سلام آقای طاهر زاده سوالی داشتم از شما آیا شما کماکان در برابر آقای خامنه ای عقل خود را تعطیلمی کنید و در حال توجیه اشتباهات و خطاهای ایشان هستید ؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که عقل ما متوجۀ این مرد الهی و بصیرت تاریخی او شده است که چگونه ماورای تاریخ روزمرّه گیها و غربزدهها ما را متوجۀ جهانی میکند که سیاست و دیانت در کنار هم زندگی بشر را جلو و جلوتر می برد و عبور از غربزدگان که گرفتار توهّمات فرهنگ خودبنیادِ انسانهای فرو افتاده در فرهنگ سکولار هستند.
با نظر به حضرت آیت الحق امام خامنهای بزرگ، به مردی بیندیشید که حقیقتاً با سخن و سیرۀ خود ثابت کرد انسان کامل یعنی حضرت حجت«عجلاللهتعالیفرجه» تا چه اندازه به مدد انسانها میآید و چه اندازه آیندهای که او برای بشر مدّ نظر آورده، نزدیک است به آیندهای که حضرت صاحب الزمان«عجلاللهتعالیفرجه» به میان میآورند. به سخن حضرت آیت الله حسنزاده آن مرد زمانشناس بیندیشید که فرمودند: «گوشتان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجةبنالحسن (عج) است.» آری! باید به آیندهای نظر کرد که ادامۀ جهان مدرن نیست و آنگاه متوجه میشویم چرا جهان استکبار با نگاه قدسیِ حضرت امام الحق آیت الله خامنهای مسئله دارد. https://eitaa.com/azme_ayandeh . باز به آیندهای فکر کنید که بشر از تنگناهای پیش آمده توسط فرهنگ مدرنیته عبور کرده است. https://eitaa.com/3970229/16822. موفق باشید
با سلام و احترام محضر استاد عزیز و همکاران گرامی سوالی در مورد حرکت جوهری داشتم در نگاه اول اینطور به ذهن میرسد که حرکت جوهری و تبدیل قوه به فعل در جهت کمال است پس چگونه کسی در مسیر حیوانیت که حرکت میکند نفس او به تجرد میرسد؟ چگونه قوه های او به فعلیت میرسد ولی مسیر سقوط را طی میکند ؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «حرکت جوهری» عرض شد که آن کسی هم که در مسیر حیوانیت خود را تعریف کرده است، در همان وجه حیوانیتش به فعلیت میرسد زیرا نفس ناطقه در ذات خود به جهت تعلق به بدن، حکم حرکت جوهری بدن را در خود دارد ولی جهتدا دن به آن مربوط به خود انسان است. موفق باشید
با سلام و احترام.به توفیق الهی و عنایت اهل بیت, برای حج تمتع سال آینده ثبت نام کرده ام.لطفاً راهنمایی بفرمایید که از زمان باقیمانده تا اعزام ( اردیبهشت سال آینده ) چطور خود را آماده کنیم تا در موسم حج, بیشترین بهره ببریم.باتشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه جزوات «حقیقت حج» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA%20%D8%AD%D8%AC و « وظیفه مردم نسبت به حجاج و وظیفه حجاج نسبت به مردم» https://lobolmizan.ir/leaflet/234?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC ان شاءالله میتواند مفید باشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز نزدیک به دو سالیست که یک بیت شعر فکر من کاملا مشغول کرده این بیت شعر این است هر چه گفتند حقیقت، تو به انكارش كوش تا یقینی به كف آری ز یقین بالاتر تا در جایی از شما شنیدم هنوز نه ... گویا این قصه بی پایان است چنانچه در جایی شعری هست که می گوید چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اتفاق زیبایی است که آنچه فرمودید نزدیک است به آنچه در سؤال و جواب شمارۀ 40926 پیش آمده. زیرا اساساً حقیقت، تعریفبردار نیست، تنها میتوان در نسبت با حقیقت، اظهار داشت: «آنقدر هست که بانک جرسی میآید». و این یعنی: در راه بودن https://eitaa.com/matalebevijeh/21009 موفق باشید
تجلی ذاتی تجلی است که در آن بیرون و درون، ظاهر و باطن یکی میشود و جهانی که از باطن تو بیرون زده است به تو برمیگردد و تو به جهانی که در ظاهر آنی برمیگردی، این اتفاق مقدس فقط به معجزه عشق ممکن است، جایی که انسان عاشق خود عشق میشود نه معشوق! آنجا دیگر فقط حسن ذاتی معشوق مد نظر است، نه حسن ظاهر و نه حسن باطن! آنجاست که خواهی گفت: عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست... چه خوش گمانست معشوقی که فکر میکند تو عاشق اویی حال آنکه تو فقط منتظر تولد مولود خجسته عشق بودی نه معشوق محدود! و عشق خداست و عاشق انسانیست که نیست و فقط او به هدف خلقت پی بردهاست... #ذوقیات_من
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی: «عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ / ای عجب کس عاشق این هر دو ضد». این یعنی: «ندانم چه ای هرچه هستی تویی». این یعنی: فقط «او»، «وحده وحده وحده» و این یعنی زندگی که خداوند برای ما اراده کرده است. مابقی هرچه هست سرگردانی است. موفق باشید
