«انسان بخاطر نظر بیش از حد به تن، بیشتر خود را محصور تن و حتی عین تن می بیند.» آیا می توان گفت که نفس در بدن که فرمودید حضوری کامل و تمام دارد، بواسطه نظر داشتن بیشتر به بخشی از بدن، در آن قسمت حضور شدیدتری دارد؟ مانند کسانیکه راست دست هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس به این خودآگاهی نرسد که خود را ماورای بدن بیابد و متوجه نشود بدن او ابزاری است در اختیار او، عملاً خود را در محدوده بدن خلاصه میکند و از حضور در ابعاد متعالی وجود خود محروم میگردد. موفق باشید
سلام استاد: به نظر شما عجیب نیست، چرا نتونستیم تشخیص بدیم که واقعا فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه. یکی میگه ایران یک جهان فرصت هست یکی دیگه میگه ایران قفس هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بعضی از سؤلات شده است. به گفته آقای دکتر جلیلی به نظر میآید باید در حال حاضر کارهای مثبت آقای پزشکیان را تأیید و تقویت کرد. موفق باشید
در کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستینِ» استاد، ایشان در مورد هدف خدا از خلقت انسان از منظر عقلی و فلسفی میفرمایند: خداوند خودش هدف است، نه این که هدف داشته باشد، به این معنی که مخلوقاتِ خود را هدف دار خلق می کند تا به کمال شایسته شان برسند، ولی خداوند که کمال مطلق است و هدف همه ی عالم می باشد، و ماوراء او کمالی نیست، نمی شود هدف داشته باشد. با توجه به بیان گفته شده «نمیشود هدف داشته باشد» صفت حکمت خدای متعال که به معنای هدفدار بودن فعل خداست و در قرآن آمده چگونه توجیه میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند حکیم است بدان معنا میباشد که کاری لغو از او صادر نمیشود و در نتیجه مخلوقات او همه هدفدار میباشند. موفق باشید
با توجه به ابعاد شخصیتی آقا امیرالمومن (ع) چگونه می توان قائل به دافعه داشتن حضرت شد وایا شیعه واقعی می تواند دافعه داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دافعه که به حکم آیات اولیه سوره ممتحنه عین ایمان است؛ به همین معناست که امروز تنفر کامل از اسرائیل شرط انسانیت می باشد. دافعه مولایمان از انسانیتِ متعالیِ آن حضرت ریشه میگیرد. موفق باشید
«یا غفور یا رحیم» سلام و عرض ادب: وقتی سیره و سرنوشت سیدالشهدای مقاومت و سیدالشهدای خدمت را با جناب دکتر احمدینژاد مقایسه می کنیم، این پرسش برای ما ظهور می کند تفاوت آن دو شهید عزیز با آقای احمدینژاد در کجا بود و چه شد که آن دو شهید بزرگِ بزرگوار اینچنین زیبا عاقبت به خیر شدند ولی آقای احمدینژاد آنگونه که از ایشان انتظار می رفت هنوز به سرنوشتی آنچنان زیبا نرسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای احمدینژاد فرد با هوشی بود ولی حکمتی که اقتضای حضور در این تاریخ بود را نیافته بودند و از این جهت متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی نگردیدهاند، چیزی که شهید آیت الله رئیسی دقیقاً متوجه آن بودند https://eitaa.com/matalebevijeh/16807 . موفق باشید
با سلام: آیت الله جوادی آملی در تفسیر سوره واقعه میفرماید: عالم آخرت عالم ثبات است نه سکون. منظورشان از ثبات چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته مهمی را متذکر شدهاند زیرا عالم آخرت عالم وجود و ثبات است، نه تغییر. و «وجود» را که عین ثبات و بیکرانگی است؛ سکونی نیست بلکه دریایی است بیکرانه که در هر جایی که باشی در همه جا هستی. موفق باشید
با سلام: استاد روزگاری فکر می کردم مطالعه بهترین کار و سرمایه گذاری است و مطالعه در الهیات و دین و نفس و... نامتناهی و شگفت انگیز است. ولی الان فکر می کنم نیازی به این همه مطالعه نیست. اصول را که بدانی تمامه. هیچی تازگی لازم را نداره که انرژی راه افتادن بده. حتی در مراجعه به آیات و روایات می گم آخرش دستور بندگی و رضا به قضا است، فقط می خوانم و رد می شم. در امور روزانه هم به اندازه رفع حاجت بیشتر نیستم. انگار همه چی را فقط تماشا می کنم، همین! نماز و اعمال را انجام می دم بدون اینکه طالب چیزی باشم. مثل باغبانی که زمین را آماده کرده و نهال را کاشته و دیگه کاری نداره. فقط نگاه می کنم. چه حالتیه؟ در دام شیطان؟ چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر حضور در «وجود» آنچه پیش میآید، شدت وجود است و نه مطلب جدید. زیرا ما با قرارگرفتن در صراط مستقیم، همچنان در صراط هستیم، ولی با حضوری بعد از حضور قبلی روبهرو میشویم که دارای شدت بیشتر است. حضور در بیکرانه جاودانه خودمان و قرآن و روایات چنین بهرههایی را به انسان عطا میکنند. موفق باشید
سلام: «من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق» می خواستم از شما و افکار و راهی که در روی ما گشودید تشکر کنم. همچنین از دست پروردگان و شاگردان و کسانی که با افق توحیدی شما، ما را مستفیض می کنند، تشکر کنم. ازجمله جناب استاد حاج آقا موسویان که در طول سال و خصوصا ماه مبارک رمضان که توفیق بهره از سخنرانی های شما نیست، از ایشان استفاده می کنیم. در این ماه مبارک ایشان، شرح دعای افتتاح و تفسیر سوره عزیز حشر را دارند که واقعا به روز وعالی هست. دوستان می توانند در کانال زیر از سخنان ایشان بهره مند شوند. @sabbar_ir
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این توفیقات، لطف پروردگار است خدا کند قدر الطاف او را بدانیم. اینجاست که باید در نیایش با حضرت معبود عرض کنیم:
بادِ ما و بودِ ما از دادِ تست ** هستی ما جمله از ایجاد تست
لذت هستی نمودی نیست را ** عاشق خود کرده بودی نیست را
لذت انعام خود را وامگیر ** نقل و باده جام خود را وامگیر
موفق باشید
سلام استاد: من دوست دارم تمام اعضا و جوارح و فکر و کارام همه چیزم درکل، اصل وجودم. همه ی کارام به دستور و اذن خدا باشه. یعنی هیچگونه اختیاری از خودم نداشته باشم و خدا از پشت پرده، با بدن من هر طور میخاد رفتار کنه، و در این بدن من بُروز کنه. ذکری هست که با گفتن مداوم این ذکر این درخواست رو از خدا بکنیم و به اجابت برسه. یعنی مثلا کلا اختیار دست من، دست خدا باشه. حرکتم. تمام افعالم. آیا ذکر لاحول و لاقوه الا بالله، با رعایت تقوا. من رو به این مقصد مورد نظر میرسونه؟ نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً آن ذکر، با روح توحیدی خاصی که دارد کارساز است همانطور که ذکر «آیت الکرسی» با توجه به نور توحیدیِ متعالیاش، عامل صعود انسان و رفع موانع میشود. موفق باشید
به جامعه و انسان ها که برخورد میکنیم، میبینیم که انسان ها، قوه واهمه شان مدیر است. آنها را وهم اداره میکند. به تبع جامعه را نیز وهم اداره میکند. میبینیم که این جامعه پر هیاهو را که سرشار از پیشرفت است، وهم دارد پیش میبرد و چقدر هم پیشرفت دارد! نشان از چه میدهد این؟ نشان میدهد که قوای انسانی چقدر وسعت دارند! خب حالا این انسان بی نهایت طلب که به کم هم راضی نیست، چرا قوه عاقله را مدیر نکند؟ چرا میدان را بدست قوه عاقله ندهد؟ ما میبینیم که وهم چه ها کرده و میکند. خب این انسان بی نهایت طلب ببیند که اگر جامعه به دست عقلا بود چه عظمتی شکل میگرفت! چه کار ها انجام میشد! عقل قدرت بیشتری دارد وسعت بیشتری دارد. خب انسانی که به کم راضی نمیشود چرا عقل را حاکم نکند که بهره اش بیشتر است؟ کارهایی که جامعه عاقل پیش میبرد اصلا قابل مقایسه با اینها نیست. آنقدر عظیم است! آنقدر رفیع است! پس انسان منفعت طلب چرا آن را حاکم نکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: و همان عقل، متذکر این امر مهم میگردد که تنها با حاضرشدن در راهی که شریعت الهی مقابل انسان میگذارد، میتوان به عاقلانهترین راه قدم گذارد و از توهّمات رهایی یافت. و در همین فضا جناب مولوی میفرمایند:
«خلق اطفالند جُز مست خدا نیست بالغ جز رهیده از هوا
گفت دنیا لعب و لَهوست و شما کودکیت و راست فرماید خدا
از لَعِب بیرون نرفتی کودکی بی ذکاتِ روح کی باشد ذَکی
موفق باشید
سلام علیکم استاد: رهبری امر کردند برای کار برای انتخابات. بنده نمیدانم به عنان یک جوان ۲۱ ساله چی کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل با رفقا و یا در فضای مجازی میتوانید متذکر این امر شوید که با حضور در انتخابات، معنای حضور در سرنوشت خود را به میان میآوریم و از میدانی که دشمنان مسلّم مردم ما ترسیم کردهاند که آن، ترک و تحریم انتخابات است، خارج شدهایم. موفق باشید
سلام علیکم استاد :بنده چند تا از پرسش و پاسخ ها رو مطالعه کردم، شما اکثرا به طلبه ها توصیه می فرمایید که فقه و اصول بخوانید. می خواستم بدونم با اینکه شما شخصیت فلسفی عرفانی دارید چرا به خواندن فقه و اصول توصیه می فرمایید؟ بنده سال آخر درس خارجم و حدود دو ساله شروع به خواندن فلسفه کردم بدایه رو خوب خواندم و الان در حال خواندن نهایه هستم، آیا توصیه شما شامل حال بنده هم میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه خودتان در درس خارج حاضر شدهاید حتماً ملاحظه کردهاید که فقه و اصول در جای خود یک علم است با انضباط خاصی که هر علمی دارد و برای حضور در میدان تبلیغ دین، با حضوری همهجانبه حتماً وجهی از آن حضور، حضور در میدان علمیِ فقه و اصول است و حقیقتاً میدان علمیِ مهمی است. موفق باشید
سلام استاد: وقتون بخیر. برای رسیدن به موت اختیاری از طریق روزه مداوم میشه رسید؟ راهش چیه؟ ممنونم جواب بفرپایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «آنقدر ای دل که توانی بکوش» همینکه دنیا محور توجه انسان نباشد، کار شروع شده است. موفق باشید
با سلام: اگر فقط یک وجود هست و کثرت در مظاهر وجود است، آیا در این جا عین وجود هم جزء مظاهر وجود است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین وجود، خودِ وجود است دیگر معنا نمیدهد خودش مظهر وجود باشد. موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد طاهرزاده عزیز: بنده عضو هیات علمی و مدیر فرهنگی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران هستم. البته افتخار میکنم که سالها از محضرتان بهره بردم. متاسفانه دیده شده که در ماه های اخیر، کانالهای منتسب به دکتر سعید جلیلی بر خلاف منویات رهبر انقلاب، پیام های وحدت شکن قرار می دهند. حتی در سخنان خود آقای جلیلی هم این موضوع کمی دیده میشود. برخی از این موارد در کانال آقای عبدالرحیم انصاری اشاره شده است. https://eitaa.com/ansari_rahim (لطفا در این کانال نام آقای جلیلی را جستجو بفرمایید) خواهشمندم نظرات خود را درباره موضع گیری های آقای سعید جلیلی و کانالهای منتسب به ایشان نسبت به منویات رهبری در زمینه حفظ وحدت و دولت آقای پزشکیان بفرمایید. در این زمینه آقای طائب نکات ارزنده ای دارند که برخی از ما شاید از آن غافلیم https://eitaa.com/keramat313/4077 با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی در جریان این نکات هستم. عنایت فرمایید تا عین سخن از طریق خودِ آقای جلیلی برایتان روشن نشود؛ با این برداشتها و نسبتدادنها نباید فضای فهم شخصیتها را مغشوش کرد. بنده در عین احترام به آقای قالیباف به عنوان یکی از فرزندان صادق انقلاب، و در عین احترام به آقای پزشکیان به عنوان فردی خدمتگذار؛ تفاوت فهم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و فهم نسبت این انقلاب را با جهان جدید در شخصیت آقای دکتر سعید جلیلی نسبت به دیگر عزیزان بسیار زیاد یافتهام و همانطور که در https://eitaa.com/matalebevijeh/19664 عرض شد حقیقتاً آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی جایگاه امروزین ملت ایران را در این مصاحبه ترسیم میکنند که چگونه به عنوان یک ملت در مقابل رژیم صهیونی قرار گرفتهایم و هرکس در این میدان به خوبی نقش خود را در این جنگ ایفا میکند. و از این جهت خوب است رفقا با دقت به نکاتی که ایشان به عنوان یک متفکر و زمانشناس در این رابطه مطرح میفرمایند، توجه کنند. و در مصاحبۀ https://eitaa.com/matalebevijeh/19977 آقای دکتر سعید جلیلی حقیقتاً در درک زمان شناسی و درک واقعیتهای ما در این تاریخ به خوبی سخن گفتهاند و به فرمایش ایشان «ایران با نترسیدن از آمریکا، آمریکا را به چالش کشید» امری که در سرمایههای فکری اندیشمندان ما همچون آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی نمایان است. آیا خداوند برای رفع مشکلات به طور عمیق، کسانی را ذیل رهبری قرار داده است تا ملت به همان معنایی که انقلاب اسلامی از مشکلات عبور کرده، بدون هرگونه کوتاهی همچنان عبور کند؟ رازهایی در این موضوع نهفته است که هرگز افراد تنگ نظر که خود را گرفتار خط سیاسی محدود کردهاند نمیتوانند متوجه آن باشند و انسان بسیار تاسف میخورد که چگونه افرادی در میدان تحلیل از جایگاه شریف انقلاب اسلامی قرار گرفتهاند که هنوز گرفتار سیطره اراده معطوف به قدرت و خشونت هستند، در تاریخی که ما باید با حضور نرم ایمانی خود، به تعبیر مقام معظم رهبری با حضور نرم خود غلبۀ نرمافزاری بر هیمنۀ پوچ استکبار را مد نظر قرار دهیم که به تعبیر رهبر انقلاب این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود و آن اخراج آمریکا از منطقه است. آیا این سخنان و تحلیلها موجب شقاق جامعه اسلامی نمیشود؟ چگونه انصاف و تعهد به ما اجازه میدهد که این گونه سرمایههای علمی و سیاسی خود را با آن سوابق درخشان نه تنها نادیده بگیریم بلکه آنان را بشکنیم؟ موفق باشید
با سلام و درود بر روح پاک دلاورمردان و راست قامتان راه حق و حقیقت که در نزد خداوند قطره ای از خونشان به هدر نرفته و نمی رود و با عرض سلام خدمت استادی که همواره عمیق اندیشیدن را به ما آموخته است. استاد عزیز اگر بخواهیم عمیق تر بنگیریم آیا تصمیم به ترور فرماندهان پاک سرشت و جویای شهادت اخیرمان را فقط اشتباه محاسباتی دشمن بدانیم یا در معیار بزرگتر طرحی از طرف پروردگار؟ پروردگاری که آه کودکان معصوم و مظلوم و بی دفاع و گرسنه نشسته در سوگ مادر در غزه را شنید و نخواست موشک های جبهه حق در زیر زمین خاک بخورد تا بر سر شقی ترین اشقیاء زمانه فرود آید آنهم در نقطه ای از تاریخ که حق از باطل کاملاً جدا شده و چهره کریح و خبیث و پلید یزیدیان زمانه برای آزادگان و حقیقت جویان جهان بیش از هر زمانی آشکار و عیان شده است. و برای ملت ما چقدر جای بالیدن و افتخار است که از طرف رب العالمین جزو ملت هایی قرار گرفت تا این رسالت تاریخی به دست ایشان رقم بخورد و نام و یادشان در زمره گشایندگان راه توحیدی در تاریخ قرار گیرد. الحمدلله. خداوند سالکان راه حق را یار و یاور و نگهدار باشد. ان شاء الله
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر هستید و حقیقتاً در این پیشآمد، سنتِ اصیلی از سنن الهی را در صحنه مییابیم که خداوند بعضاً برای یاری دین خود از افرادی استفاده میکند که خودشان گمان نمیکنند با کارهای خود به توسعۀ دین خداوند کمک کردهاند و از آن جایی که این سنت خداوند است باید در پیشآمدِ اخیر نیز این نکته مدّ نظر باشد و همانطور که عرض شد حقیقتاً رژیم صهیون در همان روز اول شکست خورد درست در همان فضایی که گمان میکرد پیروز شده است. خوب است به نکات زیر همچنان فکر شود:
۱. آیا میتوان به نظام بردگی جدید که از طریق استکبار و در این منطقه از طریق رژیم صهیون پیش آمده فکر کرد؟
۲. پس مسئله اصلی مسئله هستهای ما نیست بلکه مسئله هویت ایران اسلامی است با ریشه و تاریخی که در مواجهه با فرهنگ مدرنیته متذکر آینده تاریخی انسانی است که به وسعت حضور آخرالزمانیاش میاندیشد.
۳. آیا وجود ایران در این شرایط تاریخی اش جواب نیاز بشر آخرالزمانی نیست که جهان استکبار از طریق رژیم صهیون به مقابله با آن برخاسته است و در این رابطه در واقع ما با آمریکا به معنای شیطان بزرگ روبرو نیستیم؟
۴. آیا نمیتوان گفت که ایران به عنوان یک تاریخ با هویت خاص خرد خسروانی در جلوه فرهنگ تشیع، طوری به میدان آمده است که استکبار تحمل چنین ملتی را ندارد؟
۵- آیا همین که بعد از حمله ترکیبی رژیم صهیون ایران منفعل نشد و به گفته آنان به کما نرفت و توانست مقابله کند، حکایت از پیروزی ایران به حساب نمیآید تا ما معنای زندگی در این تاریخ را در تقابلی که با رژیم صهیون پیش آمده درک کنیم؟
موفق باشید
سلام: خدا به شما خیر دهد استاد، مختصر بگویم. من در پی از بین بردن ترسهایم از هر چیز غیر از خدا هستم، روی درک توحید و بندگی و دوست نداشتن دنیا و نفس دارم کار میکنم. حال از شما در مورد تمرین عملی و یا ذکر یا مدل ذهنی و یا هر چیزی که کار من را به نتیجه برساند راهنمایی میخواهم و این فکر عجیب که گاهی به ذهنم میرسد که اگر الان به ترسم توجه نکنم عواقب دارد و مثلاً آسیب میبینم، گویی از هزینه دادن در راه خدا در عمق وجودم دوری میکنم و این با عشق و ایمان همخوانی ندارد، راه سریعتر از برون رفت از این جغرافیای ذهنی به نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ مهم آیت الله حسنزاده «رضواناللهتعالیعلیه» فکر کنید که فرمودهاند: «برای آنکه خیالاتم مرا مشغول نکند، برنامه ریختم تا با معارف عالیه، خیالات را مشغول آن نمایم» در این مورد پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
سلام: من به واسطه ی روزه های مستحب زیاد (چندین سال) ی که [به علت های مختلف *] گرفته ام حال و وضع ام طوری شده است اگر یک روز روزه نگیرم حال ام بد می شود احساس گناه می کنم احساس پشیمانی اضطراب و نا آرامی... الآن روزه گرفتن حکم زور و اجبار پیدا کرده است برایم. روزه گرفتن و کم خوردن را باهاش مشکلی ندارم. ولی این حالت «اجبارش» نگیرم جنایت کارم بدون روزه زندگی تاریک و... اش فقط روزه و نه هیچ جور دیگه این روزه زدگی این طرز فکرش اذیت ام می کند خلاص نمی توانم بشوم ازش. یعنی از جهت روزه: از روزه لذت می برم و «اختیارا» دوست دارم روزه بگیرم از شاید حدود ۱۹سالگی (الآن حدود ۴۳ سال دارم) کمابیش روزه مستحب می گرفتم ولی حدود چند سال است [*به علت های مختلف] مثلا ماه رجب و ماه شعبان را به ماه رمصان وصل می کردم بعد به واسطه ی تعییر حال و افکار و یا شاید مزید شدن مشکلات زندگی روحی روانی؟! یا شاید این که کمبود و ضعف در خودم می دیدم در اخلاق؟! در رفتار یا حل شدن مسائل چله می گرفتم و باز روزه... چله کلیمیه.. کم خوردنش از قبل از این چالش این اواخر در حالت معمول زندگی بدون روزه گرفتن هر دو روز یک وعده غذا می خوردم می خورم مثلا صبح ها یک چای و چندتا خرما عصر چای و بیسکویت کیک.. و شب شام، شام و شب بدون شام میوه یا... یعنی باز مقررات خودم را داشتم ناهار غالبا نمی خوردم نمی خورم باید کاملا گرسنه شوم تا شام بخورم مثلا غالبا سریع بعد از اذان افطار نمی خورم افطار شاید ۳-۴ساعت بعد از اذان می شود ولی الآن که دچار این وضع شدم دیگه از همه چیز افتادم یعنی ناهار اصلا نباید بخورم که هیچ یک چای هم بخورم اوضاع ام بهم می ریزد انگار از حالت «اختیار» خارج شدم بی اختیار روزه می گیرم و باید بگیرم خودم این وضع را نمی خواهم و سخت از عاقبتش می ترسم ولی هر کاری می کنم از ختم چله زیارت عاشورا، توسل، مشورت و سوال نمی توان از این وضع نجات پیدا کنم ** البته با تمام این حرف ها می دانم و اعتقاد دارم به فرض که از این وضع نجات یابم فکر نباید بکنم که دنبال رسیدن به عفت اخلاقی یا کنترل شکم... هستم چون به نظرم در این حد نیستم (بگذریم!) ولی فعلا این وضع خیلی دست و پا گیرم شده است [مثال؛الآن طوری شده ام اگر سفر زیارتی بخواهم بروم باید حتما برنامه ام را طوری تنظیم کنم که ده روزه باشد تا بتوانم روزه بگیرم چون بدون روزه اصلا حس و حال زیاررت و...ندارم] (بقیه مشکلات و درد ها سر جای خودش) *** نمی دانم شاید بی ارتباط نباشد من جدای از باز حدود همان حدود ۱۹سالگی که کم رنگ تر بوده الآن حدود تقریبا ۵ سالی است همین حالت را نسبت به نماز شب دارم یعنی اگر یک شب نخوانم مصیبت دارم و به هرشکلی شده در سفر و حصر «باید» بخوانم. روزی یک جزء قرآن می خوانم روزی یک زیارت عاشورا با صد.. یک زیارت جامعه فعلا روزی ۱۰۰۰ بار صلوات ۱٠٠٠ بار استغفار و برنامه ی مختصر ایام ماه و هفته (این قسمت را گفتم به هدف تأثیر احتمالی در رفع مشکل اول) خوانده ام شنیده ام در مورد خمود در مورد اعتدال افراط تفریط... ولی؟! لطفا راهنمایی کنید وظیفه و تکلیف شرعی ام چیست؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» میفرمایند خداوند دوست دارد که از رخصتهایش نیز استفاده شود؛ پس نباید به خود طوری سختگیری کنیم که از آن رخصتها به همان معنای تنها انجام واجبات محروم باشیم و زندگی را از حالتی که مؤمنین در آن هستند، سختتر کرد. در این حالت به اطرافیان نیز سخت میگذرد و انسان هم مزۀ مراوده با افراد را از دست میدهد. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: استاد هر چند پاسخش مشکل بلکه نگفتنی است اما به قدر طاقت و ذوق یا به دادن آدرس کتابی لطفاً بفرمایید با توجه به اینکه فرموده اند «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» در شب قدر چخبر است؟ «انا انزلناه» فرمودید «ها» ذات اقدس است از طرفی احساس میکنم خلیفه؛ خلیفه ذات است زیرا که فرمود «انی جاعل فی الارض خلیفه» انی مفرد است. انگار در شب قدر ذات اقدس تجلی خاصی دارد. ای به قربان شما و دیگر بزرگان که بنده را راهنمایی کردید و تا اینجا آوردید. دست بوس تان هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در قاعدۀ شب قدریِ «بسیط الحقیقه کُلُّ الأشیاء و لیس بشئی منها» انسان به نوعی از حضور میرسد که حضرت محبوب را در وحدانیتش آینۀ نمایش همۀ حقایق مییابد و راز «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» را تجربه خواهد کرد. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید سوالی داشتم خدمتتون. دخترم میگه زیارت عاشورا را باید با جان و دل خواند یعنی هر چی میخونی همون موقع باید خودت رو تو اون موقعیت ببینی بنابراین میگه من هر کار میکنم نمیتونم بابی انت و امی رو بخونم و زبان و دلم یکی باشه به همین خاطر تو زیارت اینا نمیخونم نمیدونم چی بگم نظری دارید برا قانع کردنش؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به چنین نهایتی است و نه آنکه هم اکنون باید در آن نهایت باشیم. و از این جهت آن زیارت را میخوانیم تا به چنین حضوری نایل شویم و لذا میخوانیم و باز هم میخوانیم تا با آن حضرت، نسبتی برقرار کنیم. در این رابطه عرایضی در کلیپ https://eitaa.com/matalebevijeh/18625 شد خوب است نسبت به آن فکر بفرمایید. موفق باشید
بسم الله و السلام بر استاد اهل معرفت جناب حاج آقای طاهرزاده: احوال نورانی باشد ان شاء الله حاج آقا! درباره رابطه محبت زمینی و الهی تامل میکردم که حدیثی نبوی به خاطرم آمد که متاسفانه مضمون دقیق آن را به خاطر ندارم تا بتوانم متن ان را پیدا کنم. فکر کردم شاید اصلا در سالهای قبل این را در آثار شما خوانده باشم و شما بتوانید کمک کنید. حدیثی است که مضمونی دارد مانند این: برای اینکه حال عبادت داشته باشید یا دچار قساوت دل نشوید به لذت یا شادی های حلال توجه کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. عرایضی در این رابطه در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در قسمت «لذّات حلال» شده. امام صادق «علیهالسلام» ميفرمايند: «إِنَّ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا يُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ سَاعَةٌ يُفْضِي بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ يُلَاقِي إِخْوَانَهُ الَّذِينَ يُفَاوِضُهُمْ وَ يُفَاوِضُونَهُ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ». در حکمت آل داود چنين است که شايسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى كارهائى كه بين او و خداوند انجام ميگيرد، اختصاص دهد، و زمانى ديگر برادران ايمانى خود را که با همديگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات كند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهياتش كه گناه نباشد آزاد بگذارد. زيرا اين زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر ديگرش كمك ميكند. حرف بنده توجه به نکتهي آخر است که ميفرمايند؛ لذت با محرم خود روحيهي عبادت و ارتباط با مؤمنين را رشد ميدهد و از انحراف ساير ابعاد انسان جلوگيري ميکند. موفق باشید
سلام وعرض ادب: استاد الحمدلله اعتکاف دانش آموزی جای خوبی در این تاریخ باز کرده اینکه دانش آموزان دختر و پسر رغبت پیدا میکنن برای شرکت در اعتکاف خوب ما میدونیم اعتکاف دانش آموزی با بزرگسال فرق میکنه میدونیم باید برنامه ها به گونه ای باشه که هم محتوا دراون باشه هم بازی و استراحت و برنامه های در سن نوجوان اما استاد تعدادی از شاگردان شما قائل به این نیستند در سطح خودشون فکر میکنند. سوالم اینه آیا اونها هم که نوجوان بودند مثل الان خودشون فکر میکردند؟ میگن ببینید دین و شریعت چی میگه و شما دارید به دلخواه خودتون اعتکاف برگزار میکنید آیا این درسته؟ مگه دانش آموز امروزی رو میتونید بنشونید فقط عبادت کنه و نماز بخونه؟ آیا شوخی کردن با دانش آموز در اعتکاف حرامه؟ برنامه طنز اجرا کردن حرامه؟ میشه ما رو با کلامتون و راهنمایتون روشن کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این لطف خداوند است که جوان و نوجوان ما انگیزۀ حضور در اعتکاف را با اینهمه جذابیتهای فضای مجازی در خود احساس می کند. با همان سوابق تاریخی و دینی که میداند در اعتکاف، به میهمانی خدا رفته است و این هنر ما میباشد که طوری مسائل را با او در میان بگذاریم که در عین پاسداشت شور جوانی او از حضور معنوی در درون خودش بهرهمند شود. و این کار حساسی است. ولی بحمدالله جوانان ما آمادگی آن را دارند که در عین رعایت روحیۀ آنها، معارف عمیقی همچون «معرفت نفس» را با آنها در میان بگذاریم. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام و درود خدا بر شما: ۱. گفتگویتان در رابطه با دیدار مداحان حضرت آقا را استماع کردم؛ حقیقتا بنده تا قبل از اینکه شما فرموده باشید تماما مسئله ام این بود که یک نوع ایمانی باید به میان آید که در نسبت با آن تمام مشکلات حل شود و تمام دروغ های سیاسی آشکار گردد و تمام کژی ها شناخته شود اما اگر به کسی میگفتم، جوابم این بود که انسان با تجربه و مطالعه و معارف و... میتواند اشتباهاتش را کم کند. و اگر میگفتم ایمان، جواب میدادند که ایمان با تجربه و کار و... حاصل می آید و نه با نسبت خود با خدا و جامعه. اما هیچ جوره به کتم نمیرفت که بتوان کاری به جز بواسطه یک ایمان عظیم پیشبرد تا اینکه شما در این گفتار فرمودید؛ این ایمان حضرت آقاست که اینچنین بس عظیم در صحنه است بدون کوچکترین خطایی که حیرت آور است. می شود کمی در رابطه با این نوع ایمان سخن به میان آورید تا بیشتر بتوانیم خود را در آن میدان حاضر کنیم؟ ۲. در رابطه با سیاست و فرهنگ و تاریخ از حیث آموزشی (جدای از شناخت معارف) همچون کتاب های اصولی فقهی فلسفی و همچنین جزوه مقدمه فصوصی که خود حضرت عالی دارید، اگر بخواهیم ملاک هایی بدست بگیریم چه کتاب هایی برای آموزش باید دیده شود؟ مراد بنده شناخت مسئله و مسئله محوری پیش رفتن برای شناخت بهتر جواب امروزین به مسائل است چنان که در فقه و فسلفه و عرفان هست. نمیخواهم در این ابواب بنابر فرمایش علامه جوادی حفظه الله تعالی مطالبی بدانم که از دیگران باشد و مرهون دیگری باشم که مطالب کلیشه ای و نارسا برای پیشبرد میدانی اهداف انقلاب باشد، بلکه میخواهم از درون بجوشد. همچنان که حوزه برنامه ریزی نسبت به اجتهاد فقه و اصول دارد، در کنار آن در این سه علم نیز به سمت صاحب نظری حرکت کرده باشم. همچنان که یکی از اساتید فرمود آن علم و معارف و معنویتی که امام درک کرده بود مندمج بود و بنحو تفصیلی ظهور نیافت و حضرت آقا نیز در سخنرانی ای فرمودند که انقلاب اسلامی نتیجه امام خمینی و ثمره انقلاب شخصی چون امام خمینی است؛ لذا برای تفصیل این ثمره به نظر می آید که باید این سه علم را نیز به نحو تفصیلی آموخت برای تفصیل انقلاب. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! عرایض اخیری که کم و بیش شده است، متذکر آن ایمان است و البته ملاحظه دارید که ایمان، امری نیست که با تعریف و سؤال و جواب بتوان از آن سخن گفت مگر آنکه در بین سخنان و گفتهها، اشارهای بدان بشود. ۲. همینکه نسبت به این امور حساس باشید در دلِ همین دروس حوزه، آن فهم پیش میآید. اینها اموری نیست که بتوان با مطالعۀ کتاب خاص به آن برسیم. موفق باشید
سلام استاد گرامی: ان شاالله خدا عمر بابرکت به شماعطا کنند. سوالی ازجنابعالی داشتم. بنده کم و بیش از سخنرانی های شما کمال استفاده رو میبرم. بنده اوایل بحث ها حس و حال خوش معنوی نصیبم شد و گهگاهی خوابهای مفهومی میدیدم اما الان فکر میکنم دچارتوقف شدم و نمیدانم دلیل این توقف از کجا نشات میگیره؛ از کانالهای مربوط به سیر و سلوک اینطور متوجه شدم که دچار قبض و بسط شدم! آیا واقعا همینطور هست؟ از کجا باید دلیلش رو فهمید و برای جبران چه اقدامی باید کرد؟ آیا این قبض موقتی هست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت ما در نسبت با انسانهایی که توانسته اند از پل صراط دنیا بگذرند، میتوانیم خود را پیدا کنیم و از این جهت قصه ما، قصه آنها است و قصه آنها در راهبودن است. آری! در راهبودن. این جا است که آن مرد الهی و زمانشناس بزرگ حضرت مولوی فرمود: «ای برادر عقل، یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». چرا به او که قصهگوی زندگیها است، گوش ندهیم و اگر بهاری را تجربه کردیم نخواهیم در این راه، خزانی را احساس کنیم؟!! هنوز مائیم و راهی که در آن آوینیها متولد خواهند شد، ولی این صراط و این راه، اگر دشتهایی دارد با دستهایی گشوده، ناگهان دامنههایی از قلههایی برافراشته دارد و ما که به دشت عادت کردهایم، این سختیها را به عنوان نوازش تعبیر نمیکنیم و آنگاه که بنا است از قلّه فرود آییم، بیباکی میکنیم. بازشدن چشم یعنی عزمی به اندازه حضور در سرد و گرم این عالَم، یعنی امام خامنهای «حفظهاللهتعالی» و هزاران غم به خاطر مظلومیت مردم غزه، و هزاران امید به خاطر حضور در تاریخی دیگر. قصه انسان چه اندازه عجیب و پیچیده و بزرگ است!!! موفق باشید
استاد عزیز سلام:۱. استاد در مورد بحث توحید واقعا هر چقدر که فکر می کنیم جز این نتیجه نمی گیریم که وضعیت جامعه و زندگی و... جز با توحید واقعی قابل حل نیست. به وضعیت کف جامعه که نگاه می کنیم ما از توحید خیلی دور هستیم ولی جز این هم راهی نیست. ای کاش حوزه های علمیه و مساجد و... این اصل مهم را برای زندگی ما بیشتر برنامه ریزی کنند. ۲. استاد آیا موثق ترین روایات ما اصول کافی است؟ با تشکر از پاسخ تان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است. باید با نور خداوند زندگیِ زمینی را به آسمان معنویت متصل کرد. ۲. به هر حال روایات کتاب شریف «اصول کافی» بسیار ارزشمند است ولی به گفتۀ صاحبنظران اینطور نیست که آن را مطلق بینگاریم هرچند بنده به لطف الهی از آن اثر شریف بهرههای زیادی بردهام و توصیۀ مؤکد بنده به رفقا آن است که حداقل یک مرتبه آن اثر شریف را مطالعه فرمایند. موفق باشید
