بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34552
متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: لطف بفرمایید اهمیت راهپیمایی امسال از جهت اهمیت تاریخی و همچنین از جنبه معرفتی و سلوکی بیان فرمایید با تشکر

متن پاسخ

تعالی: سالم علیکم: به نظر بنده اگر 22 بهمن سال 57آغازی بود برای
حضور در تاریخی که دیگر ادامه تاریخ سیطره استکبار بر روح و روان ما نبود؛ راهپیماییِ امسال، آغاز دیگری است برای حضور در تاریخی که عبور از سیطره شبکه جهانیِ رسانه های استکباری است و این، نوعی از تولد را برای انسان به همراه دارد، تولد درجهانی که ماورای حرّافیهای رسانههای دنیای استکبار، خود را در دل سنتهای جاری الهی احساس کنیم که چگونه خداوند راهی بسی گشوده و زندگیساز جلو بندگانش میگذارد، هرچند شیطان قویترین دامهای خود را به میان آورده باشد. موفق باشید

34551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد متاسفانه یه آسیب جدی که داره به خانواده و بچه های شهدا و ایثارگران میخوره ازسمت جامعه هست، گاه گمان می‌کنم حساسیت بعضیشون اونقدرزیاده ولی چون داخل اجتماع و بین مردم هستن بهشون آسیب میزنن، از آن‌طرف هم اگر با نشانه ای شناخته بشن یه مدل دیگه بهشون آسیب میزنن، چندین مورد به شخصه حتی توسط قشرمذهبی و طلاب در زمینه ازدواج به اینها آسیب شدید رسیده دیدم، یا بعضا اینها را بی دلیل رد کردن, یا بی احترامی و توقع زیاد داشتن، یا به دلیل عدم شناخت روحیات و ظرافت اینها مشکلات متعدد ایجاد کردن، استاد از یه طرف آسییب پذیری زیاد را می‌بینیم از یه طرف واقعا نمیشه فهمید راهکارها چی باید باشه، یه ذره اینطرف یا اون‌طرف کنی چپه میشه و انگار داری رو یه لبه راه میری. من نمیتونم اینقدر رعایت کنم و در توانم نیست واقعا مراعات می‌کنم مراعات می‌کنم بعد خسته میشم می‌زنم زیرپل همه چیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد عملاً رسالت‌هایی در میان است، رسالتی که از یک طرف به عهده جریان‌های فرهنگی بخصوص در قسمت فرهنگی بنیاد شهید است که باید به صورتی حکیمانه با چنین مواردی برخورد کنند که به آن نوع تبعاتی که متذکر شدید، منجر نشود. و از طرف دیگر نیروهای متدیّن‌اند که باید وظیفه خود را نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران فراموش نکنند. موفق باشید

34479
متن پرسش

درود مجدد استاد عزیز: به بهانه همزبانی وجودتان با نسل ما و در ادامه پاسخ عزیز ایام البیض و امید نسبت به آینده ای روشن شعر زیر تقدیم می‌گردد:

هنوز نه

گفتم سزاست هر دم و هر گه، هنوز نه؟ / گفتی چه باک، رنج در این ره؟ هنوز نه!

 بینم به چشم، میکده‌ای را ز دور لیک/ بشنیده‌ام ز هر در و درگه هنوز نه!

 لندی که سوخت در طلبِ آفتاب صبح / بودش سؤال از خور و از مه، هنوز نه؟

گویی بسوز تا که بسازی مسیر را / گویم به دوست بی تو در این ره هنوز نه!

 مَطْلع از آنِ سیدنا الشهید باد/  آن دم که گفت در بر الله هنوز نه!               ۱۴۰۱/۱۱/۸

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی در پیش داریم تا خدا را به زندگی برگردانیم تا بین زندگی و عبادات، دوگانگی پیش نیاید و تمام زندگی بوی خدا بدهد و راهی باشد به سوی او. باز باید به ایمانی برگردیم که به کمک آن ایمان بود که این انقلاب اسلامی بزرگ شکل گرفت و با نظر به این افق، ایّام البیضِ این سال حضوری است برای نظر به آینده‌ای که آن آینده «هنوز نه!». ولی به خوبی روشن است که در پیش است، با امیدواری که فوق‌العاده امروزِ ما را زنده نگه می‌دارد به آنچه به عنوان چشم‌انداز در پیش است. و ماه رجب این سال حقیقتاً می‌تواند با سه روز روزه‌داری و نماز شب‌های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم با سوره‌هایی که وارد شده، خود را در روشنی‌گاهِ حضور در تاریخ انقلاب حاضر کرد به همان معنایی که مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» و حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» با عبادات آنچنانی خود تلاش کردند نهایی‌ترین حضور را در اسلامی که آغاز شده بود در جان خود به فعلیت در آورند و این یعنی حاضرشدن ذیل اراده الهی. عجیب است که این سال‌ها این اعمال برای بسیاری با اعتکاف و اعمال امّ ‌داود همراه شده است تا نتیجه اعمال عزیزان در نهایتِ آخرالزمانی‌اش به ظهور آید مانند جمع زیارت امام حسین«علیه‌السلام» با زیارت در اربعین و پیاده‌روی به سوی کربلا، که اعمال زائر را در نهایت آخرالزمانی‌اش به ظهور می‌آورد و ظرفیت بشر جدید را به انتهای آن می‌رساند. موفق باشید

34356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: با خودم که فکر می‌کنم می‌بینم که چه آفرینش زیبایی داریم؛ هنگامی که با خواندن چند کلمه از یک متنِ یک کتاب، از عالم جسم ها به عالم خیال ها پرواز می‌کنیم. از کودکی در فن نوشتن استعدادی در خودم حس کردم و این موهبت الهی را در قالب داستان های کودکانه در دوران نونهالی بر خودم عرضه کردم. حال که دغدغه مندتر از گذشته شده‌ ام حس می کنم که فراتر از اینها باید بود تا بتوان گوهری آفرید که راز درونی جوهر انسان را بر همگان برملا کند. خواهان خلق اثری هستم که شخص وقتی آن‌را می‌خواند، با دیدن هر کلمه و گذشتن از هر فصل کتاب، از کالبدش رهایی یابد و به اصل خویش نزدیکتر شود. گویا می خواهم انسان را به نمایش انسان بیاورم. نمی‌دانم! کتاب هایی را درباره سردارِ شهید حاج قاسم سلیمانی خواندم که روحیه مناسبی داشتند. با خودم می گویم که چگونه باید ایشان را وصف کرد که ایشان وصف شود؟! اگر خواننده ای تصویر درونی ما از سردار دلها را ببیند، در هرجای دنیا بدون هیچ تعصبی می پذیرد که آری! این است «انسان» آنگونه که باید باشد. مانده ام چگونه متنی بیافرینم که هر انسان با هر نگرشی را به اصل خویش فرا بخواند؟ این متن و این اثر چه ویژگی و یا ویژگی هایی دارد؟ آن تصاویری که در عالم خیال نقش می‌بندند گاهی اوقات آمیخته با اباطیل است و همین، تشخیص صلاح نوشته را سخت می‌کند. اصلا چگونه آن خیال پاک را به عرصه بیاورم؟ اصلا آیا منشأ این تفکرات، خیالات ما هستند؟ قضیه برایم موهوم است و روشنایی می‌طلبم. خواهانِ پیشنهاد شما استاد بزرگوار هستم. با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که می‌فرمایید. بشر امروز با روحیه آخرالزمانی‌اش در جستجوی خودش می‌باشد. خودی به وسعت همه اسمائی که بر جان او دمیده شده است. به همین جهت باید او را با «خودش» آشنا کرد. عرایضی در این رابطه در جلسه اخیر صحبت از سوره «الشمس» شده است. خوب است به آن جلسه نظری بفرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12566

https://eitaa.com/matalebevijeh/12574

34032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام علیکم. ............

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ایشان را با همین روحیه درک کنید و بدانید: «کار سازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما، آزار ما است» ناشکری در این موارد موجب قطع رحمت الهی می‌باشد. رحمت خدا بر چنین مردانی که در این زمانه از سنت بنده‌های صالح که همان صله رحم است به همان صورت که می‌فرمایید؛ غفلت نکرده‌اند. موفق باشید

در این موارد که مسائل خصوصی را کاربران محترم مطرح می‌کنند لازم است که ایمیل خود را مرقوم فرمایند. البته بهتر از آن این است که این موارد را با کسانی که طرفین را می‌شناسند به مشاوره گذاشته شود.

33892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد محترم! اینکه گفته شده است که شهید مطهری تا برهان صدیقین جلو آمده و تا وحدت شخصی وجود جلو نیامده است آیا درست است؟ با تشکر از پاسخ دادن شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور است. ولی در هر حال در جای خود این دو قابل جمع‌اند و آن مرد عالم متفکر متوجه این امر هستند. ممکن است مرحوم شهید مطهری با توجه به موضوعاتی که دنبال می‌کردند نظراتشون را با «برهان صدیقین» و «تشکیک وجود» بهتر می‌توانستند تبیین کنند. موفق باشید

33508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده بازنشسته سپاه هستم. کارم در سپاه درمانی بوده. حال بنظر شما بهتر است همان خدمت کار درمانی در یکی از مراکز درمانی شهر و یا سپاه را ادامه بدهم و یا اینکه دیگه کارم را رها کنم و بروم دنبال معارف دین و باقیمانده عمرم را صرف قیامتم کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو بهتر است و البته فرصت‌های تأمّل در معارف دین و تفسیر قرآن را از دست ندهید. موفق باشید

33234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی بود شدیدا دعای شهادت می‌کردم، بالاترین دعای مدنظرم، دعای عاقبت به خیری و بالاتر از اون عاقبت به شهادت بود. خیلی ضجه می‌زدم برا طلب شهادت، شب قدر امسال بود که احیا رو در کنار شهدا بودم تو شب سوم و در اوج ضجه زدن و طلب شهادت، انگار یهو حالم عوض شد و اینجوری برداشت کردم که این حرفا چیه، تا کی خود خواهی، تا کی فقط خودتو ببینی. مگه کسی که همه چیزش معشوقه، همه کسش اربابشه، مگه میشه برا خودش چیزی بخواد. گیرم که شهیدم شدی، خب که چی؟ اربابت چی و یهو تو حالات خودم همه وجودم طلب و دعای سلامتی امام زمان شد و دیگه هیچ جوره نمیتونم دعا کنم برای خودم، هیچ جوره نمیتونم هیچی برای خودم بخوام، حتی شهادت رو، فقط و فقط دعا برای سلامتی امام زمان. حتی تو دهه محرم هم تو هیئت نمیتونم هیچی بخوام به جز دعای سلامتی آقا، فقط به فکر اونم، تا امشب که یهو دعام و طلبم شد اینکه یجورایی یکاری کنم برای دغدغه های آقا... یعنی دعا برای سلامتی ایشون به تنهایی فایده نداره باید یکاری کنم برای جلو افتادن کاراش. در کل سوالم اینه، اشتباهی نرم جلو، انحراف نباشه؟ درسته مسیرم؟ ممنون از شما دعاگوتونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این موارد إن‌شاءالله با رعایت تقوا محقق می‌شود و به لطف الهی می‌توانید برای این انقلاب امام زمانی و رعایت رهنمودهای نایب‌الامام، مؤثر باشید. موفق باشید

32945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. چطور می‌توان برای زنان اثبات کرد که اگر فرزند آوری نکنند به پوچی می‌رسند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 32960 رجوع فرمایید. موفق باشید

32938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

طبق نظر کارشناسان، انسانها از نظر فکری به دوقسمت تقسیم میشند، اول افرادی که در حیطه‌ی خاصی ولی عمیق فکر می‌کنند (مثال دریاچه‌ای که عمق زیادی دارد)، ثانی افرادی که خیلی گسترده ولی سطحی، تامل و زندگی خود را می‌گذرانند (مثال دریای بزرگ ولی کم‌عمق) بنده تا به الآن هرکسی که عمیق فکر می‌کند را خیلی موفق‌تر دیدم تا دسته دوم!خودم به این نتیجه رسیدم که جزو دسته دوم هستم، دوستانی که دارم جزو دسته اول. هرجور نگاه می‌کنم می‌بینم این افراد بهتر فکر می‌کنند، بهتر تصمیم می‌گیرند و بطورکلی موفق‌تر هستند. اما برای دسته دوم که خودم جزوشون هستم حداقل شخصا چیز خاصی ندیدم و این مسئله من رو اذیت میکنه. وقتی می‌بینم رفقام خوب می‌فهمند خوب تحلیل می‌کنند و خوب بحث می‌کنند و سوال می‌پرسند و... ولی خودم هیچ، یک ناامیدی خاصی در وجودم پدید میاد، البته نه به این معنا که کاملا ناامید باشم و تو سر خود بزنم و...، از این جهت که بالاخره یک اذیت و آزار روحی خاصی داره و این رو نمیدونم چطور درمان کنم. حالا هم نمیدونم چقدر تونستم مسئله‌ای که تو ذهن هست‌رو روشن کنم، خواستم راهنمایی بفرمایید که برای درمان این روحیه چه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمّق در معارف توحیدی و رعایت دستورات شرعی در امورات فردی و اجتماعی، انسان را به فطرتش نزدیک می‌کند که به گفته قرآن آن فطرت در همه انسان‌ها یکسان است و می‌تواند از طریق دستورات شرع در گستره حضور انسان‌های مؤمن حاضر شوند و از پوچی‌ها و تنهایی‌های مربوط به دنیاطلبی آزاد گردند. موفق باشید

32932
متن پرسش

سلام استاد: سوالی داشتم، اینکه این‌همه بدبختی واسه آدم پیش میاد هرچه انگار نماز و مومن تر باشی بدبختی بیشتر میشه و آقا بعضی مواقع به اینکه چرا خدا حرف ما رو گوش نمیکنه یا کمکی نمیرسونه حالمان خوب شود فکر می کنم علت اینها چیست؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که حضرت ربّ العالمین می‌فرمایند: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»(بقره/۱۵۵) و البته شما را به پاره‌ای از سختی‌ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.

در آیه مذکور متذکر می‌شود چگونه خداوند با حضور در وظایف شرعی و رعایت دستورات الهی، صبر و شکیبایی را که عالی‌ترین نحوه بودن است، به انسان عطا می‌فرماید. همان صبری که جناب مولوی در إزای برخورد با سختی‌ها چنین توصیف می‌کند:

هله نوميد نباشي که تو را يار براند

گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا

ز پسِ صبر تو را او به سرِ صدر نشاند

و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها

رهِ پنهان بنمايد که کس آن راه نداند

همگي ملک سليمان به يکي مور ببخشد

بدهد هر دو جهان را و دلي را نرماند

دل من گِرد جهان گشت و نيابيد مثالش

به که ماند به که ماند به که ماند به که ماند؟

هِله خاموش که بي گفت، از اين ميّ همگان را

بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند

موفق باشید  

32510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخی! استاد عزیز! این چه احساسی ست که در اثر فشار و مشکلات دنیایی بیش از پیش دچار قبض می شوم؛ تا حدی که نمی‌توانم با ائمه و شهدا ارتباط قلبی بگیرم! اما همین قلب، سخت این احساسات و افکار را منکر می‌شود و این دوگانگی به شدت من را آزار می‌دهد. می‌دانم نباید اینچنین باشم اما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یک‌دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار» از یک طرف باید آن‌گاه که قبض ما را فرا می‌گیرد سعی کنیم معارف الهیه خود را وسعت دهیم، و از طرف دیگر متوجه باشیم آن‌گاه که بسط و بهاری به سراغ ما می‌آید، در بهره‌برداری از معارف و تقوای خود بیشترین تلاش را داشته باشیم. موفق باشید

31931

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: با این احساس تنهایی باید چکار کرد؟ خیلی مراجعه میکنن ودنبال راهکار هستن غافل از اینکه بنده خودم بیشترین احساس تنهایی رو دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و محبت و ایثار. موفق باشید

34908
متن پرسش

سلام علیکم: سوال و مسئله‌ای که برای جان من مطرح شده، این است که چرا انسان‌ها در عزم و همت متفاوتند...؟ مگر نه اینکه تفاوت انبیا اولوالعزم با سایرین در عزمشان است و آنچه که از حرف‌های شما و اساتیدی همچون آقای نجات‌بخش شنیده‌ایم جوهره اصلی انسان عزم اوست و... حال چرا برخی افراد که خیلی هم شوق طی مسیر حضرت حق را دارند و واقعا و مخلصانه دلشان می‌خواهد کار کنند و زحمت بکشند و جانشان را در این راه بدهند اما نمی‌توانند و عزم و همت کوتاهشان، هر لحظه خوره‌ی جانشان است... وقتی می‌بینم برخی افراد چه پرشور و با پشت کار پای در راه گذاشته واقعا حسرت می‌خورم، وقتی این مطلب را از آقای فاطمی خواندم؛https://eitaa.com/sr_fatemy/508 پیش خودم گفتم عجب شیدایی خوبی‌‌ و ریشه‌ی این شیدایی و این عزم و اینگونه طی مسیر کردن در چیست؟ راستش را بخواهید گمان می‌کنم دست خود آدم نیست، آخر خیلی‌ها از بچگی اینگونه عزم و همت داشتند، نه این که ناامید باشم، اما گمان می‌کنم من انسان کوچکی هستم، من مرد این راه‌ها نیستم، نه این‌که پس از دو سه بار تلاش این حرف را بزنم، نزدیک ۱۰ سال است که دارم تلاش می‌کنم و‌ همیشه شکت خورده‌ام... شاید او نمی‌خواهد: سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بابِكَ طَرَدْتَنِي وَعَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید توجه داشته باشید: «هرکسی را بهر کاری ساختند / میل آن اندر دلش انداختند». به دعای حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» نظر کنید که چگونه با خدای خود در همین رابطه سخن می‌گویند: « اللَّهُمَّ فَرِّغْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا تَکَفَّلْتَ لِی بِهِ...» خداوندا! مرا نسبت به آن چیزی که برای آن خلق کرده‌ای، فراغت ببخش و مرا مشغول امری که خودت برایم به عهده گرفته‌ای، مگردان... این‌جا است که باید متوجه باشیم بالاخره ما را برای امری و کاری خلق کرده‌اند و هنر ما آن است که تلاش کنیم ببینیم آن امری که ما برای آن خلق شده‌ایم، چه امری است؟ این است آن هوشیاریِ واقعی که هرکس متوجه آن شد، به زیباترین شکل زندگی کرده است. حال چه یک کارگر ساده باشد و چه رهبر جهان اسلام. موفق باشید    

34660
متن پرسش

واقعا نمی‌دانم آدمی کیست و نتیجه اش چیست و چرا باید درد بکشد و رشد کند؟ واقعا نمی‌دانم که اصلا چطور خدایی که ما را خلق کرد چرا کامل خلق نکرد و چرا به نوعی جدایی میان حق و خلق افکند و چرا؟ همه اینها را نمی‌دانم اما فقط یک چیز را می‌دانم که مناجات شعبانیه تمام آن چیزی است که تمام همه ما نیاز داریم! آدمی دیگر رنجی ندارد مگر رنج آنکه همچنان کم است و باید همیشه باشد. اگر به دوگانگی میان حق و خلقیت ما تضاد ها و خلع هاست و میسر نمی شود یگانگی مگر با اراده الهی پس این برایم فهم شد آنچه هنوز نیامده را انتظار بنشینم و آنچه آمده را پذیرا باشم. من پیامبران و امامان نیستم من آدمم معمولی و نیازمند و ناقص که از اول هیچ نبودم و می‌دانم پیامبران و امامان همه غمخوار این جدایی و درد های ما هستند فقط نمی‌دانم چرا ما آنقدر به آنها دل نمی‌دهیم که همچون خراباتیان به یکباره به آنها بازگردیم و آنها هم به یکباره حاضر شوند. من واقعا نمی‌دانم باور کنید نمی‌دانم و نمی‌فهمم چرا یک نفر به یک پزشک بیشتر از توحید و نبوت و امامت دل قرص کرده؟ واقعا متنفرم از دنیای امروز. کاش خدا کند به یکباره خیمه مستکبران در همه ما بشکند زیرا واقعا آنها شکسته اند فقط ما اولا از شکست آنها آگاه نیستیم دوما به خیمه زندگانی یگانه توحیدی آشنایی نداریم. نمی‌دانم اگر ماه شعبان و رمضان تمام شود دیگر می‌شود چنین حرف هایی زد یا باید انتظار سال بعد را کشید. پس ای کاش همیشه رجب و شعبان رمضان بود یعنی حضور گشوده خدا در خلقت ما زیرا ما خلق درد کشیده و مصیبت دیده و زیر خروار ها خاک فرو رفته ای هستیم که حد اقل های انسانی، حیوانی، زیستی و حداقل های زندگی را هم نداریم. ما مظلوم ترین، سیاه ترین، مرده ترین، و بد ترین زندگی را در اعتماد به مستکبران عالم تجربه کردیم. پس خدایا ما را در انتقال به جهان توحیدت در یکانگی با خلقیت مان که عین کمالات ما و شناخته شدن مان و پایان رنج های ماست موفق و پیروز بفرما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً انگشت بر روی اصل مطلب گذاشته‌اید و آن درک معنای «بودن و شدن» است و این با حضور در آغوش خدا پیدا می‌شود تا نه‌تنها انسان، در ادعیه با خدا گفتگو کند، بلکه در مناجات شعبانیه آن‌قدر با خدا خودمانی می‌شوید که با حضرت محبوب بگو مگو راه می‌افتد. لذا عرضه می‌داریم: «الهی إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ.» آیا این اوج انس و رفاقت با خداوند در ماه شعبان در مناجات شعبانیه نیست؟ موفق باشید    

34500

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: با توجه به سوال در رابطه با وضعیت زنان، جوابتان برایم عجیب بود. آیا ما نقش فعال نباید داشته باشیم؟ آیا این مطلب که می فرمایید زنان نباید احساس عدم آزادی کنند بالاخره نباید حد و جایگاهی داشته باشد؟ نظر شما فعلا کنار گذاشتن آیاتی مثل «الرجال قوامون علی النسا» هستید و یا قصه ارث و.... بالاخره اینها رو چطور باید از آن حرف زد؟ احساس می‌شود شما تماما منفعل هستید و یا به جهت قضایای اخیر اولویت را چیز دیگر می‌دانید. اما استاد این مسائل به خانواده ضربه شدیدی خواهد زد اینکه زن و مرد هر دو به عنوان فرد بدون زنانگی و مردانگی وارد خانواده بشوند و هرکدام از طرفی بکشد و یا خود را تنها دنبال کند طبیعی است که خانواده نخواهیم داشت. سوال بعدیم در رابطه با ازدواج دائم به سبک سنتی یعنی اکثرا ما دام العمر را شما الگوی مطلوب می دانید؟ چون با این پاسخ شک کردم مگر می شود با این نحوه بودن زن و مرد به راحتی طلاق پیش نیاید؟ اینکه حتی کودک را برای کار به مهد کودک سپردن و با اندک اختلاف در کار و.... سبب جدایی می شود و هرکس به اصطلاح پیشرفت خود را دنبال می کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید متوجه باشیم خانواده در شرایط جدید با نظر به قرآن و روایت چگونه باید باشد؟ آیا با همان روش سنتی که در زمانی معنای خود را داشته است، امروز جواب می‌دهد؟ ۲. ازدواج در بستر شریعت و انسانیت، حضور دو انسان است که از یک طرف مکمل یکدیگرند و از طرف دیگر با تولید نسل، خود را وسعت می‌دهند و نسل بشر نیز ادامه می‌یابد. موفق باشید

34260
متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام: الان که جامعه به سمت آرامش نسبی می‌رود چرا برخی افراد مقتضیات زمان را در نظر نگرفته و از تعبیر آتش به اختیار توسط مردم برای بی حجاب ها سخن می‌گویند؟ جامعه ما چقدر تا به حال تاوان برخی از سخنان نسنجیده برخی مسئولین را داده. هنوز جامعه در حال تاوان دادن به خاطر جملات «بی حجاب نباید در جامعه امنیت داشته باشد» و «بی حجاب‌ها از مترو استفاده نکنند.» و .... هست. سوال اول: چرا میزان تاثیر این گونه جملات در ناامنی های اخیر توسط مرجعی بررسی نمی‌شود و فقط سلبریتی ها به دادسرا فراخوانده می‌شوند؟ که البته این فراخوان سلبریتی ها، به حق است و به جا. اما میزان خشم القا شده توسط این سخنان به نیمی از جمعیت زنان که افرادی در پی نادیده گرفتن حق مسلم شهروندی آنها بودند، کجا لحاظ می‌شود؟ یا طراح شیوه گشت ارشاد که نقش قابل توجهی در این هزینه عظیمی که به جامعه و جان بیش از ۲۰۰ نفر تحمیل شد، کجا بازخواست می‌شود؟ چرا ریشه های یک جریان باز خواست نمی‌شوند؟ سوال دوم: چرا اگر افرادی برای نظام اینقدر هزینه مادی و معنوی ایجاد می‌کنند، توسط رهبری بر کنار نمی‌شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوب و ارزشمندی اشاره می‌فرمایید. حقیقتاً ما در بعضی موارد «خُلقِ محمّدی» را از دست داده‌ایم خُلقی که خداوند در وصف آن فرمود: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ» (آل‌عمران/159) می‌فرماید اگر این مداراها را نداشتی افراد از اطرافت پراکنده می‌شدند. ولی ما متأسفانه با غفلت از این خُلق و صفای پیامبرمان با دست خودمان بعضاً چوب به اسلام و انقلاب می‌زنیم.

در مورد روش مقام معظم رهبری عنایت داشته باشید که روش ایشان دخالت مستقیم در امور نیست، زیرا مسئولان مربوطه باید مطابق رهنمودهای رهبری، آن افراد را آن‌طور که لازم است، مورد تذکر و برخورد قرار دهند. موفق باشید       

34086

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: یکی با استفاده از آیات و واژه اجتباه برای یونس نتیجه می‌گیرد که او ترک اولا هم نکرد یکی با استفاده از همین واژه و آیات نتیجه می‌گیرد که یونس از پیامبری مدتی ساقط شد و بعد خدا او را برگزید. من فوق لیسانس علوم قرآنم و گاهی واقعا می‌مانم کدام قول درست است. آیا اینکه بگویم خوش به حال کسانی که یک نفر را قبول دارند که همه اقوالش برایشان حجت است و مساله تمام می‌شود برایشان آیا ناشکری کرده ام؟ چون من اصولا گیر اشخاص نیستم که چون فلانی گفت پس حتما درست است و لاغیر و لذا گاهی در انتخاب می‌مانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مبنا را باید بر قرآن گذاشت و در دل قرآن روایات را مدّ نظر قرار داد. کاری که حضرت علامه در تفسیر «المیزان» انجام دادند. به نظر بنده ظرائف خوبی را در رابطه با معنای ترک اولی در مورد پیامبران و از جمله در مورد حضرت یونس «علیه‌السلام» بیان می‌کنند حاکی از آن‌که آن حضرت منتظر نماندند تا حکم خدا بیاید، و نه آن‌که بین دو حکم، حکمی را انتخاب کردند که اولی و ارحج نبود. گویا همین اندازه نیز برای پیامبر خدا شایسته نبود و خود آن حضرت نیز در شکم آن نهنگ متوجه این امر شدند و اظهار داشتند: «سبحانک انّی کنت من الظالمین». موفق باشید

33619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث حرکت جوهری، که ماده عین حرکت است، آیا می توانیم بگوییم که حرکت جوهری آغازی ندارد؟ چون عین حرکت است نه اینکه چیزی باشد که حرکت می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آریً ماده از نظر حرکت، آغازی ندارد ولی وجودی است که عین حرکت است بنابراین از نظر وجود، آغاز برایش مطرح است نسبت به عدم. موفق باشید

33605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیم: در برهان صدیقین که توی کتاب شرح براهین صدیقین و جوهری، تقریر فرموده اید بدون استدلال، کمال را عین وجود می دانید. مفهوم وجود را می دانیم اما کمال به چه معناست؟ نقص و کمال مبهم هستن و باید تعریف درست و حسابی داده شود. مثلاً ارسطو مثال میزنه میگه نطفه ناقص هست و وقتی تبدیل به انسان شد کامل میشه. همینکه «ماهیت» گرفت میشه کامل.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای کمال و نقص را هرکس به صورت بدیهی درک می‌کند و به خودی خود تعریف‌بردار نیست مگر در مقایسه و نسبت. آری! می‌توان گفت که نطفه یک موجود نسبت به فعلیت‌یافتنِ آن موجود، ناقص است. موفق باشید

33578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: در مورد اینکه فرمودید در برزخ و قیامت تبدیل قوه به فعل به معنای اینکه بنده اراده کنم و قوه را به فعل درآورم نیست، ۱. استاد آیا می توانیم بگوییم که کسی که افق و کلیت شخصیتش خدا را قبول دارد اما در این دنیا اراده به پیگیری ادامه راه و زدودن غبارِ کثرات از وجودش را نداشته در آن دنیا بدون اراده خود و به اجبار با قرار گیری در عالمی که کثرات را قبول نمی کند با عذاب و آتش این کثرات را از وجودش پاک می کنند تا شایسته قرب طلب اصلی خود شود ودر آتش مخلد نیست. ۲. آیا می توانیم نتیجه بگیریم که کسانی در جهنم مخلد هستند که با شناختن خدا و رسیدن پیام ایمان آوردن به آنها نه تنها ایمان نیاوردند بلکه به خصومت و دشمنی پرداختند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر ایمان در او باشد همین‌طور است که می‌فرمایید زیرا با شرک است که عمل، قبول نمی‌شود. ۲. از رسول خدا «صلوات‌‌الله‌علیه‌وآله» داریم که فرموده باشند: « «النّار لا تأكل‏ محلّ الايمان» بدین معنا که اگر به هر حال قلب انسان بهره‌ای از ایمان دارا باشد تماماً در قبضه آتش قرار نمی‌گیرند و پس از عذابی که باید بچشد، از آتش آزاد می‌شود. موفق باشید

33481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا همان گونه که در برهان صدیقین از اشدالوجود، خفیف الوجود تجلی می کند، در تشکیک در مظاهر (منظور در عرفان) آیا می‌شود یک مظهر واسطه ظهور مظهر دیگر شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «تشکیک در مظاهر»، حضرت حق به جلوات مختلف در میان هستند. موفق باشید

33161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: تا حالا هرچی خوندیم صرفا شده حصولی. یعنی کلی دانایی گرفتیم ولی می‌بینم به جز پز دادن اینکه فلان چیزا رو خوندیم دیگه بهیچ دردمون نمیخورن. آخر اینکه همین‌هارو به دیگران منتقل می‌دیم و حالا ثوابی شاملمون بشه ولی از درون یا همون حضوری چیزی حاصلمون نشده و از این حالت احساس بیهودگی دارم. در مباحثتون فرمودید راه و درمانش علم حضوریست نه حصولی. حالا سوالی که هست اینکه چطور میشه از علم حصولی به حضوری رسید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب ملاصدرا، بالاخره آگاهی از حقایق با علم حصولی، مقدمه است تا همان حقایق در جان ما به علم حضوری جلوه کند. پس هر علم حصولی، مقدمه علم حضوری می‌تواند باشد. موفق باشید

32845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: یکی از دوستان که مشاور هستند، فرمودند مراجعانم گزارش می کنند که کسی یا کسانی رو در خواب یا بیداری می بینند که سعی دارند به اونها آسیب برسونند یا کنترل رفتارشون رو بدست بگیرند. طوری که موجب ترس، درد و یا آسیب به خود در این موارد شده.خ ودشون می‌فرمودند کار شیطان هست. اگه این مساله در اثر توهم خود انسان به وجود اومده باشه نقش قوه واهمه و خیال در اینجا مطرح هست به تنهایی یا اینکه اجنه در اثر غلبه سودا و بدن ضعیف انسان در انسان اثر اینچنینی دارند؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حالت ممکن است. راه هایی که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است إن شااللّه جهت عبور از آن موارد, می‌تواند کمک کند. موفق باشید

32600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده گرامی: امیدوارم لحظات فوق العاده پربرکتی در این ماه داشته باشید. لطفا در مورد بشارت شهید آوینی بفرمایید و نحوه ی حرکت در هنر انقلاب اسلامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورتان کدام جمله ازشهید آوینی است؟ موفق باشید

نمایش چاپی