بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1- کلی سعی 2- حصه وجودی 3- اضافه اشراقیه یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را باید در کتاب‌های مخصوص به خودش دنبال کنید و اگر در حین مطالعه سؤال خاصی پیش آمد إن‌شاءاللّه بنده در خدمتتان هستم. کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نکاتی در این مورد دارد و کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی نیز کمک می‌کند. موفق باشید
9377

خانوادهبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. خیلی از ازدواجها بعد از مدتی به عادت کردن به همدیگر می رسد و از دوستی اولیه خبری نیست جز آنها که بصورت جدی در مسیر تهذیب نفس اند و جلوی وسوسه های شیطان را گرفته اند و به قسمتشان راضی اند. درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان سعی کند بر اساس دستورات شریعت الهی با همسر خود برخورد کند آن دوستی اولیه به صورتی دیگر دوباره ظهور می‌کند. موفق باشید
9212
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: نقد دکتر محتبی زارعی در رابطه با مقاله استاد داوری: http://farhangemrooz.com/news/17146/ «چرا استاد داوری از تصرف در مدرنیته ابا دارد» لطفا نظر خودتان را درباره این نقد بنویسید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نباید با بزرگان فکر و اندیشه که می‌توانند تفکر یک ملت را تغذیه کنند، هم‌سنخی داشت؟ چرا نباید دکتر داوری را در جای خود دید و چرا مواظب نیستیم طوری سخن نگوییم که نسل جوان ما گمان کنند دکتر داوری باید مثل یک مدیر اجرایی برای امور موسمی راه حلّ بدهد و اگر چنین نکند کاری نکرده است؟ از جناب دکتر زارعی عزیز چنین انتظاری نبود که مثل تفکیکی‌ها وارد چنین گفتمانی شوند، آن‌ها اسلام و فلسفه را روبه‌روی هم قرار می دهند و دکتر زارعی انقلاب اسلامی را با هایدگر و فردید روبه‌روی هم می‌گذارند و حضرت امام را طوری تبیین می‌کنند که گویا سیره‌ی آن مرد الهی با نگاهی که از هایدگر و فردید می‌توان استفاده کرد، در تضاد است. بنده وقتی مقاله‌ی «سیاست‌های افراطی در همه جای جهان کنونی زمینه‌ها و طرفدارانی دارد» از دکتر داوری را در مجله‌ی«سوره‌ی اندیشه» مطالعه کردم، به رفقا تأکید نمودم دکتر داوری حاصل یک عمر تفکر خود را در این مقاله گنجانده و از یک جهت وصیت‌نامه‌ی علمی- اجتماعی اوست و با تأکید دوستان، جهتِ نزدیکی نسل جوان به افکار دکتر داوری شرحی بر آن نوشتم که چون مجله‌ی «سوره‌ی اندیشه» تأکید داشت قبل از چاپ در آن مجله، منتشر نکنم از انتشار آن فعلاً خودداری کرده‌ام ولی به دوستان تأکید می‌کنم از بحث بر روی آن مکالمه و شرح این حقیر دریغ نفرمایید. ای کاش آقای دکتر زارعی عزیز با آن روحیه‌ی حکیمانه‌ای که بنده از ایشان سراغ دارم و ایشان را یکی از امیدهای فکری آینده می‌دانم، با همدلی بیشتر و با دقت بر آخرین کتاب استاد یعنی «فلسفه، ایدئولوژی، دروغ» با مقاله‌ی آقای دکتر داوری برخورد می‌کردند تا نسل جوان و انقلابی این ملت را قدمی نسبت به آن‌چه در تاریخ ما باید اتفاق بیفتد، جلو می‌بردند. نویسنده‌ی محترم کمی ایدئولوژیک با موضوع برخورد کردند که از ایشان چنین انتظاری نبود. راستی اگر ما بخواهیم پایه‌های تمدن اسلامی را بریزیم نباید بدانیم در چه آب و خاکی باید این پایه را گذارد؟ و نباید متوجه تاریخی باشیم که در آن قرار داریم؟ آیا می‌توان از این تذکر مهم آقای دکتر داوری غفلت کرد؟ این منحصر به شهید آوینی نیست، بلکه هرکس بخواهد در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سلوک کند، اشارات و گفتار دکتر داوری را سخنی آشنا می‌بیند. چرا برادر عزیزمان دکتر زارعی به کسانی‌که به دکتر داوری نزدیک‌اند و به نسبت‌ آن‌ها با انقلاب، نظر نمی‌کنند تا نقش دکتر داوری را در انقلاب اسلامی بررسی نمایند؟ موفق باشید
5433
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با عرض سلام.1.استاد من به هیچ وجه نمی توانم ارتباط همسرم را با زن دیگری(هرنوع ارتباط شرعی)قلبا و عقلا بپذیرم.فارق از دلایل عقلی ای که دارم،وجود و دلم نمی پذیرد و برایم قابل تحمل نیست یعنی محبت و علاقه ام ناخوداگاه قطع می شود و احساسی ایجاد می شود که شرحش سخت است.شما در این مورد قبلا مطلبی را در سوال 2561 فرموده بودید،با این حال می خواستم بدانم من به دلیل داشتن این احساس نسبت به شوهرم گناه کارم ؟مگر عشق یگانگی نمی آورد؟2.من از همسرم قبل و بعد از ازدوج خواسته ام که جز من با کس دیگری ارتباط نداشته باشد، با این تعهدی که به من داده اند آیا ارتباط با دیگری، از طرف ایشان خیانت محسوب می شود؟3.اینکه خدا اجازه داده مردان ازدواج مجدد داشته باشند، آیا خدا رضایت همسر اول برای این اقدام را مورد نظر و اهمیت قرار داده یا خیر؟چون در قانون این مسئله آمده است.ممنونم از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس یک احساس عالی نیست، چون همه‌ی افق زندگی خود را شوهر خود قرار داده‌اید و از این جهت جایگاه خود را در عالم درست تحلیل نمی‌کنید. در حالی‌که وسعت شما به وسعت اُنس با خدا است و در این راستا شوهرتان جایگاه خاص خود را دارد حال اگر بنا به ضرورت عقلی و شرعی لازم بود که سرپرستی یک خانم دیگر را به عهده بگیرد و آن خانم را تا مرز مادرشدن جلو ببرد، می‌توانید تحمل کنید و یک ذره هم از چشم‌تان نمی‌افتد بلکه احترام لازم را برای او قائل خواهید بود. مشکل آن است که هم برای مردان و هم برای زنان جایگاه همسر دوم مرد گم شده است. موفق باشید
4203
متن پرسش
باعرض سلام.جناب استاد بنده وگروهی از دوستان در پی ساخت مستندی پیرامون موضوع مهدویت وترویج فرهنگ انتظار می باشیم.واستارت پروژه حدود یکسال ونیمه پیش به غیر ازچند سالی که به صورت پراکنده درگیر مساله مهدویت بوده ایم خورده است.بدین صورت که ما می خواهیم نگرش جامعه را نسبت به مقوله مهدویت در طیف های گوناگون جامعه بررسی کرده وبعد ودر نهایت بتوانیم آن را باهنر سینما ونوع مستند آن به گونه ای که شهید والا مقام واندیشمند قرن آوینی پرداخته بودند ان شاالله بپردازیم.پروژه ما به دودسته ی پژوهش وتحقیقات روی متون اصلی ودینی آنالیز این متون وبعد از آن تحقیقات میدانی وآمارگیری ودر بخش دوم بتوانیم با روایتی هنری آن را به تصویر بکشیم.در مسیر تحقیق وپژوهش کتب بسیاری را مطالعه کرده ولی متاسفانه خیلی مطالب تکراری بوده وسطحی در باره ی این مهم نگاشته شده است به جز اندکی از مطبوعات و کتب شما که واقعا اعضای گروه را امیدوار کرد که اشخاصی وجود دارند که از درب درست به مقوله ی معارف مهدوی وارد شده انداکثر اعضای گروه سیر مهدویت شما را چندین بار خوانده اند. الان که فاز تحقیقاتی وپژوهشی مستند در این باره به سروسامان نسبی رسیده است گروه وارد فاز ماقبل تصویر سازی یعنی نگارش کلیات فیلم نامه شده اند .وبامطالعه متون دینی قصد گرفتن الهام از این منابع وسپس تبدیل آن به تصویر شده ایم.در این سیر ما به چندین مهم که باید در این مستند القا شود به مخاطب رسیده ایم: 1.بحث هدفمند بودن تاریخ وتاریخ سازی انبیا ونقش آنان در تاریخ وتمدن سازی واتفاقی نبودن رویدادهای تاریخی تابه حال 2.نشان دادن این که انقلاب اسلامی در امتداد نورانی اهداف انبیا از آدم تاخاتم بوده است 3.نشان دادن غرب وتمدن آن به عنوان ظلمات آخرالزمان 4.تحمیل سبک زندگی غرب به دنیا و از بین بردن فرهنگ ملل 5.ریشه های تئوریک غرب(پوچ گرایی مصرف زدگی بی هدف بودن و پست هدف بودن فرار یا بی خبری ازآرمانها وواقعیت زدگیه منفی وایستا و...) و وجود رگه هایی از آن در زندگی حال مردم جهان به ویژه ایران 6.روزمره زدگی مردم وتعلق به فرهنگ تکنولوژی وموارد بسیار دیگر... این موار بالا که عنوان شد مربوط به قسم اول مستند می باشد که بیان واقعیات زندگی امروز در قرن21در امتدادحرکت هدفمند تاریخ که مردم از آن بی خبرند!!در قسم بعدی مستند قرار است که زوایای مختلف مقوله وفرهنگ عظیم مهدویت مورد بررسی و آنالیز قرار بگیرد وزوایای ناپیدای آن بررسی ومعرفی شود وعلل مظلوم واقع شدن این فرهنگ در امروز ایران اسلامی وهمینطور کل جهان وهستی وعوامل غفلت از آن که به قول خود شما انگار ابلیس تمام سواره وپیاده نظام خود را برای غفلت هر چه بیشتر ما از این فرهنگ تمدن ساز بسیج کرده است.در این بخش مصاحبه ها ی زیادی با متخصصین این حوزه که با نگرشی متفاوت به این مقوله پرداخته اند در نظر گرفته شده است که با شناسایی افراد وبررسی آثار وحوزه ی تخصص آنها در حال تلاش برای مصاحبه با این افراد گرفته ایم. در این بخش زوایای ناپیدای معارف مهدوی نظیره تمدن مهدوی (که در این بخش باید تفاوت آن با تمدن امروزی بیان شود شاید باعث کمرنگ شدن تعلق بشر به این دجال شود) با تمام قسم هایش نظیر فرهنگ سیاست اقتصاد شهرسازی وتکنولوژیک و....ونقد برخی نگرشهای موجود و آسیب زای این عرصه که در چند سال اخیر ازسال88به این سمت اوج گرفت والان در پی افول است که آن نگرش دشمن شناسی افراطی وسطح پایین ونمادگرایی که از شما استاد عزیز پوشیده نیست که خیلی از افکار را به این سمت معطوف کرد ومتاسفانه بیش از آن که خیر برسان شرش دامن گیر فرهنگ عظیم مهدویت شد.بی شک در مقوله ی مهدویت یک رکن اساسی دشمن شناسی است اما اگر سطح این دشمن تا نماد گرایی نزول کند آسیب زا می باشد ودشمن اصلی فرهنگ مدرنیته وغرب است که باید شناخته شود وشناخت آن وارائه ی راه کار برای رهایی ازآن بی شک جزئی از پازل دین شناسی می باشد.(البته نمادشناسی ودشمن شناسی به سبک قبل برای عده ای متخصص بی فایده نیست اما عمومی کردن آن وپیوند زدن آن با معارف مهدوی چیزی جز آسیب به فرهنگ مهدوی نداشته است)ونشان دادن ارگانه ای مسئوا و متخصص در کم کاری در حوزه های مختلف نظیر کتاب مفید نمایش سینما بازی رایانه ای و...که با عرض تاسف در مراسمات صداوسیما در نیمه شعبان با موضوع مهدویت فیلمی ساخته نشده به جز یک فیلم به نام خواب زمین که در کوران انواع برنامه های سبک در رسانه ی ملی جایگاه خود را پیدا نکرد وجای بسی تاسف که گروهی شیعه پاکستانی در انگلیس راجع به امام مهدی (ع) فیلم سازی می کنند. ودر بخش دیگر این قسمت از مستند موضوع های مختلفی نظیر انتظار منفی وایستا می پردازیم که به عنوان مثال روستای ایستای طالقان موضوع خوبی است که می توانیم در کنار زندگی به دور از موعود شهرنشینان امروزی وغوطه ور در تکنولوژی وروزمره گری این روستا را به عنوان سمت دیگر نگاه تفریطی به موعود به عنوان افراط گری در این مقوله بیان کنیم. ودر بین قسم اول مستند بیان واقعیات وقسم دوم بیان مهدویت به عنوان جایگزین تمدن غرب حدالمقدور بتوانیم راه کاری برای این جمود تاریخی ارائه دهیم. این یک کلیات خیلی مختصر از پروژه بود که خدمتتان ارائه شد. ازشما به عنوان کسی که در منابع اسلامی به شیوه ای عقلانی وعمیق نظر دارید وهم چنین غرب وپایه های تئوریک آن را می شناسید قائل به جایگزین بودن مهدویت برای آن هستید وهم چنین جزء بهترین اشخاصی هستید که آوینی وشیوه ی کارآن بزرگوار ودغدغه های آن را می شناسید تقاضا داریم این خادمان ناچیز امام مهدی را در این پروژه از راهنمایی های خود محروم نکنیدوهرکمک وپیشنهادی را برای بهتر ساخته شدنه این مستند رابه ما بگویید تا روی چشم گذاریم.یامهدی التماس دعا(گروه اویس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که متوجه ضرورت چنین امر مهمی شده‌اید، مطمئن باشید وقتی نگاه انسان به موضوع درست بود، جای خود را در نظام الهی و فطرت انسان‌ها باز می‌کند، همین‌که دست به کار شدید مددهای الهی ظهور می‌کند و پس از مدتی به چیزهایی می‌رسید که در ابتدای امر تصور آن را هم نمی‌کردید. به تعبیر قرآن: «... یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى‏دارد؛ این براى آن است که کافران را به خشم آورد(ولى) کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمى داده است‏. موفق باشید
3915

هدایت امامبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد عزیز. جند روز پیش توفیق سفر بهمشهد مقدس و زیارت بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه السلام) را داشتم. این بار به خودم گفتم فقط برای زیارت حضرت رفتم و گفتم اصل را بر این می گذارم و برای حوایج و ..نمی روم. اگرچه امام رضا کریمند و ماهم بالاخره کلی دعا هم کردیم. استاد از اینجا که میخواستم برم کلی ذوق داشتم حتی در هتل، اما در حرم امام رضا یک حال و هوای خاصی داشتم. مثلا ذهنم دچار پراکندگی شدید می شد؛ افکار جورواجور به ذهنم می رسید، استاد چه کنم در دفعه بعدی که رفتم ثمرات بیشتری بگیرم؟ از طرف امام زمان هم زیارت کردم اما آن نتیجه ای که دنبالش بودم را ندیدم فقط یک بار به شدت دلم گرفت و گریه کردم و از آقا خواستم مرا به صراط اقوم هدایت کند. راستش مشهد که می روم گیج می شوم. چه کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ثامن الأئمه«علیه السلام» نشان تان می دهند که در توحید بیشتر باید تلاش کنید، با نور رئوف خود به شما کمک کرده اند تا بیشتر متوجه خطورات خود باشید. موفق باشید
15172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقای خسرو پناه کتاباشون خوبه؟ ایشون مگه فلسفی نیستن؟ پس چرا هم به شما هم به استاد صمدی ایراد دارند؟! مخصوصا به استاد صمدی. من خودم دیدم که گفتن: آقای صمدی از نظر من مورد تایید نیستند. استاد عزیزم. من شمارو و استاد صمدی و استاد تحریری و استاد مصباح رو خیییییییلی دوست دارم. فقط این اختلافای بینابین ذهنمو مشوش میکنه. نمیدونم چیکار کنم. الان مثلا منبرهای عمومی استاد صمدی رو ما گوش میدیم با بچه های مسجد. آقای خسرو پناه که اینجوری گفتن من تو دلم گفتم: خب نکنه استاد صمدی مباحثش غلطه! آخه گفتن من ایشونو تایید نمی کنم. خب این آدمو ذهنشو خراب میکنه. لااقل اگر میگفتن: هرکسی ایراد ممکنه داشته باشه، باز یه چیزی. ولی ایشون خیلی به نظرم تند گفتن، و تعجب از اینجاست که هم آقای خسرو پناه و هم استاد صمدی هر دو فلسفه و عرفان درس می دهند. استاد کمی راهنماییم کنید. یا علی مدد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما نگران نباشید و از احترام‌تان به استاد خسروپناه کم نکنید و در عین حال از سرِ سفره‌ای که خداوند در مقابل شما با سخنان استاد صمدی پهن نموده، بلند نشوید. استاد صمدی بعضاً سخنانی می‌فرمودند که برای بعضی، ذهنیت درست کرده بود که کاری به من و شما ندارد. اصلِ شخصیت ایشان سر جای خود قابل استفاده است. موفق باشید

13217
متن پرسش
سلام علیکم: استاد همانطور که فرمودید در دعای جوشن کبیر باید اهل البیت (ع) را در نظر داشته باشیم، که کاملا صحیح است. 1. در مثال اسم عظیم این درست که ما به اهل البیت (ع) به عنوان مظهر اسم عظیم نظر داریم و در دعای جوشن به خود اسم عظیم منتقل می شویم؟ یعنی وقتی می گویم یا عظیم یعنی خدایی که عظیم است؟ و لب کلام: وقتی جوشن می خوانیم داریم خدا را می خوانیم یا اهل البیت (ع) را؟ ۲. در نظر داشتن اهل بیت (ع) هنگام دعا یعنی همان جهت گیری قلب به سوی اهل البیت (ع)؟ یعنی ممکن است هنگام دعا توجه خاص به اهل بیت (ع) نباشد ولی جهت گیری باطن به سوی اهل بیت (ع) باشد همین کفایت می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در ادعیه مسلّم فقط خدا را می‌خوانیم ولی اگر در مظاهر، او را نبینیم و با او آشنا نباشیم خدای ذهنی و مفهومی در فکر و ذهن ما است 2- در نظرداشتنِ به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» باز نظر به حق داریم منتها در آینه‌ای که حقْ را می‌نمایاند همان‌طور که در مقابل آینه به آینه نظر ندارید بلکه با مظهریت آینه به آن‌چه آینه می‌نمایاند، نظر می‌کنید. باید قلب را برای چنین نگاهی تربیت و آماده کرد که البته کار می‌برد. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «مَنْ‏ رَانِى‏ فَقَدْ رَأى الْحَق»[1] اگر كسى من را نگاه كند حق را نگاه كرده‏است. مسلماً منظور پيامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نگاه‏كردن به گوشت و پوست «خود» شان نيست. بلكه پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از نظر غيبى در مقامى قرار دارند كه اگر كسى به آن حضرت نگاه كند در اعمال و گفتار آن حضرت، صفات و جمال حق را مى‏بيند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- فصوص‏الحكم، مقدمه قيصرى، ص 85- جامع‏الاسرار، ص 300.

12711
متن پرسش
سلام استاد گرامی: نظرتان در مورد آقای محمد علی طاهری (عرفان کیهانی) چیست؟ استاد عزیز صحبتهای شما برای افراد زیادی روشنگر خواهد شد. چون متاسفانه در جامعه افرادی هستند که در جستجوی معنا به این مسائل گرایش پیدا می کنند. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد به‌شدت مردم را به اسم عرفان سرگردان می‌کنند و مردمی که متوجه‌ی حقایق نیستند این سخنان پوچ و وَهمی را حق می‌دانند و عملاً گرفتار یک‌نوع زندگی بی‌نتیجه می‌شوند و لذا وظیفه‌ی دلسوزان جامعه است که نسبت به این نوع فریبکاری‌ها به‌شدت برخورد کنند. موفق باشید

12684
متن پرسش
23 / 4 / 1394 توافق هسته ای؛ ما و آینده چند وقتی است که پرونده پیچیده هسته ای ذهن بیشتر مردم ما را درگیر کرده بود. اقشار مختلف با نگاه هایی متفاوت به آن می نگریستند. امروز پایان این نگاه ها بود. هرچه بود اتفاق افتاد و تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد. رهبر از مذاکره کنندگان تشکر کرد اما از توافق نه. شاید اسرار مگو باشد که ما محرم نیستیم. محرم راز دل شیدای خود کس نمی بینم ز خاص و عام را. شاید رهبر و راهبر ما در زمان غیبت امام معصوم بر خلاف شادی هایی که مردم در کوچه و خیابان برای توافق می کنند؛ ظاهری آرام و دلی نگران برای آینده دارد. آینده ای که گرگان زمانه در پی آنند که از دریدن در آن باز نمانند. حال پرسش اینجا ست که چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 12682 جلب می‌کنم، تأکید باید کرد مواظب جاده‌ای باشیم که بعد از توافق هسته‌ای بین ما و آمریکا باز می‌شود و از تبدیل‌کردنِ دشمن به دوست غافل گردیم. در حالی‌که هنوز ما به اندازه‌ی کافی با افرادی از داخل روبه‌روییم که آمریکایی‌شدن را آرمان خود می‌دانند و متوجه‌ی آن نوع حیات قدسی که انقلاب اسلامی برای ما پدید آورده است، نیستند. موفق باشید

12645
متن پرسش
سلام استاد: نماز و روزتون قبول درگاه حق، استاد از کجا بدونیم که شب قدر رو درک کردیم. آیا دعاهایی که برای ترک یک اخلاق بد که از خدا خواستیم در صورت درک شب قدر دفعی اتفاق می افتد، ممنون میشم در این مورد توضیح هید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض شد چون نحوه‌ی حضور فرشتگان و روح در شب قدر حالت حضوری  دارد ما نمی‌توانیم به شکل مفهومی و فکری تأثیر آن‌ها را بفهمیم باید امیدوار به وعده‌ی الهی باشیم و از رحمت حق مأیوس نگردیم. موفق باشید

8782
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم شاکر خدای متعال هستم که در هر زمانی عده ای از بندگانش را استعداد و تکلیف می دهد که ارتباط قلبی با همسنخان خود برقرار کرده هدایتشان کنند. سوالی از شما داشتم شمایی که قلبم را مستعد و علاقمند به ورود به عالمتان میبینم شمایی که در تمامی ابعاد نگاهی نو به مسایل دارید در رابطه با دوستی برادران ایمانی چه میفرمایید؟ چرا در اطرافیان کسی را بسیار به خود نزدیک میبینم و با دیگری برقراری ارتباط را محال میدانم؟ چرا در بدو ورود به جمعی بعضی را محبوب دل خود میبینم؟ چرا گاهی این احساس ها دوطرفه نیست؟ چگونه می شود کسی را که دوستش دارم بی میل به خود و برعکس خود را بی میل به محبین خود می یابم؟ اصلا باید به این احساسات ترتیب عملی داد؟ دلیل نهی بعضا شدید علمای اخلاق از ایجاد چنین دوستی هایی چیست؟ در باب عقد اخوت باید چه رابطه ای بین دو نفر باشد که در فضایی که برادر از برادر فرار میکند شفیع هم باشند و یکدیگر را فراموش نکنند؟ این احادیث بسیار عجیبی که در مورد برادر دینی بیان شده چطور قابل تفسیر هستند؟ (مثلا وقتی به هم دست می دهند گناهانشان میریزد و...) و بیشمار سوال دیگر که به نظر حقیر وجود کتابی در این زمینه در بین مجموعه کتب ارزشمند شما خالیست. با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: راه‌کار کلّیِ ما آن است که در زیر سایه‌ی اسلام و ائمه«علیهم‌السلام» و انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری، همه را دوست داشته باشیم، هرچند شیطان با ایجاد خطورات در بین ما و دیگران مانع نزدیکی ما شود ولی کید شیطان ضعیف است و اگر ما مسیر خود را درست ادامه دهیم آن دوستی‌هایی که دوستی با دوستان خدا است هرچه بیشتر ظهور می‌کند. این موضوع یک بحث سلوکی است که سعی‌شده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مطرح شود و با خودسازی باید همراه باشد. موفق باشید
8732
متن پرسش
سلام علیکم. استاد روح بنده با المیزان ممزوج نمیشود. اسرار الآیات ملاصدرا را هم گرفتم زیاد با نفس ما جور نشد. اما شرح تفسیر سوره ی حمد رهبر کبیر انقلاب را بسیار دوست دارم. شما چیزی میشناسید که با این سبک و سیاق باشد و شرح و تفسیر آیات قرآنی هم باشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چیزی در نظر ندارم ولی در مورد تفسیر قیّم المیزان هرگز نباید این‌طور برخورد کرد، بلکه باید خود را طوری آماده کرد که با روح قرآن در دوران ظلمات مدرنیته که خداوند به کمک المیزان برای ما تقدیر کرده هرگز خود را محروم ننمود. در ضمن دو جلد تأویلات قرآن مشهور به تأویلات محی‌الدین که مربوط به عبدالرزاق کاشانی است در تفسیر انفسی و باطنی حرف‌های مفیدی دارد. موفق باشید
7535
متن پرسش
با سلام میدانیم علوم غربی نگاه سوبژکتیو به طبیعت دارند.با توجه به این مسئله مثلا آب از فرمولh2oتشکیل شده یا نه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی بخواهیم آب را تجربه کنیم به H2o می‌رسیم، ولی واقعیت آب چیز دیگری است. آب آن کیفیت خاصی است که شما با آن روبه‌روئید، نگاه سوبژکتیو ما را از روبه‌روشدن از واقعیت آب محروم می‌کند. موفق باشید
7287
متن پرسش
سلام علیکم . در شرح برهان صدیقین فرمودید که اراده ی ما یاباید عین اراده باشد یا به عین اراده ختم شود .چون عین اراده نیست پس به عین اراده ختم میشود . استاد از درون این مطلب جبر بیرون نمی آید ؟ یعنی افعال شر ما و اراده های رذیله ی ما هم خواست خداست که انجام میدهیم . درضمن فایل جزوه ی جبر و اختیار را وقتی دانلود میکنی فایل جزوه ی شهید مطهری دانلود میشود دوستان محترم سایت لب المیزان فایل را اشتباه آپلود کرده اند اگر توانستید بهشان یادآوری کنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث برهان صدیقین بحث اراده نمی‌شود چون اراده مربوط به وجه امکانی ما است و اراده به این معنا که در بین دو موضوع بخواهیم یکی را ترجیح دهیم برای خدا معنا نمی‌دهد. جزوه‌ی «جبر و اختیار» در نیمه‌ی دوم کتاب «انسان» هست فعلاً به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید
6986
متن پرسش
با سلام و عرض ادب استاد گرامی تنها کلاسهایی که برای ما از نظر مسافت و سایر امکانات توفیق حضور نصیبمان میکرد کتابخانه مرکزی بود لطفا این کلاسها را ادامه دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض کردم با این‌که تعطیلی آن کلاس از طرف بنده نبود، ولی با توجه به جلساتی که در قم هست شاید دیگر نتوانم خدمتتان باشم. توکل بر خدا. امیدوارم گشایشی بشود و توفیقی در این مورد برای بنده حاصل گردد. موفق باشید
4168

حضرات خمسبازدید:

متن پرسش
سلام به استاد عزیز. چگونه می توان با استفاده از برهان صدیقین و نتیجه ی آن یعنی هویت تعلقی، مراتب عالم را به عنوان حضرات خمس تبیین کرد. و عرفا و فلاسفه این مراتب را از کجا اخذ کرده اند. آیا متاثر از عقول در فلسفه ی ارسطوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرات خمس ربطی به تشکیک وجود ندارد همچنان که ربطی به عقولی که در فلسفه مطرح است ندارد، بحث بسیار دقیقی است که باید در جای خودش بحث شود. اگر نگاهی به جزوه‌ی «عرفان نظری» بیندازید شاید باب بحث در این مورد برایتان باز شود. موفق باشید
4105
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و تحیت خدمت استاد عزیز حدود ده سالی است که گرفتار عشقی شده ام و از ان جایی که حکم خدا و رضایت او و آل الله برام به لطف خدا مهم است خیلی سعی کرده ام از این عشق رها شوم چه تضرعها و اشکها که به در گاه خدا نداشته ام در مراسم متعدد اعتکاف شر کت کرده ام و چه زازی ها که با او نداشتم توسلات مکرر به ال الله داشته ام بعضی وقتها در سجده بسیار اشک ریخته ام و از خدا نجات خواسته ام بسیاری از کتب شما و بزرگان و تفاسیر قر ان و روایات ال الله را مطا لعه نمو ده ام قران را تلاوت می کنم و از تفاسیر ان لذت می برم بعضی وقتها در جملات بزرگان مثل امام ملا صدرا و دیگران تامل می کنم ولی نمی دانم چرا وقتی به قلبم رجوع می کنم ان عشق را در قلبم به شدت می بینم حا لا از چند جهت در عذابم یکی این که چرا من نا خواسته به عشقی دچار شده ام که مورد رضای خدا نیست و و قطعا نمی توانم به او برسم چرا که متا هل است و می دانم رب حکیم مهربان علیم انچه که به من داده بهترین چیز هایی است که مرا به تکامل می رساند و انچه نداده لطف او بوده است و سعادت حقیقی در قیامت و رضای خداست و دنیا محل گذر است ولی از جهتی ان عشق را به شدت در دل خود می یابم و به شدت زجر می کشم از شما استاد عزیز و مهربان می خواهم مرا راهنمایی فرمائید خدا شما را حفظ فرماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همین‌طور مقاومت کنید و همین که موضوع به ذهنتان آمد دنبال نکنید از آن آزاد می‌شوید به طوری که انشاءالله در سایر موارد هم به خوبی می‌توانید بر واهمه‌ی خود حکومت کنید. موفق باشید.
3879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی استاد گرامی ، برای شروع سیر مطالعاتی (به صورت دقیق و عمیق) کتب وآثار شما (از برهان صدیقین ،حرکت جوهری ،معاد،تا سلوک دینی و..) با توجه به این که پایه ششم حوزه هستم آیا نیاز به کتابی، به عنوان مقدمه ی سیر ،وجود دارد(مثل بدایه الحکمه و نهایه یا کتب معرفتی مثل کتب شهید مطهری و غیره..) ممنون از لطف بی انتهایتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای سیری که در سایت هست نیاز به مقدمه ندارد ولی به عنوان طلبه ضرورت دارد که هروقت فرصت شد کتاب بدایه و نهایه را حتماً مطالعه کنید و از کتاب‌های شهید مطهری در هیچ زمانی فاصله نگیرید بنده دلایل خود را در جزوات «مطهریِ فردای تاریخ ما» عرض کرده‌ام. موفق باشید
320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.در ادامه‌ی سؤالی که در شماره 288 جواب دادید:همان طور که فرمودید بحث بنده بر سر اصل موضوع است و سؤال اساسی بنده این است که اولا "چرا" باید برای طرح هر موضوعی زبان آن موضوع را به صحنه آورد؟ و ثانیا چه کسی و با چه ویژگی‌هایی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ انتخاب واژه‌هایی که آن زبان را به صحنه می‌آورد چگونه و بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟و...
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام تا انسان به خودآگاهی نرسد نمی‌فهمد الفاظ در معانی خود مصرف نمی‌شوند و معانی نیز رسالت خود را انجام نمی‌دهند. در نور خودآگاهی افقی که جامعه و انسان‌ها در آن باید قرار گیرند؛ مدّ نظر انسان قرار می‌گیرد و اندازه‌ی هر لفظ و کلمه‌ای را بر اساس نزدیکی و دوری نسبت به آن افق می‌سنجد و در این حالت است که می‌فهمد چه زبانی را برای رسیدن به آن افق انتخاب کند. پیشنهاد می‌کنم مصاحبه‌ی عقل و زمانه از کتاب «عقل و زمانه» از آقای دکتر داوری را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم بنده وقتی مطالب شمارا می خوانم و آن چهره ای که از عالم معنا ترسیم می کنید با آن وصفهای عمیق و بی کران از دریای معارف اهل بیت و معرفت نفسی که شما جلوی چشم مارقرار می دهید وبا این همه بعد که به خودم نگاه می کنم بسیار مأیوس می شوم از خودم چرا راکه روحم را آنقدر با گناه آلوده کرده ام که قدم گذاشتن در این عوالم را برای خودم بسیار بعید می دانم زیرا این معرفتها برای نفوس مستعده ای است که عمری را به پاکی گذران کرده اند و حالا جانشان را با این معارف بالاتر می برند ولی مثل منی که با وجود دانستن این مطالب ولی عدم توانایی در مقابله بانفس خبیث اماره و شیطان مکاره باید چه کنیم که از این گوهرها نفیس که فقط اسمشان و وصفشان را می شنویم بی نصیب نمانیم حقیقت آن است که بنده در دوران جوانی و سرکشی نفس مرتکب گناهان کبیره ای شده ام که ذکر آن خودم و شما را آزار می دهد و هر وقت هم که به یاد ان گناهان می افتم آنقدر از خودم بدم می اید که قابل وصف نیست خصوصا بعد از سالهاکه گذشته و فکر می کردم از نفس در این مورد ازاد شده ام و صفای قلبی پیدا کرده ام اما باز می بینم که مرا دوباره به گناه وا می دارد و دست از سرم بر نمی دارد و هر دفعه به طور قاطع تصمیم می گیرم که توبه کرده وگناه نکنم و مدتی را در این تصمیم می مانم اما نمیدانم که چه می شود که دوباره راه گناه باز می شود و من بدبخت را بدبخت ترمی کند و در موقع انجام گناه نمی فهم هر چند که بلافاصله بعدش متوجه خطا وخسارت می شوم ولی پشیمانی چه فایده که دوباره دانسته خودم را بیچاره کردم ترسم از این است که نتوانم توبه حقیقی کنم و این خویهای بد در نهانخانه دل و جانم مانده باشد و با این حال وارد محشر شوم نمی دانم که با این وصفی از من ایا راهی هست که من هم با امام زمان که حی و حاضر به کارها ی من است رابطه برقرار کنم چرا که اگر امام زمان با خوبانی که پاکند در ارتباط است هر چند که من هم فرضا از الان خوب شوم آیا می توانم موفق به درک این معارف شوم یا اینکه این گذشته و حال مرا از گشودن در این معارف محروم میکند نمی دانم چه بگویم که با اینکه خیلی چیزها را عقل نظریم می داند ولی عقل عملیم بسیار ضعیف و گرفتار خاک و زیر خاک است به طور مشخص به دو سوالم جواب دهید: 1-چگونه از دست این نفس اماره در خصوص یک خصلت بدی که در جانم تارتنیده است آزاد شوم؟ 2-برفرض توفیق الهی و ترک و معاصی ایا راه برای کسب حقیقی معارف و قدم گذاشتن در راه اولیا الهی باز است یا اینکه این معاصی قلب را از بین برده وهرچند که بکوشم به ان نتیجه ای پاکان می رسند نمی رسم و واقعا این قلب مجروح امید داشته باشد که نزدیک قلب امام زمانش بشود؟ در مناجات شبتان ودر قنوت نماز عشقتان این بنده عاصی را دعا کرده و از خدا برایش توفیق راه یابی به درگاهش نمایید واگر هم یاداوری این بنده عاصی در کنار ذکر 40 خوب نماز شبتان شمارا آزار می دهد لااقل بعد نماز دعایم کنید
متن پاسخ
اسمه تعالی علیک السلام به گفته‌ی مولوی: تو مگو ما را بدان شه راه نیست با کریمان کارها دشوار نیست حضرت استاد حسن‌زاده‌آملی«حفظه‌الله‌تعالی» می‌فرمودند: باید گدای سمجی باشید. آری! گناه می‌آید ولی عزم ترک گناه، شدت آن را کم می‌کند تا إن‌شاءالله صورت ذهنی آن، آن‌قدر ضعیف گردد که دیگر توان تحت تأثیرقراردادن انسان را نداشته باشد، و در آن وقت است که چون یک سردار پیروز که دشمن خود را شکست داده، فتوحات قلبی ظهور می‌کند. از نماز و روزه کمک بگیرید، حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» عاشق کمک به ما هستند، زیارت ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» موجب تجلی عصمت آن بزرگواران بر جان و قلب ما می‌شود. موفق باشید
13173
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در جواب یکی از سوالات فرموده بودید: (نمی‌دانم چرا نتوانسته است آن‌طور که باید و شاید جایگاه امثال مرحوم عباس معارف و مرحوم مددپور و شهید آوینی را در نسبت بین فردید و هایدگر و انقلاب اسلامی درک کند. گویا اگر کسی بخواهد این نسبت را برقرار کند از نظر امثال آقای عبدالکریمی از حیطه‌ی تفکر و توجه بیرون است و این یک بیماری مزمن تاریخی روشنفکریِ پنهان ما است و مقصر آقای عبدالکریمی نیست!) چرا عده ای نمی توانند جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را درک کنند و اگر کسی راجع به انقلاب اسلامی حرف می زند می شود ایدئولوژی زده؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک عقلی می‌خواهد ماوراء عقلی که دوران مدرن ما را در آن قرار داده است. آن عقل بحمداللّه با انقلاب اسلامی تا حدّی ظهور کرده است و با سلوک در ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالَم‌گیر می‌شود. آن عقلی است ماوراء نیک و بد دنیای مدرن. موفق باشید

10574
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد ارجمند و تسلیت ایام عزادری حضرت اباعبدالله: پیش از این حضرتعالی به فعالیت برخی رسانه های صرف حامی دکتر احمدی نژاد و ضرورت فعالیت آنان اشاره فرمودید. اما اخیرا سایت پربازدید و محبوبی به نام "پایگاه جوان انقلابی" با رویکرد دفاع از آرمان سوم تیری و با تکیه بر مفاهیم امام و رهبری در حال فعالیت است و شبهات گروه های مختلف را از دکتر احمدی نژاد و اطرافیان ایشان زدوده است. اما در کنار آن از دیگر جریان های انقلابی نیز دفاع می کند و سطح وسیع تری را پوشش داده است. به نظر شما این فعالیتها به اسم دکتر احمدی نژاد که مدتی است سکوت کرده اند صحیح است؟ آیا شما با این هم افزایی و وحدت جوان انقلابی بین نیروهای انقلابی و روشنگری ضدفتنه موافق هستید یا اولویت های دیگری را مد نظر دارید؟ از شما ممنون هستم و خواستم نظر شریفتان را درباره این رسانه بدانم چرا که بیشتر حامیان دکتر احمدی نژاد که رویکرد ولایی و انقلابی تری دارند این سایت را انتخاب کرده اند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده امیدوارم آن نوع تعارضی که بین نیروهای اصول‌گرای طرفدار آقای احمدی‌‌نژاد و مخالف ایشان شکل گرفت در حالی‌که هر دو در زیر سایه‌ی رهبری قرار دارند، هرچه زودتر از بین برود و سعی نکنند همدیگر را در اموری که گذشته محکوم کنند. موفق باشید
7901

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با عرض خداقوت خدمت شما استاد گرامی بنده دختر 19ساله مذهبی هستم که از وقتی خودم را شناختم پدر و مادرم با هم اختلاف داشتن پدرم اعتیاد داشت و مادرم را کتک میزد و خیلی کار های خلاف دیگر... از همان ابتدای کودکی زندگی سختی داشتم چون شاهد تمام خلاف های پدرم بودم الان که حدود چهار سالی می شود پدر و مادرم از هم جدا شدن ماردم طلاق غیابی گرفت و من و دو خواهرم با مادرمان زندگی می کنیم و این قضیه برای من هنوز حل نشده و در لحظه لحظه زندگی من تاثیر گذار است همیشه از شخصیت پدرم هراس دارم که نکند کسی بفهمد.و در جمع دوستان و آشنایان همیشه به علت یک هم چین پدری و طلاق مادرم احساس ضعف می کنم حتی نمی توانم و نمی خواهم که کسی بفهمد پدرم که بوده و همیشه طلاق پدر و مادرم را از دوستان و محلی ک در ان جا فعالیت دازرم کتمان کرده و میکنم. وقتی خواستگاری پیدا می شود همیشه به علت شخصیت پدرم و طلاق مادرم احساس ضعف می کنک و هراسانم و خجل می شوم و با وجود این قضیه در برابر خواستگار ها احساس ضعف می کنم. حتی به بچه هایی که با پدر و مادرشان زندگی می کنند و پدر خوبی دارند حسادت میکنم. استاد لطفا بنده را راهنمایی کنید که چگونه با این قضیه کنار بیایم و در برابر دوستان و آشنایان و خواستگاران احساس ضعف نکنم و برخورد منطقی داشته باشم . خواهش میکنم راهنماییم کنید خیلی کلافه ام. ا هرگاه پدرم سر و کله اش پیدا میشود احساس تحقر میکنم و برایم این مسئله زجر آور است. چطور با این مسئله کنار بیایم . باتوجه به اینکه در سن ازدواج قرار دارم در مورد خواستگار ها با این قضیه چطور برخورد کنم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنا را بر این بگذارید که خداوند می‌خواهد در چنین شرایطی به تعالی و شکوفایی لازم برسید. اولاً: خیلی راحت موقعیت خود را با دوستان و خواستگاران در میان بگذارید. ثانیاً: احترام پدرتان در جای خود محفوظ باید باشد. موفق باشید
7221
متن پرسش
سلام:1نخستین پیام اصالت وجود جدا کردن حساب مفهوم وجود از دیگر مفاهیم تشخص و وحدت از نظر صدقشان بر امور و حقایق خارجی ست. لطفا پاسخ فرمائید *2 بحث اصالت وجود میان مفهوم عام وجود و حقیقت عینی به چه معناست *3معلول نسخه ضعیف از علت خوداست(دارای علم و.)مباشد آیا علم معلول بعلت یک نحوه اشرافیت بحق است *4تشخص شخص حقانی حق در مقام واحدیت تحت عنوان یک وجود واحده تعبیر به نفس رحمانی شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا بی‌خودی لقمه را دور سر بچرخانید. اصالت وجود در یک کلمه می‌خواهد بگوید آنچه هست و نقش دارد ماهیت نیست و ماهیت حدّ وجود است، حال وقتی ماهیت موجود شد، وجود از آن طریق تشخص خاص پیدا می‌کند 2- وقتی وجود را تشکیکی دانستیم نظر به وجود خارجی داریم و نه مفهوم عام وجود 3- معلول به اندازه‌ای که پرتو علت است به علت علم دارد و نه به کلّ علت 4- همین‌طور است، ولی این‌ها باید در جای خودش روشن شود. موفق باشید
نمایش چاپی