باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باور کن گرسنگی و بیکاری پدر و غم فرزندان خوردن مادر را خوب خوب چشیده ام و عظمت حضرت رب العالمین را در همان صحنه ها دیده ام.
باور بفرمایید به هیچ وجه هیچ تصوری از شخصی که باید رئیس جمهور شود، نداشته ام و ندارم؛ ولی در دل ذات توحیدی انقلاب اسلامی وعده ی خداوند را می شناسم و صبر همراه با حکمت نایب الإمام آیت الله خامنه ای را، که خداوندبنا ندارد این صحنه را که صحنه ی مقابله با استکبار است، در دل توحید انقلاب اسلامی ترک کند حتی اگر فرزندان انقلاب شهید و خانواده هایشان اسیر شوند. قاصدک چنین خبرهایی آورده. قاصدک با زبان روزنامه ها با ما سخن نمی گوید؛ با جان همسران و مادران شهدا نجوا می کند که خون عزیزانشان هرگز ضایع نخواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم استیضاح بهترین کار باشد. باید در عین نقادیهای اساسی و عمیق و تمامقد، روشن شود این جریان اساساً راهی برای اصلاح امور این ملت نمیشناسد و نهتنها در برجام به امید رفع تحریمها ۷ سال فرصت را از دست داد؛ در همهی امور مسیری که انتخاب میکنند از همین جنس است. باید مردم به آن نوع هوشیاری برسند که مسائل کشور با روحیهای دیگر حلّ میشود و مردانِ دیگری را باید به میدان آورد که إنشاءاللّه عملی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید مشکلی است که زوایای مختلفی از نقصهای اجتماعی ما را آشکار کرد. واقعاً اگر با رجوع بیشتر به دیانت و خُلقِ محمدی «صلواتاللّهعلیهوآله» نتوانیم از این بحرانها عبور کنیم، در تاریخ سیطرهی فرهنگ غربی هر روز با این نوع مشکلات روبهرو خواهیم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» فرمود منتظر مصلح، خود باید صالح باشد. در مسیر صالحبودن باید هرگونه که میتوانیم در نفی استکبار تلاش کنیم تا تقدیرمان ملاقات حضرت در این دنیا اگر باشد، روسفید باشیم. امروز راهی که نایب حضرت متذکر آن هستند، راهِ حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای سلوک فردی، عدم ورود به مسائل فلسفی هیچ خطری ندارد. ۲. جایگاه مباحث عقلی، مربوط به حضور اجتماعی و تمدنسازیِ اسلام است. مسلّم اگر بخواهیم با عقل مردم معارف اسلامی را در میان بگذاریم، نقش فلسفهی اسلامی بهخصوص با قرائتِ صدرایی که درست در طلیعهی تاریخ مدرن به میان آمده است، فوقالعاده میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ضدیّت با تشیع دارد، که دشمن حساب میشود. مگر میشود در جهت منافع کشور گام بردارد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مستحضرید در ابتدا عرض شد بحث آن مفصل است و حتی مفصلتر از این حرفها. به همین جهت بنده نخواستم به طور مستقیم وارد بحث شوم، خواستم با گفتن آن دو نکته تنها جنابعالی را در جریان بگذارم که ما چه موضعگیریهایی باید در مورد حجاب داشته باشیم و اجازه بدهید در مورد این سؤالتان نیز ورود مستقیم نداشته باشم، چرا که اساساً ظرفیت سؤال و جوابها در حدّ بحث و بررسی چنین موضوعی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندان نگران نیستم. به امید آنکه مردم به چنین بصیرتی رسیده باشند که اکثراً جریان اصلاحطلبی، بیشتر به منافع خود فکر میکند تا به انقلاب. اگر اینطور باشد جای نگرانی نیست زیرا دعوا در خانوادهی انقلاب اتفاق افتاده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش استادِ حقیقی که کلّیاتِ راه را در جلوی ما بگذارد، در این تاریخ حضرت امام و رهبر معظم انقلاب هستند. فکر میکنم واژهی «صبر» که در آیات و روایات تا این اندازه بر آن تأکید شده، به جهت آن است که همچنان بر راهی که میدانیم راهِ شریعت الهی است، بمانیم تا بالاخره یا در این دنیا و یا در آن دنیا به نتیجه برسیم. مهم، آن احساسِ بودنی است که خود را در رحمت الهی احساس کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به این نکته نیز فکر شود که حضرت حق گویا اراده کردهاند در این شرایط که ما پیروزیهای ارزشمندی به دست آوردیم، متوجهی نقطهضعفهای خود برای حضور در میدانهای بزرگتر باشیم. این در عین آن است که بالاخره رحلت و شهادت سرنشینان هواپیما، مربوط به تقدیری است که از قبل معلوم شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بودنِ حضرت حق، عینِ علم است نسبت به هر معلومِ ممکنی. و حکیم است، نسبت به جایگاهی که باید برای آن معلومها تعیین شود و با استحکام، این کار را تدبیر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این مورد بتوان گفت ملکات انسان بر انسان سیطره پیدا میکند، چیزی که در برزخ و قیامت پیش میآید. فکر میکنم چیز زودگذری باشد زیرا به هر صورت «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّاقل نتیجهای که از کار خود میگیرید آن است که متذکر اندیشههای غربزدهی آقای سریعالقلم خواهید شد از آن جهت که این نوع شخصیتها هیچ نسبتی با فرهنگ دینی و قومیِ اصیل ما ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی داریم که چگونگی چهرهی آن حضرت را گزارش دادهاند و عدهای بر اساس آن گزارشها چهرهای را ترسیم کردهاند، ولی من و شما فدای آن امامی شویم که با سیرهی خود راههای نجات را در هر زمانی در مقابل ما گشود، چرا به سیرهی زیبای آن حضرت نظر نکنیم. فدای سیرهی زیبای امام علی«علیهالسلام». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جای خود به طور مفصل بحث شده است که آنچه از طریق انعکاس قرنیه به شبکیه میرسد طول موجی از نور است و از آن به بعد نیز از شبکیه تا مغز، انعکاسی از الکتریسته است و همهی اینها مُعدّات است تا نفس صورتی مطابق خارج ابداع نماید. اولین پیشنهاد بنده مطالعهی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سیری در آرشیو سؤالات در رابطه با معرفت نفس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً» و بر روی «جمیعا» تأکید دارد، پس در حرکت دینی نظر به اجتماع دارد و در نشستِ اخیر در خدمت مقام معظم رهبری، اشاره فرمودند به آیهی ۹۷ سوره نحل که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ»؛ هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد. خواستند بگویند وقتی حیات طیبه را در مقابل مردم قرار دهیم، حتماً ذهن مردم را از رُعبِ به غرب و گرایش به آن تخلیه کردهایم. فرمودند: ما هنوز ذهن مردم خود را از رعب به غرب به معنای مهمدانستنِ آن خالی نکردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خداوند ماوراء امور جزئی و روزمرّهی زندگی بشری به وسیلهی پیامبران به بشریت ابلاغ شده است و انسانها باید ذیل آن امور کلی و سنتهای جاری در عالم، در امور جزئی زندگی، خودشان برای زندگی خودشان برنامهریزی کنند. و اساساً تغییرات جزئی در زمانهای مختلف، جایگاه سنتهای الهی و امورِ کلی را تغییر نمیدهد. از این جهت قرآن کتابی است برای همهی عصرها و همهی نسلها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه باشید کینهی شما نسبت به آن فرد، به جهت در نظرگرفتن اعمال و اخلاق خودتان است و گمان میکنید آنها سرنوشت شما را شکل دادهاند یا میدهند غافل از آنکه مقدرات هرکس مربوط به خود اوست و در آن مقدرات، امتحان میشود. تازه استغفار به معنای طلب رفع حجاب از حضرت حق است تا او هر آنچه را که مانع آن رجوع میشود رفع نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حرفها که میزنید نشانهی آن است که بیایمان هم نیستید. آری! اگر میخواهید ایمان به خدا را بهتر احساس کنید، با توجه به آنکه در روایت داریم هرکس به خود و به نفس خود معرفت پیدا کند به پروردگار خود معرفت پیدا کرده، پیشنهاد میشود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت است را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید ادامهی بحث نیاز نیست و نباید به خودتان زحمت دهید. إنشاءالله به مرور به جمعبندیِ لازم میرسید. موفق باشید
قسمتی از فص یعقوبی را از فصوصی که روی سایت هست برایتان ارسال کردم شاید به تفکر در مورد آن به کار آید.
امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّعَادَةَ وَ الشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ سَعِيداً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ يُبْغِضْهُ وَ إِنْ كَانَ شَقِيّاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا يَصِيرُ إِلَيْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اللَّهُ شَيْئاً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَيْئاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً»[1] بهراستى خدا پيش از آنكه آفريدههاى خود را بيافريند سعادت و شقاوت را آفريد، هركه را خدا خوشبخت و سعادتمند آفريد، هرگز او را دشمن ندارد، اگر بد كند كار او را دشمن دارد نه خود را، و اگر بدبخت و با شقاوت باشد، هرگزش دوست ندارد و اگر كار خوبى كند، كارش را دوست دارد و خودش را دشمن دارد به خاطر سرانجامى كه بهسوى آن مىرود، هرگاه خدا چيزى را دوست دارد هرگزش دشمن ندارد و هرگاه چيزى را دشمن دارد هرگزش دوست ندارد.
]فَلو خَدَمَ الإرادةَ الإلهيَّةَ ما نَصَحَ و ما نَصَحَ إِلّا بِها أعْني بالإرادةِ. فالرَّسُولُ و الوارِثُ طَبيبٌ أُخْرويٌ لِلنُّفُوسِ مُنقادٌ لِأمْرِ اللهِ حِينَ أمَرَهُ، فَيَنْظُرُ فِي أمْرِه تعالى و يَنْظُرُ فِي إِرادَتِهِ تعالى، فيَراهُ قَدْ أمَرَهُ بِما يُخالِفُ إِرادَتَهُ و لا يَكُونُ إِلّا مَا يُريدُ، و لِهذا كانَ الأمرُ. فَأرادَ الأمْرَ فوَقَعَ، و ما أرادَ وُقُوعَ ما أمَرَ بِهِ بِالمأمُورِ فَلَمْ يَقَعْ مِنَ المأمُورِ، فَسُمِّيَ مُخالَفَةً و مَعْصِيَةً.[
شیخ اکبر در ادامه میفرماید: اگر رسول صرفاً در خدمت اراده تکوینی بود نصیحت نمیکرد، و رسول نصیحت نمیکند مگر در فضای اراده تکوینی. پس رسول و وارث او که طبیب اُخروی نفوساند، مُنقادِ امر تشریعی حقاند- هنگامی که خدای سبحان امر تشریعی نموده- پس از یک جهت به امر تشریعیِ حق نظر میکنند و در ارادهی تشریعی حق نظر میکنند -که هدایت همگان را اراده کرده است- و از جهت دیگر به ارادهی تکوینی او که مخالفِ ارادهی تشریعی حق است و تحقق پیدا نمیکند مگر آن چه را تکویناً اراده کرده است، و از این جهت امر تشریعی محقق میشود که خدا وقوع آن امر را اراده کرده پس آن امر به واسطهی عبد واقع میشود و یا خدا اراده نکرده وقوع آنچه را امر کرده به عبد، پس آن امر، از طریق عبد واقع نمیشود که به آن مخالفت و معصیت گفته میشود.
با توجه به امر فوق اگر سؤال شود پس فائده امر تشریعی در این حالت چیست باید گفت در عین ثابته هر کس نوشته شده به من از راه نبوت تکلیف کن و این اقتضای عین ثابته همهی انسانها است ولی عین ثابتهی کفار اقتضای انکار دارد. از این جهت تمیز کفار از مؤمنین با رسالت محقق میشود و در این جا ظهور اقتضاء در میان است که عین ثابتهی کدامیک از افراد اقتضای اطاعت دارد و کدامیک اقتضای انکار.
]فالرَّسُولُ مُبَلِّغٌ: و لِهذا قالَ شَيبتْنِي سورة«هودٍ» و أخَواتُها لِما تَحوي عَليْهِ مِنْ قَوْلِهِ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» فَشَيَّبَه «كَما أُمِرْتَ» فإِنَّهُ لا يَدرِي هَلْ أُمِرَ بِما يُوافِقُ الإرادَةَ فيَقَعُ، أوْ بِما يُخالِفُ الإرادَةَ فَلا يَقَعُ[
پس رسول در امر تشریعی رساننده آن امر است - چه خداوند از نظر تکوین اراده کرده باشد که افراد بپذیرند و چه اراده نکرده باشد- که افراد آن امر را بپذیرند و بدین لحاظ رسول خدا (ص) فرمود: «شيّبتنى هود و أخواتُها»[2] سورهی هود و همانند آن مثل سورهی شوری مرا پیر کرد. به جهت آنکه در آن سورهها هست، «پس نسبت به آنچه امر شدهای استقامت بورز» و اینکه فرمود «آنطور که به تو امر شده» او را پیر کرد زیرا حضرت نمیداند آنچه تشریع شده موافق ارادهی تکوینی است پس واقع میشود، یا مخالف ارادهی تکوینی است و واقع نمیشود و عبد نمیپذیرد.
رسول خدا (ص) از حیث نشئهی عنصریاش که آن نشئه حاجب اطلاع دائمی از حقایق است، نمیداند آیا امر تشریعی موافق ارادهی تکوین حق است تا مخاطب و یا مخاطبانِ او منقاد امر او گردند یا نه.
]و لا يَعْرِفُ أحَدٌ حُكْمَ الإرادةِ إِلّا بَعْدَ وُقُوعِ المُرادِ إِلّا مَنْ كَشَفَ اللهُ عَنْ بَصِيرَتِهِ فَأدرَكَ أعيانَ المُمْكِناتِ فِي حالِ ثُبُوتِها عَلى مَا هِيَ عَلَيْهِ، فَيَحْكُمُ عِنْدَ ذلِكَ بِما يَراهُ. و هذا قَدْ يَكُونُ لآحادِ النّاسِ في أوقاتٍ لا يَكُونُ مُسْتَصْحِباً. قال: «ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» فصَرِّحْ بِالحجابِ،[
احدی حکم ارادهی تکوینی را نمیداند مگر بعد از وقوع مراد الهی و آنچه او اراده کرده إلاّ کسی که خداوند از بصیرتش کشف حجاب کرده باشد و بتواند اعیان ممکنات را به همان شکلی که در مقام ثبوت هستند ببینند. پس حکم کند مطابق آنچه در اعیان ثابته ممکنات دید که این کشف برای افراد نادری - مثل کمَّل انبیاء و اولیاء- هست آن هم در بعضی اوقات نه همیشه و لذا رسول خدا (ص) بنا به دستور حضرت حق در سورهی احقاف آیهی 9 [3] مأمور است که بگوید من نمیدانم بر من و بر شما چگونه عمل میشود. پس با گفتن این جمله تصریح کن به بودن حجاب. حضرت همیشه در مقامِ علمِ به تفصیلِ همهی حقایق نیستند ولی هر وقت بخواهد خدا به ایشان آن علم را میدهد یعنی «إذا شاءَ عَلِمَ عَلِمَ» چون بخواهد بداند میداند.
]و لَيسَ المَقْصُودُ إِلّا أنْ يَطَّلِعَ فِي أمرٍ خاصٍ لا غَيْر.[
و مقصود از این کشف چیزی نیست مگر اینکه حق تعالی عبد را بر بعضی از امور آگاه کند نه به اندازهای که خودش می داند به همین جهت فرمود: کسی هیچ احاطهای به علم او ندارد مگر به اندازهای که خودش میخواهد[4] و لذا انبیاء و اولیاء به بعضی از اسرار آگاهاند.
ملاحظه شد که انبیاء در خدمت ارادهی تشریعی حقاند و نه در خدمت ارادهی تکوینی خداوند، و در ارادهی تشریعی موضوعِ دعوت به خیر جدّی است و در ارادهی تکوینیِ حق نیز در عین آنکه هم خیر، متعلقِ ارادهی حق است و هم شرّ، آنچه ترجیح دارد خیر است و در نظام اَحسنِ الهی، مزاج عالم، شرّ را نیز تحمل نمیکند و خیر را رشد میدهد.
[1] - الكافي، ج1، ص: 152
[2] - پيام پيامبر، متنعربى، ص 786.
[3] - «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ» (احقاف/9) بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمىدانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم، و جز بيمدهنده آشكارى نيستم!»
[4]- «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول ...»(جن/ آیات 27- 26).
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اندازهی عقل مردم با مردم سخن گفت ولی باید معارفی که منجر به فهم جهانی میشود که در آن زندگی میکنیم، را بشناسیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با این روحیهای که خداوند به جنابعالی لطف کرده، دانشگاه، هم از نظر علمی به شما کمک میکند و هم با نظر به نگاه ایمانیِ شما، وقتی با اندیشههای متفاوت روبهرو شوید با عمق بیشتری متوجهی نگاه توحیدی به عالم میشوید. بالاخره «نهنگ آن بِهْ که در دریا ستیزد / ز آبِ خرد، ماهی خرد خیزد» ۲. کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و یا کتاب «آشتی با خدا» إنشاءاللّه میتواند جهانی ماورای جهان مادی را در مقابل شما بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باید به این مباحث ورود کنیم تا ببینیم چرا حضرت امام خمینی فرمودند: «و ما ادراک ماالملاصدرا؟». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده روی هم رفته خارج از بعضی از تنگ نظری ها و تعصباتی که ما داریم، آزادی بیان در مسیر اظهار حق و حقیقت در صحنهی کشور جاری است. ۲. در غرب، آزادی بیان از جهاتی در میان است ولی بعضا با پرده دری و بی باکی نسبت به شخصیت انسانها همراه شده. آری آزادی بیان در هر جا که باشد خوب است ولی نباید منجر به بی حیایی و پرده دری شود و بدین لحاظ در نظام اسلامی باید به دنبال نوعی از آزادی بیان بود که آن غیر از آزادی بیان غربی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلات ما نیز ریشه در همان فرهنگ سرمایهداری دارد که توسط افرادی که گرایش به آن فرهنگ دارند، در جامعهی ما بهوجود آمده. با غرقشدن آمریکا و افولِ آن فرهنگ، بسیاری از مشکلات جهان رفع میشود و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» متذکر ریشهی فساد شدهاند. موفق باشید
