بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: در مباحث معادشناسی حدیثی را مطرح کردید از امام رضا (ع) که می فرمایند: هر کس که بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست. اگه ممکنه منبع این حدیث رو بگید. من از این حدیث در جایی استفاده کرده ام و از من منبع خواستند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه راوي از حضرت‌امام‌رضا (ع) مي‌پرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آن‌ها خلق شده‌اند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسول‌الله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي مي‌گويد: عده‌اي از مسلمانان مي‌گويند بهشت و جهنم مقدر شده‌اند ولي خلق نشده‌اند. حضرت فرمودند: آن‌ها از ما نيستند و ما هم از آن‌ها نيستيم:

«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قال‌الله عزوجل: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ».

پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه ۴۴ سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار مي‌كردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آب‌جوشان در حال طواف‌اند.[1] موفق باشید

 

[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِي‌عَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِ(ص)قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَي‌النَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَي‌السَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَ(ع): مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ(ص)وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَي‌شَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِي‌نَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي‌يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء في‌الرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).

32985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز بحث درباره معنا و مفهوم چه نسبتی با مباحث هرمنوتیک فلسفی دارد؟ (چه تعاملی و چه تاثیری و چه اشتراک خاستگاهی و چه رهاورد مشابه و متفاوتی دارند؟) از آن جهت از محضرتان پرسیده می‌شود که بنابر پژوهشهای صورت گرفته میان معنا و مفهوم باید تمایز قائل شد زیرا معنا محصول انباشت تاریخی زبان و مفهوم محصول لقاح عالم عین و عالم ذهن است. از نتایج این تمایز این است که در ترجمه قرآن کریم کلماتی همچون فلک یا بلاد صرفا به معنی ظاهری خود بازگردانده نمی‌شوند بلکه با توجه به شبکه مفهومی که در آن قرار گرفته اند معنی می‌شوند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که در تفکر هرمنوتیکی باید در رخدادِ «فهم» نظر به روح تاریخیِ آن رخداد داشت و اشاراتی که در این راستا پیش می‌آید و از این جهت نگاه هرمنوتیکی را نگاهِ تأویلی گفته‌اند. حال با توجه به این امر باید در رخداد فهم، متوجه معنایی شد که با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

31564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من چند سالی است نماز شب می خوانم ولی مشکلی که دارم این است که خیلی به آن وابسته شده ام. طوری که هیچ چیز دیگر جای آن را برایم نمی گیرد. دقیقا مثل یک معتاد با ویژگی هایش. انگار معتاد شده ام بهش و می ترسم ترکش کنم. حتی مثلا در حال راه رفتن هم باشد ترجیح می دهم حتما با حالت معمول بخوانم یک شب که نخوانم حالم خوب نیست انگار چیزی گم کرده باشم و انگار خودم را گم کرده ام آن روز ناراحت و مضطرب و بی حوصله و در اخلاقم هم بی تاثیر نیست احساس می کنم بخت یارم نیست اصطلاحا. این حالات من را خیلی آزار می دهد: ۱. یکی همان بحث همه چیز شدن (انسان کامل شهید مطهری) ۲. یکی گول حال خوردن در مقابل مراقبه و بحث انگیزه و معیار. ۳. بحثم سر نخواندن نیست که بگوئیم قضایش را بخوان چون خودم با علاقه می خوانم این وابستگی و نیاز شدید به آن مورد من است. ۴. این حالت درست است یا بیماری است؟ چون از بعضی سوال کردم بعضی گفتند شاید بیماری دارید ولی بعضی؟ ۵. این حالات باعث توجه بیش از حد به آن شده، به طوری که کارهای دیگه این قدر برایم مهم نیست. ۶. مثلا آن روایتی که در کتاب تعلیم و تربیت شهید مطهری آن بحث عادت هست که نگاه به زیادی نماز و... نکنید، اگر انجام ندهد «وحشت"» می کند. من دقیقا این حالت وحشت را دارم!!! ۷. نمی دانم دغدغه ام ایمانی است (در مقابل انگیزه نسبت به واجبات و...) یا مشکل روحی یا اضطراب..؟ لطفا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله این تعلّق به جهت روحانیتی است که در نماز شب پیش می‌آید. ولی خودتان باید مواظب باشید از سر عادت نخوانید، بلکه بر اساس عزم اُنس با حضرت حق باشد. موفق باشید

31204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده کاسب هستم و دو شیفت مشغول به کار هستم و از فرط خستگی نهایتا بتوانم روزی نیم الی یک ساعت مطالعه کنم یا دعا بخوانم. ۱. آیا با چنین شرایطی می توان قلب را به صحنه آورد؟ ۲. آیا تنها با قلب می توان به جامعیت رسید؟ ۳. به نظر شما باید از فعالیت شغلی کم کرد و برای رشد عقلی برنامه ریزی کرد یا اینکه نیازی نیست؟ اگر کسی به لحاظ درآمد مجبور باشد چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رویکرد و نیت‌تان بستگی دارد که جهت خود را به سوی حق بیندازید و البته اگر بتوانید اشتغالات را کم کنید کار خوبی است و یا در دل فعالیت‌ها بتوانید صوت مباحثی مثل مباحث قرآنی را استماع فرمایید. موفق باشید

30836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوی عمر طولانی: بنده در جایگاه شغل و فعالیت اقتصادی در سعادت اخروی انسان ها دچار چالش هستم که در دو مثال خدمتتان عرض می‌کنم: ۱. به عنوان مثال آیا می‌توانیم اینگونه ادعا کنیم یک کارخانه دار شغل اش همانقدری موجب سلوک فردی اوست که یک معلم معارف و این در حالیست که خداوند استعداد معلم شدن را به آن کارخانه دار نداده و استعداد کارخانه دار شدن را به آن معلم پس اگر آن کارخانه دار از لحاظ سلوک معنوی نسبت به آن معلم عقب بیوفتد این یک نوع بی عدالتیست در تخصیص استعداد ها به انسان ها؟ ۲. در یک مثال دیگر مثلا شخصی که برای گذران معاشش مثلا به او استعداد داد و ستد در بازار بورس داده شده و استعداد و علاقه ی دیگری به شغل دیگری ندارد آیا باید شخصیتش را تغییر دهد بطوریکه مثلا در نفس او علاقه و جدیت نسبت به شغلی مانند معلمی پدید آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است حتی ممکن است انواری به قلب آن کارخانه‌دار که به قصد کارآفرینی تلاش می‌کند، برسد که بسی برتر و پاک‌تر از آن الطافی است که به استاد معارف می‌رسد. ۲. در مسیر کسب معاش باید آنچه در بستر طبیعی به ما می‌رسد، ورود کرد و آن وقتی است که ما کاری انجام داده باشیم و حاصل کار خود را استفاده کنیم. مسئله بورس، از این جهت برای بنده حل نیست، والله اعلم. موفق باشید

30783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد پناهیان میگه اگر همه مشکلات زندگی رو حل کنی باز هم خداوند برای آزمایش و رشد ما یا بعلت گناهانی که کردیم برایمان مشکل و سنگ جلوی پایمان می‌گذارد. اما من نمی‌فهمم که آیا این مشکل بخاطر ۱. گناهان و یا ۲. رشد خودمان و آزمایشات خدا یا ۳. بخاطر اشتباه محاسباتی در اسباب مادی و کم کاری و تنبلی خودمان برایم بوجود آمده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که مشکلاتِ تکامل‌زا نامیده‌اند، برعکسِ مشکلات تکامل‌سوز که ریشه در گناهان دارد؛ هرگز منجر به بحران نمی‌شود. نمونه‌ی آن مشکلاتی که صدام حسین برای خود پیش آورد که در نهایت به آن سرنوشت دچار شد، و مشکلاتی که شیطان و دشمن برای حضرت امام و انقلاب اسلامی پیش آوردند که موجب تعالی و رشد انقلاب شد. موفق باشید

30352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: خوب هستین ان‌شاء الله! در فرهنگ های گذشته مشکلات روانی به شیطان نسبت داده می شده که امروزه ثابت شده است ناشی از مشکلات ژنتیکی و تربیتی و هورمونی و نسبت به شیطان امری غلط بوده! در قرآن هم فراموشی به شیطان نسبت داده شده!(داستان خضر و موسی علیه السلام) چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه مربوط به شیطان است، همیشه مربوط به شیطان است، چه علت علمی آن معلوم باشد، چه نباشد. موفق باشید

30166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از مطالبی که قرآن مجید مطرح می‌کند بخصوص اگر یک مطلب اخلاقی باشد یا هر مطلب دیگر علمی باشد فرهنگی و ... البته مقصودم امور اعتباری چون فقه نیست که بتوانیم امروز ادعا کنیم که اگر قرآن مطرح نمی کرد عقل بشر مستقلا امکان دستیابی به آن نکته مثلا اخلاقی را نمی یافت را بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اندیشه‌ی کلامی خود متوجه‌ی حُسن و قبح عقلی هستیم. بدان معنا که دستورات اخلاقی شرع را عقل، عقلانی می‌داند بر عکس اشاعره که معتقدند چون شرع فرموده است خوب است و نه چون عقل تشخیص داده، خوب است شرع فرموده. موفق باشید

30125
متن پرسش
سلام استاد: میگم ما زمانی که استخاره می‌کنیم خدا پاسخ ما رو میده یا امام زمان (عج)؟ گذشته از قضیه قرآن ناطق بودن و «بکم ینزل الغیث» و سایر عبارت های جامعه کبیره درباره ائمه (ع)، حضور و هشیاری ای که حین مناجات با خدا و گرفتن استخاره برای انسان ایجاد میشه شبیه همون حال و هوا و حضور در حرم امام رضا (ع) هست. برای همین می‌پرسم که درسته ما با خدا مناجات می‌کنیم و از ایشون جواب استخاره با قرآن رو می‌خوایم ولی نقش امام زمان (عج) در این بین چیه؟ کلا غیر از این سوال نیز نقش حضرت (طبق برداشت من) برای بسیاری از مردم مغفول هست. ما حرم امام رضا ع میریم. توسل رو به حضرت زهرا و امام مجتبی علیهما السلام میکنیم. به امام حسین ع عشق میورزیم و به هر نحوی به هرکدام از ائمه متوسلیم اما هنوز به شخصه نقش ولی الله الاعظم رو درک نکردم درست... لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. استخاره چنین جایگاهی که می‌فرمایید ندارد. به همین جهت به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی پشت‌کردن به استخاره، پشت‌کردن به قرآن نیست و اگر عقل ما چیزی بگوید و استخاره چیز دیگری؛ واجب است که به عقل‌مان که حجّت خداوند است نزد ما، رجوع کرد. ۲. این‌که می‌فرمایید درست است و با پیروی از نایب امام یعنی مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» می‌توان بهترین ارتباط را با امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» داشت، وگرنه توهّم است. موفق باشید

29855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: کتاب شناسی با سلام. استاد در بین کتب شرح منازل السایرین، چند شرحی که ارجحیت داره را راهنمایی بفرمایید. عرفانی که از تلاش مرتاض و یا یوگی به دست می آید، تفاوت اساسی آن با عرفان اسلامی در چیست؟ مرتاض و یوگی به همان راه می روند که عرفان اسلامی می رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در نظر به افق توحید و فنای فی الله است که در عرفانِ اسلامی این موضوع به نحوه‌ای فوق‌العاده سرزنده و حاضر است. شرح عبدالرزاق کاشانی که جناب استاد یزدان پناه شرح کرده‌اند، شرح خوبی است. البته شرح ایشان را به صورت صوتی باید دنبال فرمایید. موفق باشید

29753
متن پرسش
سلام: استاد مدتیه این سوال ذهن من رو مشغول کرده: اگر مقام شهید از یک عارف که ۸۰ سال زحمت کشیده بالاتره پس چرا عرفای قدیم ما و حتی خیلی از علمای جدید ما این راه رو انتخاب نمیکنن؟ اگر واقعا به هر کسی شهید میگن و شهید شدن آسونتره خب چرا نمیرن شهید بشن و خلاص؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر دست خود انسان است. شهادت راهی است که برای بعضی گشوده می‌شود و هنر شهداء آن است که خود را معطل نمی‌کنند. حقیقتاً کمی به این جمله‌ی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که رازهایِ این عالم را می‌شناختند، فکر کنید که فرمود: «شهادت، هنرِ مردان خداست». آری! هنر مردان خداست. موفق باشید

29530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: شرح این بیت از غزل حافظ رو می‌خواستم ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مگر نسبت ما با حضرت محبوب، قراردادی بود؟ که یک روز آن قرارداد تمام شود. موفق باشید

29404

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد من سوالی دارم که پرسشش به صورت صریح به این معنا نیست که از این کار شرم ندارم. استاد من محبتی به پدر و مادرم ندارم و حتی بیشتر اوقات از آنها منزجر هم هستم، چون می‌بینم که آنها حق و ناحقی می‌کنند و به خودشان هم می‌گویم، و این بی محبتی من باعث می‌شود که به طور مداوم به شدت به آنها پرخاش کنم و گاهی هم از روی عصبانیتی که کنترل نمی‌شود ممکن است دستم خطا برود. (که ان شاء الله خدا مرا ببخشد) استاد من هر چه کردم نشد که محبتی ایجاد شود و از این همه ناراحتی نسبت به آنها خسته شدم و نمایل دارم آنها را دوست داشته باشم ولی نمی‌دانم چرا نمی‌شود. استاد اگر می‌شود راه به من نشان دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن‌ها از عمق دل، فرزندشان را دوست دارند. اگر خاری در پای شما رود، احساس می‌کنند در چشم خودشان رفته است. موفق باشید

28763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: بعضا صحبتهای شما رو گوش میدم و براستی در این بی قراری که با آن  اسیرم  تنها چراغ روشن است. استاد گفتید که بایستی به آنچه که پروردگار برایمان مقدر کرده آرام بگیریم. اما پذیرش این اصلا آسان نیست. من خود شخصا همیشه سعی بر این داشتم که  به نوعی از این تنهایی در بیایم ولی مدتهاست که تنهایی بسیار دارم. این موضوع مثل یک نیاز در پس زمینه فکر من هست و اجازه رشد به من نمی‌دهد. خارج از کشور بودم با خود فکر کردم به خاطر ازدواج با فردی هم عقیده به ایران باید برگشت، ایران امکان بیشتری هست. برگشتم  اما ایران بواسطه شغلم سر از جایی دراوردم که تنهای تنها هستم. به لحاظ خانوادگی با این تنهایی غیر هضم شدنی چه کنم؟ خیلی دوست داشتم که غنا داشتم و برایم تنهایی مهم نبود دوست داشته شدن مهم نبود، چه کنم درگیرم هنوز. لطفا راهنمایی کنید و دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست ولی چیز بدی هم آن را به حساب نیاورید. به هر حال به یک معنا «خلق را با تو بد و بدخو کند / تا تو را ناچار رو آن سو کند». به نظرم خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. از ورزش و تواناکردن بدن و استوار نمودن آن غفلت نکنید. موفق باشید

28373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در جلسه دهم خرد سیاسی مطالبی راجع به زیبایی و نگاه های به دور از میل جنسی و عدم اکتفای میل زیبایی خواهی بشر به صرف طبیعت فرمودید. نمی‌دانم تفصیل یا تصریح این مطلب را در جایی فرموده اید یا نه و اینکه این نوع دیدگاه، مشمول چه افرادی در جامعه می‌شود و ممنون می‌شوم اگر منبعی برای مطالعه بیشتر ذکر بفرمایید. آیا در مورد موسیقی هم می‌توان چنین نگاهی داشت و آن را بدون تاثیر وضعی دید؟ اگر این مطلب که با معیارهای خود فقها نیز تقریبا امروزه مرزکشی دقیق بین موسیقی حلال و حرام غیرممکن است را هم در نظر نگیریم، در نفس موسیقی ای که لذت بخش است، تجلی جمال الهی را دیدن، حتی اگر ریتم تندی هم داشته باشد، تاثیر منفی در سلوک افراد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور پراکنده عرایضی شده است به‌خصوص در بحث «انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده» که در کانال @esharat می‌توانید آن را دنبال کنید. ۲. فرق نمی‌کند بالاخره موسیقی نیز به عنوان صوت زیبا با انسان‌ها حرف دارد. موفق باشید

 

 

27896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مبحث با دعا در آغوش خدا فرمودید که قاعده‌ای را که باید به لطف الهی در قلبمان نگهداریم تا دعا و مناجات به خوبی در زندگیمان حضوری فعال پیدا کند، این است که بدانیم خداوند کریم که ما را خلق کرده تا مظهر کمالات او شویم و او خود را در مخلوقاتش به تماشا بنشیند، خیلی زود از گناهان ما در می‌گذرد. نمونه‌ی این نوع برخورد را در اولیای الهی می‌یابید، به عنوان مثال اگر کسی در حضور پیامبر خدا «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» به وجود مقدس آن حضرت یک نوع بی‌حرمتی بکند و بعد عذرخواهی نماید، حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای او را می‌بخشند، زیرا دوست دارند انسان‌ها را خوب و صاحب کمال بنگرند. همان طور که اگر از امامان معصوم تقاضایی داشته باشیم به سرعت برآورده می‌کنند، زیرا آن‌ها به دنبال تماشای ایثار هستند، به همان معنایی که خداوند جواد و بخشنده است. می‌توان بر این اساس گفت، اساسا چون هدف خلقت بشر حرکت او از نقص بسوی کمال و تجلی اسماء الله و خلیفه اللهی در وجود اوست و او بایستی به وحدت شخصیت ذیل تعالیم و ولایت الهیه برسد، خود استغفار و حسن ظن به خدا راه بازگشت و سلوک اوست و می‌تواند گمشده او را به وی پس دهد و اساسا حسن ظن، شرط اصلی برای سلوک و انقطاع بشر از اسارت های وجودی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه‌ی نکات خوبی شده‌اید و پیشنهاد بنده آن است که تمام هفت جلسه‌ی بحث «با دعا در آغوش خدا» که بجز جلسه‌ی پنجم آن، بقیه بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ان‌شاءالله جلسه‌ی پنجم نیز با ویرایش جدید در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار می‌گیرد. موفق باشید

27380

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد دارم کتاب ادب خیال و عقل و قلب تون رو میخونم چن تا سوال برام پیش اومد: ۱. تفاوت خیال با وهم چیه؟! ۲. چجوری میشه خیال رو تحت کنترل عقل آورد تا متوجه معبود باشه؟! میشه مثالی بزنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سؤال اول را در پاورقی یکی از صفحات می‌توانید به‌دست آورید. ۲. تا آخر کتاب که بخوانید إن‌شاءاللّه مطلب روشن می‌شود. موفق باشید

27130
متن پرسش
سلام علیکم: بخشی از کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» را مطالعه کردم و واقعا بعنوان کسی که در آموزش و پروش است و فعالیت های فرهنگی دارد، یک دغدغه ملموس و واقعا عظیم بشمار می رود. به نظرم، اصلی ترین مشکل فعالیتهای فرهنگی مان ویژه در آموزش و پرورش، این است که به دانش آموز به چشم خلیفه الله و برترین آفریده و شخصی که می تواند خود یک امت باشد و در مسیر تمدن سازی حاضر شود نگاه نمی کند. اصلا در برنامه های آموزشی ما، گویی جایی این فرد برترین آفریده الهی ویژه در این تاریخ نیست و سعی نمی شود با وجود متعالی او صحبت شود و اصلا توجه ندارند او امروز نیازمند توحید تمدن ساز و باید اندیشه و شریعت را به نحوی برای او تبیین کرد که وجودش را در آن حاضر و به عظمت ابدیتی ببیند که باید در آن حاضر شود و در این مسیر با اندیشه و شریعت توحیدی، تاریخ سازی و تمدن سازی کند و انسان امروز تمدنی باید فکر کند و نگاه کلان و همه جانبه به مباحث دارد. مباحث دین و زندگی که واقعا اسف بار است و بجای اینکه هر چه بیشتر انس با شریعت و بودن در تاریخ انقلاب اسلامی را به ارمغان بیاورد، آشنایی با یکسری مفاهیم کلی است که معلوم نیست چگونه می شود با آنها مانوس شد و حتی استدلال و برهان و معارفی هم که می خواهند ارائه دهند، نارسا است. واقعا عجیب است ما در بستر انقلابی هستیم و در تاریخی هستیم که دو رهبر و زعیم انقلابمان، می خواهند انسان این تاریخ را در بستر انقلاب که رجوع به آزادی حقیقی او و تعالی خود عالی بشرست و حضور او در شان خلیفه الله می باشد، حاضر کنند و شخص رهبر انقلاب ۳۰ جلسه در ماه رمضان ۵۳ مباحث طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن که امروز یک کتاب شده را مطرح می کنند و دقیقا نگاه تمدنی و جامعه سازانه و نظر به ظرفیت عظیم نفس انسان و مقام متعالی بشریت دارند و خودشان اصرار بر توحید تمدن ساز و انقلاب ساز دارند آنوقت امروز رسما آموزش و فرهنگی را ببینیم که رنگ و بوی آن معارف زلال و ناب در آن نیست و اصلا با وجود متعالی دانش آموز صحبت نمی شود و قصد ندارند مقابلش افقی را باز کنند که با انقلاب اسلامی متناسب این زمانه در طرح کلان توحیدی حاضر شود و رسما دیدگاه و نگاهی حداقلی و پراکنده با دیانت و سیره معصومین دارند و آنوقت توقع ما هم تربیت حججی ها و سلیمانی ها و آوینی ها و شهریاری ها از دل چنین بستری است و فکر می کنیم آموزش و پرورش محل انسان سازی در تراز انقلاب و افقی است که به آن نظر داریم و حتی این دانش آموز را آشنا نمی کنیم که او کیست و اصل او و خود اصیل و عالی او چه معنایی دارد و چگونه می تواند به آزادی بندگی بعنوان هدف بعثت انبیا برسد و این درد سنگینی است که ان شاء الله از آن با خودآگاهی و ثبات قدم امیدوارم در گام دوم، عبور کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. ما در آموزش و پرورش خود به دلایل مختلفی در مواردی متفاوت، زمین‌گیر هستیم. زیرا روحی که بر آن حاکم است بیشتر برای ساختن انسان‌هایی است تا کارمندِ اداراتی شوند که نهادهای شهریِ مناسب فرهنگ غربی را ادامه دهند و هر اندازه وارد اهدافی شویم که از نهادهای دولت‌شهرِ غربی فاصله داشته باشد، بیشتر امکانِ تجدید نظر نسبت به ساختار آموزش و پرورش در ما پیش می‌آید که بحث آن مفصل است. عمده آن است که آرام‌آرام روشن شود از کجا باید شروع کرد و این مربوط به هدفی است که باید مدّ نظر قرار دهیم، هدفی که در آن بنا نیست کارمندهایی بسازیم برای چنین اداراتی. موفق باشید 

27084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد عزیز: در رابطه با شروع مطالعه تفسیر المیزان بنا به نیاز به شرح تفسیر و با مشورت حضرتعالی که فرمودید از سوره رمز و عنکبوت و آل عمران شروع کنم، مطلبی باعث سوال برایم شده و آن اینکه ترتیب گوش کردن یا مطالعه به ترتیب سوره ها و ترتیب کتاب المیزان باشد بهتر نیست، و اینکه اگر بهتر است شرح حضرتعالی در سوره های ابتدایی موجود هست؟ ببخشید مزاحم زمانتان می شوم (یخورده وسواس نظم در مطالعه دارم، پیوسته ترجیح دارم که از ابتدا هر موضوعی را مورد مطالعه قرار بدهم و نمی دانم این خوب است یا وسواس بی مورد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که ترتیب امروزین قرآن، ربطی به ترتیب نزول آن ندارد ولی وقتی بخواهید به تفسیر المیزان رجوع کنید، خوب است از ابتدا شروع نمایید. زیرا مرحوم علامه آنچه از ابتدا فرموده‌اند را ملاک قرار داده‌اند برای تفسیر آیات بعدی. موفق باشید

26730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عرضم به خدمتتان ايکاش جلسه اي با آقاي نصيري مي گذاشتيد و نظر ايشان را نسبت به فلسفه و عرفان تغيير مي داديد. ايشان در حرفهايشان بنظر مي آيد دنبال حقيقت است فقط صاحبدلي بايد ايشان را صميمانه و بدون اضطراب به حقيقت رهنمون سازند. نوري در ايشان مي بينم که گويا آن روز را مي يينم که ايشان در راه فلسفه و عرفان پا گذاشته اند. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به ایشان کمک کند. در مباحثه با جناب حاج آقا واسطی بعضا انصاف را رعایت نمی‌کردند. موفق باشید

26363
متن پرسش
با سلام: ما وجودمان از خداست، تمامی ادراک و علم و قدرت و اختیارمان از خداست، آیا این درک کننده خارج از خداست؟ خارج از خدا که وجودی نداریم، پس ما انسان ها، این موجود ادراک کننده که احساسات و عواطف دارد، رنج می بیند و عذاب می شود و ... چگونه جزوی از خدا نیست و در عین حال همه چیزش از خداست؟ همان موجودی که اختیار دارد و البته اختیارش هم از خداست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بودن ما از خدا است ولی خدا بر اساس نحوه‌ی تحقق خلقت ما که همان امکان ذاتی ما می‌باشد، بودن ما را به ما داده است، پس از جهت بودنِ از خدا جدا و بیرون نیستیم، ولی نحوه‌ی بودن‌مان از خودمان است. در این مورد خوب است به بحث «رجوع به اصلِ اصل‌ها» که در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

26142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: کتاب زن آنگونه که باید باشد شما را مطالعه کردم. دقیقا موضوعات، سکینه که حالتی الهی و روحانی است، و مودت و رحمت، روح هایی که همدیگر را می یابند، را با فردی تجربه کردم البته که آزمایش الهی بوده است ولی من دیگر نمی توانم افراد دیگری که روح توحیدی ندارند را به عنوان خواستگار راه بدهم. انگار روحم در عالمی دیگر با کس دیگری گره خورده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه باید در ارتباط با انسان‌ها سخت‌گیری نکرد و در دلِ ماجراها توحید را تجربه نمود. مثل این‌که ما در همین جهانِ آشفته باید ایمان را تجربه کنیم، نه آن‌که از اجتماع فرار کرده به غارها پناه ببریم! به همین جهت نباید طوری زندگی را تعریف کنید که در پذیرش خواستگاران سخت‌گیری شود. موفق باشید

26110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا کسی که چند سال افسردگی داشته باشد در صورت توبه خدا او را می بخشد؟ در مورد این آیه که خداوند کسانی که بعد از ایمان آوردن ناامید می شوند را هرگز نمی بخشد و این تنها گناه نابخشودنی است توضیح می دهید؟ ممنون میشم پاسخم را بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افسردگی یک مشکل روحی است و ربطی به یأس از رحمت خدا ندارد. آری! گاهی انگیزه‌ی انسان در امور دینی ضعیف می‌شود، ولی این یأس از رحمت خدا نیست. موفق باشید

25809
متن پرسش
با سلام و ادب و احترام سوالی از حضور استاد گرانمایه داشتم: پدر و مادرم بطور تصادفی با دوره خودسازی استاد آشنا شدند و اکنون در حال شنیدن فایل های صوتی از شاگردان شما هستند این امر باعث شده که کلا زندگی را وقف درس و کلاس کردند و حتی با تهدید به ما می گویند همین هست که هست ما وقتمان پر است و همین الان هم ۴۰ سال عقب افتادیم از خودسازی و این در حالی است که کوچکترین تغییری در رفتارشان دیده نمی شود حتی بدخلق تر شده اند بنده که ازدواج کردم حتی رغبت نمی کنم تا منزلشان بروم چون همه ش در اتاق هستند و مشغول مطالعه. شما را به خدای احد و واحد راهنمایی کنید چکار کنیم چون بشدت از وضع موجود خسته شدیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور که می‌فرمایید افراطی در کار است. باید اندازه نگه داشت. ارتباط با ارحام، به خودی خود گشایش می‌آورد و روح را وسعت می‌دهد. موفق باشید

25453
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز، با توجه به طرح راهبردی رهبر معظم انقلاب برای دولت جوان و حزب اللهی در طراز گام دوم انقلاب که در خود بیانیه هم اشاره شده و اینکه پیش زمینه این چنین دولتی، مجلس جوان و حزب اللهی است و به ایام انتخابات حساس مجلس امسال که اولین انتخاب پس از ورود به گام دوم خود هست، نیروهای انقلابی بر چه اساسی میتونن روشنگری بکنن و رو به روی برنامه هایی که قصد داره مجلس رو تبدیل به یک مجلس دارای جمود و سکون تبدیل کنه و سکولارزدگی رو چه پشت به ظاهر مایه گذاشتن از ولایت و مدام تکرار جملات رهبری، بدون عمل و التزام عملی و قلبی به اون پنهان کنه چیه و چطور میشه گفتمان انقلابی گام دوم رو بین عموم گسترش داد و اجازه نداد حرکت مجلس منحرف شده و مایه شادی دشمن شود که نمایندگان ضعیف و خودباخته و منفعل در برابر جنگ تمام عیارشان، به صحنه آید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنیم برای مردم روشن شود این نوع سیاسیون امکان رفعِ کشوری که در شرایط انقلاب است و باید با روحیه‌ی انقلابی و تلاش شبانه‌روزی امورات آن را به سامان رساند؛ ندارند وگرنه بحث دعوای خطی و سیاسی هیچ‌کاری را حلّ نمی‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی