی می‌باشد؛ نزدیک شود. اشاراتی در غزل شماره ۱۴۲ که مشغول شرح آن هستم، در این رابطه شده است.https://eitaa.com/varastegi_ir/1771 در ضمن خوب است به سؤال و جواب شمارۀ 40548 نیز رجوع فرمایید.

موفق باشید              

40341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: از استاد بزرگوار خواهش می‌کنم توضیحی در مورد بیمارانی که دچار دیسک کمر هستند بدهند که آیا با توجه به اینکه این عزیزان نمی‌توانند ایستاده نماز بخوانند یا عبادات زیادی انجام بدهند و یا نمی‌توانند سجده های طولانی مثل سجده ی یونسیه داشته باشند باز هم امکان موفقیت و سربلندی و رسیدن به مراتب عالی سلوک برای ایشان میسر می‌شود یا خیر؟! قبلاً از پاسخگویی ایشان کمال تشکر و قدردانی را دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی می‌کند. آنها نیز بر اساس توان خود وظیفۀ خود را انجام می‌دهند و باید امیدوار به رحمت الهی باشند. موفق باشید

40310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام دارم خدمت شما استاد گرامی: من هرچه از طریق عقلانی بررسی می‌کنم می‌بینم اسلام و ادیان ابراهیمی دینهای درستی نیستند. پس از آن می‌خواهم ببینم خدا هست یا نه که باز هم از طریق عقلانی به این نتیجه می‌رسم که بر من معلوم نیست خدا وجود دارد یا خیر. اما هم از طریق دیدن اثر او در زندگیم (مثلا اینکه کارها مطابق میل من پیش نمی‌رود و شاید مطابق میل دیگریست) و هم اینکه از نظر دلی، فکر می‌کنم خدا هست یا من دوست دارم باشد. این وسط من باید چکار کنم؟ دل را ملاک قرار دهم یا عقل را؟ ١. رضایت مهم تر است یا واقعیت؟ همینطور در جایی یک سوال پرسیده شده بود از شما و فرموده بودین طبق نظر حکما همینکه خداوند هست، مخلوق هم در صحنه هست. این مقداری شبیه ادیان هندو بود. ٢. این یعنی ما بخشی از خداییم؟ در بخش خدایان فلسفی که مطالعه می‌کردم مفهومی بود تحت عنوان همه در خدایی یا وحدت حقیقی (Panentheism) امری که شما فرمودین به این امر اشاره دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود با رجوع به مباحثی مانند «برهان صدیقین» از یک طرف متوجۀ رابطۀ «ما» با خدا، و از طرف دیگر رابطۀ خدا با «ما» خواهیم شد و البته این نیاز به آن دارد که حقیقتاً با عقل خود در این برهان وارد شویم. و در مورد رابطۀ نسبت ما با انبیاء و ائمه در میدان عقل می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید که روی سایت هست همان‌طور که بحث «برهان صدیقین» روی سایت می‌باشد. موفق باشید 
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
 

40008
متن پرسش

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است / چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است / جانا به حاجتی که تو را هست با خدا / کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است / ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم / آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است / ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست / در حضرت کریم تمنا چه حاجت است / محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست / چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است / جام جهان نماست ضمیر منیر دوست / اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است / آن شد که بار منت ملاح بردمی گوهر / چو دست داد به دریا چه حاجت است / ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست / احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است / ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار / می داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است / حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود / با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است. سلام استادِ جان: تنها کسی که در دنیا دیدم خیلی خود برتر من است شما بودید گرچه ما کجا و... بریده‌ام، احساس می‌کنم دیگر راهی نمانده است. نه سلوک سرم می‌شود نه عبادت... فقط بلدم گناه کنم... دربدری بشدت از سر و کولم بالا می‌رود. به حکم و اما السائل فلا تنهر ما را از این در مرانید. اگر خودکشی حرام نبود هزار بار انجامش می‌دادم تا از این کالبد لعنتی و دنیای بیخود خلاص شوم. ز میر قافله گاهی تغافلی شرط است / که بی نصیب نمانند قاطعان طریق در محضر حق در فیامت اگر زبان سخن گفتن داشته باشم می‌گویم که هرچه من اشتباهیم و پرگناه این استاد بصراط است و خیلی خواستند ما را هدایت کنند و مشکل تز خود ما بود اما دوستتان داشتم حتی وقتی که گناه کمرم را خم کرده بود. می‌دانم لکه ننگی بر پیشانی اسلامم ولی چه کنم که مادر گیتی ما را هم در بر گرفت! خدا حفظتان کند، استاد می‌شود دعایمان کنید به اسم؟ خاک بر سر من که هیچوقت قدر این راه و شما را ندانستم. همیشه در افراط و تفریطم و جاهل. احساساتی و بی ارزش استاد ما را شفاعت کنید گرچه لکه ننگم و حالم خراب. یا علی

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به زیبایی زندگیِ آخرالزمانی باید اندیشه کرد که چگونه انسان باید در دل طوفانی از کفر و ایمان، خود را تجربه کند. کفرِ کفر که گویا پرّه کاهی شده است در دل طوفان بدون هیچ تکیه‌گاهی و ایمانِ ایمان آن‌گاه که خبر شهادت سید حسن نصرالله و یا شهید سنوار را می‌شنود و تازه، به ایمانِ خود ایمان می‌آورد. و این‌جا است که باید در دل این طوفان گرفتار زندگی‌های معمولی نبود، هرچند باید مانند انسان‌های معمولی زندگی کرد. عرایضی در رابطه با نقش شهید مطهری عزیز با قصۀ کفر خودم را گفتم که چگونه آن مرد ما را از کفری که لجبازی نبود؛ به ایمانی آورد که جواب شبهه‌های‌مان نبود، بلکه حضوری بود در افق «اصالت وجود». و این ما غیر از مؤمنانی بودیم که شهید مطهری را دوست می‌داشتند چون با رجوع به آن مرد، ایمان‌شان را حفظ می‌کردند و یا رشد می‌دادند و ما هنوز در کفر و ایمانی هستیم که از «اصالت وجود» می‌نوشیم و قلب‌هایی خواهیم شد عین عقل، و باز در میدانِ «اصالت وجود» عقل‌هایی می‌شویم با آینده‌ای بس مشوش که هیچ عرفانی ما را یارای  به راه‌آوردن نیست مگر شهید سید حسن نصرالله، مگر شهید یحیی سنوار، مگر صادق‌ترین کلام این دوران از زبان آقای سید علی خامنه‌ای. https://eitaa.com/matalebevijeh/19306 موفق باشید  

39650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: این سوال رو دفعه دومه می‌پرسم پاسخش رو ندیدم... 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در جواب سؤال شمارۀ  39570 به صورت شخصی ارسال شد؛ عرض شد بنده چیزی در این مورد نمی‌دانم! موفق باشید        

39603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد طاهری زاده: من مدتهاست بحمدلله در مباحث دینی و معرفتی مشغول مطالعه هستم و خوشه چین سفره با برکت استاد طاهرزاده هم بوده ام ولی در عین حال اضطراب فراوانی در وجودم هست بدلیل عدم مطابقت عمل با چیزهایی که فراگرفته ام. نماز شب، یا مراقبت در سلوک یا کنترل زبان و امثال اینها را نمی‌توانم کامل انجام دهم و ضعف دارم ولی اشتیاق فراوانی به علم و معرفت و قرآن دارم. این دوگانگی بسیار مرا آزار می‌دهد. از طرفی هم استادی در معارف دارم که بسیار عملگراست و این نیز مزید بر اضطرابم شده. لطفا راهنمایی بفرمایید تا بتوانم اندکی آرام گیرم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان سخت‌گیری نکنید. به لطف الهی در مسیر کسب معارف عالیۀ معنوی، انسان به تقوایی می‌رسد که خود را از لغزش‌ها نگهبانی می‌کند و خودِ خداوند به ما وعده داده که با روزه‌داری در ماه رمضان، امیدوارِ رسیدن به آن تقوا باشید. موفق باشید

39565
متن پرسش

سلام علیکم: ثنا خدایی را که تقوی را عطاء می‌فرماید و عطای او از هر چیزی بالاتر است. تقوایی که برای حفظ آن شمشیر می‌کشیم و عباس علمدار کربلاء آخرالزمان خواهیم شد و دفاعش را دفاع از حریم حق تبارک تعالی می‌دانیم و نمونه کاملش را رسول اکرم صلوات الله علیه و آلهی والسلم می‌دانیم و جهانش را جهان انسان کامل نهایی حضرت صاحب الامر و زمان می‌دانیم و همه این ها را تصدیق می‌کنیم و ایمانش را خواستاریم. تقوی همان چیزیست که از فقدانش خون ها ریخته شد و کمرها خرد شد و چشم ها را سوزاند و خشک کرد و دل ها را هرزه و آواره هر جهنم سوزانی کرد، فقدان سختی بود که از رنج نیهیلیسم بیشتر و سخت تر بود. جناب استاد انسانی که عارفانه به خویش و جهان و بی تقواییش می‌نگرد رنج بیشتری می‌برد، لطیفانی که نتوانستند تاب بیاورند کم نیستند مردمان پاکی از جبهه و رزمنده ها و بسیجیان و غم خواران مومن و انسانی که آرزوی تقوی جهانی را با یکدیگر کشیدیم. جناب استاد مرا امید دهید بیشتر به امید پروردگارشان نیاز دارم برای این تقوا زیرا خشکسالی روزگار بی تقوا ما را عذاب قحطی زده داده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خود آمدیم که چه نسبتی می‌توانیم از طریق آن شخصیت اشراقی با خود داشته باشیم؛ همۀ موانع چون گَردی به هوا می‌روند، همان‌طور که برای شهدا این‌چنین شد. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشید.   https://eitaa.com/matalebevijeh/18662

39465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، سوالی داشتم در خصوص علم مدیریت. آیا این علم قابل اکتساب و یادگیری است؟ (حالا چه از طریق مطالعه و چه روش های دیگر مثل مشاهده یا آزمون و خطا). در ادبیات مدیریت غربی این علم را علمی یادگرفتنی توصیف می کنند. ولی وقتی دقیق می نگریم گویا «جنم مدیریت داشتن» چیزی است که از سرشت می آید و آنقدرها هم قابل دستیابی نیست. به عنوان مثال جناب کمیل بن زیاد که حضرات معصومین خصوصاً حضرت امیر را درک کرده اند، قطعا بیش از زمان ما از مدیریت مبتنی بر دین مشاهده داشته اند ولی می بینیم زمانی که فرماندار هیت می شوند مولا به ایشان آن جملات را در خصوص مدیریتشان می فرمایند. حضرتعالی در مطالعات دینی‌تان این موضوع را چگونه یافتید؟ آیا می توان مدیریت کردن را یاد گرفت؟ اگر می شود چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده، نظرِ افرادی در مدیریت قابل پذیرش است که معتقدند مدیریت امری ذاتی می‌باشد و نه اکتسابی، ولی شکل‌دادن به آن، اکتسابی است و با تجربۀ دیگران می‌توان آن استعداد را رشد داد و در همین رابطه مدیریت «ایکس» و «ایگرگ» را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

39438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بی زحمت از استاد سوال کنید که سند این روایت که هفته قبل داخل سخنرانیشون گفتند کجاست امام صادق علیه‌السلام فرمودند وقتی کسی می‌خواهد نماز بخواند یکی از ما را در مقابل خود قرار دهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت صادق «علیه‌السلام» هست که فرموده‌اند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ«علیهم‌السلام» نُصْبَ عَيْنَيْكَ» هنگام شروع نماز ياد خدا را و ياد رسول خدا را و يکي از امامان «علیهم‌السلام» را در مقابل نظر خود آور. موفق باشید

39228

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من سواد حوزوی ندارم، چند سوال دارم از محضرتان که تنها استاد در دسترس ما هستید، تفاوت قیاس منصوص العله، قیاس مستنبط العله، قیاس اولویت و تنقیح مناط چیه و قیاس مد نظر اهل تسنن چیه و شرایط هرکدوم چیه؟ یعنی در چه مواقعی تنقیح مناط انجام میشه و چه مواقعی نمیشه این کار رو انجام داد؟ چرا؟ تفاوت نظر مرحوم بهبهانی با بقیه ی اصولیون و اخباریون چیه؟ تفاوت جریان و سریان این ها در احکام و عقاید به چه شکله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد این سایت تنها در رابطه با سؤالاتی که کاربران محترم نسبت به مباحث مطرح‌شده در سایت و یا در کتاب ها برایشان پیش می‌آید بنای جوابگویی دارد. در حالی‌که این نوع مباحث و سؤالات مربوط به کلاس و مدرسه است.  این‌ها اصطلاحاتی است که در علم اصول و نیز در تاریخچه آن علم مطرح است. برای آگاهی از اصطلاحات اصولی، می‌توانید به کتاب‌های مرتبط مانند کتاب «اصطلاحات الاصول» مرحوم آیت الله مشکینی مراجعه فرمایید. همچنین در مورد تاریخ علم اصول و تفاوت اخباری‌ها و اصولی‌ها می‌توانید به مقالات و کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است مراجعه فرمایید. آنچه بنده می‌شناسم کتاب «المعالم الجدیده» شهید صدر است که آیت الله هادوی نیز آن را به صورت خلاصه در کتابی به نام «تاریخ علم اصول» منعکس کرده‌اند. طبیعتاً اگر از طلابی که متمحض در علم اصول هستند بپرسید منابع بیشتری را معرفی خواهند نمود. موفق باشید

39128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فرمودید: «خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان می‌آید و رحمت او همه را در بر می‌گیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان می‌آورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم می‌گردد.» رحمت الهی رو دو نوع رحمت فهمیدم، یکی رحمانیت یکی رحیمیت. رحمانیت برای مومن و کافر در آخرت هست. کافر رحمانیت الهی را در اسم غضب و جهنم می یابد و مومن رحمانیت الهی را در قالب اسم رحیم و بهشت. اگر اسم رحمان همه اسماء را در برگرفته باشد نمی‌شود جایی باشد که رحمانیت خدا نباشد حتی جهنم. وسعت کل شی ء همان رحمانیت است. این برداشت به نظرتون درست نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. ولی شروعِ اولیه نسبت خداوند با مخلوقات به اسم رحمان پیش می‌آید مگر آن‌که مخلوق، کاری کند که حضرت رحمان، رحمتش را دریغ نماید و جهنم، شرایطِ قبض اسم رحمان حضرت حق است. موفق باشید 

39019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«الحمدلله علی کل نعمه». سلام استاد: برداشتی هست خدمت تان تقدیم می کنم: از آنجا که «نیستی» نیست و هر چه هست «هستی و وجود» است و سراسر عالم را هستی و وجود پر کرده، و انسان هم وجود گسترده ای است که از حضرت حق تجلی کرده و آویخته شده، ما وقتی به زیارت اولیای معصوم «صلوات الله علیهم اجمعین» شرفیاب می شویم، در واقع پرتو نازله ای هستیم که به سوی پرتوِ وجودی بالاترِ «خودمان» حرکت می کنیم. یعنی خودمان در خودمان حرکت کرده ایم. لذا در مرتبه وجودیِ بالاترِ خودمان که همان نور اولیای معصوم هست، با شدیدترین و جامع ترین تجلی حضرت حق که همان صادره اول هست مواجه هستیم. گویا در زیارت، نازل ترین پرتو خورشید که در پایین هست، به سوی بالاترین و اولین تجلی از خورشید سفر کرده! البته مشکلی که هست انبوه حجاب هایی است که قلب ما رو احاطه کرده😔

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. موفق باشید

38959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ شما ره ۳۸۹۵۷ می خواستم ببینم که تسبیح ذات چه می‌شود؟ با سپاس از شما استاد بزرگوار!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که حضرت ذات به انوار اسماء در صحنه هستند در واقع «له الاسماء الحسنی» پس او را با اسماء حسنایش تسبیح می‌توان کرد به همان معنایی که عرفا می‌فرمایند هر اسمی از اسمای الهی همان ذات است به صفت خاص. موفق باشید

38828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: شناسه صوتی که در پاسخ پرسش ۳۸۷۹۹ ارسال کرده اید، نا معتبر است. عذر خواهم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی این لینک کلیک بفرمایید، ان شاءالله باز شود. موفق باشید https://eitaa.com/joinchat/4102882149Ce4e5ef4bbb

نمایش چاپی