بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32476
متن پرسش

سلام علیکم: ضمن تقدیر و تشکر از تفاسیر و مباحث معرفتی. آیا مبدأ اراده در همه انسانها یکسان است یا بستگی به عین ثابت و شاکله وجودی هرکس اراده و انتخاب خاص خودش را دارد که با توجه به آن اسمائی که در علم الهی از آن تشکیل شده در این دنیا هم عمل می‌کند؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم «امکان»، ذاتیِ انسان است و انسان به جهت ابعاد مختلفی که دارد در مقابل امکانات مختلف، یکی را باید انتخاب کند، پس «انتخاب»، ذاتیِ انسان است یعنی مبدأ اراده، ذاتیِ انسان می‌باشد و در این رابطه انسان هرطور می‌خواهد خود را انتخاب می‌کند و ادامه می‌دهد و هر لحظه نیز می‌تواند خود را در شخصیت دیگری با انتخاب خود حاضر کند. موفق باشید     

32471
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت! استاد جان، رابطه ی عقل و دین چگونه است؟ آیا عقل بخشی از دین است یا عقل در کنار دین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به دو روایت زیر توجه فرمایید که یک‌جا پيامبر صلي الله عليه و آله می‌فرمایند : اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.

و یا در جای دیگردر توصيه به حضرت على «علیه‌السلام»  می‌فرمایند: «يَا عَلِيُ‏ إِذَا تَقَرَّبَ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ‏ تَسْبِقْهُم»[1]  اى على! وقتى مردم به انواع نيكی‏ها می خواهند به خدا نزديك شوند تو با عقل، به خدا نزديك شو، كه از آن‏ها سبقت خواهى گرفت.

همه این نکات حکایت از آن دارد که ما باید با نگاه عقلانی به دین و عبادات دینی رجوع داشته باشیم، وگرنه گرفتار انواع تحجّرها و مقدس‌مآبی‌ها می‌شویم. موفق باشید     

 

[1] ( 1)- شرح الكافى- الأصول و الروضة( للمولى صالح المازندرانى)، ج 1، ص 224.

32076

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من نقاشی کردن رو دوست دارم ولی نمی خوام عقلم رو از دست بدم نمیشه هر دو تا رو با هم داشت؟ یا این نقاشی باید تبدیل به چیز دیگه ایی بشه؟ مثلا شعر؟ من نمیخوام خیالم رها باشه ولی هنر اون رو تغذیه میکنه پس چرا نمی تونم ازش بگذرم؟ چرا درمن استعداد های متناقضی هست که هر کدوم هم رو نقض میکنن ولی نمی تونم هیچکدوم رو رها کنم یا فدای دیگری کنم؟ چرا دیگران انتخاب راحتری دارن؟! آیا این یک امتحانه یا همشون میتونن کاربردی بشن؟ من دوست دارم یک فرد علمی باشم اما نمی تونم از فکر نقاشی دربیام! آیا این یکی از مراحل سلوکه؟ این مساله همیشه من رو سرگردان می کرد گاهی عکاسی، خوشنویسی، نویسندگی و نقاشی، گاهی المپیاد و علوم دیگه والبته علاقه به مطالب دینی یه جورایی همه کاره و هیچکاره، میدونم باید شخصیتم توحیدی بشه ولی انگار صبر اون رو هم ندارم، چه کنم استاد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنر نقاشی و شعر و هر هنری می‌توان افق‌هایی را به ظهور آورد که ابعاد گمشده انسان‌ها است و در همین رابطه بحث تخیّلِ خلاّق امر مهمی است. سعی می شود جزوه آن روی سایت قرار گیرد. بحث  جهان_گمشده_در_عالم_خیال  در کانال اشارت در تلگرام موجود است https://t.me/esharat موفق باشید

32020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده دانشجوی ارشد هستم و موضوع پایان نامه ام، تبیین بعد عاطفی دعای عرفه است. با توجه به اینکه این دعا شرح های زیادی نداره و اکثرا بعد سیاسی و عبادی دعا بررسی شده، میشه اگر کتاب، سخنرانی و منبعی در این زمینه سراغ دارید معرفی کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور ذهن ندارم. ولی آخر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» قسمتی از فراز دوم آن دعا شرح داده شده است. موفق باشید

31985
متن پرسش

سلام استاد عزیز: می‌خواستم بدونم یک مومن تا کجا میتونه پل های پشت سرش رو خراب کنه؟ اگر شخصی مومن بوده و حتی مقام بالایی داشته ولی در حال حاضر بگونه ای کار رو خراب کرده [با غفلات] که با اینکه ته دلش میدونه خدا می‌بخشه ولی میدونه که دیگه آب از سرش گذشته. نمی‌دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه. ولی سوال آخر اینکه الان که شخص پل های ماقبلش رو خراب کرده و مدتی به سبب آن بگونه ای از رحمت خدایی دور بوده چگونه با اینکه ضعیف النفس هست بتواند تمام گذشته را جبران کنه؟ گاهی دچار این میشم کا واقعا اعتقادم به «انت اکرم من ان تضیع من ربیت و الی اخر» رو از دست میدم. چون می‌بینم خیلی زحمت کشیدم ولی بازم خدا اونجوری که باید، راضی نشده. آهی می‌کشم و باز ادامه میدم. حال میخوام بگم شما راهی بس محکم و سریع به من نشان دهید که استارت بزنم و دیگر به عقب نگاه نکنم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند که هرگز از رحمت حضرت معبود مأیوس نباشید. فرموده‌اند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏» بگو ای بندگان من که در مورد خود تندروی کرده‌اید و از مرز بندگی خدا خارج شده‌اید! از رحمت خدا مأیوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزش‌های ما می‌باشد و در همان راستا تذکر می‌دهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارج‌کردن. یعنی یک بُعدی‌شدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرج‌دادن. گاهی انسان نمی‌فهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره می‌کند تازه می‌فهمیم دردمان و مشکل‌مان و جهت و ریشه‌ی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانی‌مان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شده‌ایم، در آن حدّ که نمی‌دانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس می‌کنیم که نمی‌دانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کرده‌ایم. حسرت افرادی را می‌خوریم که در عالمِ روحانی خود به‌سر می‌برند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی می‌کردند، زندگی کنیم از دست داده‌ایم.

خداوند دقیقاً در آیه‌ی فوق به چنین انسانی پیغام می‌فرستد که ای پیامبر به همان‌هایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و می‌توانید به همان نقطه‌ی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دام‌های دنیای مدرن زندگیت را خراب نکرده‌ای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست نداده‌ای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش، باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجات‌های شبانه‌ی دلسوختگان، باز ایثار و محبت همه‌ی آنها در سعه‌ی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟

۲. ظرفیت انسان آن‌چنان گسترده است که راهزنانی چون فُضیل بن عیّاض‌ها را تا مرز اولیای الهی پیش می‌برد که خوب است سری به زندگی‌نامه او بزنید. موفق باشید              

31760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: سوالی داشتم محضر استاد گرانقدر مگر زمانی که حضرت مهدی قیام می کنند جهان پر از عدالت نمی شود؟ پس چگونه ایشان را به شهادت می رسانند و آیا نقصی در حکومت ایشان وجود دارد و دلیل شهادت ایشان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام مدیریت آن حضرت در جامعه بر اساس عدل است و نبود حاکمیت استکبار، نه آن‌که اختیار از آن‌ها گرفته شود و دیگر کسی نتواند بدی بکند. موفق باشید

31684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در حکمت ۲۷۰ نهج البلاغه موقعی که خلیفه عمر می‌خواسته زیور های کعبه رو در راه مجهز سازی سپاه مسلمانان خرج کنه، حضرت علی (ع) اجازه این کار رو ندادند و فرمودند هنگامی که قرآن بر پیامبر (ص) نازل شد در مورد زیور های داخل کعبه هیچ صحبتی نکرد و باقی گذاشت البته این باقی گذاشتن به خاطر فراموشی نیوده و کلا سکوت شده. حالا سوال بنده این هست که آیا تفسیری راجع به این موضوع وجود داره؟ دلیل اینکه زیور های داخل کعبه باید دست نخورده باشه و در راه اسلام خرج نشه چی بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این امر نیستم. موفق باشید

31551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد ببخشید اقتضای حکمت خداوند بر چه اساسی هست؟ آیا منبعی برای مطالعه در این مورد هست؟ ۲. اقتضای جلوه خداوند به اسم های متفاوت چگونه هست یعنی مثلا چگونه می شود که یک زمان اسم غنی عن العالمین ظهور می‌کند یک زمان اسم دیگری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این مربوط به حضرت پروردگار است که صفات او عین ذات اوست. آری! بعد از تحقق اسماء و صفات، ما متوجه نحوه ظهور آن اسماء خواهیم شد. در واقع نظر به سنن الهی در این مورد کارساز است. موفق باشید

31525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دو سوال از محضر استاد داشتم: ۱. اندیشمندان اسلامی که دارای نظام فکری در حوزه تربیت هستند چه کسانی هستند؟ ۲. سیر مطالعاتی آثار این اندیشمندان، برای بدست آوردن این نظام فکری، صرفا در حوزه تربیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اندیشه اسلامی بیشتر روی اخلاق تأکید می‌شود که عملاً همان تربیت به حساب می‌آید و بحمدلله کتاب‌های اخلاق کم نداریم. در این رابطه می‌توان نظام فکری خود را شکل داد. موفق باشید

31155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در کتاب آداب نماز امام خمینی دو مرتبه برای حضور قلب نوشته، مرتبه نازل تر را حاضر و محضر و مرتبه بالاتر را مشغول حاضر و جمال جمیل بودن توضیح می دهد _ در جایی دیگر هم خواندم که اگر جلال الهی آشکار شود فرد به رکوع می رود و اگر جمال الهی آشکار شود، فرد به سجده می رود. یعنی حضور قلب بالاتر همانی است که فرد را به سجده برساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. زیرا بالاترین حضور آن است که انسان از خود فانی و به حق باقی شود و این در حقیقت سجود پیش می آید. موفق باشید

31064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: بعد از نمار مغرب بین نماز غفیله و نافله ی مغرب کدام را انجام بدهیم بهتر است؟ الان که شبها کوتاه است انجام هر دو با هم یه مقدار طولانی می‌شود، اگر یک شب نماز غفیله و بک شب نافله بخوانیم چطور؟ سؤال دوم: اینکه بعضی شبها توفیق نماز شب را از دست می‌دهم و یا فقط نماز شفع و وتر را می‌توانم بخوانم و حضور قلبم هم کم است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً نافله، ارجحیت دارد. ولی در نماز جماعت که فرصت نیست، غفلیه را به قصد نافله می‌خوانند. اگر بشود غفلیه در حکم دو رکعت اول نافله مغرب بخوانید و دو رکعت بعدی را نیز انجام دهید، جمع خوبی می‌شود. ۲. کار خوبی است که در فرصت کم، به همان شفع و وتر اکتفا شود. إن‌شاءالله خدا کمک می‌کند و حضور قلب را مرحمت می‌نماید. موفق باشید

30299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نقد مدرنیته چه نقشی در ساخت تمدن نوین اسلامی دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از عوامل شناخت فرهنگ مدرن و نقد آن برای آن است که معلوم شود چه چیزی نباید باشیم. موفق باشید

30090

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر و عرض خسته نباشید در رابطه با سجده ملائکه در مقابل آدم طبق بیان قرآن کریم این سجده بعد از تسویه و نفخ روح بوده و کلمه من روحی آمده که از بزرگان شنیده شده که من روحی به آن معناست که جلوه هایی از آن روح اعظم در آدم دمیده شد حال آنکه بعضی دیگر می‌فرمایند که سجده در مقابل حقیقت آدم یا صادر اول بوده گدام‌یک درست است؟ و اگر سجده در مقابل مرتبه نازله ای از آن حقیقت آدمیت بوده که ظاهر آیه هم همین مطلب را می‌رساند آیا همین مرتبه نازله باز هم این شانیت را داشته که ملائکه و فرشتگان اعظم الهی در مقابل آن کرنش کنند؟ ضاهرا نوعی تعارض بین آیات و بیانات عرفا و حتی بعضی روایات دیده می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مقام خلیفة اللّهی آدم و مظهریتِ کل اسماء است و سجده در مقابل مظهر اسمای الهی مطرح است. این حواشی، مطلب را به حجاب می‌برد. موفق باشید

29789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یه سوال همیشه از نوجوونی ذهن من رو درگیر کرده و اون اینه می گن با دعا حتی قضای خدا تغییر می کنه پس چرا برای یه خواسته اون قدر باید درخواست کنیم که اصلا عمرمون می‌ره دعاهمون مشکل داره واقعا نمی فهمم؟ مثلا طرف از ۲۰ سالگی دعا می کنه ازدواجش جور بشه تازه ۳۵ سالگی این اتفاق میوفته بعضی وقتا می گم شاید اصلا ازدواج نباید بکنه با اون دعا میشه ۳۵ نمی دونم به هرحال این حدیث رو نمی فهمم با واقعیت جور در نمی یاد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع از موضوعاتی است که مفصل در آموزه‌های دینی ما بحث شده است. همین اندازه باید گفت دعا، در بستر خودش نقش‌آفرین است لذا اگر شرایط آن به هر دلیلی فراهم نباشد و خداوند آن را برآورده سازد، معلوم نیست به ضرر دعاکننده نباشد. شاید بعداً ما از خداوند تشکر کنیم که دعاهای‌مان را مستجاب نکرده. موفق باشید

29632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در قرآن کریم علت مخالفت مشرکان، مخالف بودن گفته های پیامبران با هوای نفس آن ها بیان شده. از طرفی گفته پیامبران هم عبادت خدا و اجتناب از طاغوت بیان شده. از طرفی هم مشرکان در مقابل گفته های پیامبران بر بت پرستی و اجرای آئین خود پا فشاری داشتند. پس مشرکان اگر کاری می کردند، بت پرستی می کردند باید برای هوای نفس باشد. لطفا رابطه بین هوای نفس مشرکان و بت پرستی و پا فشاری بر آئین خود را بیان فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بر آنچه میل‌شان اقتضاء می‌کرد، پافشاری کنند، نمی‌توانند با خدایی مأنوس شوند که باید از خودخواهی‌ها عبور کنند تا آن اُنس صورت گیرد. فرمود: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» (جاثیه/۲۳) (ای رسول ما) آیا می‌نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا، دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنی نمی‌شوید؟ موفق باشید.

28384

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. ۱. ببخشید استاد می‌خواستم بپرسم از چه طریق باید فهم جامعی نسبت به دین پیدا کرد تا بتونیم با آیات و روایات برخورد درست و حقیقی داشته باشیم، به طور کل فهم جامع پیدا کردن از دین به چه صورت هست؟ ۲. یک کتاب خیلی کامل و خوب راجع به حق الناس می‌خواستم مطالعه کنم اگر ممکنه بهم معرفی کنید. ۳. راجع به این شعر هم می‌خواستم بدونم منظور شاعر چیست که میگه: از خود بطلب هر آنچه هستی که تویی، آیا منظور همان خلیفه الله بودن است یا قدرت های روحی را به رخ مخاطب می کشه؟ ۴. نظرتان راجع به اینکه انسان همه ی تفسیرها را مطالعه کند چیست؟ آیا باعث عمیق شدن می‌شود یا کار بر روی همان تفسیر شریف المیزان کفایت می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه در دل آن مباحث، جواب سؤال‌های خود را خودتان خواهید داد. موفق باشید

27697
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من به نظر و تحلیل خودم که شاید تلقی شود تعبیرم، تعبیر تند و غیر منصفانه و کوته بینانه و یک تعبیر بدون طرح کلان است، معتقدم روح و سیر حاکم بر عالم و تمدن مدرنیته علی الخصوص در دوره معاصر، روحی و سیری است که حق و قدسیت در حجاب و تنگنا رفت و سیر تمدن مدرنیته، سیر ایجاد حجاب برای حق و عالم قدس و معناست و علیرغم اینکه متفکران و پدران عقل مدرن اعم از بیکن و دکارت و کانت و آگوست کنت سعی شان در جوامع غرب مبتنی بر ایجاد مسیر تفکر و تعقل و ایجاد یک روح تاریخی پس از دوره غرب مسیحی و دوره کلیسا و اعصار پیش از مدرنیته بود ولی مسیری که گشودند مسیر حجاب حق و عدم انس با عالم معنا و حتی نحوی از قناعت به آنچه در نظرش می‌رسد است و قرار گرفتن در گردونه ای است که با روح معرفت دینی فاصله دارد و الان هم که دیگر متفکرین مدرنیته رسما از پایان تاریخ و جنگ تمدنها می‌گویند و این بحث صریح‌تر شده است. این نظر و تحلیل شخصی من هست و همانطور که عرض کردم ممکن است تلقی شود دیدگاه جدلی و ایدئولوژیک منفی است و حتی تند و با نگاه سطحی است ولی به نظرم اگر نخ متصل کننده اجزای تمدن مدرن به هم که همان روح این تمدن و فرهنگ است را ببینیم، تاریخ و سیر مدرنیسم بسوی حجاب معرفت دینی و معرفت حکیمانه و حتی معتقدم اینکه متفکرین مدرن گفتند ما پیش از مدرنیته با دین عالم را تفسیر می‌کردیم و حالا دوره آن خبر و مکتب گذشته است و طرح انسان ابزارساز به قصد تصرف در طبیعت جهت ارضای حال درونی خویش و با رویکرد سوبژه شدن اتفاق افتاد دقیقا با روح معرفت و حکمت دین به تعارض می‌رسد و تقدم بر طرح کلان خداوند و انبیاء عظام است و دقیقا تقدم بر نبی طرح کلان نبی خدا است که در آیه اول سوره حجرات نسبت به آن تذکر و انذار داده شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سیر فرهنگِ مدرنیسم که غیر از عقل تکنیکی و روحیه‌ی تمدنی است، به گفته‌ی خود متفکران غربی، در دست شیطان قرار گرفت و جلو آمد و این غیر از تولد بشری است که می‌خواست «اَلِثیا» را به تاریخِ خود برگرداند تا استعدادهای عالَم را فراروی کند هرچند آن روح تا حدّی گرفتار گِشتل شده، ولی نباید آن تولد را نادیده گرفت، همان‌طور که جهان بشری تولد انسانی که در ایران بناست خداوند را به تاریخ برگرداند؛ نباید نادیده بگیرد. موفق باشید

26481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا همه روح ها وحدت دارد؟ یعنی روح ها یکی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. هر روحی با انتخاب‌های خود، شخصِ مخصوص به خود می‌شود و اگر هر انسانی ذیل روحِ امام معصوم انتخاب‌های خود را شکل دهد، با روح‌های دیگری که در همان وادی حاضر است، احساسِ نزدیکی می‌کند. آری در ابتدا اصل همه روح ها در قوس نزول یک منشا داشته اند. موفق باشید

25810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا نتیجه عمل به این دستور که در انجام نوافل رعایت حالت روحی خودمان را بنماییم این نخواهد شد که نهایتا هیچ عمل مستحبی (خصوصا اعمالی چون نماز شب که همراه با مشقت است) از ما صادر نشود؟ چرا غالب انسانها ابتداً شوق و رغبتی به مستحبات ندارند و برای انجام آنها گریزی از قبول مقداری رنج و تعب و تحمیل بر نفس نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه چندان به خود سخت‌گیری کنید، و نه چندان نسبت به امور مستحب، سهل‌انگاری نمایید. موفق باشید

24714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد این جمله سوالی داشتم و می خواستم بدانم این جمله در کل درست هست و اگر بتوانید تفسیری بفرمایید از برداشت خودتان ممنون می شوم. همه مَنیم مَنیم همه یک جا خواب یک جا خواب آلود یک جا بیدار یک جا... لاجرم تو خواهی بیداری باید جمله جان شوی تا جانان شوی آری این جانان است که چنین در تکاپوست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه می‌خواهد بفرماید باید وجهِ تجرد خود را در وجهِ مادی و دنیایی غلبه دهیم. کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند راهنمای خوبی در این موضوع باشد. دن‌شاءاللّه. موفق باشید

34681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب بر استاد گرامی: ما در حال مطالعه و مباحثه ویس‌ و کتاب معاد شما هستیم. در صفحه ۷۷ کتاب با سخن امام خمینی پیرامون صورت ملکات انسان مواجه شدیم. ایشان فرموده‌اتد خلق و باطن حیوانی و شیطانی فرد ملکات حیوانی و شیطانی می‌سازد. چگونه ثمثل انسان از جنس جن و شیطان می‌شود؟ لطفا مساله را برایمان روشن کنید. امام خمینی (رحمه‌الله علیه) می‌فرمایند: «اگر خلق و باطن انسان، انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است، ولی اگر ملکاتش غیر ملکات انسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع سریره و ملکه است. مثلا اگر شهوت و بهیمیت بر باطن او غلبه کند و حکم مملکت باطن، حکم بهیمیه شود، انسان صورت ملکوتی‌اش صورت یکی از بهائم است و اگر وهم و شیطنت ملکه شد و باطن و سریره‌اش دارای ملکات شیطانیه شد، از قبیل خدعه، تقلب، سخن‌چینی و غیبت، صورت ملکوتی‌اش، صورت یکی از شیاطین است به مناسبت آن.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان مباحث عرض شد که صورت قیامتی انسان را ملکات او تشکیل می‌دهند و در این رابطه کسی که اهل خدعه باشد، صورت شیطانی پیدا می‌کند، نه آن‌که جنس او، جنس جنّ و شیطان شود! موفق باشید

33908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: کتاب ادب عقل و خیال و وهم را خواندم بسیار زیبا بود. سوالاتی برایم پیش آمد البته هنوز کتاب جایگاه جن، شیطان و ملک رو نخوندم و قصد خواندن آن‌را دارم دو تا فرزند دارم سوالاتی در مورد جن برایشان پیش امده پرسیدند من جوابهایی دارم ولی بخاطر اینکه از اینترنت یا شخص خاص یا جایی که معتبر نیست جستجو نکن و به حقیقت درست نرسند گفتم خودم انجام بدم رو این حساب خواستم از منبع معتبر راستی ازمایی کنم و بهترین جا سایت شما رو میدانم از این رو لطفا جواب هر سوال را جداگانه بدهید تا بتوانم جمع بندی کنم و به بچه ها بگویم چند سوال راجع به جن داشتم میخواستم بدونم کدام حقبقت داره کدام خرافات یا زاییده وهم خیال هست 1_چندین بار شنیدم که افراد مختلف گفته اند مثلا کتاب یا شی خواصی را در جایی گذاشتند و بارها مراجعه کردند ولی نبوده و بعد چند دقیقه یا ساعت یا چند روز دیدن سرجایش بوده با اینکه چندین مرتبه اونجا را جستجو کردند حتی با دقت ولی نبوده و بعد مدتی انجا پیدا شده خوب ایا این حقیقت داره که اجنه برمیدارند اگر بله چطور ؟ ایا مثل تصرف مرتاض ها با قدرت روحی انجام میدهند یا در این عالم تصرف میکنند و با جسمشان برمیدارند؟ 2_اگر چیزی را برمیدارند واقعا برای چه منظوری هست مثلا همان کتاب به چه کارشان میاید؟ 3_چون شنیدم جنس جن از اتش است و قابلت ظاهر شدن با جسم را هم دارند جنس بدن انها در زمان تصرف در عالم ماده چگونه است ایا هم جنس عالم ماده میشوند؟ 4_از قدیم میگفتند که جن شبیه انسان ظاهر میشود ولی موهای طلایی با دست و پای شبیه به سم حیوانات و چشمان تیغه ای مثل گربه سانات ایا این خرافات هست یا زمان ظاهر شدن در عالم ماده به هر شکلی بخواهند درمیایند مثلا شبیه به گربه پرنده یا حتی انسان 5_از انجایی که میدانم کسی که دنبال دیدن جن برود خود را از مقام انسانیت پایین تر میاورد و پست تر میکند تا جن را ببیند و عقیده دارم این کار بیهوده ای هست چرا نزول کنیم چرا صعود نکنیم برای مقام دیدن ملک و امام زمان(عج) پس بهتره دنبال معرف اللهی باشیم تا دیدن جن حال اینکه میگویند فلانی جن و دیده و مشکلی برایش حل شده یا برعکس مشکلی برهیش بوجود امده چگونه است مثل داستان قوز بالا قوز 6_اینکه میگویند جن در خرابه یا در حمامهای قدیمی ظاهر میشوند حقیقت داره؟ 7_اینکه میگویند جن از فلز مثل سنجاق یا از بسم الله حراس داره چگونه است؟ 8_اگر در هر شرایطی کسی با جن مواجه شد چکار کند اصلا از کجا متوجه بشه جن است بخاطر این میگویم که شنیدم جن کافر و مسلمان داریم هم خوب هم بد منظور اینکه ایا اسیب میتوانن بزنن؟ 9_اینکه گاهی اوقات یک دفعه یه لرز شدید در روح و بدن حس میکنیم و به اصطلاح عامیانه میگویند عزراییل از کنار روحت رد شده واقعیت داره ؟ 10_اینکه گوش سوت میکشه میگویند اگه گوش چپ باشه دارن پشت سرت بدیهات و میگن اگه گوش راست سوت بکشه دارن خوبیهات و میگن درسته؟ 11_منظور از همزاد که از بچگی میگفتند و هنوز میگن چیست ؟ استاد شخصیتم طوریه که هر مطللی رو زود نتیجه گیری نمیکنم خصوصا فضای مجازی رو رو این اصل همیشه سعی بر تحقیق و کنکاش داشتم تا به اصل مطلب برسم در سایتهای مختلف جوابهای ضد و نقیض مختلف هست انگار بعضی مباحث از زیر جواب دادن در رفتن است و جان و عقل نمیپذیره بچه ها سوالات زیادی دارن من خلاصه چندتایی شو مطرح کردم نمیخاهم جواب غلط بدم الان دوره علم و پیشرفت فکر و عقلانیت است خرافه در زندگیها زیاد امیخته بهترین جایی که حس میکنم با منطق و عقل و درست میشه جواب گرفت لب المیزان است لطفا تک تک جواب بدید تا بدونم کدام خرافه یا حقیقت هست و انشالله جمع بندی کنم تا جواب بچه ها را درست و منطقی بدهم تا یک عمر اشتباه فکر نکنند بسیار تشکر از حوصله ای که به خرج دادید حلال بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً به جواب سؤال شماره  33898  رجوع فرمایید. موفق باشید

33022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی! پس از شنیدن سخنان شما در رابطه با تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) سوالاتی برای من مطرح شد: ۱. فرق غیب الغیوب، حق، الله چیست ؟ ۲. خدایی که ما پرستش می کنیم کدام است؟ غیب الغیوب، حق یا الله ۳. عین الوجود کدام است ؟ غیب الغیوب، حق یا الله ؟۴. من حیرانم که خدایی که من پرستش می کنم کدام است؟ (غیب الغیوب، حق، الله) دچار چندگانگی شده ام. لازم به ذکر است که من از شرح حمد امام خمینی که در سایت است گوش داده ام. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که باید در ابتدای امر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن‌ها به‌خوبی دنبال کرده باشید و اگر چنین نیست، تلاش بفرمایید آن مطالب دنبال شود تا معلوم گردد حضور حضرت حق در عالَم، در مقام احدی، همان غیب‌الغیوب است و در مقام حضرت الله، که جامع جمیع اسمای الهی است، ما با نظر به ربوبیت او، او را پرستش می‌کنیم و در همین رابطه حضرت حق در قرآن به رسول خود فرمود که بگویند: «إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ» همانا حضرت الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را عبادت کنید که صراط مستقیم همین است و بس. و البته در همه این موارد چه در مقام احدی و چه در مقام واحدی، او یعنی حضرت حق در صحنه است. موفق باشید  

32668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من از مردم فرار نمی کنم فقط آنها را از گزند خودم در امان نگه می‌دارم، من همیشه کم حرف بودم و بدون توجه و دانستن قواعد حرف زدن در حد نیاز صحبت می کردم، اما حالا تفاوت کرده، حرف زدن برایم سخت شده نمی‌دانم جواب سوالاتی که از من می شود را چطور بدهم که کسی آسیب نبیند، انگار هوشم در این زمینه صفر است و علی‌رغم همه چیز این جور چیزها را هرگز نمی‌خواهم یاد بگیرم، حرفی هست که بخواهم بزنم؟ حتی پیش پا افتاده ترین سوالات باعث آسیب می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولایمان علی «علیه‌السلام» سعی کردند با ظاهری به ظاهر شوخ، میدان ارتباط با بقیه را گشوده نگه دارند هرچند که متهم شدند او مرد شوخ طبعی است و شایسته حکومت نیست، ولی حضرت کار خود را کردند و نگذاشتند فضای ارتباط‌شان با انسان‌ها تنگ و تنگ‌تر شود. موفق باشید

32420
متن پرسش

با عرض سلام و ادب واحترام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد عزیز می‌توان با توجه به روایت زیر، گفت این دو مرحله درخواست ایرانیان برای حق خود همین مسئله هسته ای و برجام است؟ قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر می‏‌داند (و لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُم). و در مواجهه با دشمن، دو مرحله حق خویش را طلب می کنند (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ ثُمَّ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ) اما دشمن حق ایرانیان را به رسمیت نمی شناسد (فَلَا يُعْطَوْنَهُ). در مرحله سوم، ایرانیان وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک می‏‌کنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك‏)، این‌‏بار حق خویش از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ و دشمن، مجبور به قبول آن خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی از جمله وقوع واقعه هرج الروم از پذیرش حق خویش - علیرغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی - سرباز خواهند زد (فَلَا يَقْبَلُونَه) و در مقابل آماده جنگ نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مواردی که می‌فرمایید می‌تواند امکان تطبیق با وضع تاریخی موجود داشته باشد و می‌تواند نداشته باشد. عمده آن است که بدانیم وقتی حرکتی توحیدی شروع شد و دشمنان حقیقت کار را به مقابله با آن حرکت کشاندند حرکتی که پشتوانه مبنایی و معرفتی آن سالک عارفی چون حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»می‌باشدو موحدینِ زمانه برای تحقق آن توحید تا مرز شهادت جانفشانی کردند، حتماً آینده از آنِ حرکت توحیدی است به حکم آن‌که همان شهدا پس از شهادت‌شان با آن نوع حیات تاریخی که نصیب‌شان شد «يَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ» (آل‌عمران/۱۷۰ ) آن‌ها خبر از پیروزی آن حرکت در آینده‌ای می‌شوند که مربوط به آن حرکت است و از این جهت بصیرت رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» که منوّر به بصیرت قرآنی است آن‌چنان تأکید دارند که آینده از آنِ نهضتی است که شروع شده. موفق باشید      

نمایش چاپی