با سلام: در اکثر دعا ها و بیشتر قرآن ما کلمه الله آمده است. آبا ما باید این الله را به عنوان همان الله که جامع اسماء است، مد نظر آوریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است مگر در سوره اخلاص که عرایضی در این مورد شد. موفق باشید
سلام خدمت استاد: نظرتان راجع به این متن آقای تاجزاده چیست؟ به نظرم بیراه نمیگویند و عملا در بن بست گیر افتادیم وضعیت فرهنگی ج.ا به هیچ وجه خوب نیست اکثرا الان ریزش رخ میدهد تا رویش به دلایل مختلف از اقتصادی و .گرفته تا آمدن دولت جدید هم بسیاری از امیدمان را نا امید کرد. در ستایش جنبش مهسا مصطفی تاجزاده گزیدهای از گفتوگوهای زندان. من در انفرادی زندان سپاه متوجه راهافتادن جنبش شدم. تقریبا دو هفته بعد از فوت دلخراش مهسا (ژینا) امینی، با شنیدن سروصدا و شعارهایی متوجه شدم مسئلهای رخ داده است. اما از نگهبانان که جویا میشدم چه اتفاقی افتاده؟ جوابهای نامربوط میدادند. باور نمیکردم که در چنین مدت کوتاهی، بتوان حجاب را آزاد کرد. اما دیدیم چگونه جوانان موفق به آزادی پوشش شدند. بنابراین بلافاصله از خیزش مردم حمایت کردم اما با گذشت زمان، بیشتر متوجه میشوم که آثار این جنبش آنقدر ژرف و گسترده است که زودتر از آنچه برخی اقتدارگرایان تصور میکنند، بساط اسلام آمرانه را بر خواهد چید و اکنون نیز بر این باورم و فکر میکنم که اگر درست عمل کنیم، میتوانیم شاهد تحقق آرمان شهدای این جنبش باشیم که در رأس همه آنها آزادی و دمکراتیک کردن مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور است. شاید با رادیکالشدن شعارها و فروکشکردن اجتماعات اعتراضی، برخی ناامید شده و برخی به فکر مهاجرت افتاده باشند. اما به نظر من این جنبش، پتانسیل زیادی برای آزادکردن ایران و ایرانی دارد. بهویژه آنکه دستِکم بخشهایی از حاکمیت قصد ندارد به آزادی حجاب تن دهد و همین لجاجت موضوع را همچنان زنده و پویا نگه میدارد و به احتمال بسیار زیاد، شگفتیهای جدیدی خلق خواهد کرد. من قبل از بازداشت، از سه بنبستی که رهبر در زمینههای اقتصادی، بینالمللی، فرهنگی و اجتماعی و سیاست داخلی ایجاد کرده بود، سخن میگفتم و بر ضرورت سه گشایش در عرصههای فوق تاکید میورزیدم. گشایش در سیاست خارجی را فوریتر، گشایش در سیاست داخلی و انتخابات را مهمتر و گشایش فرهنگی-اجتماعی را پرتنشترین میدانستم. جنبش زن، زندگی، آزادی چالشانگیزترین موضوعات، یعنی حجاب را آزاد کرد. و حاکمیت را واداشت که تن به بزرگترین عقبنشینی عمر خود بدهد. همچنین ترس از آغاز اعتراضات خیابانی ناشی از تداوم گرانی و تورم، رهبر را مجبور به تجدیدنظر در سیاست خارجی کرده است. تحولات ناشی از جنبش مهسا به نظر من، تغییر بزرگ دیگری در پی دارد. به باور من جنبش مهسا ذهن و زبان بسیاری از مردم را استعلا بخشیده، هنر و ادبیات خود را آفریده و روشهای مدنی جدیدی را برای مقاومت علیه استبداد و کسب آزادیهای سیاسی خلق کرده است و از قدرت جدیدی خبر میدهد. در عظمت این جنبش همین بس که حاکمیت را گرفتار بحرانی جدی کرده است. از یکطرف نمیخواهد بیحجابی را علناً بهرسمیت بشناسد تا فلسفه وجودی حکومت اسلامی خدشه نبیند و نزد حامیان تندروی خود، متهم به عقبنشینی نشود. ازطرفدیگر نمیخواهد مستقیماً نیروی انتظامی را درگیر برخورد با بدحجابان کند. زیرا میداند که بیفایده است و احتمالاً آتش اعتراضات دوباره زبانه خواهد کشید. من معتقدم جنبش مهسا، زنگ آغاز پایان استبداد دینی و ورود ایران به عصر آزادی را به صدا درآورده است. بههمیندلیل جنبش زن، زندگی، آزادی را متفاوت از اعتراضات دیگر ارزیابی میکنم و آن را لحظه به ستوه آمدن مردمی میبینم که تصمیم گرفتهاند به تحقیر و تبعیض و ریاکاری پایان دهند. بههمینجهت این جنبش را منازعه میان حجاب و بیحجابی نمیدانم، بلکه آزادی و برابری و کرامت انسانی را در مصاف خودکامگی و ناکارآمدی و فساد میبینم که از پشتیبانیِ قویِ افکارِعمومی بهرهمند است. وقتی جوانان میهن از بازداشت و زندانیشدن برای آزادی، احساس غرور میکنند و بر ترس خود فائق میآیند؛ طلسم استبداد میشکند و «النصربالرعب» بلاموضوع میشود؛ من نمیتوانم خوشحالی خود را پنهان کنم که جوانان ایرانزمین با شجاعت و استقامت و فداکاری، قدرت سیاسی و اقتدار اخلاقی کمنظیری یافتهاند؛ و در پی جستجو برای آزادی و برابری و عدالت؛ به حس جدیدی از احترام به خویشتن و اعتمادبهنفس رسیدهاند. بهگونهای که نه حکومت پلیسی پیشا مهسا و نه حاکمیت امنیتی پسا مهسا نمیتواند جوانان وطن و پیشاپیش آنها زنان و دختران شجاع و آزادیخواه را از پاسداری از بزرگترین دستاورد سیاسی زندگی خود، یعنی آزادی حجاب باز دارد. برای درک بهتر افقگشایی جنبش مهسا، لحظهای خود را جای رهبر بگذاریم. او سه راه پیش روی دارد: اول؛ بهرسمیتشناختن آزادی حجاب است که این یعنی به چالشکشیدن علت وجودی حکومت فقها و روحانیون. دوم؛ موضوع را امنیتی و قضایی کند و به پروندهسازی و محاکمه دختران بیحجاب بپردازد که در آن صورت شهروندان بهویژه جوانان، با اشکال گوناگون مقاومت/نافرمانی مدنی، جنبش را تداوم بخشیده و گسترش میدهند. سوم؛ پلیس و گشت ارشاد را بازگرداند که نتیجهای جز شعلهورشدن آتش خشم مردم معترض و ناراضی نخواهد داشت. گزینه سوم زودتر از راه دوم، موجودیت نظام را بهطورجدی به مخاطره میاندازد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تجربه نباید هرگز فراموش شود که ما نباید به صرف سخنان کسی که سوابقش حکایت از عدم سلامت و صداقت دارد؛ اعتماد کنیم و اگر ضعفهایی داریم که داریم، مسلّماً اگر به راهی که این افراد در مقابل ما میگذاشتند اعتماد میکردیم، امروز وضعمان از کشور لیبی هم بدتر بود که البته بحث در این مورد در این مجموعه سؤال و جوابها نمیگنجد. موفق باشید
سلام علیکم: بر اساس برهان صدیقین میخواستم ببینم که مطالب زیر درست است یا نه؟ در واقعیت عین وجود نداریم. بلکه عین کمال داریم. عین کمال عین علم، عین قدرت و عین حیات است. (البته منظورم تمام صفات ذاتی است.). حال این عین کمال تجلی کرده است و این موجودات به وجود آمده است. این موجودات در حقیقت همان عین کمال است (همان علم، حیات، قدرت) است که نزول کرده است. (البته با حفظ عینیت ذات و صفات). یعنی وقتی عین علم، عین قدرت، عین حیات تجلی کند در جهان ماده این موجودات به وجود آمده اند. حال اگر این موجودات را در صعود بالا برویم، به عین کمال میرسیم که این موجودات به نحو وحدت در عین کمال به بیرنگی و جامعیت هستند. راستش من با عین وجود مشکل دارم. چون وقتی گفته میشود که وجود اشیا از عین وجود است من هر چه دقت میکنم نمیتونم این مطلب را درک کنم. اما وقتی گفته میشود که کمال هر موجودی از عین کمال است، من درک میکنم.چون علم، قدرت و حیات قابل درک کردن هستند. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «عین وجود» واژهای است فلسفی. و آنچه در واقعیت و خارج است «وجود» است به اعتبار صفات کمالیه. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرانقدر: بنده دانشجوی دبیری شیمی هستم. اما خانواده به شدت علاقه مند هستند و اصرار میکنند که من در رشته پزشکی تحصیل کنم. برای بنده قطعی شده که اکنون در مسیر درستی قرار دارم و همین رشته که دبیری شیمی هست، بهترین انتخاب برای من هست و رشته پزشکی برای من مناسب نیست. و این تصمیم را با توجه به تکلیفم در ادای دین به نظام اسلامی و خدمت به امام زمان گرفته ام، گرچه که در رشته پزشکی شاید درآمد و رفاه بیشتری داشته باشم. حالا سوال من اینه که برخلاف خواست پدر و مادر عمل کنم؟ آیا این مسیر زندگی من رو بی برکت نمیکنه؟ آیا برخلاف عقلم و بخاطر رضایت پدر و مادر مسیری رو که از آن مطمئن هستم عوض کنم؟ محبت میکنید اگر پاسخ بدهید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: احترام به والدین غیر از تبعیت از نظرات آنها میباشد. در این موارد انسان باید مطابق فهمی که از خود دارد عمل کند. موفق باشید
با سلام: در برهان صدیقین شما فرمودید که در اصل باید بگوییم که این وجود است که شکل اسب در آمده است، این وجود است که به شکل ملک در آمده است و... سوال: این که میگویید این وجود است که به این شکل ها در آمده است آیا منظورتان این است که عین وجود به این شکل ها در آمده است یا مطلب طور دیگری است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به تشکیکیبودن وجود، هر موجودی به اعتبار ذومراتببودن وجود، مظهری از وجود است. موفق باشید
با سلام و احترام: تفاوتها زمانی موجب بن بست است چگونه راهی که آن را جامعه کور میخوانند به تمام سرشاخه ها متصل میشود ولی در شیوه ظاهری رعایت مدارا نکند، ما اینجا بهر تغییر آمده ایم تا چه حد؟ این تلخیها قراراست تا کجا بجوشد؟ لازم دیده شد که آفتی باید رخ دهد یا این اشتباه اختیار است؟ مشاهده میکنم که روز به روز عمر این پیوند در حال غروب است اینکه چقدر کدام بنیاد درآن موثر است را نمیدانم این طی طریق صحیح است یا غلط؟ نتیجه فرآیند به خودی خود کافیست! مگر میشود پس عشق چه چیز میسراید؟! این آزارها از کدام جهت است درمان چیست چه باید کرد همراهی نونهالان را؟ اکل میته در جهالت هم جایز است؟ چه شد که دعا به عکس واقع شد؟! هجویری عارف تبعیت عیسی کرد ولی برای هرکسی راهی نمود آیا خودش را نشان داد یا قطعه ایی از حقیقت؟ اما او این شیرینی را دور نمی نمایاند پس چه چیز در جای خود قرار نگرفت یا نگرفته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ماییم که باید در جای خود قرار گیریم تا در دل تقدیر الهی، احساس کنیم چه اندازه افقی که تقدیرات الهی میگشاید، زندگیساز است. موفق باشید
سلام: با توجه به مقاومتی که در ملت های دیگر مثل غزه و یمن مشاهده می شود سوال مطرح می شود که آیا همچنان ملت ایران در صدر ملل در زمینه ی مقاومت است؟ چون با توجه به نوع سلوکشان مثلا شرکت نکردن در انتخابات یا فردی که انتخاب کردند و ... احساس می شود درست است که ملت ایران فتح باب مقاومت را کردند اما در ادامه در تداوم مقاومت بعضا بلکه شاید اکثرا دچار ضعف شدند (حال انتخابات یک مثال است در سایر وجوه تمدنی نیز شاید بتوان ضعف مشاهده کرد) مثال تاریخیش مثلا اسلام از حجاز شروع شد اما ایران کانون اسلام شد الان نیز در زمینه مقاومت، موسس، ایران اما تداومگر در ملل دیگر بیشتر احساس می شود متجلی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آیه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» همیشه حرکتهای تاریخی با ارادهها و عزمهای بزرگ شکل میگیرند و ادامه مییابند و آنهایی که آن حرکت ها را درک کنند، در آن حاضر میشوند و بحمدالله ملت ایران نهتنها به رهبریِ حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آن حرکت را آغاز کردند، به خوبی در حال ادامه آن هستند و اینجا است که ملاحظه میکنید چرا نتانیاهو در کنگره آمریکا همه فکر و ذکرش، ایران است. این یعنی حضور انقلاب اسلامی و آغاز نفی استکبار. موفق باشید
با سلام: شما میفرمایید که در اثر خوابیدن زیاد قوه وهمیه، صور خیالی شیطانی ایجاد میکند و به وحشت خانه میرویم. سوال اول: آیا این قوه وهمیه جزو قوای نفس منطقه است یا آنکه منظور قوه وهمیه از منظر اخلاقی میباشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه واهمه همان وجه منفی و انحرافی قوه خیال است از آن جهت که صورتهایی میباشند منقطع از عقل. موفق باشید
عرض سلام و درود خدمت شما آقای طاهرزاده عزیز: تازه گی ها احساس نیستی میکنم و هیچی بودن. مثلاً قبلاً که صلوات میفرستادم برای آقا ولی عصر و ارتباط با ائمه اطهار و اعمال انجام میدادم. احساس غرور نمیکردم ولی یکم خودم را متمایز تر میدیدم اما نه متمایزی که دیگران فکر میکنند خلاصه. الان داخل آینه یا داخل شیشه تلویزیون نگاه میکنم میگم محمد رضا تو هیچی نیستی تو هیچکس نیستی همه چیز خدا است همه چیز امام زمان علیه السلام است اگر مثلاً دعا و صلوات برای آقا بعضاً نرفستم. احساس میکنم از ظهور آقا عقب افتاده ام تازه گی ها اگر قبلاً کسی را میدیدم یا نماز نمیخواند یا روزه نمیگرفت ولی بنده میگرفتم احساس بلند بودن میکردم اما نه بلندی که دیگران فکر میکنند ولی الان خدا شاهده هرکسی را میبینم اجازه غرور به خودم نمیدم و در دل خودم میگم که او شاید از بنده بهتر تر باشد یک سگی را میبینم در دلم میگم. شاید این از من بهتر باشد و در نهایت تازه گی ها خودم را هیچ و نیست میبینم که هیچی نیستم و هیچ کس نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما در نسبت با خداوند هیچ هستیم، هیچ، مگر ذیل رحمت او. ولی نسبت به دیگر مخلوقات، انسان خلیفه اللّه است و مظهر انوار حضرت حق. و از این جهت است که انسان در نسبت با امام حسین «علیهالسلام» که مظهر کامل انوار الهی است، احساس میکند نسبتی با آن حضرت دارد. موفق باشید
سلام و ادب: این روزها از طرف بعضی چهره های تربیتی وانقلابی اصیل، خرسندی های می بینم راجع به این موضوع که علارغم پولپاشی ها و جلیلی هراسی های شدید و تهاجم های رسانه ای که متوجه آقای جلیلی بوده، ولی آقای جلیلی توانسته اند حدود ۱۴ میلیون رای جمع کنند و این یعنی ۱۴میلیون نفر از سطحی نگری و صرفا شعارهای دل خوش کن عبور کرده اند و بلندای نگاهشان به اندازه ایجاد تمدن نوین اسلامی می باشد، ولی بنده معتقدم اگه به سه سال پیش برگردیم و متوجه ۱۸ میلیون رای ای که شهید رئیسی علارغم رئیسی هراسی هایی که بود (مثلا این که اگر بیاید دیوارمی کشد) کسب کردند بشویم، باید ناراحت بشویم که ۴ میلیون ریزش داشته ایم و این تعداد فرد عمیق نگر بصیر از دست داده ایم. ممنون می شوم توضیحی دراین باره بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید در این موضوع جای فکرکردن هست؛ حداقل میتوان گفت سیاهنماییها که بعضی از نامزدها انجام دادند، عدهای را از افق روشنی که در بستر تاریخ انقلاب در حال به ظهورآمدن است، مأیوس کردند. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال شما خوب باشه. من ده سال است که در حال امتحان الهی هستم، قبلا خیلی پر شور و شاداب بودم، رفته رفته این امتحان و رنج بسیارش مرا رشد داد، به سمت مطالعه و کتاب کشیده شدم، وویس گوش میکنم، سعی کردم خود شناسی و خدا شناسی را پی بگیرم فلسعه میخوانم و دروس معرفت نفس. بیشتر از کتاب ها رنج آن امتحان خیلی مرا رشد داد و بزرگ کرد، صبور شدم برای حوائجم مثل قبل بی قراری نمیکنم گویی در ذهن من یک سکون و یک سکوت است که مرا به صبر بر این رنج فرمان میدهد، عمیق فکر میکنم، عمیق نگاه میکنم، مثل صبورانه در انتظار مقدراتم نشستهام و سعی میکنم خودسازی کنم. سوالم راجع به این سکوت ذهنی من است این سکوت ذهن چیست؟گاهی حس میکنم شاید نیاز به مشاور باشد. گاهی میگویم این سکوت ذهن، آرامش بی نظیر پس از آن ابتلائات است همه میگویند خیلی تغییر کرده ای، درون گرا شده ای اما عمیق.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان میکنم این همان حالت حضور در «وجود» باشد . حضوری که در نسبت با «وجود»، انسان با هیچ چیز خاصی روبرو نیست زیرا «وجود» چیزی نیست مگر خود وجود در عین آشکارگی در جلوه مخلوقات. موفق باشید
سلام استاد: آیا حمایت باز رییسی همان حکایت باز وعده صادق نیست؟ در بیان حکایت مادر موسی رهبر عزیزم اشاره کردند که وعده ی خدا اجرا میشه و بعد پیروزی اسلام هست بر استکبار حق علیه باطل ای کاش یه شرح روی صحبت های رهبری میکردید . آیا وعده ی اول خدا همان وعده صادق خودمون نبود آیا قوم موسی همون هوایی نبودند که وقتی پیامبرشان بهشون گفت یک شهر پر از نعمت هست ولی پادشاه ظالم داره بیاد اون رو کشت و در اون شهر اسکان کنید. به پیامبرشان گفتند که تو و خدا برید پادشاه رو بکشید و بعد ما رو خبر کنید تا بیایم تو شهر. میشه آیا گفت همون مسلمانان که نشستند و تسلیم قضا و قدر شده بودند و نمیگنجیدند تا کشورشون رو پس بگیرند و الان جنگیدن رو یاد گرفتند و نوبت وعده ی خداست
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در صحنه شهادت آیت الله رئیسی با مردمان و مردی بزرگ روبرو شدیم تا حکایت فردایی باشد که در دل وعده صادق، بیش از پیش در حال وقوع است. آنهم با وجدانهایی که بیش از دیروز بیدار شدهاند. موفق باشید
سلام: چند سال پیش از یه گناه بزرگی گذشتم. بخاطر غرورم و روشنگری که اگر انجام می شد نابود می شد. کارم به دکتر اعصاب کشید. ٧ بار بستری. گفتن اسکیزوفرنی داری. از فرط فشار روانی.... ولی من نه چیزی می دیدم نه می شنیدم. یه بار بعد نمازعصر از خودم سوال کردم ادم خوبی هستم یا نه. یه نور زیبای بمدت ٥ ثانیه دور خودم دیدم. چند بار بعد ماهها نور را دیدمش. فقط یه بار صدای داخل کلم یعنی از بیرون نبود شنیدم گفتش سلام فرمانده. و قطع شد. قرص ها را برای کم شدن قدرت شهوتم می خورم. چون مجرد هستم و بعد از داستان سیگار کشیدم ومی کشم. حرف شما حجت است. چند سالی است با صوتی های شما را گوش می کنم. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه جان خود را با معارف الهی و قرآنی بیشتر و بیشتر آشنا کنیم، بهتر و بهتر راههایی را که باید در آنها گام بزنیم، برایمان روشن میشود و مییابیم چه امری مهم است و باید به آن امر یا امور در زندگی خود بیشتر اهمیت داد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد من میخوام یه مقاله بنویسم راجع به «امکان دستیابی به تمدن نوین اسلامی از منظر فلسفه اسلامی» سوالئ که برام مطرح هست اینه که آیا اصلا میشه به تمدن نوین اسلامی رسید یا نه؟! علی الظاهر با توجه به متون دکتر داوری همچین چیزی خیلی دور و غیرقابل دسترسی هست، چون تجدد و سنت در مدرنیته در مقابل هم قرار میگیرند. لطف کنید به حقیر منبع معرفی کنید کجا میتونم برای این سوالم پاسخ پیدا کنم؟ و آیا شما تمدن نوین اسلامی رو قابل دسترسی و دستیابی میبینید؟ سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً همانطور که جناب آقای دکتر داوری معتقدند ما به آیندهای نظر داریم که «جهان بین دو جهان» است و بدین لحاظ پیشنهاد میشود به عرایضی که در کتابهای «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما» و «در راستای بنيانهای حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بين دو جهان» شده است رجوع شود و البته آن کتابها روی سایت میباشد. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: مدتی است که مطالب صوتی شما رو از حدیث عنوان بصری و بعد از اون یابن جندب و نامه ۳۱ را دنبال می کنم. دنیا به نظرم پوچ شده ولی در عمل تا مدت کوتاهی اثر بخش هست و به سرعت در عین حال که همچنان اعتقادم ثابت است، حالت جذبه احادیث رو از دست میدم. هر بار که مجدد به صورت روزانه به گوش دادن مطالب ادامه میدم وضع کمی بهتر است ولی باز برگشت دارد. این حالت باعث شده یک نوعی از یأس از اینکه بتونم خودم رو نجات بدم پیدا کردم هر جا هم که ذکر توسلی بوده خواستم که اهل بیت خودشون کمک کنند. با کوچکترین مشکلات دنیا به شدت به هم می ریزم ولی از این ناراحتی خودم هم متعحبم. خدا رو شکر گوش کردن مطالب همچنان اثرگذار هستند ولی ۳۷ سالمه و میترسم این جوری بمیرم و در همین حال بد بمونم. همه فکر میکنند که من خیلی آدم خوبی هستم ولی در باطن گرفتار همه رذیلت ها. به هرکسی راجع به مطالبی که فهمیدم صحبت میکنم براش خیلی سخت و سنگین است و پذیرش ندارند. نکنه که من با فهمیدن و عمل نکردن اوضاعم بدتر میشه. منظور خدا از اینکه شرایطی رو مقدر کرد که بیشتر بفهمم رو درک نمی کنم. چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، این حالت قبض و بسط، شرطِ راه است و آن را امری طبیعی بدانید و با برنامهای که به خود میدهید بخصوص با انس با قرآن در سورههایی که بحث شده؛ ان شاءالله روز به روز وسعت لازم پیش میآید. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد گرامی: استاد بنده در کلاسی شرکت میکنم که مبناش تدبر در آیات قرآن هست روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ایشون در مورد کلمه ی «هو الد الخصام» صحبت کردند و گفتند مصداق هو الدالخصام عمر بن خطاب هست. در تفسیر البرهان و صافی و در آیه ۲۷ و ۲۸ و۲۹ سوره ی فرقان منظور از فلان ابابکر هست و تا ایشون جلسات خصوصی در حد ۴ با ۵ نفره ی لعن میگیرند به نظر شما کارشون درسته؟ و اینکه صحبت از این دارند که این سه خلیفه خیلی ظلم کردند و یکی از علما که اسمشون الان خاطرم نیست چندین جلد کتاب نوشتند که دو جلد این کتب که در باب ظلمها و تعدیات این خلفا ناپدید شده. به نظر شما این جور صحبتها با مبانی رهبری سنخیت داره؟ آیا طلبه های اهل سنت که در جامعه المصطفی قم درس میخونند اگر ذیل این آیات که روایتی آمده که الد الخصام عمر هست ناراحت نمیشوند و اتحاد بین شیعه وسنی خدشه دار نمیشه؟ بنده با کسی که در این مورد صحبت میکردم گفتند رهبری چون در راس حکمت هستند تقیه میکنند در مورد اهل سنت که میگویند اتحاد داشته باشید. ولی من قبول ندارم چون در کتاب خون دلی که لعل شد نگاه رهبری خیلی وسیع هست و خدماتی که به اهل سنت ایرانشهر در زمان تبعیدشون کردن خیلی زیاد بوده. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید در شرایطی که اهل سنت تصوری غیر از آنچه که ما از خلفا داریم، آنها دارند؛ و روایاتی در کتابهای آنها هست که همه صفات مربوط به حضرت علی «علیهالسلام» را برای خلفا قائلند؛ آیا توهین به خلفا، به همان معنایی نیست که کسی به حضرت علی «علیهالسلام» با آن سجایای فوق العاده انسانی توهین کند؟!! موفق باشید
سلام و ادب: ببخشید دو سوال داشتم، اولیش: حال روحی خوبی ندارم و در حال رنج و فشار کشیدن هستم. حالم رو کنکاش کردم رسیدم به این که احساس میکنم به دلیل گفتگو با فردی بی ارزش، خودم بی ارزش شدم و شخصیت و ارزش خودم رو پایین آوردم یا از دست دادم. آیا فکرم درسته؟ و چه کار کنم از این حس رنج نجات پیدا کنم؟ سوال دوم اینه که مدتی است از اینکه کسی در جایی که اغلب روزها رفت و آمد دارم، باهام حرف غیرضروری بزنه به شدت آزار میبینم. ممنون میشم جواب دو سؤالم را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر آن همنشینی به معنای همنشینی با افراد بیارزش باشد، آری! به ما توصیه شده است با افرادی مأنوس باشید که ما را به یاد خدا میاندازند. حواریون از حضرت عیسی «علیهالسلام» پرسیدند: «يَا رُوحَ اللَّهِ فَمَنْ نُجَالِسُ إِذاً قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ.» و حضرت فرمودند: کسی که دیدنش شما را به یاد خداوند بیندازد و سخنش بر دانش شما بیفزاید و کردار او شما را به آخرت ترغیب کند. ۲. به ما توصیه شده دل را در جای دیگری حاضر کنیم و در نتیجه دلمان را مشغول سخنان بیهوده افراد نمیکنیم به همان معنایی که فرمودند: «دل با یار و دست در کار». موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: اول سوالم رو اجمالا میگم بعد کمی توضیح میدهم. اجمالا: حضرت ابراهیم در چه راستایی و برای چه دنبال «أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ » بودند و میخواستند قلب ایشان نسبت به چه چیزی اطمینان پیدا کند معمولا از این آیه در مورد معاد جسمانی و... صحبت میشود ولی آیا صرفا این آیه میخواهد یک قضیه کلامی را به ما تذکر دهد؟ تفصیل: در ذهنم چنین امد اگر مرگ همواره همراه ماست و تنها چیز روبروی ما هست و عالم غربی عالمی هست که ما را از مرگ غافل میکند خوب است به قضیه حضرت آدم و حضرت ابراهیم نگاهی دوباره کنیم که عالم غربی با درنظر گرفتن «مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ» به روی انسان گشوده شد. و چرا حضرت ابراهیم دنبال «أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ » بودند؟ آیا قصه حضرت ابراهیم با عالم غرب ارتباطی دارد و ارتباط آن چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آنکه در آیه ۲۵۹ سوره بقره جریان حضرت عُزیر را به میان آورد و اینکه آن حضرت پس از صدسال مجدداً زنده شدند تا به حیات پس از مرگ عالِم گردند، جریان حضرت ابراهیم«علیهالسلام» را به میان آورد که حضوری بود در راستای حضور خداوند در احیای مردگان، که حضوری بود فوق تجربه مردن و زنده شدن حضرت عزیر «علیهالسلام». بلکه در اینجا حضرت ابراهیم«علیهالسلام» منوّر به اسم احیای «موتی» شدند تا خود آن حضرت در خودشان آن را تجربه کنند. آری! این نهایت حضور درک مرگ است تا انسان هم اکنون در وجود خودش معنای مرگ و زنده شدن حقیقی را تجربه کند. امری که جهان مدرن نهتنهاازاین نوع مرگ، بلکه از هرگونه مرگآگاهی در غفلت است. موفق باشید
با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد جان. ببخشید تو بحث روایت خوانی با توجه به اینکه یه دور اصول و روضه کافی و نهج البلاغه و تحف العقول (همه اش نه) را به لطف و کرم الهی مطالعه کردم نظرتون چیه چه کتابی شروع کنم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. دعا کنید حقیر و همه طلاب در نشر علوم و معارف حقه حقیقیه الهیه در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی موفق باشیم. التماس دعا. دعا کنید توفیق تکثیر نسل پاک شیعه رو هم خدا بهمون بده هنوز روزی نشده❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان طلبه که با بصیرت تاریخی متوجه شده اند چه اندازه میتوان در بستر فرهنگ طلبهای موثر باشند. در مسیر روایت خوانی از کتاب شریف «جامع السعادات» و روایات ناب آن نباید غفلت شود. جناب استاد مجتبوی شرح و ترجمه فرمودهاند.
https://lobolmizan.ir/sound/673?mark=%D8%B4%D8%B1%D8%AD%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 و یا https://eitaa.com/jameo_saadat . موفق باشید
سلام علیکم: هیچ کس نمی تواند خدا را آن گونه که هست بشناسد وآن گونه که باید خدا را عبادت کند حتی خود پیامبر (ص) هم نمیتواند. پس خداشناسی و عبادت همه از جمله پیامبر (ص) ناقص است. آیا این خداشناسی ناقص ارزشی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در «برهان صدیقین» روشن میشود؛ موضوعِ حضور در محضر خدا، موضوع شدت و ضعف است، نه موضوعِ نقص و کمال. موفق باشید
سلام علیکم: بیداری جهان انسانیت در پشتوانه فلسطین و دشمنی با اسرائیل، زیبایی دلنوازیست که رجوع به جهان پرشکوه و زنده این دوران است. جهانی که پوچی ندارد، شور زندگی و احساس بودن فوق العاده ای به انسان برای ادامه حیات میبخشد. جملات زیادی در این مورد نوشته ام هربار با دیدن هریک از تصاویر همراهی مردمان با فلسطین در جایجای دنیا جملاتی برای سرودن برایم پیدا میشود و این حالت نشان دهنده جهانی است که چنان زنده و گویا کننده است. جهانی پاک، جهانی مادون هر خودخواهی جهانی مبرا از پلیدی ها جهانی که بنا شده به یک عصمت است. جناب استاد بنده بسیار کم خواب میبینم اما از خواب های چندباره اخیری که دیدم حضور در فلسطین است که در عین تخریب ها اما آزادگی، اسرائیل دارد بر روی سر ما بمب میریزد و هر بار میگویم خدایا این بمب ها را به سر من و خانواده من بریزند نه دیگران، این است جهانی زیبا به وسعت همه بشریت. اگر «زندگی» یعنی حضور در این جهان انسانی پس منی که عاشق مردنم حاضرم هزاران سال در آن زندگی کنم، این بهشتی است که زندگی در آن تمام چیزی است که میخواهم و به خدا قسم بنده کم خواسته نیستم و این از عظمت جهان انسانیت است که باعث اغنای همه بشریت در موطن انسانی است. جهان وسیعی است و وسعت آن و پاکی آن جایی برای منم منم کردن ندارد و این زیباترین نکته آن است. بفدای آقا روح الله که این راه را گشودند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. حقیقتاً اگر در یک جبهه، خودخواهی ها به اوج خود رسیده که حتی افراد آن جبهه همدیگر را نیز نمی توانند تحمل کنند؛ از آن طرف ملاحظه می فرمایید که چگونه در این زمانه انسانها در اقصی نقاط جهان و با نژادهای مختلف نسبت به موضوع غزه، در کنار هم هستند و این نوعی حضورِ آخرالزمانی به حساب می آید تا معنای نهایی ترین حضور بیش از پیش مدّ نظرها قرار گیرد و انسانها از این نوع حضور غفلت نکنند. موفق باشید
سلام استاد گرامی: خیلی ممنون از اشاره های زیبایی که می فرمایید. ببخشید استاد برای راه تفکر در بحث معماری و سکونت مواردی که به ذهنم آمد را خدمتتان مطرح میکنم. خیلی ممنون میشوم اگر لطفا راهنمایی بفرمایید. در مورد سکونت الهی؛ روحی که با معماری ایجاد می شود، به انسان القا می شود. و می تواند موجبات احساس سکونت و وقار را فراهم می کند. ولی سکونت بر خانه عنکبوت یعنی القای روحی که ثبات ندارد. به راستی؛ _علائم و نشانه های خانه ی عنکبوت در سکونت های ما کدام است؟ _تکنولوژی در معماری چگونه می تواند به ما برای سکونت الهی کمک کند؟ _زبان فرم امروز کدام است؟ _ و انسان چه میزان محاصره در فرم هاست؟ _ در مورد سکونت و سیاست؛ و وجه الهی؛ آیا می توانیم بگوییم «نحوه سکونت ما، عین دیانت ماست.» _بیرون شوندگی به عنوان نحوه ی حضور انسان در بیان هایدگر، چگونه در معماری و سکونت تجلی پیدا می کند؟ _مهاجرت از معماری و سکونت های اکنون، «مهاجر الی ربی» _ شهر به عنوان سکونت جمع مومنین، ظهور سواد اعظم است و عُرف سکونت نشاندهنده ی ایمانِ انسان هاست. خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی شما و وقت شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید موضوع سکونت و سکنیگزیدن در این تاریخ، موضوع بسیار حساسی است و در این مورد باید به جهان بین دو جهان فکر کرد بدین معنا که در عین استفاده از تکنولوژی جهت معماری بتوانیم از سلطۀ تکنولوژی بر حذر باشیم و لازمۀ آن توجه و تصور شخص معمار است که متوجۀ سکنیگریدن انسان در مسکن خود باشد. با توجه به چنین حضور ذهنی باید دست به کار شد و البته نباید عجله کرد زیرا نه میتوان در خانههایی زندگی کرد که فقط به یک معنا، خوابگاه حساب میشود و نه میتوان انتظارِ در اختیارداشتنِ زمینهایی را داشت به وسعت ۱۰۰۰ متر، که خانههای سنتی در آن زمینها بنا شده است. موفق باشید
سلام: فقط خواستم بپرسم جلسات شنبه رو شروع کنم بعد از ده نکته و آشتی با خدا، یا جلسات دوشنبه ای هشام رو؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر احساس میکنید آمادگی آن را دارید تا با دقت آیاتی که مورد بحث قرار میگیرد را دنبال بفرمایید؛ چرا در آن جلسه که بیشتر آیات قرآن مورد بحث قرار میگیرد شرکت نکنید؟ موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: روز معلم را خدمت شما معلم عزیز تبریک عرض میکنم، ان شاالله ذیل حقیقت نوریه معلمان حقیقی عالم هستی فیض دریافت کنید و وجودتان لحظه به لحظه نورانی تر و نورانی تر شود و این انوار نوریه عالم هستی را پر کند ان شاءالله. الحمدلله که خدا و اهل بیت طلب من را پاسخ دادند و من را با این معارف ناب که آرزویم بود آشنا کردند و شما به معنایی آغازگر این راه بی انتها بودید، حقی نمیتوانم ادا کنم و هنوز ابتدای راهم و گرفتار خود اجرتان با حضرت الله. ان شاءالله با اولین انسان ان شاالله محشور باشید و بشوید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر اگر بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطرهای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إنشاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. موفق باشید
