بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26933
متن پرسش
سلام و عرض ادب: پیشاپیش عید حضرت استاد را تبریک می گویم و چنانچه طبیعت پیرهن خود نو کند، از استاد می خواهم برای ما دعا کنند تا پیرهن دل نو کنیم و برای نوروز امسال ما، اگر پیشنهادی دارید بفرمایید که استفاده کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حضرت حق «کلّ یومٍ هو فی شأن» هست در بهاران با نحوه‌ای از حضور خداوند در عالم روبه‌‌روییم. هنر آن است که آزاد از هر پیش‌فرضی تنها وجود خود را به یک نگاه تبدیل کنیم و تماشاگهِ رازی باشیم که در این عالم به ظهور آمده است. موفق باشید  

26792
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه در نظام رسانه ای و حتی نظام حکومتی ما خیلی به نظر و میل مردم اهمیت داده می شود و تمامی تلاشها – ولو به ظاهر- بر این متمرکز می شود که محبت مردم به هر طریق ممکن جلب شود و شعار (آنچه مردم یا اکثریت آنها بپسندند اصل است) شعاری کاملاً مقبول و پسندیده تلقی می شود و مورد تایید اسلام هم هست؟ آیا حدیث «أحبِب للناس ما تُحِبُّ لِنفسِکَ وَ أکرِه ما تَکرِهُ لِنفسِک» دلیل ادعای فوق نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت نظر مردم در بستر شریعت الهی کار خوبی است ولی اگر ملاک خوبی و بدی صرفاً نظر مردم شود؛ اومانیسم است. ۲. روایت مذکور در بستر احکام شرعی مطرح است که آنچه با حفظ حدود شرعی برای خود می‌خواهید همان را نیز برای مردم بخواهید. موفق باشید

26763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: منظور شما از این جمله چیست؟ (حق تعالی را به حکم موطن خیال در صورتی می‌یابی همان‌گونه که در موطن نظرِ عقلی او را منزه از صورت می‌فهمی). منظور از این که حق تعالی را در موطن خیال در یک صورت می یابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمله‌ی بسیار مهمی است که باید با قواعد آن آشنا بود. حداقل به این روایت فکر کنید که از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «رأیت ربّی باحسن صورته» یا به عرایضی که در رابطه با تشییع‌کنندگان پیکر شهید حاج قاسم عرض شد مبنی بر آن‌که حاج قاسم عامل ظهور خداوند در میان صحنه‌ی تشییع‌کنندگان شد. موفق باشید

26587
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در فایل صوتی مراقبه ماه رجب فرمودید در توحید ذاتی، از ذات پی به صفات می بریم، آیا مقام توحید ذات همان تجلی اسم الله بر قلب است که همان تجلی مطلق گفته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در توحید ذاتی نظر به وجودِ عالم و نسبت‌ آن‌ها با خدا است و نه صفات و فعلِ آن‌ها. بد نیست در این مورد سری به کتاب «شرح اسماء حسنی» که روی سایت است بزنید. موفق باشید

25985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: آخر این هفته اردوی مطالعاتی به اصفهان داریم و می خواستیم خدمت استاد طاهر زاده برسیم و از محضرشان استفاده کنیم اگر ممکنه راه تماس با ایشان را فرمایید. سپاس بینهایت. دوره غرب شناسی والعصر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان آن نیست که در خدمت رفقا باشم. موفق باشید

25789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم! استاد پناهیان در سلسله مباحثی، راهبرد اصلی نظام تربیت دینی (تنها مسیر) را جهاد با نفس یا مدیریت تمایلات نامید. نظر شما در این باره چیست!؟ آیا می شود نظام تعلیم و تربیت را حول محور جهاد با نفس تعریف کرد!!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن بسیار درستی است. موفق باشید

25722
متن پرسش
سلام و عرض ادب: چرا درباره طاغیان و سرکشان، قرآن می فرماید اینها به جهنم برمی گردند؟ مگر قبلاً در جهنم بوده اند تا گفته شود در قیامت به جهنم باز می گردند یا منظور این است که اینها به سبب کفرشان در دنیا، همان رویه جهنمی را دنبال کرده اند و در یوم الحشر، به همان جهنمی که رویکرد دنیوی شان بود می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید همین نکته که فرموده‌اید خوب است زیرا می‌فرمایند باطن دنیا جهنم است. موفق باشید

25713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید فرق اظهار و ظهور چیه تو این متن؟ در نبوت اظهار و در ولایت و خلافت ظهور مدار توجه است‌. در ولایت و خلافت محور توجه ظهور حق در اشیا توسط ولی است اما در نبوت اظهار امور غیبی در مراحل مادون توسط نبی محور توجه است. مصباح ۴۸ شرح آقای یزدانپناه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید بخواهند بگویند یکی به حکمِ مسئولیت، خود را به میان می‌آورد و دیگری، خداوند از طریق او به میان می‌آید و هر دو آینه‌ی نمایش خدا هستند. موفق باشید

25634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوال بنده درباره ی آثار مرحوم استاد شجاعی (ره) است. لحن ایشان لحن به خصوصی است و بنده شخصا با سخنرانی هایشان اشک از چشمانم جاری می شود و سخنان اخلاقی شان خیلی عجیب به بنده می چسبد. گاهی فقط عکس ایشان یا نام ایشان را هم ببینم منقلب می شوم از بس که به این مرد بزرگ علاقه و ارادت دارم. با این همه، وقتی مراتب بعضی رذایل اخلاقی را که شرح می دهند و شفاف هم می گویند که همه ی ما و شما داریم... خیلی احساس سنگینی و نا امیدی می کنم. احساس می کنم که با مطالعه ی این گونه کتب یا گوش دادن این سخنرانی ها فقط کار خودم را سخت کرده ام به این معنا که تاثیر آنها را صرفا ذوقی یا علمی می بینم و نه عملی. البته گویا این سخنرانی ها برای افراد خاصی بوده که ضبط کرده اند و شاید جایز نباشد بنده و امثال بنده گوش دهیم، به هر حال. اما خلاصه می خواهم بدانم این عارف بزرگوار چرا اینقدر موشکافانه به بررسی مسائل اخلاقی آن هم با زبان ساده می پردازند؟ آیا مثلا زیاد دانستنِ امثال بنده درباره ی مثلا مراتب کذب خطرناک نیست؟ وقتی ما دروغ های معمولی یا به شوخی را مرتکب می شویم چرا باید از دروغ در عزم یا دروغ در وفای به عزم که برایمان جز یأس چیزی نمی آورد و کاملا دست‌نیافتنی می بینیم مطلع شویم؟ سپاسگزارم از شما. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد آن است که با سه کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی مأنوس شوید، شرح بنده إن‌شاءاللّه موجب تدبّر بیشتر در موضوع خواهد شد. موفق باشید

25488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. سریال یوسف پیامبر چه اندازه با داستان واقعی یوسف مطابقت داشت؟ و اینکه شخصیت یوسف (ع) به عنوان یک پیامبر الهی به درستی ترسیم شده بود یا کاستی زیادی داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن زمان که آن را دنبال می‌کردم، رویهمرفته مرحوم سلحشور نکات بسیار خوبی را به میان آورده بود. در حال حاضر چیزی به یادم نیست که به عنوان ضعف بوده باشد. موفق باشید

25473
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در سوالات سایت جستجو کردم ولی جوابم را نیافتم. برای انس و فهم مثنوی امکان مطالعه شرح مفصلی مثل شرح علامه جعفری نیست. از بین شروح کم حجم شرح ملاهادی سبزواری و عبد الباقی گولپینارلی خوب هستند که بخواهیم مطالعه کنیم؟ اصلا خواندن شرح کامل لازم هست؟ خدا خیرتان بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم بشر امروز از مثنوی مستغنی باشد. ۲. شرح آقای کریم زمانی، شرح شُسته و رُفته‌ای است و می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

24557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. با عرض تبریک به مناسبت میلاد امام رضا علیه السلام یک جلسه کتابخوانی داریم با محوریت مقالات و کتب شهید آوینی. خودم هم دارم کتاب توسعه دکتر شهریار زرشناس رو می خونم. توی جلسه داشتم راجع به توسعه در کتاب توسعه و تمدن غرب صحبت می کردم که یکی از دوستان یه سوال ازم پرسید سخت رفتم توی فکر: گفت: از کجا میتونیم بفهمیم نظر غربی ها درباره توسعه اینه که توی این کتاب شهید آوینی یا توی کتاب دکتر زرشناس نوشته شده. شاید این آقایون برداشت خودشونو اینجا نوشتن. بهش گفتم از شرایط دنیای غرب هم میشه فهمید که نظر غربی ها اینه. خلاصه اینکه چون بنده نتونستم برای حرفام دلیل دقیق بیارم و غرب رو بشناسم و بشناسونم دیگه رفتم تو فکر حالا سوالم اینه: طرف گفت عینا چندتا از نظریات و جملات غربیان رو برام بیار که ببینم متفکراشون دقیقا چی گفتن نه سخنان خودمون و شهید آوینی و... لطفا چندتا منبع اصلی از اونا معرفی کنید تا بتونیم با نظریاتشون و جملاتشون آشنا بشیم و بعد تحلیلهای شهید آوینی رو. بخونیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است به اندیشه‌های فیلسوفان غربی از دکارت و کانت و هگل رجوع فرمایید به‌خصوص به بیکن، که محور اندیشه‌ی آن‌ها بهره‌برداریِ هرچه بیشتر از دنیاست. و اینان جایگاه قدسی برای دنیا قائل نیستند تا نسبتی خاص با آن برقرار کند بلکه بهره‌برداری از آن را به هر شکلی برای خود مجاز می‌دانند و این عین توسعه‌ای است که غرب دنبال می‌کند. موفق باشید

24501
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بنده از خوانندگان کتب شما هستم و مطالعه آنها دریچه ای تازه به رویم باز نموده بخصوص آثارتان در بحث نفس و معاد. اخیراً کتاب مبانی معرفتی مهدویت را می خواندم. در صفحه ۹۹ کتاب – نحوه ظهور حضرت حجت (عج) – ما در کجای تاریخ ایستاده ایم؟ را مطالعه می کردم. عنوان داشته اید: این انقلاب آمده است که وضع موجود جهان را نفی کند. این ها می خواستند ما یک هلند و ژاپن بشویم. منظورتان چیست؟ آیا پیشرفت جامعه اسلامی نباید مد نظر باشد؟ آیا وضعیت کنونی جامعه، آن چیزی که عنوان داشته اید را، جوابگوست؟ اگر قرار به نفی وضع موجود است اول باید وضع بهتری را ارائه داد، بعد وضع موجود را نفی کنیم. حالا وضعیت اقتصادی را کنار می گذاریم (که خود جای بحث دارد فقر، بحث مفصلی دارد که در قرآن کریم و در روایات اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم» به آن پرداخته شده است. در تعالیم دینی، گاهی از فقر مذمّت شده است. در این روایت و امثال آن، فقر را مصیبت دانسته‌اند. در روایت دیگری، فقر، مقدّمۀ کفر دانسته شده: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»؛ نزدیک است که فقر، به کفر انجامد [کافی، ج‏۲، ص ۳۰۷] یا سبب رو سیاهی دنیا و آخرت بیان گردیده است ‏ [بحار الأنوار، ج‏۶۹، ص ۳۰]. امیرالمؤمنین (ع) به محمّد حنفیّه می‌فرمایند: ای فرزندم! من برای تو از فقر می‌ترسم، پس از آن به خداوند پناه ببر که همانا فقر، دین را ناقص و عقل را سرگردان می‌کند و عامل دشمنی است. [نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۹]،) آیا وضعیت اسفبار اجتماعی، فرهنگی و بخصوص اعتقادات مذهبی مردم، آن چیزی که از انقلاب اسلامی انتظار می رفت را برآورده نموده است. آیا وضعیت موجود جامعه، جایگزین خوبی برای نفی وضع موجود جهان می تواند باشد؟ به اسم اسلام این همه دروغ و تزویر، ظلم و بی عدالتی بر جامعه رفته است، نگویید که سیاه نمایی است که وضعیت موجود خود گویا ست. ژاپن و هلند اسلامی درست کردن اشتباه است یا یک کشور عقب افتاده و ورشکسته و به ظاهراً اسلامی؟ وضعیت کنونی جامعه، این انتظاری که از انقلاب اسلامی می رفت نبود. نتوانستیم جایگزین خوبی برای نفی وضع موجود جهان ارائه بدهیم. متاسفانه وضعیت کنونی جامعه به گونه ای است که دین و امام زمان (عج) در بین آحاد افراد جامعه بطور حقیقی بیگانه اند. ظاهر را نمی گویم اعتقاد درونی افراد مد نظر است. کسانی هم که دم از دین و امام می زنند بخاطر مردم فریبی و دکان قرار دادن و به متاع دنیا رسیدن می باشد. که اگر غیر از این بود وضعیت جامعه این چنین نبود. (خیلی از مسائل قابل بحث است که در اینجا نمی گنجد) کتاب هایی از شما را که مطالعه نموده ام بی اغراق می گویم عالیست. اما بعضی مواقع از وضعیت کنونی جامعه مواردی مطرح می نمایید که بدور از واقعیت می باشد. باید قبول کنیم روی اعتقادات و کلاً ساخت انسان و جامعه مد نظر اسلام برای آماده سازی جامعه برای ظهور منجی کار نکردیم. مردم در این مدت بجز دروغ و فریب، بی عدالتی و تبعیض چیز دیگری ندیدند. متاسفانه فساد در تمامی لایه ها نفوذ کرده است افرادی با هیچگونه صلاحیتی به پست های بالا گمارده می شوند بدون هیچگونه ضابطه ای و صرفاً بر اساس رابطه، با این وضعیت آمده ایم تا وضع موجود جهان را نفی کنیم. آیا بهتر نبود بجای شعار های تو خالی و عوام فریب، روی جامعه ای نمونه و مد نظر اسلام کار می کردیم و از این طریق بجای ایجاد حوادث ظهور، شرایط ظهور را فراهم می کردیم. و انقلاب اسلامی را از طریق ایجاد جامعه مد نظر اسلام، به دنیا می شناسا ندیم و باعث صدور انقلاب اسلامی می شدیم. نه با وضعیت کنونی که از درون داریم از هم می پاشیم. مواردی را که مطرح کردم از سر دلسوزی و دردی که از این وضعیت دارم مطرح نموده نه از روی بغض و کینه. الان با این شرایط چقدر به شرایط ظهور نزدیک هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این سخنان‌تان به اندیشه و نظرات بنده نزدیک است. آری! ما با انقلاب اسلامی خواستیم زندگی بهتری را که در همه‌ی ابعاد جوابگویِ نیازهای مادی و معنوی ما باشد، جایگزینِ وضع موجود کنیم، در حالی‌که در حال حاضر در شرایطی هستیم که رویهمرفته نه اسلامی شده‌ایم آن‌طور که اسلام، جامعه را اصلاح می‌کند؛ و نه غربی. ولی باید از خود بپرسیم چرا فعلاً در چنین وضعی هستیم که بحث آن بسیار مفصل است و ریشه در تاریخ دویست‌ساله‌ی ما دارد. فکر می‌کنم با دنبال‌کردن شرح صوتی ۷۰ جلسه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» راهی گشوده شود تا بدین موضوع بتوانیم کمی فکر کنیم. موفق باشید

33078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بارها در میان مباحث از سید حسین نصر سخن گفته شد آیا ایشان همان شخص مرتبط با فرقه علاویه ومریمیه نیستند؟! چندین مطلب درمورد انحرافات شوان و خود این شخص مطالعه کردم و برایم جای تعجب بود که چرا شما از ایشان مطلب نقل فرمودید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مطالب را بنده نیز دیده‌ام. نمی‌دانم چه اندازه باید به آن‌ها مطمئن بود. ولی در هر حال در نقد غرب امثال آقای سید حسین نصر و آقای فریتیوشوان اثار بسیار ارزشمندی دارا هستند و از این زاویه ما می‌توانیم از ایشان و امثال ایشان استفاده کنیم ولی در نسبت خود با انقلاب تفاوت اساسی با جریان سنت‌گراها داریم از آن جهت که آنان پذیرفته‌اند ذیل حاکمیت استکبار برای خود مأوایی بیابند، در حالی‌که حیات دینی ما اقتضاء می‌کند که هیچ جایگاهی برای جهان استکبار قائل نباشیم. موفق باشید

32729
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر: طاعات قبول. استاد جان سوالی برایم مطرح شده، ممنون میشم پاسخ دهید: استاد جان، شما می‌فرمایید اینکه در ماه‌های رمضان و شعبان و رجب، شرایط خاصی به لحاظ معنوی حکم فرماست، قراردادی نیست و یک پدیده واقعی و حضوری است، حال با توجه به اینکه زمان این ماه ها قراردادی است، یعنی از این هلال تا آن هلال رمضان است، آیا تاثیری ندارد؟ در واقع ببینید در ماه های شمسی، فروردین همیشه یک موقع است ، دی همیشه یک موقع خاص است اما رمضان و.‌..چرخشی است و این چرخش قرارداد است، پس چطور حالات واقع شده در آن قراردادی نیست و حقیقی است؟ مثلا شب عید فطر که آنقدر مقام دارد، خب اگر ما مقلد حضرت آقا باشیم بصورت قراردادی وضع کردن که استهلال با چشم مسلح هم قبول است و لذا نظرشان با مراجعی که به چشم غیرمسلح فقط عقیده دارند فرق می‌کند بنابراین مثلا بعضا یک روز زودتر از بقیه عید فطر اعلام می کنند، خب حالا من و همسایه ام که یکی مقلد رهبری و دیگری مثلا مقلد آقای مکارم است، هر دو در یک افق و مکان زندگی می‌کنیم چطور عید فطر من یک روز زودتر است؟ آنوقت آن برکات و انوار شب عید فطر برای عید من نازل می شود و یا عید ایشون که فرداست؟ پس این برکات و معنویات قراردادی می شود، یعنی برای من امشب است برای همسایه دیوار به دیوارمون فرداشب، وگرنه چطوری است؟ بعد من چطور به قول شما مثل امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان وداع کنم و رمضان رو وجودی در نظر بگیرم که مقابلم است و با او خداحافظی می‌کنم، در حالی که ما قرار گذاشتیم نهمین حلول را رمضان نام بگذاریم؟ کاش تونسته باشم سوالم رو درست و کامل مطرح کنم. رحم الله لوالدیک

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیت زمان‌ها می‌باشد و آن هم در کلیت آن‌ها به همان معنایی که روح و اراده‌ای در پشت این زمان‌ها نهفته است و اولیای الهی و انبیای ربّانی از آن به ما خبر داده‌اند. مثل آن‌که قوه بینایی در پشت عضوی به نام چشم حاضر است و آن غیر از قوه شنوایی است که در پشت عضوی به نام گوش حاضر می‌باشد، با این‌که هر دو عضو، مادی هستند. پس بحث در ظرفیت زمان‌ها در میان است آن‌هم به صورت کلی، و تلاش برای آن‌که آن زمان‌ها را – مثل عید فطر- پیدا کنیم. به همین جهت هم این عمل را به عهده امام مسلمین گذاشته‌اند و مسلّماً خداوند او را در این امر مدد می‌رساند. حال اگر عده‌ای در این مورد آن‌طور که می‌فرمایید تلاش لازم را نمودند ولی موفق نشدند، بالاخره خداوند با رحمت خود نقص کار آن‌ها را جبران می‌کند. موفق باشید

31699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: سوالی که داشتم: اصول دین یعنی چه؟ اصول اصول دین یعنی چه؟ اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ و دوم تببین این مطلب که مثنوی اصول اصول اصل دین است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر تفکری مبنایی دارد و دین اسلام نیز بر اساس مبنا و اصولش راه‌های هدایت را مقابل ما می‌گشاید و همان اصول دین نیز مبتنی بر اصولی است که الهامی و فطری است و جناب مولوی در کتاب شریف مثنوی متذکر اصول الهامی و فطری می‌باشد تا با رویکردی بهتر به توحید اسلامی رجوع نماییم و بهره‌های قرآنی خود را بیابیم. موفق باشید

31583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده قصد دارم در ذیل گروه فرهنگی المیزان فعالیت فرهنگی کنم (در فضای مجازی) باید چیکار کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان فعالیت‌های ریز گروه فرهنگی المیزان بخصوص در موضوع فضای مجازی نیستم. بهتر است در این مورد با جناب آقای توکلی تماس بگیرید 09138780869 . موفق باشید

31520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به نظر شما کابینه آقای رئیسی می تواند شعار «ایران قوی» را محقق کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله. بخصوص که بحمدلله دولت جناب آقای رئیسی با عزم تحول‌خواهی و برگرداندن مسیر در بستر اصلی انقلاب به صحنه آمده‌اند. موفق باشید

31449
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله، عرض تسلیت عاشورا و تاسوعای حسینی ع، در زیارت ناحیه مقدسه به این مضمون هست: بعد از شهادت شما تهلیل و ارکان دین و تکبیر رفت، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تنها ماند، فتنه ها و... ظاهر شد. در برنامه تلویزیونی سوره شما به این مضمون داشتید: با برنامه کامل که حضرت داشت بعد از شهادت تاریخ بنی امیه دیگر رفت و در کتاب راز شادی امام حسین ع در قتلگاه دلیل جاودانگی در تاریخ و دستیابی به هدف را بیان داشتید، چطور اینها با هم قابل جمع هستند، آیا این گونه نیست که بعد از شهادت حضرت دنیا دیگر رنگ و لذت دین را حس نکرد و به بلاهای مختلف دچار شد تا هنگام ظهور یا اینکه نه مطلب دیگری هست؟ برکات خدا بر شما و محبین حضرات معصومین علیهم السلام و هم چنین موفقیت و عزت و عاقبت بخیری ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنی امیه حجابِ دینداری بودند ولی همچنان‌که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در خطاب به علی مرتضی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى». و از این جهت اگر بنی امیه و امثال بنی امیه حجاب ظهور حقیقت اسلام می‌شوند؛ هرگز زمین بی حجّت نمی‌ماند. آری! در بعضی موارد امتحان سخت و سخت‌تر می‌شود. موفق باشید

31078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به سوال 31066 عرض می کنم که پاسخ حضرتعالی ناظر به ۴۸ درصدی است که شرکت کردند بحث من در ۳۰ میلیونیست که علی رغم وجوب عینی شرکت در انتخابات و گناه کبیره بودن احتمالی عدم شرکت باز شرکت نکردند و ۴۰ درصد شرکت کنندگان هم به رئیسی رای ندادند و سرجمع حدود ۳۰ درصد کل ملت حاضر به رای به جناب رئیسی شدند بنحوی که گفته می‌شود رئیسی در مقابل آرای باطله به پیروزی رسیدند. اینها حقایقیست که نمی‌توان نادیده گرفت همانطور که در رسانه ملی نه اشاره ای به درصد مشارکت دیدم و نه حدود ۴ میلیون رای باطله بنابرین مشخصا جایگاه ۴۰ میلیون نفری که یا نیامدند و اگر آمدند به رئیسی رای ندادند را تبیین فرمایید. اینها موحدند یا کافر و اگر موحدند این نحوه سلوک چه رابطه ای با توحید می‌تواند داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مسئله را بسیار بالاتر از این حرف‌ها دید و در افقی که حقیقت نظام اسلامی به ظهور آمده است، مطالب این انتخاب را دنبال کرد. عرایضی در این مورد شد که متن عرایض بنده در جواب سؤال یکی از کاربران همراه با سؤال ایشان ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر

31072-  سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکاران تون. متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد.

جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد.

جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: « اِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/ ۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند.

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ آیه ۱۴ سوره یونس

شرح مطلب را در کانال « https://eitaa.com/soha_sima» می‌توانید دنبال بفرمایید.

30880
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: شبهه ای در درس معرفت شناسی: به این نتیجه رسیدیم که غربی ها بیشتر با مادیات سر و کار دارند و هر چیزی رو که با حواس پنج گانه قابل درک باشه قبولش می کنن. سوالی که اینجا پیش میاد اینه که اگر این ها عالم مجردات رو انکار می کنن پس این بازی و برنامه های مخربی که هدفش تخریب روح و روان انسان هست را چجور توجیه می کنیم؟ به هر حال انسان چیزی که رو می خواد خلق کنه بهش عالم و آگاه هست یعنی می گم این ها به تمام یا اکثریت ظرفیت روح انسان آگاه هستند که چنین برنامه هایی درست می کنن! مثلا تاثیر موسیقی بر کم کردن اراده انسان: قطعا اونا می دونستن موسیقی چنین تاثیری داره. پس اشکال غربی ها این نیست که مجردات رو قبول ندارند. ممنون می شم راهنمایی کنید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً روان را وجهی از ابعاد مادی و حاصل احساس‌های ممتد مادی می‌دانند و این غیر از آن چیزی است که ما ذات مجرد و ذات عالم ماده را به عنوان دو عالم می‌شناسیم. موفق باشید

30832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: بنده خیلی سست عنصر هستم و اصلا اراده قوی ای ندارم. مخصوصا در مورد خواب که مثلا ۹-۱۰ ساعت می‌بینم خواب بوده ام. خسته شدم از دست خودم. هی تصمیم می‌گیرم هی دوباره تنبلی می‌کنم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌داشتن، مطالعه، ورزش کمک می‌کند. پیشنهاد می‌شود فصل آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

30673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: ۱. بین سوال های سایت دیدم در جواب پرسش گری که پرسیده بودند از نظر سلوکی و رشد معنوی جایگاه ازدواج کجاست و در کدام مرحله و احوالات بهتر است صورت بگیرد؟ پاسخ فرموده بودید اهل علم و طلبه بهتر است زود ازدواج نکنند تا به مرحله ای از علم برسند تا علومشان جز ملکات آنها شود ولی در سایر مراحل مزاحم سلوک نیست. متوجه این موضوع نشدم، منظور ورود به علوم افاضه ای و اشراقی و حضوری است؟ کدام علوم ملکه شود؟ چون دیده شده بعضی از دوستان که خواستگار برای آنها می آید، استاد سلوکی آنها به آنها می گوید مثلا نماز سروقت یا اهل مسجد بودن را بپرس و سوال های دنیایی نپرس، (مثل خانه و مدرک و ) که شاید مسیری است که شاگرد باید طی کند و از ماهیات دنیا عبور کند و به وجود برسد و نگاهش به عالم و آدم وجودی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که باید نسبت زوجین معنوی باشد. ولی جناب شهید ثانی در کتاب «منیة المرید» متذکر آن امری است که عرض شد. با این‌همه اگر طرف، احساس نیاز کرد و یا خطر به گناه‌افتادن برایش بود، قضیه فرق می‌کند. موفق باشید

30325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید برام سوال پیش اومده بود که چرا در ماه رجب در ذکر استغفار، ربی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه‌شدن با خدا» شده است. خوب است به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

29971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: من یک سوالی دارم در مورد آیه ای از قرآن که می‌فرماید: خدا از رگ گردن به شما نزدیک تر است. زمانی که من به این آیه فکر می‌کنم از نظر عقل این به نظرم میاید، که نکند روح که قطره ای از وجود خداست، همان خدایی است که خدا در این آیه از آن حرف می‌زند؟ اگر اینطور باشد، این جمله که می‌گویند: هر کجا بروی خدا با توست، درست است. چون ما همه جا با روحمان هستیم. ولی در اینصورت که انگار ما از خدا جدا هستیم. این آیه برای من شبهه برانگیز است، میشه لطف کنید و به شکلی که انتهای جواب باز باشد (از آنجا که گفتید اگر تفسیر به شکلی باشد که دیگر من پاسخ خود را تماما بگیرم، تفسیر به شکل نادرست بیان شده، شاید هم این جمله نقل قولی از استاد موسویان است) به من پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار آن‌که خدا عین هستی است؛ همه‌ی بودن‌ها مظهر هستی یا وجود، هستند و خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است زیرا بودن و وجودِ ما از اوست. موفق باشید

نمایش چاپی