بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30650
متن پرسش
سلام استاد: در ص ۱۱۱ کتاب معرفت نفس و حشر فرمودید اساساً خود طبیعت در حقیقت آتشی است غیر محسوس که اجسام را آتش می زند و بدن ها را ذوب می نماید و پوست ها را تحلیل می برد و تبدیل می کند منظور از طبیعت چیست؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور همان ذات عالَم ماده است که عین حرکت می‌باشد و تمام آن صفاتی که مطرح شده، مربوط به حرکت است. موفق باشید

30572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله. شخصا خیلی علاقمند هستم که بدانم دعای ثابت یا غالب حضرتعالی در قنوت نماز و در سجده شکر پس از نماز چیست؟ و اینکه برای تعقیبات نماز شخصا پیشنهادتون چیست؟ (ثابت و مشترک بین نماز های یومیه) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در قنوت فرازهای «مناجات شعبانیه» خوب است. در سجده‌ی شکر، همان ذکر شکراً شکراً که در مفاتیح‌الجنان ثبت شده است خوب است. با نظر به تعقیباتی که در مفاتیح مطرح است، باید هرکس مطابق ذوق خود بعضی از آن‌ها را انتخاب کند. در آخر «اصول کافی» نیز دعاهای خوبی هست که رجوع به آن ادعیه، مطابق ذوق افراد، کمک‌کننده است. موفق باشید

30515
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: خواستم ببینم کدام شرح حافظ و مثنوی را مطالعه کنم بهتره؟ شرح شوقی بر حافظ خوبه؟ شرح جنابعالی کی منتشر می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نمی‌توان در شرح خاصی متوقف شد، هرکدام در نکاتی موفق بوده‌اند و بر اساس ذوق خود سراغ جناب حافظ رفتند. فعلاً بنده در هر فرصتی غزلی را مطرح می‌کنم با این نیّت که نسبت به جناب حافظ، گمان‌ها منفی نباشد و روشن شود افکار و اندیشه‌های عرفانی او مربوط به تاریخ امروزینِ ما است. ما دقیقاً امروز یک حافظ کم داریم تا نحوه‌ی بودن ما را در جهان و در نسبت به عالم با نگاه خردمندانه و شاعرانه متذکر شود. موفق باشید

30419
متن پرسش
سلام: در ارتباط با سوال ۳۰۳۹۲ راجع به قرض الحسنه فرمودین: قرض الحسنه همیشه قرض‌الحسنه باید باشد. ولی وقتی با تورم روبه‌رو هستیم، اگر قرض‌دادن‌ها طوری باشد که تورم در آن لحاظ شود، شاید انگیزه‌ی قرض‌دادن‌ها بهتر شکل بگیرد. ولی به هر صورت آن کسی که با فرض تورم قرض می‌دهد، در این شرایط ثواب دو چندان می‌برد. مطابق بیانات مقام معظم رهبری حفظه الله و طرح کلی مراحل انقلاب اسلامی در سال ۷۹ و نیز در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مراحل خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی، حیات انقلاب اسلامی اکنون در مرحله تحقق دولت اسلامی و اداره امور جامعه بر اساس اسلام می باشد. آنجایی که مدل صحنه خودسازی محور را مخالفت با هوی نفس می دانیم در جهت تقرب الی الله همان هم در دولت سازی و جامعه سازی و تمدن سازی وجود دارد. آنجایی که شهادت و ایثار در جامعه محترم است پس در مسائل فردی نیز مناسبات باید بر اساس ایثار و احسان و مقاومت باشد. آنجایی که ساختارها و مدل اداره بانکی با توصیه ها و روش های خودسازی در تعارض است حداقل باید هشیارانه پیوست های جبرانی تضعیف هوی و تقویت تقوی تضعیف شاخص های تمدن غرب و تقویت شاخص های تمدن اسلامی را پیشنهاد و برقرار نمود و خردمندانه رفت به سمت رسیدن به مدل متناسب با جامعه تمدنی توحیدی و تحقق آن نه روش منفعت طلبانه را جولان داد. نمی شود محتوی الهی ولی شیوه اداره مبتنی بر هوی و منفعت طلبی خودخواهی باشد. آنجایی که خود سازی مبتنی بر تقوی و انگیزه های درونی می باشد ساختارها و نحوه مدیریت و برنامه های اداره جامعه نیز باید در مسیر و جهت اهداف عالیه الهی و تحقق آرمان های انقلاب اسلامی باشد روش اداره جنگ در دوران دفاع مقدس نیز تمدن ساز بود، بهترین فرماندهان با کمترین حقوق و حضور حداکثری بدون اجبار تا شهادت. روشی که هوی نفس در آن تقویت گردد و انگیزه های درونی و الهی در آن تضعیف می شود انسان ساز و تمدن ساز نیست در مقابل آن است. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست می‌فرمایید. آری! آن‌کس که تا این اندازه متوجه شده که برای تحقق جامعه‌ی اسلامی حقیقتاً باید در میدان ایثار قدم زد، یقیناً بهره‌ی زیادی همانند برکاتی که شهدا نصیب خود کردند از زندگی می‌برند. از آن طرف باز نباید از این موضوع غفلت کرد که برای تمدن‌سازی باید احوالات انسان‌های متوسط را هم در نظر گرفت که تا آن حدّ حاضرند در کار قرض‌الحسنه وارد شوند، که نفعی نبرند، نه آن‌که ضرر کنند. موفق باشید

29923
متن پرسش
سلام علیکم: شهادت صدیقه کبری (س) و سالگرد شهادت شهیدان مقاومت رو تسلیت عرض می‌کنم. امشب به بهانه سالگرد حاج قاسم مد نظرم آمد دلنوشته ای بنویسم و خدمت او، ارادت خودم رو ابراز کنم و تا حد ممکن از مکنونات قلبم و حسی که نسبت به تاریخی که او طلایه دارش بود بگم و متن زیر رو نوشتم که نمی‌دانم چه حد این حس من را به حادثه تاریخی عروج او توانسته نشان بدهد اما ان شاء الله که موثر باشد: یکسال از هجرت سرخ آن مرد که تجلی ربیون بود و «فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله» وصفش بود می‌گذرد و امان از آن جمعه خونین. امان از بی قراری ما در مسیر وصال و انتظار یار که به سرخی خون روشن شد و قلوب را به خود آورد و متذکر عهد قدسی ساخت. و امان از آن جمعه خونین که مدام ندبه خوانان اما با شوری حماسی می‌خوانیدیم: «أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ» این حال جمعه است که هر چه انسان راه قدس و افلاک را در پیش گیرد جمعه ها بیشتر خود را می یابد و اسرار عالم بر او هویدا می‌گردد چرا که جمعه روز به صحنه آمدن روح انسان و روح جهان یعنی آن موعود هماره قائم است و روز ارتباط غیب و شهودست و ما در فقدان آن سردار عزیز بیشتر این امر را در یافتیم. حاج قاسم و حاج ابومهدی و شهدای همراه شان، حجت هایی بودند که خداوند در دل عصر انقلاب اسلامی گشود تا بر ما هویدا کند این سنتش را و به ما بشناساند راز ملکوتی این نهضت را: «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بي‏ وَ بِرَسُولي‏ قالُوا آمَنَّا». آری! قاسم و ابومهدی همان اصحاب شمس تابان ولایت بودند که خداوند در فکرهایشان با آنان نجوا می‌کرد و تجلی می نمود و آنان نیز دریافتند رازی در عالم است و نفحاتی که باید خود را در معرض آن قرار داد. اما آن راز و نفحه چیست و چگونه بر آنان آشکار شد؟ اینجا کسی باید سخن بگوید و توصیف کند این امر را که خود تجلیات آن انوار الهی و نفحات قدسی را دیده و به صحنه آورده باشد و چه کس بهتر از آوینی که سیدالشهدای اهل قلم است توانست این اسرار و حکمت ها که هدف و گوهر حیات تمام شهیدان بود را برای ما توصیف و تبیین کند؟ آوینی می نوشت در عالم، رازی است که جز به بهای خون آشکار نگردد و حال شاید بتوان دریافت چرا این میزان حاج قاسم بی قرار بود و می‌نوشت «آه مرگ خونین من! زیبای من! کجایی؟ مشتاق دیدارتم.» ولی چرا این راز جز به بهای خون آشکار نمی‌شود و مگر این راز چقدر عظمت دارد که چنین طریق خونینی دارد؟ نقل است جمعی خدمت علامه طباطبایی (ره) می‌رسند و از ایشان می‌پرسند آن اسم اعظم بین اسماء الحسنی الهیه چیست و علامه می‌فرماید: «بهاء». چنانچه خداوند خون بهای حسین (ع) شد و او را ثارالله خطاب کرد و خداوند بهای هر انسانی است که به تعبیر حضرت روح الله (ره) آنچنان که در اسرار الصلوه نوشت، داغ و ذلت بندگی را بر ناصیه خود بنشاند و جز اراده الهی چیزی نخواهد و عبدی بی اراده مقابل اراده و سنن حق تعالی گردد آنگاه است که صاحب خانه اجازه تصرف به انسان می‌دهد و قلب و چشم و عقل او را قدسی و وارد به باطن و ریشه های عالم می‌کند. آری بحق که «العبودیه جوهره کنها الربوبیه» و اگر حاج قاسم مظهر عبودیتی که به ربوبیت رسیده، نبود، چگونه به احدی الحسنین رسید و هم با حیات و مجاهدتش حجابهای ولایت الهی که همان طواغیت و فرعون های عصر اند را مغلوب ساخت و جنگ های سی ساله شان را در طی سه سال به زمین زد و هم با شهادتش یوم الله پشت یوم الله دیگر خلق شد؟ اگر جز این نیست چرا او و همسنگرانش را گردان همیشه پیروز ثارالله می‌خوانند و مانند ستاره های درخشان بر آسمان دفاع مقدس می درخشند؟ او دریافت «زمین سراسر صحرای عرفات است که تو با خطاب اهبطوا بر این سیاره رنج فرود آمده ای» و با اخلاصش اثبات کرد «که نفس توجه به سوی جهتی خاص لازمه انصراف وجه از جهات دیگر است» و بحق او جز به وجه باقی حضرت حق به کدام وجه دیگر نظر و توجه داشت؟ الحق آن نمازها و قنوت هایش تجلی این بود که «نماز بلندترین فریادهاست و قامت ما به بلندای نمازست یعنی قدرت ما را باید در نمازمان جست». و عجیب است این سخنان از آوینی است که دو دهه پیش از سردار به مقتل عشق رفت و ولی سخنانش توصیف حال تمام شهدا ویژه خودش و حاج قاسم است. آری! راستی از همین رو بود که او گوش در عالم ملکوت داشت و دهان در عالم ملک و آنچه را از ملکوت باز می شنید باز گو می‌کرد و اگر این کشفی یقینی نبود چگونه سه بار قسم جلاله خورد که از مهمترین شئون عاقبت بخیری در ارتباط قلبی و عملی با ولی فقیه است و او را ستون خیمه ای می‌دانست که اگر آسیب ببیند، تمام حرم ها و حریم ها فرو می‌ریزد و اینجاست که هشداری قاطع در وصیت نامه اش می‌دهد که اگر عمل و سخن ما تضعیف گر ولایت فقیه باشد، مغضوب نبی اکرم (ص) و تمام شهدای این مسیریم. آری!جز آنکه متصل به ریشه های هستی است چنین حکمت های نغزی بر نمی آید... سردار قلوب ما، وارث شبها و روزهایی است که دوکوهه و اروند و هویزه، میزبان اصحاب خمینی بود و سجده های شبانگاهان آن عباد الله الصالحین، واسطه اتصال ارض و سماء می‌گشت و او اگر در کنار اروند در جمع دوستان رزمنده اش چنان اشک می‌ریخت و از خداوند طلب می‌کرد به ایمان قلب شهدا و اسلام ما، شهادت را روزی مان گرداند، سخن ها در دل داشت و مکاشفه ها بر او گشوده شد. و راستی دوکوهه همچنان قصد نداری با ما سخن بگویی و مهر سکوت از لب برگشایی و رازهای خلقت که به بهای خونهایی مثل سردار تا ابد سرافراز ما آشکار می‌گردند را بازگویی؟ مکنونات خود را بگو و با من سخن بگو دوکوهه... آن عزیزی که حجت انقلاب و انقلابیگری مان شد، تاریخی را یافت که شهادت پایانش نیست بلکه آغاز و تولدی دیگرست در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به آن راه یابد و او نیز از همان بچه های قرن چهاردهمی بود که کره زمین سالهاست انتظار آنان را می‌کشد تا بر خاک این سیاره مبتلا، قدم نهاده و عصر جاهلیت و بی خبری ثانی را به پایان برسانند. و او بر ما این راز آشکار می‌کرد که بگذار دشمنان پر هیمنه دل به انواع توطئه هایشان دل خوش کنند و انسانهایی نیز به آیینه زنگار گرفته فطرت شان توجه نکنند؛ ما را چه باک که در پرتو الطاف توحیدی، مشق تمدن سازی می‌کنیم تا در رکاب آن امام منصور من اهل بیت محمد (ص) سرافراز گردیم. و چه کس را باور این بود که مستضعفان و ابوذرهای به ربذه تبعید شده تاریخ، قد علم کنند و ندای «تقوموا لله مثنی و فردی» سر دهند و انسداد تاریخی جاهلیت مدرن را بشکنند و موازنه جهانی را تغییر دهند و دهکده و فرهنگ واحد جهانی را با اختلال مواجه سازند. دنیا، وارونه است و متفرعنان و طواغیت و آنانکه عقل شان راهی به مراتب قدس ندارد، بر آن حاكمیت دارند، اما چه غم که صالحین و مستضعفین وارث زمین خواهند بود و طلیعه‌ آن از هم‌اكنون در انقلاب اسلامی ایران ظهور یافته است. هر چند غم خواریم و نگران و غصب ناک که در مهد انقلابی که سلیمانی پرورست، هنوز هستند آنان که در سیطره عهد طاغوت اند و سعی دارند با اتصال به مصادر و مناصب، روح عافیت طلب و قدرت طلب شان را خشنود سازند یا گشودگی و روشن بینی در راستای تداوم این نهضت ندارند یا حتی امور زمینی را منفک از امور قدسی و ملکوتی می‌دانند حال آنکه تاریخ آینده، تاریخ سلیمانی هاست؛ تاریخ آنان که اهل دسته بندیها و خطوط فرعی و غیر اصیل و شعارهای انحرافی و عقول غیر قدسی نیستند بلکه اهل خط امام (ره) اند نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر. و حال خاتمه کلام درباره حاج قاسم این امت، باز هم از سید شهیدان اهل قلم باشد که نوشت: « هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. این بندگان مخلص خدا طلیعه‌دار نورند و با دست آنان است كه صبح شكافته می‌شود و تاریخ به عاقبت كار خویش نزدیك می‌گردد."
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حاج قاسم معلوم شد مکتب حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» چه توانایی‌هایی در خودْ نهفته دارد و در حقّانیت این مکتب همین بس که چنین افرادی را می‌تواند بپروراند که این‌چنین در تاریخ خود حاضر می‌شوند و متوجه‌ی افق‌هایی می‌گردند که به تمام معنا، معنای زندگی را و معنای حقیقت را می‌توانند درک کنند.

  این نکته‌ی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان‌ حقیقی‌اش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی می‌شود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده می‌کند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب می‌کند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زنده‌شدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانه‌ی عالم می‌افتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش می‌آید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.

مهم آن‌جا است که هرکدام سعی کنیم تکلیف‌مان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی می‌کند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هم‌اکنون از آن بهره‌مند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخ‌های مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد.

فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، می‌تواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همه‌ی موجودات که بهره‌ای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آن‌ها را بفهمد و نسبت به وجودِ آن‌ها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان می‌یابد چگونه تشییع‌کنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.

ما انسان‌ها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالت‌ها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از این‌جا ناشی می‌شود که هر بار به گونه‌ای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار می‌گیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخن‌گفتن تمام شدنی نیست. هرچند سخن بس بسیار است و هر اندازه از حاج قاسم سخن بگوییم، از خودِ گمگشته‌ی خود بیشتر سراغ گرفته‌ایم. موفق باشید

29795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خوابهایی که می‌بینم آشفته و پریشان است دست و پایم در خوابهایی که می‌بینم بسته است و اصلا خوشایند نیست می خواستم ببینم بعد از مردنم برزخ من همینگونه است. مطلبی از حضرت ایت الله حسن زاده خواندم که گویا بی ارتباط نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. نباید این حالات که بیشتر در راستای تحت تأثیربودنِ روح نسبت به مسائل روزتان هست را، به احوالات برزخ نسبت داد که انسان در آن‌جا با ملکات خود روبروست. موفق باشید

29552
متن پرسش
سلام علیکم: استاد یک سوال داشتم و اینکه آیا ما وجودی حقیقی داریم یا صرفا یک وجود اعتباری؟ و اگر ما خودمون رو یک وجود حقیقی بدونیم آیا منافاتی با وحدت شخصیه وجود ندارد؟ و یک سوال دیگر: اینکه گفته می‌شود حمد خود خداست حامد و محمود خودش است یعنی چی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وحدت شخصیه‌ی وجود متذکر آن است که خود را در بیکرانه‌ی حضور حق احساس کنیم و سلوک إلی الله برای آن است که انسان به واقعیت خود برسد. آری! ما در شرایط عادی تصوری از خود داریم که به یک معنا، اعتباری است ولی هر اندازه که جلو برویم با واقعیت خودمان که غرق وجودِ هستی حضرت حق است، روبه‌رو می‌شویم. ۲. بحث «حامد و محمودبودن» خداوند را به خوبی در تفسیر سوره‌ی حمد حضرت امام (ره) می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

29366

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بهترین فیلم های تاریخ سینما از منظر شما کدامند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اساساً بسیار کم می‌توانم فیلم‌ها را دنبال کنم و به همین جهت نمی‌توانم نظر دهم. موفق باشید

28986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: الحمدلله توفیق حاصل شد برای ادامه ی تحصیل و شروع دروس خارج به قم هجرت کردم، ولی به شدت برای مسیر سلوکی خود اضطراب دارم، استاد در قم چه کسی را پیشنهاد می کنید، برای پیگیری این مسائل؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید

28927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ 28909 به یکی از عزیزان تفسیر سوره نور را پیشنهاد فرمودید، بین گفتار ها تفسیر سوره نور را ندیدم. آیا فایل صوتی یا کتابی از طرف مجموعه شما در این رابطه هست؟ یا حداقل فقط در مورد آیه 35 سوره نور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره‌ی نور تماماً بحث شده است. در این مورد می‌توانید جهت دریافت صوت مباحث با حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

28805
متن پرسش
سلام علیکم: سپاسگزارم بابت پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴، استاد فرمودید که هر ابعاد ائمه را باید در جای خود مد نظر قرار داد یعنی اینکه ائمه یکی از ابعادشان این است که جانشان را به حضرت عزرائیل بدهند، مگر نفرمودید که حضرت عزرائیل مامور کندن انسان ها از عالم مادی است و در شرایط دیکر در دنیا، وقتی ائمه هیچ تعلقی به عالم مادی ندارند این فعل حضرت عزرائیل معاذالله بی معنا نیست؟ و بنده اینطور برداشت کردم که ائمه در شرایطی هستند که خود جان افراد را نمی گیرند و اینکه خود جانشان به حضرت عزرائیل می دهند، سوال اینجاست پس چرا بعضی افراد موقع مرگ ائمه را می بینند و جان تسلیم می کنند با این تعریف که لحظه مرگ موقع کندن انسان است از عالم ماده و افراد با دیدن ائمه دل می کنند؟ و اینکه اگر حضرت عزرائیل عهده دار دل کندن انسان ها موقع مرگ و در شرایط دیگر دنیایی باشد، پس افرادی که توسل به اهل بیت علیه السلام می کنند و دل بستگی هایشان رفع می شود چگونه است؟ (با توجه به مثال ماه مبارک رمضان که فرمودید اگر حضرت عزرائیل قبل ظهر به دادتان نرسد دور از جان مثل ... غذا می خورید ولی افرادی با یاد و توسل به اهل بیت علیه السلام این اذیت شدن قبل ظهرشان برطرف می شود)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نفس ناطقه‌ی انسان تا وقتی انسان زنده است تکویناً به بدن و عالم ماده تعلق دارد هرچند روحاً از دنیا کنده شده باشد. این‌جاست که نور حضرت عزرائیل «علیه‌السلام» کمک می‌کند تا تکویناً هم توجه روح از بدن و عالم ماده منقطع شود. موفق باشید

28791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
فایل های چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی یه جایی در رابطه با گروه اکنکار فرمایشاتی را داشتید که بسیار خوب است برای افرادی که در یه همچین گروه هایی گرفتار می شوند و حقیر یه پیشنهادی داشتم مبنی بر اینکه در سایت یک گزینه هم برای فرقه ها ایجاد کنید که نظراتتان را نسبت به فرقه های گوناگون بارگذاری کنند که هر کس خواست در رابطه با فرقه ای اطلاعاتی داشته باشد و بخواهد بداند که فلان فرقه چه مبنایی دارد و آیا با اسلام یکی است یا خیر، مطلع شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جسته و گریخته در بین عرایض بنده نکاتی برای سایر فرقه‌ها هست. عمده آن است که بتوانیم حقیقت را برای مردم روشن کنیم تا خودشان متوجه شوند چگونه آن فرقه‌ها حجاب حقیقت می‌شوند. موفق باشید

28745
متن پرسش
سلام استاد گرامی و وقت بخیر: جمله ای از حضرت امام هست که حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان یک نفر ولو امام زمان (عج) باشد مهم تر است. "امروز ما از روزهای قبل بیشتر احتیاج به همبستگی داریم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزی می‌کنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیف‌هایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر - ولو امام عصر باشد - اهمیتش بیشتر است؛ ........... صحیفه نور جلد ۱۵ - صفحه ۳۶۵" -------------------------- از عالمی که انقلابی هم هست این رو پرسیدم گفت خب امام اشتباه کرده، راحت تموم ولی باز این سخنان برام قابل هضم نیست، امام اگر اشتباهی در این سطح هم داشت (در سال ۶۲) بعدا آن‌را اصلاح می کرد هرچند شده بصورت ضمنی. یک حسی بهم میگه ممکنه صحبت درست باشه ولی عمقی داره که متوجه نیستم، در حالی که نه امام خمینی را معصوم می دانم و نه به هیچ وجه اعتقادم این است که اشتباه بزرگ نداشته اند» پیام های شما رو در این خصوص دنبال کردم اول یک جوابی داده بودید که من صحبتهای امام را به گونه ای دیگر بیاد دارم در ادامه در دو پرسش دیگر برای این سوال تقریبا پاسخ نداده بودید 9259-13354 و... بنظر همون روش رو در پیش گرفتید که بنا نیست محاجّه کنید. به طور ظریف از کنار این امور عبور نمایید. ولی این موضوعی هست که خیلی زیاد دست آویز شده - هرکسی که یک جمله از امام رو نشنیده باشه هم این جمله رو به گوشش رسوندن، حضرتعالی که اخبار بی بی سی رو هم دنبال می کنید لابد دیده اید گهگاهی آن رسانه معاند همین موضوع رو تیتر هم می کنه یعنی موضوعی نیست که ندیده گرفت تا توجه عمومی چندان به اون جلب نشه، و در سطح عمومی مطرح نشه. دو مسئله جانبی هم این بحث داره که اونها رو هم همین‌جا مطرح می کنم ۱. چه کسی صلاحیت این رو داره که برای جان امام عصر تصمیم گیری کنه؟ ۲. اگر ائمه خود را فدای اسلام کردند امام بعدی بود که اسلام را حفظ کند ولی در اینجا امام عصر آخرین امام است. و البته در همان مورد هم که حضرت سیدالشهدا خود را فدا نمود داریم چه اینکه با کُشتنِ تو اسلام را کُشتند، و نماز و روزه (خدا) را رها نمودند، و سُنّتها و احکام (دین) را از بین بردند، و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده، در (وادىِ) جنایت و عداوت پیش تاختند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ائمه «علیهم‌السلام» برای حفظ اسلام حاضر بودند جان خود را بدهند و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بر اساس این قاعده آن نکته را می‌فرمایند که حضرت ولیّ عصر «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» هم حاضرند برای حفظ اسلام جان خود را بدهند. و این غیر از آن است که بحث کنیم اگر آن حضرت نیز جان خود را بدهند؛ ادامه‌ی اسلام چه می‌شود. این فرعِ سخن حضرت امام است. اصل حرف آن قاعده‌ای است که باید مدّ نظر قرار گیرد که آیا بالاخره حضرت ولی عصر مانند جدّ بزرگوارشان حاضرند برای حفظ اسلام جان خود را بدهند؟ موفق باشید

28468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد با توجه به مباحث عقل و جهل که فرمودید عدم رصایت از فعالیت های دولت آیا ناراضی بودن به قضای الهی است؟ و مسخره کردن و جوک ساختن برای بعضی فعالیت ها و گفته های ایشان که واقعا مصداق مسخره کردن خودشان است چگونه است؟ آیا می‌توانیم اینها را ظالم به حق مردم حساب کنیم یا کینه اینها را در دل گرفتن برای ما حجاب می‌شود در مسیر الهی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رضا به قضا، غیر از رضا به مقضی است. آری! حکمتی در کار بود تا مردم متوجه شوند چرا مبتلا به چنین مسئولانی در امور اجرایی شدند. ولی از مقضی یعنی از کار این افراد هرگز نباید راضی بود. با این‌همه بهتر است طمأنینه را رعایت کنیم. با تمسخر، فضا از تفکر خارج می‌شود. موفق باشید

28254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۲۴۰ فرمودید با قواعد و سنن عالم حوادث را تحلیل کنیم تا درگیر سطحی نگری نشویم. این قواعد و سنن عالم و روش تحلیل متکی به آنها چگونه است؟ ممکن است منبعی برای مطالعه در بین آثار خود یا منابع دیگر برای مطالعه این قواعد و سنن و تحلیل بوسیله آنها ویژه در این عصر و نقطه تاریخ، معرفی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف در قرآن است که توحید، عامل بقای هر حرکت توحیدی است که تعبیر «بالحقّ» در آن به‌کار برده می‌شود. موفق باشید

26793

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: آیا مقصود از «اطلبوا العلم ولو باصین» آن است که ما مجازیم علم را از هر کسی ولو منافق و مشرک هم که باشد اخذ کنیم؟ آیا ممکن نیست مقصود این باشد که برای یافتن علم صحیح که فقط در مکتب انبیاء یافت می شود اگر مجبور شدید تا چین هم بروید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ۲. آن هم آری! به نظر می‌اید بتوان این دو را جمع کرد چون مورد اول هم نیز به ما توصیه شده است. موفق باشید

26765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌حاج آقا: الان‌بنظرتون با این شرایط داخلی و حمله به شیعیان مظلوم هندی، آیا باید بفکر نشستن در صحن مساجد بود؟ آیا نباید یک اعتراض سیاسی به خونخواهی شیعیان‌هندی بیرون شهرها و در فضای باز با رعایت بهداشت و ...انجام داد؟ آیا وقت بلند شدن و راه افتادن تا اونطرف مرزهای ایران‌ نیست؟ آیا عالَم با تمام وسعتش مسجد اولیاءالله نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دغدغه‌ی به‌جایی است. ولی ظاهراً آنچه از طریق مقام معظم رهبری و وزارت امور خارجه انجام شد، کاری است که باید انجام می‌شد. موفق باشید

26688
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: انتظار حداقلی و حداکثری از دین (دین حداقلی یا دین حداکثری) به چه معنا است و آیا دین پاسخگوی تمامی نیازهای کوچک و بزرگ فردی و اجتماعی انسان خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان حد اقلی و حد اکثری از دین یک نگاه انحرافی است که بنده بیشتر از آقای دکتر سروش می‌شنوم؛ اگر حضرت حق رب ما است و او است که ابعاد وجودی ما را می‌شناسد و به ثمر می‌رساند باید در همه‌ی ابعاد که دین خدا برای ما به ظهور آورده‌، از دین تبعیت کنیم مگر آن‌جایی که خود دین رخصت داده‌است که خودمان انتخاب نماییم. موفق باشید

26530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد گرامی: با توجه به این که اجسام در این عالم تجربه می شوند پس در قیامت جسم و ظاهر ما چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل خواب که اجسام در میدان دید انسان قرار می‌گیرد. موفق باشید

26407
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عليکم: استاد بزرگوار؛ اتحاد نفس و بدن که مرحوم صدرا مطرح کرده اند به چه معناست؟ آیا به معنای احاطه وجودی است؟ و اگر چنین است پس چگونه ممکن است پس از مرگ، تعلق نفس به بدن قطع شود و بدن تجزیه شود و چه بسا جزئی از بدن جانداری دیگر شود و نفس دیگری بر آن احاطه پیدا کند؟ و اگر بگوییم احاطه ی وجودی نیست پس اتحاد حقیقی باقی نمی ماند. مؤید باشید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا اتحاد نفس و بدن را انضمامی می‌دانند. لذا در عین آن‌که نفس، می‌تواند برای تبدیل قوه‌هایش به فعل، بدن را تدبیر کند عین بدن نیست تا با ترک آن حقیقت آن ناقص گردد. موفق باشید

26078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در کتاب خویشتن پنهان به حدیثی اشاره شده با این مضمون که وجود سگ در منزل و صورتگری با حضور فرشته جمع نمی شود. لطفا در این باره راهنمایی فرمایید: ۱. عروسک های بازی بجه ها را هم شامل می شود؟ یا عروسک های بافتنی اعم از انسان یا حیوان؟ ۲. نگهداشتن عکس امام و یا سایر تصاویر به صورت تابلو؟ ۳. نقاشی کشیدن و یا عکاسی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «تندیس یا مجسمه» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. البته رهبر معظم انقلاب در فتاوی اخیر خود نسبت به عروسک و مجسمه تجدید نظر کرده‌اند و داشتن و ساختن آن را جایز می‌دانند. موفق باشید

25935
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر آیا برای یهود و نصارایی که به حقانیت دین اسلام پی برده اند لازم نیست مسلمان شوند؟ در زمان ظهور حضرت رسول چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود اسلام می‌فرماید با دینداریِ خود که ریشه در دین ابراهیم «علیه‌السلام» دارد همه اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی بر همان دین ابراهیم باشید و اسلام نیز اصراری ندارد که آنها مسلمان شوند؛ چرا ما راه دیگری را در مقابل آن‌ها مطرح کنیم. فرمود: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا.» موفق باشید

25928
متن پرسش
سلام علیکم: ما بعد از خواب و در عالم خواب به کجا می رویم و چه اتفاقی می افتد؟ عالم خواب چیست و کجاست؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه انسان نزد خودش هست، چه در خواب و چه در بیداری. در این مورد بد نیست به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید

25535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید چگونه به استعداد هامون پی ببریم؟ تو کتاب آشتی با خدا فرموده اید استعداد هاتون را بشناسید برای رسیدن به خدا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آن‌چه برای ذوق‌تان راحت‌تر قابل پذیرش است، را دنبال بفرمایید. موفق باشید

24889
متن پرسش
سلام: حواریون پس از درخواست مائده و نازل شدن آن، نتوانستند شروط را رعایت کنند و در المیزان عذابهایی را ذکر کرده که ممکن است دچار آن شده باشند، ولی آیا مگر‌ می شود حواریونی که خداوند به آنها الهام نمود و از حقیقت دوران آنان را بهره داد، با درخواست مائده و سپس شکست در پذیرفتن شروط آن چنین عذابی را دچار شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست می‌توان به این نکته پی برد که این امکان برای هرکسی هست که با سابقه‌های خوب و ارزشمند، اگر دل به دنیا بسپرند حتی در آن حدّ که برای تهیه‌ی غذا امید به معجزه داشته باشند باید نگران سرنوشت خود باشند. در انقلاب اسلامی نیز نمونه‌هایی داشتیم و داریم که با سوابق خوب، سرنوشت خوبی برای خود رقم نزدند. موفق باشید

نمایش چاپی