باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند ایشان را رحمت کند. آثار ارزشمندی در رابطه با تعلیم و تربیت از خود باقی گذاشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصلاً در جاهای مختلف بخصوص در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» به آن پرداخته شده است. زیرا یک بحث، بحثِ فرهنگ مدرنیته است که به هیچوجه قابل پذیرش نیست، و همان اشکالاتی را دارد که جنابعالی متذکر شدهاید. ولی یک بحث مربوط به عقل و خرد تاریخ مدرن است که امثال کانت و هگل و هایدگر برای نجات بشر مدرن مطرح کردهاند و ما برای تحقق تمدن نوین اسلامی در مواجهه با نظرات آنها بهتر میتوانیم جایگاه داشتههای خود را بفهمیم و جهان خود را بسازیم. این مباحث در کتاب «جهان بین دو جهان» که در دست چاپ است تا حدّی به صورت تفصیل بیان شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق محترم: «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با انسانها، این انسانها هستند که باید جهان خود را خدایی کنند. همیشه طاغوتها مزاحم بودهاند و مبارزه با طاغوت که حجاب حضور خداوند است به عهدهی مؤمنین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنجایی که متکفّلِ هستها و نیستها، حسّ انسان است برای محسوسات. برای معقولات، عقل است که با استدلالهای خود میتواند متوجهی معقولات شود و جهانبینی، جمعِ بین محسوس و معقول میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی ارادهی الهی چیز دیگری است. بنا بر آن است که با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، معادلات دیگری به میان آید. در این مورد بد نیست به سؤال و جواب شمارهی ۲۹۶۱۶ و به سؤال ۲۹۶۲۳ و به جزوهی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه جناب آقای جعفریان در موارد متعددی بیانصافیهایی دارند حتی در مورد آقای دکتر داوری و فردید به کلّی از مسیر انصاف خارج شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا در نظام الهی، ظرفیتهای انسان را جهت فیضی بالاتر از فیض قبلی بهوجود میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مختصر اینطور میتوان گفت که این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود میشود. مقام معظم رهبری«حفظهالله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع میکنند. این را یک قاعده بدانید اگر حقی آمد، حتماً باطل می رود، این قاعده لایتغیر است. قرآن میفرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبهرو شدند که بنا داشتند ریشهی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعدهی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسولاش وعدهی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نهتنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دلسپردگیشان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همهی کفر به میان میآید، با شکستی که میخورد هویت تاریخیاش را از دست میدهد و تاریخ دیگری ظهور میکند. آن مؤمنین با نظر به چنین آیندهای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف مشکلی است. شاید مباحث «عقل تکنیکی» تا حدّی جواب سؤالتان را بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز حکایت از آن دارد که عصر جدیدی شروع شده است. عرایضی اخیرا شده که در کانال @asre_jadeid می گذارند شاید مفید افتد. موفق باشید
با عرض سلام و وقت بخیر: می خواستم بدانم در شب قدر که تمام آسمانیان متوجه امام زمان (عج) هستند، ما چگونه متوجه ایشان باشیم؟ از همه ی این مفاهیم انتزاعی و امام زمان دانی خسته ام می خواهم ایشان را در زندگی ام حس کنم می خواهم با ایشان زندگی کنم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر بحث در حسّ وجود خود و نسبتی که میتوان با انسان کامل داشت، در میان است تا در انسانیت خود نوعی نسبت و حضور با آن حضرت داشته باشیم و از این جهت، شب قدر زمینه این نسبت با حضرت بیشتر فراهم میشود و با عالَم آن حضرت در زندگی خود حاضر میشویم. لذا شبهای قدر را باید شبهای «امید» نامید برای حضوری بیشتر در عالمی که امام دریچه اُنس با فرشتگان برای ما میشوند. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: این تفکر و نوشتار درسته به نظرتون راجع به جبر خلقت و سعادت مندی و شقاوت فرد از طرف پدر و مادر؟ هدایت در مقام تشریع نیست هر چند شریعت از روی اعمال معصوم پایه گذاری و به صورت تئوری در اختیار ماست ولی این اعمال شریعت ذاتی است که تکوینا در برخی از بشر قرار داده شده بشری که از بدو تولد در محیطی شیعه با افکاری غیر از مدل فکری عامه مردم و قطعا با کسب حلال پدرانه که نیازی به «فالینظر الانسان الی طعامه» پیدا نکند که انسان کودک قابلیت فکری و عملی این نگاه به طعام را نخواهد داشت. از طرفی مدل بسته فکری خانواده شیعه که کودکی را پرورش میدهد، باعث این هدایت تکوینی از سمت ربش خواهد بود. و مذهب شیعه که از سلب پدر و مادری پاکیزه به فرزندی خوش شانس ارث برسد و رشد او را با غذای پاک در جسم و غذای پاک در تربیت مخلوط کند همان فرد فرزند است که هدایت خواهد شد و به مقصود خلقت خواهد رسید. این هدایت تکوینی است در آغاز خلقت هر فرد از بشر، همانطور که ذکریا وعده گرفت به یحیی «نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى» و نطفه هر پیامبر و معصومی منعقد شد به سلب پیامبری چرا اینها را باید فهمید چون افتخار به دین به مذهب به خوبی به پاکی ریشه در بسیاری از تکوین و جبر دارد و این افتخار و خود ستایی در مذهب و شیعه اگر در شخصی از شیعه باشد غرور و توهمی بیش نیست شیعه امروز بعد از ۱۴۰۰ سال شیعه مقتدری است که با حکومتی تحت عنوان تنها یک روایت فی زمان غیبتنا به ولی فقیه مراجعه میکند و هر چند کتابها در مورد ولی فقیه و حتی اصل و فرع آن نظریه پردازی شده و به امضای بزرگانی رسیده ولی حقیقت تاریخ منزوی بودن شیعه را در تمام طول این عمر عام ۱۴۰۰ ساله و خاص ۲۵۰ ساله معصومین اثبات میکند تا جایی که در تاریخ، در کتابهای قطور تاریخی و سرگذشت مسلمین بار اندکی از متون متعلق به فرهنگ امامت شیعه است حتی هر ۴۳ فرقه شیعه از زیدیه تا اسماعیلیه و واقفیه امام کاظم و ما جعفری های امام صادق علیه السلام همه و همه گوشه باریکی از این تاریخ مسلمین را به خود اختصاص داده ایم رفتار سنت الهی در مورد تمام امویان و عباسیان و مردم دورانی که تحت این حکومتها مسلمانی کرده اند آیا ارتداد و ناحق بودن است؟ در فضایی که فرزندی در جامعه عباسیان متولد شده و بنابر جو حاکم زمان خود خلیفه را باعث حتی گردش ماه و خورشید میدانسته آیا مسلمان نیست و اشعری بودن و تفویضی بودنش حکم کفر دارد؟ قطعا اینطور نیست که این سنت و مدل حکومتی تا لحظه تکیه بر کعبه به همین منوال حداقلی شیعه خواهد گذشت باقی ادیان، تمامی فرق شیعه و سنی قطعا، که دین را از مادر به ارث برده اند تا زمانی که امامی از شیعه با تکیه بر کعبه به این بقیه الله نرسیده باشد بر حق خواهند بود و مسلمان زاده مسلمان است چه سنی چه شیعه چه افغان چه ایرانی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعی که میفرمایید بسیار عمیقتر از آن است که در محدوده یک سؤال و جواب بحث شود. کتابهای خوبی در این مورد نوشته شده که از جمله آنها بحث کتاب «شیعه» جناب پروفسور هانری کربن است و موضوع «حکومت در حکومت» شیعیان در طول تاریخ. و عملاً حاکمان دوران، ظاهرِ حکومت را در اختیار داشتند و به همین جهت ملاحظه میکنید که عموماً آنها کمر به قتل ائمه «علیهمالسلام» میبستند. در مورد اینکه اجتماع در تربیت انسان نقش دارد، باید متوجه شد بحثِ «ما فی الشرایط» غیر از بحث «ما فی الانسان» است که حضرت آیت الله حائری شیرازی در کتاب شریف «تعلیم و تربیت اسلامی» بهخوبی مطرح میکنند. بدین معنا که آنچه بالاخره مبنای انتخابِ اصیل انسان است «مافی الانسان» یا فطرت او است و به همین جهت حضرت موسی «علیهالسلام» در عین آنکه در دربار فرعون رشد میکند، ولی فطرت الهیِ ایشان، شخصیتشان را شکل میدهد. و برعکسِ آن فرزند حضرت نوح «علیهالسلام» است. به هر حال مسئله را باید با دقت مورد ارزیابی قرار داد. موفق باشید
سلام و رحمت خدا: استاد عزیز؛ طلبه ۳۰ ساله ای هستم و حدود ۱۰ سال است با کتابها و مطالبتان انس دارم. الغرض، از وقتی جملات دیروز حضرت آقا در باب «جهاد تبیین» و اینکه: «هرکس مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی مردم دارد در این زمینه موظف است» و «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.» را خواندم تپش قلب گرفتم. حس میکنم شب عاشورای من است و من آماده نیستم. افکارم سراسر فریاد: لوددت انی قتلت ثم نشرت الف مره ... اما قلبم لرزان است! دستی بر رسانه و کارگردانی و فیلمنامه و تدوین و گرافیک و فضای مجازی و... دارم دستی در کار فرهنگی بسیج و حدود ۲۰۰ نوجوان و جوان خطابه و منبر بدی هم ندارم خواستم از شما کمک بگیرم؟ چه کنم؟ و چطور لبیک خود را در میدان سردست بگیرم تا شاید از من نیز بخرند؟ بی صبرانه منتظر راهنمایی های تان هستم یا حسین علیه السلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف با نشاندادن حقیقت اسلام باید تبیین را جهادگونه به میدان آورد، مثل مباحث «معرفت نفس» و نکاتی که در تفسیر المیزان مطرح است و در جواب سؤال شماره 32380 نسبت به آن تذکر داده شد. و از طرف دیگر توجه به لجنپراکنیهای دشمن و حیلههای ناامیدکننده آنها که از طریق توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خنثی میشود؛ میتوان کار را جلو برد، إنشاءالله. «جهاد تبیین» نرم افزاری است، «درک دقیق دشمن و دوست» یکی از الزامات جهاد تبیین است؛ اینکه ما دقیقا بدانیم دشمن چیست و چه اهداف و برنامه هایی دارد و دوستان چه کسانی هستند و چه اهداف و برنامه هایی را دنبال می کنند. فهم دقیق این مسأله باعث می شود که ما علیه دوستان موضع نگیریم و به نفع دشمن وارد صحنه نشویم و آب به آسیاب دشمن نریزیم. موفق باشید
عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: به همچین جمله ایی از امام خمینی برخوردم ، میخواستم نظر شما رو راجع به اینکه در زمانه ما چقدر به آن توجه میشود بدانم. «روح و جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اینها با هم یکی هستند، جدایی از هم ندارند. همانطوری از هم ندارند. همانطوری که جسم انسان و روح انسان وحدت دارد باید طبیب جسمی و طبیب روحی وحدت داشته باشند. اینها باید یک باشند و مع الاسف ما را از هم جدا کردند، ما را از همه اقشار جدا کردند. روحانیت را یا به نسیان، به طاق نسیان سپردند یا لکه دار کردند.» این سخنان امام در کمتر از یک ماه از پیروزی انقلاب ایراد شده است!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنان، نکات دقیقی است مبتنی بر حکمت صدرایی که میفرماید: «النفسُ جسم ذی حیات...» و تا این اندازه نفس را متحد با جسم میداند و در این رابطه باید طوری حتی در طبابت به جسم نظر کرد که رابطه اصلی آن جسم با روح در تعادل خود حفظ شود. کاری که جناب ابنسیناها متوجه آن بودند و در آن بستر طبابت میکردند و حضرت امام خمینی در کتاب «کشف الاسرار» از این موضوع بسیار گلهمندند که چگونه رضاخان سعی کرد آن طبّ را از میان ببرد و متأسفانه هنوز ما به آنچه از دست دادهایم، دست نیافتهایم. موفق باشید
سلام استاد: به نظر شما آیا برای هر انسانی منحصرا هدفی وجود دارد یا بهتر یگویم مسیری برای رشد وجود دارد؟ یعنی مثلا خداوند از قبل تقدیر کرده است که مسیر رشد من از تحصیل در فلان رشته مهندسی میگذرد؟ چگونه بین چندین راهی که مسیر آینده زندگی را مشخص میکند و همه آن ها شرعی هستند میتوانم بهترین را انتخاب کنم؟ اصولا آیا به عنوان مسلمان وظیفه دارم دنبال مسیری که خداوند برای رشد من قرار داده بگردم یا با توجه به عقل معاش و محاسبات مادی دنبال آینده خود باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه رعایت تقوا بشود و عقل و شرع مدّ نظر باشد، خود به خود آنچه تقدیر انسان است و موجب کمال او میشود، به قلب او القاء میگردد، به حکم آنکه حضرت حق فرمودند: «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» هر آنچه شما در درون خود طلب میکنید، ریشه در اراده و خواست حضرت حق دارد. خداوندی که میداند که چگونه عمل کند و کجا نقشآفرینی نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام خانواده با توجه به مسئولیتهایی که جهت قوام خانواده به عهده مرد گذاشتهاند، لازم است که زن خانواده در بعضی امور که مربوط به قوام خانواده است با مرد مشورت کند، که این لازمه هر نظامی است که باید با مدیریت آن نظام، سایر اعضاء هماهنگ باشند. در این مورد خوب است به کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» رجوع شود. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از دشمنیِ دشمن غفلت نکنیم وگرنه هر روز از این بازیها ضربه خواهیم خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله مهمی است. خوب است در این مورد به کتاب «جهان بین دو جهان» و صوتهای مربوط به آن که روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که همه علمای دین محترمند. حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» به عنوان روح این تاریخ جایگاهی دارند که حتی موجب معناداریِ سایر علما نیز میشوند. در مورد ائمه «علیهمالسلام» مشی ما آن است که القاب آن بزرگواران را با حروف بنویسیم، ولی در آنجایی که از نرمافزار مرکز کامپیوتری «نور» استفاده میشود، آنجا به صورت «ع» و یا «ص» هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قرآن در دل بستر سیرهی نبی الله «صلواتاللهعلیهوآله» به معنای «اطیعواالرّسول» آیات خود را معنا و متذکر میشود و سیرهی پیامبر است که جانب هر آیهای را در کنار آیهای دیگر معنا میکند. با توجه به این امر است که میتوان از افراط و تفریط نسبت به تذکرات قرآنی مصون ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث عبور از دوگانگیِ ذهن و عین، موضوعی است که با حضور هویت تعلّقی انسان در بیکرانگی حضور حضرت حق مطرح است که انسان به حضور خدا به جهت عینالربط بودنش نسبت به خداوند در عالَم حاضر میشود و عالم به نور الهی در نزد او میباشد که بحث آن مفصل است و مارتین هایدگر نیز با بحث «دازاین» بدان پرداخته. با دنبالکردن مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» که صوت آن در سایت هست، میتوانید در این رابطه تحقیق فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: محدودهی شرع جز آن است که متذکر وظایف ما میشود؟! شرع که با اسلحه و تیر و تفنگ کار نمیکند. شرع تکلیف را معرفی می کند این انسان ها هستند که اگر رعایت دستورات شرع را نکردند گرفتار غضب الهی می شوند و از زندگی با صفا و نتیجه بخش محروم می گردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن وجودی که گفته میشود خداوند عین وجود است یک موضوع فلسفی است و از این دیدگاه، وجودِ همهی عالم از اوست به همان معنایی که جناب ملاصدرا در «برهان صدیقین» متذکر میشوند. آری! وجود مطلق که فلسفه مطرح میکند به یک معنا همان مقام اسم «الله» است که در دین مطرح میشود از آن جهت که حضرت «الله» خالق کلّ شیئ هستند و به عنوان اسم «الله» در متون دینی مطرح میشود که در عین حال، جامع جمیع اسماء میباشند. وجود مطلق هم به عنوان «بسیطالحقیقه»، کلّ الاشیاء است. این معنا از وجود، یک مفهوم است، ولی اسم «الله»، نورالسموات و الارض است. موفق باشید
