بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31758

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جواب سوال 31742 در سوالات سایت نبود. جیمیل رو چک کردم هنوز جواب نیومده. ممنون میشم جواب و ارسال کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:پاسخ به جیمیل تان ارسال شد. موفق باشید

31701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وقتتون بخیر! منظور از این حدیث چیست؟ عدالت خدا زیر سوال نمی ره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟!! موفق باشید

31190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: با عرض ادب و تشکر از زحمات بی وقفه شما و گروه جوان و پرتلاش و شریف المیزان. یه سوال قرآنی داشتم اینکه همه ی سوره‌های قرآن خوب هستند ولی چرا بنده با سوره‌ی آل عمران بیشتر میتونم انس برقرار کنم؟ و بیشتر منو جذب میکنه؟ انگار تک‌تک آیاتش رو می‌فهمم (در حد خودم) و می‌پذیرم. داستان چیه؟ و اگه در مورد جایگاه سوره‌ آل‌عمران مطلبی هست که به نظرتون باید ذکر بشه ممنون میشم. استاد یه دعای ویژه هم برام بکنید یه مشکلی دارم حل بشه. تشکر. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم⚘
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح تاریخی آن سوره مبارک، عجیب است و ما را به این زمان نزدیک‌تر می‌کند. عرایضی در شرح آن سوره شده است إن‌شاءالله که مفید افتد. موفق باشید

30824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: طاعات و عبادات قبول درگاه حق تعالی. استاد بارها در روایات و کتابهای دینی خوندیم که داشتن کبوتر توی خونه خوبه و باعث خیر و برکات هست. شر اجنه و شیطان رو از خونه دور می‌کنه استاد جان حالا اگر کسی این شرایط رو تو خونه آپارتمانی فراهم کنه و باعث اذیت و آزار همسایه ها بشه به خاطر صدای کبوتر و همچنین باعث اذیت اهل خانواده باشه آیا همون برکات هنوز هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر امر مستحبی موجب امر حرامی شود، آن امر مستحب، مستحب نیست، آزارِ مردم به هر صورتی حرام است. موفق باشید

27669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد سوال دردناک من رو ببخشید. روحتون رو آزار میده. اخیرا خانمی به من رجوع کردن که مشکلات زیادی داشتن. سه تا بچه اشون رو به طرق فجیعی از دست دادن. یکیشون رو باردار بودن که براثر کتک از برادر شوهر از دست دادن. یکیش تو بغل مادر شوهر بی هیچ علت معلومی از دنیا میره و یکی هم پیش خانواده مادر شوهر بوده که میفته تو دیگ و بعد سه ماه از دنیا میره. موقع این حادثه اونا تمسخر میکنن بچه رو میگن آب پز شده! الان بعد ۸ سال این خانم یاد این حادثه که میفته و خیلی تحت فشار. استاد من به ایشون چطور راهنمایی بدم که دلشون آروم بشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به او متذکر شد خداوند در کنار این مصائب می‌خواهد او را متوجه‌ی راهی دیگر و جهانی دیگر بکند. در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۶۵۶ عرایضی و اشاراتی در این رابطه شده است. موفق باشید

27263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: بنده حقير در زمان هايي كه لطف الهي نصيب اينجانب مي شود و موفق به انجام اعمال عبادي نماز و روزه مي گردم، شديدا علاقه دارم كه همه آنها را به نيابت از بعضي از صلحا و شهدا و به قصد قربتا الي الله انجام دهم، اين عمل از لحاظ سلوك ديني مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه می‌دهید. موفق باشید

27087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد شعبانیه و سال جدید: استاد بزرگوار چه کنیم ظرفیت وجودی مان برای دریافت ملکات و علوم و فضایل الهی بیشتر شود تا بتوانیم بهتر و بیشتر در جامعه مثمر ثمر باشیم و بر روی ریل عبودیت الهی قدم برداریم؟ آیا عبادت یا ذکر و تمرین خاصی مورد سفارش و تاکید است (فرع بر کلیت عبودیت خداوند)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إن‌شاءاللّه راه‌گشا خواهد بود. موفق باشید

26516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بزرگوار من به عنوان یه جوان دانشجو واقعا یه سوالی شدید ذهنم رو درگیر کرده. اینکه در این برهه از زمان و تاریخ و زمانه امروزه دقیقا تکلیف من چیه که عمرم رو و زندگیم رو در اون راه وقف کنم؟ اولویت برای من فرهنگه، اقتصاده، چیه بالاخره؟ من اهل مطالعه هستم ولی تا الان نتونستم یه جواب قانع کننده پیدا کنم. احساس می کنم به یک استادی که نفس الهی داشته باشه نیاز دارم. اگر لطف کنید بنده رو راهنمایی کنید ممون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه فعلاً برایتان مقدور است را انجام دهید و خود را آماده کنید تا نسبت به آنچه در آینده برایتان پیش می‌آید، آمادگی لازم را داشته باشید. در تقویت صدق و تواضع نیز تلاش کنید. موفق باشید

26287
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی وضعیت کنونی اجتماعی ایران به ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بنا بر این است که مردم در امتحانی که در پیش رو دارند، سره‌ی آن‌ها از ناسره‌شان جدا شود. زیرا کلیّت نظام که مربوط به روح توحیدیِ نظام جمهوری اسلامی است در مقابل استکبار، بسیار خوب و بی‌نظیر است. امور اجرایی هم که مربوط به مردم می‌باشد و باید خودشان، خود را اصلاح کنند و در دام شیطان نیفتند که اشکالات خود را به پای دین و نظام اسلامی بگذارند. موفق باشید

25588
متن پرسش
با سلام: آیا اگر هدف خلقت به کمال رسیدن همه ی انسان هاست انسان ها می توانند با انجام صرف واجبات و ترک کامل محرمات بدون انجام ذره ای مستحب به تمام کمالات ممکن برسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی می‌کند. موفق باشید

24170

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید. ۱.متاسفانه همسرم نسبت به انقلاب بدبین شده و اصل انقلاب را زیر سوال می برد و از طرفی بنده را تحت فشار قرار داده و می گوید من راضی نیستم شما در این شغل باشید و دلایلش را علاوه بر بی ثمر بودن این کارها ،ارتباط من با نامحرم مطرح می کند(همسرم در بحث زنان قایل به نظریه سنتی است که زن باید در خانه بماند و هیچ نامحرمی او را نبیند)همچنین مساله تربیت فرزندمان را مطرح می کند و می گوید وظیفه بنده فقط این است ک او را تربیت کنم. با توجه به اینکه بنده هنگام استخدام با موافقت خود ایشان تعهد به حداقل شش سال کار داده ام ایشان می گوید اگرچه من ظاهرا مانع نمی شوم ولی قلبا راضی نیستم و می گویند اینکه شما می روید و برای امور انقلاب و کار فرهنگی با مردان دیگر در یک جلسه شرکت می کنید انگار تیغ به قلب من فرو می برید و در حال حاضر هم زندگی ما بسیار سرد شده و همسرم از بنده فاصله گرفته و حتی مساله ی خواب و خوراکشان را جدا کرده اند و.... با این شرایط تکلیف من چیست؟البته بنده و همسرم از قبل مشکلاتی داشتیم چون همسرم یک شخصیت درونگرا و بدبین دارند و دچار بیماری وسواس هم هستند از طرفی الان قایل به نظریه سکولاریسم هستند و می گویند امام اشتباه کرد که انقلاب کرد و از این حرفها...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض اگر کارتان را رها کنید، چه اطمینانی دارید کسی که می‌گوید انقلاب اشتباه است، زندگی با شما را ادامه دهد؟ کار، اصل نیست، ولی در این موارد سعی کنید همسرتان را درمان کنید، نه این‌که کار را ترک کنید. موفق باشید

34840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد، کتاب نامه های خط خطی از خانم عرفان نظرآهاری را برای فردی امانت گرفتم، خودم هنوز نخوانده بودم ولی آنقدر او را جذب کرد که حتی آن را خریداری کرد و مرا هم کنجکاو آن کتاب! فردی که حقیقتا دل پدر و مادرش را شاد می کند و به آنها خدمت می کند اما هنوز خدا و خواسته های خدا برایش گویا توجیه کامل نشده... آنقدر این کتاب جذبش کرد که خواستم از شما راهنمایی بگیرم اگر می توانید کتابهایی در این سبک و زمینه معرفی کنید تا به ایشان پیشنهاد بدهم. نخل و نارنج را هم خواند ولی نامه های خط خطی دلش را خیلی درگیر کرد. نمی توانم بفهمم الآن هوای دلش چه حالی دارد و چه کتابهایی می تواند آرام و مشتاق خدا کندش. لطفا هم خیلی خیلی دعایش کنید و هم راهنمایی، ممنون از شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی همان‌طور که می‌دانید بشر امروز شدیداً نیاز به احساسی از خود دارد که خود را در سیره انسان‌های بزرگ جستجو کند و به همین جهت و با این رویکرد اگر به سیره شهدا و کتاب‌هایی که در این مورد نوشته شده است، رجوع کنیم نتایج فوق‌العاده‌ای نصیب ما می‌شود. به عنوان نمونه مطالعه کتاب «گلستان یازدهم» و یا کتاب «سرباز کوچک امام خمینی» را می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

34391
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک و رضوانُه خدمت استاد طاهرزاده عزیز: و باز دوباره با زحمت خواندن وجیزه این کمترین مواجه شدید جداً پیشا پیش از اینکه این نوشته باعث زحمت و وقت شما می‌شود عذرخواهم و امیدوارم مطلبی را که جایی نداشتم یا گوشی نیافتم و یا دلی ندیدم برای حضورِ آن، این جا را اختیار کردم؛ برای آنکه مفتاحی باشد برای دیگر فتوحات.

 «اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه»: ما با انسانِ امروز از وجوهِ محدود و دست و پا گیرِ دین سخن گفته‌ایم و هیچگاه فراخنای وسعت و سعه‌ زندگی در بستر تقوا را با او در میان نگذاشته‌ایم و یا در سخن، از آزادی وسیع انسان در جهان و عوالم وجودی درونی‌اش سخنی با او نزدیم. انسانِ امروز گستره‌اش و محدوده‌اش و کرانه‌اش در رسانه‌ای است که او را به تمام نقاط دنیا متصل کرده است آن‌هم اتصال عرضی و نه طولی، آن‌هم محدود و نه وسیع، و همچنین پنهان و نه پیدا. این‌جا آن نقطه شروعی است که اگر خوب بتوانیم وجهی از جهان‌بودگی و یا زیست جهانِ گشوده متعالی او را در برابر او بگشاییم و با او مفاهمه کنیم انسان در کرانه ابدی خود که همه خود اوست و همه در جهان پنهان اوست و اوست که مرتبط با عالم‌هاست، دیگر تلاش نمی‌کند تا خود را از رنج عالم مدرن که بر اساس خیالات و توهّمات بنا شده است جستجو کند و در آخر هم دست به خودکشی یا افسردگی یا پوچی بزند. به نظر می‌رسد مسیر پوچی انسانِ این تاریخ، نه از سر انتخابِ آزاد او بلکه از سر گسیختگی او از عالم معنا صورت گرفت و او در این انتخاب مخیر در میان این یا آن نبود بلکه ناگزیر خود را در توهمات سراسر پوچ عالمی یافت که وجهی از معنا که مأمن اُنس یا ملجأ آرامش او در دنیا باشد نبود و حال انسانی مانده است و یک دنیا پوچی و تاریکی و سرگردانی در عرض و افقی به میان آمده است دقیقا در طول زندگی او که از جنس دیگری است و در ساحت نهان و پنهان خود اوست که برای درک آن نیازمند تنبه و اشارتی است تا خود را از شر تاریخ نهیلیسم نجات دهد و درست در مقابل این گسیختگی دست شهدا را می توان به این نسل نشان داد که از افق مقدس تاریخ حیات معنوی آویخته شده است تا این گسیختگیِ انسا ن را درمان کند و اگر ما او را در این حیات به وسعت انتخاب آزادی که دارد و سال‌هاست که این آزادی را در ذیل جبر زمانه عالم و مناسبات تاریخ غرب یا گم کرده است و یا بدان راه ندارد، به او نشان ندهیم؛ بدانیم هزاران کار فرهنگی هم رنگی به او نخواهد بخشید و دستی از او نخواهد گرفت. آیا وقت آن نرسیده است تا در هنگامه ندای جهاد تبیین بر کرانه این دستور الهی آن افق بی‌کرانگی انسان را به روی او بگشاییم تا انسان از ضیق تنگ و معیشت ضنک امروزین خود بیرون بیایید و دست به انتخابی فوق رسم زمانه بزند؟ کاری که در هر برهه از تاریخ اسلام با جلوه های ناب و متعالی از آن رویرو بودیم!! آیا وقتش نشده تا فکری کنیم که چرا بشرِ امروز، از سخنان مذهبی و دین خسته است و گوشش بدهکار این سخنان نیست؟ شاید بازگشت جواب این سخن به همان وجه متعالی انسان این عصر است که در طلب ساحتی دیگراز سخن و زبان و انسان است و دیگر سخنان دینی و مفاهیم مذهبی نیوشای وجود او نمی‌باشد و او خود را در طلب کمالی دیگر و سخنانی از جنس سخنان اولیا و انبیا جستجو می‌کند! در این عصر انسان سخن زیاد شنیده است و مفاهیم زیادی می‌داند و انباری از اطلاعاتی است که دهکده جهانی با او در میان گذاشته است اما آنچه این انسان گم کرده است و طلب امروزین اوست و نیاز فردایی اوست، همان مطلوب متعالی و حقیقت قدسی و ندای فطری اوست که نه در ارتباط عرضی که در سیر طولی انسان نهان شده است و هر از چند گاهی در بروزات تاریخی همانند تشییع شهدا و یا مقابله با استکبار ظهور می‌کند. مگر در تشییع شهید حاج قاسم این را ندیدیم؟ یا در تشییع شهید حججی؟ یا در تشییع شهدای امنیت یا مدافعان حرم یا در شب‌های قدر یا در اعتکاف‌ها یا در پیاده‌روی اربعین؟ پس زبانی دیگر باید به میان آید و آوینی‌ها بایست به سخن درآيند که تاریخ، گوشی است برای سخنانی از این جنس و از این نسل، آنگاه خواهید دید که دیگر در این جهان، قدرتِ نظام مدرن و جهانِ استکبارْ قدرت نخواهد بود. بلکه قدرت، زبان ملتی خواهد شد که سخنش مطلوب و مطبوع گوشِ فردایِ انسان و بشر آخرالزمانی است و این زبان از آنِ امت محمّدی است که طلب جمع انسانی را در اوج دارد - البته در این وجه سخنان زیادی است که در این وجیزه حقیر نمی‌گنجد- خلاصه سخن آن‌که دین هیچ‌گاه از بدو تولدش صِرف اعمال دست و پا گیر نبوده است و رسالت پیامبران، تعلیم اعمال عبادیِ صِرف در پیشگاه خدای غایب نبوده است. دین یک گستره طولی و لایه‌های تو در تو و به هم پیوسته‌ای است که امم در قله و عمیق‌ترین لایه آن قرار دارد که انسان را از ظاهر به ابعاد درونی دین رهنمون می‌شود. یعنی هم راه را نشان می‌دهد و ارائه طریق می‌کند و هموست که دست بشر را می‌گیرد و به تاریخ مدد می‌رساند و او را ایصال به مطلوب نهایی‌اش می‌کند.

 ما متاسفانه با جوان امروز و بشر این تاریخ سخن از لایه‌هایی از دین گفته‌ایم که او را قانع نکرده است، بلکه موجب درگیری او با دین و دیانت شده است. باید پرسید چرا؟ مگر نه این است که دین، طلب و نهاد فطری بشر فردای و امروز ماست و سخن انبیا سخن گوش جان بشر است و مطلوب نهایی و آزادی بخش اسنان در گرو گوش سپردن به این سخنان است؟ پس چرا این مطلوبِ حقیقی بشر در تضاد با طلب انسان این تاریخ قرار گرفته است؟ باید بگوییم ما در یک خلل‌ و نارسایی‌های تاریخی قرار گرفته‌ایم و نتوانستیم با وجه تاریخیِ انسان امروز ارتباط برقرار کنیم تا در طلب لذت‌ها و زیبایی‌پسندیِ او، دین را قادر به رفع طلب او نشان دهیم و انبیا را کمال نهایی و وجه غیبی خویشتن انسا ن بیابیم و آنان را وجهه رجوع انسان به خود اصیل و متعالی و در «خودبودگی‌اش» نشان دهیم تا انسان در این عصر کاملاً فردایی زندگی کند، فردایی متعالی و پیوسته در غیبِ دین و در افق عالم معنایی که از دین برای زندگی‌اش پسندیده است. کاری که انبیا در زیستِ تاریخی خود انجام دادند انسان را در بودنِ جاودانه خود که اصیل‌ترین و حقیقی‌ترین بودن‌هاست، حاضر کردند و نه قانع، و انسان‌ها نیز تصدیق کردند و نه تأیید. ما با انسان در وسعت ابدی و بیکرانگی «وجود» برخورد نکرده‌ایم و برای رفع این نقص به دنبال هزاران کار (دام) افتاده ایم. انسان در ساحت ورود به عالم حقیقتِ وجود، حقیقت را در تمام مراتب آن از صدر تا ذیل تصدیق می‌کند و آنگاه است که فراتر از وَهم و خیالِ زمانه زندگی خواهد کرد. بنابراین به عنوان مثال وقتی سخن از تقوا می‌شود باید در افق آزادی متعالی انسانِ حاضر در عالم‌ها، «تقوا» را معنا کنیم تا انسان، تقوا را وجه آزادی و رهایی از اسارتِ تاریخِ پوچ‌انگاری بیاید و تصدیق کند، نه آن را معیشت ضیق تنگ در رسم و رسومات مذهبی! «تقوا» وجه مطلوب آزادیِ انسان است که در قالب مفاهیم و الفاظ دینی به حجاب رفته است و به همین خاطر است تا سخن از تقوا می‌شود افراد احساس بیگانگی می‌کنند در حالی‌که از آن چیزی می‌گریزند که مطلوب و گمشده جان‌شان است .«تقوا»، همان گستره عالمی از آزادی و آزادگی است که نیاز امروز و فردای بشر این تاریخ است که باید در همان ساحت و همان زبان با او در میان بگذاریم. آنگاه خواهیم دید که چگونه انسان به سوی او اشتیاق نشان خواهد داد! و باز باید بگویم سخن در این مطلب زیاد است و ترس از ملال خاطر عزیزان دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله درست در همین جا است که جهان مدرن، عوالم طولی را با سیطره پوزیتیویسم و حسّ‌گرایی در حجاب برد و زبانی ماند که همین زبان عرفی است بدون اشاره به جهان‌های بیکرانه دیگر که پیامبران خدا متذکر آن شدند. در جلسه اخیر مربوط به سوره شمس با نظر به آیه «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس/8) که بعد از آیه «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» آمده، این‌طور عرض شد:

تعارضِ بین «تقوا» و «فجور» در درون و بیرون

«وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (9) [1]

۱. حضرت محمّد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از بالای کوه حِرا،  پس از خلوت نشینی های طولانی با آن سوابق پاک، به عنوان پیامبر خدا، از انسان سخن می‌گوید و ‌پس از آن  اشارات عجیب که در آیات ۱ تا ۷ سوره شمس با ما در میان گذارد که حکایت از جهانی می‌کند که برای آن حضرت گشوده شده و  پس از آن‌که فرمود: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا»  و نظر به نفسِ انسان نمود و تعادلی که خداوند در آن شکل داد تا انسان را به عالی‌ترین شکل وصف کند. حال می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا.»

از عظمت انسان سخن می‌گوید که در درون خود باید فجور و تقوایِ خود را احساس کند، زیرا فجور و تقوا را  در خودش به او الهام کرد تا انسان  به خود آید،  که چه هست  و چه نیست. آری ای انسان! در تنهایی خود هرچه هستی،  خودت همان می‌باشی.

۲. هان! ای جوانی که احساس می‌کنی نسبت به بیرون، هیچ نسبتی با هیچ ‌چیز نمی‌توانی برقرار کنی - حتی با خودت و دینت-  همچنان با   خودت  همراه باش و در این حال بنگر آیا می‌توانی در خود احساس کنی، هرگاه  که وارستگی پیشه می‌کنی، احساس بالیدن و پرورش‌یافتن داری؟ این همان تقوایی است که از درون‌ات به تو الهام شده خود را دنبال نماید و از طریق تذکرات تقوای درونی خود را پاک نگه دارد تا بالیدن خود را احساس کند. 

فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا»: حقیقت این است که آن‌کسی بالیدن خود را درک می‌کند و احساس نتیجه‌مندی می‌کند، که با تقوایی که می‌شناسد و به او الهام شده (که قصه تقوا چیست) خود را پاک نگه دارد.

۳. وقتی می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» حکایت از آن دارد که تعارضی در درون انسان هست، که باید نسبت به آن انتخابی داشته باشد، حال یا خود را با تقوایی که می‌شناسد، از فجور، پاک نگه می‌دارد و یا در حالت دوم با  فرورفتن در آلودگی‌ها زندگی را می‌بازد.

۴. پیامبران و والدین دلسوز و حکیم متذکر همان الهام از فجور و تقوایی هستند که هرکس در درون خود آن را می‌شناسد. پس ما نباید با جوانان از امری سخن بگوییم که نسبت به آن بیگانه‌اند،  باید با خودشان و از  پیش خودشان، با خودشان آشنای‌شان کنیم.

۵. نا امیدی و غفلت، هر دو موجب می‌شود تا انسان در اکنونِ تکراری خود بماند و خود را متعلّق به آینده‌ای که به کمک  تقوایِ جان،  ظهور می‌کند و او را در  نزد خود بسط می‌دهد؛ نیابد و این همان احساس پوچی است که بشر مدرن گرفتار آن شده است.

۶. زندگی و انتخاب‌های ما اگر با جان ما اتصال پیدا نکند، با اصل اصل‌ها که اتصال جان ماست با خداوند، ارتباط پیدا نمی‌کند و عملاً از حضور خود در آغوش گسترده خداوند محروم می‌شویم و این یعنی: «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها».

۷. خطر سقوط انسان‌ها و جامعه از موقعی پیش می‌آید که انسان از مواجهه با «خود» صرف نظر کند، و در  روبه‌رویی با هرچیزی و هرکسی،  این مواجهه را  در نظر نگیرد.  در حالی‌که باید در میدان انتخابِ فجور و تقوا با هرکس و هرچیز مواجه شد، تا از اتصالِ با خود باز نمانیم.

۸.  فرمود: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»: آیا این آیه، حکایت از ابعاد میدانی انسان در هستی نمی‌کند که چگونه باید با خود کنار بیاید؟ رازِ اشارات آیات قبل از این آیه و آیات  بعد از این آیه را،  می‌توان در همین آیه جستجو کرد که می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا». یعنی وقتی در خود حاضر شدی و تعارض بین فجور و تقوای خود را درک کردی، می‌یابی چگونه در جهان محمّدی می‌توان حاضر شد. در این مورد خوب است شهید حاج قاسم سلیمانی را مدّ نظر آورید، که چگونه در این زمانه، فجور و تقوایِ نفس خود را شناخت و تا کجاها در این جهان و این تاریخ پیش رفت، جهانی که به تعبیر مقام معظم رهبری در  یک «پیچ تاریخی» است و باید جای خود را در آن مشخص کنیم.

۹. با ظهور انقلاب اسلامی، رویهمرفته انسانی در حال طلوع است که متوجه فجور و تقوای خود و دیگران است. برعکسِ انسان غربی و جهان استکباری که متوجه ابعاد متفاوت انسان نیست و لذا اگر در قضایای اخیر، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دشمنان نقشه جامع می‌کشند ولی محاسبه‌های آن‌ها‌، برای پیاده‌کردن آن نقشه‌ها غلط در می‌آید - مانند نقشه‌های قبلی‌شان- به جهت نشناختن انسان و تعارض درونی است که دارد.

  ۱۰. انسانِ انقلاب اسلامی، بهتر و بهتر متوجه می‌شود در میدان تعارضِ فجور و تقوای درونی، باید و باید در جهان بیرونی انتخابی را به عهده بگیرد که میدان تقابل فجور و تقوا است حتی اگر به قیمت همه سختی‌هایی باشد که برای انسان‌های بزرگ پیش آمد، مثل زندانی‌شدن حضرت یوسف «علیه‌السلام» و یا مانند سال‌های تبعید حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در عراق.

۱۱. با نظر به آیه مورد بحث، جنگی در میان است که  چون در درون، از آن گریزی نیست، در بیرون نیز نمی‌توان جبهه خود را مشخص نکرد. یا با تن‌دادن به فجور در جبهه‌ای خواهیم بود که  مریم رجوی را برای ما به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌کنند، و یا با حضور در تقوای درونی در جبهه‌ای حاضر می‌شویم که رهبر معظم انقلاب آن را فرماندهی می‌کنند و اسلام و شریعت محمّدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» با امثال آیه «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» به ما کمک می‌کند تا در مبارزه درونی و بیرونی موفق شویم و در زمره متقین قرار گیریم.»

باید به زبانی اندیشید که قرآن را برای ما بگشاید که این البته، اول بحث است. موفق باشید  

[1] - سوره شمس

34078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد بعضی افراد می‌گویند هر کس با صلاحی که بقیه را کشته؛ کشته خواهد شد مثل حضرت علی که با شمشیر کشته شدن ولی حضرت عیسی اصلا از شمشیر. استفاده نکردن و بعد هم عروج کردن. می‌گویند دین حضرت عیسی بهتر است که اصلا جنگ و قتل در آن نبوده و لی دین اسلام همش با جنگ و قتل بوده و امروز تعداد مسیحیان بیشتر از مسلمانان هستند به خاطر اینکه اونا دستشون بهتر از ماست. باید چی بگیم به این افرادی که از این حرفا میزنن؟ ممنون استاد جان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حق و باطل‌بودنِ عمل است در زمان و زمانه خود. آری! حضرت عیسی «علیه‌السلام» در آن شرایطی که بنی‌اسرائیل در اوج خشم و سنگدلی بودند، با سیره و روش خود تلاش کردند آن قوم را به تعادل برگردانند و متأسفانه به قول قرآن با انکار و کفر آن‌ها روبه‌رو شدند و نتیجه‌اش آن شد که در جنگ جهانی اول و دوم همان‌هایی که به ظاهر مسیحی بودند، بیش از ۶۰ میلیون از افراد خود را به قتل رساندند. و اسلام به عنوان آخرین دین، در تعادل کامل بین رحمت تامّه نبوی و غضب حکیمانه آن حضرت، در قرآن جمع کرد. لذا یک جا در خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (آل‌عمران/159)  به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد. و در جای دیگر به رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امر می‌کند:

«فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ...»(محمد/4) چون با کافران رو به رو شوید باید شجاعانه آنها را گردن زنید.

آیا کوتاه‌آمدن در مقابل چنگیزها و هیتلرها، بی‌تفاوتی نسبت به مظلومان نیست؟! موفق باشید

33272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: برای مطالعه تاریخ زندگی و شخصیت (مذهب و ...) و همچنین آشنا شدن با نظام فکری و یک کلیاتی از نظریات فلسفی و عرفانی هر کدام از شعرای زیر چه کتاب و منبع مطالعاتی رو معرفی می‌کنید؟ جناب مولای رومی و حافظ و عطار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد کتاب‌های زیادی با تخصص‌های متفاوتی نوشته شده. هرکس باید مناسب ذوق خودش ببیند کدام را باید انتخاب کند و فکر می‌کنم در این سال‌ها کتاب‌هایی منتشر شده و دیگر بنده در جریان آن‌ها نیستم. موفق باشید 

33256
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. در مورد کلمه تاریخ که مکرر از آن در بیانات و کتب خود استفاده می کنید، اگر تعریف تاریخ را به آنچه مرسوم است حساب نکنیم، آیا می توانیم بگوییم که تاریخ در بیان شما به این معنی است که اگر تاریخ را با اجزا آن بخواهیم تعریف کنیم، هر تاریخ جدید یعنی یک استکبار جدید و یک نماد جدید اراده خدا و لوازم و اشخاص آن در اجتماع؟ و اگر اینگونه است زمان مثلا آیت الله قاضی را باید چگونه بنامیم؟ ۲. در بررسی افراد و رفتار افراد جامعه این را کنجکاو بودم که مثلا چه می شود که یک نوع پوشاک، یک نوع بیان و گویش، یک نوع سبک زندگی و... به سرعت در جامعه باب می شود، با دقت در افراد متوجه میشم که اکثرا هرچند آنچه در سطح جامعه، باب شده را ناخوشایند می دانند ولی برای هم سطح شدن و به نظر آنها عقب نماندن از یک رسم خود را با آن رسم هماهنگ می کنند.حال در بیان شما جمله ای با عنوان اینکه بشر این دوران میخواهد با "بودِ"خود زندگی کند وبه کمتر قانع نمی شود، حال که بود هر شخص به وسعت جهان است، سوال اینکه ما تا چه حد می توانیم تبعیت افراد از مُد را تقلای آنها برای زندگی با بود خود بدانیم، وآیا اصلا این تبعیت از رسم باب شده هر روز در جامعه را می توانیم در این حوزه بحث کنیم یا نه صرفا تبعیت از دنیا طلبی و... است که قبلا هم بوده. ۳. در ادامه مطلب و سوال دوم آیا وجهی از این زندگی با بود خود منتهی کم رنگ تر را در دوران انسانهای قدیم هم داریم؟ ۴. آیا می توانیم یکی از علل حوالت بشر این دوران به ساخت ابزار برای زندگی خود را علت زندگی در بود جهانی خود بدانیم؟ ۵. در آخر اینکه خواست سوال کنم که چه کتابی را به عنوان منبع موثق مطالعه تاریخ ایران و اسلام معرفی می کنید؟ ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به این نکته توجه شود که «وجود» در هر عصری حضور و ظهوری مناسب آن عصر و تاریخ دارد، این نکته‌ای است که می‌توان از آیه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْن» مدّ نظر آورد. این خدا همواره در هر تاریخی به صورتی زنده و فعّال در صحنه است، از جمله در انقلاب اسلامی. خدایی که نیچه مرگ آن را مطرح می‌کند، خدای مفهومی است که به عنوان واجب الوجود در ذهن‌ها جای دارد ولی خدای پیامبران و در این زمان خدای امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌عليه»، خدای دیگری است و این است، خدایی که عین بقا و حضور است. انقلاب اسلامی متذکر این شأن از حضور خداوند در این تاریخ می‌باشد. ۲. بشر آخرالزمانی آزادی را جزو ذات خود می‌داند و اگر آن را با هویت قدسی‌اش همراه نبیند، گرفتار نوعی پوچی و سرگردانی می‌شود و عملاً تن به هر کاری می‌دهد که در بشر جدید ملاحظه می‌کنید. ۳. بشر دیروز بیشتر با باورهایش زندگی می‌کرد و نسبت به این امر در آرامش بود. ۴.  همین‌طور است. ۵. به نظر می‌آید کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» و جزوه  «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید  

32889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیزم سلام؛ راز و فلسفه عمیق تحقق عدالت اجتماعی که از اهداف عالیه انبیأ و اولیای الهی می باشد؛ چیست!؟ چه ارتباطی واقعا بین عدالت، تقرب و معنویت است‌!؟ بنده خیلی دارم تأمل می کنم در این موضوع اما هنوز به جواب متقن و دقیقی نرسیدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که به رسول خود می‌فرماید غنایم را بین فقرا تقسیم کنید تا «لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُم‏» ثروت بین اغنیاء دست به دست نگردد و معنای عدالت همین است و نتیجه آن موجب می‌شود تا جامعه در بستری سالم و با آرامشی کامل مسیر قرب إلی الله را دنبال کند به جای آن‌که دغدغه افراد آن باشد که مواظب باشند کسی جیب آن‌ها را خالی نکند. موفق باشید

32291
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: استاد چند تا سوال داشتم خدمتتون، ۱. یکی از نزدیکان منکر احکام مسافر مثل نماز و روزه شکسته هستن و استدلالشون این هستش که چون قبلا وسایل ایاب و ذهاب مثل الان نبود و مسافرت با سختی و مشقت انجام می‌شد برای همین گفتن بعضی از عبادات شکسته انجام شود اما امروزه با توجه به پیشرفت سیستم حمل و نقل دیگه این حکم شکسته بودن عبادات مسافر منقضی شده و باید عبادات کامل انجام بشه ۲. باز یکی از نزدیکان صحبتش اینه که دلیل اینکه من نماز نمیخونم تنبلی نسبت به مقدمات نماز هستش از جمله وضو گرفتن، و میگن آیا بهتر اینه که بدون وضو نماز بخونم یا اینکه کلا بیخیال نماز شم؟ ممنون میشم استاد گرامی اگر راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد باید به روایات مربوط به نماز مسافر رجوع شود که آیا به جهت آن بوده است که مسافرت‌ها زمان زیادی را می‌طلبیده؟ و یا دلایل دیگری از جمله تغییر فضایی که انسان در آن قرار می‌گیرد، در میان است؟ فقهای بزرگ با تفقّه نسبت به مجموعه روایات به این نتیجه نرسیده‌اند که علت قصر نماز صرفاً طولانی بودن مسافت بوده است. ۲. برای انس با حضرت حق در نماز شرایطی لازم است که از جمله آن شرایط، وضو می‌باشد با دقایقی که در وضو مطرح است مثل آن‌که باید با آب مطلق انجام شود اشاره به بیکرانگی و بیرنگیِ حضرت معبود و این‌که فرموده‌اند: «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز» و لذا وضو نوعی پاک‌شدن خاصی است ماورای پاک‌شدن‌های جسمانی. که در کتاب‌های مربوط به فلسفه وضو از آن سخن رفته است. موفق باشید

31346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: ساختار کتاب معرفت نفس و حشر چگونه است؟ آیا شما همه مطالب جلد ۸ و ۹ اسفار رو در اینجا ترجمه کردید یا مقداری از آن حذف فرموده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. سعی بر آن بوده است که همه مطالب آن دو مجلد ترجمه شود. موفق باشید

30678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
لطفا به سوال شماره 30648 پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصی‌تر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به عنوان یک فقیه متوجه‌ی این امور هستند. موفق باشید

28543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: آیا کسانی که عامدانه مانع از حرکت جمهوری اسلامی به سمت تحقق اهداف تمدنی و مقدمه چینی برای ظهور حضرت حجت علیه السلام می‌شوند و آن کسانی که سعی در منحرف کردن مسیر مقدس جمهوری اسلامی داشتند مستحق لعنت هستند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعنت چرا؟ باید با متانت تمام و دلایل محکم آن کارها را انتقاد کرد. موفق باشید

28247
متن پرسش
سلام علیکم: مفهوم اینکه خاک مظهر فقر مخلوق مقابل غنای خالق است و سجده بر خاک به این معناست که تا با خاک انس نگیری راهی به مراتب قرب نداری و در همین راستا جناب فیض کاشانی می‌فرمایند «خاک درش بوده سرم سالها / باز هوای وطنم آرزوست»، چیست و اشاره به چه نکته و حکمتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این نکته فکر کنیم که چون «عبودیت» از طریق انسان ظهور کند خود به خود «ربوبیت» حضرت محبوب ظهور می‌نماید و خاک، همان مأوای عبودیتِ ما می‌باشد تا در معرض تجلیّات ربوبیتِ حضرت ربّ قرار گیریم. موفق باشید   

27698
متن پرسش
عرض سلام و ادب: استاد گرامی، گویا خداوند متعال زندگی ما را در دورانی قرار داده است که مظهر تجلی زیبایی های فراوانی است، عمق وجود مردم ما با حقیقتی که امام (ره) به صحنه آوردند گره خورده و آن زمان که این پوسته ی ظاهری نارضایتی و گله مندی ها کنار می رود، ما خودمان را در مقابل زیبایی میدانی بسیار ارزشمند مشاهده می کنیم. اما استاد عزیز، با برخی عناصر محدود اما تازه به دوران رسیده که در نهاد های انقلابی هم حاضر هستن و بی رحمانه تیشه به ریشه ی زحمات انقلابیون واقعی می زنند چه کنیم؟ اگر اعتراضی کنیم، دشمن شاد می شود، اگر چیزی نگوییم باید شاهد ظلم و ستم به اسم انقلاب و انقلابی گری باشیم. به نظر شما علاج مقابله با این روحیه ی ناشایست چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بحمداللّه خیلی زود متوجه‌ی مشکلی که شما می‌فرمایید، شدم. راه‌کار را باید در تعالیِ انسان و به شکوفاآمدنِ کرامت‌های انسانی جستجو کرد تا خود به خود این افراد منزوی و انگشت‌نما شوند، هرچند گرگ‌هایی هستند در لباس میش، ولی از گرگ هم تندخوتر و کینه‌ورزترند. به انقلاب اسلامی و آینده‌ای امیدواریم که اینان را هرچه بیشتر رسوا می‌کند. موفق باشید

27599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال من این است که ‌در چهل حدیث حضرت امام آمده است برای مقام اول یعنی نشئه ظاهر باید با چهار مرحله شروع کرد: ۱. تفکر ۲. عزم ۳. مشارطه مراقبه محاسبه ۴. تذکر. می خواستم بپرسم که آیا نظر همه علما همین است یا آرا محتلف است؟ ثانیا اینکه از بعضی علما مطالبی در خصوص رعایت اصل تدریج رفق با نفس و.... می شنویم و همچنین برخی می گویند برای شروع باید انسان ابتدا عزت نفس خود را دریابد و شروع به خودسازی کند چه جایگاهی در این چهار مرحله دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هرچه هست در برخورد با این توصیه‌ها باید قصّه‌ی ما قصّه‌ی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید

26948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: این بار پیام دادم در انتهای این سال پر از خیر و برکت از شما تشکر کنم. به مدد و لطف الهی که از کانال شما به من رسید صوت سوره زمر را می شنیدم که مطالبی را در باب ذکر فرمودید. یعنی بعد از فهمیدن این مطالب انرژی من هزار برابر شد برای طی مسیر تازه فهمیدم، اگر علاقه دارم به حوزه و به حفظ قرآن و به مطالعه و شنیدن سخنرانی و... در واقع می خواهم با تمام وجود غرق در او باشم، آنجا که یاد او بیشتر می شود و آنجا که حضور او بیشتر حس می شود دیگر نمی گذارم شیطان با ایجاد شک و دو دلی در انجام کارهایی که نور خداوند در آنهاست مرا از نور حق محروم کند. با برنامه ریزی این امر را محقق کرده ام و تازه مراقبت هایی را در زمینه رعایت آداب اسلامی برای خودم در نظر گرفتم که در حال عمل به آن هستم البته اعمالی با تمام لذت، فهمیدم انسان از ماده نیست که انرژی می گیرد برای انجام خیرات بیشتر، بلکه از عالم غیب به او انرژی می رسد در اثر ذکر به معنای واقعی، با اینکه با شما از طریق صوت ها و نوشته هایتان آشنا شدم ولی واقعا به عنوان استاد، شما را دوست دارم و با تمام وجود از خداوند آرزوی بهترین ها را برای شما دارم. این را صمیمانه می گویم که به سمت هر استادی کشیده شدم دائما به سفره ای که شما پهن کردید برگشتم و با آموزه های شما آنها را تطابق دادم. کی من بی مقدار می توانم شکر این نعمت بس بزرگ را به جا بیاورم؟ شما برآیم مانند پدر بودید. سال نو شما مبارک استاد عزیز و صبور.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد

 از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور

تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد

حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

بر شما نیز طلوع بهار و تحقق سال نو مبارک باد. موفق باشید

نمایش چاپی