سلام: استاد در بحث سکته که در سوالات دوستان خواندم. اگر کسی مثلا با کسی دعوا و درگیری و جدل پیدا کرد. و در این حین فشار آن فرد مقابل بالا رفته و قرص فشارش در خانه نبود که بخورد و تا به بیمارستان برسد چون بدن فرد ضعیف بوده در اثر انواع بیماریهای زمینه ای قبلی و ناراحتی کلیه. بدنش تحمل آن فشارخون بالا را نداشته و به این علت یأس از بدن مُرد. الان قتلی اتفاق افتاده هر چند بطور ناخواسته؟ و تقصیر فرد مقابل در دعواست؟ و استدلال اطرافیان این است که، خب اگر آن فرد دعوا راه نمی انداخت فشار این بنده خدا هم بالا نمیرفت و الان زنده بود. (و آیا اصلا فشار خون کسی بخاطر حرص خوردن و دعوا بالا میرود که حتی باعث مرگ او شود یا فشار خون یک بیماری مربوط به بدن است، و این یک گفتار و پندار عامیانه در میان مردم است؟) من خانمی محجبه هستم. ولی خانواده ی همسرم نه و دقیقا این اتفاق که بالا توضیح دادم، بین بنده و مادرشوهرم، افتاده و مادرشوهرم تازگی ها، بین دعواهای من و او دقیقا همان روز که داشتم باهاش حرف میزدم، سکته کرد و تا به بیمارستان برسوننش فوت کرد و اکنون شوهرم از من متنفر شده و جواب تلفنم را نمیدهد. و میگوید تو مادرم را کشتی! چون تو حرصش رو در آوردی و فشارش رفت بالا، اون داشت زندگیش رو میکرد و این فشار بر بدنش بخاطر بیماریهای دیگری که داشت براش مضاعف بود. و مرگ او تقصیر توست. در حالیکه در این درگیریها مقصر خود مادر و خانواده ی اوست که میگفتن برادر شوهر محرمه و یه عمره سر افکارشون و حجاب و رفتارهای سبک دیگر عروسهای این خانواده ما کشمکش و حرف و حدیث داشتیم. ولی با این وجود من قطع صله رحم نکردم. استاد من حتی به فکرم رسید دو ماه پیاپی روزه بگیرم. از بس تحت فشار روحی بودم این مدت از سمت حرف اطرافیان. گفتم دو ماه روزه کفاره ی قتل غیر عمد باشد، اگر به گردنم است. حالا هر کار شما گفتید، من همان کار را میکنم. شوهرم که انگار از دستم رفت. خودمم دارم از دست میرم. با این افکار. چکار کنم جبران کنم. آیا من واقعا مقصرم؟ در تنهایی بسیار گریه میکنم بخاطر این موضوع. خواهش میکنم جواب امیدوار کننده به من نگویید. حقیقت را بگویید. کفاره ی بیشتر بدم؟ اصلا کفاره میخواد؟ چیکار کنم. استاد نمیرم برم اون دنیا مدیون باشم. دستمم دیگه از این دنیا کوتاه شده باشه. آخه این چه مصیبتیه که دامنم رو گرفته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید مرگِ هرکس از قبل تعیین شده است و نه کسی میتواند آن را جلو بیندازد و یا به تأخیر بکشاند. میماند چگونگیِ مرگ که البته این انسان است که باید سعی کند در فضای ایمانی به عالیترین شکل، دنیا را به سوی ابدیت ترک کند. در این رابطه خوب است به آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید و آیه ۶۰ سوره واقعه رجوع شود. موفق باشید
بسم الله استاد سلام: بعد از ماههای طولانی تصمیم گرفتم که درمورد احوالم با کسی صحبت کنم شاید فرجی حاصل شد. من به اصطلاح، مذهبی، فعال فرهنگی و... بودم و از طرفی پر شور و انرژی برای فهمیدن و یادگرفتن و تجربه کردن هرچیز و به قول خودم نهایت استفاده از زندگیم. ولی ماههاست دچار احساسی هستم که نمیدانمش، هنوز تمام ان ویژگیها را دارم ولی انگار دلم و قلبم و منم نیست. اگر سعی کنم بهتر توضیح دهم، با هیچ چیز خوب نیستم یا کلا نیستم، قبل تر با کتاب، با کلاس، با هیئت، با خیلی چیزها بودم ولی این روزها هرچقدر تلاش کردم و حتی بارها مبانی معرفتی خودم را از همان اولین کتابم، جوان و انتخاب بزرگ مرور کردم اما نشد. همهی همهی آنچه قبلا تلاش من رو به صحنه میآورد و باعث حرکت میشد را امتحان کردم ولی فقط انجام شد بدون هیچ حس بودنی. شهدا زنده بودن، خدا نزدیک تر از من بود، امام زمانم بود برای فهم و عمل آرمانهای انقلاب حرکت کردن و... همهی اینها بود و هست ولی اون بود و این هست یکی نیست. مباحث معرفتی مثل قبل به من شوق ادامه دادن نمیدهد و تماشای فیلم و کارهای معمولی و لذتهای دیگران هم تاثیری ندارد. خوشی زیر دلم نزده است هیچ وقت غرق خوشی نبودم کوچک و بزرگ زندگی را خواستم تلاش کردم و الحمدالله خداوند بنا به مصلحت عطا کرده است، به خصوص آنچه عمیقا طلب کردهام. اما آنقدر هیچ نبود که دیگر میل به طلبی مرا به تلاش وا نمیدارد. شاید قساوت قلب است نمیدانم اما در این صورت توبه و اشک بر حسین هم نجاتم نداده. جوان تر که بودم بهتر بودم، عشقی که شهدای کربلا داشتند طلب داشتم اما نمیدانم کجا اشتباه رفتهام. این روزها تنها روزنهی نوری که در دلم میبینم همین تلاش برای رهاییست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت منحصر به جنابعالی نیست. این قصه و تقدیر تاریخی است که در آن قرار داریم و اگر کسی نخواهد خود را فریب دهد مییابد آن احوالاتی که شما در خود یافتهاید. در سالهای اخیر به هر بهانهای عرض شده است که آری! برهوت در حال پیشروی است و ایمانی دیگر باید. یادداشتهایی تحت عنوان «راز نیستانگاریِ دوران و راه عبور از آن» شده است که ذیلاً چند فراز آن خدمتتان ارسال میشود. دو جلسه صحبت نیز در این مورد شده است که خوب است به آن سخنان رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/13805 موفق باشید
یا تشنه دوزخ است و یا مشتاق بهشت
4- انسانِ آخرالزمان، آن بزرگترین انسان! که در آخرین روزهای دوران انسانیت در حال ظهور است، انسانی که یا سرشار از صفای انسانیت است و به آخرین پیامبر که رحمۀ للعالمین است عشق میورزد و یا سرشار از نفرت است و به شیطان که دشمن انسانیت است، دل میسپارد. یکی سخت ایثار میکند و میبخشد و محبت میکند، و دیگری سرمایهداری و حرصِ به دنیا را در خود به اوج میرساند و دوست دارد همگان از او بترسند. هر کدام خود را در درون خود جستجو میکنند، زیرا هرکدام میخواهند در نهایتِ خود باشند و این هر دو تنها با حضور خود نزد خود چنیناند. آیا به آن نوع انسان که نه آن است و نه این، یعنی نه تشنه دوزخ است و نه مشتاق بهشت، فکر کردهاید؟ آیا این انسان همان زاهدی نیست که دوراناش گذشته است؟ قدیسی است که نمیداند روزگار عوض شده؟
آخرالزمان از یک طرف یعنی حضور در گردونه نهایتِ نیستانگاری و آتشگرفتن از درون، در بستر سوبژهشدن انسان برای خود، و از طرف دیگر، حضور آخرالزمانی یعنی حضور در گردونه بیکرانه خود، و این با نظر به نهاییترین انسان که عینالإنسان است پیش میآید و اشتیاق ظهوری آنچنانی که به ما خبر دادهاند: «هُوَ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ اَلْأَعْنَاقُ بِالاِنْتِظَارِ»(کمالالدین 2/431) او همان قائمی است که مردمان از سر انتظار به سوی او گردن میکشند، زیرا با حضور در انسانیتِ خود بهرهای از او که عینالإنسان است خواهند برد. «فَكَالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَيَّبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ»(کمالالدین 2/485) همچون بهرهمندی از خورشید که ابرها آن را از دیدگان پنهان داشتهاند و انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در چنین موقعیتی است و این همان عبور از نیستانگاریِ آخرالزمانی است و حضور در نسبتی که حضرت صاحب الزمان «عجلاللهتعالیفرجه» در توقیع فوق در جواب اسحاق بن یعقوب از آن خبر دادند و نیز در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمودند؛ میفرمایند: «اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ» ما در رسیدگی به شما کوتاهی نکنیم و یاد شما را از خاطر نبریم. آری! اینگونه میتوان با نظر به انسان کامل و نسبتی که با آن حضرت پیدا میکنیم، در انسانیت خود حاضر شویم و در پرتو آن، نسبتی با انسانیت همه انسانها برقرار کنیم.
برکات فهم نیهیلیسم
5- اگر نیهیلیسم در تاریخی به ظهور میآید که در آن از نیکوترین ارزشها، ارزشزدایی میشود، پس در چنین تاریخی زندگی سرد و تکراری میگردد و انسانیت تقلیل مییابد و عبور از این تاریخ با اراده به حیاتی برتر، آن هم از طریق مردانی صاحب عزم و تفکر پیش میآید و این یعنی حضور مردی به نام امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و ظهور تاریخی به نام انقلاب اسلامی، و البته تا انسان به معنای واقعیِ آن متوجه نیهیلیسم و آرایشهای تصنعی زندگی مدرن نشود، نه متوجه جایگاه تاریخی به نام انقلاب اسلامی میشود و نه در تجربه انسانی خود در این دوران متوجه انسانی به نام حضرت روح الله میگردد، آنطور که شهید مرتضی آوینیها متوجه شدند.
نیستانگاری و عصیان بر خود
6- انسانِ فرورفته در نیستانگاری تا آنجا در پوچی و بیثمری فرو میرود که حتی به جای آنکه چیزی نخواهد، «هیچ» را میخواهد و عملاً به امری دست میزند که نهایت نبودن است، به معنای عصیان بر خود و گردیدن به دور خلأ و در این مسیر انسان، نیستی را ابژه خود قرار میدهد آن هم در تاریخی که انسان میتواند در جوابدادن به خود به ظرفیتی در نزد خود نظر کند که بسی بالاتر از جوابدادن به خود است در حدّ خوردن و داشتن، جوابدادن به خود ولی نه با فروافتادن در مسیر زهدِ منفی، بلکه در مسیر شوری بیشتر و حضور در میخانهای که انسان در آن میخانه در «وجود» سُکنی میگزیند، در میدانی که به جای اصالتدادن به ماهیات و خواستن و نخواستنهای آنچنانی، در نوعی از «حضور» مستقر میشود با نخواستنهایی به معنای خودداری در مقابل هوس و این غیر از نخواستنهایی است که نخواستنهای نیهیلیستی است که انسان در آن حالت به جای حضور در «وجود»، نیستی را میخواهد. آیا با توجه به این امر میتوان به راز نیستانگاری و طوفانی که در پیش رو داریم فکر کنیم و با نظر به حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و انسانیت حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» از آن رها شویم؟
سلام و رحمة الله: آیا اکثر چیزهایی که تجربه گران در برنامهٔ زندگی پس از زندگی تجربه کرده اند تجلی نفس آنها برای خودشان نبوده؟ تا اینکه تحقیقا در برزخ با صور واقعی روبرو شده باشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همینطور است که میفرمایید. خوب است در این مورد به نکاتی که استاد عابدینی متذکر شدهاند، توجه شود: https://eitaa.com/matalebevijeh/13573. موفق باشید
به اسم سرای عاشقان: بیدارتر از بیداریِ رایج چه میتوان گفت از غروب طلاییه؟! چه میتوان روا داشت از کرور کرور عشقِ جاری در دارخوین؟!! نگاه نافذ حاج حسین و لبخند زیبای عَلَم الهدی در هویزه، از ما چه میخواهد؟ یا زهرای (س) عملیات فتح المبین در دل خویش چه پهلو شکستنهایی را جنون داده است!! و در وصفِ بیتوصیف کربلای اینجا میتوان گفت: این کشتهی فتاده به هامون، حسین (ع) توست.
اولاً: سپاس فراوان از شما برای این راهیان عشق. ثانیاً: آنچه مرا فرا گرفته نگاه نافذ حاج حسین در دارخوین است که سخن میگفت و سخنش، جان را میتراشید و در قلب رسوخ میکرد، اما افسوس از تمامشدنها! افسوس از زیر و روشدنهای قلب! افسوس از لشکریان جهل که غالب میشوند!! قلب آه میکشد و درد، جای خود را نشان میدهد و هر رفتار مستی را روانهی قلب میکند و میگوید: تو این را میخواستی، من از من خسته نشدم، چرا که توهّمی بیش نیست. اینجا فقط دو لشکر، نقش بازی میکند: «عنایت محبوب» و «عدم آن»، اما افسوس از شرارههای عاشقانهای که خاموش میشوند. دردِ دلی که آنقدر خود را در باتلاقِ کثرات غرق میکنیم که دیگر نشانی از آن نمیماند، هرچند هست. چه کنم تا در کوچه پسکوچههای مسلخِ عشق، این درد فراموش نشود؟!! تا نالهی مستانه شود تکتک لحظههای قربِ وجود. راه، مشخص است، آری! اما کنون مثل مجنونیم که لیلایش از دست رفته! نمیداند بنشیند گریه کند و عزا بگیرد، یا برخیزد و دنبالش رود!! گرچه «ای برون از وهم و قال و قیل من/ خاک بر فرق من و تمثیل من». آری! اگر هستی هست، لیلی است، لیک منِ گرفتار توهّم، حال! هستی میطلبم. میدانم سید علی ۴٠ ساله سید علی شد، شاید اصلاً دردی احساس نمیکنم! اما خوبِ خوب اشتیاقِ جان را وجدان میکنم، چه کنم تا نگاه حاج حسین بماند؟ تا قربِ وطن شهید درویشی سرودِ جان بخواند؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد شهید حاج حسین خرازی https://eitaa.com/matalebevijeh/13112 «حکایت رازی است از رازهای این تاریخ». و آینهای بود تا اراده و عزم خداوند را جهت تحقق تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد؛ در او بنگریم و «آینه یعنی صورت و معنی». آینهها، صورتهایی هستند که به امری ماورای آنچه در آینه مشاهده میشود، اشاره دارد و اگر بتوانیم به معنایی که آن صورتها بدان اشاره دارند، نظر کنیم در واقع «در دلِ انگور، میّ را دیدهایم». و این رازِ حضور در این تاریخ است که تنها با سرمستی الهی میتوان از سرمستیِ حاصل از ظلمات کفر این دوران عبور کرد. عرایضی در شرح غزل شماره ۱۲۳ در حال تدوین است. امید است سخنی باشد برای درک آینههایی مانند حاج حسین خرازی و دیگر آینههایی که شخصیت آنها اشاره به حقیقت این تاریخ است. موفق باشید
با سلام و عرض احترام خدمت شما استاد گرانقدر: بسیار سپاسگزاریم از جلسات منظم شما در طول هفته آن هم در قالب فضای اسکای روم و مجازی. ببخشید سوالی داشتم از شما، میخواستم نظر شما را بدانم در اینستاگرام پیجی در حال فعالیت است به اسم صراط که نوشته است این پیج زیر نظر استاد است روش فعالیت آن ها بدین شکل است که مطالب گوناگون و متنوع را به عنوان مثال متن کتاب یا یادداشت و جزوه را به صورت عکس نوشته، صوت های کتاب ندای بی صدای انقلاب اسلامی را به صورت پادکست و اکولایزر، شرح صوتی کتاب های جوان و چه نیازی به نبی و آشتی با خدا و ده نکته را به صورت کلیپ های تامل برانگیز کار میکنند و حتی سوره ی زیبای دهر را به صورت کلیپ کار کردند در کنار آن بسیار زیبا کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی را به تصویر کشیدند اگر اجازه بفرمایید در ادامه لینک و آی دی پیج صراط را خدمتتان میفرستم. آیا شما این پیج را تایید میکنید؟ با سپاس و تشکر از شما
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند آن پیچ مرتبط با بنده اداره میشود و بحمدلله رفقای محترم با ابتکارات خوب خود زحمات زیادی را تحمل میکنند تا حق مطلب ادا شود. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزگوار: عرض خدا قوت. روزهاست که چالش هوش مصنوعی و به عبارت دقیق تر زندگی ربات ها در میان دانشجویان بحث داغی دارد و با توجه به سرمایه گزاری های سنگین کشورهای غربی و حتی شرقی عده ای همچون ایلان ماسک زندگی آینده را از آن ربات های هوشمند میدانند و عنوان می کنند که ربات ها بر انسان تسلط پیدا میکنند!! آیا بر اساس سنت الهی امکان فایق آمدن و نابودی تمام بشریت از طریق محصول خودش ممکن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره این ما هستیم که به رباطها برنامه میدهیم. بنابراین باز این ما هستیم که میتوانیم مانع تسلط آنها بر زندگی شویم. ثانیاً: همانطور که بهخوبی متوجه می باشید، بالاخره خداوند جهان خود را به دست کسی نمیسپارد مگر آنکه اذن دهد تا هرکس در محدوده اذن الهی، خود را بنمایاند. به همان معنا که فرمود: «ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» (یونس/۱۴) پس آنگه شما را بعد از گذشتگانتان در زمین جایگزین کردیم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید؟
موفق باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: آیا با پشیمان شدن از انجام عمل حرام یا قبیح و تصمیم قاطع بر ترک آن و تنفر پیدا کردن از حرام یا قبیح، صُوَر برزخی و قیامتی آن نیست می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تماماً محو میشود در آن حدّی که به ما فرمودهاند: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هر آنکس که از گناهی توبه کند در آن حدّ است که گویا آن گناه را انجام نداده است. موفق باشید
سلام استاد روزتون بخیر: یه سوال داشتم. من به تازگی به لطف خدا و راهنمایی شما سیر مطالعاتی رو سایت شروع کردم. در قسمتی از کتاب «فرزندم این چنین باید بود» اشاره فرمودید به این نکته که تا آگاه نشدیم سکوت اختیار کنیم و یا کم صحبت کنیم و فرمودید ابتدا باید درس بخوانیم و تعلیم ببینیم. بعد از اون تفکر و تدبر و ذکر خدا و انشاءالله اگر قبلمون به حکمت الهی نورانی شد اون زمان میتونیم به تعلیم دیگران زبان باز کنیم. حال سوال بنده اینه حال که اسلام و حکومت اسلامی مورد هجمه بی رحمانه رسانه های دنیاپرست غربی قراره گرفته و میبینیم که خیلی از هموطنانمون و یا حتی اطرافیانمون دارن به گمراهی کشیده میشن و فریب این اکاذیب رو میخورن وظیفه منی که تازه ابتدای راه یادگیری هستم و کمترین آگاهی نسبت اسلام و حکومت اسلامی دارم اما به حق بودنشون شکی ندارم چی هست وقتی میبینم جبهه ای حقه اما آگاهی زیادی ندارم وظیفه ی من دفاعه یا سکوت؟ و نکته ی دیگه در مورد اجباری بودن حجابه که شبهه ایه که مطرح شده ممنون میشم در مورد این موضوع هم شفاف سازی کنید تا اگاهانه تر عمل کنیم. عذر خواهی میکنم طولانی شد قبلا از پاسخگویی شما ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در حدّی که جدالی پیش نیاید و جنابعالی هم از موضوعی که بنا دارید بفرمایید اطلاعات مفیدی داشته باشید، با آنها در میان بگذارید. ۲. در این مورد خوب است به مباحثی که تحت عنوان «تقابل حجاب و آزادی، چرا؟» شد، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11593. موفق باشید
سلام علیکم: یکسال در اعتکاف ۶ جلسه بحث تحت عنوان برکات نظر به نسبت بین وجود خود و صرف الوجود فرمودید. آیا قصد ندارید آن جلسات را بسط و تفصیل بدهید یا به نظرتان همان ۶ جلسه کفایت میکند؟ کاش متن این جلسات پیاده سازی و تبدیل به کتاب میشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن جلسات بحثی بود در نسبتی که میتوان بین «اصالت وجود» جناب صدرالمتألّهین با «دازاین» جناب هایدگر برقرار کرد بدون آنکه بخواهیم یک نگاه را در نگاه دیگر ادغام کنیم. بحث در «اشاره» به انسان بود با دو افقی که آن دو بزرگ در مقابل ما گشودهاند. به نظر میاید مباحث «بنیانهای حکمت حضور در جهان بین دو جهان» و مباحثی که در کتاب صد پرسش از حکمتهای حضور در «جهان بین دو جهان» پیش آمده، جوابگو باشد. البته کتاب اخیر در دست چاپ است و هنوز در معرض نظر کاربران محترم قرار نگرفته است. موفق باشید
با سلام و احترام: من یه کارگر ساختمان هستم. گاهی اوقات اتفاق افتاده که دستمزدم را به هر دلیلی غیرموجهی نمیدن و توان گرفتن اون رو هم ندارم. آیا میتونم به نیت رد مظالم و یا کفاره نماز و روزه محسوب کنم؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند توفیق کامل را نصیب جنابعالی بفرماید. عنایت داشته باشید که این نوع سؤالات، سؤالاتی است که باید از مرجع تقلید خود و یا نماینده ایشان سؤال بفرمایید. موفق باشید
با سلام: بعد از فهم بر هان صدیقین می خواهم بدانم حرف های زیر درست است؟ «این که جهان هستی از هیچ خلق شده است، حرف غلطی است. خداوند، خالق جهان هستی است و منشا جهان هستی. یعنی این جهان هستی، ذات خداوند است که تجلی کرده است. چرا؟ چون معطی شیئ، خود باید واجد باشد. پس این جهان هستی، همان کمال مطلق است که تجلی کرده است. آیا سخنان بالا درست است ؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تشکیکیبودن «وجود» باید تأمّل کرد تا متوجه باشیم «وجود» دارای شدت و ضعف است و همه مراتب وجود، تجلی وجود مطلق است که در شدیّت کامل میباشد و حضرت حق به اعتبار نگاه فلسفی عین وجود است و هر موجودی که دارای وجود باشد، پرتو وجود او و فقیر إلی الله است، نه آنکه خودش هم خدا باشد! موفق باشید
سلام: خسته نباشید. بحثی هستش در کتاب فرزندم این چنین باید بود (نامه ۳۱ نهج البلاغه) جلد ۱ ص ۳۶ که گفته شده که افرادی هستند که جهت درمان بیماری شان ۳۰ سال با یک پزشک در ارتباط هستند ولی بدون آنکه درمان شوند همچنان از آن پزشک تعریف و تمجید می کنند. ارتباط این مثال با بحث «و نصب الافات» در چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست متوجه سؤال جنابعالی نشدم. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: سخنان حضرت آقا با قهرمانان و مدال آوران بنده را به فکر فرو برد که چگونه رهبر انقلاب اینطور این افراد را بخصوص ورزشکاران را تعریف و تمجید کردند. در حالیکه ظاهراً فضای ورزشکاری بیشتر حالت سرگرمی دارد. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن در این مورد بسیار است از آن جهت که ملاحظه میکنید چگونه دشمنان اسلام بنا داشتند از طریق همین به اصطلاح سرگرمیها، جوانان ملتها را در میدانهایی قرار دهند که فرهنگ سکولار حاکم باشد و حال، ملاحظه میکنید همان جوانان و همان ورزشکاران به افقی از حضورِ ایرانی خود میاندیشند که عزّت ایرانِ اسلامی است با هویت معنوی. حداقل کمی به کاری که خانم سمیه حیدری یعنی اولین بانوی مدالآور در رقابتهای جهانی رشتۀ جودو انجام دادند بیندیشیم که حاضر نیستند بر خلاف نظر مسئولان تشریفات، در آن صحنه بدون چادر بر سکوی گرفتن مدال بایستند و آنان را مجبور میکنند چادر او را به او بدهند. با اینکه مسئولین فدراسیون جودو به او اعتراض کردند زیرا متوجۀ حضوری که جوانان ما در آیندۀ این ایران مدّ نظر دارند، نیستند ولی رهبر معظم انقلاب از کار آن بانو تجلیل کردند و در ملاقات با آن خانم فرمودند: «خیلی کار خوبی کردید که با چادر روی سکو رفتید، باعث افتخار ایران هستید. من سجدۀ شکر به جا آوردم که شما با چادر رفتید روی سکو». حال آیا این سجدۀ شکر رهبر معظم انقلاب حکایت از آن ندارد که ایشان متوجۀ آیندهای هستند که این جوانان آن را میسازند؟ آیندهای که در عین جهانیبودن، قدسی است. https://eitaa.com/abuhossein/31462. با توجه به این امر دوباره سخنان رهبر انقلاب را مدّ نظر قرار دهید که حرفها در آن هست و با توجه به این امر به آن فردی که به گمان خود برای هستهای ما نقشه کشیده است؛ میفرمایند: «به همین خیال باش». موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: به احتمال بسیار بالایی آقای جلیلی از ادامه رقابت انصراف خواهد داد و آقای قالی باف باید با دکتر پزشکیان رقابت نماید، سال این است که: ۱. چون باید به شخصی صالح رای داد، آیا جنابعالی آقای قالیباف را ترجیح میدهید یا آقای پزشکیان را؟ ۲. اگر آقای قالیباف گزینه صالح شما میباشد، خواهشمند است کاملا به صورت مصداقی و عینی مزایای آقای قالیباف را بر آقای پزشکیان بیان فرمایید. به نظر میرسد این دو سوال، دغدغه ذهنی تمام افرادی است که تاکنون با جنابعالی مسیر این دوره انتخابات را طی نموده اند و در بزنگاهی جهت انتخاب نهایی قرار گرفته اند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض بعیدی است ولی با اینهمه اساساً نگاه آقای دکتر قالیباف به انقلاب و اهداف متعالی آن قابل مقایسه با نگاه آقای پزشکیان که جامعه را گرفتار روزمره گی های معمولی می کند؛ نیست. موفق باشید
سلام علیک و ریحانه و رضوانه. عذر خواهم بابت مزاحمت برای استاد و مخاطبان سایت.
وقتی گوش هایی که آوازهای هوس آلود آنها را از شنیدن نغمه های ملکوتی محروم کرده آمادگی شنیدن را از دست می دهند باید با وجدان تاریخی انسان ها سخن گفت زیرا امروز انسان بیش از دیروز محتاج تاریخی جدید و زیستی نو در تاریخی میگردد که نه دیروز اش باشد و نه فردای نامعلوم! باید با وجه تاریخی و وجدانی که امروز بشر با آن مواجه شده است که تاریخی دیگر در حال ظهور است و انسان با مرحله ی جدیدی از حضور تاریخی اش مواجه است. (انقلاب اسلامی را می توان در این وجدان تاریخی بشر امروز یافت و پیدا کرد نیازی نیست مستقیم او را متوجه این تاریخ توحیدی کرد بلکه کافی است تا او را به تاریخی برای زندگی جدید و پس فردایی اش روبرو کنیم مطمئن باشید او آمادگی حضور در آن تاریخ را در خود پیدا می کنند و منتظر گشودگی آن تاریخ در فردای زندگی اش خواهد شد) اربعین دقیقا از سنخ همین زندگی پس فردایی بشر با زیستی نو و گذر از پوچی تاریخی و حضور انسانی جدید در عالمی با تاریخی جدید است. خوب است با زبان اربعین که همان وجه وجدان تاریخ جدیدی است با انسان ها گفتگو کنیم حتی آن انسان اروپایی که خارج از اتمسفر مذهب است آنگاه او هم با ما هم زبانی خواهد کرد. اربعین حضور شهودی فردای تاریخ انسانی است که می خواهد فارغ از مفهوم و الفاظ و عبارات در ساحت حقیقت و وجود با خود روبرو شود و این با قدم، قدم های انسان در اربعین محقق می شود. آمدم جستجو کنم خود را با خدا روبرو کنم خود را تاریخ گسیخته ی از حقیقت انسان را در توهم و تخیلات سرگرم می کند تا آدمی درد پوچی را کمتر احساس کند و هر روز به دنبال سرگرمی ها و آزادی های بی معنایی که بیش از آنکه آزادی باشد انسان را اسیر می کند بگردد و اربعین درست در مقابل این نقطه ی تاریک تاریخ قرار گرفته است تا انسان را با حقیقت و اصیل ترین نوع بودن تاریخ خودش روبرو کند و حسین پرچم دار این تاریخ است. «و بذل مهجته فيك، ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة. و مگر امروز حیرت ضلالت و جهالت همین تاریخ مدرن و عالم غرب مدرن نیست که انسان را در بر گرفته است و رنج پوچی دورانی که فریاد انسان ها را بر آورده است؟! خوب است زبان اربعین حسینی را در تاریخی که انسان ها از دیروزشان فارغ و نسبت به فردای شأن نا امید هستند در میان بگذاریم تا با زبانی زنده در تاریخی روشن انسان ها را از ضلالت و حیرتی که دچار شده اند نجات دهیم و شاید بتوان همین معنا را از این فراز حسین منی و آنا من حسین و یا روایت إن الحسین مصباح المهدی و سفینة النجاة باشد. باید حسین علیه السلام را در در اربعین به حضور تاریخی فردای انسان ها پیدا کرد تا بهره ای را که می خواهیم از این حرکت عظیم در زندگی فردایی مان بیابیم ان شالله و گرنه رنجی از سفر با خود بهمراه می بریم بدون آنکه در تاریخ اربعین حسینی حاضر شده باشیم.... و حرف بیش از این است که هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه با این سخن شما همراه هستم که میفرمایید: «و حسین«علیهالسلام» پرچمدار این تاریخ است» و اینکه آن حضرت خون مبارک خود را به بشریت بذل و عطا نمود تا انسانها در سرگردانیهای امروزین به خود آیند که چه اندازه میتوانند استوار و امیدوار از حیرت ضلالت و سرگردانیهای ناشی از ناآگاهی عبور کنند.
مردی که هیچ رغبتی به سروری بر دیگران نداشت، مهرورزی و بخشش را والاترین ارزشهای انسانی میدانست، در عین شجاعت و بیباکی و عدم ترس. کیست که نداند در کربلا با مردی روبرو هستیم که در او شجاعت و حکمت در حدّ کفایت موجود است تا ما در امروز خود در نسبت با او به خود بیندیشیم؟ گوش جان به او بسپاریم تا آهستهآهسته نغمهای به گوش جانتان برسد که هرگز سستی و دونمایگی و تحقیر دیگران با فضیلت نمیسازد. امری که این روزها در رخداد اربعینی میتوان در نسبت همه با هم بخصوص در نسبت خادمان و زوّار احساس کرد. ما آمدهایم تا در این رخداد اربعینی با جهانی سراسر دروغ در هر لباسی که باشد همانند مولایمان مقابله کنیم تا انقلاب اسلامی با باطن نورانی خود که وجدان تاریخیِ بشریت را فراگرفته همچنان ادامه یابد و وجدان انسانها را به خود آورد که راه نجات، راهی نیست که زالوصفتان به جان انقلاب اسلامی افتادهاند تا بمانند بلکه راه، راهی است که خادم و زوّار در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل حضور شهدا شروع شده، آن را یافتهاند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: فایل صوتی مبحث آداب صلوه حضرت امام خمینی رحمهالله علیه را گوش می دهم. در مبحث وضو و غسل که در وضوفرمودید رحمت هست و نظر به رحمت خداوند متعال باید بکنیم و آن روایت که یهودی سوال کرد از پیامبر علیه السلام راجع به وضو غسل روزه علت آن برمی گردد به قضیه حضرت آدم و حوا و پدرمان که شجریه ممنوعه خورد تفاسیر مختلف گفتند گندم گفتند میوه یا غیره بوده است به خاطر آن باید وضو و غسل روزه بگیریم تا آخر که در دنیا هستیم. آیا آنجا که بودند بهشت برزخی بوده که در آن مقام بودند و حضرت امام فرمودند توجه به کثرت متوجه اسما الهی بودند که از بهشت بیرون شدند آیا توجه به درخت در ظاهر توجه به غیر خدا هست و آیا توجه اسماء الهی چی می شود چون تمام اسماء مگر در خود الله نیست و خداوند متعال جامع جمیع اسماء مگر نیست پس توجه به اسماء حجاب شد و حضرت آدم که عصمت مطلق و طهارت مطلق داشت چرا این خطیه را انجام داد و یا می گویند ترک اولی داشته آیا این دورست یا خیر؟ علت طهارت فرمودند خلاصه کردند که باید منیت و انانیت برود بیرون از وجودمان حضرت امام گفتند آن عارف بزرگ محی الدین ابن عربی راجع به طهارت دویست چیز گفته امام در یک جمله عرفان و معرفت به خداوند را بیان کردند چکیده خلاصه قصه قصه منیت و خودخواهی بشر هست. باید منیت نداشت تا آن طهارت ایجاد شود که وصل به غیب شویم و چرا اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام باید وضو و غسل بگیرید آنها عصمت مطلق و طهارت مطلق و بی نهایت داشته در زیارت جامعه کبیره هم اشاره کردند امام هادی علیه السلام در معرفی شناخت اهل بیت علیه السلام اینکه پیامبر صلیالله علیه وآله و سلم درمستراح رفته بودند کسی پیامبر ندید که به دست شویی برود و بوی مشک و عنبر می دادند همیشه معطر بودند و مردم می فهمید از بوی پیامبر که از اینجا رد شدند و آنها همیشه در بی نهایت فنا فی الله بودند و دایم توجه به خدا داشتند و حضرت زهرا علیه السلام مسأله زنانه نداشتند و داری طهارت مطلق و رجس و پلیدی وقاذورات نداشتند با همه فرق داشتند ولی در وضو غسل در چه مرتبه ای بودند آیا همان گرد غبار دنیایی بوده چون نه پیامبر نه حضرت علی ذره ای به این دنیا دل بسته نبودند چون حضرت آن زندگی زاهدانه که داشتند بسنده به نان جو خشکیده و خیلی ساده زیست بودند ولی زمان امام باقر و صادق علیه السلام و سایرین این طور نبوده. دارد حضرت لباس فاخر پوشیدند چون زمانه فرق کرده اینها استاد مطهری در کتاب سیر در سیره اهل بیت خوندم این سوال شد که اهل بیت در وضو توجه به کثرت نعوذبه الله که نیست و توجه اسما نیست چون همه غیر خدا هست پس چی می شود گفت و انبیا اینگونه بودند عصمت مطلق و بی نهایت توجه به فنا که قابل وصف و توصیف نیست و داریم وقتی وضو می گرفتند امام حسن علیه السلام رنگ از رخسار مبارک می رفت و حالات لرزش داشتند و دگرگونی در وجود مبارکشان بود و یا حضرت علی علیه السلام و یا امام سجاد علیه السلام داشتند توجه دیگر نه به دنیا و غیر خدا داشتند در نماز و عبادات خودشان چون مدام یاد حق بودند و متصل پی درپی وصل به غیب بودند و اینها معنا مفهومی ندارند که در حریم اهل بیت راه ندارد و شیطان هم همین طور نعوذ بالله راه ندارند چون شیاطین تسلیم شدند در مقابل حضرات معصومین علیه اسلام و راجع به خودمان توجه به اسما برای ما چطوری جلوه دارد و چون فرمودید همه ما جنب هستیم چون خودی در صحنه هست منیت هست باید برود کنار غسل باطنی و وضو باطن آن منیت باید برود اگر می شود توضیح بدهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در مسیر حقیقت، حضور صفر یا صد بودن نیست بلکه حضوری است که همواره میتواند شدت و شدت یابد و در همین رابطه از رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» داریم: ««إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً » . به درستی که قلب من زنگارآلود میگردد [از این رو] در هر روز هفتاد بار از خدا طلب مغفرت میکنم»؟! این بدان معنا است که در هر حال همین که حتی در امور خیر انسان در این دنیا وارد شود به هر حال نوعی در محدوده کثرات وارد میشود و هنر اولیای الهی آن بود و هست که در عین حضور در کثرات، وسعت شخصیت وحدانی خود را شدت می بخشند و اگر در عالم کثرت وارد نمی شدند عملا در آن وجه وحدانی اولیه خود می ماندند. موفق باشید
استاد بنده رشته فقه و حقوق مدرسه عالی مطهری میخونم. استاد لطفا بنده رو از این بن بستی و تاریکی که نسبت به آینده دارم نجات بدید. از یک طرف هدف و چیزی فکر میکنم علاقه دارم در سطوح عالی حوزه یافتم اما از طرفی یک ترسی دارم که دانشگاه را ادامه بدم و به همین زندگی روزمره ادامه بدم یا خودم را در حوزه پیدا کنم. در ضمن حوزه را به عنوان مسیر علم میبینم و قصد تلبس ندارم. حال انگاری آینده برایم روشن نیست و همین امر باعث ترس نسبت به آینده تحصیلی و شغلی و زندگی و... شده. لطفا با توجه به این شرایط دقیق بگید حوزه برم یا دانشگاه؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در حوزه در صورتی که طلبه به طور کامل تا آنجایی که ملبس شود و در خدمت مردم باشد و در جای خود زندگیاش را در همان فضا معنا کند؛ کار خوبی است. ولی چنانچه تنها در صدد رشد علمی هستید، میتوانید بدون حضور در حوزه و با ارتباط با آثار عالمان دین، آن معارف علمی و دینی را به دست آورید و شغل خود را در راستای همان رشته دانشگاهیتان دنبال کنید. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت، میخواستم بعد از کسب اجازه بپرسم از آنجا که هم اکنون معاد ساری و جاری هست آیا در همه ی مراتب معاد جاری هست؟ حتی از تعین اول به ذات؟ یعنی آیا هم اکنون همه ی مراتب در حال معاد به مبدا خود هستند؟ البته پاسخ را میدانم ولی به علت عظمت مسئله می پرسم از وقتی این موضوع را دانستم عاشق معاد شده ام. لطفا کمی توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره مرتبه عالی نسبت به مرتبه دانی، حضورِ بیشتر و همهجانبه دارد به همان معنایی که حضرت حق همهجا و همه وقت از همهچیز و از هر زمان حاضر و حاضرتر است. آری! معاد، هم اکنون با همه ابعاد عالیه آن در عالَم حاضر و حاضرتر است. به همین جهت در خطاب به غافلان معاد در روز محشر فرمود: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا، فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطائَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد».[1] تو اى انسان از اين صحنه در غفلت بودى تا اينكه ما پرده را از برابر تو برداشتيم، پس چشم تو امروز بيناتر گرديده است. ملاحظه مىكنيد كه مىگويند: «من هذا» يعنى «از اين» در غفلت بودى، يعنى اين صورت در درون تو بود ولى تو از آن غافل بودى. و نيز قرآن مىفرمايد: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ انَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ امَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَئُوفٌ بِالْعِباد».[2] روزى كه هركسى هركار خيرى انجام داده، نزد خود مىيابد و نيز هر كار بدى را، و آرزو مىكند كه اى كاش بين او و بين كار بد او فاصله زيادى بود، و خداى متعال شما را از غضب خود و از عقاب خود مىترساند و او به بندگانش رئوف است. موفق باشید
[1] ( 2)- سوره ق آيه 22.
[2] ( 3)- سوره آل عمران، آيه 30.
سلام و عرض ادب، خسته نباشید. بنده میخواستم به عنوان یه جوان خسته از این شرایط فعلی جامعه و فرهنگ های غلط بپرسم که باید چیکار کنیم من و امثال من، ماهایی که به سن ازدواج رسیدیم و بخاطر این عرف های غلط باید اینقدر فشار روحی را تحمل کنیم مگه چقدر میشه خودداری کرد و تقوا پیشه کرد بالاخره آدم یجا میبره، این حق طبیعی ماست که به چیزهایی که خدا در سرشت مون قرار داده برسیم چیکار کنیم با اینحجم از هجمه های گناه و وسوسه های شیطان و سن ازدواج بالا و موانعی که گذر از اونها تقریبا غیر ممکن شده؟! با تشکر از شما استاد گرامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه هستید مشکلی است که باید خانوادهها و خود دختران و پسران متوجه آن باشند و سختگیریها را با نظر به سنت رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» کنار بگذارند و در این موارد توکل نمایند. موفق باشید
عنه عليه السلام: «خُذِ الحِكمَةَ مِمَّن أتاكَ بِها، وَ انظُرْ إلى ما قالَ، و لا تَنظُرْ .حديثإلى مَن قالَ» حديث امام على عليه السلام: «حكمت را از هر كه برايت آورد فراگير و بنگر كه چه گفت و منگر كه گوينده كيست؟» سلام مگر هر کسی می تواند حکمت را منتقل کند؟ مگر حکمت موضوعی مقدس و در دست پاکان نیست؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در فرهنگ بعضی از ملتها ما شاهد حکمتهایی بوده و هستیم. و در همین رابطه از پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که: «اُطْلُبُوا اَلْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ». نمونه آن متنهای اوپانیشادها میباشد که سابقه شانزده قرن قبل از میلاد دارد که وقتی برای علامه طباطبایی خوانده بودند، ایشان فرموده بودند ما هم همینها را میگوییم. موفق باشید
یا محبوب! سلام و رضوان خداوند بر شما باد. ببخشید استاد من کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا رو خوندم و به واقع لب کلام رو دیدم که روزه چه تاثیر شگرفی داره. میخواستم بپرسم اگر به هر دلیلی نتونیم روزه بگیریم و بخوایم اون جان سازی که در کتاب گفتید رو داشته باشیم (عقل و جان هر دو بگوید خدا) میتونیم هر روز به نیت روزه، سحر مختصر غذایی بخوریم و برای مواقعی که نمیشه روزه گرفت خوردن مختصر غذایی در وعده ی ظهر و نهاتا باز افطار در شب مطلوب حاصل میشه؟ چون روزه نگرفتن و کنترل هوس خوردن سخته و با این برکاتی که ذکر کردید و برکاتی که به عنایت حضرت محبوب شاهد بودم اصلا بر آن شده ام تا ایامم بر روزه باشد یا حداقل اگر روزه نیست شبیه ترین به آن باشد و آن شور دعای سحر و لک صمنای افطار را ره مطلوب کنم آیا ممکن است؟ به راستی که خوش گفت مولوی که با یک لقمه اضافی چشم دل کور می شود ـ آه بر آن چند چند لقمه های اضافی و حجاب های دوباره نیست شده و دور کننده آه!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه خوبیهای روزه، جوانان نباید نسبت به خود سختگیری کنند تا نفس ناطقهشان اذیت شود. همینکه جوانان مواظب خوردنهای خود باشند که پرخوری نکنند، رویهمرفته ادب ماه رجب را که ماه گستردهشدنِ رحمت الهی است؛ رعایت کردهاند. در این ماه میتوان گفت از طریق تأمّل بر دستورات این ماه «آنقدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید
سلام: به حاج آقا بگید : سلام شما در جواب ۳۴۲۶۱ و ۳۴۲۶۶ گفتین برای آزادی از سیطره استکبار باید هزینه داد چرا فقط امثال بنده حقیر که وضع مالی خوبی نداریم باید هزینه بدیم؟ چرا مسئولین هزینه نمیدن؟ چرا پولدار ها که هر روز پولدارتر میشن هزینه نمیدن؟ و فرمودین مردم پاداش صبر خود را خواهند گرفت، موقع دادن پاداش باز پولدارها جلوتر از ما پاداش ما رو خواهند گرفت. از گرونی، از بی خانه ای، از بی پولی، از اینکه هر چی میدوی به جایی نمیرسی خسته شدم. از اینکه به خاطر بی پولی کسی آدم حسابت نمیکنه. نمیدونم چرا بعضی وقت ها از جواب های اینچنینی استاد دلگیر میشم. انگار استاد از روی شکم سیری دارن جواب میدن. مشکل ما بی پول ها اینه که نه پول داریم نه خدا رو.
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته همه مشکلات زیر سر همانهایی است که با خودخواهیها و پولپرستیها این مشکلات را پدید آوردهاند، ولی این بدان معنا نیست که ما در عین این سختیها از راهی که شهدایمان در آن قرار گرفته بودند و آن را طی کردند؛ منصرف شویم و مطمئنیم آنهایی که به قول شما اینچنین موجبات مشکلات این انقلاب میشوند، سر به سلامت نخواهند برد و سخن مقام معظم رهبری را مدّ نظر داریم که میفرمایند با ایستادگی میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزگوار: ۱. اعتقاد صحیح مبتنی بر دین در موضوع (قسمت) چیست؟ ۲. درباره چیستی دعا و اعتقاد صحیح در مورد دعا نیز توضیحاتی را بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه باید در این موارد مدّ نظر قرار داد انتخاب انسان است و ما بیشتر در تبعات انتخابهای خود حاضر میباشیم. ۲. انسان با دعا به معنای حقیقی آن جایگاه وجودی خود را تغییر میدهد و در نتیجه در موقعیتی دیگر قرار میگیرد با سرنوشتی دیگر. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: استاد بنده دوستی دارم که اعتقاد بسیار شدیدی به استخاره دارد به گونه ای که برای هر کاری استخاره میکند، اگر بد بیاد از اون کار می ترسه و دوری میکنه الان تصمیم گرفته بچه دوم بیاورد ولی هرچه استخاره میکنه بد میاد و آیه عذاب است. علت بد آمدن استخاره هم شاید بیماری دوستم باشد که دکتر بهش توصیه کرده بهتر بچه دار نشوید یا شاید بخاطر اینکه دست تنها وغریب است و از خانوادش دور است و کسی را ندارد که کمکش کنه به هر حال واقعا مانده چه کار کند. از یک طرف خودش و شوهرش بچه میخواند و از طرف دیگه دلش به خاطر بد آمدن استخاره آرام نیست و می ترسه مشکلی برای خودش یا بچه اش پیش بیاد. ممنون میشم که در این زمینه ما را راهنمایی بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که آنچه در این امور برای ما حجّت است، عقل و مشاوره با صاحبنظران است در آن حدّ که به ما فرمودهاند در این موارد پشت به استخاره، پشت به قرآن محسوب نمیشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: لطفا درمورد نظم جهانی جدید راهنمایی میفرمایید. جایگاه ایران در این نظم جهانی چه می باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: میدانید که این موضوع عرض عریضی دارد و در محدوده یک سؤال و جواب نمیگنجد. پیشنهاد میشود گفتگویی که آقای دکتر سید مهدی ناظمی با روزنامه فرهیختگان داشتهاند را مورد مطالعه قرار دهید به امید آنکه إنشاءالله بابی از تفکر را برای شما بگشاید: موفق باشید
متن کامل این یادداشت در دو قسمت:
http://fdn.ir/75780
http://fdn.ir/75838
