بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30499
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در تفسیر سوره زمر روی اسم الله بحث نمودید که مقام جامع منبسط در هستی است، و روایت: «ما رایت شیا الا و ...» قبل از شی و با هر شی و بعد شی، الله را دیدم. در مورد مقام نبی هم فرمودید که مقام اسم الله هست. هر دو موضوع به یک مفهوم است؟ این یعنی باطن هرچیز نور نبی است یا در آینه نبی باید باطن هر شی را که الله است دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از یک طرف رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مأمورِ دعوت به حضرت الله‌اند به حکم آن‌که قرآن می‌فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» بگو این است راه من که به الله دعوت می‌کنم. و از طرف دیگر عالَم آینه‌ی نور حضرت الله می‌باشد، پس با شریعت نبوی می‌توان منوّر به نور الله شد و با آن نور، عالم را آینه‌ی الله یافت. این است معنای یگانگی بین ذهن و عین. موفق باشید

30334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمی‌گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامه‌ی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دوره‌ی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید

30247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یه شبهه ای از طرف حسن اللهیاری که یه نفر معلوم الحال است وارد شده که علامه بزرگوار در کتاب ممد الهمم فی شرح فصوص‌الحکم آورده که هنگام مجامعت مرد با زن، خدا را در زن مشاهده می کند، پس بنابراین هم فاعل خداست هم مفعول. برای ما مشخصه که علامه کجا و این جماعت کج فهم کجا، لکن خواستیم شرح این مطلب را از زبان فصیح شما بگیریم که جوابی باشد بر این جماعت. خداوند اجرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق هرجا با جلوات مختلف در ظهورند. زن در مقام قبول، مظهر نور حضرت حق است در مقام قبولِ عبد. مثل آن‌که «قابل التّوب» می‌باشد. آری! از همه محروم‌تر خفاش بود / که عدوی آفتاب فاش بود. موفق باشید

30190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. با توجه به اینکه فلسفه عالم را قدیم می‌داند جایگاه نظریه بیگ بنگ را چگونه ارزیابی می کنید؟ ۲. با توجه به اینکه فسیل هایی از انسان ها در صدها هزار سال یا میلیون ها قبل وجود دارد چگونه متون دینی خلقت آدم را در شش هفت هزار سال پیش می داند؟ ۳. میلیاردها سال قبل که انسانی نبود چگونه جهان بدون انسان کامل پابرجا بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. طرح خلقت آدم در ۶ هزارسال پیش، سخن محکمی نیست که بتوان آن را به پای قرآن گذاشت. ۲. انسان کامل، مقامی است فوق عالم ماده که در زمان‌های مختلف در شخصیت انبیاء باشرایط تاریخیِ آن‌ها به ظهور می‌آید و در این تاریخ، در حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ظهور دارد. ۳. نظریه‌ی بیگ‌بنگ بیشتر یک توهّم است و ما در مباحث زمین‌شناسی هیچ جایگاهی برای آن قائل نیستیم. موفق باشید

30161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی صحبت از محل تجلی می‌شود نوعی دوییت به ذهن میاید در حالی یک حقیقت است که از مراتب علیه تا مراتب دانیه بصورت یک وحدت طولی امتداد پیدا کرده لذا همه موجودات از صدر مخازن الهی تا کفش کن نظام ناسوتی جز تجلیات اسما الهی نیستند لذا چرا صحبت از قابلیت قابل و محل تجلی می‌شود؟!!! یعنی می‌شود گفت که خالق جهان هستی دو کار انجام می‌دهد با یک فعل افاضه وجود می‌کند و با خلقت دیگری قابلیتهای می آفریند که متناسب محل تجلی اسما الهی باشند مثلا درخت اسم حی را بیشتر ظهور دهد و ماده آتش اسم قهار را بیشتر ظهور دهد همانگونه که چشم محل قوه بینایی است و گوش محل ظهور قوه شنوایی؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «با یکی فیضش گدا آرد پدید / با دگر بخشد گدایان را مزید». موفق باشید

29799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: استاد بنده تفسیر شما و کتاب های شما را دنبال و راهی حوزه شدم و الان پایه هشت هستم و واقعا اگر تمام عمرم را سجده کنم از این راهی که آمدم باز هم کم است. اما اجازه بدهید صریح و بدون تعارف سخن بگویم. بعد از دیدن گفت و گوی شما در پاتوق تربیتی دوره ی تربیت مربی «آرمان اندیشه» دلم تنگ آمد که این مطلب را نگویم. استاد شما به عنوان مصداق داِئما مثال شهدا و شهید سلیمانی یا شهید حججی رضوان الله علیهم را می زنید و شاگردان خود را از آداب امثال آیت الله قاضی رحمت الله علیه فاصله می دهید با بیان اینکه زمانه تغییر کرده و الان زمانه سیر و سلوک شهدا است. چرا نمی خواهیم باور کنیم که شهدای در جبهه کشته شدن را به چشم می دیدند و خود را روز به روز آماده می کردند و غفلتی برایشان نمی آمد. ولی الان در این جامعه غفلت زده مگر می شود بدون ذکر و خلوت و چله نشینی های شرعی طبق روش علمای گذشته، آن حضور و آن بیان نورانی را دارا شد که وقتی الله می گوییم مخاطب با تمام وجود خدا را ببیند. در همین اصفهان اگر صاحبان نفس قدسی که به واسطه ی همین اذکار و خلوت ها، صاحب نفس شدند نبودند و امام روح الله طبق عرفای گذشته (شاگرد و استاد) و اهل ذکر بودن، سلوک نمی کردند نمی توانستند جوانان زمان خود را متوجه حقیقت شان کنند که شهدا شهدا شوند. بنده با نظر شما که با آمدن انقلاب، افقی جلوی ما روشن شد که بدون آن افق، نمی توانیم دینداری فعالی داشته باشیم اما این نگاه تکمیل کنننده ی روش گذشته است نه نفی کننده روش گذشته. اگر برداشت بنده از روش تربیتی شما اشتباه است اصلاح بفرمایید. استاد عزیز ملتمس دعا و توفیق دیدار پر برکتتان از خداوند خواهانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است و واقعاً هرگز نباید از سلوکی که امثال آیت الله سید علی قاضی داشتند، غفلت کنیم. بحث بنده در آن است که اگر بعضی از عزیزان نتوانستند در آن مسیر باشند و یا به آن نتایج نرسیدند، گمان نکنند راه بسته است. عمده توجه به راهی است که به گفته‌ی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بعضی ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند. موفق باشید

29777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: اول عرض کنم که پاسختون به دکتر منتظر در رابطه با (نگاه طب سنتی و طب جدید به بدن انسان ) خدمتشون فرستادم. ایشون هم گفتند: چشم آن مطلبی را که شما خواسته اید در کتابشان پیدا می‌کنند و براتون می‌فرستم. اما سوال خودم: استاد من می‌خواستم ببینم جایگاه اعتراض در قوانین اجتماعی اسلامی کجاست؟ منظورم اینه که ما نسبت به چه قوانینی باید اعتراض کنیم؟ اصلا اعتراض درست است یا خیر؟ چون بعضی ها میگند هر قانونی که در مجلس گذاشته بشه یا سایر ادرات دولتی ما ملزم به اجرای اون قانون هستیم. هر چند اون قانون، قانون بر حقی نباشه یا قانون غیرعقلانی باشه حتی! استاد اگه واقعا باید به تمام قوانین احترام گذاشت حتی اگر غلط و یا غیر خدایی باشد پس اعتراض اصلا معنا و مفهمومی نداره!!! استاد ما شهدایی داشتیم که سن قانونی برای رفتن جبهه نداشتن ولی قانون خدا را بر قوانین اجتماعی ترجیح دادن و به عبارتی کار غیرقانونی کردن تکلیف ما چیه؟ سوال دوم: استاد اگه ما ملزم به اجرای تمام قوانین اجتماعی هستیم پس آتش به اختیار بودن که جزو تاکیدات رهبری است، چه معنی میده چه اختیاری برای ما میمونه؟ سوال سوم: استاد یه شبهه ای هم برای خودم پیش اومده درسته که ان شاءالله، این انقلاب به دست صاحبش خواهد رسید، درسته که خون شهیدان ثمر خواهد داد، درسته که آینده سراسر نور و امید در انتظار جوانان مومن و انقلابی هست، اما استاد آیا چون می‌دانیم نهایت امر، نور و روشنی‌است نباید به وضعیت موجود معترض باشیم؟ نباید به ضعفها و کم کاریها اعتراض جدی بکنیم؟ نباید حقوقمان را مطالبه گر باشیم و فقط بگوییم بالاخره خدا جای حق نشسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جامعه با قوانین، سر و سامان می‌گیرد و از نظر حضرت امام، تخطی از قوانین جامعه حرام است حتی در پاریس که تشریف داشتند سختْ مقیّد به رعایت قوانین آن کشور بودند. آری! ناراضی‌بودن از قوانین، حقِ هرکس می‌باشد.

آتش به اختیار در جایی است که می‌توان با ابتکارات خود کاری را انجام داد که زمین مانده است و قوانین، مانع انجام آن نیست. البته اعتراض، غیر تخطی از قانون است حتی می‌شود در عین رعایت قانون، در تصویب بعضی از آن‌ها معترض بود. موفق باشید

.

28961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: وقتتان بخیر. در پی هجمه های اخیر به آقای پناهیان سوالاتی ذهنم رو مشغول کرده. از علت اصلی این هجمه ها که بگذریم استاد جان ۱. چرا آقای پناهیان بایستی هدایای میلیاردی رو قبول کنند؟ ایشون نمی توانند که هر ناشفافیت مالی جلوی اظهار نظر حقه رو میگیره. (من سالهاست با یک نماینده مجلس کار می‌کنم تاکنون یک هزاری از هیچ نهاد و کارخانه و ....حتی برای کمک به فقرا نپذیرفته چون میگه گذشته از این که معلوم نیست این پولها حق کیست، ما نباید کاری کنیم که فردا برن بگن فلانی از فلان جا اینقدر پول گرفت و دیگه نتوانیم حرف حق خودمون رو بزنیم، یا خبرشو دارن همین چند وقت پیش آقایی به حاج آقا معمار گفته که من میخوام یک باغ رو به شما هدیه بدم و اصرار هم داشته اما حاج آقا گفته نه من هیچ نیاز به باغ ندارم، یا در محرم امسال دیدیم شخصی از میناب آمده بود می‌گفت حاج آقا براتون میخوام گوشی عالی بیارم و حاج آقا انداخت توی شوخی و گفتن: نه نه نه نیاریها من گوشی استفاده نمی کنم آنوقت میرم می‌فروشمش چلوکباب میخرم می‌خورم و‌...‌خلاصه نمی پذیرند، آنوقت آقای پناهیان که یک واعظ کشوری است حواسش نبوده؟) ۲. الان مردم شاکی شدند که چرا ما از این دوستان نداریم؟! خب حق دارند. ندارند؟ نظر شما چیست استاد جان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که جناب آقای پناهیان نشان داده‌اند بیش از آن‌که به فکر خود باشند، به فکر انقلاب و اسلام هستند؛ باید این موارد را حمل بر صحت کرد و مواظب بود این شخصیت‌ها که سرمایه‌ی کشور و انقلاب هستند، خدشه‌دار نشوند حتی اگر بر فرض از طرف ایشان سهل‌انگاری هم شده باشد؛ شخصیت ایشان چیز دیگری است. موفق باشید

28929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در فرمایشاتی که به بعضی ها داشتید که شامل بعضی از دستورات عملی بود از قبیل آیه الکرسی و ...، کل آیات آیه الکرسی را مدنظرتان است یا فقط آیه اول؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الکرسی فقط به آیه‌ی اول گفته می‌شود و در مورد روایت فوق، منظور آیه‌ی اول است. ولی آیت اللّه قاضی به شاگردان‌شان توصیه کرده بودند هر سه آیه را بخوانند. موفق باشید

28719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ارادت و خسته نباشید خدمت استاد طاهر زاده: بنده خواستم ببینم نظر جنابعالی در مورد راه و روش و سبکی که حاج میثم مطیعی در مداحی های خود در پیش گرفته است چیست؟ ایشان در مداحی های خود همه ی مسائل ریز و درشت در مورد انقلاب و انقلابی گری، اتفاقات منطقه و سیاست های داخل و خارج کشور را در نظر دارند و همه ی این مسائل را به صورت مداحی بیان می کنند. آیا به نظر شما این سبک از مداحی چه تاثیری در روشن سازی اهداف انقلاب دارد؟ و چقدر می تواند به انقلاب و راه انقلابی گری کمک کند؟ با توجه به بینش کلی ایشان در مورد مقاومت و منطقه و موضع گیری علیه استکبار آیا می شود حرکت ایشان و راهی که ایشان در مداحی می رود را نیز حرکت نیروی قدس در منطقه خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته شخصیت حماسی ایشان ارزشمند و لازم است و بعضاً هم که ورودهای سلوکی داشته‌اند مثل زحماتی که در روز عرفه کشیدند. البته بنده همه‌ی کارهای ایشان را دنبال نکرده‌ام تا بتوانم نظر کامل بدهم. موفق باشید

28092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشد. قبلا سوالم با شماره ۲۸۰۲۸ ثبت شد اما پاسخی دریافت نکردم. مضمون سوالم این است: (ممنون می‌شوم پاسخ دهید) وقتی خداوند آرزو و شوق چیزی را در دلت ایجاد می‌کند و زبان تو را به دعا و تضرع باز می کند به معنای این نیست که می‌خواهد دعایت را مستجاب کند و تو باید صبر کنی؟ خیالبافی یا فکر کردن در مورد امور آینده و این که به این فکر کنی که آینده پیش روی تو دلگرم کننده و خوب است چقدر می‌تواند مضر یا مفید باشد؟ منظورم نگاه مثبت به آینده است که باعث می‌شود ناامید نشوی. آیا فکر کردن به ظهور و قیامت نوعی آینده نگری نیست؟ فکر کردن به آینده در مسائل مادی و دنیایی تا چه میزان می تواند مضر باشد و از کجا بدانیم اینها وسوسه شیطان است؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل‌تان به طور شخصی این‌طور جواب داده شد: ۲۸۰۲۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. ولی عنایت دارید که این موارد مواردی نیست که امثال بنده طی سؤال و جواب بتوانیم ورود کنیم، بیشتر باید با افرادی موضوع را در میان بگذارید که با روحیه‌ی شما آشنایی داشته باشند و یا لااقل طی مشاوره‌ای بتوانند نظر دهند. فکر می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، راه‌کارهایی را در این رابطه متذکر باشد. موفق باشید

27818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب، توضیح اینکه پیامبر و ائمه در برابر خداوند «لایسبقونه بالقول» هستند را در مقایسه با برخی آیات قرآن می خواستم بدانم. مثلا آیه ی اول سوره ی تحریم: اینکه پیامبر خدا (ص) چیزی (حالا هر چیز را) بر خود حرام کرده و بعد به دستور الهی بایستی قسم را بشکنند در سوره ی تحریم، بیان شده است. اینکه ترک اولی بوده یا نبوده اصلا بحث من نیست. بحث این است که لا اقل در این مورد، پیامبر مورد عتاب قرار گرفته اند (به بیان علامه طباطبائی) که چیزی را خلاف آنچه که باید انجام داده اند و بایستی اصلاح کنند. این چطور با «لا یسبقونه بالقول» می خواند؟ می‌شود که خداوند اول امر به گفتن چیزی کند و بعد رسولش را عتاب کند که چرا گفتی؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای تحریم خود برای سلوکی برتر، غیر از آن است که در امر دین و یا وظیفه‌ی خود امری را انتخاب کنند که در راستای حکم خدا نباشد. مثل کاری که حضرت یونس «علیه‌السلام» انجام دادند، در حالی‌که باید هیچ اقدامی نمی‌کردند تا در آن مورد حضرت حق تکلیف‌شان را روشن کند. موفق باشید

27546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: مقاله ای از آیت الله مرتضی رضوی بر روی سایت ایشان به آدرس https://binesheno.com/پیشگوئی-قرآن-درباره-نوعی-ویروس-خطرناک/# آماده شده تحت عنوان پیشگوئی قرآن دربارۀ نوعی ویروس خطرناک که ایشان در تفسیر آیه 82 سوره نمل(«وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تَكْلِمهم أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُون‏»: و آن گاه که واقعیت یابد این سخن بر آنان، پدید می آوریم جنبنده ای از زمین مسموم و زخمی می کند آنان را، که مردم به آیه های ما یقین نمی کنند.) مطالبی را عرض کرده اند. که البته ایشان قرائت تَكْلِمهم به معنای مسموم و زخمی می‌کند را قبول داشته اند. در این مقاله آمده: «این جنبنده هنگامی پدید می شود که جامعۀ جهانی به خداوند ایمان داشته و یقین داشته باشند لیکن به آیه های خدا یقین نداشته باشند؛ در اثر پیشرفت علوم مغرور شده و به حس «خودکفائی» برسند؛ به حدّی قَدَری اندیش باشند که در ضمیرناخودآگاه و حتی خود آگاه شان، جائی برای «قضا» نماند. شناخت قَدَرها و فرمول های طبیعت طوری مشعوف شان کند گوئی بر همه چیز طبیعت مسلط شده اند، در عین حال که به خداوند معتقد هستند. این آیه با اجماع مفسرین در مقام پیشگوئی از یک حادثۀ جهانی خطرناک است که پیش از پایان عمر بشر در زمین و پیش از قیامت رخ خواهد داد.» در پاراگراف آخر گفته شده این اتفاق پیش از پایان عمر بشر رخ خواهد داد من به تفسیر آیت الله جوادی نیز مراجعه کردم ایشان فرموده بودند که این آیه مربوط به زمان رجعت است همچنین پرسش هایی که از جنابعالی پیرامون ویروس کرونا بود را مطالعه کردم برداشتم این بوده که خود شما هم قبول دارید نحوه دیگری از زندگی پس از این اتفاق پیش رو هست آیا می توان احتمال نزدیک بودن ظهور امام زمان (عج) را قوی دانست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف که مسلّم جهان دیگری بعد از کرونا به تصور بشر می‌آید؛ حرف درستی است ولی تطبیق آیه با کرونا برای بنده قابل حلّ نیست. حضرت علامه هم آیه را به زمانِ رجعت می‌زنند و روایاتی هم در تأیید نظر علامه هست. موفق باشید

27480
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: آیا اینکه انسان دوست داشته باشد محبوب دیگر انسانها بوده و آنگونه که در زیارت امین الله آمده محبوب اهل زمین و آسمان باشد منافات با شهرت طلبی که یک رذیله اخلاقی به شمار می آید ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما به دنبال جلب نظرات دیگران باشیم، مسلّم شخصیتی پراکنده پیدا می‌کنیم و این چیز بدی است و انسان را از خودش غافل می‌کند. ولی اگر خداوند زمینه‌ی پذیرش افراد را فراهم کرد تا در ارتباط با بقیه مؤثر باشند، چیز خوبی است. موفق باشید

27143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: با توجه به اینکه عقل در امور جزئی دین مستقیما نمی‌تواند قضاوتی داشته باشد، تکلیف این آثاری که به صورت علمی برای نماز و روزه و...گفته اند چیست؟! و حکمت هایی که بعضا به صورت علمی برای احکام بیان می کنند مثل علت حرمت ماهی بدون پولک و... و اینکه به هر حال ما این آثار و حکمت های علمی را مجازیم به عنوان گوشه ای از حقانیت دین بگوییم؟! اگر نه، حداقل به عنوان آثار دنیایی اعمال معنوی و دینی میشه بیان کرد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید علل‌الشرایع‌ها بر اساس عقل ما انسان‌ها است و نمی‌توان آن‌ها را قاطع پذیرفت هرچند بعضاً نکات خوبی دارد. ولی بعضاً هم به نظر می‌آید جایگاه احکام را تقلیل می‌دهند. مثل این‌که گفته می‌شود علت حرمت طلا برای مرد، سرطان‌زاربودنِ آن برای مردان است، واللّه اعلم! موفق باشید

27018
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۰۱۲ فرمودید که وقتی انسان گشوده شود و چیزی از او پنهان نماند، همه‌ی ابعادش ظاهر می‌گردد پس باید در این دنیا طوری خود را بسازد که چون به ظهور آمد زیبایی‌ها به ظهور آید. منظورتان از این مطلب همان یقظه و بصیرتی است که انسان در اثر تقوا پیدا می کند و در قرآن هم داریم «اتقوا الله و یعلمکم الله» یا منظورتان بحث دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا در «یوم تبلی‌السرائر» که فرمود کتاب انسان گشوده و منشور می‌شود، با خودی روبه‌رو هستیم که اگر زیبایی‌های توحیدی از آن ظهور نکند، آرزو خواهیم کرد ای کاش اصلاً به دنیا نیامده بودیم: «يا لَيْتَني‏ كُنْتُ تُراباً». موفق باشید

26918
متن پرسش
سلام علیکم: مطلبی به نظرم اومده و دیدم که حضرتعالی هم در مباحث غرب شناسی تان توجهی به این مطلب داشته اید. آیا می شود گفت امروز پرچمداران فرهنگ و تمدن مدرنیته و لیبرالیسم با راه اندازی برنامه هایی مثل جنگ نرم و شبیخون فرهنگی و شبکه سازی برای روی کار آمدن توسعه گرایان در سطح عالم اسلام ویژه ایران، می خواهند مانع از غربشناسی دقیق و انتقادی مسلمین شوند و رویکردی تهاجمی مقابل به خود آمدن مسلمانان با شناخت غرب و حرکت در راستای روح اصیل اسلامی ایجاد کنند؟ چون دیدم خود شما هم معتقدید با غرب شناسی و شناخت مدرنیته، می توانیم به خودآگاهی برسیم و به اصطلاح به خود آمدنی در راستای احیاء حکمت اسلامی شکل بگیرد ولی تهاجم فرهنگی باعث عدم توجه به حکمت اسلامی و مواجهه تمدنی با غرب و به خود آمدن می شود و به نحوی باعث می شود حتی آموزه های دینی را مستحل در نظم مدرن ببینیم و آنوقت جهت گیری مان بجای تمدن نوین اسلامی، ژاپن اسلامی و اسلام آمریکایی باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً مطلب همین‌طور است. به گفته‌ی استاد طالب‌زاده از اساتید فلسفه‌ی دانشگاه تهران، حکمت اسلامی در مواجهه با فلسفه‌ی غرب، بهتر می‌تواند خود را بنمایاند و از این حالتِ کم‌نشاطش بیرون آید. موفق باشید

26460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: مطالبی در فضای مجازی از حضرت آقا نقل می شود مبنی بر اینکه ظهور اتفاق افتاده و این انقلاب اسلامی ایران از نشانه های ظهور است. آیا این مطلب به نقل از ایشان صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت است عرض شده است که در موارد بسیاری ما ظهورهای جزئی داشته‌ایم، ولی ظهور تامّ با به‌ظهورآمدنِ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه»؛ نه. موفق باشید

25967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب خدمت شما ستاد گرانقدری که طی چند سال اخیر انس ویژه ای با مباحث تون پیدا کردم و در این ایام نوجوانی در یافتن مسیری بزرگ به وسعت جهانی که در آن هستم کتب شما توانست راهنمایی ام کند و البته از جهت خانوادگی و ارتباطی که با مادرم خانم پیراوی ونک داشتید، بیشتر ارادت و علقه عاطفی به ایشون پیدا شد و ارادت بیشتری به حضرتعالی پیدا کردم. استاد عزیز؛ مطلبی بشدت ذهنم رو درگیر کرده، اینکه چرا هنوز با وجود انجام عبادات و مراقبه های نفسانی، هنوز راه را پیدا نکردیم و قلبمان در راه قرار نگرفته و آن را در نیافته است. این را بدین جهت عرض می نمایم که در کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی، فرمودید بزرگانی مثل امام، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی در کمیت عبادات و انجام فرائض با متدینین ما آنچنان تفاوتی ندارند بلکه تفاوت آنها اینست که آنها راه را می یابند و قلبشان آن راه را در می یابد و لذا از گذشته و آینده که عدم است رها شده و حال را در می یابند که وجود دارد و انسان را از حجاب زمان رها می کند. این ره یافتگی و یافتن آن راهی که ما را از حجاب زمان رها می کند، چرا هنوز با وجود آن عبادات و مراقبه ها یافت نشده و ما سرگردانیم؟ آیا علتش این است که هنوز روح عبادات و هدف حیات زمینی را نیافته ایم یا اینکه هنوز جهان را به وسعت وجودی خود معنا نکرده ایم یا علت دیگری در میان است؟ التماس دعا؛ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه می‌گویی پسر؟! مثل آتشفشان شده‌ای و خودت هم نمی‌دانی. «به کجا چنین شتابان؟». «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». بحمداللّه در خانواده‌ای این‌چنین با طمأنینه و با سابقه‌ی دیانتِ دیرین، به طلوع آمده‌ای و به خوبی در زیر سایه‌ی مادری آن‌چنین حکیم و گشاده‌فکر روزگار می‌گذرانی. کم نداری. من نمی‌دانستم این آقای برمکی که ما را بمبارانِ سؤالات خود کرده است، شما هستید؟!! کمی به دورِ اندیشه‌ی مادرت که استادی است ارزشمند با آثاری اندیشمندانه، بچرخی، آن راه که به دنبالش هستی، به ظهور می‌آید، ولی مناسبِ این تاریخ. تا حقیقت را در آینه‌ی انقلاب اسلامی به تماشا بنشینی و با آن مأنوس باشی. موفق باشید

25833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در موقعیتی مورد آزمایش قرار گرفتم. چندین بار از قران کمک خواستم آیه صبر آمد. ولی الان استاد سلوکی ام می گوید اشتباه کردی و وظیفه ای دیگر داشتی و در صحبت هایشان ناراحتی و کمی سرزنش است. نمی دونم آزمایش های عقل و عشق است که روابط و معادلات به هم می خورد یا نه واقعا بی راهه رفته ام؟ ذهنم به اینجا ها نمی کشد. از گیجی و حیرانی خسته شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که همیشه آن‌چه خداوند برای ما حجت قرار داده است، عقل و شرع است. موفق باشید

25689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد، با توجه به اینکه شواهد متعدد در سخنرانی ها و برنامه های بسیاری از نمایندگان مجلس و مسئول دولتی و یا برخی نمایندگان مجلس خبرگان هست، شورای نگهبان این افراد رو تایید صلاحیت میکنه؟ بسیاری از اینها تلویحاً و تصریحاً با مبانی اسلام ناب و انقلاب و ولایت مخالفت خودشون رو نشون دادند و حتی طعنه زدند و هتک حرمت کردند و عجیبه که تایید صلاحیت شدند. آیا بخشی از بی کفایتی مجلس و دولت به همین تایید صلاحیت شورای نگهبان که باید پاسدار شرع و قانون اساسی باشه نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید مردم نسبت به افرادی که سوابق انقلابی دارند و ادعاهایی در سر می‌پرورانند ولی همان‌طور که در سؤال ۲۵۶۸۸ عرض شد از جنس انقلاب نیستند؛ آگاهی پیدا کنند وگرنه با ادعاهای خود و مظلوم‌نمایی‌هایی که می‌کنند، شورای نگهبان را بدهکارِ موضوع می‌نمایند. موفق باشید

25489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ۱. عین وجود به الله بر می گردد یا به کنه ذات؟ ۲. حضرت حق با ما به کنه ذاتش ارتباط دارد یا با اسم الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ذات برمی‌گردد. ۲. ارتباط حضرت حق با ما، تنها از طریق اسماء است، یعنی ذات به صفتِ خاص که مناسب شرایط ما باشد. موفق باشید

25349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: چطور میشه انسان در حالی که کار خیر میکنه ولی کار خیر رو در نظر نگیره و به خودش بگه که خدایا من در برابر نعمتها و الطاف تو هیچ کاری نکرده ام و احساس فقیر بودن و بدهکار بودن در برابر خدا داشته باشه؟ مثلا بارها بر روی کارهای خودم فکر کردم دیدم در انتهای دلم باز یک نوع احساسی وجود داره که: تو برای امام حسین (ع) فلان کار رو کردی، نماز مستحبی میخونی، خیرات هدیه میدی و... و من این احساس رو دوست ندارم. چون یک حالت انتظار داشتن از خدا و حتی از خلق خدا برام بوجود میاد. در صورتی که نباید چنین چیزی باشه. درسته؟ لطفا راهنمایی کنید که مفهوم این احساس چیه؟ و چیکار باید کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که تمام این اعمال برای آن است که به احساس این واقعیت برسید که تماماً در آغوش خدا هستید. سؤال و جواب شماره‌ی ۲۵۳۴۸ شاید متذکر این امر باشد. موفق باشید

24437
متن پرسش
استاد گرامی با سلام: شما طبق جواب سوال ۲۴۴۲۱ می گویید که چون مجرد محدود به زمان و مکان نیست پس ذاتا می تواند همه جا و همه عالم حضور داشته باشد چه ماده چه غیر ماده، و طبق جواب سوال ۲۴۴۱۹ شما فرمودید همواره ظرف و مظروف هم سنخ هستند آیا حضور نفس در بدن حکم ظرف و مظروف را ندارد که باید هم سنخ باشند در صورتیکه نفس و بدن هم سنخ نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» روشن شده است که نفس در بدن نیست که بحث ظرف و مظروف پیش بیاید. فکر نمی کنم با این سؤال‌ها، معرفتی به شما افزوده شود. باید آن کتاب‌ها را همراه با شرح صوتی «ده نکته» دنبال کنید. موفق باشید

34971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خسته نباشید: مدت ها بود با اسمی به نام «عبدالله مستحسن» آشنا شده بودم و تفسیری که از مباحث قرآنی شنیده بودم از ایشان، بسیار جالب و دلنشین بود. بعدها که در سایت شما و سخنرانی بعضی از شاگردان شما اسم ایشان را شنیدم بسیار کنجکاو شدم در مورد ایشان و با توجه به اینکه اسم ایشان مستعار بود شروع به جست و جو در مورد ایشان کردم. بطور اتفاقی با گروه فضای مجازی شاگردان ایشان آشنا شدم اما در کمال تعجب دیدم آخرین پستی که در کانال فضای مجازی شاگردان ایشان گذاشته شده است مطلبی است در نقد ولایت فقیه!!! پس از تعجب فراوان با ادمین کانال ارتباط گرفته و علت ماجرا را جویا شدم. ایشان فرمودند مدت ها با آقای مستحن که در سنین پیری بسر می‌برند حشر و نشر داشتیم که در خلال یکی از موضوعات که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه دیدیم از ایشان جدا شدیم و ایشان الان با شاگردانی که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه قبول دارند ارتباط دارند!!! البته ایشون فرمودند آقای مستحن با افراد گرایشات سیاسی چپ ارتباط دارند. بنده آدرس کانال جدید شاگردان آقای مستحسن را پیدا کردم و شروع به مطالعه کردم که دیدم پست های بسیار زیادی در نقد ولایت فقیه و مقام معظم رهبری وجود دارد. بسیار تعجب کردم و به ادمین کانال پیام دادم این ها نظرات شخصی شماست یا نظر آقای مستحسن؟! شاگردان ایشان فرمودند خیر نظر ایشان همین هست و ایشان نقد های بسیار جدی به ولایت فقیه دارند. صوتی هم از آیت الله گرامی فرستادند که از آقای بهجت نقل قول کردن که آقای بهجت با تمسک به حدیث امام صادق علیه‌السلام در مقدمه صحیفه سجادیه، آقای بهجت معتقد بودند مبارزه و انقلاب برای رفع ظلم به جایی نمی‌رسد. (صوت آقای گرامی موجود هست) علی ای حال بنده باز تحقیق کردم و به جزوه ای رسیدم که آقای مستحن به بهانه نقد کتاب آقای علی یعقوبی به نام چهل شب با کاروان حسینی، منتشر کرده اند (در سال ۹۰). آقای مستحسن در فصل آخر کتاب که صراحتا انقلاب و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را به چالش و نقد می‌کشن و می‌گویند نظر آخوند خراسانی صحیح هست و این حکومت (انقلاب اسلامی) هم در امتداد حکومت صفوی و قاجار و پهلوی هست و در راستای حدیث معصوم علیه السلام می‌باشد که قبل از ظهور از هر قشری باید به حکومت برسند تا زمان ظهور ادعا نکنند ما اگر حکومت داشتیم بهتر عمل می‌کردیم. البته ایشان این جزوه را با نام مستعار «ابراهیم حنیف» منتشر کردند. یکی دیگر از اسم های مستعار ایشان ابراهیم حنیف می‌باشد که بعضی از جزوه ها را با این نام منتشر کرده اند. علی ای حال با شناختی که از شما و شاگردانتان و ارادتان به انقلاب اسلامی دارم لازم دیدم این مباحث را با شما در میان گذاشته تا با احتیاط بیشتری از ایشان نقل قول کنید تا ایشان به یک منبع فکری تبدیل نشود. چون رفته رفته نظرات ایشان در باب ولایت فقیه دارد بیشتر منتشر می‌شود و اگر افراد جذب تفاسیر قرآنی ایشان شوند ولی آنطرف قضیه را ندانند ممکن است بعدها با آشنا شدن با نظرات سیاسی ایشون دچار شک و شبهه شوند. لازم دیدم این نکته را خدمت تان عرض کنم. اگر اطلاعات بیشتری خواستید در خدمت هستم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از جنابعالی. بنده در جریان آنچه در رابطه بحث «ولایت فقیه» و نگاه آقای مستحسن است نبودم. البته رویهمرفته بنده ایشان را در معارف دینی فردی متوسط می‌دانم و با توجه به آنچه می‌فرمایید انتظار است رفقا نسبت به این نکته تحقیق نمایند و البته از همان ابتدا این شبهه برای بنده بود که معنای نام مستعار و یا نام‌های مستعار در این زمانه به چه معناست! در حالی‌که ما با استوانه‌های تفکری مانند حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان محترم آن دو بزرگوار روبرو هستیم. موفق باشید

نمایش چاپی