بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11094

روبندهبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید سوالی درباره «روبنده» پرسیده شده، من هم آن برنامه‌ی تلویزیون رو دیدم و خیلی ناراحت شدم که چرا اینا رو دعوت کردن، چون واقعا چادر و روبنده به ابتذال کشیده شد با این کیفیت خانومای روبنده‌ای که زل زده بود تو چشم آقایی که مجری بودند و با حرفای خنده‌داری که خانومه می‌زد. اتفاقا به نظرم باید این برنامه‌ها توبیخ بشه. و به نظر من فقط مخالفان چادر و روبنده از این برنامه استقبال می‌کنند و بابت توبیخ آن ناراحتند. چون خیلی ضایع بود. متأسفم واقعا. استاد شما چرا دیگه تأیید می‌کنید؟ من با این که چادری هستم از پخش این برنامه متأسف و شرمگین شدم. گذشته از این‌ها، خانم‌های روبنده‌ای بدانند که بالاخره اسلام یک افراط و تفریطی دارد. افراط یعنی همین. اگه این افراط نیست، پس افراط به چی می‌گن؟ متأسفانه از حضرت زهرا هیچ‌چیز نگرفتند جز همان روبنده به زعم خودشان. که آن هم هنوز من از هرکس پرسیدم سند معتبری برایش نداشتند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آن سؤال در رابطه با روبنده بود و به سؤال‌کننده این حق را بدهید که نظری مخالف شما داشته باشد، در عینی که هر دوی شما دغدغه‌ی حجاب اسلامی را دارید و بحث بر سر آن است که آیا در شرایط مناسب استفاده از روبنده که همراه با وقار باشد، یک نحوه نزدیکی به عدم تبرّج و عدم خودنمایی برای زنان نیست؟ و آیا نباید بستر آن را در جامعه برای کسانی که مایلند بدون افراطی گری از روبنده استفاده شود فراهم کرد؟! چرا می‌فرمایید یک نوع افراط است؟ بفرمایید در حال حاضر یک نوع انگشت‌نمایی است و شاید از این جهت باید در استفاده‌ی از آن دقت کرد. آیا آن‌طور که زنان یمنی با روبنده به آن شکل در تظاهرات شرکت می‌کنند چیز بدی است؟! موفق باشید
10647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواستم نقدی در مورد چارچوب کلی اندیشه های آقای ملکیان برایم بنویسید. ساختارهای اندیشه ایشان چیست و را ه رهایی و تسلط بر این نوع اندیشه ها چیست؟ سخنرانی های ایشان انسان را به بن بستی می برد که راه رهایی گویا وجود ندارد. چرا این نوع اندیشه ها در کشور ترویج می شود که انسان را از زندگی متعادل خود خارج کنند و افقی از تاریکی را جلوی چشم خود ببینی. 2. آیا فلسفه تحلیلی در همان ساختار سوپژکتیویته طرح ریزی شده و چرا دغدغه ای برای متعالی شدن در این نوع فیلسوفان دیده نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم اگر با مطالعه‌ی کتاب‌هایی مثل «مدرنیته و توهّم» و یا «علل تزلزل تمدن غرب»، غرب را بشناسید جایگاه اندیشه‌ی آقای ملکیان را که سعی می‌کنند یک غرب بهداشتی را به ملت ما توصیه کنند، می‌شناسید. باید مردم با سطح فکریِ رشد یافته‌ی خودشان این تفکرات را بشناسند 2- قسمت دوم سوال برایم مبهم است. موفق باشید
8284

درمان حسدبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم چگونه از قلب خود حسدی که تمام وجودم را میسوزاند ومرا به ناشکری و کفران میکشاند بیرون کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرچه به سرمایه‌های معنوی الهی نزدیک شوید آنچه از امکانات دنیایی در اختیار بقیه است برایتان هیچ و پوچ می‌شود، این راه اصلی ولی فی‌المقدمه. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» توصیه می‌کنند: متوجه باش حضرت حق آنچه تو حقیقتاً نیاز داشته‌ای و مصلحت تو بوده به تو داده و اگر آنچه به بقیه داده و به تو نداده، حتماً مصلحت تو نبوده، پس چشم از آن‌ها بردار و به خدا مشغول شو. موفق باشید
6559
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار معنی حدیثی که به این مضمون ازمعصومین علیهم السلام صادر شده که زن مانند استخوان دنده است که اگر راستش کنی میشکند چیست؟ آیا تخصیص به موارد خاصی دارد؟لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستاى مدارا با روحیه زنان و در تنگنا قرارندادن آنها پیامبر (صلى اللّه علیه وآله) مى‏فرمایند: «انَّ الْمَرْأةَ خُلِقَتْ مِنْ ضِلْعٍ وَ انَّکَ انْ تُرِدْ اقامَةَ الضِّلْعِ تُکْسِرُها، فَدارِها تَعِشْ بِها» زن از دنده‏اى خلق شده (به‏عنوان مثال چون دنده‏، حالت منحنى دارد) و اگر بخواهى دنده‏ را راست کنى آن را مى‏شکنى، پس با او مدارا کن. مدارا با زنان خود عاملى است براى شیرینى زندگى، زیرا روحِ زن، روح حساس است و در مقابل برخوردهاى خشن شدیداً فرسایش‏مى‏بیند و علاوه بر زیبایى ظاهرى، زمینه تعالى روح او نیز از بین مى‏رود و به سرعت احساس شکست مى‏کند.. موفق باشید
6447
متن پرسش
با سلام و احترام. نظر حضرتعالی راجع به این مطلب که در صفحه ی فیسبوک آقای دکتر جباری درج شده است چیست ؟ شما با آقای جباری موافقید یا با آن استاد فقه یا ... ؟ "این گفتگو را شبی در منزل یکی از اقوام داشتم. طرفین گفتگوی من دو نفر بودند. یکی استاد حقوق جزا، و دیگری استاد فقه و حقوق اسلامی بود. ..................................................................... استاد فقه: مشکل اغلب فقیهان فعلی ما این است که مبانی «کلامی» محکمی ندارند و با کلام آشنایی عمیقی ندارند. من: اما من فکر میکنم مشکل «فقه» ما این است که اساساً مبتنی بر «کلام» است. استاد حقوق جزا: یعنی شما معتقدید فقه نباید بر کلام استوار باشد؟ من: بله. کلام، مبنای خوبی برای فقه نیست. استاد فقه: اگر کلام را از فقه بگیریم، دچار اخباری گری میشویم! من: به جای کلام، باید عرفان و تصوف اسلامی را مبنای فقه قرار دهیم. استاد فقه: چرا عرفان؟ عرفان که اساساً شهودی است! استاد حقوق: شما که برای «عقل» در اجتهاد، جایگاه خاصی قائل هستید، چرا عرفان را مبنا قرار میدهید؟ عرفان که شهودی است و عقل ستیز! من: این یک تصور غلط و ناصوابی است که درباره عرفان وجود دارد. منشأ آن هم تفسیر مستشرقین از عرفان است. عرفانی که ما می شناسیم، نه تنها عقل ستیز نیست، بل مرتبه ای از عقل را نشان میدهد که «کز ثباتش خلق گردد خیره سر» استاد فقه: چرا با کلام مخالف هستید؟ من با کلام مخالف نیستم. من با مبنا قرار دادن کلام برای فقه مخالفم. استاد حقوق: کلام میکوشد یک تبیین عقلی از اصول دین دست دهد. من: من با عقلی که در کلام مبنای فقه قرار میگیرد مشکل دارم. این عقل، ماهیتاً یونانی است. استاد فقه: عقل عرفانی چگونه ماهیتی دارد؟ من: عقل عرفانی ماهیت شرقی و ایرانی - اسلامی دارد. استاد فقه: مگر ماهیت عقل با جغرافیا تعیین میشود؟ من: عقل، اساساً یک ماهیت تاریخی دارد و هر قومی تاریخ خودش را دارد... . . . این گفتگو دو ساعت طول کشید و بدون هیچ تکفیر و نزاعی به پایان رسید."
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مناظره‌ی بی‌حاصلی است زیرا کلام را در مقابل عرفان قراردادن و بعد دعوا کنیم که کدام باید مبنای فقه باشد؛ پر است از حاشیه‌های وَهمی. امروز کلام ما شدیداً به فلسفه‌ی حکمت متعالیه نزدیک است و حکمت متعالیه شدیداً به عرفان نزدیک می‌باشد و آنچه ما در آینده شاهد آن خواهیم بود فقهی است با روحیه‌ی حضرت روح اللّه. مگر ملاحظه نفرمودید چگونه آیت‌اللّه بهجت در عین فقیه‌بودن چقدر خوب حکمت متعالیه و عرفان نظری را می‌شناختند؟ واقعیاتی که در حال وقوع است چیز دیگری است ماوراء مناظره‌ای که مطرح فرموده‌اید. موفق باشید
4364
متن پرسش
باسلام وخداقوت.خدمت استاد گرامی و دانا. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. در حدود ده سال پیش حقیر تحت تاثیر جذبه ای الهی قرار گرفتم. و از آن روز به بعد زندگیم تغییر کرد.آن موقع من دانشجو بودم و تحت تاثیر دوستان اهل عرفان در جستجو بودم .تااکنون چند مکتبی را امتحان کردم مثلا عرفان صوفیان یا عرفان یوگا .جالب این است که آن موقعی که تازه شروع کردم دوستانم متاثر عرفان روحانیت بودند و من هم پیروی می کردم. بعدها که از آنان دور شدم در پی عرفان های دیگر و حقیقت شدم. اکنون می دانم که آن طریقتها برایم سودی ندارند. و من قلبا احساس می کنم عرفان و طریقت روحانیان به مقصد نزدیکتر است. نمی دانم چه کار باید بکنم. واقعا بی استاد بودن سخت و ترسناک است. حقیقتا کسی را نمی شناسم و اطمینان ندارم. من می دانم که برای رسیدن به مقصد باید تزکیه نفس کنم اما تنها نمی توانم . لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر کسی را برای حقیر مناسب می دانید معرفی کنید یا عملی را نشانم دهید تا از این سرگردانی نجات پیدا کنم. خداوند به شما خیرکثیردهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که بحمدالله متوجه شده‌اید امروز باید اولاً: در ذیل شریعت محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» حرکت کرد و ثانیاً: علاوه بر شریعت از طریقت و حقیقت باز نماند. بر این مبنا باید از گزارشی که عارفان راستین و راه‌رفته از مسیر خود به‌کمک نور اولیاء معصوم داده‌اند غافل نماند که این همان عرفان نظری است به عنوان مقدمه‌ی عرفان عملی. در حال حاضر اگر سلوک امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را ملاک سیر الی الله با جامعیت مطلوب بدانید جمع بین ملاصدرا و محی‌الدین ضروری خواهد بود و سیر مطالعاتی که در سایت هست و از ده نکته و آشتی با خدا شروع می‌شود و سپس به خویشتن پنهان و تفسیر سوره‌ی حمد امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌رسد، شروع خوبی است. مضافاً این‌که جهت قدم در عرفان عملی در حین راه از آداب‌الصلواة و شرح حدیث جنود عقل و جهل از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باید بهره‌مند شد. عمده شروع با معرفت نفس است. موفق باشید
1953

مبلغان دینیبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد چه کسی می تواند بگوید که نظر اسلام در فلان مورد این است؟ چه کسی می تواند تبلیغ دین بکند؟ باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ چه درسهایی خوانده باشد؟ آیا اساتید معارف دانشگاه ها به صرف خواندن دروسی در مورد اسلام می توانند تبلیغ دین بکنند و نگاه خود به دین را ترویج کنند؟ آیا امثال حضرت عالی که خود به مطالعه علوم حوزوی پرداخته اند و مجتهد در فقه نیستید حق نشر معارف اسلام را دارند؟(خواهشا نفرمایید بنده یک معلم هستم ، شما اکنون در معارف دینی تولیدات زیادی داشته اید که منحصر به شماست) امثال آقای بانکی که دکترای فلسفه دارند حق دارند در این سطح به تبلیغ دین بپردازند؟
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که یک فقیه در فقه مجتهد‌است و بقیه باید احکام دین را از فقیه بگیرند و در عین حال آن فقیه ممکن است در تفسیر و یا فلسفه خودش مقلد باشد و از امثال علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» مطلب را بگیرند. شما هم اگر در کلام و یا فلسفه و یا عرفان در حدّی رسیدید که صاحب‌نظر شدید وظیفه دارید اسلام را نشر دهید و حقیقت اسلام را به گوش مردم برسانید. اساتید معارف وقتی یک یا چند موضوع از موضوعات کلامی و یا فلسفی را به خوبی فهمیدند مثل برهان در اثبات خدا یا صفات و اسماء الهی یا برهان در وجود معاد، وظیفه دارند آن را نشر دهند زیرا «زکات العلم نشره» زکات علم نشر آن است. همچنان که اگر استاد معارف شما با مطالعه‌ی تفسیر المیزان از طریق شرح علامه طباطبایی«رحمه‌الله‌علیه» متوجه پیام بعضی از آیات و روایات شد وظیفه دارد آن را نشر دهد. مگر این‌همه روحانی که مسئول تبلیغ اسلام هستند مجتهدند؟ این‌ها وظیفه دارند از طریقی صحیح اسلام را بگیرند و نشر دهند. موفق باشید
79

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید نمی دونم این سوالی هست که ذیل مباحث مطرح شده شما قرار بگیرد یا نه ولی از آنجا که خیلی از مفاهیم و معارف با صحبتهای جناب استاد طاهرزاده برای من تعریف شده اند تصمیم گرفتم این سوال را اینجا مطرح کنم من دانشجوی یه رشته فنی(علوم کامپیوتر) و الان باید موضوعی رو به عنوان تز انتخاب کنم. ولی واقعا نمی دونم به عنوان یک دانشجوی شیعه و منتظر وظیفه ام چیه؟ آیا باید روی مباحثی کارکنم که در دنیا رو بورس تره یا ...؟ می شه کمکم کنید؟
متن پاسخ

جواب: باسمه تعالی
اگر در کنار کسب معارف الهی، در همان رشته‌ی علوم کامپیوتر بتوانید توانا شوید و پایان‌نامه‌ی خود را در همان رشته انتخاب کنید و قصدتان آن باشد که از آن طریق در خدمت فعالیت‌های دینی قرار گیرید، إن‌شاءالله از انوار الهی بی‌نصیب نخواهید ماند.

15655
متن پرسش

سلام علیکم: در سوال 15642 فرمودید: نمی دانیم شما در حوزه هستید یا در همه جا... 1. باید به استاد عزیز عرض کنم: بنده طلبه ام ولی در برخی همایش ها جلسه ها و کلاس ها که در مورد فلسفه و عرفان است شرکت می کنم و یادداشت برداری می کنم یا صدا ضبط می کنم. که (جدیدا دانستم که اشتباه می کنم). استاد واقعیتش را بخواهید از شدت تشنه ی علم بودن نمی دانم چه کنم؟!! گاه کتاب می خوانم. گاه صوت. گاه جلسات و ... کمی گیج شده ام. چون از طرفی هم می ترسم در تبلیغ دستم خالی باشد. استاد خوب شد که آن جمله را گفتید تا من توضیح بدهم به شما. کمی کمکم کنید. خیلی دغدغه در سرم می چرخد. نمی دانم چه کنم. دغدغه تشکیل زندگی، کار و تبلیغ، علم، عمل و سلوک، سیاست و... البته من الان فقط درسم را می خوانم با کمی حواشی. ولی فکرم هنوز خالی نشده استاد. مدام نزد اساتید مشورت می گیرم و یادداشت می کنم و ارزیابی می کنم ولی به نتیجه رسیدنش سخت است. می خواهم کمک کنید که این انبوه ها را نظم دهم. ذهنم مثل یک کتابخانه ایست که قفسه بندی نشده است. کمکم کنید. 2. تمام جزوات را آقای نظری برایم فرستادند استاد. یک جزوه ای به نام گزیده کشف المحجوب است. آن را دقیقا کی باید بخوانم؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده از این‌همه انرژی که عزیزان دارند، لذّت می‌برم ولی نگرانم از تعمق در دروس حوزه باز بمانید و آن دروس، ملکه نشود، وگرنه این نوع فعالیت‌ها خوب است و خود بنده نیز به رفقا سفارش کرده‌ام که گاهی صوت این نوع جلسات را برای بنده بفرستند که در جریان آخرین مباحث مطرح در حوزه‌های فکری باشم. در مورد آینده‌ی کار تبلیغی خود، کار را به خدا واگذارید. 2- جزوه‌ی «کشف‌المحجوب» و اساساً کتاب «کشف‌المحجوب» برای ایجاد احساس عالَم عرفانی و رونق‌دادن به خلوت‌ها، خوب است. شاید آن جزوه در اعتکاف به کارتان آید. موفق باشید

15252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: بهار روح زمان هاست. استاد می خواستم از شما بپرسم معنی فرمایش امام رضا علیه السلام از این جمله چیست؟ با تشکر در مجالس عزای حضرت، ما جوانان رو از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بهار، طبیعت ظرفیت بیشتری برای ظهور انوار الهی پیدا می‌کند. خداوند چشم‌های دلمان را بگشاید که در این آینه‌های زیبای نمایاننده‌ی انوار الهی، چهره‌ی محبوب خود را به تماشا بنشینیم. موفق باشید

9895

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: سوالی داشتم ازتون عاجزانه کمک می خواهم. من نوه ای دارم که پسر 16ساله است از خانواده با اصالت چند باری است که وقتی میاد منزل ما و پولی در دسترسش باشد یا مقداری از پول یا همه آن را بر می دارد، نمی دانم چگونه عکس العمل نشان دهم و در این قضیه چه کنم؟ آیا پدر و مادرش که داماد و دخترم هستند در جریان قرار دهم! خیلی بهم ریختم و نمی دانم چه کنم! شما کمکم کنید بفرمایید چگونه می توانم این مسله را در او اصلاح کنم؟ خداوند سایتون را بر سر مان مستدام دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه را با مادرشان دوستانه در میان بگذارید و به آن‌ها بگویید که طوری به فرزندشان سخت نگیرند که مجبور شود برای نیازهایش از کس دیگر پول بردارد و مادر آن پسر نیز به آن تذکر دهد که مادربزرگت متوجه شده است پول‌هایش گم می‌شود. موفق باشید
2985
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم می خواستم بدانم اگر یک پسر نوزده ساله دچار عدم تمرکز و عدم ثبات شخصیت (به معنی این که خیلی زود وقتی چیزی جدید ببیند به آن گرایش پیدا می کند یا اینکه قریبا به راحتی می توانند نظرش را عوض کنند)باشد آیا این بد است و اگر هست باید چه کند؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آنچه موجب استحکام شخصیت انسان می‌شود توحید است و نظر به حقیقت یگانه‌ی هستی یعنی خداوند. انسان در ذیل ایمان به خدا و عمل به وظایف شرعی به بلوغ شخصیت می‌رسد و هرچقدر در این مسیر جلوتر رود بهتر گرایش‌های خود را مدیریت می‌کند. موفق باشید
677

کنترل نگاهبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز قبلا در مورد عدم زیبایی همسرم از شما سوال کرده بودم شما فرموده بودید (نیاز مرد به گوهر زن موجب شده که جسم او به این شکل خاص در بیاید)لطفا در این مورد توضیح بیشتری دهید و دوم این که مگر دست خود آدم است که این مقایسه ها را نکند (بین همسرش و دیگران) این عمل ذهنی است و کنترلش خیلی سخت است و استاد من خیلی دچار گناهان چشم شده ام ومیدانم اثر بدی بر روحم گذاشته و میگذارد لطفا در حل این مشکل وخلاصی از نگا ه های حرام توصیه های بفرمایید و بفرمایید چگونه میتوانم اثراتش را از روحم باک کنم و آیا ممکن است نگاه حرام بدون انجام گناه عملی موجب جهنمی شدن انسان شود با تشکر از بذل توجه شما باور کنید با معصیت کثیرم هنوز امید بی نهایتی به بخشش خداوند دارم خصوصا از زمانی که توانسته ام مشکلاتم را با شما در میان بگذارم احساس امیدی افزون در من حاصل شد خداوند انشاالله وجود شما را بر سر ما جوانان مستدام دارد در خاتمه استاد سوال دیگری دارم آیا با وجود این که تمام وجودم را گناه فرا گرفته اما حب قلبی به امیرالمومنین واساتیدی همچون اساتید شما وخود شما میتواند موجب رهایی از عذابهای برزخی وقیامتی این گناهان شود باور کنید ارتکاب به این معاصی به دلیل امید بی حدم به بخشش خداوند است اللهم ان مغفرتک ارجی من عملی وان رحمتک اوسع من ذنبی اللهم ان کان ذنبی عندک عظیما فعوک اعظم من ذنبی الله ان لم اکن اهلا ان ابلغ رحمتک فرحمتک اهل ان تبلغنی و تسعنی لانها وسعت کل شی و انجا که از ائمه معصومین است که خدایا اگه منو بر معصیتم مواخذه کنی من تو به عفوت مواخذه میکنم وآن روایت که اگر مردم گناه نمیکردند خا قومی را می آورد که ....
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: توصیه‌ی اول بنده آن است که کتاب « زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را مطالعه فرمایید. توصیه‌ی دوم در مورد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» است تا روشن شود آری هم می‌توان از این مقایسه‌ها آزاد شد و هم گوهر زیبای زن‌بودن را در همسر خود ببینید. هیچ کجا خبری نیست مگر در آن چیزی که خداوند برای شما قرار داده. شیطان از طریق آرزوهای بلند دنیایی وارد زندگی ما می‌شود و ما را از استفاده‌ی کامل از آن‌چه برای ما مقدر کرده محروم می‌کند. موفق باشید
60

(عشق مجازی)بازدید:

متن پرسش
باسلام و سپاس از شما عزیزان به خصوص شخص استاد گرامی آقای طاهر زاده من می خواستم بدانم در اسلام وقتی صحبت از عشق های مجازی می شود منظور چیست؟بین چه افرادی؟ حد و حدود دوست داشتن ها چیست؟ چگونه به خاطر خدا دوست بداریم و در کل توضیح مفصلی از عشق های مجازی وعشق های ناب می خواستم باتشکر از زحمات شما عزیزان
متن پاسخ

پس از سلام
به عرض جنابعالی می رسانم که عشق مجازی یعنی عشقی که انسان را با واسطه ،به معشوق حقیقی می رساند مثل عشق و محبت به ائمه(ع) که جلوه زیبائی های خداوند هستند و می توانند مجاز یا محل عبور به محبوب حقیقی شوند.
عاشق کسی است که در مقابل معشوق همه وجود خود را نفی می کند ، ولذا وقتی با تمام وجود طالب بندگی خدا شدید به لطف الهی وارد عالم عشق الهی شده اید.
هر عاشقی ، عاشق زیبائی های معشوق خود می باشد ،حال وقتی همه زیبائی ها از خداستُ پس باید دل را متوجه همین امر نمود.که البته مقدماتی دارد وبا رعایت دقیق دستورات حضرت رب العالمین شروع می شود.
آنچه تحت عنوان عشق بین بعضی از افراد مطرح است در اصطلاح عرفانی عشق حیوانی گفته می شود و مبنای آن قوه وهمیه می باشد و نه دل.

11760
متن پرسش
با سلام: اگر بخواهیم با پاسخ سوال 11740 خودمان را قانع کنیم آن وقت باید لوازمش را هم بپذیریم مثلا: 1- سر سختی های تیم آقای جلیلی اشتباه بود. همون روند دولت خاتمی صحیح بود. 2- رهبر انقلاب هم اشتباه کردند که در ابتدا با مذاکره مخالف بودند و بعد گفتند خوشبین نیستم و کلماتی از این قبیل. 3- خیلی از موضع گیری های حضرت امام هم زیر سوال میره، بابا با این غربی ها تو همه مسائل حتی قضیه سلمان رشدی می شد کنار اومد اما حضرت امام پافشاری کردند و... 4- اصلا شاه هم بد آدمی نبود چون بالاخره تو اون شرایط استعمار کامل آمریکایی، تشیع و حوزه ها حفظ شدن. 17 شهریور و 15 خرداد و اینها هم اشتباهاتی بود که شاه چاره ای نداشت جز اینکه آنها را اجرا کنه چون دستور از جانب ابرقدرت مافوقش صادر شده بود. 5- اصلا این شعار مرگ بر آمریکا از اساس غلط بود و موافقین حذف این شعار درست میگن. از استاد عزیزم تقاضای روشنگری دارم، یعنی روح زمانه عوض شده یا ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد ما تفکر را همواره پاس داریم و فکر کنیم راز این‌که رهبر عزیز انقلاب«حفظه‌اللّه» در این مرحله از انقلاب اسلامی ما را وارد فاز «همدلی و همزبانی» با دولت می‌کنند چیست؟! جز این است که باید با نگاهی غیر از نگاه تک بعدی به حرکات و فعالیت‌های دولت نظر کرد و محذورات آن ها را در نظر گرفت؟ مگر نه این که مقاومت مردم و رهنمودهای مقام معظم رهبری ما را به جایی رساند که می‌توانیم دشمن غربی را مجبور کنیم فعالیت‌های هسته‌ای ما را به رسمیت بشناسد و تیم مذاکره‌کننده بر مبنای چنین فضایی که مردم و رهبر عزیز ایجاد کردند؛ قرارداد لوزان را به این جا رساندند؟ آن وقت باید بگوییم آقای جلیلی عزیز که در مقابل زیاده خواهی های افراطی طرف غربی مقاومت کرد اشتباه کرد؟ رهبر انقلاب«حفظه‌اللّه» هرگز با مذاکره مخالف نبودند ولی فرمودند به آمریکائی‌ها نمی‌توان اعتماد کرد و تیم مذاکره‌کننده با همین فرض جلو رفتند و در نتیجه خطاهایی که در قرارداد ژنو به جهت اعتماد به آمریکا پیش آمد در این قرارداد جلویش تا حدّی گرفته شده است. نگرانی بنده آن است که چرا عزیزانی مثل شما جوانب موضوع را در نظر نمی‌گیرید؟!! آیا اگر توانسته باشیم با مذاکره با1+5 میدان را از جبهه‌ی جنگ‌طلبان آمریکا و صهیونیست‌ها و سعودی‌ها بگیریم، به معنای آن است که نظام شاهنشاهی را تطهیر کرده‌ایم؟ مگر در این مذاکرات غرب و آمریکا را به رسمیت شناختیم؟ فکر می‌کنم رهبری عزیز با توصیه‌ی همدلی و همزبانی با دولت می‌خواهند نیروهای اصول‌گرای ما را از افراط و تفریط خارج کنند و به مرحله‌‌ای از تاریخ انقلاب وارد کنند که بدون کوتاه‌آمدن از ارزش‌ها تعقل کنیم. از کجای قرارداد لوزان در آوردید که پس باید خیلی از موضع‌گیری‌های حضرت امام هم غلط باشد؟!! نباید بر روی توصیه‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در مورد همدلی و همزبانی با دولت فکر کرد، آیا این توصیه مسئولیت سنگینی را بر دوش ما نمی‌گذارد. بنده از آقای حسین شریعتمداری و زاکانی می‌پرسم در این مقالاتشان چه وجهی از همدلی و همزبانی با دولت مدّ نظر قرار گرفته؟ آیا جز نهایت بدبینی را مدّ نظر قرار داده‌اند و محذورات و زحمات تیم مذاکره‌کننده را به هیچ‌وجه در نظر نگرفته‌اند؟! مگر وظیفه‌ی این تیم جز این بود که ثابت کنند فعالیت هسته‌ای ما صلح‌آمیز است و در این راستا مطابق نیازمان فعالیت هسته‌ای داشته باشیم؟ چرا در کنار این‌که رسانه‌های رژیم صهیونیستی گفته‌اند: «توافق لوزان حدّاقل برای 20 سال امنیت اسرائیل را تضمین می‌‌کند» و این به جهت آن بود که در تصورات خود برای ایران فعالیت تسلیحاتی اتمی قائل بودند، لااقل سخن ویلیام کریستول، بنیانگذار نشریه‌ی «ویکلی استاندارد» راکه از جنگ‌طلبان آمریکا است قرار نمی‌دهیم که می‌گوید: توافق لوزان مجموعه‌ای سرازیر از امتیازات اعطایی به ایران است؛ آن را نابود کنید. (http://www.shafaqna.com/persian/elected/item/112053). ما ادعایی داریم مبنی بر این‌که نمی‌خواهیم از فعالیت‌های هسته‌ای خود اسلحه‌ی اتمی بسازیم و بر این اساس است که تا رسیدن به نیاز اورانیوم مورد مصرف در رآکتور بوشهر فعالیت فردو را برای مدتی تعطیل کرده‌ایم تا توانسته باشیم توافقی را با جبهه‌ی غربی شکل دهیم و خود را در این صحنه به عنوان یک تصمیم‌گیر در جهان امروز به طرف مقابل بر خلاف انتظارش تحمیل کنیم و این به معنای آن نیست که ما به آنچه می‌خواستیم در فعالیت هسته‌ای خود رسیده باشیم بلکه به آن معنا است که طرف‌های مقابل به آنچه که می‌خواستند نرسیدند و این معنای حضور انقلاب اسلامی در جهان جدید است. در عین آن‌که بین دو دشمن توافق بر سر تنها موضوع خاص فعالیت هسته‌ای شده است و طرف مقابل مسئله‌ی تحقیق و توسعه‌ی هسته‌ای را برای ما به رسمیت شناخته است، هرچند که در آینده تا آن‌جا که می‌تواند مانع‌تراشی خواهد کرد ولی فراموش نکنید که ما با اطمینان به برنامه‌ی هسته‌ای خود و بازی در زمین خود این قرارداد را جلو می‌بریم نه بر اساس قرائتی که آمریکا برای جواب‌گویی به رقبای داخلی‌اش از آن دارد وگرنه تمام پیش‌بینی‌هایی که با نگاه بدبینانه به قرارداد می‌شود منطقی خواهد بود و حرف دکتر ظریف مبتنی بر این نکته است وگرنه نباید آن قرارداد را یک پیروزی نامید یا گمان شود نگاه دولت که به نظر بنده و امثال بنده نسبت به ارزش‌های اسلامی و انقلابی چندان مثبت نیست، نادیده گرفته می شود. موفق باشید

6433
متن پرسش
سلام من سخنرانی های شمارا در مورد کربلا گوش دادم و نکاتی از آنها را به صورت مکتوب نوشتم و میخوام به بعضی از دوستانی که میشناسم بفرستم. میخواستم شما هم بخونید که اگه جاییش اشتباه است بهم بگید. ممنون أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع): إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ . امام صادق(ع) از امام علی(ع) نقل میکند و می فرماید: اَمر (شأن و امامت ما) سخت دشوارتر است؛ و کسی نمی تواند (چنان که باید) به آن اقرار کند مگر مَلک مقرّب، یا نبیّ مرسل، یا عبدی که خداوند قلب او را برای ایمان خالص کرده است. امام میخواهد بگوید حرف و اعمال ما ،امری است که دارای سرّ است.هرکسی نمیتواند به سرّ امر ما برسد. درقرآن داریم: ذَلِکَ الکِتابُ لارَیبَ فِیهِ هُدیً لِلمُتَّقِینَ .(سوره بقره آیه 2) همانطور که قرآن هدایت میکند،کربلا هم هدایت میکند. چون کربلا هم هم مثل قرآن است.کربلا قرآن است و قرآن،کربلاست. حالا چه کسانی میتونند از قرآن بهره بگیرند و هدایت بشوند؟؟ الَّذینَ یُومِنُونَ بِالغَیبِ وَ یَقِیمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمَّا رَزَقناهُم یُنفِقُونَ.(سوره بقره آیه 3) کسانی که ایمان به غیب داشته باشند.غیب یعنی حقایقی که در عالم هست. همانطور که کسانی میتونند از هدایت قرآن بهره مند بشند که ایمان به غیب داشته باشند،پس کسانی میتونند از کربلا هدایت بشوند که ایمان به غیب داشته باشند. هدف متوسط از خلقت این است که ما عبادت کنیم. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (56 سوره ذاریات) هدف بالاتری هم هست که خدا در قرآن رسیدن به مقام یقین را اعلام میکند. وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ(99 سوره حجر) مگرما نیومدیم در دنیا که عبادت کنیم و از این عبادت به یقین برسیم.یقین هم یعنی مقام انس تام و تمام با حقایق الهی.اتصال با قلب. کربلا هم مُذکِر همین قضیه است... کربلا،نمایش تام وتمام ایمان به حقایق است. یکی از حقایق و سنن الهی این است که خدا در قرآن میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا (سوره حج آیه 38) خدا مدافع آنهایی است که مومن اند. امام حسین میخواهد بگوید،بیش از آنکه اسلحه ها و تحرکات انسانها نقش داشته باشد،سنن الهی در عالم نقش اصلی را دارند. این سنت خداست که از مومنین دفاع میکند... خدا در عالم هستی،دفاع از مومن را به عهده گرفته است.پس اگر کل عالم،انس و جن همه با هم دست به یکی کنند تا به مومنی ظلم کنند،نمیتونند. حقیقت کربلا ظهور ایمان به حقایق و سنن الهی و در هرشرایطی بر اساس ایمان عمل کردن است!! گاهی ما فقط میدونیم که خدا مدافع مومنین است ولی هنوزبه مرحله ایمان نرسیدیم.مثلا میدونیم خدا رزاق است ولی در عمل بازم به این و اون رو میزنیم.میدونیم خدا مدافع ماست ولی وقتی کسی پشت سر ما حرف بزنه،نگران و دلواپس میشیم. ایمان یعنی با تمام وجود به این سنت الهی برسی. کوفیان امیدشون به اسلحه و تعداد سپاهیان و عبیدالله بن زیاد بود ولی اصحاب امام حسین امیدشون به خدا و سنن الهی بود. ایمان به سنن الهی آنچنان است که در اوج تنهایی ،احساس تنهایی نمیکنی.این یقین با کربلا بدست می آید. هلال بن نافع میگوید:کشته ای را ندیده بودم که در خون خود بغلطد و از حسین بشاش تر و زیباترباشد. چرا امام حسین در گودی قتلگاه میخندند؟؟ چه پیامی این کار امام دارد؟؟ راز اینکه این همه مصیبت،روح امام را تضعیف نمیکند این است که به سنن و حقایق الهی ایمان دارد و خود را در آغوش سنن الهی حس میکند. میداند که خدا از حق مظلومان و مومنین دفاع میکند. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زحمت کشیده‌اید خداوند اجرتان بدهد. به نظر بنده خوب است. موفق باشید
5922
متن پرسش
با سلام باتوجه به اینکه فرشته گان مجردند وبیماری هابرای مادی هست چرا می گویند برای فرشتگان دعا کنید؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: دعا برای فرشتگان به معنای رفع موانع است تا آن‌ها بتوانند تأثیر نورانی خود را بر جان ما بگذارند. دعا کنید حضرت عزرائیل عزیز«علیه‌السلام» با رفع موانع تأثیرشان بر جان ما انانیت ما را بمیرانند و حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» از الهامات طیبه‌ی خود دریغ نکنند. موفق باشید
5738
متن پرسش
سلام.آیا امکان دارد فردی خداوند را در خواب ببیند؟آیا امکان دارد خداوند (حال با هر شکلی،مثلا در قالب تصورات پیشین فرد از خداوند)برای وی در قالب مثالی تجلی کند؟استاد به این مطلب از ابن عربی توجه کنید:انی رایت الحق، فی النوم،مرتین و هو یقول لی:انصح عبادی.من خداوند را بارها در خواب دیدم و او به من گفت بندگانم را نصیحت کن(ابن عربی این مطلب را در کتاب الفتوحات المکیة ، ج 5 ، ص 156 و 157 نقل می کند).دیگر از این واضح تر؟بنده قبلا این سوال را از شما پرسیدم و منبع نداشتم و شما هم گفتید نمی شود.یادم هست در مورد حدیٍثی از پیامبر اکرم(ص) نیز از شما سوالی پرسیدم.پیامبر فرموده بودند در معراج خداوند دستش را بر پشت و کتف من زد و من "سردی" دست او را بر پشت خودم حس کردم(متاسفانه الان منبع ندارم).دقت کنید این عربی از رویت مثالی خداوند حرف می زند و پیامبر از رویت حسی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عرفا ادبیات خاصی دارند که با مردم فرق می‌کند همین‌طور که زبان دین با زبان مردم معمولی فرق می‌کند. مثلاً در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم که می‌فرمایند: «مَن رآنى فَقَد رأى الحق‏» هرکسی مرا ببیند مطمئناً حق را دیده، مردم معمولی گمان می‌کنند یعنی هرکس شکل و جسم رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را ببیند حق را دیده، ولی عرفا می‌فهمند یعنی در حرکات و گفتار و سکنات رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حق جلوه‌گر است. مثلاً ما در قرآن داریم: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» خداوند و ملائکه در قیامت در صف‌های منظم می‌آیند. آدم معمولی گمان می‌کند پس خدا هم راه می‌افتد و می‌آید در صحرای محشر، ولی آن‌کسی که زبان قرآن را می‌فهمد متوجه می‌شود سخن از ظهور ربوبیت است و نه ظهور ذات. محی‌الدین وقتی می‌گوید حق را در خواب دیدم حقیقتاً متوجه تجلیات حضرت حق است در جمالی که برای او ظهور کرده و این غیر از آن است که گمان کنید او ذات حق را دیده است. ولی این کجا و قرب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در معراج کجا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مفتخر به ظهور خاصی از حضرت حق شده‌اند که به اصطلاح آن مقام را مقام تمکین بعد از تلوین می‌گویند که خود محی‌الدین اقرار دارد احدی جز رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در این مقام وارد نمی‌شود. بنا شد رفقایی که در این موارد شبهه دارند به سایت حکمت و عرفان رجوع کنند تا به صورت جامع جواب خود را بگیرند چون بنده به جهت کثرت سؤال‌های متنوع عزیزان نمی‌توانم به این نوع سؤالات که نیاز به بحث وسیع دارد جواب کامل بدهم. موفق باشید
5415
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی طاعات شما در ماه رمضان من دانش اموزی هستم که امسال کنکور ریاضی داده ام. با توجه به اینکه انتخاب رشته تا روز 22 مرداد ماه میباشد لطفا به سوال من این خصوص جواب بدهید من شخصا به رشته ی معماری علاقه ی فراوانی دارم . ولی بعضا در مورد این رشته چیز های جالبی نمیشنوم "مخصوصا در مورد دانشگاه های هنر" بعد از این رشته رشته های دیگری که جزء رشته های فنی میباشد قرار میگیرد مثل برق-مهندسی پزشکی و ... لطفا به من در انتخاب رشته کمک کنید. چه رشته ای بروم که با توجه به گفته هایتان در کتاب "جوان و انتخاب بزرگ" دچار اشتباه نشوم؟ باسپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو حال می‌توان در این رشته‌هایی که می‌فرمایید زندگی را درست جلو برد و معنادار کرد. امروزه بحمداللّه اساتید ارزشمندی در رشته‌ی معماری پیدا شده‌اند که با نگاه حِکمی موضوع را دنبال می‌کنند باید در خودتان این گوهر را زنده کنید که باید ماوراء نظر اهل دنیا و اهداف دنیایی زندگی کرد ،‌در آن صورت فرق نمی‌کند در کدام رشته وارد شوید. موفق باشید
10799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرمودید ما فقط مامور به دوست داشتن اهل بیت هستیم و پدر و مادر رو باید به جهت دستور خدا احترام بگذاریم. آقای رحیم پور ازغدی می گفت حب فقط حب الله و دوست داشتن اهل بیت و پدر و مادر فقط در راستای حب خداست. بنابرین پدر و مادر و اهل بیت در یک راستا قرار می گیرند پس تفاوت حب اهل بیت و پدر و مادر در چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بود که چون والدین مسیر وجود ما توسط خداوند هستند باید نظری خاص به آن‌ها داشت وگرنه طبق آیات قرآن بحث احسان به والدین در میان است. موفق باشید
10499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: یک سوال: آیا مراجع و بزرگان وهابی می توانند دارای حالات عرفانی و شهود شوند؟ یکی می گفت شیطان به آنها حالات عرفانی می دهد آیا این صحیح است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون اکثرشان شدیداً حسّی هستند شهود را نمی‌شناسند، اصلاً منکر هرگونه وجود غیبی هستند و عرفا را کافر می‌دانند. موفق باشید
4454
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز منظورتان از درونی شدن علم و ملکه شدن علم برای طلبه قبل از ازدواج چست؟ یعنی طلبه قبل از ازدواج چه کار کند و چه تحولی در او بوجود بیاید علم او برایش ملکه شده؟ سؤال دوم اینکه من دانشجوی کارشناسی ارشدم و 25 سالمه و انشاءالله می خواهم برم حوزه از سطح یک شروع کنم حال با توجه به اینکه سنم بالاست و اگر بخواهم به این توصیه گوش کنم سنم خیلی بالا میره و به عقیده بعضی نشاط جوانی را از دست می دهم و .... به نظر شما چکار بهتر است ؟ ازدواج یا ملکه کردن علم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی طلبه بدون توجه به سایر امور تمام توجه خود را صرف درس و بحث کرد آن دروس برایش ملکه می‌شود 2- با توجه به این امر اگر بعد از چندسال اول طلبگی ازدواج کنید إن‌شاءالله مشکلی پیش نخواهد آمد. موفق باشید
488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در جلسه هشتم از بحث معاد راه تربیت و کنترل خیال را اینگونه بیان فرمودید ۱.انصراف از حب دنیا ٢.توجه به حکم خدا اما هنوز سوال باقی است که راههای عملی انصراف از حب دنیا چیست ؟آیا ذکر یا ورد مخصوصی است؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی تمام دستورات دین یا عامل ایجاد محبت به حق و اولیاء حق است و یا عامل دوری از دنیا. پس با رعایت صادقانه دستورات دین، خود به خود حبّ دنیا از قلب می‌رود و ذکر «لا اله الاّ الله» کارساز است. موفق باشید
398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. شما راز موفقیت امام خمینی در1_علم2_عرفان3_عمل4-نفوذ اجتمایی . را چه چیز هایی می دانید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام شناخت سیره‌ی پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» منجر می‌شود تا انسان طالب شخصیتی جامع برای خود باشد و در نتیجه هر عملی که در ذیل سیره‌ی معصومین«علیهم‌السلام» به جامعیت تفکر و شخصیت انسان کمک می‌کند مورد توجه قرار می‌گیرد. موفق باشید
13272
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: منظور حضرت آقا (مدظله العالی) از بستن راه نفوذ بر دشمن چیست؟ با توجه به اینکه هنوز برجام به تایید مجلس نرسیده چرا حضرت آقا نفوذ دشمن را قبل از تایید برجام مطرح می کنند یعنی مثل اینکه تایید شدن یا نشدن برجام نافی نفوذ دشمن نخواهد بود. آیا پشت پرده، اتفاقاتی از طرف گروه های حامی دولت در جریان است که حضرت آقا مکرراً تاکید بر بستن راه نفوذ دشمن می کنند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: فضایی که در دولت یازدهم ایجاد شده، بستر خطر نفوذ استکبار را به سرکردگی آمریکا فراهم می‌کند که جنایات و زشتی‌های آن‌ها فراموش شود و تنها راه‌کارِ مقابله با این نفوذ، تقویت روحیه‌ی ضد استکباری یعنی تقویت انقلابی‌گری راستینی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند و حیات این ملت را در گرو این روحیه‌ی انقلابی و آزادمنشانه می‌دانند. موفق باشید   

نمایش چاپی