باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص به یاد ندارم که علامه چه میفرمایند. ولی عموماً در مقدمهی کتابهای اخلاقی بحث معرفت نفس را به میان میآورند تا رابطهی آن را با اخلاق روشن کنند. در این مورد خوب است به کتاب «معراج السعادة» یا «کیمیای سعادت» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب بود. إنشاءاللّه دستهای گشودهی حضرت حق شما را در بر بگیرد و یا بگو احساسِ اینکه او شما را در برگرفته است، به شما بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خالق انسانها که بیش از خود ما مالک ماست، متوجهاست ما نیاز داریم در فضایی رشد کنیم که مقتضی انتخابهای فطری ماست تا بعد از آنکه خواهی نخواهی خواستیم مطابق عقل خود زندگی را شکل دهیم اگر به این نتیجه رسیدیم که آنچه دین فرمودهاست بهترین است، در انتخابهای خود در زحمت نباشیم و نقش خانواده هم در کمک به فرزندان بیش از این نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان یک قاعدهی کلی داد و گفت زندگی با این افراد سرپیچی از حکم خدا است. زیرا عموماً این افراد بیش از آنکه معاند باشند، جاهلاند. باید برایشان دلسوزی نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی یعنی هر عملی صورت معینی دارد مثل صورتهای ذهنی انسان که در عین مجردبودن، محدودیت و شکل دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ادامهی درک معارف توحیدی مثل معرفت نفس و مباحث معاد، إنشاءاللّه روحیهی غلبهدادنِ حق بر خلق تقویت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش را با همهی آنچه به عنوان ملکات دارد، یکجا حس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود عینِ عینیت به معنای بودن است منتها تعیّنِ آن به همین مخلوقات است و این مخلوقات یا ماهیات، وجودند به صورت خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه علامه طباطبایی میفرمایند بحث در آن است که شرک، نفی شود و بیان میکنند که شرک، انسان را در زمره ظالمین وارد مینماید و آدمی مستحق مجازاتهایی میشود که خداوند در کلام خود به ظالمین وعده داده است. لذا خداوند میفرماید: غیر از خداوند کسی را به عنوان منشأ اثر نخوانید، در حالیکه نه برای شما توان ایجاد نفعی را دارد و نه توان دفع ضرری را. ۲. بقیه جواب سؤال خود را در جواب سؤال شماره 31672 دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک رسول خدا «صلّیاللّهعلیهوآله» آنچنان از توهّمات پاک شده که وقتی قلب آن حضرت حقیقتی را رؤیت میفرمود، هرگز تحت تأثیر خیالات و توهّمات قرار نمیگرفت که از دیدن حقیقت محروم باشد و آیهی فوق، متذکر جایگاه قلب آن حضرت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جلسه در بحث «شرح مقالات» در شرح دعای صباح شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راههای با برکتکردنِ عمر فکر کنید. در این مورد بد نیست سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آیهی مذکور بشارت میدهد به آنهایی که قول خدا را میشنوند و از بهترین راهنماییهای آن استفاده میکنند. بحث «یتّبعون احسنه» است یعنی به دنبال بهترین «بودن»، و این غیر از آن است که اسلام اجازه دهد تا سخنانِ باطل در جامعه شایع شود. هرکس خواست، خودش برود سخنانی که از نظر اسلام باطل است پیدا کند، ولی اسلام که دین هدایت است چنین کاری را دامن نمیزند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم، ولی به هر حال مسئولان کشور دشمن ما نیستند مواظب باشید دشمن را گم نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد بحث شده است که چون عصمت ائمه «علیهمالسلام» از روی علم است، اختیار از آنها سلب نمیشود مثل کسی که علم دارد اگر این آتش را بردارد، میسوزد. و چون میداند، عمل نمیکند. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا از یک طرف در قرآن داریم که خداوند به شیطان میفرماید چرا به آدم سجده نکردی؟ استکبار ورزیدی، یا از عالین بودی؟ یعنی از آن ملائکهای که مورد خطابِ حضرت حق نبودند. میفرماید: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ» (ص/75)
صاحب المیزان چنین آورده است: «جمله «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» استفهامی است توبیخی، معنایش این است که: آیا سجده نکردنت از این بابت است که عارت می شد، و خود را از این کار بزرگتر می دانستی؟ و یا اینکه به راستی شان تو اجل از این عمل بود و تو از کسانی بودی که قدر و منزلتشان بالاتر از آن است که مامور به سجده بر آدم شوند؟ و از همین جا بعضی از مفسرین استفاده کرده اند که: معلوم می شود خدای تعالی مخلوقاتی عالی دارد که مقامشان اجل از آن است که برای آدم سجده کنند، بندگانی هستند مستغرق در توجه به سوی پروردگارشان، و هیچ چیزی را به جز او درک نمی کنند.» و در حدیثی از رسول اکرم (ص) نقل شده که فرموده: عالین «من و علی و فاطمه و حسن و حسین می باشیم» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که امثال بنده با سوال جواب در سایت بتوانیم جواب دهیم. باید با کسی که طرفین را میشناسد موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای حضرت ربّ العالمین بشوم که «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او» مگر میشود از طرف حضرت رحمان، جز رحمت به ظهور آید؟!! درست است که عاطفه، خلأ فرزند را نمیپذیرد و حق هم دارد؛ ولی قلب در استقرارِ توحیدی خود چیزِ دیگری میبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر طور صلاح میدانید. از نظر ما مانعی نیست. موفق باشید
.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت مذکور را دیدم. کارِ بسیار خوب و ارزشمندی است و همینطور که میفرمایید آن روش، موجب میشود تا بسیاری از مباحث از حالتِ اجمال به تفصیل در آید. میماند که به خودی خود این کار نیاز به یک تیم توانا و آمادهای دارد که إنشاءاللّه پیش آید و از اینکه تنها بنده جوابگوی سؤالهای کاربرانِ محترم هستم، شرایط تغییر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «یداللّه مغلوله» نیست، بحث در «أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها»ست. زیرا نفس ناطقه در دورهی جنینی اعضای خود را میسازد تا در دنیا از آنها استفاده کند. ولی در حیات دنیایی شرایط ساختن اعضا برای نفس، فراهم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین مقاومت در مقابل این خطورات و پیروی نکردن از آنها موجب ایجاد نور سلوک میشود. انتظار نداشته باشید آن خطورات نیاید و آن تصورات در شما ایجاد نشود، هنرِ شما آن است که در مقابل آن خطورات تحت تأثیر آنها عمل نکنید. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: در مورد نظر علامه در مورد کورش کبیر که یا ذوالقرنین می باشد یا نه و موحد بوده یا نه نظرتون را بفرمایید یا اگر خود شما تحقیقی داشته اید بفرمایید تا استفاده کنیم. یه سوال دیگه هم پیش اومد در مورد زمان امام خمینی (ره) در مورد تندرویهای بعضی افراد مثل اکبر گنجی و امثالهم که موی زنان را می بریدند یا پونز در سر اونها می زدند چرا اظهار نظری از حضرت امام در اون زمان دیده نمیشه؟ و سوال آخر در مورد قواعد تجویدی که حالا مرسوم هست و عده ای اون را نقشه ای برای دور کردن جوانها از عمق مفاهیم قرانی و سرگرم شدن به قواعد تجویدی و خواندن در مقامهای هفت گانه و ... می دانند لطفا نظرتون را بفرمایید. با تشکر از استاد فرزانه
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر سوره «کهف» نظر (سر احمدخان) پاکستانی را که در تحقیق خود ذوالقرنین را با کوروش تطبیق داده، میآورند و به نحوی مورد تأیید قرار میدهند. ولی آقای عبدالله مستحسن در کتاب خود به نام «ذوالقرنین» سعی دارند ذوالقرنین را با حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» منطبق کنند. ۲. اتفاقاً همه تلاش حضرت امام آن بود که مقابل آن نوع افراطکاریها قرار گیرند و به همین جهت افرادی که نام بردید نتوانستند در ایران بمانند. حتی حضرت امام فرمودند بنی صدر هم توبه کند و به تدریس خود در دانشگاه مشغول شود. ۳. به نظر میآید باید ما قرآن را درست بخوانیم و رعایت تجوید قرآن در این اندازه خوب است، ولی افراط در آن کار انسان را از اصل موضوع که تدبّر در قرآن است، باز میدارد. موفق باشید
