بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز. ۱. استاد، اگر بخواهیم بین ظلمتِ کفر و بت پرستی و ظلمت انواع فساد و گناه روی زمین در حالی که باور به بودن خدا هم باشد، مقایسه ای کنیم، چگونه باید نظر داد؟ ۲. در پاسخ به سوالی خواندم که فرموده بودید خداوند با غفران بنده، خود را می چشد، آیا در مورد باقی اسماء خداوند هم می توان اینگونه سخن گفت؟ و در کل آیا می توان گفت که خداوند آفرینش را خلق کرد تا خود را بچشد؟ ۳. در آیاتی که ظاهرا خطاب پیامبر هستند اما با شان عصمت ایشان نمی خواند، آیا منظور مومنان و مردم هستند؟ ۴. در مورد آیه ۴۱ سوره رعد در تفسیری خواندم که منظور قصد و فتح سرزمین کافران توسط مومنان است، و در جایی دیگر اینکه مقصود دانشمندان و علما و مردم هستند، خواستم نظر شما را بدانم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرق نمی‌کند. به هر حال، ظلمت گناه هم به نحوی ریشه در کفر دارد. ۲. همین‌طور است. ۳. نه. آن خطاب‌ها جهت دفع گناه است و نه رفع آن. ۴. به جهت کثرت سؤالات، فرصت آن‌که به آیه مذکور رجوع کنم را ندارم و آیه را نیز حفظ نیستم. موفق باشید

26714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه فرموده اید روح انسان در بطن مادر جسم را مدیریت می کند و نحوه ی ساخت و شکل دهی آن را تنظیم می کند پس چرا بعضی رنگ چشم ها متفاوت است و یا بعضی ها معلول و .... آیا روح برای جسمی که با آن می خواهد به کمال برسد نقصان می پسندد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» در این مورد عرایضی شده است که چگونه شرایط تدبیر جسم توسط روح، اگر در دوره‌ی جنینی به دلایلی مختل شود، این مشکلات پیش می‌آید. موفق باشید

24856
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه وجود ما از خداست و دائما در حال شدنیم و در اصل ما هیچ نداریم و بالاترین نعمت هم که وجود است از اوست و هرچه هست آن واحد قهار است و ما فقط تجلی اوییم، پس چرا خود را خود می دانیم و خود را او نمی دانیم و خود را خود درک می‌کنیم نه او؟ درصورتیکه همه تجلیه اوییم و فقیر محض هستیم و خودی در میان نیست. ممنون از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نظر به ماهیات یعنی وجوهِ محدود خود، خود را احساس می‌کنیم. در حالی‌که از جهت «وجود» عینِ اتصال به او هستیم. گفت: «سوی دریا عزم کن زین آب‌گیر/ بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». موفق باشید

24677
متن پرسش
سلام علیکم: شما در جواب به سوال ۲۴۱۳۲ فرموده بودید: مسلّم علم به آن‌چه در خارج یافته‌ایم به حکمِ آن قاعده که «هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است» علمِ ما به خارج برای نفس، حضوری است هرچند که در نسبت به خارج حصولی باشد. ولی بحث بدیهی‌بودنِ اعتماد به علم‌مان به خارج، برمی‌گردد به این‌که نفس ناطقه در پیش خود و بدون هرگونه مقدمه‌ای علمِ خود به خارج را قابل اعتماد می‌داند. حال سوال اینجانب این است که: شما در بخشی از جواب فرمودید (بحث بدیهی‌بودنِ اعتماد به علم‌مان به خارج، برمی‌گردد به این‌که نفس ناطقه در پیش خود و بدون هرگونه مقدمه‌ای علمِ خود به خارج را قابل اعتماد می‌داند)٬ این بدیهی بودن اعتماد نفس به علم مان به خارج یعنی بدیهی بودن تطابق ادراک و شی؟ اگر اینچنین است اینکه فرمودید (نفس ناطقه در پیش خود و بدون هرگونه مقدمه‌ای علمِ خود به خارج را قابل اعتماد می‌داند) چطور می‌باشد؟ شاید بگویید که به دلیل تجرد نفس و احاطه آن به بدن، اگر اینگونه است مگر تجرد نفس چگونه است که این اعتماد به تطابق ادراک و شی به صورت بدیهی برای نفس مسلم است؟ یعنی می خواهم بدانم تجرد نفس چگونه این اعتماد بدیهی را دارد یا ایجاد می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «بدیهی» که دلیل نمی‌خواهد، امر روشنی است، اگر روشن نبود که بدیهی نمی‌گفتند حتی در استدلال هم مبتنی بر بدیهی، انسان‌ها سخن همدیگر را می‌پذیرند. موفق باشید

23759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: با تبریک اعیاد ماه مبارک رجب و سال نو لطفا بفرمایید تفسیر عرفانی و ذوقی این آیه چیست؟ «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کن که اگر زکریایِ روح آدمی که در عین عباداتِ طولانی هنوز به رزقی نرسیده که جان او را اشباع کند، ناگاه خداوند با مریمِ جان خود او را روبه‌رو می‌کند، که وَجهِ لطیف جان اوست و در آن‌جا رزق‌هایی می‌یابد که دیگر نسبت به آینده‌ی وجهِ معنوی خود عقیم نخواهد بود. موفق باشید

32965

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام محضر استاد عزیز و بزرگوار: از برخی دوستانی که آثار شما را منتشر می‌کنند شنیده‌ام که مطالبی که در شرح آیات قرآن می‌فرمایید، تفصیل آیات است نه تفسیر آیات. به کاربردن چنین عبارتی برای شرح آیات برایم نامانوس بود و چون تفصیل در مقابل اجمال به کارمی‌رود قاعدتا باید آیات قرآن را متصف به اجمال بدانیم. اگر حضرتعالی عبارت تفصیل را بر تفسیر ترجیح می‌دهید حتما وجهی در آن لحاظ می‌کنید. لطفا این وجه را بیان کنید. ممنون که وقت می‌گذارید دعاگوی حضرتعالی هستیم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جز به تفسیر «المیزان» در مباحث قرآنی که عملاً نوعی تفسیر می‌باشد، به تفسیر اَنفسیِ جناب عبدالرّزاق کاشانی نیز نظر می‌شود که البته در آن مورد، بحث در نگاه انفسی در آیات به میان می‌آید به همین جهت واژه «تفصیل» را بنده به کار نمی‌برم و البته بحث مکنون‌بودنِ حقیقت قرآن در جای خود محفوظ است که مقابل آن، موقعیت مکنون، تفصیل آن می‌تواند به میان آید. موفق باشید

32930
متن پرسش

سلام وقت بخیر: بنده در مورد حجاب و پوشش بانوان سوال‌های زیادی برایم پیش آمده است و می‌خواستم بیشتر مطالعه کنم. لطفا چند منبع به بنده معرفی کنید که به نگاه جامع و درستی نسبت به این موضوع برسم و ریشه این دودلی و مطمئن نبودن از دلم برود. بنده در خانواده‌ای بدحجاب و بی‌حجاب زندگی می‌کنم و خودم هم تا سن ۱۸ سالگی پوششم همان بود. اما بعد از ۱۸ سالگی تصمیم گرفتم با حجاب شوم و حجاب چادر را انتخاب کردم اما فقط برای در اجتماع بودن و وقتی سرکار یا دانشگاه و یا در شهر می‌روم و برای مهمانی‌ها و مسافرت‌ها چادر نمی‌پوشم اما موهایم را می‌پوشانم و این دوگانگی برایم ناخوشایند است که گاهی چادر می‌پوشم و گاهی نمی‌پوشم و می‌خواهم یکی را انتخاب کنم اما هر دو را دوست دارم با چادر احساس انقلابی بودن دارم و با مانتو و شلوار یا بلیز و شلوار احساس می‌کنم خود واقعیم هستم و چادر یک سری از رفتارهایم را محدود می‌کند و باعث می‌شود جدی باشم و شوخ بودن و جنب و جوش داشتن را ازم می‌گیرد مخصوصا من که شدیدا یک آدم پر جنب و جوش و پر هیجانی هستم. در کل نگاه بنده این است که حدود حجاب که مشخص است گردی صورت و دست‌ها تا مچ ... و لباسی که می‌پوشیم زننده و جلف و بدن نما نباشد آراسته و تمیز و باوقار و ساده و راحت و زیبا و با کیفیت و... باشه پس من در این محدوده با توجه به موقعیت و شرایط و شخصیت و احوال خودم تصمیم می‌گیرم چی بپوشم. این تفکر فعلی من هست اما حس می‌کنم با پوشش چادر نمیشه همچین تفکری داشت نمیشه یه روز پوشید یه روز نپوشید. چون واقعا در روابط اجتماعی آدم‌ها تاثیر داره و بقیه رو گیج میکنه که چقدر میشه به تو نزدیک شد و چطور باید با تو رفتار کرد. لطفا راهنماییم کنید با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله متوجه نکات خوبی هستید بخصوص نکته آخر.

در موضوع حجاب و اصل آن، به نظر می‌آید هنوز هم کتاب «حجاب در اسلام» مرحوم شهید مطهری کتاب خوبی باشد از آن جهت که روشن می‌کنند حجاب، امری است شرعی و مانند سایر دستورات شرع مقدس امری است عبادی و ترک آن اگر آگاهانه باشد، عملاً انسان را از بندگی خدا محروم می‌کند و به همان اندازه از ولایت الهی که موجب خروج ظلمات به سوی نور است، بی‌بهره می‌سازد. ولی همان‌طور که می فرمایید انتخاب چادر یا مانتو در عین رعایت حجاب بستگی به نوع حضوری دارد که ما برای خود انتخاب می‌کنیم. در حالی‌که هر دو، حجاب محسوب می‌شوند. به نظر می‌آید به هر حال تا آن‌جا که ممکن است بهتر است خانم‌ها با چادر حاضر شوند مگر در موقعیت‌هایی مثل فلیمبرداری که نتوانند با پوشش چادر کاری را که به عهده گرفته‌اند به خوبی انجام دهند. موفق باشید 

32194
متن پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: اگر بخواهیم جایی دمکراسی در جمهوری اسلامی و حکومت های غربی را مقایسه کنید و نتیجه بگیریم آیا توانستیم دمکراسی لازم را در جمهوری اسلامی محقق کنیم یا نه غرب از ما در این مورد پیشی گرفته است. برای بهتر دیدن موضوع چه کتاب و بحثی را پیشنهاد می‌دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما هنوز آن‌طور که باید و شاید در دموکراسی به معنای حقیقی آن که رعایت حقوق انسان‌ها را به عنوان شهروند بپذیریم؛ وارد نشده‌ایم و در ابتدای کار هستیم. منتها می‌خواهیم در تاریخ غرب وارد شویم که متأسفانه به جهت غفلت از امر قدسی نسبت به انسان و ابعاد متعالی انسان، گرفتاری‌های فراوانی پیش می‌آورد. این‌جا است که باید به انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» فکر کرد. موفق باشید

31854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد مهربانم: با تشکر از وجود شما، من نیازی به حرز بستن در خود نمی بینم، اما ممکن است بستن آن در حکم مدارا بگنجد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرز امام رضا «علیه‌السلام» انشاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

31655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درود خدا بر استاد میرباقری که به خوبی در مورد معاد جسمانی مطالب ارزشمندی را ارائه فرمودند آن آیات و روایات کاملا با معاد جسمانی عنصری سازگار است و معاد صدرا راهی جز تاویل ندارد. فقط چون حقیر به روح قائل نیستم بنظرم بعد مرگ انسان به کل نابود می‌شود تا حشر صورت گیرد. البته فرض دیگری هم است و آن روح بخاری که گویا قدیم مطرح می‌شد روحی در وجود آدمی باشد منتها مادی و همان در برزخ باشد تا حشر این فکر کنم با آیات سازگارتر باشد. و بیشتر می توان پذیرفت اگر به این توجه کنیم که طبق نظر آن محدثین عظام ملائکه هم مادی (نه لزوما جسمانی) هستند فقط خدا مجرد است. اما سوال حقیر سابق خوانده بودم صدرا معاد جسمانیش را منحصر در نفوس ناقصه می‌داند و نفوس کامله و مقربین را معادشان را روحانی می‌داند این صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که با توجه به مباحثی که در جواب های قبلی عرض شد، در این مورد تفاوت نظر داریم. موفق باشید

31463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: عزاداریهاتون قبول حق. ببخشید وقتتون رو می‌گیرم. استاد اینکه گفتن فقط ده شب اول عزاداری امام حسین (علیه سلام) به صورت عمومی کنید، مهم حرکت امام بوده نه شهادتشون و دهه دوم و سوم راه نندازید و اینکه حق ندارید فضای جامعه رو سیاه پوش نگه دارید که مردم در تنگناه بموون و نتونن عروسی و ازدواجی اگر هست انجام دهند. این مطالب درسته؟ اگر درسته پس چرا ما تا آخر ماه صفر عزاداری می‌کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بدی نیست که سعی شود با نظر به شهادت حضرت و چهلم آن حضرت، محرم و صفر را شرایط تمرکز و توجه به سیره آن حضرت و معارف دینی قرار دهیم. موفق باشید

31444
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با گوش دادن صحبت های شما در برنامه سوره اینطور فهمیدم که با توجه به اینکه وجود و اصل آدم و عالم که خداست و خدا هم که امروز اراده به نابودی جاهلیت و استکبار مدرن کرده، پس این نگرانی که گاهی برخی دارند که نکنه این وضعیت اقتصادی و... ضربه کاری به انقلاب بزنه کاملا بیهوده است، چون امروز تمام عالم و قوانین و معادلات عالم در جهت نابودی استکبار است و از دو حالت خارج نیست یا ما به راه می آییم و وجودمان را ابزار تحقق اراده خدا در زمین می کنیم یا خدا نسل ما را می برد و توسط نسل دیگری اراده خود را محقق می کند، آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین‌طور فکر می‌کنم. زیرا همچنان که عرض شد برای این انقلاب، عزیزانی فدا شده‌اند که خداوند هرگز اجر آن‌ها را ضایع نمی‌کند و اجر آن‌ها جز تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری نیست. موفق باشید

31087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به روایاتی که مطرح شده است که این امر (ظهور قائم علیه السلام) واقع نمی شود تا وقتی همه اصناف مردم به حکومت برسند تا کسی نتواند بگوید «اگر ما هم به حکومت می‌رسیدیم، به عدالت رفتار می‌کردیم.» می توان از هم اکنون پیش بینی کرد که دولت جناب رئیسی هم شکست خواهد خورد کما اینکه تمام دولت های قبل از ایشان شکست خوردند و اگر ایشان موفق شوند جایگاه این روایات چیست و آیا کلام اهل بیت خلاف واقع از کار در نمی آید؟ نکته بعد این که بنده نسبت به این روایات برای آحاد جامعه دو وظیفه که در مقابل هم هستند می توانم متصور شوم یک آنکه برای آنکه کلام اهل بیت را نصرت بخشیم در شکست دولت رئیسی بکوشیم تا مطابقت کلام اهل بیت با واقع حاصل آید دو اینکه با تمام وجود دولت را مدد رسانیم لکن پس از ۸ سال که باز شاهد شکست دولت بودیم به ژرفای کلام اهل بیت برسیم و باز یا به انتظار بنشینیم یا اصناف دیگری را یاری رسانیم و در نهایت به شکست برسیم تا امر اهل بیت رخ دهد و بنظر حقیر اگر جناب استاد این روایت را مدنظر داشتند آنگونه ۶ سال از دولتی حمایت نمی کردند که نشانه های انحرافش شاید از همان ابتدا قابل رویت بود و نیاز به یک شنبه سیاه نبود که استاد بیدار شوند در حالیکه همان مناظرات باطن او را هویدا کرده بود و اگر در آن یکشنبه با سند و مدرک آمد در آن مناظرات که بدون سند عرض مومنین را برد بنابرین بنظرم در حمایت از این دولت و شاید بالاتر از دولت آن تجربه و آن روایات مدنظر استاد باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید روایت مذکور در آن شرایط تاریخی که مطرح شده می‌خواهد بفرماید مسیری که جدای مسیر اهل‌البیت «علیهم‌السلام» است حتماً شکست می‌خورد و البته مسیر ولایت فقیه، برگشت به فقه آل محمد «صلوات‌الله‌علیهم‌« است و إن‌شاءالله به نهایت خود که حاکمیت آن ذوات مقدس است می‌رسد. وظیفه ما تقویت حاکمیتی است که در مسیر اسلام باشد. موفق باشید

31013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

30189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: به چه دلیل خداوند در بسم الله الرحمن الرحیم از صفت رحمن و رحیم استفاده کرده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بحث مفصلی در شروع سوره‌ی «جاثیه» در این مورد شد. خوب است به آن جا رجوع شود. موفق باشید

29468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده واقعا به این نتیجه رسیده ام که در انتخابات رای ندهم چون فایده و اثری ندارد چه مجلس چه ریاست جمهوری. آیا این یقین من حجت شرعی می‌باشد و اگر رای نذهم دچار گناه شده‌ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نظر رهبر معظم انقلاب حضور در انتخابات است، حتی برای آن‌هایی که انقلاب را هم نپذیرفته‌اند، می‌فرمایند به عنوان ایرانی‌بودن شرکت کنند؛ جایی ندارد که در این عرصه حاضر نشوید. موفق باشید

29339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: حضرتعالی در جزوه ای در مورد عرفان نوشته اید و بعض مکتوبات دیگرتان در مبحث عین ثابت فرموده اید که صدام نمی‌توانست امام بشود لکن می‌توانست خرازی یا باکری بشود. حدس حقیر اینست که با توجه به بعد نظامی این سخن را فرمودید والا بسیاری از جنایتکاران تربیت خوبی نداشتند یا حلال زاده نبودند یا لقمه هاشان حلال نبوده است البته در مورد صدام نمی‌دانم وضع چگونه بوده است ولی قطعا شرایط تربیتی شهید خرازی را نداشته پس چگونه قایل شویم عین ثابتش امکان خرازی شدن را بدو می‌داده است و او دست رد بدین امکان زده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اختیارِ ذاتی انسان است که انسان در ذات خود حتی در مقام عین ثابته‌اش انتخاب‌گر است و لذا امکان انتخاب در هر شرایطی برای او هست، حال چه جایی را برای تربیت خود انتخاب می‌کند، این‌هم مربوط به انتخابِ خود اوست و خود صدام آن موقعیت تربیتی را برای خود انتخاب کرده است. موفق باشید

29085

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: حتی الان به زور دارم این سطور را می‌نویسم. از رجب و رمضان شروع شد که چنان معاشقه ای به مباحث و خدا و ایمان داشتم که در سیر حرکت جوهری بودم و داشتم پرواز می‌کردم اما چنان با مغز به زمین خوردم که نگو و نپرس... در دوران اوج بسیار تقوا بود اما الان چنان بی تقوام که حتی قادرم بدترین گناهان و حتی آدم کشی رو هم بکنم. انگار هرچی زده بودیم پرید. هر چی داشتم رو ازم گرفتند و چراییش رو نمیدونم. پنج شش سالی هست که با شما و مباحثتون هستم و هر بار که اوج گرفتم بعدش با مغز خوردم زمین تازه هر دفعه هرچی اوج و حال خوبم بهتر بوده بعدش حال بد و قبضم بدتر بوده. تمام بحثای داخل سایت راجع به قبض و بسط و اقبال و ادبار رو خوندم اما موندم انگشت به دهان. طوری هستم که حتی حس می‌کنم زندگی زناشوییم داره به هم میریزه. با خانوادم بد رفتار و تند مزاج شدم. تو این حالم هیچی برام مهم نیست. به قول داستایوفسکی میگه وقتی خدا نباشد همه چیز مجاز است. حتی خودم رو در معرض اعتیاد می‌بینم. داغون داغونم. تا کی قراره طول بکشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه، باید در این امتحان جدید به جای برگشت به جهان‌های گذشته‌ی مذهبی‌تان، به جهانی فکر کنید که گشوده‌تر از این حرف‌ها است و در آن جهان، خود را حاضر نمایید که در انس با روح انسان‌ها، خود را در بیکرانه‌ی محبت به آن‌ها احساس کنید. در این رابطه میل‌های پوچ و فاسد می‌رود و عشق به خدا و مخلوقات او به میان می‌آید. موفق باشید

28833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز برای عمل به دستورالعمل اخلاقی آیت الله بهجت (ره) مبنی بر اینکه «علم تو استاد توست» و اینکه «گناه نکن» ملاک تشخیص اولویت های ترک گناه چیه؟ از کجا متوجه بشم که کدام گناه برای ترک شدن باید در اولویت باشه؟ سوال دوم اینکه آیا ترک گناه آداب خاصی داره که با کمک آن آداب ترک گناه آسان تر بشه، یا صرفا کسب معارف و اراده کردن بر ترک گناه کفایت میکنه؟ بنده کتاب های «ادب خیال، عقل و قلب» و «چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی» رو قبلا مطالعه کردم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود انسان بر اساس تشخیص خود باید عمل کند و خداوند در این مسیر کمک می‌کند. ۲. با نظر به حقیقت می‌یابیم که چگونه گناه ما را از عالم متعالی محروم می‌کند و همین امر موجب می‌شود که گناه را نپسندیم. موفق باشید

28358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد محترم: ۱. اینکه در صوت حدیث عقل و جهل می‌فرمایید که آیات انتهایی سوره حشر را بخوانیم تا به قلب خود تلقین کنیم. حتما باید با صوت خود ما باشد یا می‌توانیم صوت عبد الباسط را هم گوش دهیم و با او تکرار کنیم که حقا قلب انسان را زیر و رو می‌کند و .... ۲. اینکه می‌فرمایید اگر کاری اولش عالی و بعد مانع ایجاد شد بدانیم الهی است در مقایسه با کاری که بدون سختی آن‌را انجام می‌دهیم که شیطانی است. اگر انسان دچار این حالت بی حالی و کسالت شد همین منظور شماست آیا؟ در این حالت آن کار را ادامه دهیم چون موانع را شیطان گذاشته؟ چگونه این را با آن حدیث از معصوم جمع کنیم که فرمودند وقت ادبار قلب، به واجبات اکتفا کنید و مستحبات را واگذارید؟ بنده وقتی کسالت به من دست می‌دهد می‌توانم به نفس خود زور بگویم و انجام دهم ولی می‌ترسم که نفس جا بزند پس چند روز ترک می‌کنم و دوباره شروع می‌کنم. الان چه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرطور که بیشتر نفس، متأثر می‌شود عمل بفرمایید. ۲. در عبادات نباید بدون حضور قلب به خود سخت‌گیری نمود، ولی در اعمال خیر و مطالعات قضیه متفاوت است، انسان باید خود را در این امور به کار گیرد. موفق باشید

27891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به آبروی حضرت زهرا جواب سوالم رو دیروز فرستادم ببین شماره فایل سوال من ۲۷۸۸۰ بود همه سوالات رو جواب دادین مال من تو بیستم شمارش نیست. تو رو خدا از حاج آقا بخواین جوابم رو بده خیلی به جوابش الان نیاز دارم مسأله کل زندگیمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه هستید که مسأله، در حد تصمیم برای یک زندگی است و هر چه انسان در این مورد فکر کند، ضرر نکرده‌است. بنده معتقدم در این مورد با مشاوری که ابعاد مختلف قضیه را چه از نظر دینی و چه از نظر اجتماعی و روانی می‌تواند بررسی کند مشورت شود. بنده جناب آقای دکتر قاسم زاده را معرفی می‌کنم. شماره دفتر: 32306295

27314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد من چندین ساله کثیرالشکم. تو بحث طهارت الحمدلله کم شده ولی تو نماز نه. اصلا نمازام به دلم نیس از بس شک می کنم و حواسم پرت میشه. به احکام کثیرالشک عمل می کنم ولی حس بدی دارم. کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی خیلی کمکم کرد ولی این مساله هنوز هست استاد کمکم کنید. لطفا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم. به نظرم رفقای مؤسسه‌ی إنشاء تحقیقات خوبی در این مورد داشته‌اند، خوب است به آن‌جا رجوع شود. شماره‌ی تماس 09135553661 می‌باشد. موفق باشید

26920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: به نظرتان، به چه دلیلی حرکت های اسلامی که موسوم به بیداری اسلامی در مصر و تونس و لیبی شد، نتوانستند مانند انقلاب اسلامی در جهان حاضر شوند و آن جایگاه را پیدا کنند؟ آیا می شود گفت با وجود اینکه این حرکت ها در مرحله انقلاب و جنبش، رویکرد دینی و ضد استبداد و استکباری داشتند، اما در مرحله نظام سازی و پس از پیروزی، تابع قواعد غرب و عالم مدرن شدند و خواستند الگوی لیبرال_دموکراسی را اسلامیزه کنند در صورتیکه انقلاب اسلامی با وجود نظریه ولایت فقیه وارد نظام سازی شد و حتی توانست بحثی مثل انتخابات را ذیل ولایت یک فقیه جامع الشرایط استحاله کند و همین انتخابات برخاسته از فرهنگ مدرن، در گفتمان انقلاب اسلامی تبدیل به ابزاری برای مشارکت اجتماعی در چارچوب شریعت الهی هم چنین بیعت با نائب الامام شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عوامل زیادی را در این رابطه باید برشمرد که جای آن این‌جا نیست. ولی اتفاقاً در جلسه‌ای که رهبر معظم انقلاب با نخبگانِ جهان اسلام داشتند، دقیقاً به همین نکته و ضرورتِ نظام‌سازی تأکید کردند. موفق باشید

26645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: آیا برداشتی که در زیر نوشتم درست است؟ در قرآن راه رهایی از مشکلات و تشخیص راه صحیح از نادرست را میزان هوش و عقل بیان نکرده بلکه میزان را تقوا بیان فرموده چه بسیار افراد باهوش و علی الظاهر زرنگ که به راه نیامده بلکه سد راه دیگران نیز شده اند. با تقوا تشخیص طریق باطل از حق یا به‌عبارتی راه پاکی از ناپاکی داده می شود و یا به‌عبارتی با تقوا به باطن درست هر امری پی می بریم. اما ممکن است که سوال شود مسائلی که ربطی به پاکی و ناپاکی ندارد مثل حل یک مسئله ریاضی چگونه با تقوا حل می گردد در جواب باید گفت اینجا هست که اسباب الهی از جایی که فکرش را نمی کنی بر سر راه قرار می گیرند و شخص را در حل مشکل کمک می کنند. فرضا یک متخصص کشاورزی در فرآیند ساخت یک نهاده کشاورزی مثل کود شیمیایی باید یک مسئله ریاضی را حل کند هزاری هم با تقوا باشد مسئله ریاضی را نمی تواند خودش به تنهای حل کند اما هر چیزی راه خود را دارد خداوند از طریق اسباب اش راهی را برای او فراهم می کند تا به حل مسئله دست یابد فرضا از طریق یه دوست ریاضی دان مسئله ریاضی حل می گردد تا فرآیند ساخت کود تکمیل گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده رویهمرفته می‌توان نکاتی را که فرموده‌اید پذیرفت. می‌ماند که گاهی مسائلی برای بشر مسئله است که حقیقتاً مسئله نیست. آری! در این موارد از تقوا نباید انتظارِ حلّ آن مسائل را داشت، بلکه تقوا موجبِ انصراف انسان از علمِ لاینفع می‌شود. موفق باشید

25522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سکرات مرگ چند ساعت یا چند دقیقه قبل از مرگ است یا می تواند چند روز یا ماه قبل از مرگ باشد؟
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بشود در این موارد چیزی گفت. موفق باشید

نمایش چاپی