بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در جواب سوال ۲۷۵۲۵ فرمودید: مباحث معاد رو با شرح صوتی حضرتعالی پیش برم. یعنی در همین ابتدا به کتاب معاد رجوع کنم یا پس از گذراندن شرح صوتی کتابهایی مثل ده نکته و برهان صدیقین؟ (اگر جواب این است که کتاب معاد را بخوانم، صلاح می‌دانید، روایت خوانی ام رو سوق بدم به روایات معاد بحار الانوار؟ بابت پاسخگویی به سوالات حقیر نهایت تشکر را دارم. ما رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با فرض آن‌که جنابعالی «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» را با صوت‌های شرح آن مباحث کار کرده‌اید؛ آن پیشنهادها مطرح شد. ۲. آری! با خود معاد با روایت‌های خوبی آشنا می‌شوید. موفق باشید

 

 

27391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا هر کاري که جنبه اِعمال ولایت دارد ولو مربوط به دولت و جنبه عمومی اجتماع هم نباشد، چون ولایت به معنای سرپرستي است، به طور کلي زن نمي تواند متصدی آن و متولی اش باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نمی‌تواند؟ مگر حضرت آقا نفرمودند از نظر ایشان، وزارت زنان در دولت مانعی ندارد. موفق باشید

27250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد: قصد داشتم رذایل اخلاقی خود را مانند ترس، خجالت، عدم اعتماد بنفس و غیره را در خود از بین ببرم که با مباحث شما آشنا شدم و حالا حدود دو سال و نیم است مباحث شما را دنبال می‌کنم و کتابهای ادب خیال عقل و قلب، جوان و انتخاب بزرگ، آشتی با خدا، ده نکته از معرفت نفس، خویشتن پنهان، برهان صدیقین و حالا هم کتاب معاد بازگشت به جدیترین زندگی را مطالعه می کنم. در حین مطالعات و روشن شدن بعضی مسائل خواستم به دانسته‌هایم عمل کنم و به اندازه ای به خدا نزدیک شوم و رذايل اخلاقیم را بر طرف کنم ولی هر بار یک شبهه و مسئله پیش می آید و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. بعد کلی وقت می گذارم شبهه و مسئله حل می شود دوباره یک شبهه و مسئله دیگر، و در دل آن شبهه یک شبهه و مسئله دیگر پیدا می شود و حالتی پیدا کرده‌ام که برای یک موضوع اینقدر شبهه و مسئله ایجاد می‌شود یا ایجاد می کنم که خود را به زمین می زنم و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. و کارهای عبادی که قبلاً انجام می دادم دیگر انگیزه‌ام برای آنها کم می‌شود و همچنین اعتقاداتم به قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیه‌السلام و تقریباً تا از نظر عقلی قانع نشوم شور و انگیزه‌ای ندارم. اين حالت قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟ اصلاً بعضی وقتها می گویم چه می شد مثل بعضی ها بودم که خیلی مسلط به مسائل از نظر عقلی نیستند ولی از نظر اعتقادی و اخلاقی خیلی عالی هستند. باید از کجا شروع کنم آیا کتاب محضرات آیت الله سبحانی خوب است؟ مشکل از کجا است؟ لطفاً راهنمایی کنید. خیلی شرمنده که طولانی شد. با تشکر. لطفاً در سایت یا به ایمیلم جواب بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: این حالت بد نیست بگذارید در عبور از چنین شبهات، فربه و فربه‌تر شوید. ثانیاً: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را که بر روی سایت هست اگر دنبال کنید، دمِ دست‌تر به جواب‌هایتان إن‌شاءاللّه می‌رسید. ثالثاً: به متن جلسه‌ی ۶ از «مناجات التائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» که در کانال «مطالب ویژه» به آدرسhttps://eitaa.com/hasannazari110 هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت: استاد طاهر زاده عزیز. حال و هوای این روز هایم بیشتر روضه است. راهی برای خودم نمی بینم که پاک شوم و قرب بیشتری حاصل شود مگر روضه حسین سلام الله علیه. گناهکارم اما طالبم، روسیاه هستم‌ اما مشتاقم. بدبخت هستم اما پیگیرم. خدا و اهل بیت علیهم السلام را می خواهم، دلم تنگ شده. لعنت به کرونای منحوس که هیات و روضه های هفتگی را تعطیل کرد، نماز جمعه و جماعت را تعطیل کرد، اعتکاف و منبر علمای صاحب نفسمان را تعطیل کرد. چه کنم؟ شما بگوید، خسته شدم. اولش می خواستم یک سوال کوتاه بکنم که وقتی در روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام به اوج غم می رسیم و صدای ناله مان بلند می شود کاری جز لطمه زدن و روی پا زدن و گریستن و هق هق نداریم. شما می گویید در این لحظه چه کاری کنیم و به چه چیزی فکر کنیم که اوج بگیریم؟ سوالم این بود اما نمی دانم‌ چه شد سفره دل پر از دردم را باز کردم و با شما عزیزمان گفتم. جوانم اما آرزو و امید وصل دارم. ماه رجب رفت و ۱۲ روز از ماه شعبان هم رفت و ما هنوز امیدوارم به سوالم (راجب اوج روضه) و درد و دلم پاسخی پدرانه بدهید چرا که حس می کنم دل شما هم از این وضع بدرد آمده. التماس دعای فرج استاد. تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به حضور عرشیِ مولایمان حضرت امام حسین «علیه‌السلام» باید نظر کرد. ۲. با دعا، با فرهنگی که اهل‌البیت «علیهم‌السلام» در مقابل ما قرار داده‌اند باید کار را جلو برد. متن ویرایش‌شده‌ی جلسه‌ی ۶ از «مناجات التائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» که در کانال «مطالب ویژه» به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110 هست رجوع فرمایید. موفق باشید  

27147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استادی داشتیم که به ما گفته بودند شعبان باغی است که انسان را به تالار مهمانی ماه رمضان می رسانند. از طرفی با مطالعه مباحث جهان گمشده عالم خیال که فرمودید محبت به خداوند یعنی محبت به پیامبر و محبت به پیامبر یعنی سیره ایشان در عالم خیال. آیا آن باغ همان محبت به پیامبر در موطن خیال می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی آن نوع بلوغی که بتوانیم در عالم مثال و خیال حاضر شویم، سلوک عرفانیِ خاصِ خود را می‌طلبد. به همین جهت نام «جهان گمشده» بر آن نهاده شد. موفق باشید

27065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام خدمتتان استاد گرانقدر: جهت دلگرمیتان عرض کنم که این روسیاه بسیار از سوالات قبل که پرسیدم بهره ها بردم و متشکرم از شما. ۱. می خواهم خوب بدانم که فکر چیست که بالاتر از ذکر است و طبق فرمایش پیامبر به امیرالمومنین، سالکان فکری از سالکان ذکری بالاتر هستند؟ ۲. شرح حالات اولیا و دستوراتشان را زیاد خوانده ام. بسیار معدود دیده ام که استاد به شاگرد خود نوع فکر و طریق فکر را بیاموزد. البته می دانم که هست ولی ندیده ام و مانند همان خود فکر باطن است. راستش کمی گله دارم که چرا طریق تفکر را به اندازه ی طریق تذکر نیاموخته ام. ۳. ملتمسانه می خواهم بدانم که به چه اعمال یا دعایی متوسل شوم تا خدا استاد عنایت کند؟ فقط چونکه پیشرفت داشته ام می گویم که حالت مراقبه ام بد نیست؛ لطفا نگویید آب کم جو تشنگی آور بدست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرموده‌اند. ۲. تفکر، طریقه‌ای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید

26214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام و تشکر ار قبول زحمت. در ادامه پاسخی که به پرسش ۲۶۱۸۰ فرمودید: بحث شیطان در ایجاد بیماری را لطفا بیشتر توضیح بدهید. فرمودید باید به نفس در تدبیر کمک کرد، چطوری؟ (مسلما دارو یک راه است به شرطی که اثر داشته باشد. ولی در بیماری ام اس که اصلا علم هم چنین ادعایی در مراحل بالای بیماری ندارد.) لطفا هم توضیح بیشتری بفرمایید و هم کتاب در این باره (تدبیر نفس) معرفی کنید. بعد از کتاب خویشتن پنهان، چه بخوانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و نیز مطالعه‌ی کتاب «معاد» با شرح صوتی آن کمک می‌کند تا خودتان فکر کنید و نفس را در رویکرد تدبیر بدن با تمرکز لازم، کمک نمایید. در ضمن سری هم به کتاب «ذِن یا هنر کمان‌کشی» بزنید. موفق باشید

26135
متن پرسش
سلام: حضرات معصومین فنا فی الله و بقا بالله هستند، و یه خود نمی بینند و یک خدا بلکه هنگامی که به خود نظر می کنند خدایی می بینند که خود شده است، درست است؟ حال چگونه در این حال می کنند در حالی که دعا کردن یک خود می خواهد و یک مخاطب؟ وقتی امام سجاد می فرمایند «انا اقل الاقلین» لازمه اش اینست که یک خودی هست که کمترین کمترین هاست، چگونه این دو با هم جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هویتِ خود، احساسِ نیاز به حق را دارا هستند. در عین حال، متذکرند که: «هم دعا از تو، اجابت هم ز تو». موفق باشید

25693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. اگر بدن برزخی از شوون نفس است پس چگونه است که مرگ برزخی اتفاق می افتد؟ ۲. آیا بدن اخروی همانند بدن برزخی دارای ابعاد تمثل و شکل هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظورتان از مرگ برزخی را نمی‌دانم! ۲. همین‌طور است که می‌فرمایید. در این مورد خوب است که به جزوه‌ی «نحوه‌ی بدن اُخروی» رجوع فرمایید. موفق باشید

25653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: برای فهم بهتر برهان صدیقین چه کنیم؟ با توجه به اینکه هم متن را خوانده ام هم صوت را گوش داده ام. موضوع برایم نامفهوم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش به مرور روشن می‌شود. موفق باشید

25521
متن پرسش
سلام: آیا در بحث جوهر و عرض مثلا یک سیب باید سیب را یک واحد جوهر و عرض دار بدانیم یا سلول های سیب یا مولکول های یک سلول یا اتم های یک مولکول یا ذرات یک اتم؟ این بحث تقسیم بندی های کوچکتر باعث شده نتوانم با این مبحث ارتباط قوی برقرار کنم. لطفا مسئله را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث جوهر و عرض ربطی به تقسیمات علوم تجربی ندارد. «عقل» در نظر به مثلاً این‌ سیب می‌اندیشد که رنگ و وزن آن را «عرض» بنامد و ذاتی را که با این رنگ و وزن ظهور کرده، «جوهر». که البته این در جای خود یک فرض عقلی است وگرنه در خارج، دو قسمت نداریم که یک قسمت جوهر باشد و یک قسمت عرض. موفق باشید

25471
متن پرسش
با سلام: فرق معرفت نفس با عرفان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان، یافتنِ حقایق است به صورت حضوری و وجودی، و معرفت نفس، درورازه‌ی خوبی است جهت عرفان. موفق باشید

24950
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: منابع و کتبی که در زمینه تحقیق معاویه و معاویه شناسی می باشند را بی زحمت معرفی بفرمایید. (طبق فرمایشتان در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها، ص۲۶: باید معاویه شناسی کرد تا بیشتر به عمق نهضت حضرت سید الشهدا علیه السلام در کربلا پی برد) خداوند با اولیایش محشورتان کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «الغدیر» به خصوص در این مورد بسیار موثر است. کتاب «حزب اموی» اثر دکتر محسن حیدری نیز نکات خوبی را با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

24938
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: می خواستم ببینم فرق بین برهان صدیقین ابن سینا و خواجه نصیر الدین چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در برهان صدیقین خود واسطه‌ی ابطال دور و تسلسل را در نظر ندارد و این به کار صدیقین که بی‌واسطه با خدا مرتبط‌اند نزدیک‌تر است. موفق باشید

24564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مسلم است که ترک محرمات و انجام واجبات موجب توفیق و سیر انسان به سمت خداوند است پس لزوم استاد که برخی از اساتید اخلاق می گویند جهت سیر الی الله چیست؟ آیا استاد اخلاق چیزی جز یاداوری محرمات و واجبات دین دارد؟ آیا انسان طالب خداوند و تهذیب نفس با مطالعه سرگذشت علما و عرفای بزرگ دین و عمل به دستورات و دستورالعمل های آنها که بر مبنای قرآن و علوم اهل بیت علیهم السلام است به مقصد نمی رسد؟ آیا خواندن کتاب های اخلاقی و عرفانی کار استاد را نمی کند؟ یا اگر استاد لازم است مربوط به سطح های بالای سیر و سلوک است یا در هر سطحی انسان نیاز به استاد اختصاصی دارد؟ چون دسترسی به استاد و پیدا کردن استاد طریق کاری بسیار صعب است مگر به توفیق خداوند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست را در این مورد دنبال کنید. موفق باشید

22458
متن پرسش
سلام استاد: در بحث ذات شناسی همیشه مثال نور را می زنید و می فرمایید که نور را با ساحتی که خودتان هستید یعنی درک قلبی می یابید نه حس و نه عقل مفهومی ایراد می گیرند که نور مادی چگونه با ساحتی که خودمان هستیم و مجرد هست می یابیم در حالی که بین مجرد و ماده اتحاد حاصل نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نور را به اعتبارِ نورانیتش نمی‌توان ذرات فوتون پنداشت. مثل آن‌که حرکات دست را به اعتبار حرکاتش نباید به بدن نسبت داد، بلکه صورت اراده‌ی نفس است. موفق باشید

33863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت پدر و استاد ارجمندم. ان‌شاءالله که به دور از جمیع بلیات و مورد عنایات خاص الخاص امام زمان علیه السلام باشید. بنده در بحث اعیان ثابته به مشکلی که توانایی حل آن را ندارم بر خورد کردم به همین علت مزاحم شما شدم تا حقیر را راهنمایی بفرمائید. شما فرمودید که هر کس در مقام عین ثابته خودش به خودش موجود است. حضرت حق بودن هرکس را به او می‌دهد و وقتی که به آن عین ثابت وجود دهد یکی از لوازم امکانی آن اختیار هم می‌باشد. مشکل بنده اینجاست که عین ثابت که غیر قابل تغییر است چون علم خداست وعلم خدا هم از خدا جدا نیست پس عین وجود است. حضرت حق صدام بودن صدام را به او داده چگونه صدام با اختیار می‌توانست از اولیای الهی شود با اینکه حضرت حق خود او را به او داده و او در عین ثابته اش صدام بودن می‌باشد. با تشکر از تمام زحماتی که می‌کشید و وقت می‌گذارید. فدای شما سایه تان مستدام. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که خداوند به ما و انتخاب‌های آینده ما علم دارد، ولی همان‌طور که ما خواهیم بود و اختیار داریم. بنابراین علم خداوند مطابق همان حضوری است که ما در دنیا با اختیار خود خواهیم بود و از این جهت جبری پیش نمی‌آید. عرایضی در این رابطه در جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

32235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر. ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب استاد خواستم در مورد مطالب عرفانی که استاد مروجی سبزواری مطرح می کنند بدونم. آیا نگاه ایشان به توحید و خلقت آدم و... همان نگاه مرحوم آیت الله سعادت پرور و علامه طباطبایی و سیدعلی آقا قاضی است؟ ممنون می شم که اطلاعاتی در این زمینه ارائه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم. حقیقت اش اطلاعاتی در آن حد که بتوانم نظر بدهم ندارم. موفق باشید

31755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب آشتی با خدا هدف از خلقت رو می‌خواندم. سوال اینکه چرا خدا انسان را از ابتدا بصورت بالفعل کامل خلق نکرد؟ ممکن هست بگوییم چون آن موقع نمی‌توانست از کامل بودن خود لذت ببرد چون عدم‌ یا نقص را ندیده بود. ولی آیا خدا نمی‌توانست قواعد عالم را جوری بنا بگذارد که در عین اینکه صفات خود را بصورت بالفعل کامل به انسان می‌داد کاری می‌کرد تا نهایت لذت را هم ببرد؟ مثلاً همه مثل ائمه می‌شدیم از همان ابتدا و بهشت و جهنمی هم وجود نداشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که اگر انسان‌ها کمالی را که باید به‌دست آورند تا بالقوه آن‌ها، بالفعل شود از ابتدا آن کمال را داشته باشند می‌توانند احساس کنند آن کمال از آنِ آن‌ها است؟ و اساساً احساسی از تکامل در آن‌ها پیش می‌آید؟ در مورد ائمه «علیهم‌السلام» نیز تفاوت نمی‌کند زیرا آن‌ها نیز جهت کمال وجه بشری خود عبادت می‌کنند و تلاش می‌نمایند. آری! در وجه هدایت بشر در مقام عصمت هستند ولی حفظ آن عصمت بسیار کار مشکلی است. به همین جهت عارفان گفته‌اند:

محنت قرب ز بُعد افزون است

جگر از محنت قربم خون اسـت

هسـت در قرب همه بيم زوال

نيست در بُعد جز امید وصــال

 

 

 

 

حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون مي‌کند که با يک خطا از آن مقام سقوط مي‌نمايد. موفق باشید

31278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب الشهدا و الصدیقین تولدِ یکی از مظاهر و وسائطِ فیض الهی در دارِ وجود یعنی شهید تجلایی که به حقّ تجلّیِ محبت و عشقِ پرودگارِ عالم است، موجبِ مسرّت و طَرَبِ هر عشق بازِ پاکبازی است که دل در گرویِ وجدانِ تاریخی خود گذاشته است و در صددِ رسیدن به حقیقتی است که امثال تجلایی ها با خودن خود آن حقیقت را افق گشایی کرده اند. شهید تجلاییِ عزیز، مُحبّ و عاشقِ محبوبی بود که با معرفت نسبت به کمالاتِ محبوبِ خود یعنی «خدا» روز به روز به محبت خود افزود و از جان خود که عزیزترین سرمایه وجودی اش بود گذشت تا به مقام عندیتِ حضرت رب رسد و با مستفیض شدن از «رزق الهی» به دلدادگانِ خود افاضه عشق کند. شهید تجلایی، وجدانِ تاریخیِ ماست برای رسیدن به حقایقِ متعالیِ عالم وجود، حقایقی که تجلاییِ عزیز با «خون» خود برای ما افق گشایی کرد. تجلاییِ عزیز تر از جانم تجلیِ «هدایت الهی» برای جوانان میهنت باش. «تقدیم به خانواده محترم شهید تجلایی» سلام استاد طاهرزاده عزیز، نظر جنابعالی در مورد این متن برای یکی از سرداران شهید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب است. حقیقتاً شهدای ما این‌چنین‌اند که می‌فرمایید. موفق باشید

30934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: طاعات و عبادات قبول. یه شبهه ای در ذهن من هست که از مدتها قبل ذهنمو مشغول کرده. مستحضرید من رشته ام علوم قرآن و حدیثه. از ابتدای ورودم به دانشگاه، نحوه تدریس اساتید گروهمون و اینکه از قافله علوم انسانی اسلامی عقب بودیم خیلی من رو دلزده کرد و به تمامه روی آوردم به کتب حکمی عرفانی و به کل درسای خودم رو فراموش کردم. از یه جایی به بعد حس کردم راه درست همینه که من انتخاب کردم و این علوم، علوم حقیقی هستن و وقت گذاشتن برای دیگر علوم باطله و این علوم غایت همه علومن و اگه علوم دیگه خونده میشه برای اینه که به این علوم برسن. خب چه کاریه از همون اول میریم تو دل این علوم. راستشم بخواین نمیگم موفق نبودم. یعنی ذوق فهمیدن این علوم رو تا یه حدی داشتم. کتب علامه حسن زاده، آقای جوادی بعضی کتابای ملاصدرا حتی فصوص ابن عربی و... حالا چند وقته یه چیزی به جونم افتاده که نکنه اشتباه می‌کنم و دانستن دیگر علوم هم مهمه من درک نمی‌کنم اینکه میگن بقیه علوم هم نیازه و برای فهمیدن این علوم غایی به درد میخوره خب من خودم رفتم سراغ این علوم غایی بدون اینکه حتی ادبیات عرب رو خوب بلد باشم ولی فهمیدمشون در حد خودم و روز بروز بیشتر می‌فهمم. میخوام بدونم با خوندن اون علوم ظاهری که پوسته این حقیقت هستن، چه تاثیر عینی و عملی ای در عالم میذارم؟ تاثیر در هدایت خودم و دیگران و تاثیراتی که نمیدونم چین!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فهم جایگاه آن علوم، خود به خود به انسان وسعتی می‌دهد تا جهانی که در آن هست را بشناسد. آری! نباید تمام دل را به این علوم رسمی داد، ولی نباید از آن‌ها بیگانه بود. موفق باشید

30769

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: در پشت آسمان هستم و راهم نمی دهند چه کنم به علت بیماری نمی توانم روزه بگیرم گاهی می‌سوزم چکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «دلا بسوز که سوزِ تو کارها بکند» وقتی نمی‌توانید روزه بگیرید و اراده‌ی انجام آن فریضه را دارید، شما را چه غم؟!! موفق باشید

30211

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: گاهی در عالم خواب اقوام گذشته را که فوت کرده اند دیده ام و از قراینی یقین دارم خواب صادقه بوده و با آنکه آنها اصلا متشرع به آداب شرع نبوده اند ولی صورت انسانی داشتند (مثل همین دنیا) هرچند وضع خوبی نداشتند در حالی که گفته می‌شود بی تفاوتی به قوانین شرع مساوی است با حیوان محشور شدن «اذا الوحوش حشرت» نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید صفات آن‌ها در حدّ غلبه‌ی صورت حیوانی نباشد، ولی بالاخره خواب حجّت نیست. موفق باشید

29480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: منظور از انس با قرآن کریم چیست؟ دقیقا چه کاری باید صورت گیرد؟ به چه کتبی برای فهم دقیق این موضوع مراجعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از فهم ظاهری آیات به کمک ادبیات عرب، از تفسیری مثل تفسیر «المیزان»، کار می‌آید. موفق باشید

29359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در تورات سفر خروج آمده است که اگر بنی اسراییل از نام خدا بپرسند حضرت حق به حضرت موسی می‌گویند بگوید هستم آنکه هستم. اما در قرآن چنین تعبیر بلندی نیست و اگر به سوره طه مراجعه شود ابدا جوابی که به «فمن ربکما یا موسی» داده می‌شود به عظمت تعبیر تورات نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم جایگاه سخن است و مخاطبی که با او باید سخن گفت. آری! در مقابل فرعون باید آن را گفت که: «رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»‏ (طه/۵۰) پروردگار ما ابتدا خلقت هر موجودی را به او می‌دهد و سپس، آن موجود را به سوی آنچه باید بشود، هدایت می‌کند. زیرا بحث در تبیین جایگاه نبوت است، ولی آن‌جایی که بناست نظر به حضرت حق به نور احدیت شود، بحث «قل هو الله احد» پیش می‌آید که از یک طرف متذکر حضور بیکرانه‌ی اوست، و از طرف دیگر با «الله الصمد» نظر به افقی است که باید او را مدّ نظر قرار داد و این از عجایب تفکر است که چگونه اگر در همه‌جا حاضر است، باید در نسبت خود با او به سوی او را تجربه کنیم تا تشریع ما در مقام تکوین قرار گیرد که بحث آن مفصل است. موفق باشید

نمایش چاپی