بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد لطفا درباره روحیه اجتهادی در مطالعه توضیح بدهید. اصلا یعنی چه و چطور باید بر اساس آن عمل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به صورتی عمیق وارد موضوعات شد تا خود به خود در آن موضوع، صاحب‌نظر گشت. موفق باشید

25319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به روایات و آیاتی فروانی که سفارش به فکر و ذکر کرده اند به نظر جنابعالی جایگاه این دو موضوع نسبت به هم چگونه است؟ کدام برای ارتباط با حق کار ساز تر است؟ کدام اولویت دارد؟ برای کدام باید وقت بیشتری گذاشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول، فکر و معارف حقّه جهت زمینه‌ی نفوذ ذکر در قلب. موفق باشید

24922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: میرم سر اصل سوال، آیا ما چند دنیا داریم در کل که جلوه اش هی نزول پیدا کرده و شده این دنیای مادی؟ غیر از یکیه؟ بذارین اینجوری بپرسم مگه ما چند تا خالق داریم؟ خدا شاهده همش یکیه و هر چه بالاتر بریم معانی بیشتری دارند، خب چرا من باید بیام این معانی رو برم دنبال همش؟! بحث بنده روی شهداست، آقا مگه شهید ۱۳ ساله چی داشت که به وصال رسید، خدا شاهده هدف وصال و فناست و خداوند متعال داور و راهنما و اصل هستند، بنظرتون این، یک دنیای خلق شده که در آیه داریم بازیه ما باید توش بتابیم و هی بخوایم همه چیزشو بفهمیم، قصد وصاله و بسیار سخته گذشتن از همه دنیا مگه حضرت رب العالمین کافی نیستند برای ما؟ البته اگر این حرف ها برای مردم زده بشه جز تنبلی و گناه و قتل عام و فساد ازشون به ندرت آدم حسابی در میاد اما خدا وکیلی غیر از اینه؟ حالا شایدم من دارم اشتباه می کنم من تعصب ندارم رو هیچ چیز و جز شرع مبین اسلام و پی روی چیزی نیاز نمی بینم در خودم گر چه بازم شک کردم به نوع نوشتارم چون در نیومد و اون نشد آخر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند چگونه با جلوات مختلف، حقایقی را در افق جان کسانی که صادقانه با او برخورد می‌کنند، قرار می‌دهد. موفق باشید

24920
متن پرسش
سلام: یادم هست جایی به کتاب گلستان یازدهم اشاره کردید و آنجایی که همسر شهید چیت سازیان می گفت «انگار یکی به من می گفت خوب این بدن را نگاه کن و بخاطر بسپار، چشم گوش بازو و....» و از این قسمت به نیکی یاد کردید، حال یک سوال دارم: درست است که این بدن همان ظهور نفس متعالی آن شهید بوده ولی آیا این جسم مادی که پایین ترین درجه وجود هست ارزش این همه نگاه و بخاطر سپردن دارد؟ و آیا مانع از ارتباط نفس ناطقه خود همسر شهید با نفس شوهرش نمی شود؟ حتی شما در دروس معرفت نفس می فرمودید وقتی شما به من نگاه می کنید با من من در ارتباط هستید و ممکن است حتی تن من رو نبینید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌جا موضوع فرق می‌کند. در این‌جا آن دست و پا، مظهر کسی است که روحش سختْ در حال پرواز است شبیه حرم امامان که مظهر نور امام است. آن خانم در این دست و پا، بدن را نمی‌نگرد، روحِ در حالِ پرواز شهید را می‌بیند. «در آینه، رخ یار دید». موفق باشید

24820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا خطورات نفسانی که انسان را آزار می دهد و باعث ایجاد شک در عقاید می شود و خود انسان هم نمی‌خواهد این خطورات و افکار در نفس او نقش ببندد، اما نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، آیا این خطورات فاسد و شک برانگیز از القائات شیطان است؟ برای دفع این القائات و غلبه وسوسه شیطان چه ذکری و چه دعا و چه عملی مفید است و شیطان القا کننده را دور می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت القاء شک و یا ضعف قوه‌ی واهمه، کار شیطان است. نکاتی برای رفع مشکل در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

24596

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: سوالم شماره ٢٢۵٨۴ در سوالات جواب داده نشده بود در صورت امکان و صلاحدید راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۵۸۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نمی‌توان گرایش فرزندان و همسرتان را نادیده بگیرید. موفق باشید

24357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با مشکل وسواس در مسائل حق الناسی چگونه برخورد کنم؟ بعضی مسائل پیچیده اند و نمی دانم تکلیف دارم یا نه. اگر به مسأله توجه نکنم، ممکن است مدیون باشم. اگر بخواهم احتیاطا پیگیری کنم، تکلف زیادی دارد، گاهی اوقات هم فکر می کنم تکلف ندارد و از تنبلی ام است که تکلف و سختی احساس می‌کنم. نهایتا من می مانم و اضطراب زیاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد عرف مؤمنین را باید ملاک خود قرار دهید تا گرفتار افراط و تفریط نشوید. موفق باشید

24133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده عزیز: ۱. آیا گروه شما اساتید و کارشناسانی دارد که در فضای فکری خودتان باشند و آنها را برای پاسخ به پرسشهای دانش آموزان به مدرسه دعوت کنیم؟ ۲. به نظر شما با توجه به فضای فکری جامعه این کار صحیح است که در مدرسه محیط را محرم سازی کرده و دختران دانش آموز در این فضا بدون حجاب درس بخوانند و به اصطلاح راحت باشند و مثلا در جامعه نخواهند که جلوه گری کنند؟ به نظرتان این کار نتیجه ای دارد یا خیر؟ با تشکر در پناه خدا موید باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، به صورت مشخص افرادی را در این رابطه نمی‌شناسم. ۲. در این رابطه با کارشناسی بیشتر باید وارد شد. آری! در این حدّ که اگر در کلاس و یا مدرسه هیچ مرد نامحرمی نباشد، نباید به پوششِ سر سخت گرفت، یک بحث است؛ ولی بحث فرم و پوشش به عنوان یک دانش‌آموز، بحث دیگری است؛ مثل فرم لباس پرستارها در کل دنیا. موفق باشید

23690
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام: ببخشید استاد ارجمند. از آنجا که قرار شد چشم به آسمان کنم تا رزق دریافت شود چندین سوال دیگر آمد. ۱. اینکه می گویند رزقی را نگیر تا رزق بالاتر دهند یعنی چه؟ از آنجا که حجب نوری از جلوی چشمم برداشته شد و در هر پدیده و هر وجود خدا را می بینم اگر شخصی حاجتی داشت از من که آن را برآورده کنم آن را مقدم کنم که خود جلوه ای از جلوات حق است یا نماز (اول وقت) را که وعده من و محبوب است؟ عقلم می گوید اول وقت خواندن نماز مستحبی است یا نماز شب همچنین مستحبی است خوب طبیعتا در مورد اجابت خواسته همسر که واجب است، همسر اولویت دارد ولی در مورد بقیه خلق که بر من ولایت ندارند نمی دانم کدام را مقدم کنم اول وقت خواندن نماز را یا حوایج دیگران را؟ ۲. می گویند میوه ای اگر زود برسد احتمال فسادش بیشتر است، حالا که در این سن دریافت های نوری یکی پس از دیگری می رسد به قدری که حالم بد می شود و جسم تحمل ندارد همان وقت فکر کردن را رها می کنم وگرنه چنان پرواز می کند که خود یک کتاب هزار صفحه ای می شود. چه کنم که آفت نزنم؟ آیا اجازه دارم فکر نکنم یا اصلا با دوستان ذکر عیش نکنم تا این بدن بیچاره فرسوده نگردد در حالی که صحبت کردن در مورد یک موضوع کلی راه را در تربیت فرزندان و نحوه صحیح شوهر داری و خانه داری برای من و آنها روشن می شود؟ آیا مجازم جلوی این همنشینی های بهشتی را بگیریم؟ ۳. بخواهم اینگونه پیش بروم درس های حوزه تعطیل می شود تصمیم دارم رها کنم این فکر کردن را، یک سیلی به گوش من بزنید تا سر جایم بنشینم و درس بخوانم این پرواز عقل مرا دیوانه می کند. هر چند خیر آن برآیم و دوستانم از درس خواندن بیشتر است و می ترسم این هادی الهی را نادیده بگیرم. این همه جستجوی حقیقت، حالا که به حقیقت رسیدم دیگر درس خواندن برآیم انگار در قفس رفتن است. ولی... امام زمانم یاری می خواهد آیا به این تبلیغ های چهره به چهره ادامه دهم یا همه را تعطیل کنم به درس بچسبم یا هر دو را مدیریت کنم؟ که خدا بخواهد من که نمی دانم، خودش پاسخ را عیان کند. ۴. به من ایراد می گیرند چرا با یک استاد حرکت نمی کنی؟ چرا صوت آیت الله شجاعی را گوش می دهی؟ بالاتر از او هستند برای حرکت؟ در حالی که در این سیر خدا داده هر چند به شدت دچار پراکندگی شدم با این همه کتاب و سخنرانی از این طرف و آن طرف ولی هرگز خدا نخواست وجود هیچ احدی برآیم مانع شود برای دیدن حقیقت چراکه بنده خدا هر که می خواهد باشد جز آن دوازده نور مطلق، ممکن است دچار خطا یا حداقل ترک اولی شوند و آنگاه بخواهم چشم و گوش بسته تبعیت کنم در حالی که دایما چشمم به آن ذوات مقدس بود و به قرآن، آیا این انتخاب من بود که صد در صد عاری از خطا نبوده یا خواست پروردگارم که اینچنین سیر کنم؟ «اللهم اذا کان عمری مرتعا لشیطان فاقبضنی» ۵. و آخرین سوال اینکه فهمیده بودم که ماده حجاب عالم مثال و عالم مثال حجاب عالم مجرد است. حالا این چه حسابی است که شخصی هر چه حجاب ماده را کنار می گذارد و در این راه تلاش می کند به جای ورود در عالم مثال وارد عالم عقل می شود بیشتر و بیشتر. آیا از کفری (که گفتید خداوند جلوات خود را به کافران نشان نمی دهد) خارج نشده؟ یا مصلحت خداوند است که پرده عالم مثال کنار نرود؟ می خواهم بدانم که اگر کوتاهی است بگردد پیدا کند و مشکل حل شود؟ این مثالات را در خواب ببیند کافی است؟ هر چند بسیار ترس دارد که با قوایی شیطانی تحلیل نشود. البته مادرم و مجبورم به خاطر تربیت فرزندان با آنها در مادیات غرق شوم تا از آنها آنقدر فاصله نگیرم تا با او احساس بیگانگی کنند وگرنه برای من راحت است هر روز را روزه بگیرم، اصلا سخن نگویم و برنامه کودک نگاه نکنم و در محتوای آن دقت نکنم و از شهوات مادی فاصله بگیرم ولی این که سیره اهل بیت نیست؟ اگر این ریاضت ها را بکشم می دانم همه چی مکشوف می شود ولی تربیت فرزندان و همراهی با همسر را چه کنم که دوست دارند با آنها باشم، بخندم، عذا بخورم با آنها تفریح کنم و... (این جلوات خدای مهربانم را که همه حقیقت اند و همه وجوداند و وجود، چگونه به مثالیات عالم خیال خودم مقدم کنم و طلب دیدن حق را با مثال اعتباری کنم؟ بیچاره کرد مرا این جولان ها) البته ذات این سوال برایم مهم نیست ولی اگر متوجه شوم این کنار نرفتن پرده نشان دهنده این است که پروردگارم نظر بر من ندارد به عللی خودم را به آب و آتش می زنم تا حجاب ها کنار رود؟ ببخشید بنا بر آیه «و شاورهم فی الامر» و حدیث امام عزیزم حضرت امام صادق (ع) که فرمودند هر چه نمی دانید بپرسید پرده حیا را دریدم و مزاحمت ایجاد کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را عادت دهید بر روی سؤالاتی که برایتان پیش می‌آید، تأمل نمایید. سعی کنید آن سؤالات را وسیله‌ای جهت گشودن اندیشه‌ی خود قرار دهید. زیرا با القای این سؤالات، بنا دارند اندیشه‌ی شما را بپرورانند، نه آن‌که اطلاعاتتان را بیفزایند. مسیری که دارید را با تعقل و تفکر ادامه دهید، خود به خود فهمی برای درک این سؤالات پیدا می‌کنید به‌خصوص که بنا نیست جواب همه‌ی سؤالاتتان را فی‌الفور بیابید. مدت‌ها باید بعضی سؤالات مدّ نظرتان قرار داشته باشد تا افقی برایتان گشوده شود. می‌ماند بعضی از سؤالات که با یافتنِ جواب آن‌ها، راهی گشوده می‌شود و این سایت موظف است تا این نوع سؤالات را جواب دهد و بدین کار افتخار می‌نماید و این غیر از آن است که با جوابِ سؤالی که می‌کنید، بخواهید اطلاعی بر اطلاعاتتان افزوده شود. موفق باشید

31531
متن پرسش
سلام علیکم: چه چیز در زهیر باعث شد که حضرت چنین نظری به او بکند، با اینکه او کراهت داشت حضرت را ببیند چنین توفیق عظیمی نصیبش شد و ما که نه تنها کراهت نداریم بلکه مدام در حسرت یک نگاه و توجه حضرت هستیم هنوز موفق نشده ایم آن توجه خاص معنوی حضرت را که باعث تحول روحی و معنوی عظیمی می شود را بدست آوریم و این خیلی دردناک و غمبار است که اینقدر آرزو و تمنای رسیدن به دیدار محبوب و معشوق ازلی در قلب و روحمان باشد ولی در عین حال در حسرت جانسوزی عمر را می‌گذرانیم. ایکاش مولای من جواب سوالات من را می داد، ای کاش می توانستم بفهمم چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب زهیر با آن سابقه درخشان و صحابی پیامبر بودن، بسیار به زمانه خود فکر کرده بود و مسلّم به وضع موجود راضی نبود. ولی راهی برای برگشت به سیره پیامبر نمی‌شناخت و در ملاقات با مولایمان حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» متوجه راهی شد که آن حضرت در دل شهادت به سوی بشریت گشودند و به همین جهت در وداع با همسر خود بحث شهادت را در پیش کشید. امروز نیز تنها کسانی می‌توانند خود را در حیاتی بس متعالی زنده و سرزنده نگه دارند که متوجه مسائل جامعه خود از یک طرف، وراهِ حل عبور از آن مسائل که تنها انقلاب اسلامی در افق ولایت فقیه است؛ از طرف دیگر باشند. یادداشتی تحت عنوان «رازی که زهیر بن قین از حضور تاریخی کربلا متوجه شد» روی سایت هست. http://lobolmizan.ir/post/1587/ موفق باشید    

30206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک استاد خدا قوت: در سخنی فرمودید به خدا قسم حضرت امام یک ساعت هم برای اسفار و درس گرفتن اسفار وقت نگذاشتند ولی در عوض چندین سال برای فصوص کار کردند استاد امام از اسفار چگونه بهره بردند و به نظر جنابعالی چگونه بایست اسفار را دنبال کرد؟ گویا در جایی دیگر هم شما نظرتان این بود که اسفار کتاب درسی جناب صدرا نیست خوب حال ما چگونه با اسفار مواجه شویم که بتوانیم آن بهره ای که امام و حاج آقا مصطفی عزیز امام بردند ببریم؟ در حالی که می دانیم امام یکبار اسفار را درس دادند اما چگونه بدون آنکه تعلیم ببینند درس دادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به یاد ندارم که چنین نظری داشته باشم که حضرت امام یک ساعت هم برای اسفار وقت نگذاشتند!!! عرضم آن بود که حضرت امام فرموده‌اند به راحتی با مطالعه‌ی اسفار، مطالب آن را تصدیق می‌کردم. ۲. کتاب «اسفار» جناب صدرا، توان گشودن افق وجودی را در خود دارد. باید رویکرد ما به آن این‌چنین باشد که متذکر نحوه‌ای از وجود است. موفق باشید

29778

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده: بنده برخی انیمیشن ها را نگاه می‌کنم بسیار واقعی به نظر می آیند و این سیر تکاملی آن چنان به فضای رئالیستی نزدیکست که در آینده ی نزدیک توان بازسازی واقعی پدیده ها در دسترس بشر خواهد بود اگر نگوییم هم اکنون رسیده است و در جلوه های ویژه نیز صنعت فیلم سازی آنچنان رشدی نموده است که روزبروز قدرت تشخیص اینکه کدام صحنه واقعی بود و کدام توسط جلوه های ویژه و برنامه نویسی های رایانه ای خلق شده است دشوارتر می‌شود در زمینه هوش مصنوعی نیز رشد بسیار اعجاب آوری صورت گرفته برخی موسیقی ها بکل ساخته دست رایانه است یا حتی برخی متون آنطور که می‌گویند همچنین در برخی کلیپ‌ها می‌دیدم که ربات هایی ساخته شده است که بسیار مشابه آدمیست و قطعا در آینده آنچنان ربات ها مشابه آدمی ساخته ‌می‌شوند که تشخیص تمایز آن از بشر کار آسانی نخواهد بود سوال بنده اینست که ۱. برایند هوش مصنوعی را چه می‌دانید آیا مصنوع بشر خواهد توانست بر صانعش غلبه کند. ۲. آیا روزبروز مرزهای خیال و واقعیت کمرنگ‌تر خواهد شد و فیلم ها و متون حجیت معرفت شناختی خود را بمرور از دست خواهند داد؟ ۳. راه تشخیص آنکه هر انسانی که مشاهده می‌کنیم انسان است و ربات نیست چیست؟ البته امروزه هنوز ربات سازی به بلوغ لازم نرسیده است اما به آینده ای بیندیشید که رباتهای مشابه آدمی ساخته شده است و عالم پر است از انسانهای واقعی و ربات ها درین صورت آیا واقعیت به مسلخ نمی‌رود؟ ۴. آیا مسئله حجیت تواتر و تواحشی که عقل از پذیرفتن تبانی انسانها بر کذب دارد مربوط به شرایط عادی نیست ؟ چه در فرضی که مد نظر ماست و آن اختلاط انسانها با رباتهاست کاملا معقول است که تبانی بر کذب صورت پذیرد البته اینکه در حال حاضر صنعت رباتها بحدی نیست که با انسانها اشتباه شوند داده ایست که ما بر اساس ظواهر مثل سایتها و رسانه ها به آن رسیده ایم والا کاملا معقول است که بطور مخفیانه سالها پیش فریبکاران جهان رباتهای انسان نما را بین بشر فرستاده باشند و این چنین اغواگری خود را به اوج رسانده باشند. من البته اگر خودم ربات نباشم بغیر از خودم احتمال می‌دهم هر بنی بشری که می‌بینم رباتی بیش نباشد. البته اجنه هم قادر است لباس بشر بپوشد بنابرین جایگاه حجیت تواتر با این شبهه ولو احتمال ضعیفی باشد سست می‌شود و متعاقبا بنای ادیان که مبتنی بر تواتر است فرو می‌ریزد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آن‌کس که به ربات برنامه می‌دهد، یا هوش مصنوعی را می‌سازد، یک انسان است و ربات و یا هوش مصنوعی در عرض انسان قرار نمی‌گیرد و اگر کسی از سنت‌های ثابت عالَم غفلت کند، این خطر برایش هست که بین واقعیات و توهّمات نمی‌تواند تفکیک کند.

فراموش نکنید در نظامی که حضرت حق مدبّر و ربّ آن نظام است، اذنی که به بشر داده شده است در آن حدّ است که نظام الهی در سنت‌های لایتغیّرش محفوظ بماند، چرا به توهّمات خود این اندازه میدان می‌دهید؟! موفق باشید

29353
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید این سوالی که میخوام عرض کنم رو در فضای دانشگاهی مطمئنم کسی نمیتونه جواب بده. مستحضرید که در دانشگاه شیوه صحیح مطالعه بیان نشده و نظریاتی که در این زمینه هست خیلی پراکنده است. می‌خواستم ببینم آیا درست اینه که برای مطالعه کتب معرفتی باید مطابق حالمون عمل کنیم؟ مثلا یکی اینجور بیشتر ارتباط میگیره که در سطر سطر کلمات بزرگان تفکر کنه و حسابی نت برداری کنه و یکی هم اینجوریه که سریع و به شیوه تندخوانی میخونه و میره. می‌خواستم بدونم اولا در مورد خودتون چطوره و بعد اینکه در این باره در سیره علما چیزی سراغ دارید؟ ممنون میشم ازتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق ذوقش عمل می‌کند. بنده سعی می‌کنم اصل مطلب را پیدا کنم و آن را یادداشت نمایم. مشهور است که شپنهاور گفته است که بعضی‌ها لاکپشتی عمل می‌کنند و بعضی‌ها روباه‌گونه. لاکپشت، آهسته و آرام در هرجایی که قرار بگیرد با دقت همه‌ی جوانب را می‌سنجد و سپس قدم بعدی را برمی‌دارد و از این جهت خیلی نمی‌داند، ولی آنچه می‌داند را عمیقاً می‌فهمد. برعکس روباه. موفق باشید

29266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد و برادر بزرگوارم: حقیر همیشه دعاگوی جنابعالی و همه ی عزیزانی که برای انقلاب عزیز ایفای نقش مستمر دارند، هستم. استاد ارجمندم، حقیر خواستم نظر حضرتعالی رو درباره، کتاب با عنوان حرکت و نامه های بلوغ، و... یا دقیقتر عرض کنم. در مورد، نویسنده کتاب مرحوم علی صفایی چیه؟ خیر دنیا و آخرت رو برای استاد خوبم و همه ی دوستان فعال و انقلابی لب المیزان از خداوند متعال مسئلت می‌کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است. خداوند مرحوم آقای صفایی را رحمت کند. موفق باشید

28236
متن پرسش
با سلام: استاد کدام از برهان ها از قبیل امکان و وجوب، صدیقین و ... نزدیک به تفکر اهل بیت (ع) است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش اولیای الهی برهان استدلالی نیست. آن ذوات مقدسه با تذکر خود، افق معنوی را جلوی انسان می‌گشایند. با این‌همه به نظر بنده «برهان صدیقین» انصافاً راهِ صدیقین را متذکر می‌شود. موفق باشید

26818
متن پرسش
سلام به حضرت استاد: ارادمندیم. آیا همه این مطالب مورد تأیید است؟ در مورد شهاب سنگی که ناسا در موردش می گویید و مخفی کاریهایی را هم به دنبالش انجام داده و صدایش را هم در نمی آورد. پس موضوع چیست؟ باید گفت که این شهاب سنگ نیست بلکه ستاره طارق است که به زمین دارد نزدیک می شود. در قرآن کریم سوره ای به نام طارق وجود دارد که به همین دلیل نام مقاله را از نام این سوره گرفته ایم. در این سوره به طارق قسم یاد شده و آن را ستاره ثاقب لقب داده. در تفسیر این سوره آمده است که طارق همان ستاره دنباله داری است که در آخر الزمان به زمین نزدیک می شود و با زمین برخورد می کند. منظور از طارق، رونده در شب یا کوبنده شب، که در قرآن کریم به آن قسم یاد شده ستاره درخشانی است که نور آن بسیار با نفوذ و زیبا می باشد. ثاقب به معنای فرو رونده و نفوذ کننده است. ظهور این ستاره دلیلی بر نزدیک بودن آخر الزمان است و در انتهای سوره نیز به کافران هشدار داده شده. این سوره یکی از معجزات علمی قرآن است. قرنها طول کشید تا اینکه دانشمندان دریابند اولین نشانه های حیات بر روی زمین با سقوط شهاب سنگها ظاهر شد. دانشمندان معتقدند شهاب ها که از فضا می آیند با خود آب و دی اکسید کربن، منو اکسید کربن و واحدهای آمونیاک و گازهای یونیزه را وارد جو زمین می کنند و در اثر تغییرات جوی بارندگی آغاز می گردد و زمین رویش آغاز می کند و این موضوع به وضوح در آیات ۵ تا ۷ درباره خلقت انسان و در آیات ۱۱ و ۱۲ به پیدایش حیات در روی زمین و بارش باران از آسمان و شکافته شدن زمین و رویش گیاهان اشاره می کند. در حالیکه تا چند دهه قبل دانشمندان از این راز بی اطلاع بودند. در آخرین آیه این سوره به نزدیکی عذاب کافران و بی اثر بودن کید آنان در مقابل آیات و نشانه های خداوند و مهلتی که به کافران داده شده تاکید می کند. همچنین، در خبری دیگر از کعب الأحبار، می خوانیم: نابودی بنی عبّاس هنگام آشکار شدن ستاره ای در دل آسمان و صدای شدید فروافتادن چیزی از آسمان و شکافته شدنی است. همۀ اینها در ماه رمضان خواهد بود. سرخی میان پنجم تا بیستم رمضان است و صدای شدید فروافتادن چیزی از آسمان در نیمه تا بیستم ماه می باشد و شکافته شدن از بیستم تا بیست و چهارم خواهد بود. و ستاره ای دیده می شود که مانند ماه نورافشانی می کند و سپس چونان مار در هم می پیچد تا جایی که نزدیک است دو سر آن به هم برسند. و دو لرزش در شبِ پدیدآمدنِ دو فرورفتن خواهد بود، و ستاره ای که شهابی به وسیلۀ او پرتاب می شود و از آسمان فرو می افتد؛ با آن صدایی شدید است تا آنکه در مشرق می افتد و مردم از آن دچار بلایی سخت می شوند. (الفتن، ج ۱، ص۲۳۰، جزء ۳، ح ۶۴۳، مکتبة التوحید، قاهره، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ هـ. ق. ) این صیحه همراه با سقوط قسمتی از این ستاره دنباله دار در مشرق زمین می باشد. زمان سقوط قسمتی از این ستاره در وقت طلوع آفتاب در روز جمعه نیمه ماه مبارک رمضان است بطوریکه خواب را بیدار و بیدار را به ترس و وحشت می افکند و زنان را از سراپرده بیرون می آورد و صدای آن به حدی بلند و شدید است که همه مردم آن را می شنوند. در سقوط بخشی از این ستاره، عده زیادی کشته می شوند و عده زیادی کر و گنگ و کور می گردند. در روایت وارده از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، از ایشان سئوال می شود که در آن زمان ما را به چه امر می فرمایید؟ و حضرت پاسخ می دهند صدقه بدهید و بر شماست نماز و تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن در آن هنگام. سپس سوال می شود چه علامتی برای آن است که ( صیحه) وقت دیگری از سال نباشد؟ و حضرت می فرمایند اگر نیمه ماه مبارک رمضان گذشت و این اتفاق نیفتاد در آن سال ایمن می باشید. به تاریخی اعلام شده نگاه کنید اردیبهشت ۹۹ نیمه ماه رمضان روز جمعه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه افقِ توحیدی خود را دائماً مدّ نظر داشته باشید که حضرت حق مدبّر عالم‌اند و ما با شکل‌دادنِ نسبت خود با پروردگار عالم، از طریق رعایت شریعت الهی در امنیت خواهیم بود. موفق باشید   

26760
متن پرسش
سلام: کتاب المظاهر الالهیه، مرحوم آخوند (ره) آمده: باید سالک مشغول شود به ریاضت علمی و عملی تا «حتی یتیسّر له شروق نور الحق و تحصیل ملکة خلع الابدان» این مطلب در کجای منازل جای می گیرد؟ یعنی کجای منازل السائرین قسمت مربوط به خلع ابدان را بطور مفصل پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خلع بدن، بحث در احساس وجود خود است با سعه‌ی لازمی که دارد ماورای بدن. عرایضی به طور پراکنده شده است ولی جای خاصی را در نظر ندارم. موفق باشید

26545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در بسیاری از نوشته های شما روی امور وهمی خیلی تاکید می کنید. منظور شما وهم اخلاقی است یا قوه وهم که معانی را صورت می دهد؟ یا چیزی دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این رابطه شده است مبنی بر آن‌که وَهمِ مورد بحث، امری است اخلاقی، و این غیر از قوه‌ی واهمه است که یکی از قوای ادراکی می‌باشد. موفق باشید

26333
متن پرسش
با سلام: فرق حرکت جوهری با تجدد امثال در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است و این‌که هر لحظه ما عالم جدیدی داریم. ولی تجدد امثال مربوط به خلق بدن است که با اراده‌های سالک إلی اللّه بدن‌های مختلف را می‌توانند خلق کنند. موفق باشید

26067

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیت الله خامنه ای گفت: بنده چون درباره مسئله بنزین و قیمتش تخصص ندارم پس در اینجور مسائل دخالت نمی کنم و از تصمیم سران سه قوا حمایت می کنم! (بقول روزنامه کیهان،حرف حساب) ما مردم هم چون درباره مسایل سیاسی تخصص نداریم، پس در انتخابات شرکت نمی کنیم و رای نمی دهیم. اینم حرف حساب ما ایرانی نیستی نفرستی واسه همه مخاطبات! سلام استاد عزیز: این پیام الان توی گروها پخش میشه لطفا یه جواب مختصر و مفید بدید براشون بفرستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع انتخابات وظیفه‌ی ما است که یا خودمان تحقیق کنیم و بدانیم سرنوشت خود را به چه کسی می‌سپاریم، و یا به کسانی که قابل اعتمادند و می‌توانند درست تحقیق کنند؛ اعتماد کنیم. بنابراین راه، بسته نیست. چرا از حق اجتماعی خود عدول کنیم؟موفق باشید

25776
متن پرسش
سلام: تفاوت عقل و فطرت و عذاب وجدان و نفس لوامه با هم چیست؟ آیا موقعی که کار بدی انجام می‌گیرد عذاب وجدان همان نفس لوامه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس لوامّه، نوعی بصیرت است که از فطرت ریشه می‌گیرد و متذکر خطاهای‌مان می‌شود که نمونه‌ی آن عذاب وجوان است. موفق باشید

24154
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: سوألی داشتم در مورد این مطلب که حضرت امام و دیگران فرموده اند انسان موحد بخاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم خدا را عبادت نمی کند و این ترس از دوزخ و شوق بهشت یک مرحله بسیار پایین از بندگی است. حال سوالی اینجاست چرا در ادعیه منسوب به ایمه اطهار (ع) این نعمتهای بهشتی درخواست شده؟ چرا امیر المومنین علی (ع) اینقدر از آتش و عذاب های دوزخ نام برده اند و اظهار خوف نموده اند؟ مگر در قیامت نعمت های بهشتی همان جلوه های ظهور حق تعالی نیستند؟ و مگر بهشت خواستن با خدا خواهی در تصاد است؟ یا مگر کسی وقتی شوقی به بهشت داشته باشد اصلا غیر از شوق بخدا است؟ این همه آیات الهی در قران در مورد نعمت های بهشتی و حتی مخصوص مقربین برای چه عنوان شده؟ بالا ترین درجه در قران برای مقربین مطرح شده و بهشت آنها را هم بصورت نعمت های بهشتی در کنار روح و ریحان معرفی نموده حال آیا یک انسان مقرب می تواند بگوید من نعمت ها را نمی خواهم فقط خود خدا را می خواهم؟ مگر جدایی بین این نعیم بهشتی و خدا هست؟ مگر حورالعین جلوه تام خدا نیست؟ آیا یک عارف بالله از حور العین فراری است و فقط خدا را می خواهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! موضوع رجوع به حضرت حق و در نتیجه، روبه‌روشدن با بهشت و نعمت‌های آن یک بحث است که آن عبادت احرار است. ولی یک بحث آن است که انسان از ابتدای امر، انگیزه‌ی عبادتش را رسیدن به نعمت‌های بهشتی و یا فرار از عذاب جهنم قرار دهد. انگیزه‌ی اولیاء الهی در عبادات‌شان، حالت دوم نیست و این غیر از تلاش برای جهنم‌نرفتن است، زیرا متوجه‌ی محرومیت‌های بزرگ در ازاء گرفتارشدن در جهنم هستند.

آری! وقتی انگیزه‌ی انسان در عبادات، نظر به حضرت معبود شد عملاً حاصل آن‌ها تجلی انوار الهی به صورت حورالعین است. ولی آن‌کس که به امید حورالعین عبادت می‌کند، نمی‌دانم به چه‌چیز می‌رسد. در حالی‌که حورالعین محل تجلی اسماء جامع الهی است و عطایی است از طرف پروردگار برای مقربین، حال چه آن مقربین زن باشند و یا مرد، سراسر حیات‌بخش است. موفق باشید    

23766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: سوالی از خدمتتان داشتم. در مورد آیه قرآن که در آن خداوند تبارک و تعالی می فرمایند «الله نور السماوات و الارض...» سوال اینکه در آن قسمت که می فرمایند آن چراغ با روغنی روشن می شود که نزدیک است خود روغن نور بدهد، منظور از آن روغن چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روغن مثل عقلِ پاکی است که آن‌قدر آمادگی دارد که خود به خود، شوقِ اُنس با حضرت حق در او شعله ور گردد. موفق باشید

23126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» شما می فرمایید انسان سه بعد داره، و همین سه قوه را نام می برید، پس جایگاه واهمه چی میشه؟ استاد اگه بخواهیم انسان را موجودی دو بعدی تعریف کنیم بعد ملکی و ملکوتی، خیال شامل کدام بعد انسان میشه؟ ملکی یا ملکوتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تقسیم اولی، واهمه به یک معنا در حوزه‌ی خیال قرار می‌گیرد و در تقسیم دومی، خیال جزو ملکوت محسوب می‌گردد به اعتبار این‌که وجهِ متعالی‌تر از وجهِ مادی انسان می‌باشد. موفق باشید

34476
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض شرمساری در ارتباط با مطالبی که در مورد جناب دکتر داوری اردکانی در کتاب «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان» مطرح شد، چند مطلب را خدمت تان عنوان می کنم امیدوارم تذکرات لازم را مرحمت فرمایید: اولاً: این اشارات جنابعالی بود که ما متوجه اندیشه های بسیار بلند جناب دکتر داوری شدیم و توانستیم با این پدیدار به نحو خوبی ارتباط برقرار کنیم. و از این جهت از شما خاضعانه سپاسگزارم. بنده شخصاً نه تنها از ارادتم به انقلاب چیزی کم نشد بلکه چندین برابر شد. و لذتی که از کتاب «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم» دکتر داوری یا آن مقاله ی ایشان در مورد امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» بردم وصف ناشدنی است. ثانیاً: آنچه که بنده با نظر به اندیشه‌ها و جایگاه جناب دکتر داوری متوجه شدم، این هست که ایشان در مواجهه با غرب و مدرنیته رسالتی را برای خودشان تعریف کرده اند تا هر چه بیشتر و بهتر ذات غرب و جهان مدرن و در نتیجه‌ درد و بلای «توسعه نیافتگی» و «بی تاریخی» که ما را دربرگرفته است را برای ما شفاف و روشن کنند تا ما عمیقاً و دقیقاً به یک خودآگاهی تاریخی نائل شویم. تا اینجا به نظرم ایشان سرآمد روزگار خودشان هستند و نظیر ندارند. کما اینکه «امام و رهبری» در مواجهه با چهره ی استکباری جهان مدرن و نظر به سنن الهی نظیر ندارند. و «حاج قاسم» هم به عنوان بازوی امام و رهبری در مواجهه با خنثی کردن نقشه های استکبار در منطقه نظیر ندارد. لذا با در نظر گرفتن این نکات ما متوجه می شویم که خدای متعال برای مواجهه با غربی که چهره ها و اضلاع گوناگونی دارد، شخصیت های تاریخیِ مختلفی را پروریده و وارد میدان کرده که هر کدام گوشه ای از کار را گرفته و با همدیگر «پازل» جبهه ی نورانی و تاریخی انقلاب اسلامی را تشکیل داده اند. از نظر این حقیر دلیری و روح حماسی و انقلابیِ عجیبی در اندیشه و شخصیت جناب دکتر داوری در مواجهه با تفکر فلسفی غرب پنهان است. کافی است به حکم «تعرف الاشیاء باضدادها» ببینیم چه شخصیت ها و جریاناتی به خون ایشان تشنه هستند! حال که جناب دکتر داوری ما را به خوبی بیدار می کنند و متذکر دردها و مسائل و مشکلات تاریخی مان می کنند، اینجاست که باید عمیقاً متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی باشیم به عنوان راه خروج از باتلاق توسعه نیافتگی و حبل اللهی که از افق آینده و پس فردای تاریخ به سوی خرابه ی امروز ما تابیده تا ما راه نجات را ماوراء دوگانه های «توسعه یافته و توسعه نیافته»، «سوژه و ابژه»، «تضاد سنت و مدرنیته»، پیدا کنیم و از درد و بلای بی تاریخی و نومیدی نجات پیدا کنیم و در حلقه و قوس و خط توحیدی که بین گذشته و آینده و بین حضرت آدم تا حضرت مهدی علیهما السلام وجود دارد، قرار بگیریم. ان شاءالله طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفِق، لیک/ چو دَرد در تو نبیند که را دوا بکند؟ یا به قول دکتر داوری: «اگر درد را احساس کردیم درمان هم میسر می شود» حرف زیاد است. جهت جلوگیری از اطاله کلام، به همین اندازه اکتفا می کنم. عذرخواهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بسیار خوب متوجه جایگاه استاد عزیز جناب آقای دکتر رضا داوری اردکانی شده‌اید. حقیقتاً ایشان با نظر به تجربه‌ای که بنده نسبت به ایشان داشته و دارم، شخصیتی می‌باشند رازگونه و فوق‌العاده عمیق، و اگر بخواهیم در این زمانه و در این تاریخ، سالکی را مدّ نظر آوریم که در عین جهانی‌بودن نسبت به درک انسان نسبتی اساسی با حقیقت داشته باشد و دغدغه هدایت بشرِ امروز در او فعّال و سرزنده باشد؛ بنده آقای دکتر رضا داوری را می‌دانم. اگر گفته شده است: «گویا ولیّ شناسان رفتند از این ولایت»، به جهت آن است که ما هنوز در سلوک فردی به دنبال سالکان هستیم. در حالی‌که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله‌تعالی» در جای خود با آن نحوه سیاستمداری و دکتر رضا داوری با آن نحوه اندیشه‌ورزی، سالکان این روزگارند. به نسبت دکتر داوری با آوینی و سخنانی که ایشان بعد از شهادت آن شهید بزرگوار فرمودند، نظر کنید تا معنای حضور تاریخی دکتر داوری را بیابید. موفق باشید       

نمایش چاپی