بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: من حوانی ۲۱ ساله هستم و درگیر چند مورد ۱. مفهوم رزق چیست؟ تفاوتش با کسب ثروت چیست و آیا ظرفیت کسب رزق انسان قابل تغییر است؟ ۲. استاد عزیز من حس می‌کنم در بین جمع ها اضافی هستم برای کسی مهم نیستم؛ می‌شود راهکاری برای مقابله با این معضل بدهید و یا منبعی از بین آثارتان برای مطالعه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده اولاً: مطالعه کتاب «جایگاه رزق در هستی» است و ثانیاً: تأمّل در معارف حقّه مانند مباحث «معرفت نفس». موفق باشید

32567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: من در معیارهای ازدواج دچار مشکل شده‌ام. با دوستم که حرف می‌زدم بسیار سختگیرانه با من صحبت می‌کردند و می‌گفتند باید دختری که انتخاب می‌کنی از لحاظ رعایت مسائل دینی یک پله از خودت بالاتر باشد تا بتواند تو را رشد دهد. اما من با نظر ایشان مخالفم و معتقدم لزومی به این مسئله نیست و حتی ممکن است کسی که ظاهرا از شما کمتر رعایت مسائل را می‌کند شخص مناسبی برای ازدواج با شما باشد. می‌خواستم نظر استاد را در این مورد بدانم. سوال دوم اینکه آیا ما می‌خواهیم با مرجع تقلید ازدواج کنیم که مبری از هرگونه ترک واجب یا عمل به حرام باشد یا با کسی که از نظر اخلاق و رفتار و علاقه بین طرفین مورد پسند شماست، ولو اینکه ایراداتی در التزام به مسائل دینی در ایشان باشد؟ چون خود ما هم طبیعتا مبری از هرگونه گناه نیستیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز به نگاهی که جنابعالی به موضوع فوق دارید، نزدیک است. آری! نهایتاً ما در نسبت با همسر خود بر مبنای شرع مقدس اسلام می‌توانیم در موضوع رعایت واجبات و ترک محرمات سخن بگوییم و عدم انجام مستحبات و یا انجام مکروهات، امری است که مربوط به خود افراد است و در دل آن رخصتی از طریق شریعت نهفته است. موفق باشید

32308

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: استاد یه مطلبی که هست و احتمالا خودتون واقفید اینه که بنده گمان می‌کنم از ظرفیت بعضی نفوس خیلی اونطور که باید استفاده نشده شاید هم کار فرهنگی غلط و یا بعضا کم کاری و یا مسایل مربوط به دولتها باعث این قضیه شده باشه و یا کار بدون معرفت عمیق و شایسته باعث این موضوع شده باشه بنده با نفوسی گاه مواجه میشم که خیلی مستعد هستن گاه اصلا کار فرهنگی روشون صورت نگرفته ولی مستعد هستن نمونه اش خانواده شهدا، مادران، و قشر ایثار و شهادت، استاد این مادران و اینها همانانند که شهدا را پرورش دادن و بعضا سیرشان با شهداست گمانم اگر یه گروه یا موسسه ای در خود بنیاد ایجاد بشه حالا اگربحث زن هم دنبالش باشه بد نیست حالا مثل همین مجموعه هایی که بوسیله خودتون مدیریت میشه اعم از معرفت النفس و یا... تا از یه طرف بحث ایثار و شهادت که به حاشیه رفته دردول مختلف ترمیم شه هم اون نفوس مستعد دوباره جایگاه خود را پیدا کنن هم بحث علم جهت دهی اش بیاد روی انسان شناسی که در واقع وجود داره، و لطفا اگر صلاح دیدید بنده را هم مطلع کنید از چنین گروهی چون آنچه دارم می‌بینم آینه افراد این قشرشاید دچار یه سردرگمی سلوکی شدن که به گفته خودتون با ذیل شخصیت امام بودن و معرفت نفس درس میشه ۲. استاد مطلب دیگه اینکه بنده که خودم متولد سال شصت هستم گاهی وقتی از وقایع دوران خودم آگاه میشم و مثلا می‌فهمم امام (ره) در فلان دوره خودم فلان کار را انجام دادن هویت مناسب ترین برام ایجاد میشه یه مسیله که هست مثلا بچه های هر دوره نمیدونم دوره قبلی چه اقداماتی کرده براشون اگر تقویم یا چیزی از این قبیل بود و یا هست که هر فرد بفهمه خودش بتونه اون کارهایی که روش صورت گرفته دریافت کنه خوب هست بخصوص الان که خیلی نمیشه امر و نهی کرد و باید مطالب رو تبیین کرد. ممنون استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور که می‌فرمایید بنیاد شهید در زمانی که آقای کروبی مسئول بودند، کوتاهی‌های فرهنگی انجام شد و سعی رهبر معظم انقلاب آن است که با توجه به خانواده شهدا، آن کوتاهی‌ها راحتی‌الامکان جبران کنند ۲. به نظر بنده تلویزیون سعی دارد در این رابطه کارهای خوبی انجام دهد. موفق باشید

32059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد جزوه ایی که در مورد کشف المحجوب وتذکره گفتید رو از کجا میتونیم به دست بیاریم روی سایت ندیدم. می تونیم اگر توانایی ادامه مطالعه یک منبعی رو نداشتیم، به دانشمون تا جایی که تونستیم در مطالعه پیش بریم وبفهمیم و یادمون مونده باشه و... عمل کنیم؟ میشه قسمت لینک های ضروری به سایت اضافه بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است که می‌فرمایید. زیرا به ما فرموده‌اند بر اساس آنچه می‌دانید عمل کنید تا خداوند آنچه را که نمی‌دانید به شما بیاموزاند. ۲. مسئول محترم سایت بررسی نمایند. موفق باشید

https://zil.ink/ostadtaherzadeh

28216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: غالب اوقاتم را چگونه می‌توانم مختص به ارتباط با خدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در عزمی کلّی بنا را بر آن بگذاریم که هر کاری را که بناست انجام دهیم در محورِ دنبال‌کردنِ رضایت الهی باشد، عملاً پای ارتباط با خدا را در زندگی گشوده‌ایم. موفق باشید

26662
متن پرسش
سلام علیکم: شعار انقلاب ما این بود که قصد تحقق شریعت و بازگشت به هویت دینی را داریم و قصد اعتلای توحید را داریم و آرمان بزرگ ما توحید و عدالت بود. امروز که اقتصاد ما ربوی است و در عرصه معیشتی مشکلات عدیده می بینیم و فساد و رانت خواری هم رواج دارد و ساختار اداری ما با فرسایش مواجه است و بسیاری از احکام اسلام زمین مانده و موج جوانان غربزده و دور از هویت دینی را می بینیم، باز هم می شود گفت نظام ما اسلامی است و ما اسلام را محقق کرده ایم و در راستای آرمان توحید و عدالت گام بر می داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در تاریخی دیگر، امری است فراآیندی که در جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» کمک می‌کند که چگونه برای عبور از تاریخی دیگر باید فکر کرد. موفق باشید

36433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر‌: استاد نظرتان در مورد آیت الله محمدرضا نکونام که مدرس عرفان نظری، اقتصاد اسلامی در حوزه علمیه قم است و کتابهای تفسیر قران و استخاره ایشان چیست؟ آخه من نظر خیلی ها را در مورد رد صلاحیت دکتر سروش و ملکیان که خواندم ....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

35141

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نیچه تقریبا ۱۴ سال قبل از شروع جنگ جهانی اول فوت شدند چگونه جنگ های جهانی اول و دوم را زیر سر افلاطون می داند؟ (این مطلب را در جلسه ۳۰ اردیبهشت فرمودید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او به خوبی متوجه بودکه دوگانگی بین دنیا و آخرت، حضور انسان را در نزد خود به زحمت می اندازد و کافی است که بشر قدرت نفی دیگری را پیدا کند که در آن صورت آن را اعمال می نماید و نیچه در زمان خود متوجه قدرت تکنولوژی و شدتی که در پیش بود، شده بود و از این جهت میدانست چنین برخوردی پیش می اید. همه حرف نیچه در نقد دوگانگی بین عالم غیب و عالم شهود بود. امری که آموزه های دینی درست بر عکس آن با ما صحیت می کنند به همان معنایی که ظاهر را از باطن و اول را از آخر جدا نمی‌داند و چه اندازه این آموزه ها اساسی و ارزشمند است اگر بتوانیم در آن حاضر شویم. جناب صدرالمتألهین را در این مورد بسیار بصیر می‌دانم آنجا که در تعریف نفس ناطقه می فرماید: «النفس جسم آلی ذی حیات» ملاحظه کنید این مرد بزرگ حتی نفس ناطقه را در آینه جسم می نگرد تا دوگانگی بین ظاهر و باطن و یا مجرد و ماده در میان نباشد. موفق باشید

34854
متن پرسش

سلام استاد: برخی حجاب را با نماز مقایسه می کنند و قبول دارند که حجاب حکم خداست و واجب هم هست. منتها معتقدند اجبار بر حجاب و منع قانونیِ بی حجابی ریشه شرعی ندارد. کما اینکه در رابطه با بی نمازی با شخص بی نماز برخورد قانونی صورت نمی گیرد. معتقدند در هیچ کجایی از سیره و سنت و سخن پیامبر و امامان علیم السلام، در رابطه با مجازات بی حجابی و اجبار بر حجاب چیزی دیده نمی شود. لذا معتقدند حکم حجاب فقط مخصوص زنان پیامبر و زنان مؤمنه است. نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. همیشه در هر زمانی بر حجاب تأکید شده و در صدر اسلام به جهت پوشش عمومی و سنتی که از قبل بوده، بی‌حجابی مسئله نبوده است. زیرا علاوه بر آن‌که حجاب و رعایت آن به عنوان دستور شرع امری است فردی، وجوهی اجتماعی در آن جاری است و از این جهت از صدر اسلام تا کنون جامعه اسلامی نسبت به حجاب حساس بوده و بر آن تأکید داشته است و برهنگی ریشه در فرهنگ فراعنه داشته است و از آن‌جا حتی به یونان منتقل شده و غرب جدید تحت تأثیر یونانی که در فرهنگ رومی به ظهور آمد، قرار گرفت. موفق باشید

34367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مشورتی از شما می‌خواستم: با توجه به اینکه حضرت آقا در دیدار با مردم سرافراز قم فرمودند که :«دروه ما دوره ای حساس و مهم است؛ از سنن الهی بهره ببرید». و قبل از آن نیز فرمودند: («تدبر در قرآن» ما را به حقایق می رساند). لذا خط فکری ای در بنده تشکیل شده که پیگیر سنن الهی در عالم آفرینش باشم و در حد خودم این موارد را برای خودم تحلیل کنم و در آینده تبیین کنم.ان شاءالله خواستم بدانم روشمندی بنده برای پیگیری این مسئله نوین چیست؟ اگر تفسیر قیّم المیزان را پیشنهاد می‌فرمایید، این خط فکری را چگونه در آن دنبال کنم؟ پیش نیاز تحقیق درباره این مسئله چیست و روشمندی درست تحقیق به نظر شما باید چگونه باشد؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت یکی از خصوصیات بارز تفسیر قیّم «المیزان» تأکید علامه طباطبایی بر نمایاندن سنت‌های الهی در قرآن است. در این رابطه عرایضی در جواب سؤال شماره 19706 تحت عنوان «سنّت سقوط تمدنها از نظر قرآن در المیزان» شده است که خوب است به آن‌ رجوع فرمایید. این حساسیت موجب می‌شود که در دیگر سوره‌های قرآن نیز ما متوجه سنن الهی باشیم که واقعی‌ترین واقعیات عالم است به این معنا که اگر صدام حسین به عنوان یک واقعیتِ به ظاهر قدرتمند به انقلاب اسلامی حمله می‌کند، سنت خدا به عنوان واقعی‌ترین واقعیات به حکم «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ» خدا مؤمنان را از هر مکر و شر دشمن نگاه می‌دارد، که خدا هرگز خیانتکار کافر ناسپاس را دوست نمی‌دارد؛ سرنگون می‌کند. موفق باشید.

34179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام عرض خدا قوت: من متاسفانه با اتفاقات اخیر خیلی یکه خوردم و شوکه شدم. انگار تمام تفکرات و زاویه دیدم بهم ریخت. فشار روانی بسیاری بابت اتفاقات اخیر روی بنده بود. در حدی که خانواده متوجه این ایجاد ناامیدی و بهت در من شده بودند. تا حدی که توان پیگیری و حجم زیاد اخبار را نداشتم وخودم را از فضای مجازی حذف کردم. تا بتوانم به آرامش نسبی برگردم. باید چکار کنم تا بتوانم به این ناامیدی و ترس بسیار غلبه کنم؟ چگونه می‌توانم انسان قوی باشم و اینقدر ترس و یاس نداشته باشم؟ دوست ندارم از منزل خارج شوم. عذاب وجدان دارم درست زمانی که باید از انقلاب دفاع کنم به گوشه ای خزیده ام و به امور همیشگی و عادی زندگیم مشغولم و وانمود می‌کنم اتفاقی نیفتاده!! سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که بالاخره جنگی است که بین جبهه حق و باطل صورت گرفته. با این تفاوت که جبهه باطل سعی کرده در این مورد سربازان خود را از درون جبهه ما بگیرد، غافل از آن‌که سنت الهی چنین اقتضاء می‌کند که هر حیله دشمن را علیه او به کار می‌برد زیرا حضرت حق «خیر الماکرین» است به همین جهت جناب سردار سلامی به خوبی فرمودند که با همین جوانان که به زعم دشمن مقابل نظام هستند، به جنگ استکبار می‌روند. زیرا کافی است این جوانان متوجه شوند چه فریب‌های بزرگی به آن‌ها داده شده است. در راستای توجه به سنن الهی خوب است به سه جلسه آخر بحثی که تحت عنوان: «ای هشام» شده است و در سایت به آدرس زیر می‌باشد، رجوع فرمایید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1046

33687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد گرامی، بنده بیش از ۱۲ سال است که با آثار شما مانوسم و به شدت متاثر از شما هستم و حقیقتا در بین علمای حاضر افق فکری شما را به شدت به مقام معظم رهبری نزدیک می بینم و شاید هم نزدیکترین! اما از یک طرف خود آقا در بین علمای معاصر، دانشجویان و اهل علم را به دستگاه فکری مرحوم آیت الله مصباح یزدی ارجاع می دهند اونم با تعابیری عجیب و تمجید زیاد از استاد مصباح!!! اما از طرف دیگری شما استاد گرامی بعد از فوت استاد مصباح جلسه ای برای بزرگ داشت این عالم ربانی نگذاشتید و صحبتی نکردید! در صورتی که از استاد فاطمی نیا گرفته تا حاج قاسم عزیز تا علامه حسن زاده تا شهید حججی تا نادر طالب زاده، حرف زدید و تفصیل کردید اجمال ها را. چرا در مورد ایشان صحبت نکردید؟ چون بنده سایت را زیر و رو کردم چیزی ندیدم! شاید هم بنده درست نگشتم و نگاه نکردم. این تناقض بین تاکید رهبری بر استاد مصباح و سکوت شما در مورد ایشان چیست!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله در سال‌های قبل شبهای جمعه در منزل ایشان خدمت‌شان می‌رسیدیم و از مباحث کلامی ایشان بهره‌مند می‌شدیم. در جلسه‌ای که در مرکز «سیمای هنر و اندیشه/ سُها» به صورت میز گرد شکل گرفت، عرایضی نسبت به تعهد و حساسیت‌های ایشان نسبت به اسلام و انقلاب خدمت رفقا عرض شد. موفق باشید

33123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض خدمت شما: استاد بنده طلبه هستم و خواستم ببینم که برای فرا گرفتن حکمت صدرایی چه کتاب هایی باید خوانده شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل اصول حکمت صدرایی را می‌توانید با رجوع به «اسفار اربعه» ایشان دنبال بفرمایید. برای شروع کار خوب است به بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» رجوع فرمایید که شرح آن‌ها نیز در سایت موجود است. موفق باشید

32868
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: سوالی که در جلسات مطرح شده این هست که انقلاب اسلامی برای جهانی شدن باید علم تولید کند و وجه علمی خود را به ظهور آورد تا بتواند تمدن سازی کند. چرا انسان عالم و ذوالفنونی مثل علامه حسن زاده آملی علم خود را به صحنه و میدان عمل نیاورد مثل تهرانی مقدم ها و به دنیا نشان نداد تا انقلاب وجه علمیش دیده شود ودر جهانی شدن انقلاب انقلاب را یاری کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در این تاریخ و برای این تاریخ، رازهای نهفته فراوانی در خود دارد تا شخصیت خود را در فضایی دانش‌بنیان، اموری را به صحنه بیاورد که همه چیز در عین قدسی‌بودن، کاربردی باشد و در عین کاربردی‌بودن، قدسی. به همین جهت در جواب سؤال شماره 32866 به موضوع جناب شیخ بهائی تذکر داده شد. آن عزیزانی را هم که در سؤال خود نام بردید، نمونه‌هایی هستند از کاری بزرگ‌تر که در پیش است و مسلّم در آینده، شیخ بهایی‌ها و آیت الله حسن‌زاده‌ها و تهرانی‌مقدم‌ها در پیش داریم. موفق باشید

32551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: خوبید؟ در سفر راهیان نور افتخار همراهی با شما رو داشتم و بحمدالله سفر خوبی بود. استاد جان فقط از یک چیز بسیار تعجب کردم اینکه حضرتعالی در هیچ کجا، حتی شلوغ ترین جاها هم ماسک نمی‌زدید! من خیلی تعجب کردم چون فکر می‌کردم شما در این مورد مانند رهبر انقلاب عمل می کنید. آیا علت به خصوصی دارد؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همراه خود ماسک آورده بودم ولی احساس کردم در فضایی هستیم که چندان ضرورت ندارد بخصوص که بقیه نیز رویهمرفته مقیّد به زدن ماسک نبودند شاید به جهت فضای بازی بود در آن قرار داشتیم. البته این بدان معنا نیست که مسئله برای خود بنده حل شده باشد که آنچه انجام داده‌ام، امر صحیحی بوده است. موفق باشید

32432
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: برای رسیدن به شهود جمعی در فیلمنامه نویسی لطفا راهنمایی بفرمایید. فیلمنامه نویسی گزارشی است که مخاطب در روحانیتش قرار می گیرد. فیلمنامه نویس باید صفات بشری (کثرتی که اصیل نیست) را دفع کند تا حقیقت را تصدیق کند و روح تزکیه بر کل فیلم حاکم باشد زیرا هر کثرتی که به وحدت نرود سایه و دروغ است. ما به جای اینکه صُوَر ذهنی خودمان را به قصه تحمیل کنیم، می خواهیم با فیلمنامه و کارگردانی صُوَری که از ذات صحنه یا رفتار و یا قصه برمی خیزد را مشاهده کنیم و از آنجایی که وزن از خود حقیقت است، صفتی که ذاتی هر صحنه است، میزانی برای فیلمنامه و کارگردانی محسوب می‌شود. در سه گام طراحی صحنه؛ انتظار تجلی، رویت تجلی و رجوع به تجلی می تواند، حس وجودی صحنه را روشن تر کند. و خروجی تقوی پیشه ایی را برای ورود به صحنه ی بعد محقق کند؛ خروجی از ظلمت به نور در تقوی پرهیز، تقوی گریز و تقوی ستیز. همچنین شروع و پایان با حقیقت است. هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن. و اگر قرار باشد باطنی تجلی کند، در صورت ظاهر می‌شود و عبودیت صحنه جایگاه تجلی و یا به عبارتی مجلای حقیقت می‌شود. اینکه روح حاکم بر صحنه به چه اشاره می کند، چقدر عبودیت دارد و چگونه با فیلمنامه نویسی می شود بندگی کرد اهمیت دارد. و به فیلمنامه نویس در زمان انتخاب عناصر کمک می کند که از نفس اماره عبور کند و با نفس مطمئنه پیش برود. در گام های اولیه ی فیلمنامه نویسی باید روحانیتی از داستان برای جمع ایجاد شود تا جهان کثرت فیلمنامه نویسان در آن به وحدت برسد و آن فراتر از طرح کلی سفر شخصیت است. و نگاه به احوالات حاکم بر داستان است که می تواند حتی اگر حلقه های زنجیر تقدیر در داستان هنوز شکل نگرفته است زیباییِ نگاه شهود آمیزی را به تصویر بکشد. عبودیتی که در ترکیب هر صحنه، توسط شبکه ی عناصر داستانی ایجاد می‌شود، پیوندی اصیل با ربوبیت عالم داستان دارد. به همین خاطر گزارش فیلمنامه نویس از شهود حقیقت در تطبیق با نسبت حضرت محمد (ص) با حقیقت که اصل است، می تواند در نظر گرفته شود. کشف در فیلمنامه نویسی رجوع به حقیقت است و اگر در خارج واقع نباشد شیطانی است. زیرا وقتی یک سایه سنگین از افکار و افق بر روی داستان می اندازیم احساسات سنگین می شود و نمی تواند با حقیقت بالا برود. وقتی فکر می سازیم و بر اساس دستگاه فکرمی کنیم، توقف و حدود پیش می آید. در فیلمنامه، یک حقیقت وجودی است که ظرفیت های مختلف آن، در عناصر داستان به ظهور می‌رسد. و فیلمنامه نویسی و «حسِ وجودیِ نوشیدن» از حقیقت به نحوه ی رجوع به حقیقت مرتبط می‌شود. و تنها با نگاه جامع محمدی می‌تواند جمعیتی از نویسندگان را وحدت ببخشد. زیرا در برزخیت کبری که صفتی بر صفتی غلبه نکند و در تعادل باشد، چنین جامعیتی وجود دارد. ترجمه ی وجودی تک تک عناصر صحنه، رجوع وجودی فیلمنامه به حقیقت را مشخص می کند و توافق گروه را میسّر می کند. و عقل تکنیکی آهسته آهسته به ظهور می آید و شاعرانگی فرم از وجود برمی خیزد. در فیلمنامه نویسی گروهی نباید متن طرف دیگر را در متن خود ترجمه کرد. بلکه باید وجهی از قضیه که متن می خواهد به آن اشاره کند را یافت. و آن وجه را با وجوه اشاره شده توسط متنی دیگر، در صحنه به جامعیت رسانید. اشاره ی متن که ترکیب صحنه آن را ایجاد می‌کند، مهم است و ملاک ارزیابی قرار می گیرد. در هر صورت باید در نظر گرفت ذهنِ دیگری، محدوده ی ناشناخته است که از خود چیزی در آن نمی شناسیم. و با کوچکترین بحث و جدل عالم شهود از میان بر می خیزد. همین که فیلمنامه نویس و کارگردان خود دارد، نسبتش با صور خیالیه نسبت محروم شدن از حقیقت است. همین که در نفس خودش و و نسبت با نفس خودش ببیند، فیلمنامه از حقیقتش می افتد. حق و اتصال به حق همه چیز است و نگاهی که در آن فقر ذاتی هر صحنه از فیلمنامه و اتصال به غنی مطلق اصالت داشته باشد، به صحنه ها وجود می بخشد و تجلی رخ می دهد. فیلمنامه نویسی صاف کردن دل است، نباید رجوع به خلق باشد. اصلا رجوع به خلق نداریم. رجوع به خلق باید از رجوع به خالق شروع شود و در دل رجوع به حق، رجوع به خلق نهفته است. جنس نشانه ها در فیلمنامه، آدرس حقیقتی است که به آن رهنمون می شویم و معرفت در این راستا بسیار اهمیت دارد. برای فیلمنامه نویسی از درون به بیرون باید اول به محضر حقیقت داستان برویم، نه اینکه با خودمان در داستان او قدم بزنیم. باید بی خود باشیم، تا آنجا باشیم. آن وقت است که داستان حقیقت درونش را نشان می‌دهد. در فیلمنامه نویسی و حرکت دوربین نسبتی را می جوییم که خدا در میان آن نسبت حضور داشته باشد و هر آن او را شهود کنیم. به همین دلیل فیلمنامه و کارگردانی با خودش درگیر می‌شود تا از مرتبه ی مادون به مافوق برود، زیرا اگر بازاری شود دیگر نمی تواند حقیقت را تصدیق کند. فیلمنامه نویس اگر در فیلمنامه خودش را بخواهد نشان بدهد، غیر پیدا می شود، تا همه ی خودش را نفی نکند رجوعش حقیقی نیست. به اندازه ایی که الله را می شناسد خودش را نفی می‌کند. او جویی که به دریای حقیقت می‌رسد، را کشف می کند و خودش را در آن می اندازد. قدرتِ فیلمنامه به احقاق حق است. زیرا در هر صحنه حقی باید رعایت شود و ترکیب بندی بر اساس آن صورت می پذیرد تا به تعادل برسد. و رعایت حقوق در همه ی مناسباتِ صحنه در نظر گرفته می‌شود. اینجا سیاست به میدان می آید. سیاست یعنی رعایت حقوق (حق خدا، حق خلق و حق نفس). سیاست نحوه ی ارتباطات است. اینکه در فیلمنامه با چه سیاستی صحنه ها چیده می‌شود، بسیار مهم است. سیاست خودش رجوع الی الله و حرکت حق مدارانه است، موضع گیری به جا، شایسته و مناسب. سیاستِ دوربینِ فیلمنامه نویس، جاذبه و دافعه ایجاد می کند. زیبایی سیاست، زیبایی وجودی است. و عبارت «سیاست ما عین دیانت ماست» جمعیت فیلمنامه نویسان را برای تدبیر به تفکر می برد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متن جنابعالی تذکری است برای فیلمنامه نویسانِ امروزینی که بنا دارند خود را  دوباره در فیلمنامه‌های‌شان پیدا کنند و بسط دهند. آری! ما به فلیم‌نامه‌هایی نیاز داریم که می‌فرمایید. فلیم‌نامه‌هایی که ناگفتنی‌ها را در قالب فلیمنامه به زبان آورد و ابعاد متعالی انسان بدون واژه‌های به ظاهر اخلاقی مدّ نظر آورده شود، ابعادی که وجه فطرت توحیدگرایِ انسان را با او در میان می‌گذارد.

در فلیمنامه، صحنه، صحنه جاری‌بودن روحی است در تن بی‌جانِ بازیگران تا تن‌هایِ بی‌جانِ مخاطبان را جانِ دوباره بخشند. این‌جا است که بازیگران می‌توانند متوجه نقش عظیم انسانی خود باشند و در نقش خود رسالتی را احساس کنند که انبیای الهی در خود احساس کردند. دائماً باید در هر صحنه‌ای از فیلم به رسالت خود نظر داشته باشند و کار فلیم‌نامه‌نویس در این فضا، کارِ خلقِ انسانیتی است که گم شده است.

 بنده در کار خوب شما تحت عنوان «صدایی از اعماق اقیانوس» چنین رسالتی را احساس کردم به طوری که نوعی آدرس‌دادن به حقیقت بود.

چه خوب می‌فرمایید که سیاست یعنی رعایت حقوق «خدا» و «خلق» و «نفس»، و این وظیفه فلیمنامه‌نویس است که با اشاره به این حقوق در قالب تصاویر، متوجه زیبایی چنین سیاستی شود که عین دیانت است. امید است رفقایی که بنا دارند از «دوربین» و «تصویر» در این تاریخ بهره‌های انسانی و ایمانی بگیرند، از متن جنابعالی غفلت ننمایند. موفق باشید 

32373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد: با پسری ۱۷ ساله که نماز می‌خوانده حالا نماز نمی‌خواند دلیل هم نمی آورد وارد بحث نمی‌شود مهربانی هم می‌کنیم ولی نمی‌دانیم دردش چیست چه کنیم تا کی مدارا کنیم؟ دعا کنید برای همه جوانانی که گرفتار مکر لیل و نهارند. دلم گرفته چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید سخت‌گیری نکرد. این جوانان وقتی مزه خوبی‌های مسلمانیِ مسلمانان را چشیدند، آرام‌آرام به آداب اسلامی نیز متخلق می‌گردند. موفق باشید

32360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در چند پرسش قبلی یکی از دوستان اشاره کرده بودند که رهبری فرموده واکسن بزنید! می‌خواستم عرض کنم که حضرت آقا هیچگاه نفرمودند واکسن بزنید بلکه فرمودند به متخصصین و صاحب نظران مراجعه کنید و حرف آنها رو گوش دهید حتی اشاره کردند که ماسکی که من می‌زنم هم به اصرار آنهاست، هرچند که سایت خود رهبری هم در تحریفی آشکار از قول ایشان نوشتند که اصرار بر ماسک دارم! البته آن را حدود ده ساعت بعد تصحیح کردند ولی چه فایده که دیگر کار از کار گذشته و تمام خبرگزاری ها همان متن تحریف شده را کار کرده بودند جناب استاد شما مستحضر هستید که بیانات رهبری بسیار دقیق و حساب شده است، حالا اگر به جمله ایشان که فرمودند به متخصصان و صاحب نظران رجوع کنیم آیا مسولین کرونایی کشور صاحب نظرند یا عینا پروتکل ها و روش های دیکته شده سازمانهای جهانی و آمریکایی را پیاده می‌کنند، به جرات می‌توان اثبات کرد طی دو سال گذشته تمامی پروتکل ها و داروها تماما همان هایی بوده است که آنها خواسته اند و این متخصصین! هیچ از خود نداشته اند یا در مورد واکسن برکت که رهبری هوشمندانه از دست اندرکاران آن خواستند اسناد علمی آن منتشر شود نه تنها نشد همان مقاله ایی که چاپ شد هم اخیرا فاقد نوآوری علمی شناخته شده و در دسته بندی مقالات مروری قرار گرفته است و در آخر از آنجایی که کرونا کل ابعاد زندگی مردم جهان رو در بر گرفته، تنها از بعد پزشکی به آن نگاه کنیم بزرگترین خطا را کرده ایم. بنده با نظر رهبری در ابتدای کرونا که آن را جنگ بیولوژیک خواندند و رجوع به متخصصین و صاحب نظران داخلی در زمینه های مختلف به این نتیجه رسیده ام که این واکسنی که مجوز موقت دارد و کسی هم عواقب آن را گردن نمی‌گیرد نزنم، آیا بنده ضد ولایت فقیه هستم؟ آیا رواست با تبدیل کردن واکسن به امری قدسی تمام عواقب آن را گردن رهبری انداخت در صورتی که خودشان مواکدا فرمودند من تنها به اصرار آنها عمل کردم؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست موضوع به این سادگی‌ها هم نیست. بالاخره در این‌که رهبر معظم انقلاب با واکسن‌زدن نشان دادند نگاه پزشکان به این موضوع را پذیرفته‌اند؛ حرفی نیست. و البته به قول شما نباید واکسن را به امر قدسی تبدیل کرد. موفق باشید.

31374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظرتون درباره فال حافظ چیه، چقدر میشه بهش اعتماد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز بدی نیست. از آن جهت که بنیاد این غزل‌ها در ملکوت است و لذا می‌توان با قصد رجوع به ملکوت آن غزل‌ها فالی به دیوان آن سالک واصل زد. موفق باشید

30638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: سوال بنده راجع به فلسفه شهادت است، آيا اينكه شخصي دارد به سمت خطر مي‌رود بدون علم به آن، يا اگر مورد حمله و هجوم ديگري قرار مي‌گيرد، توجيه اين مي‌تواند باشد كه ١. اين مشيت خدا براي اوست و نبايد دخالت كرد و ٢. در اختيار شخص مهجوم تصرف نمود؟ خيلي ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در بستر وظیفه‌ی شرعی و عقلانیت خود باید عمل کند و در این راستا راضی به تقدیر الهی باشد. موفق باشید

29539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در پرسش ۲۹۲۶۵پاسخ تناقض نگرفتم: دعا کردم عکس انجام شده. التماس خدا و اهل بیت کردم وضع بدتر شد به فحاشی و توهین و تحقیر خودم با خانواده ام تهمت و فحش ناموسی هم شنیدم اما این بار گفتم شکایت کجا ببرم عموم شهیده غیرت داره آیا به کجا و کی پناه ببرم دعا اهل بیت کجا می دانید عزیز کرده ی خدا هستند. منا با آیه و روایت فریب دادند اگه مظلومیت نیست پس فحاشی تهمت و تحقیر کردن ظلم نیست. پس من فریب خوردم به تعداد چله ها، نمازها، امام زمان می دونه و کمک نمی کنه. من رها شدم. چون نه حالم خوبه نه خدا کسی را می زاره جلوی راهم و نه هیچی من رشد نمی کنم من دارم انکار می رسم. پس خدا کجاست؟ دنیا فقط به کام عزیز کرده‌است. خدا که می خواد ببره جهنم چرا اینقدر عذاب می ده؟ من دیگه اعتقادی به این حرفا ندارم آدم که خدا عزیز کرده کرده، حالا هی بگید امام زمان در جریان است این که بیشتر دل سوختن داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ راهی جز نظر به رحمت الهی برای رفع تنگناها در عالَم نیست. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ جز حق، غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

28509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قرآن برای همیشه؟ با عرض سلام خدمت استاد: در ماه مبارک رمضان توفیق قرائت نیمی از قرآن به همراه مختصری تدبر را داشتم. در ضمن این قرائت مساله ای ذهنم را مشغول کرد. در چند جزء اول قرآن یکی از مسائل پربسامد در آیات کریمه بحث رابطه مسلمانان و اسلام با اهل کتاب می باشد. و مسائلی که در این رابطه حول محور دعوت اهل کتاب به پذیرش اسلام و استنکاف آنها شکل می گیرد؛ که خود بهتر مستحضر هستید. ولی من نتوانستم با این بیانات و معارف ارتباط عمیق برقرار کنم و برایم این سوال پیش آمده است که این جبهه بندی و فضایی که در این آیات ترسیم شده است چقدر با واقعیت دنیای امروز انطباق دارد؟ آیا واقعا امروزه تقسیم بندی ما بر اساس پذیرش اسلام و رد آن است؟ آیا مساله اصلی ما اکنون ایمان آوردن یا نیاوردن اهل کتاب به اسلام است؟ آیا نحوه تعامل ما با جهان بر اساس این تقسیم بندی قرآنی است؟ آیا رسالت مهم ما دعوت اهل کتاب به پذیرش اسلام است؟ خلاصه اینکه بین این آیات و معارف بسیار زیاد با واقعیت زندگی حتی دینی در دنیای امروز و حتی فضای فکری اسلامی و دینی موجود در بین متدینین فاصله زیادی یافتم. لطفا بفرمایید که آیا مشکل از نگاه کنونی ما است و باید خط و مرزهایمان را بر اساس معارف قرآن باز تعریف کنیم یا این معارف متعلق به دوره ای خاص بوده اند نه همه زمانها؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر قسمت را باید بر اساس فضای خودش بحث نمود. شاید اگر بحث هایی که در این رابطه در سوره‌ی آل عمران عرض شده را دنبال بفرمایید، ظرایف موضوع تا حدّی روشن شود. موفق باشید

27870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید سوره نور شرح صوتی نداره؟ رو سایت نبود. می‌خواستم اگر ممکنه یه توضیح یا منبع در مورد آیه «و من لم یجعل الله له نورا فما له من نور» بدین. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمد الله سال‌های قبل سوره‌ی نور بحث شده‌است. احتمالا صوت‌ آن را بتوانید از حاج آقا نظری بگیرید. در مورد آیه ی مورد بحث، عنایت داشته‌باشید که یکی از اسماء الهی «نور» است و آیه می‌فرماید اگر از طریق حضرت رب العالمین نوری و بصیرتی به کسی نرسد او را بصیرت و نوری نخواهد بود زیرا جز حضرت رب العالمین صاحب نور نیست. موفق باشید

27781
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوي سلامتي و قبولي طاعات و عبادات: چند وقت پيش مقاله اي در خصوص اعجاز عددي قرآن و زمان ظهور مطالعه كردم، در صورت امكان نظر جنابعالي در خصوص مطالب بيان شده در اين موضوع چيست؟ مقاله در پيام رسان ايتا ارسال مي گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مقاله‌ی جنابعالی کدام است؟ ولی در جریان این نوع تحقیقات هستم. کارهای ارزشمندی است که حکایت از نظمی ریاضی‌مند در کلام الهی می‌کند. با این‌همه جایگاه قرآن، جایگاه دیگری است و برای گشودن جهانی بس متعالی در مقابل ما نازل شده است. به همین جهت خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» حقیقتاً کتابی را به سوی شما نازل کردیم که در آن به فکر شما و به یاد شما بودیم، آیا تفکر می‌کنید؟ موفق باشید

26951
متن پرسش
با سلام و احترام: اگر معتقدیم که هر گیاهی یک نفس نباتی دارد، فرض کنید که یک درختچه را دقیقا از وسط با ریشه و خاکش نصف کنیم به گونه ای که هر دو نیمه بتوانند به ادامه حیات خود ادامه دهند. خب در این حالت نفس نباتی اول چه می شود؟ آیا نفس اول نابود شده و دو نفس جدید افاضه می شود؟ آیا نفس اول به یکی از نیمه ها تعلق پیدا می کند و فقط یک نفس اضافه به آن نیمه دیگر می دهیم؟ آیا نفس اول به دو نیمه تقسیم می شود؟! به هر حال این نیمه گیاه ها چه می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را خوب است با دقت کامل در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید که چگونه نفس نباتی مناسب شرایطی که آماده‌ی پذیرش آن است، تجلی می‌کند و لذا در شرایط جدید، نفسی که مناسب آن شرایط است متجلی می‌شود مثل آن‌که نفسِ یک جوان پس از مدتی به جایِ نفس کودکیِ آن فرد برای جسم او متجلی می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی