بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25317
متن پرسش
سلام: در یکی از سایت های مخالف عرفان و فلسفه (دارالصادق) به نقل از امام خمینی آمده بود: اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت، نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فصوص الحکم حکمتی دست داد. صحیفه نور جلد ۲۲ ص ۳۸۰. این مطلب با افق هایی از تفکر امام که مطرح می کنید چگونه قابل جمع است؟ اساسا چرا برخی علمای بزرگ و فقها با عرفان و فلسفه مشکل دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با فلسفه و عرفان نه‌تنها مشکلی نداشتند، بلکه در این اواخر، گورباچف را دعوت به آن‌ها نمودند. آری! خود عرفان و حکمت، کاری می‌کند که انسان متوجه می‌شود نباید مشغول این علوم شود بلکه باید با بصیرتی که از حکمت و عرفان می‌گیرد، به بالاتر از آن‌ها سیر کند. موفق باشید

25156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: خداوند و فرشتگان و روح انسان و حیوانات، همگی مجرد بوده و همگی معتقد هستیم که به مجردات فقط با چشم دل می توان نظر کرد، نه با چشم سر. حال سوال من اینه که اگه در گوگل عبارت «لحظه خروج روح از بدن» را سرچ کنید، ویدیوهایی میاد که لحظه خروج روح از بدن افراد مختلف را نشون میده. به عنوان مثال یک نمونه از این ویدیوها را از طریق لینک yon.ir/smKvG ببینید. این ویدیو ظاهرا توسط دوربین مدار بسته ضبط شده. از این دست ویدیوها در اینترنت زیاد دیدم. حالا با توجه به آنچه که از روح می دانیم (روح مجرد از مکان است، و همه اش همه جا هست، نه اینکه در تن انسان حاضر باشد)، پس این چیزی که در ویدیو از بدن فرد خارج می شود، چیست؟ اگر روح باشد، مجرد بودنش زیر سوال می رود! تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت این نوع ابزارها از موجود مجرد تنها همین انعکاس‌هایی که در عالم ماده ظهور می‌کند را می‌توانند ثبت کنند. مثل این‌که ما آثار روح مجرد انسان‌ها را در حدّ حرکات و سکنات‌شان با چشم خود حسّ می‌کنیم. موفق باشید

24768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کسی که عارف شده حتما وحدت شخصی وجود را قبول دارد؟ امکان دارد کسی عارف باشد ولی وحدت شخصی وجود را قبول نداشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عرفان نظری، وحدت وجود مطرح است ولی برای زندگیِ دینی و به‌دست‌آوردنِ صفای باطن از طریق همان دستورات الهی و آن‌چه در جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۷۶۷ عرض شد، کافی است. موفق باشید

24174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: واقعیت بنده با پدر و مادر در شهر قزوین زندگی می کنم بنده ۳۵ سال دارم و با داشتن مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دارم. بیکار و مجرد هستم و برادر ۳۱ سال دارد و و با داشتن مدرک کارشناسی وضعیت مانند بنده دارد. از سال ۸۶ مشکلی برای خانواده پیش آمد که طولانی است اکنون این مشکل حل شده و ما یک مغازه داریم در شهر قزوین که با یک آدم ..... شریک هستیم قصد ما فروش این مغازه و جدا شدن از این فرد است ولی چند سال است که هیچ مشتری وجود ندارد از محضر حضرتعالی خواهش می کنم از آنجا که جنابعالی مستجاب الدعوه هستید دعایی برای حل مشکلات همه افراد و فروش رفتن این ملک به قیمت درست و حل این مشکل بفرمایید. اگر هم امکان دارد دعایی به خود بنده یاد بدهید. همچنین بنده حقیر به علم پزشکی واقعا علاقه دارم و بخش زیادی از طب اسلامی را با کمک کتب آیت الله تبریزیان فراگرفتم یکی از مواردی که بنده به دنبال آن هستم تحصیل در علم پزشکی هست که این مورد هم نظر لطف الهی را می طلبد که می خواستم در این مورد هم برآی بنده و افرادی که این آرزو را دارند دعای خیری برای اجابت آن بکنید و اگر هم امکان دارد موارد اجابت دعا را به بنده حقیر هم بیاموزید. با آرزوی طول عمر با برکت شما تا ظهور حضرت مهدی (عج) دوستدار همیشگی شما حسین حاجی کریمیان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مستجاب‌الدعوه نیستم، روسیاهی هستم که حتماً در مورد جنابعالی دعا خواهم کرد. پیشنهاد بنده آن است که در هر روز طبق روایتی که برای رفع مشکلات داریم ۲۱ مرتبه «آیت الکرسی» را قرائت کنید.

دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای خیلی مهمی است. در روایت داریم امام سجاد (علیه السلام) هر وقت امر مهمی برایشان پیش می‌آمد یا مشکل حادی پیش می‌آمد یا غم و غصه و فشارهای روحی و جسمی و ظاهری و دنیایی داشتند، در تلاطم و فشارهای روزگار که برای همه پیش می‌آید، این دعا را می‌خواندند و این دعا برای حل معضلات و مشکلات و غم‌ها، مشکلات اقتصادی و تنگی سینه و غم و غصه خیلی مؤثر است. مرحوم سید علی آقا شوشتری فرمودند: حضرت صدیقه طاهره (س) این ختم را تعلیم فرمودند و بسیار مجرب است. چون به شدت و بلیه ای مبتلا شدی با حضور قلب، ۱۰۰۱ مرتبه آیه کریمه «رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمِینَ» را با خضوع و خشوع و تضرع بخوانی، نجات خواهی یافت.

مرحوم انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم قاضی هستند،‌ می‌گفت: روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن‌بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ در جواب فرمودند: «پس از پنج مرتبه صلوات و آیةالکرسی، در دل خود (بدون آوردن به زبان) بسیار بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء» تا ان شاء الله گشایش یابد. ایشان فرمودند: من در مواقع گرفتاری‌های صعب و مشکلات لاینحل به این دستور عمل کردم و نتیجه‌های عجیب گرفتم.

آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند: به چند واسطه از مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری نقل است که ایشان هم از حضرت بقیه الله نقل کرده اند که برای رفع مشکلات، این دعا خوانده شود: «یَا مَن إذا تَضَاَیَقَتِ الاُمُورُ فَتَحَ لَها باباً لَم تَذهَب إلیه وَهمٌ، یا اَرحَمَ الرّاحمین»

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری معتقد بودند که در زمان هجوم گرفتاری‌ها و مشکلات، قرائت سوره و یا ذکری به نیت هدیه به امام جواد (ع) بسیار مؤثر و مجرب است.

همچنین ایشان می فرمودند: هرگاه برای من مشکلی پیش می آید یک سوره «یس» به بابا رکن الدین هدیه می کنم و به این امر سفارش می کردند. موفق باشید

23715
متن پرسش
سلام استاد: انس (با قرآن؛ صحیفه سجادیه و ... ) به چه معناست و تفاوت آن با عادت چیست؟ از کجا بدانیم با یک حقیقت مثلا قرآن مانوس شده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اُنس با متون دینی به عنوان ذکری است که افقی از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. باید با این رویکرد به قرآن و ادعیه رجوع کرد. موفق باشید

21590

انواع عقلبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز. اگر امکانش هست و برای حضرتعالی مقدور است (انواع عقل) را به طور اجمال ذکر کنید. جواب سوال 21577 برای بنده کمی مبهم است. بنده دچار سردرگمی در روایات کتاب عقل و جهلِ اصول کافی شدم. الله تعالی توفیق شهادت رو نصیب جنابعالی و بنده بفرمایند به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها. التماس دعا فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جایی بحث آن شده است به‌خصوص اگر به صوت شرح کتاب «جنود عقل و جهل» رجوع فرمایید. آری! عقلِ ریاضی نظر به کمیت‌ها دارد و عقلِ تجربی حاصل محسوساتِ ما را جمع‌بندی می‌کند و عقلِ فلسفی نظر به مفاهیم کلّی می‌نماید و عقلِ قدسی، حقیقت را مدّ نظر دارد و نحوه‌ای اُنس با آن برقرار می‌کند. موفق باشید

21185
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: جناب استاد مرز جهان ماده کجاست؟ چرا با آنکه ماده محدودیت دارد مرزی برای آن متصور نیست چه در ابعاد نجومی و چه در ابعاد اتمی. در پاسخ سوال 20969 مثال نفس و بدن را در این زمینه زده اید. در این مثال بدن مادی و دارای ابعاد است. آیا کل جهان ماده هم دارای ابعادی است و در یک جایی تمام می شود؟ اگر تمام می شود بعد از آن چیست؟ اگر تمام نمی شود با محدود بودن ماده تناقض دارد. ممنون می شوم این گره ذهنی را باز بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ماده در ذات خود محدودیت دارد مثل عدد که عدد 1 غیر از عدد 2 می‌باشد ولی این‌طور نیست که عدد در یک‌جایی به انتها برسد، بلکه هرچقدر جلو بروید باز امکان جلورفتن هست، برعکسز عالَم مجردات که در ذات خود چنین نیستند و به این معنا، کثرت در آن‌جا راه ندارد. موفق باشید

12207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: می خواستیم برای بسیج دانشکدمون (فنی و مهندسی) سیر مطالعاتی رو شروع کنیم. ممنون میشم اگه در این زمینه راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  فکر می‌کنم سیر مطالعاتی روی سایت کمک کند. موفق باشید

6695
متن پرسش
به نام حق و با سلام عطف به پرسش 6528 می دانم که نفس به عنوان حقیقتی ذات مشکک اگر در مرتبه‌ای از مراتب نازله‌ی وجود ظهور یابد از حقیقت خود خارج نمی‌شود و در واقع سقوط نمی کند بلکه نازل می شود. سوال این است که مرتبه ی عالیه ی عقلانی باید احکام عالم عقل را داشته باشد و وقتی نازل شد، مرتبه ی نازل شده به عالم مثال هم باید احکام عالم مثال را داشته باشد یعنی شکل و اندازه مثالی داشته باشد پس چرا نفس به عالم مثال نازل میشود اما خود نفس مثالی نمیشود ؟ البته نگویید در مثال، بدن مثالی دارد زیرا میدانیم که بدن مثالی به ایجاد نفس در خیال نفس متمثل میشود واین خیال از قوای نفس است و نازل از آن
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز باید بر روی وجودی‌بودن نفس دقت شود که یک عین واحدی است با ظهورات و حضورات مختلف، در معرفت نفس دارید حضور نفس بخودش است و ظهورش به قوایش می باشد، بدین معنا که در هر حالی که باشد از حقیقت خود خارج نمی‌شود و عالٍ فی دنوهِ است ،. مثل نور بی‌رنگ که هراندازه هم نازل شود از جامعیت خود خارج نمی‌گردد. موفق باشید
1568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مصاحبه رجا نیوز با اقای نبویان ایشان نقل فرموده بود "روزی سروش گفت اگر ما بگوییم جبرئیل وحی را دریافت نموده باید پرسید او از کی گرفته باید گفت از فرشته ای دیگر و همینطور ادامه داد پس تسلسل پیش میاید و ان هم محال است." در صورتیکه به نظر من بیسواد او خیلی بد فهمیده است چون جبرئیل چیزی نیست الی تجلی اسم علیم خداوند یعنی خداوند وقتی اراده میکند وحی را بر قلب پیامبر خود القا نماید جلوه اراده او بصورت جبرئیل متجلی میشود و برای همین گاهی اوقات پیامبر در رتبه ای هست که حتی جلوه جبرئیلی هم در کار نیست منظور من این است که جبرئیل مانند پیک پستی نیست که در جایی نشسته باشد و خداوند به او بگوید جبرئیل بیا این چند ایه را بگیر و بده به محمد صلوات الله علیه و علی اله بلکه همین که اراده کند اراده او بصورت جبرئیل متجلی میشود و جبرئیل چیزی نیست الی صورت علمیه خداوند ایا این برداشت حقیر درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: خدا را شکر که در بستر انقلاب اسلامی و در ذیل شخصیت علمی و عملی حضرت امام روح‌الله«رضوان‌الله‌علیه» چنین بصیرت‌هایی در صحنه آمده است، جرعه، جرعه نوشیده‌ای. بیچاره آن‌هایی که کاری کرده‌اند که از نور قرآن بی‌بهره‌اند و به دنبال آن هستند که چگونه رابطه‌ی خود را با نور الهی قطع کنند. موفق باشید
28042
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم. ۱. اگر ما بخواهیم تفسیر بخوانیم به نظر شما بین تفسیر تسنیم آقای جوادی آملی و المیزان علامه طباطبایی کدوم را انتخاب کنیم؟ ۲. نظر شما در مورد تفسیر مجمع البیان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. امروز در تاریخی هستیم که تفسیر المیزان بیشتر جواب می‌دهد و در کنار المیزان، از تسنیم کمک باید گرفت. ۲. مجمع‌البیان همان‌طور که از اسم آن مشخص است به واقع، تفسیر نیست تا تکلیف ما را در نسبت با آیات و سور، مشخص کند بلکه جناب طبرسی زحمت زیاد کشیده‌اند و نظرات مختلف را ذیل آیات به میان آورده‌اند که کار با ارزشی است و چنانچه ملاحظه کنید مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه از آن اثر، استفاده کرده‌اند. موفق باشید

26173
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد عزیز: راستش را بخواهید اول بعد از شنیدن خبر سقوط هواپیما خیلی ناراحت و کمی نا امید شدم. اما بعدا متوجه شدم خدا روی این انقلاب خیلی حساب باز کرده و به راحتی به هر کسی اجازه نمی دهد خود را انقلابی بداند و سریع با فرصت کم امتحان خود برای غربالگری و خالص کردن نیت ها را گرفت ان شاءالله که سربلند بیرون بیاییم. فقط سوال بنده به عنوان جوان دانشجو این هست که خب آخه چرا این عده ای که فقط سقوط رو می بینن یکی نمیگه چی شد که اینطوری شد؟ همین آمریکا که الان سنگ مردم رو به سینه میزنه اصلا به چه حقی با چه مجوزی سردار یه کشور رو به راحتی به قتل می رساند که اصلا رو چه حسابی تو عراق پایگاه نظامی داره چقدر آخه روحیه چپاول گری و تجاوز دارن. بعد کشور ما حداقل کاری که میتونست بکنه زدن پایگاه متجاوز آمریکاست خب چرا اون شب این پرواز لغو نشده؟ چرا جواب برج مراقبت رو نداده چرا از مسیر خودش منحرف شده؟ همه اینا باید جواب داده بشه حرف بی حساب نباید زد هر چند اشتباه از طرف ما بوده و نباید اینطور می شد ولی هیچ کس نمیگه چی شد این اشتباه پیش اومد. سرم رو به کدوم دیوار بکوبم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از همه جهات نکاتی که فرموده‌اید را نه‌تنها قبول دارم، بلکه می‌پسندم. از نکته‌ی دوم که بگذریم و حقیقتاً باید این سؤالات را از آن‌هایی که کوتاهی کرده‌اند بپرسیم؛ نکته‌ی اول‌تان بسیار مهم است از آن جهت که بدانیم در نظام تکوین، شیطان هم مأمور خدا است تا کسانی که شایسته‌ی قرب نیستند، را از درگاهِ حضرت حق براند و آمریکا این روزها همین کار را کرد. به طوری‌که عده‌ای بعد از این‌که آمریکا عزادارِ کشته‌شدگان هواپیما شد، یادشان آمد بعد از سه روز به رسم همان آمریکایی‌ها، شمع روشن کنند و عزاداری نمایند. و این البته هیچ ربطی به خانواده‌های محترم و عزادار آن‌ها که ما سختْ با آن‌ها همدردی می‌کنیم؛ ندارد. بحث ما در مورد کسانی است که با آمریکا همدردی می‌کنند. موفق باشید

25675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد چندیست دوره ای را شرکت کرده ام بعنوان روانشناسی مزاج از اندیشکده تصریف، بنا به استناد تفسیر حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از امام صادق که فرمودند معرفت نفس شناخت چهار رکن، چهار ستون، چهار طبع است. ارکان (نور، نار، ریح، آب) و ستون (عقل، ذهن، قلب، حواس)، طبع (دم، ریح، بلغم، مره) و از روایات هستی شناسی خلقت ملائکه و زمین و آسمان و دریا و... نظامی چیده شده که درمان بر پایه آنست. بحث به‌ آنجا رسید که چون روایت کرسی و عرش اشاره دارد که خورشید نورش مرتبه نازله نور عرش است و ملائکه هم که روایت داریم برخی از نور و برخی از هوا هستند برخی به کوچکی مگس. پس نتیجه که ملائکه هم ماده اند و معراج پیامبر هم که جسمانی بوده، پر جبرییل هم که می سوخته بالاتر برود همه چیز در عالم بالا که خدا خلق کرده ماده است از همان چهار رکن اولیه منتهی ماده ایست لطیف تر از ماده روی زمینی (البته ابتدا را با کلمه می دانیم ) نتیجه کلی که فلسفه را به کل قبول ندارند. استاد حساب روایت ها که اغلب از بحار و اصول کافی و نهج البلاغه هست چه می شود؟آیا منظور همان مراتب ظهور است که نازلترین آن همین جهان مادیست؟ در معرفت النفس با خواب اثبات کردیم که انسان وجه مجردی فوق زمان و مکان دارد حالا با سخن اینها تناقض داریم هر ماده ای محصور زمان و مکان است. لطفا مسئله را روشن بفرمایید در ثانی ادامه این دوره با این نظام را به صلاح می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان اطباء اسلامی از ابتدا همین بوده که اصلاً تصوری از موجود مجرد به غیر از خدا ندارند و غیر خدا را مادی می‌دانند!!!! موفق باشید

24408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. دوستی می گفت که وقتی استاد طاهرزاده به دیدار حضرت آقا مشرف شدند، حضرت آقا خطاب به استاد فرمودند: من وقتی آثار شما رو خوندم سجده شکر به جا آوردم، این خبر درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آقا خطاب به عموم که از تمدن اسلامی سخن راندند؛ فرمودند بعد از جلسه به جهت طرح موضوعاتِ تمدنی که افراد بر آن متمرکز بودند سجده‌ی شکر می‌کنم. و هیچ ربطی به سخنان بنده نداشت. موفق باشید

24291
متن پرسش
سلام استاد: طاعات و عبادات شما قبول حق باشد ان شاءالله. عید شما مبارک. سوال داشتم: ۱. آیا بجز شرح شهید مطهری بر اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه، شرحی دیگر نیز می شناسید که معرفی نمایید؟ اگه شرح صوتی باشه هم بهتره...اگه شرح خودتون براین کتاب موجود باشه که عالیه. طبق سخنرانی ها و کتاب از برهان تا عرفان شما داشتم صحبت می کردم که یکی از دوستان این سوالات رو پرسید: ۲. اگر یکی از صفات خداوند خالقیت است و در صورتیکه خداوند خلق نکند نعوذبالله ناقص است و خدا نیست پس می توان گفت همزمان با وجود خدا خلق کردن هم شروع شده؟ اگر چنین بوده پس آیا اولین مخلوق هم قدیم است؟ ۳. مهمتر اینکه اگر خدا خلق نکرده بود از خدایی می افتاد پس یعنی می توان گفت خداوند برای خداییش نیاز به خلق مخلوقات دارد؟ وجود نیاز در خدا که با خدا بودن در تضاد است. اگر رابطه بین خدا و مخلوقات را به خورشید و نور تشبیه کنیم آیا در صورت عدم وجود نور، خورشید دیگر خورشید است؟ پس می توان گفت خورشید هم به نور وابسته است تا خورشید باشد؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رفقا تعریف شرح جناب حجت‌الاسلام آقای کرمانشاهانی را می‌کنند. بد نیست از طریق رفقای قمی‌تان صوت آن جلسات را به‌دست آورید. ۲. آن مخلوق، قدیمِ زمانی است هرچند حادثِ ذاتی می‌باشد. ۳. صفات ذاتی خداوند عین ذات اوست. آری! اگر علم و جود برای خدا نباشد خدا ناقص است ولی این صفات، ذاتیِ اوست و خلقت خداوند ریشه در جوادبودن آن دارد. موفق باشید

23638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به مشکلات اقتصادی به این نتیجه رسیده ام که الان بهترین موقع تجارت معنوی و رشد تعالی هست (یعنی کمک اقتصادی به دیگران در این گرانی و ایثار و از خودگذشتگی خود و رشد معنوی کردن) با توجه به حقوق اندک کارمندی چگونه می توانم از این موقعیت عالی استفاده بهینه را کنم. ممنون از جنابعالی. لطفا جواب را در سایت بگذارید ایمیلم مسدود است. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی به ذهنم نمی‌آید. به هر صورت اگر با نیاز نیازمندی روبه‌رو شدیم در حدّ توان خود موظفیم که به او کمک کنیم. بیشتر این مشکلات، مشکلاتِ مدیریتی است با روحیه‌ی تجدد. باید سعی کرد از این مشکلات ریشه‌دارِ تاریخی که انقلاب اسلامی نیز با آن روبه‌روست، عبور کرد. موفق باشید

23231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: استاد سوالی از خدمتتان داشتم درمورد کنترل زبان، بنده بارها برایم پیش آمده که با نیت کاملا الهی و دلسوزانه و با ادبیاتی مناسب نکاتی رو به برخی از مومنین، تذکر داده ام (با رعایت خصوصی بودن تذکر) ولی عکس العمل های تند و غیرقابل باوری دیده ام، یکی حواله داده به حضرت زهرای اطهر، دیگری قطع رابطه کرده و.. استاد بسیار غمگین و دل شکسته می شوم، حتی از نظر جسمی آسیب های فراوان دیده ام، به نظر حضرتعالی، چاره ی کارم در چیست؟ و قبل از آن، اینکه دل افراد از انتقاد می شکند، مجوزی است برای سکوت؟ چه کنم تا صاحب قولا لینا بشوم؟ بعضی اوقات تصمیم می گیرم دیگر هرگز انتقادی از کسی نکنم، ولی باز دغدغه های دین، آرامم نمی گذارد، علی الخصوص در مورد کسانی که مسئولیت های عقیدتی و قرآنی دارند و بعضا بی عدالتی و یا اعمالی خارج از حدود الهی از ایشان سر می زند، چاره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر به معروف، ملاکْ احتمالِ تأثیر است وگرنه واجب نیست و شاید شائبه‌ی خودنمایی نیز در میان باشد. موفق باشید

22442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سوال اولم این است که وظیفه جوان انقلابی در برابر قوه قضائیه ای که در مقابل مردم عادی قاطع، خشن و بی اغماض است ولی در مقابل اختلاس گران و دزدان و خائنین به نظام و جاسوسان و . . . مهربان و با اغماض و اهمال است تا حدی که اکثر آنها یا فرصت فرار از کشور را داشته باشند یا پشت اهمال قوه قضاییه پنهان شوند تا نامشان با حروف مقطعه مانند ب ز ، م ه برده شود چیست؟ سوال دومم اینست که چرا رهبری نسبت به این قوه که انتخاب رئیس آن بر عهده ایشان است کاری نمی کنند و اگر کاری می کنند چرا نتایجش در سطح جامعه ملموس نیست؟ استاد عزیز مطمئن هستم که این سوال بسیار از جوانان انقلابی است که چرا حضرت آقا ریاست قوه قضائیه را عوض نمی کنند و حالا می گوییم رئیس جمهور را مردم انتخاب کرده اند اما ریاست قوه قضائیه را که مسقیم توسط رهبری تعیین می شود و اتفاقا با اهمال ها و سستی هایش نقش بسیار موثری در رواج فساد در جامعه امروز ما دارد عوض نمی کنند؟ و چگونه می شود با قوه ای مبارزه کرد که ریاستش را حضرت آقا تعیین می کند؟ اینها را می گویم نه به این دلیل که کار رهبری عزیز را اشتباه بدانم بلکه به این دلیل که توجیهی قابل قبول توسط شما در این باره گفته شود تا ما هم با فهم قاصر خود دلیل این موضوع را بفهمیم و دلمان نسبت به این همه بی عدالتی آرام گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید به آخرین صحبت‌های مقام معظم رهبری در مورد قوه‌ی قضاییه بیشتر فکر کرد تا متوجه‌ی این امر باشیم که در عین ضعف‌های قوه‌ی قضائیه بهترین راه حلّ، راه حلّی است که رهبری پیش گرفتند. فکر نمی‌کنم رفقا با دقت به سخنان رهبری در آن مورد توجه کردند تا هم متوجه‌ی تنگناها بشویم و هم بهترین راه حل را همانی بدانیم که نایب حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برای بقای انقلاب پیشه کردند. موفق باشید

22311
متن پرسش
در یکی از کتاب های ابن عربی نوشته شده است کفار اولیای الهی هستند که از شدت غیرت بر معشوق، ایمان خود را پنهان کرده اند! در مورد فرعون هم تعابیر مشابهی داشته؛ بر فرض بگوییم که ابن عربی در مورد برخی شخصیت های مورد احترام برخی افراد تقیه کرده؛ در مورد فرعون که تقیه معنایی نداره چون که یک شخصیت منفور در کتب آسمانی و ادیان ابراهیمی است و هیچ گروهی خود را از پیروان فرعون نمی داند که بگوئیم برای جلب رضایت آن عده این سخن را گفته. منظور ابن عربی از این سخنان چه بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف‌های محی‌الدین همان‌طور که حضرت امام در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند، حرف‌هایی است از مو باریک‌تر و با ادبیات خاصی فهمیده می‌شود. در مورد فرعون و ایمانی که آورده، استناد ابن‌عربی به این آیه است که فرعون در حینی که در حال غرق‌شدن بود مثل سخن ساحران، گفت: «آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ» در حالی‌که می‌توان به او اشکال گرفت که ایمانِ اضطراری قابل قبول نیست و او معتقد است که با گفتن این جمله، فرعون تصور می‌کرده مثل ساحران نجات می‌یابد و اضطراری در کار از نظر او نبوده. به هرحال حرف‌هایی برای گفتن دارد، نه آن‌که گمان کنیم که اشکالاتی بر او نیست. موفق باشید

21989
متن پرسش
سلام عليكم: در بحث ارتباط با ملائکه برای پیشرفت امور راههای ارتباط با هر کدام با دیگری فرق دارد و یا اینکه مثل تمرکز روی یک مساله با انواع ملائکه مقرب می‌توان ارتباط داشت و حضورشان را حس کرد؟ آیا قانون خاصی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان مظاهر اسماء الهی‌اند و قرآن می‌فرماید: «و للّه الاسماء الحسنی فدعوه بها» یعنی باید از طریق اسماء الهی با حضرت پروردگار مرتبط شد و تقاضای پیشرفت داشت. مثل آن‌چه در دعای «جوشن کبیر» انجام می‌شود. موفق باشید

21805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگر ابجد مبنای مطمئنی نیست اذکار مختلفی رو که عددی از ائمه برای ذکر اونا نداریم رو به چه تعداد بگیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تعداد اذکار که از طرف ائمه «علیهم‌السلام» صادر شده بحثی مبتنی بر محاسبه بر اساس حروف ابجد در میان نیست. آن ذوات مقدس بر اساس کشف غیبی خود آن دستورات را می‌فرمایند. موفق باشید

21787
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در کتاب هبوط ص ۷۹ شما فرمودید مقام ملائکة طوری بود که کفر ابلیسی آنجا می توانست پنهان باشد. ۱) مقام ملائک همان عالم ملکوت است؟ ۲) انسان هم اگر به آن مقام برسد آیا امکانش هست که باز هم کفر داشته باشد و پنهان باشد ؟ ۳) آیا دلیل اصلی دشمنی شیطان هم همین است که کفرش معلوم شده است؟ ۴) جنیان فقط تا عالم ملائکة می توانند بالا بروند یا بیشتر؟ تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- پنهان کردنِ کفر ابلیس همان‌طور که عرض شد مثل کفر بعضی از مقدس‌ها است که با بعضی از اسمائ الهی مأنوسند ولی با اسم اللّه که جامع اسماء الهی است، مأنوس نیستند و ملائکة اللّه با سجده بر آدم که مظهر اسم اللّه بود نشان دادند که در دلِ تقدیس و تسبیح آن مقام، کافری به نام شیطان پنهان است 3- کفر شیطان موجب می‌شود که غیر خود را نفی کند. موفق باشید

20463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدا قوت: استاد طاهرزاده در کلاس شرح جامع السعادات از کدام کتاب و ترجمه کدام بزرگوار استفاده می کنند تا ما اون کتاب رو تهیه کنیم و تا متنی رو که استاد در کلاس میخونه با کتاب ما تطبیق داشته باشه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمه‌ی استاد سیدجلال‌الدین مجتبوی، انتشارات حکمت. موفق باشید  

18786
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. چطور باید بفهمم از کجا آمده ام کجا هستم به کجا باید بروم؟ اصلاً معنای این حدیث امام علی (ع) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی می‌فرمایند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً عَلِمَ مِنْ اينَ وَ فى اينَ وَ الى‏ اينَ‏»[1] خدا رحمت كند كسى را كه بداند در كجا بوده و در كجا هست و در چه مسيرى جلو مى ‏رود. با چنين نگاهى است كه انسان مى‏ تواند حقيقت و لايه‏ هاى پنهان هرچيزى و هر حادثه‏ اى را پيدا كند و ماوراء نظر به موضوعات جزيى، به جايگاه حادثه‏ ها نظر نمايد. روايت فوق دو پهلو دارد، يك پهلويش همان هستى ‏شناسى است كه حضرت علامه طباطبايى «رحمة الله عليه» تحت عنوان: «الإنسانُ قَبْلَ الدُنْيَا فى‏ الدنيا و بعد الدنيا» مطرح مى‏ كنند و يك نگاه تاريخى هم به ما مى ‏دهد. بدین معنا که ما متوجه باشیم قبل از اسلام در جاهلیت بوده‌ایم تا قدر موقعیت جامعه‌ی اسلامی خود را بدانیم و متوجه باشیم اگر مسیر را درست طی کنیم به عالی‌ترین جامعه خواهیم رسید. و می‌فرمایند رحمت خدا بر چنین افرادی سرازیر خواهد شد وگرنه مثل کسانی خواهیم بود که فراموش کرده‌اند حاکمیت نظام شاهنشاهی چه حقارت‌هایی بر ملت ما تحمیل می‌کرد. موفق باشید


[1] ( 2)- فيض كاشانى، الوافي، ج 1، ص: 116

8004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام الان ما سیر انسان شناسی را کار می کنیم و کتاب انسان از تنگنای بدن تا فرا خنای قرب الهی هستیم پیشنهاد شما بعد ازپایان این کتاب چه کتابهایی است؟ آیا سیر موضوعی خوب است ؟ سیر آثار یک شخصیت چه طور؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از آن اگر «خویشتن پنهان» را نیز کار کرده‌اید، به مباحث معاد بپردازید و آثار آیت‌اللّه شجاعی نیز در این راه نکات خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
نمایش چاپی