بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز و فرزانه که تلاش بسیاری در زمینه روشنگری و‌ آگاهی به جان های تشنه ی معرفت می نمایید و حقیقتا خلا پاسخگویی به انبوه سؤالات ذهن های جستجوگر را تا حدی مطلوب اما با حداکثر توان خود پر نموده و می نمایید و این بسیار ارزشمند است و اجر آن نزد خداوند محفوظ می باشد. استاد عزیز لطفاً درباره نظرات و سخنان و‌ منش و‌روش استاد حمید رضا مروجی سبزواری (علامه مروجی سبزواری) اگه امکان دارد نظرتان را بیان بفرمایید. با بررسی سؤالات متوجه شدم که چندین سؤال درباره ایشان شده و شما فرمودین فرصت مطالعه نظرات ایشون رو نداشتین، اگه برای شما استاد عزیز مقدور است و می دانم که چقدر وقت شما گرانبها بوده و فرصت ندارین اما حتی الامکان با بررسی گوشه هایی از نظرات ایشون ممنون میشم پاسخی اطمینان بخش و‌روشنگر برای پاسخگویی به این تردید ذهنی ما بفرمایید چرا که ایشان مطالب بسیاری در زمینه های عرفانی و شرح های زیبا و شیرین و روشنگری در زمینه مفاهیم قرآنی، اخلاقی دینی و مثنوی و منطق الطیر و ... و اسرار نماز و ... دارن که متاسفانه با تردیدی که یکی از عزیزان روحانی نسبت به ایشون بیان داشتن ما را دچار سرگردانی و‌تردید نمودن، به همین خاطر به استاد و مرجعی مطمئن چون شما رجوع نمودیم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این کار مشکلی است. زیرا لازم است فرصت زیادی صرف شود. خود عزیزان با تأمّل در نظرات ایشان ان شاءالله با حجّت‌قرار دادن سیرۀ حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب می‌توانند به جمع‌بندی لازم برسند. موفق باشید

38242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم هم از بازیگریمان در دنیا لذت ببریم و هم آنرا تحلیل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارفی مانند «معرفت نفس»، انشاءالله نتیجه‌‌بخش است. خوب است نظری به پرسش و پاسخ شماره 38238 بیندازید. موفق باشید 

37354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقتی ما گناه کارا تکیه می کنیم به غیر و خوشیم و با زندگی حال می‌کنیم هنوز نمک اهل بیت و‌ خدا زیر زبونمونه ولی اون غیر پشتمونا خالی میکنه شدیدااااا تو این دنیا احساس تنهایی می‌کنیم نه راه پس داریم نه راه پیش. خدا را که از دست دادیم و‌ دل خوشی ای تو‌این دنیا نداریم که بهش تکیه بزنیم وقتی توبه می‌کنیم و بر می‌گردیم سراغ خدا بیشتر اوقات از گناه توبه می‌کنیم و این احساس تنهایی هنوز هست حالا ما نه خدا را داریم و نه دنیا و ادماش رو اونجا انگار صد تکه شدیم و قلبمون می‌خواد از جا کنده بشه اونجا باید چیکار کنیم!؟ من هیچ وقت نتونستم بدون عشق زندگی کنم و حالا در این برهوت بی عشق باید چیکار کنم؟ هیشکی نیست تغذیمون کنه و خلاصه اون صبر بر طاعت برای بازگشت خدا را نداریم و انگار محبوریم برگردیم به همون ادمای دنیا و‌ وقتی این قصه بارها و سال ها تکرار شده قلبم انکار زنگار زده و‌ چه سخت و چه سخت حالا هر بار میخوام برگردم و توبه می‌کنم به هفته و روز نکشیده که برمی‌گردم به همون عالم قبل چون خدایی ندارم و این قلب پر ازگناه و پر از ادم اشتباهی ظرفیت پذیرش خدا را نداره جوری توی گل گیر کردم که خیال می‌کنم تا الان کسی شبیه من نبوده چه کنم استاد عزیز!؟ چه‌کنم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای حضوری متعالی با خود باید به قرآن رجوع کرد. در این رابطه پیشنهاد رجوع به عرایضی است که در سوره «بلد» شد. https://lobolmizan.ir/sound/1065?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%A8%D9%84%D8%AF. موفق باشید

35883

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: پوزش بابت مزاحمت بنا به توصیه حضرتعالی بارها سعی کرده ام تفسیر وزین المیزان را مطالعه کنم. ولی هر بار بعد از مدتی به دلیل سنگینی مطالب دلسرد شده و مطالعه را رها کرده ام و از این بابت حسرت می‌خورم. اخیرا متوجه شدم کتاب ۴ جلدی «خلاصه تفسیر المیزان» را خانم فاطمه مشایخ ترجمه کرده اند. اصل کتاب به زبان عربی از آقای کمال مصطفی شاکر است. آیا مطالعه این کتاب را به عنوان مقدمه ای برای مطالعه تفسیر المیزان مناسب می‌دانید؟ آیا می‌توان بخشی از برکات و انوار مطالعه تفسیر المیزان را با مطالعه این کتاب بدست آورد؟ ممنون و متشکر و با آرزوی قبولی طاعات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای عباس پورسیف قبلاً این زحمت را کشیده‌اند و در مقایسه با کتابی که می‌فرمایید تصور بنده آن است که آقای پورسیف دقت بیشتری نسبت به آقای کمال مصطفی شاکر داشته‌اند. با این‌همه در دل تفسیر المیزان، همان تقابل آراء است که ذهن انسان را می‌پروراند. ولی اگر صرفاً بخواهیم نظر علامه را نسبت به آیات بدانیم، همان دو کتاب تا حدّی کمک می‌کند. موفق باشید

35388
متن پرسش

سلام علیکم: ان شاء الله در پرتو عنایات حضرت ولیعصر(عج) باشید بصورت نسبتاً عجیبی، بویژه در این دو ماه اخیر، سؤالات بسیار تند و از موضع نقد رویکرد حکیمانه و ذات نگرانه حضرتعالی به انقلاب اسلامی و سيره زعامت نائب الامام (دام ظله)، در سایت از سوی برخی کاربران که با غالباً ادبیات و تعبیرات همسان و با جمله بندی های مشابه نگاشته می‌شود و محتوای قاطبه آنها نیز تاختن بر رهبر فرزانه انقلاب و مسبب ناکامی و شقاوت خواندن معظم له و لا ابالی و جائر بودن تمام کارگزاران و ساختارهای صدر تا ذیل نظام و به حضیض رفتن جامعه ایران چه از حیث اقتصادی چه از حیث اخلاقی و چه از حیث بی اعتقادی به هویت دینی و محو دیانت از صحنه اجتماع و لا مذهبی جوانان است و گاهی انسان با خواندن این تعبیرات برخی کابران محترم حقیقتاً از خود می پرسد با این همه فقر نابودگر و فساد از قله تا دامنه و رذائل متنوع شایع رفتاری و بی اعتقادی معرفتی و انجماد کامل ملک و ملت، اصلاً چگونه کشور سرپا است و انقلاب منهدم نشده است و اگر از جمهوری اسلامی فقط یک پوسته مانده است، چرا سرنگون نمی‌شود و هنوز درمقیاس تمدنی و بین المللی، وزنه و شان و موازنه دارد و بعنوان عنصر راهبردی در سطح کلان بشمار می آید؟ هرچند این سنخ رویکردها و ضد تبلیغ های ادامه دار در پرسشها که غالباً هم از سر انتقاد و دلسوزی برای حضرتعالی است که چرا موضعی نمی‌گیرید و از افق انقلاب و ذات توحیدی حرکت امام (ره) می‌فرمایید و می نویسید، اما با دیدن آنها، انسان حقیقتاً بهتر و بیشتر تأثیرات جنگ شناختی و جنگ اراده ها در محاسبات برخی هموطنان از شرایط پیرامون خود و تأکیدات بی وفقه رهبر حکیم مان بر فریضه تبیین و گشودن گره های تحلیلی و غبار زدایی از القائات جریان تحریف و دستگاه امپراطوری رسانه ای جهانی (که در سال گذشته دیدیم چگونه با تمام قوا، کانون توجه و فعالیتهای مستمر خود را بر منهدم کردن مسیر انقلاب اسلامی متمرکز کردند) را در می یابد. بی سبب نیست که رهبر انقلاب در دوره پسا اغتشاش، اینگونه بر دو مؤلفه ایمان و امید و تحلیل کلان از انقلاب و شرایط کشور همت می گمارد و حتی با صدای گرفته، بیش از یک ساعت در حرم امام (ره) باید پاسخ و تبیین مطالبی را بفرماید که روشن نمودن و بیان آنها برای عموم جامعه، وظیفه بنده و امثال بنده است؛ باید به القای گزاره رویگردانی مردم و جوانان از دیانت و هویت ایمانی و انسلاخ از استقامت بر تدین و غایات متعالی خود، پاسخ بگوید و بحثی تطبیقی از شرایط صدر اسلام و دوران دفاع مقدس و استقامت کنونی جوان ایرانی در برابر لغزشگاه ها و ناملایمات و پیشروی هسته های مقاومت در اقصی نقاط کشور و رویش های پرطراوت و فعال و بازتولید هسته معرفت انقلابی در امثال مصطفی صدرزاده بکند؛ درخواست کند که از نگاه ارتجاعی به عیوب کشور پرهیز شود و با امید صادق و تأمل دقیق در شیوه حصول دستاوردها، به رفع معضلات پرداخته شود و با آنانی که برای رفع همین گره ها در صحنه اند، همیاری صورت پذیرد و از همه مهمتر، طلب نماید که پدیده های امید آفرین و توفیقات و کامیابی ها بویژه در سطح کلان تمدنی، هرچه بیشتر و از حنجره های مختلف اعلام گردد. کما اینکه خود ایشان پیشقراول این امور در همه این ایام بودند تا جاییکه بنده به زعم خودم معتقدم اگر متن سخنرانی مثل ۲۸ آبان ۱۴۰۱ حضرت آقا در جمع مردم اصفهان یا ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ در جمع مردم تبریز را بدون اشاره به گوینده این مطالب، برای بعضی از حتی دلسوزان متدین و نیروهای متعلق به گفتمان انقلاب بازگو کنیم، می‌گویند این سخنان، خود را راضی و تسکین دادن و از سر توهم و ساده لوحی تحلیل کردن و عدم ارزیابی واقعیات علی الارض است؛ تنها همین سخنرانی حضرت ایشان با نوع نگاه برخی از ما چنان تفاوت دارد و چنان امید و ایمان و کلان نگری و پرهیز از نگاه ارتجاعی، در جای جای این سخنان جاریست که جا دارد واقعاً تأمل کنیم چرا ایشان چنین به عرصه می نگرد؟ و حتی ایشان باید کم کاری ها و کمبودهای ما را در صحنه تبیین جبران کنند و در هر جلسه، به پدیده های امید آفرین و دستاوردهای کشور حتی در بحبوحه اغتشاشات و فشارها اشاره کنند و شیوه نقد و ارزیابی منتقدانه را در اختیار ما بگذارند؛ یعنی صریحاً مانند کنشگر کف صحنه ایشان باید رسم تبیین و آداب روایتگری را در مقابل مان شفاف نماید و کمبودها را بشخصه جبران نماید. واقعاً با مرور همین بیانات و سيره ایشان در دوره پسا اغتشاش، باید دید چرا معظم له این میزان رو به پیش و با روشنای افق آتیه و ارزیابی جامع امیدبخش و مشحون از ایمان و رجاء سخن می‌گوید و به تعبیری چرا آقا امروز امیدوارتر و استوارتر از هر زمان دیگری سخن می‌گوید و به مسائل و نقاط قوت و ضعف می نگرد و این میزان سبک نگرش امثال بنده با منظومه فکری او، افتراق دارد؟ اگر که قائلیم ایشان کانالیزه و محدود شده اند یا خدای ناکرده، کذب می‌گویند و ناروا سخن می رانند که حرفی نیست اما اگر صدق و جامع نگری و کلان نگری و عمق زمان شناسی این مرد از شرایط بین الطلوعین گونه ای که در آن هستیم را می پذیریم، واقعاً جای تدبر و تانی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که بحمدلله چه جنگ و محاربه‌ای بین جبهه انقلاب اسلامی و استکبار جهانی در فضای فرهنگی بوجود آمده است و به گفته جناب مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که بر آری بر عدو هر دم شکست». از آن جهت که دشمن واقعی ما شیطان است در هر چهره‌ای که باشد، حال این ماییم که به گفته رهبر معظم انقلاب دشمن را گم نکنیم و این عزیزانی که ممکن است با سؤالات خود بعضاً سخنان تندی را بر زبان آورند خدای ناخواسته آنان را دشمن بپنداریم، هر گز چنین نیست. همانطور که فرموده‌اید آن اندازه قدرتمند هستیم که اینهمه غوغا که به ظاهر باید فردایی برای ما نباشد؛ گردی بر دامن کبریاییِ این نظام مقدس نمی‌نشاند و در این جنگِ شناختی، این جوانان عزیز ما هستند که فربه و فربه‌تر می‌شوند و بیش از دیروز که در جنگ نظامی بحمدلله «ایمان» و «امید» را به شیرین‌ترین شکل احساس کردیم، خدا می‌داند صد مرتبه بیشتر در جنگِ شناختی و جنگ اراده‌ها، جوانان‌مان به ایمان و امیدی می‌رسند که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بر این انسانهای آخرالزمانی سلام و درود فرستادند. اگر امروز، محبوب دلمان و این امیدوارترین انسان از امیدواری نسبت به جهان پیش رو سخن می‌گوید، به جان دوست قسم! این راست‌ترین سخنِ این زمانه است و اگر دشمنان این مسیرِ توحیدی با تمام امکانات به صحنه آمده‌اند، مطمئن باشید خداوند نیز با تمام اسماء حسنایش به صحنه می‌آید.
گفتید و درست گفتید که دشمنان ما وقتی هیچ سخنی علیه رهبر معظم انقلاب برای گفتن ندارند، ایشان را متهم می‌کنند به این‌که ایشان، کانالیزه شده‌اند. غافل از آن‌که مردان الهی در کنار اخبار روزمرّه این روزنامه و آن رسانه متوجه سنت‌های الهی هستند و اساساً ظاهرِ صحنه، امری نیست که اندیشه آنان را تغذیه کند. مگر فراموش کرده‌ایم جنگ حنین را که به ظاهر، همه چیز حکایت از شکست می‌کرد ولی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و علی مرتضی «علیه‌السلام» که متوجه سنت پیروزی حق بر باطل بودند؛ تاریخ حکایت از آن می‌کند که هیچ تزلزلی به خود راه ندادند. در این‌جا است که باید گفت دروغ‌ترین سخن در این زمانه آن است که گفته شود حضرت روح الله و یا حضرت امام خامنه‌ای کانالیزه شده‌اند. به روح زمانه‌ای بیندیشیم که به گفته جنابعالی در این بین الطلوعین بناست ما جهان را به ساحتی دیگر که در آن ساحت، انسان معنایی ماورای انسانِ اومانیستی دارد، دعوت کنیم و این‌جا است که کافی است به وعده الهی که آن آغازِ دیگری است و شهدا به خوبی متوجه آن بودند؛ امیدوار باشیم و به جوانانی امثال صدرزاده‌ها فکر کنیم که به گفته رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» کم نیستند و حکایت حضور فردایِ ما می‌باشند. موفق باشید     

 

34892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد ارجمند، خداوند بر بنده حقیر توفیق دادند ماه رجب و ماه شعبان را روزه گرفتم، استاد فایل های صوتی گرسنگی و اثر آن بر روح، خیلی روم تاثیر گذاشت، طوری که خورد و خوراکم رو خییلی کم کردم شبها گرسنه صبح ها هم گرسنه بودم، ولی سعی داشتم به حرفهای شما عمل کنم، ولی متاسفانه چندروزی بیمار شدم، دکتر گفت که روزه نباید بگیری. حال بنده چه کنم این روزه ها هم انگار در ملکوتی شدنم اثر نداشت، انگار کوه گناه پشتم را خمیده، چکارکنم استاد خدا رو میخوام، از کری و کوری ام عذاب می‌کشم، این فراق و دوری ام از خدا دلمو سوزونده، هیچی حالم رو خوب نمی‌کنه سرگشته و حیرانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید در هر کاری جانب تعادل را محفوظ بداریم و خداوند به همان اندازه که روزه‌داران را در این ماه مورد لطف قرار می‌دهد از آن جهت که به وظایف خود عمل کرده‌اند؛ آنانی که نمی‌توانند روزه‌دار باشند و غمِ چنین حالتی را در دل دارند، مورد محبت قرار می‌دهد. زیرا او می‌داند که اینان نیز در شرایط مناسب، اهل روزه و روزه‌داری هستند. موفق باشید

34544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عليكم استاد عزیزم: خدا قوت. برای خواندن فلسفه نظر شما را دیدم که روی بدایه و نهایه است آیا می شود با شرح منظومه شروع کرد یا همان بدایه بهتر است؟ آیا کلا به خواندن منظومه نیازی هست یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تدوین «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» توسط علامه طباطبایی و از آن مهم‌تر با وجود استادانی که آن دو کتاب را به خوبی شرح داده‌اند مانند جناب آقای امینی‌نژاد و جناب آقای یزدان‌پناه، نباید از این فرصت غفلت کرد. به نظر می‌آید با توجه به این امر، رجوع به منظومه جناب سبزواری چندان نیاز نباشد هرچند که کار ارزشمندی است بخصوص که با وجود آن اشعار، مطالب به خوبی در ذهن می‌ماند. موفق باشید

34471
متن پرسش

سلام استاد عزیز: خدا قوت. استاد چیکار کنم من با هیچ کس صلاح نمیرم، با خانواده، با همکاران، با همسرم و.... هرکسی که با من در ارتباط هست باهاشون دعوا دارم، همیشه اعصابم خورده، خیلی دقیق و نکته سنج هستم و اگر یه ذره ببینم کسی داره بهم ظلم میکنه سریع واکنش نشون میدم و کارم رو با دعوا پیش می‌برم. بخاطر همین هم با کسی صلاح نمیرم. بخاطر همین همش دارم شغل عوض می‌کنم و تا الان نزدیک به ۳۰ شغل عوض کردم. کتاب معرفت نفس شما را هم خوندم ولی تاثیر نداشت. بعضی ها میگن با مزاجت رو معتدل کنی. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره به وجه انسانیِ انسان‌ها نظر کنید زیرا آن‌ها حتی آن موقعی که اشتباه می‌کنند، در وجه انسانی خود به دنبال حقیقت‌اند. یکی از نکاتی که در دستورات دینی بدان تأکید شده، «اغماض» است نسبت به اعمال انسان‌ها، به‌خصوص اغماض نسبت به اعمال مؤمنین، زیرا اراده اصلی انسان‌ها، اراده به سوی حق است و در همین فضا بحث «تغافل» یا نادیده‌گرفتن ضعف‌های افراد به میان می‌آید. از  حضرت علی (علیه السلام)  داریم که: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیده‌گرفتن است و یا می‌فرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیده‌گرفتن آن چیزی است که می‌داند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه می‌کردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آب‌های گِل‌آلود را در بر می‌گیرد و آلودگی‌های آن را فرو می‌گذارد و آب را در آغوش می‌گیرد. موفق باشید

34431

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد:تحلیل وضعیت موجود به نظر می آید که شما سالیانی است که از این نظام و انقلاب دفاع نموده اید انقلابی که قداستش بیشتر در کتابها و تصورات و تخیلات ماست اما خروجی و ره آورد آن چه بوده فقری بر طرف شده؟ سطح فرهنگی مردم ارتقا یافته؟ بی عدالتی از بین رفته؟ استقلالی حاصل شده با وجود وابستگی به چین و روس؟ کدام آزادی حاصل شده؟ آیا مسئولین از صدر تا ذیل پاسخ گو هستند؟ نظام ما با کدام موازین دینی منطبق است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این موارد شده است. بحث در تاریخی است که برای عبور از جهان سکولاریته و برگشتِ معنا به انسان باید معنای تاریخی انقلاب اسلامی را در نظر گرفت و به همین جهت تأکید می‌شود در مکتب حاج قاسم سلیمانی، ما معتقدیم امکان عبور از مشکلاتی که می‌فرمایید در دل همین انقلاب ممکن است و راه دیگری در این تاریخ در مقابل ما نیست. ملاحظه کردید که جریان مقابل انقلاب اسلامی برای ما رئیس جمهوری مثل خانم مریم رجوی انتخاب می‌کند. آیا راهی غیر از آن داریم که برای گرفتارنشدن به آن تاریخ در دل انقلاب اسلامی حاضر باشیم؟ موفق باشید

34328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا موسیقی رپ اشکال شرعی ندارد؟ در کانال مطالب ویژه در ایتا یک کلیپی منتشر شده که با ریتم رپ هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب سال‌ها قبل در سخنرانی خود در دانشگاه تهران فرمودند هیچ نوع موسیقی در ذات خود حرام نیست، حرمت موسیقی به محتوای آن و یا آنچه باعث فتنه و فحشاء می‌گردد؛ می‌باشد. موفق باشید

34316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد: مباحث تخیل فعال رو خوندم ولی مواردی رو متوجه نشدم. چطور بفهمیم خیالی که داریم از نوع خیال پردازی است یا تخیل فعال؟ اصلا این خیال فعال مثل همین صورت هایی است که در ذهن می‌سازیم یا نه؟ تفاوت و شباهت خیال فعال با بعد قلبی چیست؟ آیا می‌توان گفت تخیل فعال یعنی با صورتِ حقیقت مرتبط می‌شویم و قلب یعنی با خودِ حقیقت مواجه و رو به رو میشیم؟ یا تخیل فعال همون ارتباط قلبی با حقیقت است؟ آیا تخیل فعال مرتبه ای از سلوک است؟ استاد! خیال پردازی عملی باطل (بیهوده) است یا مفید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر خیالی که مبتنی بر امر عقلی و امر شرعی نباشد، ریشه در وَهمیات دارد و محل ورود شیطان می‌شود. در همین رابطه پیشنهاد می‌گردد کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%84

34055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ با توجه به این آیه بسیار با عظمت و اینکه قرآن کتاب همه زمان هاست و انقلاب اسلامی جلوه توحید و ربوبیت حضرت حق هست لطفا نسبت و تفسیر این آیه نسبت به حقیقت انقلاب اسلامی را تببین بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره نور بحمدلله در این رابطه شده است. خوب است که به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/sound/782

33482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا یک مجتهد اگردرعمل اشتباه کند ازمقام فقاهتی میفتد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه، یک علم است حال چه فقیه عامل به آن علم باشد و یا نباشد، بحث علمیِ فقه جداست. موفق باشید

33397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اگر درباره مسئله توحید، بر سر دوراهی قرار گرفتم که عقل چیزی می گوید و نقل (حدیث) چیز دیگری می‌گوید و با هم قابل جمع نیستند، من باید عقل را انتخاب کنم یا نقل را؟ ممنونم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما دین خدا را بر اساس عقل‌مان می‌فهمیم و رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مقامشان مقامِ عقل است، مگر می‌شود در چنین دینی، امری مقابل عقل در میان باشد؟ موفق باشید

33212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید سوالی دارم: من به نماز بسیار علاقه مندم و همیشه با علاقه می خونم. همه کتاب های شما رو هم خوندم. سوالم اینه چرا باید نماز اجبار باشه یعنی اگه یک نوبت هم خوانده نشد عذاب های سختی داشته باشه. مثل اینه که من به دوستم بگم سه بار در روز «باید» با من تماس بگیرید. حتی اگه دوستم مشتاق باشه روزی ده بار با من تماس بگیره با خودش میگه این چه حرفیه؟ سخت گیرترین افراد هم مثلا در آزمون ها میگن مثلا از ده مورد، نه مورد ضروریه و یک مورد به انتخاب خودتون حذف کنید. این اجبار از طرف خدا که ما باهاش صحبت کنیم حتی وقتی به نفع خودمون باشه، برای من قابل درک نیست. چرا مثلا نمیشه کسی بگه من امروز صبح کشش نداشتم و معذرت می خوام که این بار رو نمی خونم و نوبت بعدی رو می خونم؟ ممنون میشم توضیح بدید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در باقی‌ماندن در هویت تعلّقی‌مان است نسبت به حضرت ربّ العالمین و اینکه این تعلّق، امری است دائمی. و برای باقی‌ماندن در این هویت در ساحت حرکات و سکنات فرموده‌اند سه یا پنج موقع نماز برگزار کنیم و تشریع این امر در راستای حاضرشدن در تعلّقِ دائمی ما است نسبت به حضرت ربّ العالمین. موفق باشید

38426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: پیرامون مباحثاتی که از پرسش ۳۸۲۴۵ آغاز شد مطالب و سوالاتی هست: ۱. اگر حضرتعالی اشعار ملای رومی را ناشی از کشف می‌دانید و اگر اعتباری که برای فتوحات و شطحیات منصور و عین القضات قائلید و آن ها را اصول اصول اصول دینی دانسته که لا یمسه الا المطهرون بر آن ها صادق است معیار صحت و سقم مکاشفات، را چه می‌دانید؟ مکاشفات را از جنس علم حضوری تلقی می‌کنید که خطایی در آن راه ندارد؟ کشف و شهود و شبه یقینِ شخصی را مطابق نفس الامر تلقی می‌کنید؟ اگر چنین است، تناقضات مکاشفات و شهودات را چگونه توجیه می‌فرمایید؟ اگر چنانچه صدرا و ابن عربی و تمهیدالقواعد و... ، یکی از راه های اعتبار کشف و شهودات را همان وحی می‌دانند، دسترسی ما به وحی مگر جز همان نصوص وحیانی و الفاظ نورانی حضرت صاحب الوحی ست؟ اگر می توان تفسیر و تاویل آن الفاظ را کاملا عکس و ناقضِ خود الفاظ دانست، مبنا و معیار صحت و سقم مکاشفات دوری نمی‌شود؟ به عنوان مثال وحی می‌گوید (الف ب است و ج نیست). آن فردی که عارف کامل دانسته اید می‌گوید الف ج است و ب نیست و این بطن همان وحی است. از طرفی تضاد ظاهر و باطنِ وحی را پذیرفته اید. لذا هیچگاه وحی قابلیت تفکیک میان مدعیِ کاذب و عارف حقیقی، عرفان صادق و کاذب را ندارد. چون عارفِ ۱ وحی را به خود تفسیر کرده و خود را ناقضِ وحی نمی‌داند ، عارف ۲ نیز همینطور. میان عارف ۱ و عارف ۲ نیز تضاد و تباین و تناقض است. ۲. چرا وحی اساسا معیار سنجش دیگر گزاره هاست؟ اگر وحی نیز کشفی ست بالاتر از دیگر تجربه ها و مکاشفات، چه کسی گفته کشف پیامبر معیار کشف دیگران ست؟ مگر جنابعالی کشف پیامبر را تجربه کردید که بدانید کشف او معیارست؟ اختلاف مکاشفاتی که میان اهل علم و عرفان و معنویت بوده و هست و خواهد بود از چه روست؟ اگر مدعی باشید اختلافات مکاشفات تشکیکی ست که به سادگی قابل رد است، چرا که تناقض بودن بسیاری از آن ها به سادگی قابل فهم است و حتی خود مکاشفه کننده ها نیز با همدیگر تفاوت تشکیکی ندارند بلکه درگیری و نقض و ضدیت ظاهری و باطنی دارند، یکی دیگری را خوک می‌بیند، آن یکی او را سگ. اگر فرضا تشکیک را بپذیریم، با این حال نشانه ی نقص و کمال که هست. اگر نقص و کمال را بحث کنیم، فهم این نقص و کمال اگر قبل از پذیرشِ گزاره های آن عارف باشد عقلانی و انسانی است، اما اگر بگویید فهمِ همان وحی اکمل نیز مشروط ست به اینکه گزاره های آقای الف را بپذیری و نه گزاره های آقای ب را، باز از کجا معلوم منی که ناقص تر از هر دوی آن دو نفر باشم، به وسیله ی عینک ناقص فرد ناقص تر، گزاره های وحی را یا اکمل را ناقص یا خطا تفسیر کنم و نتیجتا آقای اکمل را ناقص تر فرض کنم. لذا چاره ای از رجوع ابتدایی به همان وحی نیست، و چاره ای از حجیت ظاهر نداریم، و این تنافی با فرض وجود بطن و تاویل ندارد که باز همان وحی، صاحب تاویل و تفسیر و معیار صدق و کذبش را به ما می‌دهد، با این تفاوت که در نگاه شما، فرد ناقص تر می‌تواند اکمل معرفی گردد اما در روش عقلانی و انسانی، فرد اکمل کشف شده و معیار برای انقص قرار می‌گیرد. پس بر مبنای حضرتعالی که می‌توانید وحی را خلاف و متباین و متضادِ ظاهرش ترجمه و تفسیر کنید سنگ روی سنگ بند نمی‌شود که هیچ، هر کسی می تواند تفسیر خودش از قرآن را ارائه کند، و به این روش نص وحی را که معیارست تغییر دهد، سپس خود را اعرف عارفان بنمایاند. این دور ست جناب استاد. دور است و دور است و دور... تمنا دارم از کپی کردن نامه ی گورباچوف نیز صرف نظر کنید که ایراد به خویش را مجدد تقویت می‌کنید و نتیجه همینست که شاهدید .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موارد بسیار بیش از حرفها است که در این میدان بتوان از آن گفتگو کرد. موفق باشید

37271
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. زمانی که هوای نفس غلبه می‌کند و انسان در آستانه معصیت است چه بکند که بتواند بر این هوا پیروز شود؟ بارها شده که تصمیم گرفته شده که وقتی هوا فشار می‌آورد مبارزه کند چون بارها لمس کرده و می‌دانسته که بعد از انجام معصیت نابودی و پشیمانی است اما موقع فشار هوای نفس همیشه هوای نفس برنده می‌شود و انسان بیچاره نمی‌داند چه کند؟ بارها هم توبه می‌کند اما گویا توبه‌ها واقعی نبوده با اینکه با آه و ناله و گریه همراه است. نمی‌داند چه کند؟ لطفا کمک کنید جواب این سؤال برای من حیاتی است بطوری که سرنوشت من به آن گره خورده. خواهش می‌کنم کمکم کنید. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! همان توبه‌ها که می‌فرمایید واقعی نبوده، حقیقتاً واقعی بوده به عنوان تذکرات معنوی نسبت به آثار آن گناهان و به خودآمدنی نسبت به افقی که در اثر آن گناهان بسته می‌شود. می‌ماند که برای عبور از میدان گناه، باید به میدان توحید نظر کرد و افقی که میدان رحمت الهی به نور ایمان در مقابل انسان گشوده می‌شود تا هرچه بیشتر معلوم گردد چه اندازه گناه، موجب تاریکی رابطه انسان با توحید و ایمان می‌شود. مباحث «معرفت نفس» برای درک توحید مؤثر است. موفق باشید      

35885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من در شرف جدا شدن از همسرم هستم و دو دختر ۱۴ و ۷/۵ دارم و همسرم در قبال حضانت و طلاق خواستار بخشیدن کل مهریه و سه دونگ خانه ای است که به نام من هست و متاسفانه پدرم فوت کردن و برادرم با این درخواست موافق است و مسر هستند که من موافقت کنم و طلاق خود را از این طریق بگیرم و به دلیل اینکه من هیچ منبع درآمد و حقوقی ندارم، ایشان (برادرم) می‌گویند من خرجی تو و فرزندانت را من بعد می‌دهم به نظر شما این کار درست است یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که ما بتوانیم نظر صریح بدهیم. بهتر است به افرادی رجوع فرمایید که طرفین را می شناسد.  البته به نظر می آید تا آنجا که ممکن است کوتاه بیایید و زندگی خود را ادامه دهید و اگر واقعاً نمی توانید نباید از حقوق خود بگذرید. موفق باشید

34944

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: به یاد ندارم که در ماه رمضان های سال های گذشته، این همه به اندازه امسال بد عمل کرده باشم. امسال وضعم خیلی خراب بود. خدا می داند که چه اندازه شرمگین و شرمسارم. هیچ امیدی به جز لطف و رحمت و رأفت کریمانه ی او ندارم. دستم واقعاً خالی است. احساس می کنم همه دست پر دارن از سر این سفره بلند میشن و بارشون رو بستن. ولی این حقیر روسیاه چیزی جز سرافکندگی و خجلت ندارم. متأسفانه به توصیه‌های شما گوش ندادم و شیطان منو به بیراهه ها برد. حالا چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قضیه چیز دیگری است و آن، حضور در سکراتی است برای حضور در ساحتی دیگر و ایمانی نو. در این ماه، نور جلال حق وزیدن گرفته، به همان معنایی که در مقدمه جلسه دوم شرح غزل ۱۲۳ عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13533 موفق باشید

34785
متن پرسش

استاد عزیزم سلام: من ظاهراً زندگی فردی خوبی دارم. ۲۶ ساله‌ام، ازدواج خوبی کرده‌ام، باردارم، در حال نوشتن پایان‌نامه ارشد در رشته‌ای که دوست دارم هستم، در حوزه‌ای که مورد علاقه ام هست و مفید می‌دانم مشغول به کارم، از نوجوانی فعالیت‌های فرهنگی و علمی داشته‌ام و... . اما در باطن، آدم پوچ شکست‌خورده‌ای هستم که هیچ چشم‌اندازی مرا به ذوق نمی‌آورد. همه‌چیز دنیا مثل تیر در قلبم فرو می‌رود. سختی های این عالم را نمی‌توانم تحمل کنم. دوست دارم بمیرم ولی دوست ندارم جهان بعد از مرگی باشد. از وجود داشتن خودم ناراحتم. چون می‌دانم حتی اگر بمیرم هم از رنج کشیدن راحت نمی‌شوم. بارها و بارها و بارها آرزو کرده‌ام که کاش خاک بوده‌ام! من نمی‌توانم در این دنیا انسان باشم. من نمی‌توانم بار امانت خدا را به دوش بکشم. من خسته‌ام. جانی برای تلاش کردن ندارم. هیچ لذتی در این دنیا نیست که مرا سر شوق بیاورد. خوشی‌هایم لحظه‌ای و سطحی است. مدت‌ها برای امام زمان نامه می‌نوشتم و جواب می‌گرفتم و از لذت شنیده شدن سرمست بودم. اما حالا دیگر به آن دنیایی که سختی های اینجا را می‌شود به خاطر شیرینی‌های آنجا تحمل کرد راهی ندارم. دیگر نامه نوشتن به امام هم به من حس شنیده شدن نمی‌دهد. استاد! من کسی بودم که آدم‌ها وقتی بی‌انگیزه می‌شدند به من پناه می‌آوردند. من روزهای دبیرستانم را با نامه شهید بیضایی و سوختن در آتش خیال مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور می‌گذراندم.من توی سرمای زمستان لباس گرم نمی‌پوشیدم چون شنیده بودم سوریه خیلی سرد است و می‌خواستم از راه دور هم‌درد مجاهدان راه خدا باشم. من با شیخ زکزاکی گریه می‌کردم. من قید سهمیه استعداد درخشان برای ورود به ارشد را زدم و یک سال پشت کنکور ماندم چون فکر می‌کردم برای کمک به حکومت اسلامی باید در حوزه دیگری تخصص داشته باشم. من می‌خواستم شهید شوم و جز این عاقبت دیگری را برای خودم تصور نمی‌کردم. من... اما حالا برای صبح‌ها بیدار شدن از خواب هم انگیزه‌ای ندارم. من به دعای شما اعتقاد دارم. برای من دعا کنید و لطفا راهی به من نشان بدهید. ماندن در جهنم و پیدا نکردن راه خروج درد زیادی دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. همان طور که در جواب یکی از کار بران محترم عرض شد ،این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور می‌کند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضور وارد شده‌اند، روبرو شده‌ام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن این‌که بنا است در جهانی بسی گشوده‌تر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیت‌های دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسان‌ها یگانه کند، نمی‌رسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه بنده آن است که عرایض مطرح‌شده در سوره «صف» را دنبال بفرمایید و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسان‌ها تا همان کس و کسانی که نزدیک‌ترین‌ها به شما هستند و دورشان می‌پنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیک‌تربودن‌شان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و این‌جا است که بیش از آن‌که شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. پیشنهاد بنده آن است که قسمت دوم مصاحبه‌ای که با مجله «سوره» شد را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424

به نظر بنده اگر رفقا از طریق انقلاب اسلامی وارد روحیه آخرالزمانی خود نشوند، بالاخره نوعی نیست‌انگاری که مخصوص این تاریخ است، به سراغ آن‌ها می‌آید. پیشنهاد می‌شود در ماه رمضان به کتاب «تفسير انفسی سوره مرسلات و اشاره‌های قدسی» همراه با شرح صوتی آن رجوع شود.

https://lobolmizan.ir/book/1095?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA

موفق باشید

34255

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

پرسش شماره ۳۴۲۳۵ و توهین هایی که فرد سوال کننده به جنابعالی و شاگردان شما روا داشت واقعا قلب من را به درد آورد. به نظر من پاسخ دادن به این افراد نفهم و احمق کاری عبث و بیهوده است. اینها قصد فهم مطالب را ندارند. قصد توهین دارند و از صبر و متانت و بزرگواری شما سوء استفاده می کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از حسن نظر جنابعالی. تصور بنده آن است که این افراد، واقعاً افراد مغرضی نیستند، گرفتار فضای مجازی شده‌اند بدون آن‌که جایگاه فضای مجازی را با سواد رسانه‌ای لازم بدانند. حداقل آن است که از طریق عرایضی که خدمتشان می‌شود متوجه می‌شوند در کنار آنچه آن‌ها می‌پندارند می‌توان به افراد دیگری هم که مثل آن‌ها فکر نمی‌کنند، فکر کرد. و در چنین شرایطی گفتگو به میان می‌آید و آن امر مبارکی است. موفق باشید

33859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: چند وقتی است به این آیات قران فکر می‌کنم که در آخرشان می‌فرمایند «و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» می‌خواستم بدانم این خوف و این حزنی که از این افراد برداشته میشه از چه نوعی هست و این افراد دقیقا چه کسانی هستند، آیا آدم های عادی هم روزی می‌توانند در این جایگاه قرار بگیرند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با رجوع به توحید الهی، با غفّاریت خداوند، حُزنی که ناشی از کوتاهی‌های گذشته است، برطرف می‌شود و با هدایت الهی انسان در راهی قدم خواهد گذاشت که خوفی در آن نخواهد بود و با امیدواریِ هرچه بیشتر کار را ادامه می‌دهد. موفق باشید

33594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از ظواهر بسیاری از روایات به نظر می‌رسد که امامان قائل به اصالت ماهیت بوده‌اند؟ آیا این مطلب درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دوگانه اصالت «وجود» و یا اصالت ماهیت، مربوط به مباحث فلسفی است. در حالی‌که در نگاه دینی، آزاد از بحث اصالت ماهیت و یا اصالت وجود، همه مخلوقات مظاهر انوار اسمای الهی هستند. موفق باشید

33460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: این شبهه در ذهن من است که اگر بگوییم وجود در جایی پایان می‌پذیرد یعنی محدود می‌شود اشکال منطقی ندارد. اگر اشکال بگیریم که وقتی وجود محدود باشد این حد، وجود را از ماورای خود تفکیک می‌کند پس ماورایی وجود دارد پس آن نیز وجود است و ایراد بگیریم که نخیر بعد از آن حد ماورایی نیست و وجود در آن حد پایان می‌پذیرد چه اشکال عقلانی پیش می آید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این صورت لازم می‌اید بعد از «وجود» عدم باشد. در حالی‌که عدم، عدم است و این یعنی نوعی تناقض که گمان کنیم می‌شود در ادامه وجود، عدم در میان باشد. موفق باشید

36178
متن پرسش

سلام استاد گرانقدرم: جهت ارائه مباحث معرفت نفس به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان چه کتبی را معرفی می‌کنید که می‌دانید اثر خواهد داشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بتواند کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را به نحوی شرح بدهد، خوب است. کانال‌های  @man_video  و @honarevojud  نکات خوبی را در رابطه با معرفت نفس برای جوانان تنظیم کرده‌اند. موفق باشید                 

نمایش چاپی