بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21363
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: شما در پاسخ اکثر سوالهای سیاسی اشاره دارید به نظر مقام رهبری به نسل جدید انقلابی ولی این در صورتی قابل قبول است که رهبری یک جوان و تیپ حججی را برای قوه قضاییه بگذارند و اصلاحات انجام دهند. حجه‌الاسلام پناهیان هم در جواب جوانان می گویند که رهبری برای دفاع از رای مردم و دموکراسی دخالت مستقیم و جزیی نمی‌کنند ولی سوال این است که بعد از اثبات ولایت مطلقه فقیه و دخالت رهبری در تصویب نشدن قانون جدید روزنامه‌نگاری در مجلس و خواست اکثریت مردم در دخالت رهبری چرا دست روی دست گذاشته‌اند و مثل اپوزوسیون انتقاد می‌کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده رهبری انقلاب بیشتر مسئولیت پایدارنگه‌داشتن اهداف انقلاب اسلامی را به عهده دارند و تذکرات ایشان در راستای توجه به اهداف انقلاب است و متذکر وظایفی می‌شوند که دولت باید انجام دهد، نه آن‌که خودشان بیایند کار دولت را به دست بگیرند، سعی دارند در این مسیر مردم را به بصیرت لازم برسانند. مثل آن‌که در مذاکره با آمریکا دخالت مستقیم نکردند و نظر خود را که عدم مذاکره بود، تحمیل ننمودند. ولی طوری عمل کردند که مردم امروز به بصیرتی رسیده‌اند که قبول دارند چرا رهبری فرمودند نباید به آمریکا اعتماد کرد. موفق باشید

19251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: محضر استاد عرض ادب و احترام دارم. استاد تو این چند روز مونده به انتخابات چیکار کنیم تا مردم به اونکه باید رأی بدهند؟ منظورم اینه چطوری روشنگری کنیم چه مطالبی رو بیان کنیم؟ از سرنوشت انتخابات خیلی می ترسیم نکنه باز....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با سعه‌ی صدر هرجا شرایط مناسب بود دلایل عبور از دولت یازدهم را برایشان روشن کنید، ولی نه با جدال و درد سر. موفق باشید

14394
متن پرسش
سلام عليکم: در قرآن آيه 11 سوره مبارکه روم بازگرداندن دو بار و با دو کلمه متفاوت آمده است چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید: خداوند مردم را خلق کرد و سپس آن‌ها را به سوی خود برگرداند و بعد از آن آن‌ها در محضر حق قرار گرفتند برای تعیین سرنوشت نهایی. و چون این برگشت دو مرحله دارد یکی برگشتِ کلّی از دنیا به قیامت و دیگر برگشتِ خاص برای حساب‌رسی؛ دوبار تکرار شده است. موفق باشید

6790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی زیارت قبول من حاجاتی دارم که برای برآروده شدن آن خیلی تلاش کرده و دعا کردم اما نتیجه نگرفتم تا اینکه روز اربعین زمانی که می خواستم در مراسم عزاداری شرکت کنم در بین راه به دلم افتاد که به خاطر امام حسین (ع) نذر کنم اگر حاجاتم داده شود من ترک گناهی چون غیبت می کنم اما این افکار مرا راحت نگذاشتن هرچند درمراسم عزاداری به خدای خود گفتم اگر این 3 حاجت داده شود بر من است برای رضای خدا غیبت را ترک کنم ولی شرط هم گذاشتم که این مسئله را از دید شما بررسی کنم چرا که همان روز تمام افکارم مشغول این بود که نکند این وسوسه شیطان است البته به این دلایل 1- حاجتم روا نشود و من ناامید شوم و قصد شیطان همین است که من به خدای خود بدبین شوم 2- اگر من غیبت نکردم و حاجتم براورده نشد آنوقت چه ؟ من به عهدم وفا کردم ولی آنها چی؟ 3- من تصمیم گرفتم قبل از برآورده شدن حاجت از حالا این گناه را ترک کنم ولی نگرانی تمام وجودم را گرفته از این بابت که اگر این افکار و حتی نذر وسوسه شیطانی بوده و وهم و خیال بوده نذرم شکسته می شود و دچار عقوبت ترک نذر هم خواهم شد استاد حالا دچار وسواس شدم اصلا راجع به هرکسی حرف می زنم فکر می کنم غیبت کردم یک بار حرف کسی برام سنگین تمام شد وبا یکی درد دل کردم اما بد گویی نکردم ولی گفتم که چه مشکلاتی برام ایجاد میکنه اما بعدش گفتم حتما این غیبت بوده چشمتان روز بد نبیند حسابی داغون شدم و گفتم عجب کاری کردم که نذر کردم این در حالی است که اگر کسی حرفی راجع به من میزنه که باعث ناراحتیم میشه برای تخلیه روحی دلم می خواهد با کسی دردل کنم تو را به خدا به من بگویید چه کار کنم؟ اصلا این نذر نذر درستی هست هرچند بعید می بینم بتوانم از عهده اش بر بیام خیلی نا امیدم متشکرم از استاد خوبم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نذر به‌کلی باطل است چون موضوع آن موضوعی است که شریعت آن را حرام کرده است و بر ما واجب است دستور شریعت را رعایت کنیم. برای رعایت دستور شریعت نذر و قسم لازم نیست. موفق باشید
33025
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده عزیز: عرضی داشتم که به نظرم مسئله این روزهای ما نوجوانان باشد: طبیعت ما انسانها بخشی حیوانی دارد که خداوند متعال این طبیعت را درون انسان قرار داده و انسان الان با حکمت خدای متعال دارای یکسری غرایز حیوانی است. موضوع صحبتم درباره یکی از این غرایز یعنی شهوت جنسی است! می‌دانیم که خداوند با حکمتش طوری مقرر کرده که انسان بعد از بلوغ جنسی بتواند بوسیله ازدواج به این نیازش پاسخ بدهد (البته نه اینکه کل هدف ازدواج این باشد). اما در حال حاضر و در این تاریخی که زندگی می‌کنیم با ورود فرهنگ و سبک زندگی بیگانه به اندیشه افراد، آن طبیعت انسان کاملا از یادها رفته است و کاملا فراموش شده که برخلاف طبیعت انسان نباید عمل کرد. راهکارهایی كه پیشنهاد می‌شود اعم از اینکه بایستی صیغه کرد یا تقوا را افزایش داد یا تغذیه را طوری تنظیم کنیم که محرک میل جنسی نباشد و دعا و مناجات و... هیچکدام ۱۰۰ درصد اثر ندارند حتی ۳۰ درصد هم اثر ندارند! آیا نوجوانان امروز بر حسب تاریخی که در آن هستند نباید راه حلی جلوی راهشان گذاشته بشود؟ «بر حسب اقتضای زمانه شان»؟ (می‌گویند صیغه کنید: اما منطقی نیست! وقتی پسر نوجوان راضی نیست که همسر آینده اش قبلا با پسری رابطه برقرار کرده باشد قطعا دختران هم راضی نیستند که همسر آینده شان با دختری رابطه داشته باشد). این موضوع مسئله بزرگی است برای ما نوجوانان! آخر ما با صرفِ دانستنِ اینکه گناه بزرگی است که به هر روش غیر از ازدواج، میل جنسی را ارضا کنیم نمی‌توانیم عملی متناسب با دانسته مان داشته باشیم! اصلا جهان مفاهیم به درد ما نمی‌خورد! ما به این نتیجه رسیده ایم که محض دانستن، مشکل مان حل نمی شود. تغذیه مان را مدتی اصلاح می کنیم‌ روزه می‌گیریم مباحث معرفتی جنابعالی را دنبال می کنیم ولی طبیعت انسان را که نمی‌شود تغیبر داد اگر تغیبر دهیم، انسان نخواهیم داشت پس قابل تغییر نیست! اکنون نوجوانان ما خواهان راهکار جدید اند متناسب به سعه شان (ما فهمیده ایم که آخر الزمانی ها سعه بی نظیری دارند). خداوند متعال هم با حکمتش فکر این دوره و زمانه را کرده است و بالاخره ایشان می‌دانستند که چنین دوران بی نظیری خواهد آمد. حال به نظر حضرتعالی راهکار اللهی برای این مشکل، بر حسب مخاطب (نوجوانان) و در این تاریخ چیست؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط بس بسیار سخت و سخت‌تر از سخت است. در جلسه‌ای که خدمت آیت الله ابراهیم امینی «رحمت‌الله‌علیه» آن مردِ حساس به تعلیم و تربیت جوانان بودیم با طرح شرایط پیش‌آمده برای جوانان در این زمانه، هم خودشان اشک ریختند و هم حاضران به گریه افتادند. ولی با این‌همه از آن جهت که در هر حال مسئله جنسی مربوط به بُعد اصلی یعنی فطرت الهی انسان نیست؛ می‌توان در این مورد فکر کرد که محرومیت از آن، مثل محرومیت از انس با خداوند نیست که انسان را از ابعاد اصیل خود محروم کند و به همین جهت مقاومت در مقابل کشش‌های غریزی در شرایطی که امکان جوابگویی به آن نیست؛ ابعادی از شخصیت انسان را به انسان نشان می‌دهد که حکایت از توانایی‌های بالقوه او داشته و از این جهت بنده با تفکر نسبت به این موضوع در سال‌های اخیر و با نظر به محرومیت‌هایی که در این رابطه برای جوانان عزیزمان پیش آمده، به این فکر فرو رفته‌ام که نکند خداوند بنا دارد اَبَرانسان‌هایی را به میان آورد که نشان دهد جوانانِ آخرالزمانی ما حتی در چنین شرایطی که بسی طوفانی و هولناک است، توان خودداری و تقوای خود را در خود زنده نگه‌ داشته‌اند تا دریچه‌های عرشی که به روی آن‌ها گشوده شده است، همچنان باز بماند و یا با مقاومت خود، دریچه‌های عرش را به روی خود بگشایند. با جوانانی روبرو هستم که از هویت عرشی آن‌ها در حیرتم. نمی‌دانم اگر جناب اویس قرنی به این تاریخ تشریف می‌آوردند، این جوانان به او اقتدا می کردند و یا او به این جوانان؟!!! از چنین تاریخی در حیرتم که خداوند بنا دارد چه صحنه‌هایی بیافریند!!! و به فرشتگان خود بگوید: «أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»(بقره/۳۳) نگفتم من در راستای علم خود به غیبِ آسمان‌ها و زمین، چیزهایی می‌دانم؟ و می‌دانم آنچه را که برای شما آشکار است و چیزهایی که شما آن را پنهان کرده‌اید و خداوند در این راستا نسبت به چنین انسان‌هایی بر فرشتگان خود فخر فروخت. موفق باشید   

30108
متن پرسش
سلام: چرا عمده بزرگان عرفان را که انسان مشاهده می کند سنی هستند البته بخصوص در سده های اخیر در شیعه عارفان بزرگی داریم اما همانها را هم دقت کنیم ذیل معارف آن بزرگان سنی بالیده اند مثلا مرحوم امام جز این است که در مصباح الهدایه ذیل شخصیت محی الدین مشی کرده اند و اگر شیخ را از امام بگیریم واقعا برای ایشان چه باقی می ماند؟ اصلا در شیعه کسی را داریم که در عرفان موسس باشد و با توجه به این همه معارف که در احادیث شیعی هست و ابن عربی ها از آن بی بهره بودند اینکه در عرفان شیخ حرف اول و آخر را بزند و هیچ عالم شیعی با آن گنجینه غنی نتوانسته به گرد محی الدین برسد چه رسد به اینکه از او پیشی بگیرد جای تامل است و این مطلب که شما می فرمایید این بزرگان عقیدتا شیعه و فقها سنی هستند صحیح نیست مگر می شود مثلا من به فقه جعفری عمل کنم بعد بگویم عقیدتا اهل سنت را برحق می دانم عکس آن هم صادق است. کسی که مثلا به فقه حنفی عمل می‌کند برای عمل به آن فقه باید قائل به حقانیت پیش زمینه های آن فقه باشد و آن همان عقاید اهل سنت است باید معتقد به عدم تعیین جانشین باشی کما اینکه شیخ در فصوص به این امر مذعن است تا نوبت به مرجعیت علمی ابوحنیفه ها برسد. بله برخی شباهت ها مثلا در بحث انسان کامل شاید ذهن را به فرمایش استاد نزدیک کند ولی از حضرتشان آموختیم که متفکران متشابهاتی دارند و محکمات و محکمات اندیشه ابن عربی سنی بودن ایشان عقیدتا و عملا است پس یا باید معتقد شد که محی الدین مدارج بالای عرفانی ندارد که اگر این گونه باشد حال و روز بقیه عرفا سنی و شیعه مشخص می شود یا باید بگوییم می‌شود شیعه نبود و در عرفان به مدارج بالا رسید که اولا شیعه این حرف را مطلقا قبول نمی کند و ثانیا سوال پیش می آید چگونه با باطل امکان رسیدن به حقیقت وجود دارد یا باید بپذیریم که اهل سنت برحق هستند که از دامانش ابن عربی ها می روید درین فرض اگر چه به انسجام می‌رسیم اما مطلوب ما شیعیان نیست یا در نهایت به فرض آخر رسید که در جمع بندی ذکر می‌کنم نکته دیگر اینکه سلمنا که بپذیریم شیخ عقیدتا شیعه بود چگونه با نماز ها و سایر اعمال عبادی باطل به حقیقت رسید؟ از طرفی اگر ایشان عقیدتا شیعه است شیعه به برخی کبار صدر اسلام نظر مثبتی ندارد در حالیکه اهل سنت آنها را محترم می‌دانند موضع محی الدین چیست؟ آیا ایشان حب به خلیفه اول و ثانی داشتند یا نه بنظر حقیر با این بررسی ها مشخص می‌شود عرفان طریق مطلوب شیعه و بالتبع اسلام نیست سنی ها برای پر کردن خلا فکری خویش مطالبی را از یونان بخصوص فلوطین و هند و .. اخذ نمودند و پروراندند و چون شیعه به یمن معارف اهل بیت بی نیاز از شرق و غرب بود درین مکتب بالید و می‌بینیم عمده فقیهان شیعی میانه ای با عرفان ندارند در حالیکه ائمه ما را به فقیهان در عصر غیبت ارجاع دادند چگونه است که در بحث ولایت فقیه که می‌شود به این مطلب استناد می‌کنید اما پای عرفان که می‌رسد مرجعیت فقها را درین زمینه قبول نمی کنید بله می‌شود به برخی از فقهای موافق عرفان استناد کرد ولی وقتی معظم فقهای شیعی در طول تاریخ الی یومنا هذا مخالفند جایی برای آن نظرات شاذ نمی ماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌دانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزه‌های شیعی هستند و متوجه شده‌اند چه راهی را باید طی کنند و حتی آن‌جایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشه‌های جعفری آن‌ را دنبال کرده‌اند. می‌ماند که آیا تقیه می‌کرده‌اند؟ که عده‌ای بر این عقیده‌اند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجه‌ی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور می‌آمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابی‌ها، بقیه‌ی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت می‌باشند. مکرر پیش آمده است عده‌ای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کرده‌اند، شیعه شده‌اند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آورده‌اند. ۲. مگر فقهِ فقها، همه‌ی اسلام است که در همه‌ی اسلام به آن‌ها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمق‌بخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید

29007
متن پرسش
سلام استاد: امروز به خاطر وضع کاملا بی حجابی چندین نفری که در کوه دیدم حالم گرفته شده؛ استاد می‌دانم که نهی از منکر در آن افراد شرایطش فراهم نیست و بر من هم واجب نیست اما چه کار کنم که دلم راضی شود؟ احساس می‌کنم وظیفه ام را خوب انجام ندادم از طرفی هم این آیه در گوشم می‌شنوم که «علیکم انفسکم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید منتظر شرایطی بود که از یک طرف فرزندان انقلاب نشان دهند سجایای اخلاقیِ بلندی دارا هستند و تهمت‌های جبهه‌ی استکبار که از افراد مذهبی انسان‌های تنگ‌نظر ساخته است، خنثی نمود.  و از طرفی با کار فرهنگی موضوع اصالت‌داشتن حجاب را تبیین نمود و به امید افول هرچه زودتر فرهنگ غربی که مبلغ عریانی است، منتظر ماند که بسیاری از این مشکلات در یک روند تاریخی رفع شود. البته به هیچ‌وجه نباید از حجاب که یک نماد انقلابی و دینی و ایرانی است؛ کوتاه آمد و در نظر به تمدن اسلامی که در دل چنین شاخصه‌هایی خود را به ظهور می‌آورد، مطلب را دنبال کرد. مناظره‌ی آقای مهدی نصیری با آقای دکتر سورنچی نشان داد که آقای نصیری گویا متوجه نیستند ما در آینده‌ی متعالی خود قرار داریم و عملاً ایشان یک نوع انفعال نسبت به تبلیغات دشمنان در رابطه با حجاب پیش کشیده‌اند در حالی‌که جناب آقای دکتر سوزنچی بسیار حکیمانه موضوع را مطرح کردند که نه حالت تحمیل دیکتاتورانه در کار باشد و نه حجاب از هویت حکومتی خارج شود. در این مورد خوب است به مصاحبه‌ی مذکور که در برنامه‌ی «زاویه» پیش آمد رجوع فرمایید. موفق باشید 

28597
متن پرسش
سلام: پیشاپیش عرفه، عید عاشقان مناجات با خدا و عید قربان رو خدمتتون تبریک عرض می کنم. استاد اخبار رو حتما دارید. عزاداری محرم در ایران محدود شد؛ ثبت بالاترین شمار جانباختگان و ... بعضی موافق بعضی مخالف، یکی می گه خطرناکه، یکی می نویسه بمیرم هم مراسم محرم رو برگذار می کنم، یکی می نویسه مراسم برگذار نکنم می میرم، عشق حسین فاطمه دیدنی تر شده، جلوه ای دیگه پیدا کرده، بوی محرم میاد اون هم چه محرمی! گویا محتشم این اشعار رو برای محرم امسال گفته: باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نمی‌توان آنچنان مشکل آن ویروس را بزرگ کرد که منجر به ترک جلسات عزاداری شود. آری! باید رعایت دستورات ستاد مبارزه با کرونا بشود ولی به نحوی که برکات حضور در جلسات عزاداری اباعبداللّه «علیه‌السلام» از بین نرود. زیرا وقتی روح انسان‌های مؤمن در کنار هم باشد، برکات خاص فرشتگان به میان می‌آید و انسان‌ها در کنار همدیگر بسط می‌یابند. موفق باشید 

26906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا سوالات پاسخ داده نمی شود خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا بنا ندارید نه ایمیل خود را نگاه کنید و نه سؤال را در صفحه‌ی سایت دنبال بفرمایید. برای دومین بار عرض می‌شود سؤال‌تان این‌طور جواب داده شد: ۲۶۸۵۴ - باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، این‌طور جواب داده شد: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سخت‌گیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیه‌ی صوفی‌گری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید 

23684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای مطالعه آثار آقای داوری چه سیری را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر داوری به قول خودشان بر اساس احساس دردی که نسبت به امور جامعه تشخیص می‌دهند، نگاه فیلسوفانه‌ی خود را به میان می‌آورند. و بدین لحاظ نمی‌توان برای مطالعه‌ی آثار ایشان سیری تعیین کرد. باید ببینیم مسئله‌ی ما در آثار ایشان کدام است. موفق باشید

21929
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در بحث معرفت النفس و اینکه من ما تن ما نیست نکاتی فرمودید که شاید چندان علمی بنظر نرسد. مثال هایی گفته شد مانند خواب، بیهوشی و اینکه در افراد مسن علت اینکه داروهای بیهوشی ضعیفتری داده می شود تعلق کمتر نفس به تن است در حالی که ما می دانیم قلب افراد مسن ضعیف تر است و اگر بیهوشی شدید رخ دهد و ضربان قلب افت شدید پیدا کند ممکن است دیگر عضلات قلب نتوانند پمپاژ قلب را راه بیاندازند. لطفا در باب مثال ها (که البته مثال ها نوعی استدلال بودند) دقت بیشتری شود زیرا که می تواند باعث غیرقابل پذیرش شدن اصل موضوع شود. (بنده دانشجوی پزشکی هستم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً باید علم پزشکی با نگاهی آغازین‌تر و مبنایی از خود بپرسد چرا در هنگام پیری، قلب انسان ضعیف‌تر می‌شود؟ جز آن است که آن‌چه موجب تدبیر بدن است مثل دوران جوانی، توجهش به بدن کم شده تا حضور خود را در جای دیگری شکل دهد؟ موفق باشید

21878
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا مشابه مباحثی که در مورد رزق مادی انسان داشته اید آیات قرآن و احادیثی در خصوص رزق معنوی انسان وجود دارد؟ آیا می توان گفت رزق معنوی دارای سلسله مراتب است به اینصورت که در مسیر زندگی خداوند به بهانه های مختلف آن را در مسیر انسان قرار می دهد و در صورتی که انسان آن را ببیند و از آن استفاده کند و خود را ارتقا دهد وارد گام بعدی می شود و دوباره در آن مرحله خداوند رزق معنوی دیگری برای او قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. به همین جهت باید با رعایت اخلاق و تواضع، شرایط بسطِ رزق معنوی خود را فراهم نمود. موفق باشید

21762
متن پرسش
سلام: در کتاب آشتی با خدا در رابطه با اینکه چرا خداوند ما را خلق کرد و صفت دائم الفیض بودن خداوند آیه ۶ سوره الرحمن رو شاهد آوردید. در بحث حرکت جوهری هم از این آیه تقریبا برای همین موضوع استفاده شد. ولی در این روزها از این آیه برای نشان دادن ظهور حضرت حق در هر تاریخ و دوران از این آیه استفاده می کنید. آیا اینها به هم ربط دارد؟ لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فیض حضرت حق دائمی است و در هر صحنه‌ای مطابق آن صحنه و آن پدیده ظهور می‌کند، حال چه آن پدیده موجودی مثل انسان باشد، یا رخدادی مثل انقلاب اسلامی. موفق باشید

20403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ناظر به سوال 20389 می دانم که مومن باید بین خوف و رجا باشد ولی این روایت که «المومن لایصلحه الخوف» این گمان را می رساند که انسانها به خدا امید بیش از حد و افراطی دارند لذا جنبه خوف باید تقویت شود. می خواهم ببینم خدا برای هدایت انسانها بیشتر آنها را از جهنم ترسانده یا آنها به بهشت بشارت داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در ابتدای امر مردم از خوف جهنم عبادت می‌کنند و خوب است که همان «خوف» غلبه داشته باشد، ولی در ادامه امیدِ لقاء پیش می‌آید و به اصطلاح، مزه‌ی آن خوف را به عنوان هدیه‌ی خدا می‌چشند که همان امید به رحمت پروردگار است. موفق باشید

20279
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک سوال داشتم خدمت استاد ارجمند: ۱. همانطور که می دانید اولین مرحله قیامت با نفخ صور آغاز می شود که همه در پی آن می می میرند. بر این اساس آیا منظور از مردن در اینجا این است که انسان در اینجا عدم می شود و روحش هم از بین می رود؟ اگر اینطور باشد که مخالف میل به جاودانگی در انسان است و نیز ضد برهان حکمت است چرا که بعد می فرماید که دوباره در صور دمیده می شود و همه زنده می شوند پس می تواند به این معنا باشد که انسان عدم شده و بعد دوباره زنده می شود و اگر چنین نیست پس منظور از اینکه همه ی انسان ها می میرند و بعد با نفخ صور دوم زنده می شوند چیست؟ (بنابر اینکه شما خودتان فرمودید که روح و حقیقت انسان هیچ موقع از بین نمی رود پس اگر اینطور باشد دیگر زنده شدن معنا ندارد چرا که خود زنده است و دیگر نفخ صور دوم معنا نخواهد داشت.) لطفا توضیح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نفخه‌ی اول، همه‌ی موجوداتِ زمینی به برزخ منتقل می‌شوند و در نفخه‌ی دوم، همه‌ی موجودات برزخی در برزخیتِ خود می‌میرند و به قیامتی‌بودن خود زنده می‌شوند. موفق باشید

20024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که مستحضرید بیشتر مساحت کره زمین را آب فرا گرفته است لکن مشکل اصلی اکثر نقاط مشکل خشکسالی و نابودی محصولات و درختان در اثر کم آبی است آیا این موضوع مصداق و مثالی از این آیه شریفه است؟ «وَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور نظر به حقایق فوق عالم ماده دارد که نزد حضرت حق است و نزول، این‌جا به معنای نازل‌شدنِ آن حقایق است به سوی عالَم ماده. موفق باشید

19786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در آيه ي ٥٩ سوره نساء «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا» چرا به جاي اين كه بگويد اي كساني كه إيمان آورديد نگفته اي كساني كه اسلام آورديد مگر كسي كه خدا و پيامبر و أولي الامر را أطاعت كند تازه بعد نمي شود مؤمن؟ اصلا مؤمن كيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطاعتی که در آیه‌ی مذکور مدّ نظر است، اطاعت انسانی است که از پذیرفتن اولیه‌ی انسان بالاتر آمده است و می‌خواهد نظام‌سازی کند. به همین جهت در آخر آیه باز تأکید می‌کند: «إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ». موفق باشید 

8418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسلام/گروهی هستیم که می خواهیم برای مراسم اعتکاف شهرمان برنامه ریزی کنیم باتوجه به معتکفانی باسلایق وگروههای سنی متفاوت چه رویکردی داشته باشیم/اگرکسی رامی شناسیدکه ازتجربیاتشان می شوداستفاده کرد معرفی نمایید/ خداوندشماراازبلیات حفظ کند./

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید جناب آقای علی ایزدی بتوانند تجربیات خود را در اختیارتان بگذارند. تلفن ایشان 09139291232 است. موفق باشید

8031
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام علیکم.این تفسیر عرفانی را که می گوید شیطان همان قوای دنیایی انسان و فرشتگان قوای الهی انسان هستند یعنی شیطان و ملایک دو بعد از انسان هستند ،را چگونه میشود با آیات قران که هر کام از شیطان وملایک را یک شخص درنظر گرفته جمع کرد؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز تفاسیر انفسی منکر ظاهر آیات نیست بلکه متذکر این نکته است که مثل آنچه فرشتگان و شیاطین در این عالم نقش دارند، در عالم نفس انسانی یا عالم صغیر ما بإزاء شیاطین و فرشتگان عواملی هستند. به همین جهت شیطان و فرشته‌ی بیرونی می‌تواند از دریچه‌‌ی همان قوا نفوذ کند. موفق باشید
30471
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به جواب سوال ۳۰۴۶۵ تفاوت سلوکی که منجر به تقویت قوای نفس می شود یا منجر به تجلی توحیدی در قلب سالک می شود چیست؟ آیا نوع رجوع سالک در سلوک مهم است؟ سالک چگونه متوجه شود که در قلمرو کدامیک قرار دارد؟ قربان شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک عرفانی، سالک نظر به توحید حضرت حق دارد و سعی می‌کند خود را نفی کند تا حضرت حق در همه‌ی ابعاد وجودی او به ظهور آید. به همان معنایی که در حدیث شریف قرب نوافل مطرح است. ولی در روش مرتاض‌ها نظر به نفس و قوای نفس می‌شود و این امری نیست که در عرفان جاری می‌شود. موفق باشید

28771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در چند سوال قبلی که با هگل مرتبط بود، اشاره داشتید به دغدغه او برای حضور در جهان مدرن در عین حفظ انسانیت و دغدغه های اخلاقی و نظر به شخصیت حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) که این را حتی در عقل در تاریخ خود هم بیان می‌کند. علت اینکه همین مبانی هگل، پشتوانه ای برای مارکسیسم و کمونیسم شد و حتی مارکس تز تاریخی خود و اینکه کمونیسم ایستگاه پایانی جهان است را مطرح کرد و رسما گفت فلسفه هگل مثل انسانی بود که روی دستهایش ایستاده است بود و من آن‌را منظم و مدون و سرپایش کردم. هر چند خود دیدگاه های هگل هم با مبانی توحیدی و وحدانی فاصله جدی داشت ویژه در بدبینی به ذات و فطرت بشر و آن نظرش در فلسفه تاریخ که به تعبیر یکی از اساتید، جبر تاریخی غیر توحیدی و مغایر با حکمت تاریخ از منظر توحیدی و الهی بود، ولی چگونه از دیدگاه های او، نظرات مارکس و متفکران کمونیست و مارکسیست و حتی ماتریالیست بیرون آمد و مارکس مدعی شد من سر و پا کردم مبانی هگل را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد نباید نقش فوئرباخ را نادیده گرفت که به قول خودش، محور تفکر همه‌ی فیلسوفان خدا می‌باشد در حالی‌که خدا بی‌نهایت است و بی‌نهایت، قابل دسترس نیست و مارکس و انگلز در دستگاه فوئرباخ از هگل فاصله گرفتند و ادامه‌ی هگل را با فضای عبور از خدا ادامه دادند وگرنه همچنان‌که شهید مطهری در کتاب «فلسفه‌ی تاریخ» می‌فرمایند هگل را باید جزو فیلسوفان موحد قلمداد کرد. موفق باشید

25957
متن پرسش
سلام: زمانی که انسان وارد عالم مثال می‌شود صورتهای مثالی در خیال متجسم می‌شوند اما خیال دقیقا کجاست؟ جایی در نفس ناطقه است یا جایی در مغز انسان است؟ (مثلا غده پینه آل)
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان، وسعتی تا عالَم جبروت دارد و یکی از مراتبِ نفس انسان، عالم خیال است. در این مورد خوب است سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

25946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد طاهرزاده: در بین جواب پرسشها، درباره انتخابهایی که انسان قبل از تولد میتونه داشته باشه، جالب بود ولی در عین حال مبهم. میشه لطفا بیشتر توضیح بدید یا کتابی و منبعی را معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد پزدان‌پناه در موضوعِ «عین ثابته» در این مورد نکاتی را در اختیار خواننده می‌گذارد. موفق باشید

25761
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، حقیقتاً در زمانه فعلی می شود گفت حوزه های علمیه روند تحجر و بدور از واقعیات زمانه را دنبال می کنند؟ آیا همچنان هنوز انتقادات شهید مطهری به حوزه ها مبنی بر اینکه حوزه های علمیه در تولید علم دینی مبتنی بر واقعیات و ضرورت های جامعه ضعف اساسی دارند و روند عقب ماندگی را دنبال می کنند؟ این سخنرانی آقای رحیم پور ازغدی هم که در فیضیه قم سال پیش بیان کردند ریشه سکولاریسم در حوزه است هم کمی به ابهام من اضافه کرده و ذهنم رو نسبت به تحجر و سکولار بودن حوزه درگیر کرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به قشر طلبه‌های جوان و دانشجویانی که به حوزه آمده‌اند امیدوارم، هرچند گله‌ی آقای رحیم‌پور به جاست که حوزه در مسائل مبتلابهِ جامعه سرزنده نیست. ولی در هر حال، در حالِ به نشاط‌ آمدن است. موفق باشید

25288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در تکمیل سوال ۲۵۲۴۴ لطف می کنید به این سوالات هم پاسخ بدید: ۱. استاد عربی ما می فرمایند اگر عمل مستحبی به نیابت انجام بشه و اشتباهی در آن رخ بده مانند اشتباه خواندن قرآن و.. گناه آن برای میت یا هر کسی که شما به نیابت آن عمل را انجام دادید حتما نوشته می شود آیا این نظر درسته؟ ۲. اگر هدیه دادن منزلت بیشتری داره پس چرا در اکثر کتبهای شما قید شده که به نیابت از امام زمان (عج) زیارت کنید حج بروید و یا قرآن بخوانید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم. ولی ملاک، نیّت ما است که بخواهیم خیری را به طرف برسانیم. إن‌شاءاللّه خداوند بر اساس نیّت ما عمل می‌کند. ۲. هدیه‌کردن یک عمل، غیر از انجام‌دادنِ آن عمل به جای آن فرد است. هر کدام در جای خود مفید و مؤثر است. موفق باشید

نمایش چاپی