سلام حاج آقا: خسته نباشید. با توجه به نزول عجیب رحمت الهی در ماه پیش رو سوالی داشتم، میدونید من آنقدری به نزول رحمت الهی و خاص بودن این ماه اطمینان و اعتقاد دارم که اصلا فکر میکنم دیدار من و آن حس حضور من با خدا و مداومت آن در حد اقل یکی دو ماه؛ همیشه در رجب و شعبان و رمضان است. یعنی میدونم که یک قرار ویژه ای با خدا در این ماه دارم. منتهی مشکل من این است که بشدت نگران بعد این ماه هستیم چراکه دقیقا سال پیش هم بعد از این ماه ها انگار خداوند دیگر مراقبات را به خودم واگذاشت و من هم بشدت خراب کردم، دوست ندارم از این حضور محروم بشم مگر چند تا رجب دیگه تا ان شاء الله ظهور حضرت حجت ارواحنافداه مانده؟ فکر نکنم چیزی مانده باشم و حال آنکه هنوز نتوانستم در این تاریخ حضور بیابم میترسم خیلی، از اینکه قبل از تاهب و قبل از حضور من آقا تشریف بیاورند، دارم دیوانه میشم از این ترس هیچکس نمیتواند درکم کنه زیرا آقایون اهل معنا آنقدر مقام قرب دارند که فکر نکنم بتوانند خودشان را جای من بگذارند و غیر اهل معنا هم که به کلی دردم را نمیفهمد بیچاره شدم از غفلتم خدا روزی که توفیق دعای کمیل، توفیق نماز شب، توفیق این حضور از انسان گرفته میشود را برای کسی نیاره چه کنم؟ چه کنم که هرچه زودتر آماده بشوم و از قافله ان شاء الله عقب نمانم، شرمنده وقتتون رو گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش»
بالاخره باید به رحمت الهی امیدوار بود. لذا «در بلا هم میچشم الطاف او»
بحثی که اخیراً در مورد ماه رجب شد، خوب است که دنبال بفرمایید به امید آنکه در استغفارهای این ماه دقیقتر عمل بشود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/9504
با سلام: شخصی رو میشناسم که ۹۶ با مرگ مغزی از دنیا رفت و ثابت شده است و بعد از یک ساعت خدا عمر دوباره به ایشان داده است. الان باذن الله خیلی از امراض صعب العلاج را باذن الله شفا می دهد. شخصی است با قرآن مانوس هست و میگوید خدا علمی به من داده و ماموریت دارم مریض های دکتر جواب کرده را شفا دهم و در این مدت خیلیها رو شفا داده بادن الله. آیا همچین چیزی امکان دارد؟ لطفا ما رو از شک و تردید خارج فرمایید. چطور یک شخص با سواد ۵ ابتدایی همچنین قدرتی خدا به ایشان داده است؟ آیا صحت دارد؟ آیا امکان پذیر هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت الهاماتی در میان است که بعضی موارد به چنین افرادی راهِ درمان دردها الهام میشود. جناب ابن سینا هم بحثی در این موارد داشته اند که بعضا در مان درد به پزشگ الهام می شود. والله اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی مانند «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد» در واقع نوعی معرفت نفس به حساب میآید. آری! عرفان نظری مانند «فصوص الحکم» ابنعربی نیز در این رابطه نقشآفرین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریفشده هستند. همانطور که وقتی به پزشک رجوع میشود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آنکه از جهتی با قانون اساسی تطبیق میکند، که این در همه دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق میدهد و این یعنی انسانها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام میدهند و نه در میدانی که هوسها در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان مسائل مطرح شده در این رابطه تا حدّی هستم. فکر نمیکنم آنطور که شایع است ستاد به طوری که مقام معظم رهبری دستور دادند از دستورات ایشان عدول کرده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در روایت هم فرمودهاند شب قدر را در طول شبهای سال پنهان کردهاند و از این جهت میتوان گفت آن سه شب، صورتِ روشنتر شب قدر است و تازه، از این سه شب، شب 23 ، ظهورِ بیشتر دارد و در عین حال از شب 27 نیز نباید غافل بود. به همین جهت در دعای شب 27 متذکر شب قدربودن آن میشوید. ۲. آری! تا خداوند به عنوان ربّ العالمین شناخته نشود، نبوت نبیّ و امامت امام که ظهور ربوبیت حضرت حق است، درست درک نمیشود و متوجه جایگاه آن نمیگردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون مسئلهای که میفرمایید برای مقام معظم رهبری و جریانهای فرهنگی اصلی نظام بسیار جدّی است، بنا ندارند مثل سایر کشورها تسلیم شوند، ولی باید حکیمانه عمل کرد تا در این موضوع، دو جبههی موافق و مخالف پیش نیاید و کارها از طریق همین دولتها جلو برود. این ها از جمله تنگ نا های تاریخی ما است که باید طی فرایندی از آن ها عبور کرد. مثل این که ابتدا بحث جهش تولید را پیش کشیدند و امسال بحث موانع تولید را به میان آوردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما که خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم. ما باید مطابق عقل و شرع عمل کنیم و به جهان گشودهای که خداوند با انجام وظایف در مقابل ما میگشاید، نظر نماییم و نه به آرزوهای خود. و این امر مهمی است که با تأمّل در مباحث «مناجات التائبین» آرامآرام برای شما پیش میآید. موفق باشید
استاد گرامی، با اهدای سلام و دعای خیر: احتراماً با عنایت به زحمات حضرتعالی که در راستای تبیین دین متحمل می شوید بنده عرضی داشتم: یک مثلث را تصور فرمایید که یک نوکی دارد و یک قاعده، هر چه از قاعده که جمعیت کثیری می توانستند بهره ببرند به سمت نوک حرکت می کنید زاویه بسته می شود و افراد کمتری می توانند با شما همراه باشند، منظورم این است که بجای اینکه افراد کمتری را به قله ببرید افراد بیشتری مخصوصاٌ جوانان را تا دامنه کوه ببرید. به عبارت دیگر برای مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری و انقلاب اسلامی و معاد و مهدویت بیشتر وقت و انرژی بگذارید هنوز به تعداد انگشتان یک دست در این خصوص هنوز شاگرد تربیت نفرموده اید و این خیلی حیف است به قول یکی از دوستان اصفهانی به مزاح می گفت خدا هم یک دوره ده نکته باید بگذراند! ما باید کاری کنیم این مباحث عمومی شود و همه آحاد جامعه بهره ببرند. این سلسله مباحث اولیه می توانند جوانان ما را بیمه کنند تا با کوچکترین بادی اعتقادشان را به باد نبرد. از اینکه سلامت هستید خوشحالم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما سرور گرامی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با استعدادی که در این نسل شکل گرفته، دیگر به کمتر از معرفت نفس و امثال این معارف تا رسیدن به عرفان و حضوری همچون حاج قاسم، قانع نمیشوند. بحث در ایمانِ شورمندانه است. آخرین نوشته در مورد حاج قاسم را که هنوز آفتابیاش نکردهام، خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید بفرمایید
حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه
باسمه تعالی
حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز میکند و چون شورمندی در شخصیت انسانها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را مینمایاند.
ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی میکند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همهچیز و حتی از خود بگذرد و دستشستن از زندگی، تنها از عهدهی کسی برمیآید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظهی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه میکند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشهی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن میباشند.
حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیبترین قدمی است که تنها با حاج قاسمها به ظهور میآید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟
والسلام: طاهرزاده
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب برای مسئول محترم سایت ارسال شد تا در حدّ توان بتوانند به کار گیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به نایب آن حضرت و رهنمودهای او، راه نظر به حضرت حجت «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کمی در رابطه با جناب مولوی و شمس مطالعه شود، معلوم میشود چگونه تحریفات فوقالعادهای انجام شده است. تازه، مترجم کتاب بسیاری از مطالبی که این کتاب را به عنوان یک کتاب لائیک شکل میدهد؛ حذف کرده است و در دنیا این کتاب به عنوان یک کتاب تشویق به لائیتیسه مشهور است. همین اندازه فکر کنید که خانمی خیلی راحت از همسرش جدا میشود و با آقای عزیز زندگی میکند و بعد دوباره برمیگردد به خانوادهی خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ببخشیدشان تا خدا نیز شما را ببخشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالها پیش در گزارش شخصی که کارهای مرتاضها را گزارش داده بود و شواهدی بر صحت آن گزارشها احساس میشد. چرا رفقا آن را بعید میدانند؟ مگر حتی کار امام معصوم که تصرف در آن عکس کردند، معجزه حساب میشود که گمان کنیم که از غیر امام صادر نمیشود؟ احتمالاً با توسعهدادنِ نفس ناطقه، طرف میتواند وجهی از نفس خود را در آنجا متعیّن کند شبیه آنچه انسان در قیامت، برای خود قصر میسازد که آن قصر، صورتِ اراده و نفس خود شخص میباشد. آری! چون قصر قیامتی مبتنی بر اذکار توحیدی است، مأمن ابدیِ خوبی است برای انسان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. یا ۷۰ مرتبه حمد و یا ۷۰ مرتبه آیات سُخره. لازم نیست جمع آنها انجام شود. ۲. إنشاءاللّه آن خوابها جزو مبشرات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند میباشد. بهخصوص که میدانیم نفس ناطقه مجرد است و تجردش «لایقف» میباشد و لذا جایی نیست در عوالم که نفس انسان در آنجاها نباشد. کافی است شرایطی فراهم شود تا نفس در موضوعی متمرکز گردد. در آن صورت همانطور که انسان از خود، آگاه میباشد، از آن موضوعات آگاه میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل نیز با نظر به ذات عبودی خود، حضرت اللّه را در مظاهر حسنایش مخاطب قرار میدهد، مثل دعای کمیل. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. آری! انسانهای بصیر اتفاقاً در دلِ همین حادثههای به ظاهر در حالِ سیطره، متوجهی روح توحیدی در حالِ ظهور میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسماء الهی انوارِ الهی هستند و امام معصوم، مظهر و تعیّن آن اسماء میباشند به همین جهت از امام صادق «علیهالسلام» داریم: «نحن واللّه الاسماء الحسنی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است ولی حداقلِ این کار این است که لااقل جناب حافظ را درست ببینیم و متوجهی اشاراتی که او در میان میآورد را باشیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب محضر نورانی استاد محترم: ۱. در شرح خطبه ی سوم نهج البلاغه جلسه ی یک فرمودید یکی از عرفای بزرگ فرمودند برای رسیدن به حقیقت اسلام باید ابابکر و عمر درون خود را بشناسیم و زیر نظر استاد کامل برطرف کنیم و... امکانش هست بفرمایید اون عارف بزرگ کی بودند؟ ۲. استاد بزرگوار امکانش هست حضرتعالی مباحث خلیفه شناسی را برگزار بفرمایید و در سایت بارگزاری بفرمایید تا ما هم در شهرهای دیگر استفاده کنیم. آخر یک عمر است فقط گفتند فلانی و فلانی خلافت را غصب کردند و همیشه این سوال در جان ما بوده که مگر به همین راحتی است که انسان هر چند خوب به این راحتی به جای انسان کامل بنشیند؟! چطور امر مشتبه شده و چه شده که اینطور شده با اینکه همه مسلمان و پیامبر دیده و غدیر شنیده بودند. راستش استاد محترم من خیلی ترسیدم و لرزیدم که این عارف بزرگ این صحبت را کردند، چون عینا شاید در وجود ما هم باشد اینجور که فرمودید خلیفه ی اول بسیار زيبا بودند با چشمان رنگی، چهره ی موجه، ریش های سفید، مقید به آداب شرعی، اهل نماز و روزه و قرآن، اولین کسی که در مکه قرآن را بین مشرکین بلند خواندند و ورق را به نفع اسلام برگرداند، چیزی از بیت المال برای خود هرگز برنداشت و.... این فردی را که با همین چند جمله فرمودید که همه ی ما شاید براحتی بجای امیرالمومنین علی (ع) بنشانیم. اصلا بعید نیست شاید در اون شرایط خیلی هم منطقی هم بوده. نکند که ولی عصر (عج) تشریف بیاورند و امر بر ما مشتبه شود و... استاد عزیز چه کار کنیم، از این دست افراد که در جامعه زیاد هستند بخصوص به تعبیر امام (ره) در بین خر مقدس ها. آنهایی که آقا را یک آدم خوب می دانند نه ولی که اتفاقا خیلی هم نوچه های مقدس دارند یا معتقدند انقلاب یک جریان احساسی بوده که ظرفیت های ظهور را به هدر داده و موفق هم نشده و صراحتا این مسائل را در دروس به اصطلاح معرفت النفس و توحیدی خود بیان می کنند. ۳. استاد عزیز چطور می تونیم خلفا رو بشناسیم، و در درون خود کشف کنیم و ریشه ی اون رو بخشکانند تا به حقیقت قلب پیامبر (ص) ، یا همون انفسنا در آیه ی مباهله نزدیک شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به یاد ندارم ۲ و ۳. حقیقتاً مسئله همانطور که متوجه هستید بسیار حساس است تا انسان بین سقیفه و غدیر را بتواند تفکیک کند و این نیاز به بصیرت تاریخی دارد از آن جهت که غدیر، ادامه تاریخی است که با اسلام شروع شده، ولی سقیفه، ادامه همان جاهلیت است با آن تفاوت که تا دیروز افراد، بت میپرستیدند و حال، ظاهرِ عباداتشان تغییر کرده است که بحث آن مفصل است. کتابهای «بصیرت حضرت فاطمه «سلاماللهعلیها» و «راز شادی امام حسین «علیهالسلام» در قتلگاه» و کتاب «الغدیر» از مرحوم امینی در این مورد کمک میکند. موفق باشید
چند سوال داشتم که ذهن مرا مشغول کرده میخواستم تحلیل نمایید و درستی و غلطی آن را بیان کنید و اگر ناقص است تکمیل نمایید تا به شکی که در چیستی خداوند دارم پاسخ دهم. ۱. کمالات از وجود ناشی میشوند اگر کمال مطلق بخواهد وجود داشته باشد لازمه اش این است که وجود بدون حد داشته باشیم و این وجود بدون حد زمانی تحقق مییابد که عدم حقیقتی نداشته باشد تا وجود به آن حد عدمی محدود نشود. عدم حقیقت ندارد. حال چرا عدم حقیقت ندارد؟ چون اگر عدم حقیقت داشت وجود خواهد داشت و این میشود وجود و دیگر عدم نیست و عینا همین حکم نامحدودیت برای این عدمی که فرض شده و در اصل وجود است میبایست تعمیم یابد یعنی همین عدم که وجود دارد و در اصل همان وجود است و نمیتواند ناقص باشد زیرا در این صورت محدود به حد عدمی میشود. بنا براین تشکیک در وجود باطل میشود نمیتوان موجودات ناقص را دارای وجود ضعیف قلمداد کرد چون وجود به جهت نبودن عدم هیچگاه ضعیف نمیشود و موجودات ضعیف ظهورات صفات خدا در حدی که حکمت خدا اقتضا میکند هستند. ۲. آیا خدا میشود خود را معدوم کند؟ خیر محال است زیرا عدم حقیقتی ندارد اگر برای عدم که حقیقتی ندارد وجود فرض کنیم اینطور میشود که خدا بخواهد خود را تبدیل کند به حالتی که وجودی ندارد یعنی چیزی میبایست غیر وجود (همان حالت) وجود داشته باشد که خدا به آن مبدل شود حال انکه وجود مقابلی ندارد و غیر وجود تحققی ندارد. ۳. آیا خدا موجودات را از عدم آفریده و از نیستی به هستی آورده؟ امکان ندارد زیرا اولا عدم تحقق ندارد و وجود خدا چون لایتناهیست نمیتوان وجودی به آن اضافه کرد. پس این موجودات چیستند؟ جواب اینکه خدا ازروی فیض خود هستی خود را به شکل موجودات مختلف ظاهر ساخته و همه از قدرت و حول و قوه الاهی ند و در اصل فقط خدا وجود دارد و این منی هم که انسان با آن احساس استقلال میکند ظهوری محدود از وجود خداست. ۴. آیا موجودات را میشود خدا معدوم کند؟ خیر چون عدم تحققی ندارد حقیقت معدوم شدن یعنی تبدیل وجود به عدم وقتی عدم وجودی ندارد وجود نمیتواند به چیزی که نیست تبدیل شود. حال پس چرا میگوییم من اینجا هستم و فلان جا نیستم این از روی عدم من در جای دیگر نیست؟ خیر وجود من در این مکان ظهور وجود خداست و این ظهور به اندازه اقتضای حکمت خداست و چون در جای دیگر ظهور صفات وجودی خدا صورت نگرفته به ذهن متبادر میشود که عدم وجود من در آن جای دیگر تحقق یافته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است. آری! «وجود» در نسبت با ما دارای مراتب و شدت و ضعف است و نه در رابطه با خودش 2- نکته خوبی است. ۳. آری! در علم خداوند امکان هر موجودی هست و خداوند آن موجود را که در علم او امکان تحققش هست، وجود میدهد و به آن میگوید: «کُن فَیَکون» بشو و میشود. ۴. نابودکردن موجودی توسط خداوند به معنای گرفتن فیض وجود از آن موجود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا را عشق است حتی اگر با واکسن زدن به دیار باقی بشتابیم. دقیقاً بنده تنها به جهت تبعیت از مقام معظم رهبری و برای آنکه بهانهای برای سفر به کربلا برای بهانهگیرها نباشد؛ آری! رفتم و هر دو دوز واکسن را زدم، علی الله. ما را و حسین، و لا غیر.
هست از هر مذهبی آگاهیم
اللّه اللّه من حسین اللهیم
بندهی کس نیستم تا زندهام
او خدای من، من او را بندهام
نی شناسای نبیم نی ولی
من حسینی میشناسم بن علی
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رجوع به طبّ سنتی و طبّ جدید در بیماریها بحثی نیست. ولی بحث در شیمیدرمانی است که آیا چه اندازه باید به آن تن داد بخصوص برای افرادی که سنی از آنها گذشته است. موفق باشید
