سلام استاد: استاد داوری اردکانی در جایی می فرمایند: «من هنوز از این فکر که تجدد عمر جاودان ندارد و آدمی نمی تواند به دین و معرفت پشت کند، منصرف نشده ام اما پی برده ام که به محض ظهور آثار پیری عهد تجدد، تمدن غربی از هم نمی پاشد و میدان را وانمی گذارد. همچنین «نفوذ» در این تمدن و برقراری عهد و نظم تازه موکول به ظهور «اندیشه بنیانگذار» است. تدبیر و سیاست و قانون جای خود را دارند اما اینها نگهبان و نگهدارنده اند نه پدید آورنده و بسط دهنده. انقلاب ما شأن سیاسیش غالب بود و هنوز هم چنین است. باید اندیشه ره آموزی کند تا معاملات و مناسبات و کار و کردار و رفتار و اداره و مدرسه و اقتصاد و...سامان یابد. من در احوال شیفتگی نسبت به انقلاب، به تدریجی بودن و آرام آرام آمدن و دیدار نمودن و پرهیز کردن تفکر و قهر و نازهایش که معمولاً خریداری ندارد، توجه نداشتم و فکر می کردم که همه چیز یکجا از راه می رسد. در این سی سال هم همواره چشم به راه تفکر بوده ام.» اولاً: خواهش می کنم تا اندازه ای که برایتان مقدور هست در مورد «نفوذ» در این تمدن و «اندیشه بنیانگذار» که ایشان اشاره کردند توضیحاتی مبذول فرمایید. و ثانیاً: از نظر جنابعالی آن قسمت و نقطه ای که قلب تجدد حساب می شود و با هدف گیری آن می توان تمام این تمدن شیطانی را متلاشی و منفجر کرد کجاست؟ آیا اسلام چنین تیری در چنته دارد؟ یا جنابعالی اساساً به این پرسش اخیر فکر نکرده اید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ این نوع مباحث بسیار مفصل است و ارزش آن را دارد که موضوعات مطرح شده در کتابهای «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما» را که روی سایت هست، دنبال فرمایید
سلام وقت بخیر: ممنون از پاسخ شما به سوال قبلی بنده، بنده یک درخواست و دو سوال دیگر از شما دارم که اگر لطف کنید جواب بنده رو بدید از شما ممنون میشم، درخواست: با توجه به اینکه هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی هیچ تجلی و ظهوری ندارد اگر لطف کنید یک پاسخ کامل برای دلیل این موضوع به بنده بدهید از شما ممنون میشم. سوال اول: اگر هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی هیچ تجلی و ظهوری ندارد پس ارتباط هویت غیبیه با مرتبه احدیت ذاتی چگونه برقرار است؟ سوال دوم: با توجه به اینکه در روایات گفته شده است اسم اعظم خدا ۷۳ حرف دارد و وجود خداوند ۷۲ حرف آن را به ۱۴ معصوم (ع) داده است و یک حرف نزد خدای متعال است که آن را در علم غیبش به خود اختصاص داده است سوال اصلی بنده از شما این است که اگر وجود خداوند آن یک حرف را نیز به ۱۴ معصوم (ع) می داد برای ۱۴ معصوم (ع) چه اتفاقی می افتاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هویت غیبیه در ذات خود ظهور ندارد ولی به اعتبار تجلیات ذاتیاش نسبت به مادون، بر اساس ظرفیت مرتبه مادون، تجلیات خود را دارد همانطور که حضرت ذات به نور اسماء متجلی میشوند و نه به ذاته ۲. در آن صورت، وجود متعیّنی برای معصومین «علیهمالسلام» نمیماند. در این رابطه خوب است به کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام و شرح بنده رجوع فرمایید إنشاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: فرض کنید وقت نماز فرا رسیده. و ما آمادگی روحیِ لازم جهت ایستادن در محضر حضرت رب العالمین را نداریم. اگر قبل از نماز با حالت اضطرار شروع کنیم به خواندن آیه شریفه امن یجیب، با این رویکرد که بدی ها و حجاب ها رو از روی دل ما کنار بزنه تا در نماز با انوار حضرت حق روبرو شویم، آیا خواندن این آیه با رویکردی که عرض شد اثری داره؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! با امیدواری جهت رفع حجابها بین ما و حضرت محبوب، میتوان چنین کرد. ولی از آن طرف هم چنانچه در وقتِ اذن خداوند جهت نیایش با او از طریق نماز میتوان امیدوار به نظر او بود که نسبت به میهمانیاش فرصت را غنیمت شمردهایم.
الله، الله زود بشتاب و بجو چونکه بحرِ رحمت است این، نیست جو
الله، الله چون به فضلت راه داد سر به خاک پای او باید نهاد
موفق باشید
سلام استاد: آیا میشود که انسان خودش را در عین اینکه میداند که خداوند متعال او را بخشیده و بخشنده هستند، خطاکار بداند برای ایجاد شکستگی در نفس برای خداوند متعال و خود را پایین تر از مردم دیدن؟ آیا تبدیل این حال به ملکه صحیح است؟ البته منظورم این نیست که فرد گناه کند ولی مثلا با یادآوری گناهان گذشته و نقص عمل خود در عبادت خداوند خود را خطاکار بداند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه نسبت خود با حضرت پروردگار شود، همچون مولایمان علی «علیهالسلام» در دعای کمیل مییابد که چه اندازه نسبت به شأن پروردگار کوتاهیها دارد، نه از آن جهت که گناهِ علنی کرده، بلکه از آن جهت که شأن بندگیِ حضرت ربّ العالمین را به جا نیاورده و در همین رابطه به ما فرمودهاند: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند.»
آری! وقتی پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك» (بحارالأنوار، ج 68، ص23) ما تو را آنطور که شایسته است نشناختیم. نه میتوان گفت رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه میتوان گفت همه آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی و درک و احساس خاصی از آن واقعیت و حضور را یافتهاند و این شکاکیت محسوب نمیشود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافتهاند و یا نیافتهاند، بلکه آن حضرت با خداوند نسبتی برقرار کردهاند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه «هست»، یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد، بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده رسول خدا«صلواتاللهعليهوآله» تجلی میکند و از طرف دیگر رسول خدا «صلواتاللهعليهوآله» به جهت ظرفیت خاص خود آن تجلی را به بهترین شکل میپذیرند و در آن قرار میگیرند و آماده برای تجلیِ بعدی میشوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا «صلواتاللهعليهوآله».
موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: رفتار ما با دوستان و اقوامی که ضد انقلاب هستن، به رهبری اهانت میکنند و البته برخی اصلا اسلام را قبول ندارند چطور باشه؟ تا چه حد حساسیت نشون بدیم در مقابل اهانت به رهبری و ...؟ من دوستانی داشتم که به خصوص در این دوره فتنه اخیر، اختلافات ما بر سر این مسائل خیلی بیشتر شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید این افرادبیش از اینکه مغرض باشند، جاهلاند و تحت تأثیر فضایی هستند که دشمنان اسلام برایشان شکل دادهاند. چیزی نمیگذرد که متوجه فریب خود میشوند و به همین جهت به ما فرمودهاند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین چون با امور لغوی روبهرو شوند با بزرگواری و بدون آنکه خود را درگیر آن امور کنند، از آن میگذرند. موفق باشید
سلام علیکم وقتتون بخیر: آقای طیب در تفسیرشون فرمودند چه بسا با توکل مصلحت فرد همان چیزی بشود که او خواسته این درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست است. حقیقتاً انسان با توکل، کار خود را در بستر شریعت به خدا واگذار میکند تا او در واقع وکالت انسان را به عهده بگیرد و معلوم است که در این راستا آنچه حقیقتاً مصلحت ما میباشد را برای ما شکل میدهد. مگر در این تاریخ، حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» و حضرت امام خامنهای «حفظهاللهتعالی» جز در بستر توکل، انقلاب اسلامی را تا چنین مراحل و مرزهایی حاضر کردند؟ موفق باشید
بسمه تعالی با عرض سلام محضر استاد گرانقدر: در زمینه علمحضوری، منشا شکل گیری علم حضوری نفس ناطقه است صرفاً یا عوامل دیگری نیز دخالت دارند؟ آیا علم حضوری از شوائب وهم و وسوسه شیطانی و خیال خالی ست یا می توانند تاثیر گذار باشند؟ آیا علم حضوری صرفا آگاهی ست یا بایست یقینی باشد؟ با تشکر از عنایت شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در علم حضوری، معلوم نزد عالم است و نه مفهوم آن. از این جهت علمی است یقینی ولی در عین حال بعضاً صورتهای توهّمی به صورت حضوری نزد انسان خود را ظاهر میکند و برای درک صحت و یا عدم صحت علم حضوری، ملاک نظرِ عقل و شرع است. موفق باشید
سلام علیکم: در مقدمه کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی آمده است که متن این کتاب فقط ۱۵ جلسه از جلسات را شامل میشود. ظاهرا صوت بقیه جلسات هم در سایت نیست یا لااقل تحت این عنوان نیست. چطور میشود به متن یا صوت جلسات ۱۶ به بعد دسترسی پیدا کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: طی چهل و هفت جلسه در کانال اشارت می توانید مباحث را دنبال بفرمایید.https://eitaa.com/tashakole_esharatnv موفق باشید
سلام: خدا قوت. اگر در حقیقت از دست کسی رنجیده باشیم و از او خشمگین باشیم ولی در ظاهر اظهار کنیم که نه من به خاطر خدا فلانی را بخشیدم و از او گذشتم، و در دنیای درون خودمان هم همین گذشت را القا کنیم، درست است یا نه؟ بعضی میگویند این کار اشتباه است چون انسان در درون خودش به واقع احساس خشم میکند و انکار این خشم در درون و در دنیای خود، نوعی دروغ گفتن به خود است و اگر انسان به خودش دروغ بگوید بعد از مدتی تبدیل میشود به کارخانه ای از احساسات سرکوب شده و سرپوش گذاشته شده، در واقع انسان باید با خودش رو راست باشد در درون خشم خود را احساس کند ولی در ظاهر به خاطر خدا صبر کند. خواهشمندم این حقیقت مسئله را تبیین بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینکه سعی کردید در درون جلوی آن خشم گرفته شود و از آن عبور کردید؛ نور خاصی به سوی شما سرازیر میشود. مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب شریف «مقالات» خود در این رابطه سخنهای ارزشمند و خوبی را مطرح کردهاند. موفق باشید
من در نوشت ابزار کار می کنم: اگر یه تحقیق ۲۰۰۰۰ تومانی را خودم خریداری کنم و آن را ۲۵۰۰۰ تومان به مشتری بفروشم، کار بدی کردم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! بالاخره یکی از منابع درآمد، تولید است و راه دیگر، توزیع است. منتها باید سعی کرد انصاف را رعایت کرد یعنی به اندازهای که باید به آن جنس با نظر به فعالیتی که انجام شده و به اصطلاح با نظر به کرایه مغازه و سایر موارد؛ اضافه کرد. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: مطلبی را از زبان حضرتعالی یاد گرفتهایم و آن، این است که «هر زمانی تجلی شأنی از شئون واجب تعالی است» و در واقع اسمی از اسامی حضرت حق جلّ جلاله تجلّی میکند. پس سوال میشود که در عصر ما چه اسمی غلبه دارد؟ شاید با قرائن و ظهوراتی که در عصر مدرن وجود دارد، به نظر برسد، عصر حاضر تجلی اسم «الجامع» است. آیا این حرف درست است؟ و اگر صحیح میباشد، پس ما باید بگوییم که بشر عصر حاضر میخواهد به سمتِ وحدت و جامعیت اسامی حرکت کند. چون هر یک از انسانها یک اسمی غلبه بر آنها دارد و جمعِ آنها میشود جامعیت اسامی و البته آن موقع است که مظهر اصلی تمامی اسامی که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، ظهور میکنند. پس انگار ارادۀ الهی در عصر حاضر، تجلی اسم «الجامع» هست و این، یعنی بشر جدید در پرتوی اجتماع به دنبال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ما میگردد. اگر این حرف درست باشد، به این معناست که در عصر حاضر بستر شکل گیری ایمان جمعی و حیات جمعی فراهم تر است و اصلاً باید تمامی کسانی که کارهای فرهنگی و اجتماعی و تربیتی میکنند، سمت و سوی فعالیتهای خودشان را به این سمت سوق دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور است زیرا انسانِ آخرالزمانی به نهایتها نظر دارد. در این مورد عرایضی تحت عنوان «انسان و معنای سوبژگی او و آینده تاریخیاش» https://eitaa.com/matalebevijeh/19875 شده است. امید است که میدانی برای تفکر باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت اجرتون با امام زمان و در پناه و نگاه ایشان باشید. خیلی ما در حق شما دعا میکنیم خدا خیرتون بده 🙏 من چند ساله کتابهای شما رو تدریس میکنم. گرفتار گناهان شیطان که بودم خودبینی ها و... الان احساس میکنم بیشتر از گذشته گرفتار عجب شدم و گاهی فکر میکنم انگار موثرم در وجود دیگران و از این حرفها انگار خودم رو چیزی میبینم. تصمیم گرفتم برای مدتی تدریس رو کنار بذارم و به خودم بپردازم احساس میکنم انگار بعضی از مباحث چون الان دیگه پیشرفته تر شدیم در قد و قواره ظرف وجودی من نیست و باید کناره بگیرم میخواستم من رو راهنمایی کنید چه کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در هیچ حالی از وسوسههای شیطان و نفس امّاره جدا نیستیم و از این جهت باید در هر صحنهای که هستیم متذکر آن وسوسهها باشیم و با نظر به رحمت واسعۀ الهی و استقرار در تقوا، خود را از آن وسوسهها آزاد کنیم. آری! در کل، اشکال ندارد که به شرایطی فکر کنیم که در تنهایی خود، خود را بیشتر پاس بداریم. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه جهان امروز جهان سیطره مدرنیته و فرهنگ منحط غربی است و گناهان و ظلمات همواره در حال گسترش یافتن است، به نظر حضرتعالی طرح و برنامه خدای متعال برای اینکه به صورتی اساسی ترمز بشر مدرن را بکشد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با پایداری در راهی که خداوند مقابلمان قرار داده میتوانیم به لطف الهی با بشر این زمانه گفتگو کنیم تا او عزم دیگری به میان آورد. موفق باشید
سلام: در آستانه ماه مبارک رمضان حدیثی پیشکش حضور عزیزان. درتفسیر المیزان علامه طباطبایی رحمت الله علیه در بحث روایتی در معنای (حق تلاوت قرآن) آورده اند: در ارشاد دیلمی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که در ذیل آیه «الذین اتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته» (۱۲۱ بقره) فرموده : آن را شمرده شمرده می خوانند، و در معنای آن تدبر نموده، به احکامش عمل می کنند، وبه وعده هایش امید می بندند، و از تهدیدهایش می هراسند، و از داستانهایش عبرت می گیرند، اوامرش را بکار بسته، نواهیش را اجتتاب می کنند و بخدا سوگند، معنای حق تلاوت این است. نه اینکه تنها آیاتش را حفظ کنند، و حروفش را درس بگیرند و سوره هایش را بخوانند و بندبند آن را بشناسند که مثلا فلان سوره ده یکش چند آیه و پنج یکش چند است. و بسیار کسانی که حروف آن را کاملا از مخرج ادا می کنند، ولی حدود آن را ضایع می گذارند، بلکه تلاوت به معنای تدبر در آیات آن، و عمل به احکام آن است همچنانکه خدای تعالی فرموده: «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته» کتابی است مبارک که به تو نازل کردیم، تا در آیاتش تدبر کنند. التماس دعا از استاد عزیز وهمه بزرگواران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای تلاوت قرآن در فضای «حقّ تلاوته» حدّاقل به این معنا می باشد که متوجه باشیم آیات قرآن چه افقی و چه حضوری را در مقابل پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» - آن کاملترین انسان- گشود تا عالَمی خاص برای آن حضرت پیش آمد. ما نیز آن حضور و آن عالَم را در مواجهه با قرآن میتوانیم مدّ نظر قرار دهیم و به «لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ» فکر کنیم که چگونه میتوان به امری و حضوری عمیقتر از معنای ظاهریِ قرآن اندیشه کرد، امری که در این ماه مبارک رمضان، جوابگویِ نیاز امروزین ما باشد. موفق باشید
سلام علیکم حضرت استاد: خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وجود اساتیدی وین جمله حضرتعالی را موجود نموده است تا بسان آینه ایی در مقابل ما ایستاده و مرا به من هدیه میکنند! و اما بعد استاد! مدتیست ذهنم درگیر ادعایی است که میگوید؛ «اگر بگویند تمام فسادهای جوامع اسلامی مِن بعد رحلت رسول الله صلی الله و آله تا به اکنون و حتی تا ظهور مهدی موعود عج الله در یک ریشه مستتر است و آن ترجمه ناصواب «تقوا» به «پرهیز و خودداری» است شاید گزافه نیست» به فرض من! بعنوان انسان یک تمایلی دارم و [میخواهم] تمایل به هرچیزی و به هرمعنا که متصور میتوان شد. از طرفی گروهی به اسم دین، اخلاق، قانون، و....... میگویند نه! [نخواه].... اگر بخواهی چنان و چنین خواهد شد.....⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔ حالا اگر متوجه باشیم من میخواهم و آنها در ضدیت میگویند نخواه در حالیکه ضدیتی در کار نیست. اگر «تقوا» را « قوی شدن» معنی کنیم و بگویند درست است میخواهی ولی رسیدن به خواسته در نخواستن ممکن است نخواستن همان خواست تست! درست است که ابهام گونه عرض کردم ولی بیانش بیشتر ازاین مقدور نیست. توصیه جنابعالی برای بیشتر فهمیدن و بیان این پارادوکس عاشقانه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته پیچیدهای است. آیا ما را به نخواستن دعوت کردند تا رهبانیت را بر ما تحمیل کنند و زندگی را از ما بگیرند تا گمان شود خداوند دشمن زندگی است؟ لعنت به آن توصیههایی که به نام اخلاق، ما را از خود و از زندگی میگیرد. آیا این شور زندگی نیست که انسان با دیگر انسانها، خود را به وسعت ظهور در همه چیز و در جهان تجربه میکند؟ ما را با نیستانگاری چه کار؟ آنگاه که با خدای خمینی زندگی میکنیم و در زمانه خود در همه جهان حاضر میشویم در آن حدّ که او در آخرین روزهای عمر شریف خود چیزی گفت که قصه همه زندگیش بود و فرمود: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم.». بنده هر اندازه به این نهاییترین جمله ایشان میاندیشم، از عظمت این کلام، بیشتر و بیشتر حیران میمانم. کدام کس است که در این زمانه بتواند در راهی قدم گذارد که در آخرین روزهای روزگارش چنین بگوید که او گفت. آیا او همه راه یعنی همه تقوا به معنایی که او تقوا را نشان داد؛ نبود و نیست؟! درود خدا و فرشتگان بر او که همه راه و همه تقوایی بود که ما نیاز داریم تجربه کنیم تا در بودنِ خود معنی زندگی را از دست ندهیم. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: در کانال «وارستگی»«https://eitaa.com/varastegi_ir» جملهای از جناب آقای دکتر داوری آورده است که ایشان میفرمایند: «اگر در دهههای اخیر بعضی فلسفههای معاصر با نظر به فلسفه و عرفان اسلامی فهم شدهاست، این کوشش را التقاط و درهم آمیختن افکار و آراء متباین با یکدیگر نباید دانست. بلکه جهدی فکری برای درک گذشته و فهم زمان و تاریخ و نسبت ما با قدیم و جدید و جهان متجدد است. این معنی را کسانی که مستبصر نیستند و فلسفه و علوم انسانی را صرفاً امور آموختنی میدانند، درنمییابند». «https://eitaa.com/varastegi_ir/585» حال سؤال بنده آن است که سخن ایشان را چطور معنا کنیم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه میفرمایید ایشان ما را متذکر این امر مهم مینمایند که اگر فلسفههای معاصر بخصوص فلسفههای فیلسوفانی مانند دکارت و کانت و هگل و هایدگر و گادامر را مورد نظر قرار دهیم و متوجه جهانی بشویم که این فیلسوفان در آن قرار دارند؛ عملاً با مسائل و دغدغههای بشر جدید روبرو شدهایم و با متفکرانی به موضوعات میاندیشیم که موضوعات امروز ما است. و حال اگر با چنین دغدغههایی به متون عرفانی و فلسفی خود بنگریم معلوم است که بهرههای فراوانی از میراثِ عمیق و حکیمانه خود برای امروزمان به دست میآوریم. عمده آن است که در نظر به فلسفه این فیلسوفان بزرگ بنا را در فهم و همراهی با آنها قرار دهیم نه آنکه از ابتدا بنا را برای مقابله و نفی آنها بگذاریم . موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله. وقتتون بخیر استاد. استاد یه راهنمایی میفرمایید در مورد فرقه حجتیه؟ و اینکه وقتی این دسته فرقه را در جامعه باهاشون روبرو میشیم استاد باید چگونه رفتار کنیم؟ منظورم جواب قانع کننده ای که باطل بودن این فرقه را اثبات کند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها به این معنا منتظرهستند که در غیاب آن حضرت هر کاری مجازند انجام دهند و گویا از نظر آنها در غیاب آن حضرت، مسئولیتی بخصوص مسئولیت حاکمیت نظام اسلامی بر عهده ما نمیباشد. در حالیکه وظیفه اسلامی اعم از وظیفه فردی و یا اجتماعی هرگز تعطیل نمیشود. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» مطلب خوبی مطرح میفرمایند و یا میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست به قسمت «مبانی حکومت دینی» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA&tab=posts&inner_tab=book موفق باشید
سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. نظر شما در مورد حرزهایی که از اهل بیت نقل شده هست چیست؟ مثل محج دعوات و انیس صادقین و... این حرزها سندیت دارند یا خیر؟ خداوند توفیقی حاصل کرده آثار شما را دنبال کنیم. خدا اجرتون بده
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن به این موارد بسیار مشکل است زیرا باید اهل نظر که سند روایات را بررسی کردهاند، نظر بدهند. میماند نکاتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در مورد حرزها مطرح فرمودهاند که رویهمرفته قابل اعتماد است، به اعتبار سند. و بحث تأثیر آن به خود شخص و آمادگیهای روحی وی بستگی دارد. موفق باشید
سلام استاد گرانقدرم: وقتتون بخیر. استاد تفاوتی که در رویکرد شما در شرح فصوص با شرح فصوص علامه جوادی و علامه حسن زاده به چه جهت است؟ چه خلا و نیازی را احساس کردید که شرحی بر فصوص نوشتید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شده موضوعات، مختصرتر و با استفاده کمتر از اصطلاحات، مباحث ارائه شود. موفق باشید
با سلام و درود ویژه خدمت شما: متاسفانه آقای خامنه ای هرچه به جلو رفتند انعطاف ناپذیر و سخت گیر تر شده اند و این شیوه حکمرانی قبول اسلام نیست بلکه شبیه دیکتاتوری غربیست. به هیچ عنوان نصیحت پذیر نیستند و با خود رایی عملا یک ملت و کشور را به قهقرا کشانده اند. تندروها معتقدند همه قدرت باید در دست ما باشد، چه انتخاب بشویم و چه انتخاب نشویم، آن ها می گویند نسل حاضر نباید دیده شوند، و اصلا نباشند. این نظر آنها است. ولی نظر خدا این نیست. من از طرف خدا حرف نمی زنم. ولی میفهمم خدایی که ما قبول و بهش ایمان داریم، این گونه به انسان نظر ندارد. خدا میگوید شما خودتان را درست بکنید تا آن ها هم شما را قبول داشته باشند، و آن گونه که شما می خواهید زندگی کنند. اگر خودتان را درست نکنید، باید آزادشان بگذارید، تا خودشان انتخاب کنند. اگر حکومت تجدید نظر بکند و روش هایش را تغییر بدهد، در جذب نسل ها و مردم موفق می شود. ولی اگر این گونه که دارد پیش می رود ادامه بدهد، موفق نمی شود و آن ها زندگی خودشان را خواهند کرد. شما هم یک عده تندرو افراطی تربیت کرده اید که متاسفانه محبوبیت خودتان هم از بین رفته است. الان فروش کتابهای شما در بازار همین را اثبات میکند. اقای طاهرزاده با مردم باشید و همان طاهرزاده قبل بمانید. تا در دلها جای بگیرید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده با توجه به سوابق فعالیتهای اجرایی که دارم و با توجه به تجربههای خود، معتقدم رهبر معظم انقلاب فوق العاده زمان شناسند و به عالیترین شکل سعی دارند از طریق انقلاب اسلامی جواب بشری را بدهند که تشنه حقیقت است. به بنیانگذار انقلاب اسلامی و تاریخی که در پیش است فکر کنید. آیا جز این است که حضور مدام حضرت امام خمینی در زندگی ما ریشه در اندیشه اشراقی حضرت امام نسبت به انقلاب اسلامی دارد و اینکه ما نسبت به آن اشراق بیگانه نیستیم، به این معنا که اندیشهای با حضور حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در این تاریخ به ظهور آمده ، تا ما را به سلوک در تقدیر توحیدی زمانه وارد کند و با توجه به این امر که امری است اندیشیدنی، نمیتوان آن را نادیده گرفت و گمان کنیم در اندیشه و اندیشیدن حاضریم.
باید از خود پرسید آیا انقلاب اسلامی چیزی است که امام آن را به این تاریخ آوردند و یا انقلاب اسلامی مظهر سنت اراده خاص الهی میباشد در این دوران و حضرت امام خمینی متذکر آن شدند؟
باید از خود پرسید حیات دینی فعال در این دوران چگونه است و آیا معنای زندگی ذیل انقلاب اسلامی و شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی در این راستا همان حیات فعال دینی نیست که بشر امروز سخت به دنبال آن است تا تنها با خدایی که در جانها غایب است خود را محدود نکنیم؟ موفق باشید
سلام و عرض ادب: سوالی داشتم من باب این موضوع که اینکه چگونه علت محرومیت از توفیقاتی که قبلا قسمتان میشد و الان از آن محروم میشویم را بفهمیم. اینکه قبلا گویا خیلی وصل بودیم به خدا و ائمه (ع) و الان انگار همه آن حب و توفیق گرفته شده. علت های معمول آن چه میتواند باشد چطور دوباره به آن حالت وصل برسیم و توفیقات را شامل حالمان کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ایمان، مربوط به آن زمان بود و آن شرایط، و آن معارفی که به نور آن ایمان و آن شرایط توانستید انقلاب را تا اینجاها حفظ کنید. ولی باید متوجه باشید که هرچه حقیقت بیشتر جلوه کند، ظلمات نیز بیشتر از پیش ابعادِ ظلمانی خود را به میان میآورد تا ما باز با رجوع به اسلام با ایمانی عمیقتر خود را به صحنه آوریم. اینجا است که ملاحظه کردید چرا حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در آخر سالهای عمر خود در تفسیر سوره حمد ما را متذکر ایمانی عرفانی و حِکمی نمود.
باور کنیم که برهوت در حال گسترش است، حال باید از خود پرسید آن ایمان، چه ایمانی است که در مقابل چنین برهوتی تاب مقاومت دارد؟ جز همان ایمانی است که حضرت امام خمینی خیلی زود در آثاری مانند «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» متذکر آن شدند. وقتی امری چون انقلاب اسلامی در اوج ایمان و عرفان در این تاریخ به ظهور آید، ایمانی باید در صحنه جانها طلوع کند که متوجه حقیقت این رخداد توحیدی باشد وگرنه انسان گرفتار ریزشهایی همچون مهدی نصیریها خواهد شد. موفق باشید
سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه در سالهای قبل از کرونا در روز عید غدیر خدمت می رسیدیم، آیا امسال هم که از کرونا عبور کرده ایم می توانیم خدمتتان باشیم؟
غدیر؛ قطعه ای از تاریخ در پاسداشتِ انسانیت انسان
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت مصادف شدن عید غدیر با چهلم رحلت خواهرم، نمی توانم خدمت عزیزان باشم ولی قصه «غدیر» امری است که به هر بهانه ای باید مدّ نظر باشد. إن شاءالله زیر سایه ولایت انسانِ کامل همواره زنده و سرزنده در این کویرِ گسترده غفلت از انسانیت، بتوانید نسبت خود را با مولای متقیان «علیه السلام» هر روز بهتر و عمیق تر نمایید از آن جهت که زمان، زمانه بحرانِ معنای انسان است در نزد خود؛ آیا جز این است که بهترین راه برای درک انسانیت در نزد خودمان نظر به شخصیت مولای متقیان «علیه السلام» است؟ و آیا اگر قرآن و اسلام آمده است تا انسان به معنای اصیل خود برگردد، «غدیر» قطعه ای از تاریخ اسلام نیست تا انسانها در نسبت با امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» به انسانیت خود فکر کنند و معنی قدسی بودن را در این انسانیت تجربه نمایند؟ غدیر بر شما مبارک باد که هرگز از این قطعه تاریخی غفلت ننموده اید و پاسداشت این قطعه از تاریخ، پاسداشت انسانیت انسان است. موفق باشید
سلام و ادب: ببخشید شما کسی رو می شناسید که دنیا و آخرت رو جمع کرده باشه؟ کسانی که دیدم یا مؤمن هستن و از دنیا عقب موندن مثلا زندگی مرتبی ندارن شغل درست حسابی ندارن یا به خودشون نمیرسند، یا اونها که دنیای مرتب تری دارند از آخرت میمونند. نمیتونند دایم به فکر سیر و سلوک باشند. مثلا پیامبر به ظاهرش اهمیت میداده ولی اونموقع نهایت رسیدگیشون شانه زدن موها و گلاب زدنه که زمانه امروز این حداقل نظافت هم به حساب نمیاد. عرفا مثلا سر و وضعشون چندان جالب نیست و طوری نیستند که آدم نترسه باهاشون زندگی کنه، یا زندگیهاشون از نظر ظاهری جالب نیست تا جایی که من دیدم. زندگیشون بعضا حس آرامش و معنویت داره ولی ظاهر جالبی برای یه عمر زندگی نداره. مسلما منظور من تجملات نیست و از تجملات بیزارم. میتونید کسی به من معرفی کنید که تونسته باشه دنیا و آخرت رو جمع کنه؟ البته من همسرتونو از نزدیک دیدم و جزو معدود افرادی هستند که به نظرم دنیا و آخرت رو جمع کردند ولی باز از نزدیک زندگی ایشون رو ندیدم تا بدونم چطوره و فقط ظاهرشون رو دیدم . خودم به این نتیجه رسیدم نمیشه دنیا و آخرت رو جمع کرد و از محالاته. مگر اینکه خلافش بهم ثابت بشه. اگه دفاع فلسفی هم دارید مطرح کنید از اینکه دنیا و آخرت رو بشه جمع کرد. حکمت خدا از این خلقت اینجوری چیه؟ خیلی جالب نیست این همه تعارض و تناقض و جنگ و جدال بین دنیا و آخرت. بالاخره انسان نیاز به آرامش داره و نمیتونه تمام عمر مبارزه کنه و بجنگه. یه روحیه صلح طلب چه کار کنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما نمونههایی مانند حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در نسبت به خانواده و زندگی خود کم ندارید. حتماً شنیدهاید که نسبت حضرت امام با خانوادهشان حالت معاشقه داشته. میماند که اهل ایمان که حقیقتاً دنیا و آخرت را جمع میکنند، اهل تظاهر نیستند و لذّاتشان بیشتر، نزد خودشان است و مطمئن باشید اگر مدعیان دینداری نتوانستند دنیا و آخرت را جمع کنند، زندگی را گم کردهاند. موفق باشید
سلام: همانطور که فرمودند ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه اگر فریب های هوش مصنوعی را شاهد نبودیم می توانستیم بگوییم سنن الهی مانع فریب خوردن ما می شود ولی وقتی ویدئویی مشابه اصل می سازد وقتی در همین ایران اخیرا در اخبار آمده است که مجری برنامه ای هوش مصنوعی است دیگر به نظر می رسد جایی برای استناد به سنن باقی نماند. همانطور که شاهدیم حدود هفت و نیم میلیارد در اتخاذ دین به اشتباه رفته اند و فقط چند صد میلیون آن هم اکثرا به صورت ارثی و شانسی فرقه بر حق را متخذ شدند وقتی چند نفر بعد از حضرت رسول توانستند میلیارد ها نفر را تا امروز و بعد از این گمراه کنند چرا هوش مصنوعی نتواند موجب گمراهی ما شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که اگر خودمان را در اختیار تکنیک قرار دهیم بر ما مسلط میشود؛ در مورد کامپیوتر و هوش مصنوعی نیز قضیه از همین قرار است. البته نمیدانم این اطلاعات را شما از کجا آوردهاید؟ البته که از هوش مصنوعی نپرسیدهاید؟!! در آینده عرایضی در مورد جایگاه اموری مثل هوش مصنوعی خواهد شد إن شاءالله. موفق باشید
سلام علیکم وعرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید سوالی ذهن من را مشغول کرده اگر قبول زحمت بفرمایید و بنده را راهنمایی بفرمایید ممنون میشم. استاد در نظر بنده امام خمینی (ره) مظهر قدرت هستند چون اتقلاب بزرگی را ایجاد کردند. استاد آیا این قدرت فقط مختص فردی مثل امام بوده یا نه ما هم میتوانیم در زمان کنونی دارای چنین قدرتی بشویم؟ اگر جواب مثبت هست چه سیر مطالعاتی باید داشته باشیم و چه تمریناتی انجام دهیم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوان گفت حضرت امام خمینی نماد قدرت الهی در این زمانه جهت احیای انسان و نفی استکبار بودند و در دل تاریخ توحیدی که آن مرد بزرگ بوجود آوردند، هر قدمی که برداریم حکایت ادامه همان قدرت است مانند آنچه حاج قاسم سلیمانی انجام دادند. ما نیز باید بنگریم که برایمان در شرایطی که هستیم در بستر انقلاب اسلامی ذیل ولایت فقیه چه پیش میآید همان کار در عمل، نماد قدرت ما در بستر توحیدی خواهد بود مانند همین صبر و استقامتی که مردممان در مقابل تحریمهای استکبار انجام میدهند و به شرف صبرِ صابران میرسند. کسانی ضرر میکنند که با عدم صبر و استقامت خود در این شرایط، از قدرت الهی خود غفلت میکنند. موفق باشید
