با سلام و احترام: در صفحه ۱۱۳، کتاب خویشتن پنهان فرمودید اگر رابطه بین نفس و بدن درست برقرار شود، نفس بدن را به خوبی تدبیر می کند. سوالم این است از کجا باید یاد گرفت تنظیم رابطه بین نفس و بدن را؟ علمی عهده دار این امر است؟ یا عرفان انسان را به اینجا می رساند؟ از طرفی شاهدیم که آقایان عرفا هم پیر و مریض می شوند و به دکتر می روند! لطفا اگر منبع مطالعاتی یا کتابی در این زمینه دارید، معرفی بفرمایید. با تشکر، التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت دستورات شرع مبین نسبت بین جسم و روح در تعادل خود قرار میگیرد و این غیر از آن است که بنا به تقدیر الهی، شخص بیمار شود و از این جهت هرکس چنانچه خود را در معرض حضوری نسبت به حضرت حق قرار دهد که آن حضور موجب تجلیات انوار رحمانیِ خداوند قرار گیرد، عملاً آن نوع بیماری که به جهت عدم تعادل بین جسم و نفس است برایش پیش نمیآید به اعتبار آنکه فرمود: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا » نفس در مقام اعتدال است و بدن نیز زمینه تدبیر چنین نفسی است. موفق باشید
سلام بر استاد بزرگوار: بنده از شاگردان شما در تربیت معلم بودم، بعد از بیست سال معلمی در درس حرفه و فن، امسال شرایطی پیش آمد که معاونت مدرسه ای به من داده شد، بنده با این فکر این پیشنهاد را قبول کردم که احتمالا بتوانم به امید خدا دانش آموزانی را شناسایی کنم و مباحث خداشناسی و معاد و... را با آنها کار کنم، برای این کار هم خیلی از خدا خواستم که اگر به صلاحم هست معاونت برایم درست شود، الان ۲ ماهه که درست شده ولی چون مدرسه ی ما از مدارس حاشیه شهر میباشد و مشکلات زیادی دارد و دانش آموزان هم مشکلات انضباطی زیادی دارند، فعلا متاسفانه طبق برنامه ام نتوانستم کار کنم البته بعد از عید من به این مدرسه رفته ام، آیا الان به نظر شما ادامه دهم یا فکرم اشتباه بوده، من قبلا معلم حرفه و فن بوده ام الان گفتم شاید بتوانم از این فرصت استفاده کنم، از کتاب ها و جزوه های شما هم در این سالها برای خودم استفاده کرده ام، و در کلاس های تدریسم اگر وقت بوده در هدایت دانش آموزان استفاده کرده ام، لطفا راهنماییم کنید. ان شا ء الله موفق و سلامت باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عجله نکنید. إنشاءالله خیر در همین است که پیش آمده است. با دلسوزی و محبّت با همین دانشآموزان با همه ضعفهایی که دارند، مدارا کنید. همین نحوه برخورد شما برای خودتان نوعی سلوک و برای دانشآموزان راهی است جهت هدایت. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت: دختر خواهری دارم که با توجه به اینکه پدر و مادرش در قید و بند دستورات اسلام نبوده اند خیلی با احکام اسلام آشنا نیست. اما الان نزدیک به سه سال است که با علاقه زیاد و کسب نمرات عالی در رشته زبان و ادبیات عرب تحصیل میکند و با توجه به بعد مسافتی که با هم داریم امسال که ایشان را دیدم متوجه شدم با توجه به رشته تحصیلی ایشان و مجبور بودن به مطالعه برخی متون اسلامی در رشته مذکور به مباحث عرفانی علاقمند است. خواستم سوال کنم اگر بخوام آثار شما رو بهشون معرفی کنم از کجا شروع کنم؟ حتی به نظرم اومد ابتدا ازش بخوام آثار شما رو به عربی ترجمه کنه. ممنون از راهنمایی تون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می آید اگر از کتاب «آشتی با خدا» و سپس با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن شروع کنند، خوب باشد تا استعداد و آمادگی و ذوق خود را بسنجند. موفق باشید
سلام و عرض ادب وقتتون بخیر استاد: استاد ببخشید بنده ۱۹ سالمه و دانشجوی پزشکی هستم و به فسلفه علاقه دارم دوست دارم تخصصی تو این حیطه کار کنم امکانش هست بفرمایید چه کنم و از کجا شروع کنم؟ البته دوره طرح ولایت رو گذروندم و از بنده خدایی پرسیدم گفتن باید مشخص کنید در کدام حیطه فلسفه میخوای تخصصی کارکنی. بنظر شما کدام حیطه نیاز روز جامعه الان است. ممنون از پاسخگوییتون🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه حضرت امام نگاهِ فلسفه صدرایی برای این زمانه مدّ نظر دارند؛ پیشنهاد بنده آن است که اگر بتوانیدکتاب «ده نکته» و کتاب «از برهان تا عرفان» و کتاب «معاد بازگشت به جدّیترین زندگی» را همراه با شرح صوتی آنها دنبال کنید، إنشاءالله ورود خوبی در فلسفه صدرایی برایتان فراهم میشود. کتابها و شرح صوتی آنها روی سایت هست. موفق باشید
با سلام و تشکر: ۱. سوالم درباره شفای امراض سخت است. به نظر می رسد اگر کسی مبتلا شد، چاره فعلا فقط در مرگ است، اصلا شفایی نیست. آنچه علم مادی دارد که فعلا به جایی نمی رسد از یک طرف، از سوی دیگر آنچه در دین هم آمده که فلان سوره و فلان ختم هم مگر برای چند نفر جواب داده است؟ تعداد کسانی که از این خوان بهره مند شده اند بسیار کمتر از کسانی است که بهره نبرده اند. پس یا علم پیشرفت کند یا کار زیادی از دین برنمی آید؟ طرف برای درمان به فلان مرتاض هندی و فلان مقدار پول مراجعه کرده و مرض محکوم به مرگ را، شفا گرفته. افراد برای شفا واقعا دنبال این علوم بروند؟ ۲. در دوره آخر الزمان که فقر و بیماری و ظلم نیست، مردم به چه آزمایش می شوند؟ بساط آزمایش برچیده می شود؟ یا مسابقه در کسب معارف است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست همه این دستورات و درمانها، زمینه است تا نفس ناطقه انسان توان تدبیر بدن را به دست آورد و به همین جهت هیچکدام از این موارد مطلق نیست و آیا نفس ناطقه اگر از عضوی منصرف شود و یا نتواند آن را تدبیر کند، مگر این نوع درمانها میتوانند کاری بکنند؟ دعا یکی از وسایلی است که زمینه تدبیر نفس ناطقه را فراهم می کند. اگر نفس ناطقه آمادگی تدبیر لازم را در مورد آن عضو در اراده خود داشته باشد. موفق باشید
سلام: دختر ۱۴ ساله ام درمورد منطق اجبار حجاب و لزوم آن سوال دارد. در جست و جوی یک پاسخ منطقی هستند. نگرانم اصل دین برایش زیر سوال برود. من با پرسش از چند نفر متخصص به شما رسیدم و شما را معرفی فرمودند. آیا اجازه دارم شما را معرفی کنم تا پرسش خود را از شما بپرسند یا بزرگوار دیگری را معرفی می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حجاب چیزی نیست که در گردونه چند سؤال و جواب بتوان روشن نمود. عمده آن است که انسان متوجه ابعاد روحانی خود بشود و در دل آن حضور معنوی برسد به آنکه اسلام با دستورات خود راهِ گشودهشدنِ آن افقهای معنوی را به ما از طریق چنین تکالیفی نشان میدهد. در این رابطه خوب است که با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، کار شروع شود. موفق باشید
استاد ارجمندم سلام و عرض ادب: در فرمایشات گرانقدرتان فرمودید که با سعه صدر، تفکر در جهانی بین دو جهان، نظر به مبانی انسانیِ انسان جدید و تاریخ انقلاب اسلامی باید کارها را جلو برد، در جلسات سها هم بحث بسیار جدید و دقیقی در مورد عقل تکنیک مطرح میشود ولی بعضا آدمِ امروز را به انفعال می کشاند و اصولا بحثها در بستر فکر کردنِ محض مطرح میشود، بنظر میرسد باید راهی برای نقطه شروع ارائه داد، راهی که مشکل گشا باشد و اثرات آن را در جامعه حس کرد، راهی که بشود مشکلاتی که بطور خلاصه و مثال آورده ام را درمان کرد، راهی که با آن جامعه ای درست شود که حضرت حجت عجل الله تعالی در آن حضور پیدا کنند. در حوزه فرهنگ در صدا و سیما مسئله حیا و غیرت به مسخره گرفته میشود، دائم تبلیغات مسخره می کنند و مردم را برای خرید به ولع می اندازند، سبک زندگی غلط و توسعه هوس را پرورش میدهند، شخصیت میدهند به افرادِ بی شخصیتی همچون بعضی از سلبریتی های سگ و گربه باز که از افسردگی نمی دانند چکار کنند و اکثرا در دام اعتیاد و گرفتاری های اخلاقی هستند، هزینه کردن وقت و پول مردم برای برنامه خندوانه ای که خنده دارد ولی آنقدر جای شادی واقعی در آن خالی است که انیماتور و برنامه ریز جوانش به بد ترین شکل خودکشی میکند! در فرهنگ ارشاد اسلامی! فیلمها وسریال هایی تولید میشود که یک ساعتش زحماتِ یک عمر کار فرهنگی دلسوزان در مجموعه های فرهنگی را به باد میدهد، به دولتی که نوکر جد و اباءش هستیم و معتقدیم هدیه الهی به مردم است و متاسفانه وزیر انقلابیش آقای رستم قاسمی به مردم قول میدهد که مازاد پرداخت هزینه بلیط اربعین به حساب زائران واریز میشود و بعد از چند ماه هیچ خبری نمیشود، به امام جمعه شهرم که میگوید رهبری درس خوانده است و من هم درس خوانده ام و نمیداند که مراجع هم در امور مملکت مقلد ولی امر هستند، به امام زادگان محترمی که تولیتشان افتاده دست کارتل های اقتصادی مثل اسنوا، ظریف مصور و... به معماری بیمار و توهم انگیز شهر که آسمان شهر را از مردم گرفته، آسمانی که نگاه کردن به آن قلب را آرام میکند، و خیلی از مشکلات دیگر که در مجال مکاتبه نیست و قطعا خود حضرتعالی هم بابتش خون دل میخورید. آیا شهید عزیز آوینی فقط به مشکلات فرهنگی فکر کرد؟ آیا شهید عزیز سلیمانی سلام الله، به مسئله داعش، فقط فکر کرد؟ آیا داعش فقط در سوریه و عراق بود؟ آیا داعش به فرهنگ، اقتصاد و باور جامعه ما حمله نکرده؟ استاد ارجمندم، بنظر باید راه حلی قابل اجرا برای پیگیری و اعتراض، در جهت اقامه حق و توسعه تمدن اسلامی پیدا کرد. (به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل اگر مراد نیابم بقدر وسع بکوشم) گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دیگر دست به حمله و پیکار با فسادگران زدند و با شکیبایی که داشتند بر خدا منت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، شمشیرها در راه خدا کشیدند و بینش خود را بر شمشیرها نشاندند و جهاد کردند و از کسانی هستند که در چشم متکبران خوار و در روی زمین گمنام و در آسمان ها معروف اند. نهج البلاغه خطبه ۱۵۱ التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مائیم و همین مشکلاتی که فرمودید و بستری به نام انقلاب اسلامی که تاریخی است برای عبور از این مشکلات. و به همین جهت همه تلاش بنده با تجربههای اجرایی که داشتهام، آن است که متوجه حضور تاریخی خود باشیم. زیرا تنها و تنها در چنین حضوری است که میتوانیم در این تاریخ، از این تنگناها عبور کنیم. و بنده حضور تاریخی انقلاب اسلامی را عطای الهی برای عبور از این مشکلات میدانم. به همین جهت در متنی که در رابطه با حاج قاسم عرض شد، نوشتم:
حضور در تاریخی که حاج قاسمها میسازد
او در این تاریخ و بر روی این زمین هیچ دلیلی برای ماندن در زندگیِ معمولی نداشت. حاج قاسم چندان که میتوانست مهر میورزید، او از میان غوغا برآمده بود و از غوغا هراسی نداشت و از اینکه دشمنانِ انسانیت او را دوست نمیداشتند، خشمگین نمیشد. آن مهرِ بزرگ، طالب مهرهای فریب و زهدهای دروغین نبود، زاهدانی که به زندگی با بدخواهی مینگرند.
آنهایی که در راهی قدم میزنند که انقلاب اسلامی مقابل انسان گشوده است، صاحب گامهایی خواهند بودکه هرگز نه سُست میشود و نه باز میایستد، گرچه در میانه راه، کوههای بلند و محنتهای بزرگ باشد. آن کس که سبکپای است آنچنان کوهها و مردابها را طی میکند که گویا در حال رقصیدن است.
هان! ای حاج قاسمها! باید دلهای خویش را در تاریخی که میتواند حاج قاسم بسازد، برکشید و پای بر فرق هر آن چیزی بگذارید که مانع رفتن شما است. دلهای شما پاک و مقدس است، هیچکس را امروز که روز حاج قاسمها است کوچک نباید شمرد. حاج قاسمِ امیدوار و سبُکبار که با افشاندن بالهایش آماده پرواز بود و به پرندگان -آن یاران شهیدش- اشاره میکرد، حقیقیترین سخنان را بر زبان داشت و از جمهوری اسلامی که حرم است، گفت و از راز عاقبت بهخیری در ارادت به مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی».[1]
موفق باشید
[1] - میفرماید: برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جایگاه فهم انقلاب اسلامی، کتاب «بازگشت به عهد قدسی» إنشاءالله مفید خواهد بود. و وقتی حقیقت انقلاب شناخته شود، خود به خود انسان خود را سرباز آن انقلاب حسّ میکند و در مقابل مسائلی که پیش میاید، میتواند وظیفهی خود را تشخیص دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دینی که امروز مقابل تمدن غربی حرفی برای گفتن ندارد، دینی نیست که در جایگاهی قرار داشته باشد که تکلیف بشر را تعیین کند، بلکه دینی خواهد بود که فرهنگ مدرنیته تکلیفش را روشن میکند. بنابراین ما باید از خود بپرسیم ما با کدام اسلام بنا داریم خود را ادامه دهیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دردی که در سلوک مطرح است با نظر به جایگاهی است که آن درد، در راستایِ امتحان الهی برای سالک پیش میآید لذا میگوید: «در بلا هم میچشم الطاف او». موفق باشید
سلام علیکم: باعرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. امام خمینی بیت شعری دارند که: درِ میخانه گشایید بهرویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم که حضرتعالی بارها شرح این بیت را بیان فرمودید ولی حضرت امام بیت شعری دیگری دارند: ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد از حضرتعالی خواستم اولا شرحی بر بیت دوم بفرمایید و بیان نمایید چرا حضرت امام که قبلا فرمودند درِ میخانه گشایید شب و روز، اکنون با حلول رمضان میفرمایند (میخانه برافتاد) با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بیت اخیر، متذکر میشوند حتی همان میخانهای را که در زندگی به دنبالش بودند، میخانهای که حضوری است در راستای عبور از معلومات و عبادات انتزاعی و مفهومی و عادتیِ مسجد و مدرسه. حال با رمضانیشدنِ زمان، صورتی بسی برتر و زندهتر به میان آمده و آن همان شروع روز است در شبانگاهِ رمضان با احوالاتی که سراغ انسان میآید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. محضر استاد طاهر زاده سلام علیکم و رحمة الله ببخشید، یکی از دوستان بنده در یزد میگوید دو سه سال پیش برای پیدا کردن یک شی با ارزش گمشده، برخلاف میل باطنی و اطلاع از خطرات احتمالی، به یک دعا نویس مراجعه کرده. و از عواقب آن مراجعه این بوده که طی این سه سال با اجنه درگیر شده. و علیرغم مراجعه به برخی اساتید و روحانیون برای درمان، این مشکل ریشه کن نشده، البته که کمتر شده. حالا بسیار پشیمان است و میگوید خیلی سخت است و اذیت میشود. ۱. توصیه و راهنمایی حضرتعالی درباره ایشان چیست؟ ۲. ما و سایرین برای پیشگیری چه کنیم که در مسیر معنویت درگیر آزارهایی از جمله تمثل و تجسم شیاطین نشویم؟ و لطفا ایشان و ما را از دعای خیرتان در این زمینه و همه زمینه ها محروم نسازید. قبلا از عنایات حضرتعالی بسیار متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان. در این موارد پیشنهاد میشود کتابهای «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه شود. موفق باشید
با سلام: سوالی ذهن من را مشغول کرده که میخواستم از شما راهنمایی بگیرم. خواهشا جواب سوال منا به سوال ها و مقاله های قبلی ارجاع ندهید. من فایل مناظره آقای علیزاده و همچنین فایل صوتی خود شما در مورد پیامبر اکرم و رافت داشتن در حین روحیه سلحشوری را گوش دادم و همچنین یادداشت تقابل آزادی و حجاب را مطالعه کردم. سوال بنده: چرا هرموقع مردم اعتراض به حقی دارند، روز دوم اعتراضات تبدیل به درگیری و اهانت میشود؟ در سالهای 88-96-98 و الان و همچنین تظاهرات کشاورزان اصفهانی همین رویه بوده است که در روزهای اول تظاهرات به صورت مسالمت آمیز انجام میشود ولی بعدا به اهانت و درگیری ختم میشود. آیا این اقدام حاکمیت نیست که بعد از بررسی ابعاد اعتراضات در روزهای نخست، افرادی را بین اعتراض کننده ها میفرستد تا اعتراضات را به وسیله آتش زدن و صدمه به بانک ها و اهانت به مقدسات، جامعه را دو قطبی (انقلابی و ضد انقلاب) کند؟ و بعد از دو قطبی کردن سریع بیانیه بدهند که مردم بعد از نماز جمعه در علیه اغتشاش گران تظاهرات کنند و اصلا خواسته اصلی مردم را در رسانه ها محو میکنند؟ این نظریه نه سوال من بلکه اعتقاد خیلی از مردم شده که من دارم از شما میپرسم. میگویند این سیاست حاکمیت است که با این کار جهت اعتراضات را به خشونت و از طرفی دو قطبی کردن بکشاند تا مردم از ترس کشته شدن و انگ ضد انقلابی از خواسته خود صرف نظر کنند. همچنین وقتی از طرف رسانه های غربی چندین بار بیانیه صادر شد که اهانت به مقدسات و صدمه زدن به اموال عمومی را نهی کردند و همچنین فیلمی از ایلام در فضای مجازی پخش شد که تمام اسباب و وسایل و مدارک بانکی را در شب خالی کردند و فردا همان بانک در آتش سوخت، ذهن ها را مشغول میکند که این ها کار حاکمیت است. در قضیه آتش زدن چادر کشاورزان در رودخانه هم با توجه به فیلمی که پخش شد معلوم بود کسانی که چادر کشاورزان را آتش زدند حرفه ای بودند. موضوعی دیگر هم که باید تامل کرد نکته ای بود که در مناظره آقای علیزاده بیان شد که مجری شبکه چهار را برای برنامه ای با موضوع گشت ارشاد از کار برکنار کردند و همچنین توییت استاد رایفی پور که گفته بودند رسانه ملی در حال دو قطبی کردن است. این یعنی خود رسانه ملی قصد ندارد موضوع اعتراضات به حق مردم را پخش کند و در حال ماله کشی است. حال سوال من این است که آیا این حرکات، سیاست حاکمیت است که اعتراضات را سرکوب کند؟ خواهشا جواب من را بدون ابهام بدید که اگر سیاست حاکمیت این نیست بتوانم در مقابل افکار جامعه و مردم دفاع کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اساساً ذات نظام اسلامی، تفاوت اساسی با نظامهای سیاسی سکولارِ دنیا دارد. ممکن است نظامهای سیاسی دنیا از این حیلهها به کار ببرند ولی اگر کسی متوجه نظام اسلامی و روحی که بر آن حاکم است باشد، میداند که نظام اسلامی از چنین اتّهاماتی مبری است و هیچ دلیلی بر چنین حرفهایی و هیچ شاهدی بر چنین حرکاتی در میان نیست. معلوم است که نظام اسلامی دشمنان حیلهگر و بیتقوای فراوانی دارد که با نفوذ در جریانهای اعتراضی، تلاش میکند با انواع تخریبها و کشتهسازی ها، پرونده نظام اسلامی را که در ذات خود تا آنجا که ممکن است مدارا میباشد؛ مکدّر کند. ملاحظه کردید که حتی دادستان محترم کشور به دادستانهای استانها توصیه کردند افرادی که پرونده خاصی در رابطه با شرارت ندارند، برای آنها پروندهسازی نشود. زیرا ما آن جوانان را از خود میدانیم که به هر حال نهایتاً اعتراضی چه حق و چه باطل داشتهاند، ولی مرز آنها با آنانی که سعی کردند اعتراضات را به خشونت و تخریب بکشانند، جدا است. آیا اگر خشونت و تخریب از آنِ نظام است، چنین دستوری داده میشد؟ هنر ما آن است که با سواد رسانهای خود جایگاه شایعات را درست تعیین کنیم و متوجه باشیم نظام اسلامی بسیار بزرگتر و پایدارتر از آن است که مجبور به چنین کارهای سطحی باشد. موفق باشید
کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم میخواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمیبینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعفهایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذاردهاند؟ وگرنه حتماً میدانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام میشود بدون آنکه حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد میشود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543
سلام: با توجه به آیه ۵ سوره مائده المائدهََََُُُُُِّّ. «وَمَن يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ اﻳﻤﺎنش را بپوشاند، ﻗﻄﻌﺎً ﻋﻤﻠﺶ ﺗﺒﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. (٥) آیا تقیه یکی از مصادیق این آیه نیست؟چرا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه» در رابطه با قسمت آخر آیه مذکور میفرمایند عملنکردن به آنچه حقّانیت آن را طرف بداند مثل غفلت از دوستی با مشرکین و آمیزش با آنها و یا ترک نماز؛ همان کفرِ به ایمان است یعنی به آنچه علم دارد عمل نکند عملاً موجب دوام حبط خواهد بود. موفق باشید
با سلام: ان شاءالله امسال عازم حج هستم و سوالاتی داشتم که خدمتتان تقدیم می کنم ۱. در متون و سخنرانی های جنابعالی بحثی حول حج داشته اید؟ ۲. در حج چه خبر است و به دنبال چه باید بود؟ ۳. لطفا منبعی برای مطالعه معرفی نمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به جزوات «حقیقت حج بیت الله الحرام» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA%20%D8%AD%D8%AC و
«وظیفه حجاج پس از برگشت» https://lobolmizan.ir/quest/24482?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC رجوع فرمایید. موفق باشید
ضمن سلام و عرض ادب و احترام. رابطه قوههایی از جمله عقلیه، قضبیه، شهویه و یا وهمیه با روح انسان (من انسان) چگونه است و به چه شکل است؟ آیا اینها جزیی از من هستند یا نه؟ ارتباطشان گونه ی دیگری دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نفس انسان در مراحل مختلف دارای چنین قوایی می باشد که به صورتهای متفاوت ظهور میکنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. کتاب رروی سایت هست. موفق باشید
سلام و ادب: با تشکر از پاسخ سریع شما در پرسش ۳۲۶۱۴ نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه ولی دلیل مهم سردرگمی من در انتخاب مسیر همین ذوق و استعدادی است که در امور مختلف دارم. به همین دلیل هم در دوران نوجوانی از برنامه نویسی و نرم افزار تا گرافیک، بازاریابی و معماری را امتحان کردم. اما علاقه من به حوزه به دلیل تعمق در علوم دینی و کنجکاوی زیاد در فهم حقایق آفرینش است که موجب احساس حیرت و شگفتی در من می شود و این احساس را خیلی دوست دارم. در بین همه علوم حوزوی نیز به علوم تربیتی و فلسفه و عرفان علاقه بیشتری دارم. هر چند در فقه و کلام نیز توانایی و استعداد خود را سنجیده ام. از سوی دیگر در مهارت های نوشتن، ارتباط گیری، مدیریت کارهای تیمی، مخاطب شناسی، آموزش و ساده سازی مفاهیم و متناسب سازی آن با مخاطب هم در سال های اخیر تا حدود زیادی موفق بودم و به همین دلیل هم در سمتی مشغول کار هستم که به مجموعه این مهارتها نیاز دارم. در بین همه تفاسیر به المیزان علاقه زیادی دارم و اگر توصیه شما این است که با وقت گذاشتن جدی تر روی آن نتایج متفاوت تری کسب خواهم کرد لطفا بفرمایید که باید روی یادگیری زبان عربی هم وقت بگذارم یا ترجمه ای را پیشنهاد می کنید که مرا از زبان عربی بی نیاز می کند؟ چون در هر صورت وقت محدود است و نیروی جوانی هم به سرعت رو به کاهش است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر با دقت و جدیّت ترجمه جناب آقای موسوی همدانی را دنبال بفرمایید و تا آخر ادامه دهید، با نگاه قرآنی که نصیب شما میشود، میتوانید جایگاه سایر امورتان را نیز تشخیص دهید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر علامه جوادی آملی در تاریخ ۱۳۹۶/۰۹/۱۱ در پیامی که به همایش بررسی شخصیت علمی و اخلاقی آیت اله هاشمی رفسنجانی داشتند، فرمودند که «دیدید او از تخت به تخته کشانده شده ولی هیچ تکان نخورد! معلوم میشود آن وقت که روی تخت بود آیت الله هاشمی رفسنجانی بود و آن وقت که روی تخته آمده آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. معلوم می شود آنچه بیرون از جان این مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت و این معنای اخلاق است!» حتی در همین پیام ایشان را جامع علم و جهاد و شجاعت و شهامت دانستند و بنحو جامع اکمل! نظر شما راجع به این پیام ایشان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت ما آن است که این نگاه به آقای هاشمی با نگاه مقام معظم رهبری متفاوت است. بخصوص که رهبر معظم انقلاب در نماز میت ایشان آن جمله که معمولاً برای متوفی میخوانند را، اظهار نکردند. نکاتی در جواب سؤالهای شماره ۱۸۳۱۲ و ۱۵۲۶ در این رابطه شده است که میتوانید به آنجا رجوع فرمایید.با همه این توصیفات نمی توان از شخصیت حکیمانه و عالمانه آیت الله جوادی به راحتی عبور کرد. موفق باشید
سلام: ببخشید یک سوال از حضرت استاد طاهر زاده داشتم. آیا علامه طباطبایی با امام خمینی و انقلاب مخالف بود؟ همانطوری که اخباری چنین به گوش میرسد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هرگز مخالفتی بین آن دو بزرگوار نبوده، بلکه شایع است که علامه گفتهاند انقلاب، یک شهید داشت، آنهم اسلام بوده. ولی آنچه از مشی علامه برمیآید و بر فرض هم که این جمله را فرموده باشند باید آن را حمل بر افراطکاریهایی کرد که بعضاً در ابتدای انقلاب پیش آمد و از آن طرف، فرزند ایشان به کلّی منکر این جمله از طرف پدرشان هستند. بخصوص که شاگردان علامه و دستپروردگانِ ایشان همه از یاران انقلاب هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان همواره عقل را در صحنه داشت و مطابق آن عمل کرد، جان او آماده میشود تا انوار الهی بر آن بتابد و عشق حضرت محبوب به میان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابنعربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود بهدست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشهدار نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در جریان افکار ایشان هستم. بالاخره از کسانی که متوجه حقیقت انقلاب اسلامی نیستند، چه انتظاری باید داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان نسبت به ایشان نظر داد. بعضی از دغدغههای ایشان خوب است مثل همان بحث جهل مقدس. ولی تصور بنده آن است که ایشان متوجهی حضور لطیف روح انقلاب اسلامی در این تاریخ نیستند که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً ارادهی حضرت در رابطه با کشتن آن مرد قبطی نبود. چون مرد متجاوزی بود «مِنْ عَدُوِّهِ » حضرت مشتی به او زدند و او مُرد، «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ» و حضرت در دربار فرعون متهم به قتل شدند. ظاهراً تدبیر الهی بود تا حضرت موسی «علیهالسلام» به نحوی بحضرت شعیب «علیهالسلام» برسند. موفق باشید
