بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در نکته هشتم  معرفت نفس می‌فرمایید: «حضور خداوند، حضوري خاص است و نمي توان گفت در فلان مكان، يا جاي موجود مادي است و يا جاي موجود مجرد، بلكه بايد گفت: در عيني كه يك مكان مادي است، موجود مجرد مي تواند در آن مكان نيز حضور كامل و تمام داشته باشد». در متن بالا درباره کلمه «می‌تواند»، سوالی داشتم. آیا هر موجود مجرد در هر مکان می‌تواند حضور کامل و تمام داشته باشد یا اینکه موجود مجرد در هر مکان حضور کامل و تمام دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجرد کامل مربوط به خداوند است و بی‌نهایت‌بودنِ او. و اوست که در عالم حضور کامل و تمام دارد مثل آنکه ما در قوای خود، حضور تمام و کامل داریم. موفق باشید

38001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث حضور مجرد سوالی داشتم. شما اثبات کردید که نفس انسان در تمام بدن حاضر است که آن را قبول کردم. اما شما چگونه می‌توانید اثبات کنید که مثلاً نفس خود شما در تمام این موجودات کره ی زمین حاضر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ تجرد نفس همانی است که در جواب سؤال شماره 37999 مطرح شد و در آن بحث، حضور ما در تمام موجودات مطرح نیست. موفق باشید

37989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«السلام علیک یا قتیل العبرات». سلام علیکم. اگر کسی حتی یک بار بر مصیبت امام حسین علیه‌السلام گریسته باشد، به خوبی متوجه عظمت و ارزش این اشک و این بکاء بر حضرت می شود. حال پرسش حقیر این هست: در کنار کسب معارف حسینی، چه کنیم چشمه دائمی و خون آلود اشک بر سالار شهیدان در چشم و جان ما گشوده شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به افق گشوده عرشی است که با نظر به نهضت حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» در مقابل جان‌ها گشوده می‌شود و در این فضا، حتی ناخواسته آن اشکی که اشکِ اتصال به عرش است به میان می‌آید. موفق باشید

37953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در آیات و روایات هست که بعضی انسانها کور محشور می شوند. چگونه می‌شود که قوه بینایی که از شؤن نفس است از او گرفته شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که به حکم: «والامر یؤمئذ لله» عالم برزخ و قیامت، عالمی است که حق به صحنه می‌آید و معلوم است کسی که چشم حق‌بین با خود نبرده است؛ در آنجا نابینا می‌باشد. موفق باشید

37936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: با آرزوی سلامتی برای استاد مستطاب، معزز و محترم. در یکی از تفسیرهای قران مجید خواندم: زمانی که فرشته روح بر حضرت مریم (س) نازل شد و حضرت از او باری گرفتند تا موقع وضع حمل ایشان ۹ ساعت زمان به طول انجامید. مشتاق بودم نظر حضرت عالی را در این رابطه جویا شوم. یا علی (ع)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

37910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در نزدیکی قله یهو حاج آقا رئیسی پرید و بلافاصله مبتذلترین انتخاب تاریخ انقلاب اسلامی رقم خورد، این یا یک گوشمالی حسابی هست که منجر به سقوط به دره میشه و خدا علَم را به دست قوم جایگزینش میده و یا یه خیر و مصلحتیه در مسیر رسیدن به قله، قطعا شق دوم با دیدگاه رهبری عزیز متناسب‌تر هست هر چند ما فعلا نمی‌فهمیم این چه بلایی بود اونم توی زمانی که تقابل انقلاب و بازوانش با استکبار داره به اوج میرسه، استاد شما چه می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال 37914 شد که در این رابطه می‌توان به آینده‌ای اندیشید با استحکام بیشتر. موفق باشید

37724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در حال مطالعه تفسیر سوره ی جاثیه هستم وقتی عذاب های سخت غربت و تنهایی کسانی که در دنیا ابدیت و قیامت را انکار می‌کردند و از هوس پیروی می کردند را مطالعه می‌کنم می‌بینم من هم دچار اینچنین مدل عذابی هستم حالا شاید ضعیف تر. علت گناه و غفلت من بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان‌ها در این دنیا باید نسبت به چنین موضوعاتی، خودشان را ارزیابی کنند و ذیل سیره اولیای معصوم مسیر زندگی را با جامعیت خاصی که دارد شکل بدهند بدون آن‌که خود را گرفتار سختی نمایند. موفق باشید 

37704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: در نکته ۶ مبحث انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی بحث گذار از اراده به نااراده پیش می آید اینطور متوجه شدم که باید از دوگانگی اراده و بی ارادگی رها شد و با انتظار در ناارادگی مستقر شد البته همین فهم خودم هم گویا ابهامی یا اجمالی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. ولی به همان معنای حضوری که با انتظار در عین استقرار در افقی که از ما جدا نیست به عنوان امری وجودی همراه با تشکیک. و از این جهت هر اندازه جلو و جلوتر روید، این اجمال به تفصیل در می‌آید و باز اجمالی خواهد بود برای تفصیلی بیشتر، به همان معنای حضور در صراط. موفق باشید 

37658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: میدونم که الان وسط این همه کارهای علمی و فلسفی این نوشته من یکم مسخره به نظر بیاد اما شرح حال عجیبی دارم که دوست دارم با شما درمیان بذارم: من پسر مذهبی ای بودم که توی یه خانواده مذهبی زندگی می کردم. از همون بچگی به خاطر یسری دعواهای خانوادگی الکی روانم دچار مشکل شد. خلاصه که من نماز و دعا رو ادامه دادم و درسم رو هم کم و بیش خوندم تا پارسال که دانشگاه قبول شدم. از هرچیزی تجربه کردم. جالبه که من اگه بخوام کارهام حلال و شرعی پیش بره باید سختی بیشتری رو تحمل کنم و فکر می‌کنم حتی خداهم راضی نیست که کارهام شرعی پیش برن. هیچی خواستم زن بگیرم توی ذوقم زدند و منم رو آوردم به ارتباطای الکی با دخترها که روانم آروم بشه. رو آوردم به دخانیات بلکه از لحاظ مغزی راحت بشم ولی هیچی لذت نداره توی این دنیا، هیچ و هیچ. به نهایت پوچی و بیهودگی و رذالت و نادرست بودن که میرسی میگی ای وای چه غلطی کردم! و حالا باید خودت رو جمع و جور کنی. دیگه نماز و دعا لذت نداره گفتگو با نامحرم نداره دخانیات نداره آشنا و رفیق نداره. دلتنگ حال از دست رفته ام! دلتنگم که کجا بودم و چه حسی داشتم که الان نیست. آخه اون موقع نمی‌فهمیدم و الان پشیمانم. من غریبه نیستم من خائنم. کافیه که یه روز از روزگار گزندی بهم برسه تا دیگه خدا پیغمبر نشناسم. ای وای که با عذاب وجدان چه گناه ها که نکردم. اصلا من این نیستم نمیدونم یکباره چی شد که اینقدر داغون و سرافکنده شدم. الانم اگه خدا دست من رو نگیره من هیچ کاری نمیتونم بکنم. میگم خدایا من نه زن میخوام نه تفریح نه هیچی حلالشم که نمیدی نمی‌خوام فقط اضطراب رو از من دور کن. ولی همه اینها رو میخوام، دلیلی که ازشون زده شدم این بوده که هیچوقت حتی چراغ روشنی هم بهم نشون ندادند که حداقل امیدوار بشم. خلاصه که خیلی ناامید و پریشان شدم هیچ ایده ای هم ندارم نه کتاب هاتون بهم لذت میده نه صوت هاتون اصلا نمیتونم ارتباطی باهاشون برقرار کنم. (این ناشی از ضعف منه نه نقص شما) سعی خودم رو کردم. فکر کنم دیگه در این حد پست شدم که قفل زدند به اعضا و جوارحم تا چیزی از معارف رو درک نکنم. نمی‌دانم. خلاصه که وضع بسیار غریب و حال بهم زنیه. از فرط اضطراب، قلب و معده ام حسابی درد می‌گیرند و دارو فقط تسکین درد های منه و اما اصلا درمان نمیکنه. به خدا از دار دنیا چیزهای کوچکی می‌خواستم آن هم به صورت حلال. وقتی نشد و باز هم نشد به حرامش رو آوردم و البته الان پشیمونم الان فقط خدا رو میخوام. بقیه هیچ. هر چیزی هم که خدا میده رو میخوام اصلا دیگه میخوام دعا نکنم. فقط بگم خدایا هرچی که میدونید خوبه رو بهم بدید. حسابی می‌ترسم و وحشت دارم. من آدم ضعیفی هستم که کارهای اشتباه زیادی کردم. الانم از اعماق وجودم پشیمونم. یعنی با تک‌تک سلولهام استغفرالله میگم. ممنونم که به درددل بنده توجه کردید. خدا حفظتون کنه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرف‌ها؛ مگر جز این است که: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز /  هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟» بخواهید و نخواهید راهی عظیم و زیبا و گشوده و همه جانبه به نام اسلام و قرآن مقابل ما قرار دارد و هر اندازه با جدیّت در آن قرار گیریم بیشتر به نتایجی می‌رسیم که حتی باور هم نمی‌کردیم به همان صورتی که روندگان این راه به آن رسیده‌اند و همه این میل‌های توهّمی را زیر پا گذاردند. خوب است به نکاتی که سؤال کننده سؤال شماره 37662 فرموده‌اند، رجوع فرمایید. موفق باشید

37557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: عبادتی که تمام فکر و حواس من جلب و معطوف به ادای صحیح حروف یا محسابه رکعاتش هست را نمیتونم بپذیرم.‌ اگر نسبت به ظواهر نماز کم اهمیت بشم، نماز باطله. اگر نسبت به ظواهرش اهمیت قائل باشم، چطور انتظار داشته باشم که از چنین عبادتی افق و دریچه جدیدی به روی من باز شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در عین رعایت صحیح کلمات، بدون وسواس، به معانی و فوق معانیِ آن کلمات که همان حضور در محضر حق است نایل شد ، به حکم «اقم الصلواة لذکری». موفق باشید

37506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در تعریف اسم عرفانی می‌فرمایید: اسم یعنی ذات به صفت خاص. سوال: شما در جایی الله را اسم حساب می کنید و در جایی دیگر آن را ذات حساب می‌کنید. این دو با هم چگونه قابل جمع است.؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «الله» به معنای خدایی که رزّاق و علیم و سمیع است، همان اسمِ جامعی است که جامع همه اسماء است. می‌ماند که ممکن است در سوره توحید منظور از «الله»، نظر به حضرت احد باشد. موفق باشید

37257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام: ببخشید یه سوال داشتم همسر من و بچه های من که پسر ۲۳ ساله و یه دختر ۲۰ ساله ام روزه نمیگیرن. بنطر شما براشون ناهار درست کنم از نطر شرعی ثوابی داره یا اینک کار من اشتباهه؟ راستش بعد از افطار هم سخته برام درست کنم چون خودم سحری نمی‌خورم موندم چی کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما وظیفه مادریتان را انجام دهید؛ بقیه کارها مربوط به خود آن‌ها می‌باشد. موفق باشید

35756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: تشکر از بابت وقتی که به بنده اختصاص می‌دهید. بنده، از ۲۰ سالگی در طلب و پیدا کردن خودم و حقیقت و مسیر زندگی‌ام هستم. هر دربی که به بنده معرفی شده و امید خیری به آن درب داشتم پیگیری کردم و بهره بردم. اما همیشه میزان بهره‌گیریم از اساتید و جاهای مختلف محدود بوده، بعضا با یک جلسه سیرآب شدم و احساس بی نیازی کردم، از یک موقعیت، بطوری که الان بعد از ۱۵ سال جاهای مختلفی سر زدم، و از هرجایی بهره‌هایی بردم ولی هیچ جایی و پیش هیچ استادی نتوانستم ثابت بمانم. در هیچ مجمع و تشکلی پایدار و ثابت نماندم، شاید دورا دور با همه آن محیطها در ارتباط باشم یا کاری جسته گریخته انجام دهم ولی اینکه تا الان توانسته باشم جایی را پیدا کنم، یا کسی‌که بطور کامل و با آرامش خاطر حضور داشته باشم خیر. بعضا احساس می‌کنم، این به یک مشکل تبدیل شود، و شاید شخصیتی مثل شخصیت سردسته فرقه ها داشته باشم. اهل ریاست طلبی نیستم، ولی اگر جایی ایرادی ببینم که انجام آن کار را خارج از حیطه شرع ببینم، بطورمستقیم یا غیر مستقیم کنار می‌کشم. اخیرا با شخصیتی آشنا شدم که در محضر شما تلمذ داشته، ولی بعد از هر صحبت یا گفتگو با ایشان هم چنان سنگینی احساس می‌کردم که تحملش برایم سخت بود و نتوانستم ادامه دهم و تصمیم بر قطع گفتگو گرفتم. سالهاست نه دوستی و نه رفیقی و نه استادی و نه تشکل و گروهی که به تمامه بتوانم در محضرشان احساس راحتی داشته باشم. البته روابط خوبی دارم ولی تا جایی که دیگران نخواهند وارد کنه شخصیت و زندگی و افکارم شوند و حدود رعایت شود. ذره ای کنجکاوی از ناحیه دوستان بطور ناخودآگاه تمام روابط را تیره و تار می‌کند و فاصله می‌اندازد‌. امیدوارم توانسته باشم شرح درست و دقیقی از احوالم بدهم و اگر ایرادی هست، ممنون می‌شوم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیتی است که بشر جدید باید در خودش متوجه آن باشد و خود او تلاش کند تا خود را در میدان‌های متوسط، متوقف ننماید. عرایضی در مصاحبه با مجله «سوره» در قسمت دوم آن مصاحبه در این رابطه شد. إن شاءالله می‌تواند میدانِ نظر شما برای بیشتر فکرکردن نسبت به خود باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید

40514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: برای کنترل خطورات ذهنی که بر انسان حادث میشه چکار میشه کرد؟ به گونه ای که بدون اراده هیچ نقشی بر خیال انسان حادث نشه. آیا کثرت خطورات خصوصا موقع مطالعه و نماز و کارهای مفید که برای آخرت انسان مفید هستند نشانه ضعف انسان هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم و مهم‌تر از مهم است و ارزش انسان به آن است که بتواند فرماندۀ ذهن و خیال خود باشد و در این رابطه مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» برای شروع، کار خوبی می‌‌تواند باشد بخصوص آن سخن آیت الله حسن‌زاده که فرمودند برای آن‌که ذهن من، مرا مشغول نکند با کسب معارف، ذهن خود را مدیریت کردم. موفق باشید

40264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: سوال بنده این است چرا انقدر شهادت در ج.ا عمومی شده تقریبا هرکس کار درستی انجام دهد و کشته شود الان شده شهید و حتی در بمباران و... کشته می‌شود در حالیکه شاید اصلا نسبتی به جنگ و ...نداشته باشد باز شهید خطاب می‌شود؟! بهتر نیست مثل حضرت امام خمینی فقط شهدای معرکه و یا مثلا امروز شهدای پدافند که مستقیم هدف قرار می‌گیرند و با علم به جنگ و با همین نیت در مقابل دشمن می‌روند را شهید بنامیم؟ آخر اگر قرار باشد صرف درستکاری باشد که مثلا کسی در خواب از دنیا برود و با وضو باشد هم شهید خطاب شده در روایات آیا آنها را هم شهید بگوییم؟ احساس بنده این است کمی دارد افراط می‌شود و تقریبا وضع طوری شده کمتر کشته داریم در کشور همه در حال شهید شدن هستند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آن عزیزان نیز مظلومانی هستند که در مقابل جنایت جنایتکاران به چنین سرنوشتی مفتخر شدند از آن جهت که در هر صورت سند جنایت جنایتکاران هستند و خداوند مسلّماً از انتقام آنان نمی‌گذرد. موفق باشید

40212
متن پرسش

السلام علیکم: بحمدالله نیروهای عزیز مومن و متقی جمهوری اسلامی در مرتبه ای دیگری ورای نمایش های احمقانه ترامپ و تصور خبرگزاری ها از جنگ حاضرند و قصد نیروهایمان پاک سازی کل منطقه است. درک نمی‌کنم چرا بعضی می‌گویند جنگ جهانی رخ خواهد داد! هدف ما منطقه ای است که سالها پشت آن برنامه ریزی ها صورت گرفته و مدیریت غالب ایران محکم شده بوده پس این حرکت آخر از یک حرکت است. درواقع ترامپ بعنوان آخرین امید آمده بود و با توجه به احتمال استیضاح ترامپ برای نقض قوانینشان و تظاهرات هزاران نفری حدود ۱۵۰ ایالت از آمریکا، و طبق گفته آن تحلیل گر آمریکایی که اقدام خودسرانه ترامپ باعث فروپاشی اتحادی ایالت ها می‌شود، پیش بینی می‌شود دیگر جامعه آمریکایی نمی‌تواند زیر بار آن خودخواهی متحده تمدن غرب برود. این جنگ حتی بیش از منطقه بوده. امیدوارم باعث آرامش و اطمینان ما به نیروهای نظامی و حرکت تمدنی و حکیمانه انقلاب اسلامی به راهبری حضرت آیت الله خامنه ای اعلی الله مقامه بشویم ان شاءالله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست خداوند بحمدالله شرایطی را پیش آورده که در دل فرهنگ مقاومت، جریان استکبار به دست خود زمینه‌های ظهور خودخواهیهای فرهنگ غربی را بیش از پیش به میان آورده و این یعنی جهان آیندۀ دیگری دارد.
شرایطی پیش آمده که در مقابله با رژیم صهیونی تا مرز مقابله با آمریکا جلو و جلوتر رفته ایم و این یعنی حقیقتاً وارد تاریخی شده‌ایم که تاریخ مقاومت است، در عین زندگی کردن، به جای جریانی که می‌خواهد ما را گرفتار دوگانگیِ زندگی و یا مقاومت کند، ما در یگانگی بین زندگی و مقاومت، در این زمانه می‌توانیم خود را معنا کنیم زیرا ما در مقابل یک تاریخ قرار داریم، تاریخی که مرحله‌ای از مراحل مهم تاریخ ایران است. موفق باشید  
 

39964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: مگر جز اینست که قرآن استاد الاساتید تفکر است؟ و مگر جز اینست که راه حضور در محضرش، معصوم است؟ و مگر جز اینست که باب ورود به جهان معصوم، همین دروس حوزویست که بعنوان راهی، انسانی را مساعدت می‌کند برای ورود به اقیانوس بی تهِ روایات؟ و چه خوب راهیست که قبل از هرچیزی، انسان را به خود می‌نمایاند و فهم خود را آشکار می‌گرداند!؛ هرچه هستی، خودی؛ نه زبانت زبان دیگری. نه فهمت، نه نگاهت، نه میلت، نه عشقت... هرچه هست از خودست... پس حوزه شاهراه رسیدنست که آوینی‌مان فرمود: «پیمان علم، پیمان کربلائیست و آنکه این پیمان را با خدا بست در مدرسه درس فقه و اصول می‌خواند و در جبهه درس عشق...» حال باید بدین فکر کرد که آیا این راه جز برای اهلش جز برای آنکه مردان مرد جایی دارد؟ گویی قبل از اینکه راه بیوفتی باید راه رفته باشی! مقصود اینکه جز با یک ایمان غنی و عمیق می‌توان در این مسیر قدم نهاد؟ (گویی از همینک باید در نهایت خود بود، در مسیر بود و هرآنچه را انسانی می‌تواند رعایت کند تا بتواند جلو و جلوتر رود)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوب و مهمی است و در این رابطه می‌توان گفت: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

39759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: تهنیت سال نو و تسلیت شهادت مولا امیر المومنین. در تفسیر سوره زمر، آیه ۳، مبنی بر دروغ بودن ادعای آنانکه به غیر حق توجه دارند و در عین حال آن را برای نزدیکی به حق، توجیه می کنند، فرمایشات بسیار متینی از استاد شنیدم. با اینحال ابهاماتی هم برای من وجود دارد: ۱. اکهارت تول در کتاب «نیروی حال» بحثی را در باره واژه «خدا» و «هستی» طرح می کند که در ظاهر امر با سیاق آیه مطابقت دارد، گرچه گذاشتن نام دروغ بر آن آسان نیست. ایشان بدون انکار «خدا» می گوید این واژه بسیار دستمایه سوء استفاده بوده و هست و ترجیح می دهد که از واژه «هستی» استفاده کند. ولی نکته عجیبی را ذکر می کند: مفهوم بی حد و کرانه «خدا» اساسا توسط ذهن (نفس) به سطح یک شکل محدود و غیر واقعی تقلیل پیدا می کند و بعضا در قالب «خدای من و ما» موجبات تضادها و کشمکش های بیشمار در تاریخ میان انسانها شده و می شود. حال آنکه «هستی» - به مفهوم وجود مطلق که اتفاقا با تعریف استاد هم از خدا همسو و هم معنی است - چنین نیست و ذهن (نفس) هیچگاه از هستی شکل فرو کاسته ای را تصور نمی کند و هیچوقت هم به صورت انحصاری به آن نمی پردازد و عبارت «هستی من یا ما» دور از ذهن است. بر من منت می گذارید اگر توضیحی در این زمینه بفرمایید. 95546

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه می‌فرمایید نکتۀ بسیار مهمی است از آن جهت که واژۀ «خدا» به عنوان اُبژه به میان می‌آید و در آن صورت، حقیقتاً آن «خدا» خدای پیامبران نیست، بلکه مفهومی است ذهنی. و به نظر بنده نیز باید برای احیای دینداری نسبت به این نکته حساس باشیم به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرماید: «بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری / هر روز مرا تازه خدای دیگری هست». شاید همۀ کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را تذکر به همین نکته دانست. موفق باشید

39751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: عرض ادب و احترام و نور بر استاد، اولا که خیلی دعامون کنید، دوما می‌خواستم از مباحث کانال مطالب ویژه و صبار و تفکریسم خیلی تشکر کنم که خیلی واضح و زیبا دارن در یک راستا و در سطوح مختلف میجنگن و ما رو هرکدوم به نحوی به تفکر دعوت میکنن. واقعیتش من خودم با تفکریسم وارد مباحث دیگه شدم و چقدر لذت بخش شد مباحث آقای موسویان و اخیرا هم همون شرح حدیث معراج! اصلا فکرش رو نمی‌کردم با چند تا جلسه جوان و انتخاب بزرگ و چند تا جلسه معرفتی دیگه از آقای وحدتی و چند جلسه از آقای موسویان یهو خودم رو در آغوش مباحث شما ببینم! خدا رو شکر می‌کنم واقعا و چقدر زیباست اینکه تو هرسطحی کسی هست که دستمون رو بگیره و چقدر زیباست که الان خدمت خودتون میتونم سوال بفرستم واقعا ذوق زده شدم نمیدونم چی میگم. فقط میتونم بگم خدا رو شکر کاش زودتر میتونستم مرتبط بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ این امور حکایت از آن دارد که خداوند بندگان خود را رها نکرده است و از این جهت همۀ ما باید خدا را شکر کنیم. موفق باشید

39697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد تکیه ی فراوان جنابعالی در منشوراتتان به مفهومی به نام «خودآگاهی تاریخی» لازم دیدم تا مواردی را مطرح کنم، اگر بخواهیم آنچه که نیچه در فلسفه ی اخلاق در مورد «اراده ی معطوف به قدرت» را پیش فرض بگیریم و از طرف دیگر آنچه عبدالرحمن جامی و زنده یاد احمد فردید تحت عنوان خودآگاهی تاریخی مطرح کرده اند و عمدتا این خودآگاهی تاریخی ذیل عنوان دو اسم «لطف» و «قهر» مدنظر بگیریم، و از طرفی دیگر مدعیات جنابعالی در مورد پدیداری به نام «انقلاب اسلامی» را ملاک قرار دهیم، در نهایت این خودآگاهی تاریخی ذیل اسم «قهر» قرار می گیرد، و از مهمترین مصادیق آن «واقعه ی ترور سپهبد قرنی» می تواند باشد. آنچه قابل تامل است در دو نکته است، یکی اینکه: اولا تکیه بر مصادیق نمی تواند پشتوانه ی عقلی داشته باشد زیرا جمع نقیضین و ضدین محال است، اگر واقعه ی ترور آقای قرنی مصداقی از اسم «قهر» باشد، در مورد ضد انقلاب و ملحدین نیز می تواند چنین مصادیقی یافت شود مثل واقعه ی سیاهکل دوم اینکه: این مفهوم «خودآگاهی تاریخی» در مواردی چون جلادان تاریخ مثل صدام حسین و یا قاچاقچی بین المللی چون پابلو اسکوبار نیز می توان یافت و یا بعضی از مصادیق شهرت و..‌. چگونه سلوک در راه خدا و دیانت را در ریلی قرار می دهید که قابلیت تطبیق با : «سودجویی» ، «انطباق با محیط» و یا «منطق موقعیت» را دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این موضوع، جای بحث زیادی دارد که ورود در آن در این میدان ممکن نیست، در رابطه با سؤالی که رفقا در موضوع «حضور تاریخی» داشتند به این نتیجه رسیدیم که مباحث «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین «علیه‌السلام» به صورت کتاب درآید به این امید که تا حدّی معنای حضور تاریخی برای رفقا روشن گردد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 در ضمن بحثی که رفقا در مرکز «سیمای هنر و اندیشه» در رابطه با سورۀ فتح داشتند، در جلسۀ ششم آن بحث نکات ظریفی را در رابطه با حضور تاریخی به میان آوردند که خوب است نسبت به آن نکات نیز تفکر شود.https://eitaa.com/soha_sima/4736

39696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: طاعاتتون قبول باشه استاد عزیز. سوالی داشتم در رابطه با نماز غفیله. آیا روایتی که راجع به نماز غفیله که امام سجاد در دربار یزید به یزید می‌فرمایند نماز غفیله بخوان تا توبه ات درباره کشتن امام حسین قبول بشود و حضرت زینب (س) اعتراض می‌کنند که چرا به قاتل پدرت نماز غفیله پیشنهاد می‌دهی بخواند و امام می‌فرمایید یزید موفق به این نماز نمی‌شود آیا این روایت صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم حدیث مطرح‌شده چه اندازه معتبر است؟ ولی می‌توان در مورد آن فکر کرد از آن جهت که آیا در ذکر «سبحانک انی کنت من الظالمین» که نمازگزار در نماز غفیله اظهار می‌کند اشخاصی مانند یزید می‌تواند چنین بگویند و متوجه ظالم‌بودنِ خود بشوند و به سبحانی خداوند پناه ببرند؟ موفق باشید

39663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در متن زیر در باره قلب فرمودید: «بلكه انسان يعني قلب. قلب يعني آن حقيقتي از شما كه تمام احوالات و اراده ها و ميل ها و عواطف را به آن نسبت مي دهيد، مي گوييد: خواستم ببينم و لذا چشم خود را به كار گرفتم، پس چشم تحت تأثير آن حقيقت شما كه خواست ببيند، ديدن را شروع كرد. يا مي گوييد: خواستم معرفت خود را نسبت به امام زياد كنم، لذا تعقّل و تفكّر كردم، پس مركز اراده ها و خواستني ها يك چيزي است به نام قلب.» سوالم آن است که این تعریف شما از قلب همان، من است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. همان‌طور که مکرر قبلاً عرض شده؛ منظور از قلب در این‌جا همان نفس ناطقۀ انسانی می‌باشد. موفق باشید

39655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: از خدمت یکی از اساتید فلسفه نسبت به اینکه، با دیدگاه اصالت وجود آیا می توان زندگی کرد؟ پرسیدم. ایشان گفت: اینکه بر مبنای اصالت وجود زندگی کنیم کارما نیست و در توان ما نیست. این فقط کار ائمه اطهار علیهم السلام است. می‌خواستم بدونم آیا درست گفته است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نامۀ حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به آقای گورباچف فکر کنید که با ایشان، معارف مطرح شده توسط جناب ابن عربی و جناب ملاصدرا را مطرح کردند. صدرایی که مبنای فلسفه‌اش، «اصالت وجود» است. موفق باشید

39635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: می‌خواستم بدونم که آیا می‌شود که اسم جامع الله و سایر اسماء الله باشد و هیچ مظهری هم نباشد؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره هر حقیقت وجودی امری است تشکیکی، و این یعنی بدون تجلی و محل ظهور ممکن نیست به همان معنایی که به گفتۀ جناب مولوی: « گل خندان که نخندد چه کند». موفق باشید

39619
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی دیدم و چند کلمه‌ای ذیل آن به قلم آمد هم مایل بودم فیلم را ببینید هم اگر نکاتی در ارتباط با عرایض بنده به نظرتان رسید ما را بهره مند کنید لذا لینک پستی که در ایتا هست خدمت شما ارسال کردم https://eitaa.com/porsa_andishe/577 از توجه و لطف حضرتعالی ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید و ذیل آن فیلم مرقوم فرموده‌اید حقیقتاً جهانی مقابل جریان فاسد صهیونیسم در حال برافراشته‌شدن می‌باشد که به انسان‌ها در عمیق‌ترین لایۀ ممکن نظر دارد و این‌جا است که معنای حضور نهایی جهان اسلام به عنوان آخرین دین، آرام‌آرام جای خود را پیدا می‌کند و به انسانِ آخرالزمانی با ظرفیت وسیعی که دارد؛ متذکر می‌شود بیش از آن انسانی است که جهان مدرن او را معنا کرده است.
عظمت روحیۀ مبارزان حماس از این‌جا معلوم می‌شود که در مقابل گروه جنایتکار صهیونیست‌ها، مقابله به مثل نمی‌کند. و این یعنی حضور در آینده. و این یعنی برگشتِ معنا به جهان. و این یعنی در آیینۀ حرکات مجاهدان حماس بنگریم که فرهنگ استکباری همچون یخ در حال ذوب‌شدن است. موفق باشید   

 

نمایش چاپی