باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صرف نظر از اینکه نتیجهی انتخابات چه باشد؛ نکات دقیقی را در رابطه با اصولگرایی مطرح فرمودهاید، هم با نظر به فعالیتهای قبل از انقلاب اصولگرایان و هم با توجه به فعالیتهای آنها بعد از انقلاب. حقیقتاً اصولگرایی باید در دههی چهارم انقلاب به سرِ عقل آید وگرنه با روحیهی قبیلگی، عملاً به همان دو قطبیِ القایی مورد نظر دشمن دامن میزند که این مشکل بزرگ تاریخ ما است و به راحتی هم نمیتوان از آن عبور کرد مگر با برنامهریزیِ عمیق فکری و فرهنگی. ظاهراً شرایط فکرکردن تا حدّی فراهم شده است، امید است بتوان در این فضا استفادهی لازم را برای آیندهی انقلاب داشته باشیم 2- سؤالات بسیار اساسی را مطرح فرمودهاید که بنده مدت 10 سال در مورد آنها فکر میکردم و ماحصلِ آن را دو کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی-رضواناللّهتعالیعلیه-» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» بود. حقیقتاً موضوعِ ما در این زمانه بسیار جدّیتر از آن است که با چند جواب کوتاه «تفکر» به جامعه برگردد. عرض بنده عبور از غرب به نحوه إشراقی است و فکر میکنم میتوان از این طریق، جبههی وِلاییِ متدیّن به اهداف انقلاب اسلامی را مخاطب قرار داد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این فتوی، از قبل در مواردی مثل رجوع زن به پزشک مرد در صورتی که مضطر بوده و راه چارهی دیگری نباشد مطرح بودهاست و خود ایشان هم به این مورد اشاره میکنند ولی در مورد برداشتن حجاب به خاطر تحصیل به نظر میآید که صلاح نبود این فتوا در معرض دید همگان قرار گیرد، زیرا افرادِ غیر متخصص متوجهی قیوداتی که آیت اللّه مکارم بهکار بردهاند، نمیشوند. در حالیکه با فرضِ آن قیودات، یک نفر هم در کلّ دنیا پیدا نمیشود که بخواهد به جهت چنین مشکلاتی در آن مرحلهی خاص از داشتن حجاب عدول کند (چرا که ایشان میفرمایند این حکم در صورتیاست که رعایت حجاب و محرومیت از تحصیل اولا مشکلاتی برای شخص یا جامعهی اسلامی پیش آورد و ثانیا آن مشکلات، مشکلات مهمهای باشد که وی یا جامعهی اسلامی را تهدید کند و این قیود مثلا در صورتی محقق میشود که جامعهی اسلامی شدیدا نیازمند آن رشته باشد و هیچ مردی نباشد که در آن رشته تحصیلکند و....). بنابر این عملاً ممکن است این فتوی موجب سوء استفاده گردد و عدهای فکر کنند حضرت آیت اللّه فرمودهاند «اگر داشتن حجاب برای کسی مشکل است، میتواند از داشتن حجاب عدول نماید!» در حالیکه چنین نیست. لینک فتوای مذکور در سایت ایشان ارائه میگردد. http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=4&lid=0&mid=394272&catid=6412 .موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل عرفانی به آن صورت که بتوانیم روح زمانه را درک کنیم، بسیار مهم است و شخصیت إشراقی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» نمونهی مجسم آن عقلاند و آن سلوک که شهداء به او اقتدا کردند و ره صدساله را، یکشبه طی نمودند. ولی عقل عرفانیِ آموختنی و یا عقلِ عرفانیِ بیگانه از زمانه، در این تاریخ کارساز نیست. موفق باشید
سلام علیکم: 1. در هنگام ورود به حرمین شریفین در کربلا ابتدا به زیارت امام حسین (علیه السلام) مشرف شویم یا حضرت عباس (علیه السلام)؟ 2 نماز در زیر قبه مطهر کامل است یا در صحن هم می توان کامل خواند؟ چگونه بیشترین استفاده و ره توشه را داشته باشیم؟ در هنگام بیاده روی متذکر چه باشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فرق نمیکند. بزرگانی مثل مرحوم قاضی در تجربهی خود فرمودهاند حضرت ابالفضل«علیهالسلام» باب الحسین«علیهالسلام»اند و امکان اُنس با حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» را بهتر فراهم میکنند ولی این یک قاعدهی کلّی نیست که برای همه صدق کند 2- این را باید طبق فتوای مرجع تقلیدتان عمل کنید 3- عرایضی در مقالهی «حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی» داشتهام که روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر آیت الله جوادی از نادر علمایی نبودند که به شدت مقام معظم رهبری را تأیید نمیکردند، راحت میتوانستیم مسئله را برای خود حل کنیم و بگوییم آیت الله جوادی در این موارد که نقد آقای هاشمی است، با رهبری اختلاف دارند و بدین دلیل است که بنده تصور میکنم قضیه باید چیز دیگری باشد و آیت الله جوادی از حرکات آقای هاشمی تفسیر دیگری باید داشته باشند به خصوص که اگر آقای هاشمی قبل از صحبت رهبری چیزی را تأیید کرده باشند و بعد رهبری آن را نفی کنند به معنای آن نیست که آقای هاشمی در مقابل رهبری چنین گفتهاند. بعضی از نکاتی که فرمودهاید از این جنس است ولی به هر حال نامهی بدون سلام او که منشأ فتنهی سال 88 شد؛ از خاطرهی تاریخ انقلاب پاکشدنی نیست، هرچند نمیخواهیم بگوییم آن نامه علت اصلیِ آن فتنه شد و آقای هاشمی را پشتیبان فتنه بدانیم، اما بالاخره معنای آن نامه بسیار معنای تلخی بود. آنچه بنده در این موارد و امثال آن تأکید دارم عقل و ادب ادامهی انقلاب در این تاریخ است بدین معنی که سعهای باید که در آن سعه، انقلاب اسلامی جایگاه چنین افرادی را تعیین میکند که نه آن جایگاه صفر محض است و نه تأیید محض بلکه شعوری و بصیرتی در این مرحله از انقلاب نیاز است که با همهی طول و تفصیلهای طیف شخصیتی افراد بتوانیم نسبت مناسبی با افراد بیابیم و این مرحلهی بلوغ انقلاب اسلامی است و عبور از خطر دو قطبی شدنی که ما را هنوز در مرحلهی قبل از انقلابی که مقابلهی کفر با ایمان بود قرار میدهد. موفق باشید
